انواع هزینه یابی و روش تشخیص آن در حسابداری مدیریت
تحولات سریع در صنایع تولید جهان، شامل رقابت سنگین در بازارهای جهانی ،نوآوری تکنولوژی و پیشرفت سیستم های کامپیوتری بوده است.این تحولات موجب شده است که شرکت هایی که توانایی هماهنگ کردن عملیات خود را با شرایط جدید داشته اند ،به صورت شرکت های موفق جهانی درآیند و شرکت هایی که چنین شرایطی را نداشته اند از بازار رقابت خارج شوند.تغییرات فناوری ورقابت و خلق ثروت از طریق خلق ارزش از مشخصه های محیط اقتصادی پویا و کسب و کار امروز است،تداوم فعالیت و بقا در این محیط پارادایمی است که مدیران و صاحبان بنگاه های اقتصادی بالاخص صاحبان صنایع بر آن اتفاق نظر و تمرکز دارند. حضور اقتصادی در این عرصه به در اختیار داشتن اطلاعات دقیق ،مربوط و قابل اعتماد بستگی مستقیم دارد. اطلاعات بهای تمام شده به عنوان اقلام مهم نقش با اهمیت در تصمیم گیری مدیران در این حوزه دارد،که انتظار می رود ویژگی های کیفی با اهمیتی نظیر دقیق بودن ، مربوط بودن و قابل اعتماد بودن را داشته باشد.
تهیه و تدارک اطلاعات بهای تمام شده با ویژگی مذکور ، به روش های نوین نیاز دارد تا ضمن فراهم نمودن اطلاعات مورد نیاز مدیریت ، عوامل تغییر بهای تمام شده را نیز گزارش کند. به عبارتی دو منظر دقت در محاسبات بهای تمام شده (گذشته نگر) و مدیریت بهای تمـــام شده(آینده نگر) را تــواما مورد توجه قرار دهد.
توجه به این موضوع اهمیت زیادی دارد که ارزش و ارزش آفرینـی امری تصادفی نبوده و نخواهد بود. بلکه امری منطقی ،قانون مند و منظم، بر پایه اتخاذ تصمیمات کارآمد واثر بخش با صرفه ی اقتصــادی از طریـق اعمال مدیریت صحیح و به کارگیری منابع و برنامه ریزی اسـت کــه از جمله ی آنها ، اعمال مدیریت بر هزینه با بهره گیری از روش های نوین می بـاشد، که در این فرآیند شناخت هزینه (معلول) در فرآیند علت وقوع هزینه تواما ضروری است.
تعریف هزینه یابی
فرآیند تعیین بهای تمام شده کالا یا خدمات را هزینه یابی می گویند.
انواع هزینه یابی:
- هزینه یابی سنتی
- هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC)
- هزینه یابی بر مبنای هدف
- هزینه یابی بر مبنای حجم تولید
- هزینه یابی چرخه زندگی محصول
- سیستم های هزینه یابی سنتی و نارسایی آنها
در اواخر دهه ۸۰ تعدادی از صاحب نظران حسابداری و مدیریت به مدیران سازمان ها به خاطر استفاده و به کارگیری از سیستم های حسابداری سنتی ایرادات زیادی گرفتند ، مشکل و انتقاد اصلی صاحبنظران این بود که هزینه ها یی که توسط سیستم هزینه یابی سنتی ارائه می شود، اطلاعت دقیقی را در مورد بهای تمام شده خدمات و محصولات در اختیار تصمیم گیرندگان قرار نمی دهد و حتی با ارائه ی اطلاعات غلط باعث گمراهی مدیران در تصمیم گیری ها می گردد.از دیدگاه کلی مهم ترین نارسایی ، سیستم های سنتی به شرح زیر است:
مهم ترین نارسایی های سیستم های هزینه یابی سنتی
۱- عدم توانایی در ارائه ی اطلاعات بهای تمام شده، خصوصا در سازمان هایی که خدمات متنوع و گوناگونی
را به مشتریان ارائه می کنند.
۲- عدم تفکیک حوزه هزینه های غیر مشابه
۳-استفاده از مبنای مشترک و واحد برای تخصیص هزینه ها
۴- عدم تهیه اطلاعات دقیق در مورد بهای تمام شده و سایر اطلاعات مورد نیاز تصمیم گیری
۵- سیستم سنتی مزایای به دست آمده از دگرگونی فرآیندها و بهبود در روش ها را به عنوان صرفه جویی در
نیروی کار به حساب می آورد، بنابراین بهبود عملکردها را در فرآیند های عملیاتی را نشان نمی دهند.
۶-سیستم های هزینه یابی سنتی ، اطلاعات واقعی را از فرآیند عملیات و هزینه ها نشان نمی دهند.
علاوه بر نارسایی سیستم های سنتی ، رشد رقابت و پیچیده شدن تکنولوژی نیاز به کارگیری و استفاده از روش های جدید هزینه یابی را تشدید نموده است، چون سازمان ها برای قیمت گذاری محصولات و خدمات ، اتخاذ تصمیمات استراتژیک و … نیاز به دسترسی به اطلاعات صحیح در مورد هزینه ها دارند. بدیهی است که سیستم های سنتی به دلیل ماهیت خود در این زمینه کارا نمی باشند.
هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC)
هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، با تمرکز بر فعالیت به عنوان ابزاری برای دستیابی به رشد بلند مدت از طریق محاسبه و گزارش بهای تمام شده دقیق و مربوط به طور مستمر، در خط مقدم رقابت در برآورده نمودن بهتر و سریع تر خواسته های مشتریان نسبت به سایر رقبا به کار می رود. این روش ، از جمله روش های نوین هزینه یابی است که با ارائه اطلاعات بهای تمام شده دقیق از یک طرف و شناسایی فعالیت دارای ارزش از فعالیت فاقد ارزش از طرف دیگر در فرآیند مدیریت هزینه کارآمدی دارد.
روش هزینه یابی مبتنی بر فعالیت ، در محیط تجاری در حال تغییر و پویا که مشخصه هایی نظیر رقابت ،تغییر ات فناوری و نیازهای مشتریان و ذینفعان از ویژگی های آن است، به عنوان یک ضرورت معرفی و توسعه یافته است،به طوری که روش های سنتی هزینه یابی از توانایی کارآمد و اثربخش و انتظارات پویای مدیران برخوردار نبوده و دارای نارسایی های قابل توجه است. این امر بر اهمیت توجه به هزینه یابی بر مبنای فعالیت افزوده است.
تاریخچه سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت
با توجه به تغییرات شگرفی که در زمینه تکنولوژی و ارائه روش ها و دیدگاههای جدید از اوایل دهه ی هشتاد ایجاد گردید، سازمان ها به این نتیجه رسیدند که برای ادامه حیات خویش و ارائه خدمات برتر به مشتریان باید شیوه ها و فرآیندهای خود را بهبود بخشند و برای بقاء در بازار ضمن افزایش مستمر کیفیت هزینه ها را به نحو قابل قبولی پایین آورند، البته رشد سریع تکنولوژی در ابعاد مختلف این امکان را تا حدی برای آن ها فراهم می آورد ، اما علاوه بر این ، این سازمان ها می بایست در روش های حسابداری و مدیریتی خویش تجدید نظر کنند، چوان اتکا به روش و تکنیک های سنتی دیگر نمی توانست نیازهای امروزی آنان را برآورده کند.
این نیاز مبرم از یک طرف و رشد و دیدگاه های جدید در زمینه ی حسابداری مدیریت از طرف دیگر ،باعث ایجاد تحول در ارائه روش های نوین محاسبه بهای تمام شده گردید.تفکر ایجاد ارتباط بین هزینه ها و فعالیت ها در اواخر دهه ۱۹۶۰ و آوریل ۱۹۷۰ ایجاد گردید.در این میان کوپر و کاپلان نسبت به دیگران تاثیر بسزایی در انعکاس نارسایی های سیستم حسابداری مدیریت داشتند.
.این نویسندگان معتقد بودند که استفاده از سیستم های سنتی نه تنها پاسخگوی احتیاجات مدیران نیست، بلکه استفاده از اطلاعات آنها سبب گمراهی و عدم تصمیم گیری صحیح می شود.این نارسایی ها و افزایش رقابت جهانی ، که به امر دسترسی به اطلاعات سریع و به موقع اهمیت زیادی بخشیده است ، منجر به پیدایش شیوه جدیدی برای هزینه یابی موسوم به ((هزینه یابی بر مبنای فعالیت )) گردید.واژه هزینه یابی بر مبنای فعالیت که بعد ها به سیستم ABC تکامل یافت اولین بار توسط کوپر وکاپلن برای تخصیص هزینه فعالیت های محصولات به کار گرفته انواع مرحله های چرخهی قیمت در بازار شد آثار برخی نویسندگان از جمله سالو منز و استاباس ارائه شده است.
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی است که می تواند به طور مجزا و یا همراه با سیستم های موجود هزینه یابی در جهت فراهم کردن اطلاعات مناسب در تصمیم گیری ها استفاده شود. یکی از ویژگی های مهم ABC که آن را از سیستم سنتی متمایز می سازد،توجه به پدیده های نوین عملیاتی اثرات تکنولوژی حاکم بر وضعیت موجود است و تا حد ممکن به کارگیری روش های مناسب ، این اثرات را بطور کمی جذب خدمات ارائه شده می کند.
سیستم ABC در مقایسه با سیستم های هزینه یابی سنتی به دلیل استفاده از مبنای متفاوت ، به راحتی قادر به محاسبه و سنجش تاثیر روش های نوین در محاسبه بهای تمام شده خدمات می باشد.علاوه بر این سیستم ABC ، فلسفه ی نوین مدیران را بطور کمی در هزینه یابی محصول منظور می کند.فلسفه ی نوین مدیران ، جلب رضایت هر چه بیشتر مشتریان و رقابت با سایر سازمان ها در سطح بین المللی است.
برخلاف روش های هزینه یابی ،در سیستم های خدماتی پیچیده معمول نیز کاربرد دارد.
هرآنچه در مورد چرخه عمر محصول باید بدانیم!
خانه » بلاگ » دانش عمومی مدیریت پروژه » هرآنچه در مورد چرخه عمر محصول باید بدانیم!
فهرست مطالب
چرخه عمر محصول (Product Life Cycle) یا چرخه حیات محصول موضوعی است که مورد استفاده بسیاری از بازاریابها و مدیران کسبوکارها قرار میگیرد. چرخه عمر محصول نقش بسیار پررنگی در تعیین استراتژیها ایفا میکند. همچنین از آنجایی که هر محصولی روزی افول پیدا میکند، میتوانیم با دانش این حوزه، عمر محصول را تا حد ممکن بالا ببریم و آن را در بازار حفظ کنیم.
از طرف دیگر استراتژیهای ما در هر مرحله از چرخه عمر محصول متفاوت خواهد بود.
حال با دانستن اهمیت بالای این موضوع، در این مطلب از PMPiran همراه ما باشید.
یک راهنمای ساده برای فهم چرخه عمر محصول
همانطور که مطالعه چرخه عمر موجودات زنده به دانشمندان زیستشناسی کمک میکند تا در مورد ساختار موجودات در طول دوره حیاتشان به شناخت برسند و نسبت به تغییرات دورههای مختلف زندگی آنها آگاهی یابند، این اصطلاح نیز در مورد صنعت و بازار حکمفرماست، منظور این است که مدیران بازاریابی و کسانی که در حوزه کسبوکار مشغولاند باید نسبت به شرایط یک محصول در طول دوره عمرش واقف باشند تا بتوانند بهترین تصمیمگیریها را در مورد محصولاتشان اتخاذ نمایند.
برای فهمیدن این موضوع حتماً این مطلب رو دنبال کنید انواع مرحله های چرخهی قیمت در بازار انواع مرحله های چرخهی قیمت در بازار …
توسعه محصول جدید
یک محصول جدید که قرار است توسعه پیدا کند را در نظر بگیرید، مرحله توسعه محصول جدید قبل از شروع چرخه عمر محصول اتفاق میافتد که این مراحل بیشتر شامل تحقیقات بازار میباشد که در نهایت منجر به راهاندازی محصول میگردد. ازاینرو این مرحله میتواند شامل موارد زیر باشد:
- بررسی تقاضا برای محصولات
- ارزیابی برند
- محکزدن رقبا
- درک ترجیحات و رفتارهای مصرفکنندگان
چرخه حیات محصول، مراحل محصول را از زمان عرضه تا توقف توصیف میکند. در واقع این مدل، یک ابزار استراتژی است که به شرکتها کمک میکند تا ازیکطرف برای توسعه محصول جدید برنامهریزی کرده و از طرف دیگر محصولات موجود را بهبود دهند.
در بخش زیر به معرفی چهار مرحله عمر محصول میپردازیم. به این نکته هم توجه کنید که برخی از محصولات هرگز از مرحله معرفی فراتر نمیروند درحالیکه برخی دیگر بسیار سریعتر از محصولات دیگر در چرخه زندگی حرکت میکنند.
مراحل چرخه عمر محصول
چرخه عمر محصول شامل چهار مرحله است که در هر یک از مراحل، استراتژیها و برنامههای بهخصوصی باید اتخاذ گردند. ازاینرو در ادامه به بررسی این مراحل چرخه محصول میپردازیم.
مرحله معرفی محصول (Introduction)
در مرحله معرفی چرخه عمر محصول مدیران بازاریابی محصول باید محصول جدید خود را معرفی کنند درحالیکه این محصول نسبتاً ناشناخته است و تولید آن اندک است و قیمت آن اغلب بالاتر است زیرا توزیع محدود است و تبلیغات شخصی است.
در مرحله معرفی محصول، آماری وجود دارد که نشان میدهد متأسفانه 95٪ از محصولات جدید شکست میخورند؛ بنابراین برنامهریزی چرخه انواع مرحله های چرخهی قیمت در بازار عمرمحصول در این مرحله بسیار کلیدی است. پیشنهاد میشود برای راهاندازی محصول جدید خود از چارچوبهای برنامهریزی از جمله (RACE (Reach-Act-Convert-Engage بهره بگیرید.
مرحله رشد چرخه عمر محصول (Growth)
اگر در مرحله رشد چرخه عمر محصول هستید، تبریک میگویم محبوبیت محصول شما در حال افزایش است! با افزایش سهم بازار، اکنون زمان آن فرارسیده است که اهداف خود را بهمنظور نفوذ و توسعه بازار متمرکز کنید. مانند ابلاغ مزایای محصول و ایجاد نام تجاری.
ازآنجاکه محصول شما در تعداد بیشتری خریداری میشود بنابراین با افزایش حجم و کاهش قیمت، سود افزایش مییابد البته برای حفظ سود باید اطمینان حاصل کنید که میزان رشد شما در طولانیمدت به شما آسیب نمیرساند.
مرحله بلوغ چرخه عمر محصول (Maturity)
در این مرحله از چرخه عمر محصول، محصول با گزینههای ارزانقیمت رقابت میکند. توزیع زیاد میشود (همهجا در دسترس است) و تبلیغات بر تفاوت محصولات رقبا متمرکز است.
برای مدیریت چرخه عمر محصول این مرحله استراتژی تمایز را بکار گیرید و در همین راستا میتوانید از مدل بازاریابی DRIP استفاده کنید.
مدل DRIP در مدیریت عمر محصول:
- Differentiate تمایز
- reinforce تقویت
- inform اطلاعرسانی
- persuade اقناع
مرحله افول چرخه عمر محصول (Decline)
در این مرحله چرخه حیات محصول، این محصول با رسیدن به پایان عمر خود با رقبای کمتری روبرو میشود. ممکن است قیمت افزایش یابد و توزیع انتخابی شود زیرا برخی از توزیعکنندگان محصول را رها کردهاند. هدف تبلیغات یادآوری وجود آن به مشتریان است.
نمودار PLC
شکل زیر در یک نما توضیحات چهار مرحله عمر محصول را نشان میدهد.
چطور میتوانیم از این مدل استفاده کنیم؟
ضروریترین مورد این است که هنگام بررسی مشاغل خود، باید بفهمید که محصولات یا خدمات شما در کل سبد محصولاتتان به کدام مرحله از چرخه حیات محصول رسیده است که باتوجهبه سهم بازار و رشد آنها با استفاده از مدل ماتریس بوستون (BCG) قابل ارزیابی است. بررسی محصول، بازاریابان را قادر میسازد تا برای محصولات جدید برنامهریزی کنند، محصولات موجود را دوباره اختراع کنند یا محصولاتی را که در حال سقوط جدی هستند متوقف کنند.
مثال چرخه عمر محصول
گروه محصولات ماست با ترکیب جدید را در نظر بگیرید، با مثال زیر میخواهیم نشان دهیم چگونه این محصول در چرخه حیات محصول خود حرکت کرده است.
در زیر مراحل و چگونگی تکامل PLC این محصول را با هم میبینیم:
مثال مرحله معرفی در چرخه عمر محصول
ماست در فروشگاههای مواد غذایی سالم موجود است.
بستهبندی کاربردی و ساده دارد.
به عنوان یک غذای سالم معرفی میشود.
مثال مرحله رشد در چرخه عمر محصول
ماست در کابینتهای چیلر سوپرمارکتها موجود است.
بستهبندی تغییر شکل میدهد.
طعمهای جدید معرفی شده است (بهعنوانمثال توتفرنگی و وانیل).
مثال مرحله بلوغ در چرخه عمر محصول
محصول با اضافهکردن میوه و شکلات دوباره اختراع شد.
بستهبندی به شکلها و اندازههای مختلف تغییر میکند.
بهعنوان یک میان وعده سرگرمکننده یا غذای مجلل تبلیغ میشود.
-مثال مرحله افول در چرخه عمر محصول
آیا میشود چرخه عمر محصول را افزایش داد؟
چندین استراتژی وجود دارد که میتوانید برای تغییر چرخه عمر محصول خود و جلوگیری از کاهش بدون تغییر اساسی محصول خود، استفاده کنید.
انواع استراتژی چرخه حیات محصول
ساختار تبلیغات و ظاهر فیزیکی محصول شما همیشه باید در نظر گرفته شود. چه کسی را هدف قرار داده است؟ چگونه به محصول مراجعه میکنید؟ تغییر دادن پیامها و بستهبندیهای خود و هدف قراردادن آنها به اطلاعات مختلف جمعیتی میتواند باعث رشد مجدد محصول یا نام تجاری شما شود.
میتوانید ویژگیهای محصول خود و قیمت پیشنهادی را ارزیابی کنید و قیمت خود را برای همان محصول کاهش دهید و برای افزایش جذابیت آن میتوانید ویژگیهای جدیدی را برای انرژی بخشیدن به جایگاه خود در صنعت اضافه کنید. یک مثال متداول در این مورد، تعداد زیاد متنوع لپتاپهایی است که میبینید توسط یک برند منتشر شده است. هرچه تعداد محصولات بیشتر باشد، نسلهای قدیمی ارزانتر میشوند.
یک نکته دیگر این است که بازخورد مشتری را به طور مداوم بررسی کنید تا اطمینان حاصل کنید که محصولات شما به پایان عمر خود نمیرسند و نظرسنجیهای منظم مشتری را انجام دهید. بازخورد دریافت کنید و بدانید چه عواملی مؤثر هستند و چه عواملی مؤثر نیستند و چرا.
برای به حداکثر رساندن ماندگاری محصول خود همیشه باید امکان عرضه محصول خود را در بازارهای جدید یا سیستمعاملهای جدید جستجو کنید. Netflix خود را از یک سرویس تحویل DVD به یکی از بزرگترین سیستمعاملهای پخش ویدئو در جهان تبدیل کرد. این سرویس با راهاندازی سرویس پخش جریانی خود در ایالات متحده در سال 2007 و در سال 2010 در کانادا آغاز بکار کرد و سپس با پخش در کشورهای آمریکای جنوبی مانند برزیل، آرژانتین و پاراگوئه شروع به گسترش در بازارهای دیگر کرد. محبوبیت همچنان درحالرشد بود و Netflix در سال 2012 به اروپا گسترش یافت. امروز آنها دارای 167 میلیون مشترک هستند.
با تکامل فناوری، سیستمعاملهایی که برای محصولات خود در دسترس دارید نیز پیشرفت میکنند. اگر راهی پیدا کردید که محصولات شما در توزیع انعطافپذیر بمانند میتوانید چرخه عمر آنها را برای سالها طولانی کنید.
جمعبندی
و در آخر آنچه که باید در نظر بگیرید …
اگر فروش محصولتان رو به کاهش است باید بدانید که چرا. محصولات به دلیل پیشنهادهای بهتر رقبا و همچنین تغییر رفتار یا تغییر نیازهای مشتریان به سمت افول پیش میروند.
بهعنوانمثال، فرض کنید مرکزی وجود دارد که برای بیسوادان نامهها را میخوانند و پاسخها را مینویسند. اگر سطح سواد در کشور بهبود یابد و بالای 90 درصد سطح سواد افزایش یابدبالغ بر 90درصد افراد جامعه باسواد شوند آنگاه این خدمات بهسرعت روبهزوال میرود بنابراین باید پیشنهاد این مرکز توسعه یابد یا بازار خود را گسترش دهد.
علاوه بر این، مدیران بازاریابی برای پیشرفت در چرخه حیات محصول خود و جلوگیری از افت باید در جریان آخرین نوآوریهای بخش مربوطه باشند. منابع زیر شما را قادر میسازد تا تحولات بخش خود را مرور کرده و بهترین تصمیمات برای ماندگاری در بازار هدف را اتخاذ کنید.
علت و معلول: آیا در صورت سقوط بازار سهام ، قیمت بیت کوین کاهش می یابد؟
سال 2009 همزمان با پیدایش بیت کوین و بازار سهام ایالات متحده شروع یک بازار بی سابقه گاو را رقم زد - بازاری که از آن زمان تقریباً بدون وقفه ادامه داشت. با این حال ، زمزمه تصادف همیشه وجود دارد ، و سر و صدا اخیراً بلندتر شده است. در شرایطی که COVID-19 از رفتن خودداری می کند ، سهام با افزایش بی سابقه حمایت دولت همچنان افزایش می یابد. اما اکنون که دیگر سیاست های تعدیل کمی اجرا نمی شود ، آیا صحبت از سقوط بازار سهام موجه است؟اگر چنین است ، این می تواند اخبار ناگوار برای بیت کوین (BTC) به همراه داشته باشد می توان ادعا کرد که نشانه هایی از ارتباط قوی بین بیت کوین و سهام وجود دارد. بنابراین ، در صورت سقوط ارزش سهام آمریکا ، چه اتفاقی می افتد؟
احتمال سقوط چقدر است؟
با حذف رمزنگاری از تصویر ، گمانه زنی های فزاینده مبنی بر قریب الوقوع سقوط برخی از شایستگی ها را دارد. در ماه ژوئن ، نرخ تورم در ایالات متحده به طور قابل توجهی بیشتر از حد انتظار بود. در این میان ، دولت به انتشار اوراق قرضه و جمع آوری بدهی بیشتر ادامه داد تا جایی که اکنون صحبت از افزایش سقف بدهی ها مطرح شده است.
توجیه این امر ، البته ، تلاش مداوم برای امداد همه گیر است. اما دولت زمانی پول را به اقتصاد وارد می کند که علائم دیگر مانند قیمت سهام ایالات متحده نشان می دهد که به تسکین نیاز نیست. بازارهای املاک و مستغلات ایالات متحده نیز در حال افزایش است ، در حالی که فدرال رزرو قبلاً ابراز نگرانی کرده است که سرمایه گذاران به طور فزاینده ای بی پروا شده اند و به عنوان مثال به اشتهای سهام میم و ارزهای رمزنگاری شده اشاره کرده اند. همه این پول هایی که به اقتصاد وارد می شود باید در یک مرحله خشک شود ، که منجر به گمانه زنی های موجهی می شود که تصادف می تواند پیامد اجتناب ناپذیری باشد. مایکل ون د پوپ ، مقاله نویس و تاجر تمام وقت کوین تلگرف ، معتقد است که "انتظارات از یک اصلاح سنگین موجه است" ، و می افزاید: شانس سقوط [بازار سهام] روز به روز افزایش می یابد ، زیرا بازارها بیش از حد داغ می شوند-نه فقط در سهام ، بلکه بازارهای املاک نیز سیگنال های مشابهی را نشان می دهند. [. ] بازار در حال گذر از مرحله حبابی است که توسط چاپ دیوانه واری از سوی فدرال رزرو ایجاد شده است و از طریق آن طبقه متوسط تحت فشار قرار می گیرد. "
توایا ژانگ ، مدیر بازاریابی در صرافی AAX ، موافق این است که تصادف در راه است ، اما در تلاش برای پیش بینی زمان ، احتیاط می کند. ژانگ می گوید: "با توجه به میزان متداول افت بازار سهام و این واقعیت که بازار تا حدودی بیش از حد ارزش گذاری شده است ، من فکر می کنم احتمال سقوط بازار سهام به طور منطقی زیاد است." با این حال ، هیچ کس نمی تواند دقیقاً بگوید که چه زمانی این اتفاق می افتد. "در حال حاضر مرتبط است ، اما برای چه مدت؟
یک سوال این است: بهبودهای اخیر بازار در رمزنگاری و بازار سهام در مارس 2020 چقدر مرتبط بود؟ اکثر تحلیلگران بازار سهام از سرعت و خشونت بازیابی شگفت زده شدند. هرچند این واقعیت که S&P 500 به شدت به شرکت های فناوری متمایل است با توجه به سرعت تبدیل جهان به دیجیتال توضیحات زیادی می دهد. اما در فضای رمزنگاری ، روایت تا حدودی متفاوت بود. در غیاب هرگونه توضیح دیگر برای سقوط بازار ارزهای دیجیتال ، اکثر مردم تعجب کردند که بیت کوین به گونه ای رفتار کرده است که به نظر می رسد سهام را نشان می دهد. از این گذشته ، این فرض همیشه وجود داشت که بیت کوین ارتباطی ندارد و به عنوان یک پرچین در برابر انواع دارایی های سنتی تر مانند سهام و فلزات گرانبها عمل می کند.
بر اساس جدیدترین تجربه ، تاریخ نشان می دهد که اگر بازار سهام در سال 2021 سقوط کند ، بازارهای رمزنگاری نیز دنبال خواهند شد. یک سناریوی جایگزین این است که بازار سهام سقوط کند و سرمایه گذاران بلافاصله وجوه خود را به رمزنگاری منتقل کنند. حتی بدون استفاده از بازنگری مارس 2020 ، این امر بعید به نظر می رسد. رمزنگازی هنوز به عنوان یک دارایی بسیار ناپایدار شهرت دارد ، دارایی ای که به عنوان یک پناهگاه امن در بحران مالی آزمایش نشده است. با این حال ، آنچه پس از سقوط اتفاق می افتد می تواند بحث جالب تری در مورد همبستگی بازار ایجاد کند.اگر این بار بازارهای سهام وارد حالت بازیابی خودکار نشوند چه می شود؟ این سناریو یک فرض منطقی است ، با توجه به اینکه اثر همه گیری در حال حاضر در بازار قیمت گذاری شده است و عدم قطعیت بسیار کمتری نسبت به مارس سال گذشته وجود دارد.
در صورت طولانی شدن دوره صعودی یا حتی نزولی در سهام ایالات متحده ، بیت کوین چه خواهد کرد؟ قوی ترین فرضیه برای بحث "بیت کوین با سهام ارتباطی ندارد" این است که بیت کوین چرخه های بازار خود را دارد - که به نصف مربوط می شود - که حرکت قیمت آن را بسیار قوی تر از سایر نیروهای اقتصادی خارجی تعیین می کند. با بررسی این لنز ، می توان حدس زد که صرف نظر از اینکه بازارهای سهام پس از مارس 2020 بهبود یافته اند ، بیت کوین به هر حال به بالاترین حد خود در تاریخ خواهد رسید.اما حتی در برابر مدل قیمت سهام بیت کوین که همیشه توسط شرکت PlanB توسعه یافته است ، قیمت ها برای ماندن در محدوده اخیر تلاش می کنند. با این وجود ، تجمع اخیر به این معناست که مدل حفظ شده است و قیمت ها در حال حاضر نوید قابل توجهی برای بهبود پایدار را نشان می دهند. بنابراین حتی اگر آشفتگی در بازارهای سهام باعث ایجاد هرج و مرج در ارزهای دیجیتال شود ، داده هایی وجود دارد که پیش بینی می کند چرخه های بازار بیت کوین در نهایت می توانند کنترل قیمت ها را ، از سر بگیرند.
نبرد نیروهای مخالف
اگر سقوط کوتاه مدت رخ دهد ، هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد قیمت بیت کوین دنبال نخواهد شد. با فرض این که این اتفاق در سال 2021 رخ دهد ، آنچه بعد از آن اتفاق می افتد می تواند به مبارزه بین چرخه های بازار بیت کوین و اثرات طولانی رکود اقتصادی تبدیل شود.
با این حال ، اگر فرض کنیم که اثر اولی می تواند حتی بیشتر از دومی بیشتر باشد ، باعث جذابیت بیت کوین به عنوان یک دارایی امن (در غیاب بسیاری از گزینه های دیگر) می شود. اگر همه چیز دیگر رو به کاهش است ، بیت کوین فقط باید ارزش خود را حفظ کند تا سرمایه گذاران را وسوسه کند. اما فرض کنید چرخه نصف شدن بیت کوین می تواند تأثیر رکود طولانی مدت بازار را به طور کامل نفی کند. در این صورت ، BTC می تواند به یکی از تنها دارایی هایی تبدیل شود که فرصت بازده قابل توجهی را در دوران رکود ارائه می دهد.
شان راچ ، بنیانگذار شرکت خدمات غیرانتفاعی بلاک چین سلام ، معتقد است که رمز ارز در نهایت به یک دارایی جذاب برای جویندگان آلفا تبدیل می شود. راچ می گوید: "نارضایتی روزافزون از سیستم مالی و همچنین سابقه همه ارزهای فیات ، به این معنی است که جستجوی جایگزین ها یک عامل مثبت برای رشد بازارهای رمزنگاری است." در همین حال ، ماتی گرینسپن ، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت مشاوره ای کوانتم اکونومیک ، به کوین تلگرف گفت:
"در تاریخ کوتاه کلاس دارایی های رمزنگاری شده ، بازار توکن ها تا حد زیادی در راستای سایر دارایی های خطرناک مانند سهام و کالاها حرکت کرده است. آنها نسبت به چاپ پول بانک مرکزی واکنش خوبی نشان می دهند. با این حال ، فضای بیشتری برای رشد در رمزنگاری وجود دارد زیرا عمدتا در مرحله توسعه اولیه است. بنابراین حتی اگر ببینیم ارزش سهام به بالاترین سطح خود رسیده است ، من فکر نمی کنم که هیچ تاثیری پایدار بر دارایی های دیجیتال داشته باشد. "
در نهایت ، باید به یاد داشته باشید که تصادفات یک رویداد کوتاه مدت هستند. آنها ممکن است دردناک باشند ، اما چشم انداز بلند مدت جایی است که همه چیز جالب تر می شود. فرض کنید در حالی که اقتصاد کلان بهبود می یابد ، سهام در بازار خرس پایدار به پایان می رسد. در این صورت ، این می تواند به راحتی به فرصتی برای سرمایه گذاران تبدیل شود که پس از پایان یافتن رمز ارزها ، معامله ای را به دست آورند. بنابراین ، در حالی که اجتناب از یک رابطه کوتاه مدت دشوار است ، هر فرصتی وجود دارد که ارزهای دیجیتال بتوانند بازارها را در درازمدت متزلزل کنند.
صرافی ارز دیجیتال و کیف پول ایران ترید از سال 1395 فعالیت خود را در زمینه تحلیل و آموزش ارز دیجیتال و از سال 1398 فعالیت خود را در زمینه مبادله ارز های دیجیتال با هدف فراهم کردن بستری امن و سریع برای خرید و فروش و نگهداری ارز های دیجیتال شروع به کار کرده است
روانشناسی بورس و چرخه بازار (چگونه باعث سود و زیان میشود؟)
روانشناسی بازار به طور ساده میگوید که حرکات بازار تحت تاثیر وضعیت احساسی و روانی کسانی است که داخل آن هستند.
روانشناسی بازار یکی از مهمترین مباحث در اقتصاد رفتاری است.
اقتصاد رفتاری یک مبحث مطالعاتی میانرشتهای است که در آن انواع مرحله های چرخهی قیمت در بازار محققان فاکتورهای مختلف را که در تصمیمگیریهای اقتصادی نقش دارند، مورد بررسی قرار میدهند.
بسیاری از افراد اعتقاد دارند که احساسات، موتور محرکه اصلی تغییرات بازارهای مالی است و نوسانات و تغییرات احساسی یک سرمایهگذار همان چیزی است که به آن روانشناسی بازار گفته میشود.
این بازار میتوان بورس سهام باشد یا هر بازار دیگری.
به طور خلاصه احساسات بازار، آن حس کلی سرمایهگذاران و معاملهگران نسبت به تغییرات قیمت یک دارایی خاص است.
اگر احساسات بازار مثبت بوده و همزمان قیمتها نیز در حال افزایش باشند، اصطلاحا به چنین شرایطی بازار مثبت و رو به بالا و بالعکس این موضوع بازار رو به پایین یا منفی گفته میشود.
پس میتوان نتیجه گرفت که احساسات بازار مجموع و یا میانگین احساسات و عواطف تمام سرمایهگذاران و معاملهگرانی است که در یک بازار مالی خاص حضور دارند.
درست مانند هر گروهی از افراد و در هر جامعهای، چه کوچک و چه بزرگ، یک فکر به صورت غالب و مسلط بین افراد آن جامعه وجود ندارد.
بر طبق تئوریهای روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی دائما در پاسخ به احساسات بازار میل به تغییر دارد و نکته مهم اینجاست که خود این احساسات بازار نیز ایستا نبوده و به صورت پویا در حال تغییر میباشند؛ اگر اینگونه نبود، انجام یک معامله بسیار سختتر میشد.
در عمل و واقعیت، وقتی بازار در رشد است، اعتماد به نفس و عواطف معاملهگران در وضعیت خوبی قرار دارد. احساس مثبت بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه شده و این افزایش تقاضا اوضاع روانی سرمایهگذاران را بهتر نیز میکند.
به طور مشابه روند رو به پایین نیز همینگونه عمل میکند و در صورت سقوط بازار تقاضا کاهش و عرضه افزایش پیدا میکند.
احساسات در چرخههای بورس و سایر بازارهای مالی چگونه تغییر میکنند؟
روند رو به بالا
تمام بازارها درون یک چرخه از حرکات مثبت و منفی بوده و وقتی بازار در فاز و مرحله رشد و مثبت است، یک خوشبینی، اعتماد و حرص غالب در بین سرمایهگذاران به وجود میآید.
این احساساتی که از آنها یاد شد، اصلیترین دلایل برای بالا بردن فعالیتهای خرید هستند.
معمولا مشاهده کردن فعالیتهای چرخهای و برگشتپذیر در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال همانطور که گفته شد احساسات بازار در هنگام رشد قیمتها مثبت است و همین موضوع باعث میشود که هیجان سرمایهگذاران بیشتر شده و بازار رشد بیشتری را تجربه کند.
همانطور که میبینید این موضوعات کاملا به صورت دومینو و چرخهای باعث اتفاقات مشابه بعدی میشوند.
گاهی اوقات یک حس قوی از اعتماد و حرص و طمع بازار را به طور کامل در بر میگیرد و باعث ایجاد حباب میشود.
در چنین شرایطی سرمایهگذاران غیرمنطقی عمل کرده و بدون توجه به ارزش واقعی یک دارایی و صرفا به دلیل اعتقادشان به بالا رفتن قیمت آن، شروع به خرید میکنند.
معاملهگران به دلیل شتاب تحولات بازار، حریص و بیش از حد هیجانزده میشوند و امید به سود کردن دارند.
قیمت بعد از این وضعیت، بیش از حد رشد پیدا کرده و از ارزش واقعی خودش دور میشود؛ به همین دلیل این کار و فعالیت و خرید بیشتر در این وضعیت بالاترین ریسک اقتصادی را به همراه دارد.
در برخی موارد قیمت یک سهام بدون نوسان حرکت میکند و دلیل این موضوع این است که به تدریج در حال فروخته شدن است.
این وضعیت به عنوان مرحله توزیع (distribution) شناخته میشود؛ اما گاهی اوقات بازار مرحله توزیع خاصی ندارد و روند رو به پایین بلافاصله بعد از ترکیدن حباب قیمتی شروع میشود.
روند رو به پایین
وقتی بازار تغییر جهت داده و منفی میشود، آن حس سرخوشی و رضایت جای خودش را به نارضایتی و ترس میدهد.
در چنین شرایطی معاملهگران نمیخواهند باور کنند که روند رو به بالا تمام شده است؛ اما قیمتها همچنان کاهش مییابند و احساسات بازار به تدریج منفی میشود.
احساسات رایج در این وضعیت، اضطراب، انکار و ترس است.
در این مقاله منظور از اضطراب، زمانی است که برای سرمایهگذاران این سوال پیش میآید که چرا قیمتها در حال کاهش هستند و همین موضوع آنها را وارد مرحله انکار میکند.
درمرحله انکار سرمایهگذاران نمیخواهند داراییها و سهام خود را به فروش برسانند و دلایل آنها میتواند \” دیر شدن زمان فروش\” و یا باور به \”بازگشت دوباره بازار\” باشد.
برخی معاملهگران در این وضعیت عمدا به دنبال اخبار خوب و مثبت هستند تا با این اخبار به خودشان دلداری دهند و زخمشان تسکین یابد!
حال وقتی کاهش یافتن قیمتها ادامه پیدا میکند، موج فروش قدرتمندتر میشود.
در این نقطه ترس و وحشت سرمایهگذاران را به مرحله تسلیم میرساند و در نزدیکی رسیدن قیمت به کف، اقدام به فروش میکنند.
در نهایت بعد از اینکه نوسانات کاهش پیدا کرده و بازار به ثبات میرسد، روند رو به پایین متوقف میشود.
معمولا بعد از این حالت، بازار یک حرکت بدون نوسان را تجربه کرده و بعد دوباره امید و خوشبینی بین سرمایهگذاران رواج پیدا میکند.
این حرکات بدون نوسان بعد از اتمام روندها با عنوان مرحله انباشت (accumulation) نیز شناخته میشوند.
دیدگاهی سادهتر به چرخه بازار:
سرمایهگذاران چگونه از روانشناسی بازار بهره میبرند؟
با فرض اینکه تئوریهای روانشناسی بازار معتبر باشند، سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از آن زمانهای بهتری را برای ورود به معامله و خروج از آن انتخاب کنند.
به طور کلی اتخاذ استراتژی ضد تولید و یا ضد حمله در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال وقتی بازار به طور کلی نا امید بوده و قیمتهای بسیار پایین هستند، بهترین فرصت برای یک خریدار به وجود میآید.
در نتیجه بعضی از سرمایهگذاران و معاملهگران شروع به مطالعه احساسات بازار کرده تا تفاوتهای بین مراحل مختلف را در یک چرخه مشخص کنند.
به طور ایدهآل این افراد باهوش در زمان ترس و وحشت که قیمتها پایین هستند، اقدام به خرید و در زمان حرص و خوشبینی شروع به فروش میکنند.
نکته مهم اینجاست که انجام این کار به همین آسانیای که نوشته شده است نیست و گرفتن تصمیمات درست در بین سرمایهگذاران بسیار کمیاب است؛ برای مثال ممکن است یک تحلیلگر سطح حمایت را به اشتباه تشخیص داده و قیمتها حتی از آن نیز پایینتر بروند.
تحلیل تکنیکال و روانشناسی بورس
نگاه به گذشته نمودار قیمت و بررسی اتفاقات گذشته بازار و دیدن واکنش سرمایهگذاران به اتفاقات مختلف بسیار آسان است.
تحلیل و آنالیز اطلاعات مربوط به آن زمان مشخص میکند که چه تصمیم و یا فعالیتی در گذشته سودآور بوده است.
با این حال تشخیص تغییرات بازار با پیشروی آن سختتر شده و پیشبینی حرکت بعدی قیمتها غیرممکن میشود.
در چنین شرایطی سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار بورس از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روندهای بازار استفاده میکنند.
شاید به نوعی بتوان گفت که اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، ابزارهایی هستند که وضعیت روانی بازار را اندازهگیری میکنند؛ برای مثال اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) شرایط خرید بیش از حد (و همچنین فروش از بیش از حد) را با توجه به مثبت بودن احساسات بازار اندارهگیری میکند.
اندیکاتور MACD یک مثال دیگر از ابزارهایی است که برای شناسایی مراحل مختلف روانشناسی بازار در چرخههای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. به طور خلاصه ارتباط بین خطوط آن، تغییرات ممنتوم بازار را مشخص میکند.
بیتکوین و روانشناسی بازار
بازار صعودی دیوانهکننده بیتکوین در سال 2017 یک مثال بارز از تاثیرات متقابل قیمت و روانشناسی بازار بر روی یکدیگر است.
از ژانویه تا دسامبر همان سال قیمت بیتکوین با شیب فوقالعاده زیاد به 20 هزار دلار؛ یعنی بالاترین قیمت تمام دورانش، رسید و در نتیجه این رشد دیوانهوار، احساسات بازار بسیار مثبت شد.
در چنین شرایطی هزاران سرمایهگذار جدید وارد بازار بیتکوین شدند و یک هیجان بسیار بالا در روند مثبت بیتکوین ایجاد کردند.
طمع بسیار زیاد و خوشبینی افراطی قیمتها را بالاتر میبرد؛ تا اینکه رشد قیمت متوقف شد!
چرخش روند در اواخر سال 2017 و اوایل 2018 شروع شد و تصحیح قیمتی باعث شد بسیاری از سرمایهگذاران تازهوارد ضررهای سنگینی متحمل شوند؛ اما حتی این روند رو به پایین باعث نشد که برخی از معاملهگران حس رضایت و اعتماد به نفس اشتباه خود را رها کنند و بیتکوینهای خود را نگه داشتند.
در طی چند ماه احساسات و هیجانات بازار بسیار منفی شد و اعتماد انواع مرحله های چرخهی قیمت در بازار به بازار بیتکوین به کمترین حد خودش رسید.
اضطراب و ترس باعث شد که بسیاری از سرمایهگذارانی که در نزدیکی اوج قیمت بیتکوین خریداری کرده بودند، در نزدیکی کف قیمت آن را بفروشند و متحمل ضررهای بسیار زیادی گردیدند.
بسیاری از مردم با وجود عدم تغییر در تکنولوژی و ماهیت بیتکوین نسبت به آن حس بدی پیدا کرده و سرخورده شدند.
تعصب یکی از الگوهای فکری است که باعث میشود بسیاری از افراد تصمیمات غیر منطقی بگیرند.
این الگوها میتوانند بر روی شخص معاملهگر و یا کل بازار تاثیر بگذارند که در زیر چند مثال در این مورد آوردهایم:
تعصب تاییدی
میل به تایید بیش از حد اطلاعاتی که با اعتقادات شخصی خودمان همخوانی دارد؛ اما از آن طرف اطلاعات و نظرات مخالف را به شدت نادیده گرفته و یا محکوم میکنیم؛ برای مثال سرمایهگذاران ممکن است که در یک بازار رو به بالا تنها بر روی خبرهای خوب تمرکز کرده و اخبار بد و نشانههای بازگشت روند را نادیده بگیرند.
نفرت از ضرر
میل مشترک بین تمام انسان (اکثر آنها) این است که ترس از ضرر کردن در آنها بیشتر از لذت بردن از سود در آنهاست.
به بیان دیگر دردی که در ضرر کردن وجود دارد، بسیار بیشتر از لذتی است که در سود کردن موجود است. این موضوع میتواند باعث شود که سرمایهگذاران فرصتهای خوب فروش در دوره انباشت را از دست بدهند.
اثر دارایی
این میل افرادی است که ارزش داراییهای خودشان را بالاتر از چیزی که هست میدانند و تنها دلیل این موضوع این است که آنها صاحب آن هستند؛ برای مثال فردی که چند ارز دیجیتال را دارد نسبت به کسی که ندارد، اعتقاد بیشتری به ارزش بالای آن دارد.
سخن پایانی
اکثر معاملهگران و سرمایهگذاران اعتقاد دارند که روانشناسی بر روی قیمتهای بازار و چرخههای آن تاثیر میگذارد.
با این وجود مشخص است که فهمیدن و درک روانشناسی بازار به آن آسانی که فکر میکنید، نیست.
بسیاری از سرمایهگذاران در تمیز دادن رفتارها و اعتقادات خودشان از احساسات بازار مشکل دارند.
سرمایهگذاران باید علاوه بر فهمیدن و درک روانشناسی بازار، بر روی وضعیت روحی و روانی خودشان نیز تسلط کامل داشته باشند تا این موارد بر روی تصمیماتشان تاثیر نگذارد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
با مراحل چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM) آشنا شویم
موضوع مطلب امروز راجع به چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار یا همان چرخه عمر bpm است. امروز به شما خواهیم گفت برای پیاده سازی مدیریت فرآیند در سازمانتان چه مراحلی را باید طی کنید.
مدیریت فرآیند کسب و کار یا BPM چیست؟
همان طور که در مطالب قبلی اشاره کردیم، BPM یک رویکرد سیستماتیک است که سازمانها از آن برای طراحی، مدل سازی، اجرا، نظارت و بهینه سازی فرآیندهای استاندارد کسب و کار استفاده میکنند.
این سوال را که «چه کسی، چه کاری را در چه زمانی و با چه ابزاری انجام میدهد؟» میتوانید به راحتی با BPM پاسخ دهید. زیرا تمام حوزههای یک سازمان، یعنی کارکنان، سیستمها، مشتریان، تامین کنندگان و شرکا را شامل میشود. بنابراین، با BPM میتوانید تمام فرآیندها را تعریف کرده و آنها را به طور شفاف منعکس کنید.
اما در صورتی که فرآیندها سازماندهی نشده باشند، کسب و کار شما برای مشکلات و اختلالات احتمالی، آمادگی لازم را به دست نمیآورد و در معرض شکست قرار میگیرد. برای حل این مسئله، کسب و کارها باید تاثیر شکستهای فرآیندی را درک کرده و در اجرای چرخه عمر مدیریت کسب و کار تلاش کنند.
کلیک کنید تا به طور کامل با سیستم BPM آشنا شوید.
چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار چیست؟
همه سازمانها (بدون در نظر گرفتن اندازه آنها)، فرآیندهایی دارند که میتواند بهبود پیدا کند، اما بسیاری از آنها برای انجام این کار به تخصص فرآیند دسترسی ندارند. درک دقیق و کامل BPM، به شما کمک میکند تا به دنبال افزایش کارایی فرآیند، بتوانید درست و آگاهانه تصمیم بگیرید. فعالیتهای مختلف BPM را میتوانید در یک حلقه کنترل که جزء مرکزی مدیریت فرآیند است، نشان دهید. این موضوع، با ارائه بینشی دقیق از چشم انداز فرآیند، پتانسیل بهینه سازی را آشکار میکند.
از آنجا که کسب و کارها به صورت پویا و مستمر، به تنظیم فرآیندها و اهداف تجاری خود میپردازند تا آنها را بهینه سازی کنند، مراحل چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار یا چرخه عمر BPM نیز به طور مکرر اجرا میشود.
چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار، فرآیندی شامل 5 مرحله است که در ادامه به معرفی و بررسی آنها میپردازیم:
1. طراحی
در آغاز کار، سازمان شما ذینفعان و فرآیندهای کمتری خواهد داشت و تنظیم و اجرای فرآیندهای کسب و کار برای شما بسیار ساده خواهد بود. اما گسترش فرآیندها، آنها را در قالب الگوهای قابل پیش بینی قرار میدهد. تیمهای کسب و کار نیز دیگر نمیتوانند فرآیندها را مدیریت کنند. چرا که انواع مرحله های چرخهی قیمت در بازار تمرکز نیروی انسانی بر روی چنین فرآیندهای گسترده و یکنواختی منجر به بروز خطا و ایجاد مشکل خواهد شد.
مدیریت فرآیند کسب و کار، به شما امکان میدهد که یک فرآیند را به وظایف کوچکتر تقسیم کرده و هر فعالیت را به ذینفع مربوطه اختصاص دهید. قابلیت جمع آوری دادهها در هر مرحله و گسترش آنها در طول چرخه عمر فرآیند، BPM را به یک راه حل جامع برای مدیریت فرآیندها تبدیل میکند.
این به شما کمک میکند تا ضمن اجرای بدون نقص فرآیندها، قوانین تجاری را نیز به خوبی رعایت کنید. همچنین، استفاده از نرم افزار مدیریت فرآیند کسب و کار (BPMS) میتواند اختلالات و مشکلات ایجاد شده هنگام تغییر در فرآیندها یا افزودن فرآیندهای جدید را برطرف کند.
بنابراین، در مرحله اول از چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار، فرآیندهای موجود مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. علاوه بر این، اهداف خاصی تعریف شده که قرار است در نتیجه مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM) به آن برسید.
همه میدانیم که یک سازمان دارای فرآیندهای تجاری، دائما در حال تغییر است. به عنوان مثال، کارمندان جدید اضافه میشوند، ابزارهای جدید خریداری میشوند، فرآیندهای قدیمی منسوخ میشوند، فرآیندهای جاری نیاز به بهبود پیدا میکنند و… طراحی فرآیندهای کسب و کار به شما کمک میکند این فرآیندها را شناسایی و مدلسازی کنید تا به طور یکپارچه در چارچوب فعلی کسب و کار شما قرار بگیرند.
2. مدل سازی
شما باید یک فرآیند را در قالب دیجیتال نمایش دهید تا تیمها توالی گردش کار را تجسم کنند و موتور گردش کار، دستورالعملهای شما را درک کند.
میتوانید ابتدا فرآیند را روی کاغذ ترسیم کنید و سپس آن را به یک فرآیند دیجیتال تبدیل کنید. در درنهایت، آن را در سیستم جریان داده و اجرا کنید.
مدل سازی فرآیند را میتوانید به عنوان یک تصویر گرافیکی که مراحل یک فرآیند را به تصویر میکشد، در نظر بگیرید. به خاطر داشته باشید که برای کارآمدتر کردن چارچوب فرآیند، باید از این موضوع که اوضاع در حال حاضر چگونه است و در آینده میخواهید چگونه باشد، یک درک نسبی داشته باشید. مدل سازی BPM به شما کمک میکند این کار را با دید عمیقتر در فرآیندهای خود اعمال کنید. میتوانیم بگوئیم، در مرحله مدلسازی، کسب و کار شما فرآیندهای جدیدی را انتخاب میکند. سپس، به صورت جداگانه و با توجه به نیازهای خود به توصیف آنها میپردازد. بر این اساس فرآیندهای هدف را تعریف میکند
3. اجرا کردن
مرحله سوم چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار، با عنوان مرحله اجرا، زمانی است که مدل جدید برای انجام فرآیند جدید و مشاهده آن در عمل مورد آزمایش قرار میگیرد. شما هنوز نمیدانید گردش کار شما بدون خطاست یا نه. بنابراین، قبل از اجرا باید آن را توسط گروه کوچکی از کاربران در یک محیط آزمایشی اجرا کنید.
به این ترتیب، میتوانید مطمئن شوید که همه چیز درست و دقیق کار میکند و جای هیچ نگرانی وجود ندارد. این موضوع بسیار مهم است، چرا که به ذینفعان اطمینان میدهد که این فرآیند قابل اعتماد است.
حتی اگر زمانی که به مداخلات انسانی زیادی نیاز است، این فرآیند همچنان به صورت دستی انجام می شود، بسیار توصیه می شود که از این فرصت استفاده کنید تا فرآیندهای کسب و کار خود را خودکار کنید و از مزایایی بهره مند شوید که به سازمان شما کمک می کند کارآمدتر کار کند.
قبل از پخش زنده برای مخاطبان بزرگتر، توصیه میشود که چرخههای زیادی از فرآیند را از طریق یک گروه کوچکتر اجرا کنید تا مطمئن شوید که همه چیز به خوبی کار میکند و هرگونه نگرانی برطرف شده است. این بسیار مهم است زیرا این اطمینان را در همه ذینفعان ایجاد می کند که این فرآیند قابل اعتماد است.
به طور کلی، در این مرحله، فرآیندهای کسب و کار مدل شده، ثبت و مستندسازی میشوند. سپس در یک مدل فرآیندی پیاده سازی شده و در سیستم IT داخلی منتشر و اجرا میشوند.
اگر کسب و کار شما برای هماهنگ کردن اقدامات با نتایج کلی کسب و کار، سیستم مناسب و موثری در اختیار نداشته باشد، انطباق فرآیند به خطر میافتد. برای این منظور میتوانید از یک BPMS کمک بگیرید و فرصتهای اتوماسیون گردش کار موثری را برای بهینه سازی بیشتر فرآیندها فراهم کنید.
نرم افزار BPMS راهبران به شما امکان میدهد تا فرآیندهای خود را در یک ساختار منسجم و یکپارچه به سریعترین، سادهترین و دقیقترین شکل ممکن پیاده سازی کنید.
4. نظارت
در این مرحله از چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار، فرآیندها به طور مستمر پایش و تحلیل میشوند. مقایسه مبتنی بر داده از فرآیندهای واقعی با مشخصات هدف مدلسازی شده، پتانسیل بهینه سازی را نشان میدهد
برای انطباق پایدار فرآیند، لازم است همیشه فرآیندها را زیر نظر داشته باشید. وقتی فرآیندها را در زمان واقعی نظارت و بررسی میکنید، میتوانید ضمن جلوگیری از تنگناهای احتمالی، فرصتهای بهبود را نیز شناسایی کنید. نظارت بر فرآیند کسب و کار، گامی حیاتی در چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار است. زیرا مزایای زیادی دارد و تنها افرادی که شناخت دقیقی از پتانسیلها و نقاط بحرانی فرآیندهای خود داشته باشند، میتوانند راه حلها و اقدامات دقیق را استخراج کرده و به بهترین شکل ممکن اجرا کنند.
سازمانها برای اجرای روان و موثر، به تعداد زیادی فرآیند در سراسر عملکرد متکی هستند.
شما نمیتوانید روند را در جای خود تنظیم و آن را فراموش کنید. نظارت بر اجرای BPM، تضمین میکند که کل چارچوب فرآیند شما از آنچه لحظه به لحظه اتفاق میافتد، آگاه است و آن را به طور دقیق به فرآیندهای تجاری نهایی تبدیل انواع مرحله های چرخهی قیمت در بازار میکند. راه حلهای BPM، معمولا اسناد و وظایف شما را اسکن میکنند تا کارایی آنها را در برابر معیارهای KPI اندازه گیری کنند.
یادتان باشد که شما نمیتوانید چیزی را که نمیتوانید اندازه گیری کنید، بهبود ببخشید. نظارت بر فرآیند کسب و کار به شما کمک میکند تا دیدگاههای ملموسی برای اثبات کمی و کیفی فرآیندهای کسب و کار خود به دست آورید.
5. بهینه سازی
اکنون زمان اقدام برای بهبود و بهینه سازی فرآیندهاست. با مفاهیم کلاسیک بهینه سازی مانند روش کایزن یا شش سیگما، اهداف شما در زمینه نظارت و بهبود مستمر زمانهای توان عملیاتی، کارایی هزینه و کاهش نرخ خطا محقق میشود.
همچنین، با وجود یک سیستم نظارتی مطلوب و مناسب، میتوانید عملیات را به سمت بهینه سازی و بهبود فرآیند هدایت کنید. بهینه سازی فرآیندهای کسب و کار، به استفاده از معیارها و اندازه گیریهای حیاتی برای بازبینی و بهینه سازی فرآیندهای موجود اشاره میکند. وقتی در این مرحله از چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار، فرآیندهای خود را با موفقیت بهینه سازی میکنید، تلاشهای بی نتیجه را به حداقل میرسانید، کیفیت خروجیها را افزایش میدهید، تطبیق فرآیندها را در نظر میگیرید، زمان اجرا را کاهش میدهید و هر گونه اصطکاک در فرآیند را از بین میبرید.
اگر میخواهید بدانید استراتژی کایزن چیست و چطور باعث موفقیت کسب و کار شما میشود، این مطلب را بخوانید.
فرآیندهای مستثنی شده (ایزوله) هرگز نمیتوانند به پیشبرد اهداف سازمانی شما کمک کنند، چرا که در یک چرخه معیوب گرفتار میشوند. بهینه سازی چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار یا BPM به شما کمک میکند تا با تلاش در زمینه بهبود مستمر، همسویی فرآیندهای فردی را با اهداف کلی کسب و کار خود تقویت کنید.
همان طور که میدانید، یک فرآیند، مجموعهای از فعالیتهاست که برای ایجاد یک نتیجه در کنار هم قرار گرفتهاند. با بهینه سازی کلی فعالیتهای کسب و کار خود، کنترل بهتری بر حوادث ناگوار و ناکارآمدیها خواهید داشت. خوب است بدانید که بهینه سازی معمولا با کمک تعدادی اتوماسیون فرآیند تجاری و ابزارهای مدیریت فرآیند انجام میشود.
کلیک کنید تا به شما بگوئیم روش شش سیگما چگونه منجر به بهبود فرآیندهای کسب و کارتان میشود.
انواع مختلف مدیریت فرآیند کسب و کار چیست؟
سیستمهای BPM بر اساس اهدافشان دسته بندی میشوند. در این بخش به 3 نوع مدیریت فرآیند کسب و کار اشاره میکنیم:
سیستم BPM ادغام محور
این سیستم مدیریت فرآیند کسب و کار، پردازشهایی را انجام میدهد که در میان سیستمهای موجود شما مانند HRMS، CRM و ERP قرار دارند، بدون آنکه نیروی انسانی درگیر کنند. یکپارچه سازی سیستمهای مدیریت فرآیند کسب و کار دارای اتصالات گسترده و دسترسی API است تا بتواند فرآیندهایی را ایجاد کند که سادهتر و سریعتر حرکت کنند.
سیستم BPM انسان محور
این سیستم برای آن دسته از فرآیندهایی مناسب است که معمولا توسط انسانها انجام میشوند. این سیستم عاملها برای ایجاد یک رابط کاربری دوستانه، اعلانهای آسان و ردیابی سریع، بسیار موثر و کارآمد هستند.
سیستم BPM سند محور
این راه حل زمانی موثر است که یک سند (مانند یک قرارداد یا یک توافق نامه) در هسته اصلی فرآیند وجود داشته باشد. سیستم سند محور، فرآیند مسیریابی، قالب بندی، تایید و امضای سند را هنگام انجام فعالیتها از طریق گردش کار امکان پذیر میکند.
هرچند که اکثر سیستمهای چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار، میتوانند شامل عناصر هریک از این موارد باشند، اما معمولا هر کدام بر اساس تخصص منحصر به فرد خود فعالیت میکنند.
چرا BPM برای موفقیت کسب و کار شما مهم است؟
از آنجا که فرآیندهای تجاری، هسته اصلی هر سازمان را تشکیل میدهد، باید عملکرد آنها بهینه سازی شود تا اهداف تعریف شده را برآورده کرده و در نهایت خود را از رقبا متمایز کنند. راه حل BPM، با یک دیدگاه دیجیتالی از کل کسب و کار، باعث میشود که سازمانها به طور مداوم ساختارها و فرآیندهای خود را بررسی کرده و آنها را بهبود ببخشند. همچنین، پتانسیلها و حوزههای تجاری جدید را شناسایی و از اطلاعات به دست آمده جهت همسوسازی فرآیندها استفاده کنند. به این ترتیب، آنها با ارائه نیازهای مشتریان به شفافیت کامل در عملیاتها دست پیدا خواهند کرد. علاوه بر این، سرعت جریان فرآیند را افزایش میدهند و انعطاف پذیری خود را از طریق اتوماسیون تقویت میکنند.
این بهینه سازی بهتر و اتوماسیون فرآیندها، خطاها، مشکلات و اتلافها را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد و باعث صرفه جویی در زمان میشود.
از آنجا که چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار، نشان دهنده پایههای اولیه کارایی و بهرهوری بالاتر در سازمان است، در دراز مدت، برای همگام شدن با زمان و موفقیت در بازار، ضروری به نظر میرسد.
و در انتها…
در دنیای به شدت رقابتی امروز، کسب و کارها باید مطمئن شوند که همه فرآیندهای کسب و کارشان به خوبی ارزیابی، بازنگری، به روز رسانی و اجرا شده و در سریعترین زمان ممکن ارائه میشود.
اجرای متدولوژی BPM و تسلط بر چرخه حیات مدیریت فرآیند کسب و کار، به شما اطمینان میدهد که فرآیندهای سازمانتان را کاملا موثر، قدرتمند و دقیق اجرا میکنید.
دیدگاه شما