رایج‌ترین مشکل معامله‌ گری


چرا معامله گران معاملات در سود خود را خیلی زود می بندند؟

یکی از رایج ترین مشکلات معامله گران این است که یاد بگیرند چه زمانی و چگونه معاملات ضررده و ناموفق شان را ببندند و چگونه و تا کی معاملات موفق و سود ده شان را باز نگه دارند. بیایید امروز در مورد معضل دوم یعنی تا کی معاملات در سود خود را نگهداریم، صحبت کنیم.

آیا تا به حال در وسط یک معامله باز از خودتان پرسیده اید، “الان باید سودم را بردارم یا بگذارم معامله در سودم فعلا باز بماند؟”

شاید مواقعی وجود داشته باشد که بسنده کردن به سود اولیه و زودهنگام تصمیم مناسبی بوده باشد. اما مطمئنم مواردی نیز وجود داشته است که به دلیل خیلی زود بستن معامله بر فرق سرتان کوبیده باشید!

چرا معامله گران تمایل دارند معاملات در سود خود را زودتر ببندند؟ در اینجا سه دلیل احتمالی وجود دارد که چرا برخی معامله گران معاملات در سود خود را زود می بندند:

هیچ هدف سود مشخصی در ذهن ندارند.

تعیین و مشخص کردن هدف سود در حین انجام معامله هیچ اشکالی ندارد و اتفاقا پسندیده است. وقتی یک هدف سود مشخص و واضح داشته باشید، ماندن در یک معامله بسیار ساده تر است؛ زیرا پایان دادن به یک کار با داشتن هدفی در ذهن آسان تر است.

چرا معامله گران معاملات د سود خود را خیلی زود می بندند؟

تحمل ریسک پایینی دارند.

عدم تمایل یک معامله گر نسبت به ریسک نیز ممکن است منجر به بستن زودهنگام معاملات در سود شود.

برخی از معامله‌گران ترجیح می‌دهند این حس اطمینان را داشته باشند و با سود ۱۰۰ دلاری از بازار خارج شوند تا اینکه بخشی از سود محقق نشده خود را برای ۵۰ دلار دیگر به ریسک بیندازند.

چرا معامله گران معاملات د سود خود را خیلی زود می بندند؟

۳.به ایده معاملاتی یا مهارت های معامه گری خود اطمینان ندارند

پایبندی به معاملات و ماندن در معامله تا زمانی که قیمت به هدف سود مدنظر برسد، نه تنها صبر و حوصله زیادی می طلبد، بلکه به میزان قابل توجهی اعتماد نیز نیاز دارد.

در این مسیر ابهامات و عدم قطعیت های زیادی وجود خواهد داشت؛ به این صورت که مطمئن بودن از ایده معاملاتی خود حتی چالش برانگیزتر هم می شود.

چالش اصلی در این است که وقتی شاهد رشد سود بالقوه خود هستید، وسوسه انگیزتر است که آن معامله را بسته و سود فعلی را حفظ کنید! تا اینکه با باز نگه داشتن معامله و پایبندی به آن، خطر از دست رفتن همان سود را به جان بخرید.

قول معروف ” کاچی بهتر از هیچی” در این موقعیت ها بیش از پیش نمایان می شود!

اما بیشتر از از دست دادن بالقوه سودهای محقق نشده، این ناامیدی ناشی از این فرصت های از دست رفته است که معامله گران را عقب نگه می اندازد.

ما به عنوان معامله گر، به خصوص زمانی که سود روی کاغذ در هوا ناپدید می شود، تمایل زیادی به سخت گیری هرچه بیشتر نسبت به خود داریم. شاید برای جلوگیری از سرزنش خودمان در صورت از دست دادن سودهای محقق نشده، معاملات در سود خود را خیلی زود می بندیم.

احتمالاً به همین دلیل است که روانشناس معاملاتی محبوب و پرطرفدار، دکتر برت استین بارگر، خاطرنشان کرده است که برای حفظ یک معامله در سود، همانطور که به نفع شما پیش می رود، اعتماد به نفس بسیار بیشتری لازم است. اما دقیقاً چگونه می توان به این سطح از اعتماد به نفس دست یافت؟

چرا معامله گران معاملات در سود خود را خیلی زود می بندند؟

به خودت اعتماد کن.

بله، به همین سادگی است. متأسفانه، چندان که به نظر می رسد هم آسان نیست. شما باید بتوانید به ایده معاملاتی خودتان آنقدر اعتماد کنید که به پلن تان پایبند بمانید و معاملات خود را تا رسیدن به اهداف رایج‌ترین مشکل معامله‌ گری سود برنامه ریزی شده خود حفظ کنید.

دکتر Steenbarger می گوید که ایجاد اعتماد به نفس می تواند به دو روش انجام شود:

۱. ذهنیت اعتماد به نفس داشتن را به خود القا کنید.

این قسمتی است که شما از نظر ذهنی خود را آماده این احتمال می کنید که ممکن است قیمت برگشته و سودتان که فعلا روی کاغذ بوده (سود محقق نشده) حذف شود.

به عنوان مثال، وقتی در یک معامله هستید، مناطق احتمالی اصلاح و بازگشت قیمت را تعیین می کنید و بر اساس آن، حد ضرر شناور خود را تعیین می کنید.

مواقعی پیش می‌آید که با فیک اوت ها و اصلاح‌های برگشتی حد ضرر تان خورده می شود. به خاطر سودهای از دست رفته خود را ملامت نکنید. در عوض، به خود یادآوری کنید که شما دقت لازم را انجام داده اید و قطعا فرصت های معاملاتی دیگری برای استفاده در دفعه بعد وجود دارد.

چرا معامله گران معاملات در سود خود را خیلی زود می بندند؟

۲. بر روی تغییرات کوچک کار کنید.

منظور دکتر Steenbarger این است که شما باید هر بار کمی از کار درست را انجام دهید و بر روی آن تلاش‌ها ی ریز کار کنید تا بتوانید تغییرات بزرگ‌تری ایجاد کنید.

به عنوان مثال، می‌توانید بخشی از سود خود را در نقطه‌ای ببندید و حفظ کنید و بقیه را باز بگذارید، تا یا به هدف سود تعیین شده برسد و یا به حد ضرر. به این ترتیب می توانید قسمتی از سود خود را محقق کرده و به آن دست یابید و در عین حال با نگاه کردن به معامله بازتان تا به اتمام رسیدنش تمرین اعتماد به نفس می کنید.رایج‌ترین مشکل معامله‌ گری

اینطور نیست که هر روز بازار طبق میل شما پیش برود. اما وقتی این طور شد، آیا نمی خواهید از آن نهایت استفاده را ببرید؟

10 مورد از رایج ترین اشتباه‌ها در دنیای معامله‌گری

بهترین راه برای جلوگیری از ارتکاب اشتباه، تدوین قوانین معاملاتی است که به شما در جلوگیری از اشتباه‌های رایج کمک می‌کنند. تدوین این دسته از قوانین، نخستین گام است ولی گام دوم، پایبندی به این اصول و قوانین است که از تدوین آن‌ها هم اهمیت بیشتری دارد. در این مقاله قصد داریم 10 مورد از رایج‌ترین اشتباه‌ها در معامله‌گری را بیان کنیم و سپس به راهکارهایی برای جلوگیری از این اشتباه‌ها بپردازیم.

10- نداشتن برنامه مشخص برای معامله‌گری

وان کی ثارپ می‌گوید: «یک معامله‌گر فعال و حرفه‌ای، کاملاً متعهد است و برای رسیدن به بهترین نتایج، تلاش و کوشش می‌کند. او رایج‌ترین مشکل معامله‌ گری نسبت به هر اتفاقی که می‌افتد مسئولیت‌پذیر است و اشتباه‌های خود را می‌پذیرد. به همین خاطر هم می‌تواند از اشتباه‌های خود درس بگیرد. معامله‌گران موفق و حرفه‌ای معمولاً یک برنامه معاملاتی برای خودشان دارند؛ زیرا خیلی جدی به مبحث معامله‌گری به عنوان حرفه خودشان می‌نگرند.»

اگر برنامه معاملاتی داشته باشید همیشه می‌دانید که چگونه باید در بازار فعالیت کنید، کجا باید معاملات خود را انجام دهید و دنبال سود باشید و چگونه جلوی زیان را بگیرید.

در درجه اول، برنامه معاملاتی شما باید شامل یک یا چند استراتژی یا قوانین معاملاتی باشد. این کار به شما کمک می‌کند که در معاملات خود سود کنید. داشتن یک برنامه معاملاتی، معامله‌گری را آسان می‌کند و هیجان، اضطراب و پیچیدگی موجود در معامله‌گری را از بین می‌برد.

وقتی برنامه معاملاتی نداشته باشید، احتمالاً به محض اینکه استراتژی معاملاتی فعلی شما جواب ندهد، خیلی سریع سراغ استراتژی جدیدی خواهید رفت. بیشتر معامله‌گران معمولاً هر هفته یا هر ماه استراتژی معاملاتی خودشان را تغییر می‌دهند.

بنابراین شما باید معامله‌گری خود را بر اساس یک استراتژی اثبات‌ شده و مبتنی بر حرکات قیمتی پیش ببرید. اگر پیوسته به امید رسیدن به موفقیت و پیروزی از یک استراتژی به سراغ استراتژی دیگری بروید عملکردتان چنگی به دل نخواهد زد و درنهایت با کلی زیان، بازار را ترک خواهید کرد. هیچ وقت نباید به راحتی و صرفاً به دلیل یک زیان و باخت کوچک، استراتژی خود را تغییر دهید. آنچه که برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر موفق نیاز دارید، تعهد، نظم و اصول است.

9- عدم پیروی از برنامه معاملاتی تدوین‌شده

الكساندر الدر بر این باور است که : «هدف یک معامله‌گر موفق این است که بهترین معاملات را انجام دهد.»

برای اینکه برنامه معاملاتی شما فایده و سودی داشته باشد باید از آن پیروی کنید و هرگز از برنامه خود منحرف نشوید. برخی از معامله‌گران همزمان با چندین استراتژی مختلف معامله می‌‌کنند زیرا آنها فکر می‌کنند که این روش به آنها کمک می‌کند تا سود بیشتری کسب کنند.

با این حال موفق‌ترین معامله‌گران تنها از تعداد اندکی استراتژی معاملاتی استفاده می‌‎کنند زیرا هدف آن‌ها، استفاده از استراتژی‌های معاملاتی مطمئن و اثبات‌شده است. سعی کنید برای استفاده از یک استراتژی خاص بر آن مسلط شوید و بدون در نظر گرفتن وضعیت فعلی بازار، روی انجام بهترین معاملات تمرکز کنید. پس از تسلط بر یک استراتژی خاص، می‌توانید بیشتر پیش بروید و سایر استراتژی‌های معاملاتی را هم اجرا کنید.

8- عدم شکیبایی و صبوری

جس لیورمور اذعان داشت: «پول با نشستن و صبر کردن به دست می آید نه با معامله‌گری.»

همه چیز با صبر شروع می شود. سعی کنید با استفاده حساب آزمایشی معامله کنید و معامله‌گری را یاد بگیرید. اشتباه کردن در حساب آزمایشی زیانی به شما نمی‌زند و باعث می‌شود که دانش شما بدون زیان، بیشتر شود. اگر می‌خواهید که بلافاصله با یک حساب رایج‌ترین مشکل معامله‌ گری واقعی و فعال معامله کنید، سعی کنید با سرمایه ای اندک وارد بازار شوید زیرا اگر سرمایه زیادی به میدان بیاورید، خیلی زیان می‌کنید و آسیب زیادی به شما وارد می‌شود.

یکی از مشکلاتی که بین معامله‌گران دیده می‌شود، معاملات انتقام‌جویانه است که در آن‌ها فرد برای جبران اشتباهات خود دست به معامله مجدد می‌زند و در نتیجه سرمایه بیشتری از دست می‌دهد. توصیه می‌شود حداکثر میزان زیان در یک روز را تعیین کنید. اگر به حداکثر محدودیتی که تعیین کردید رسیدید باید برای محافظت از حساب معاملاتی خود معامله را متوقف کنید.

7- معامله‌گری بیش از اندازه

«لازم نیست همیشه معامله کنید. در صورتی که بتوانید روزانه یک یا دو حرکت برای رسیدن به هدف انجام دهید، عالی است. از این راه می‌توانید زندگی خوبی داشته باشید و هزینه‌های معامله را کاهش دهید.»

معامله‌گری بیش از حد باعث کاهش صبر و شکیبایی می‌شود. اگر برنامه‌ای ندارید معامله نکنید، صبر کنید تا وضعیت مورد نظر در برنامه معاملاتی شما شکل گیرد، سپس بدون درنگ عمل کنید.

همچنین معامله بیش از اندازه می‌تواند باعث شود که خیلی زود از موقعیت خود خارج شوید. در هنگام انجام معاملات باید صبور باشید و اجازه دهید معامله به هدف شما برسد.

6- ریسک بیش از حد

یکی از مشکلات بزرگ و مهمی که در بازار دیده می‌شود، ریسک بیش از حد است. این را بدانید که نمی‌توان بی‌گدار به آب زد و بی‌محابا وارد عمل شد وگرنه بازار روی خوش خودش را به شما نشان نمی‌دهد و در نهایت مجبور می‌شود که با کلی زیان بازار را ترک کنید. یک معامله‌گر موفق هرگز بیش از 1 تا 2 درصد از سرمایه خود را در یک معامله به خطر نمی‌اندازد.

مهم‌ترین مهارتی که هر معامله‌‎گر باید یاد گیرد، مهارت مدیریت ریسک است. مدیریت ریسک به شما این امکان را می‌‎دهد که فرصت‌های خوب معامله را به خاطر ترس، از دست ندهید و همچنین به خاطر عدم ترس، سرمایه خودتان را از دست ندهید.

پل تودور جونز معتقد است: «من همیشه زیان و از دست دادن پول را در مقابل سود در نظر می گیرم. روی کسب سود تمرکز نکنید بلکه روی محافظت از سرمایه ای که دارید تمرکز کنید.»

5- تسلیم احساسات شدن

ویکتور اسپراندئو معتقد است: «کلید موفقیت در معامله‌گری، پایبندی به نظم و انضباط عاطفی و احساسی است. اگر هوش کلید موفقیت بود، افراد زیادی از طریق معامله‌گری سود می‌کردند. من می‌دانم که صحبتم کلیشه‌ای به نظر رایج‌ترین مشکل معامله‌ گری می رسد اما مهم‌ترین دلیلی که مردم سرمایه خود را در بازارهای مالی از دست می‌دهند این است که خیلی سریع جلوی زیان خود را نمی‌گیرند.»

بسیار مهم است که در هنگام معامله، نگرش و طرز فکر خوبی داشته باشید؛ یک طرز فکر آزاد که همیشه در بازار فرصت‌های خوبی را می‌بیند و مسئولیت تمام اقدامات خود را بر عهده می‌گیرد. من به شدت توصیه می‌کنم کتاب معامله‌گر منضبط، نوشته مارک داگلاس که یکی از بهترین کتا‌ب‌های معامله گری برای مبتدیان است را بخوانید تا درباره روانشناسی معامله‌گری و طرز فکر و نگرش مربوط به آن، مطالب بیشتری یاد بگیرید.

اکثر مردم به محض اینکه اولین نشانه‌های حرکت بازار علیه خود را می‌بینند دچار ترس می‌شوند. این چیزی است که شما در معامله‌گری واقعی مشاهده خواهید کرد؛ زیرا هنگام معامله با پول واقعی در مقایسه با معامله با حساب آزمایشی، فشار روانی بشتری روی معامله‌گر وجود دارد.

باید یاد بگیرید که بر ترس خود غلبه کنید. معاملات علیه شما حرکت خواهند کرد اما از آنجا که این معاملات می‌توانند معکوس و به نفع شما شوند، باید اجازه دهید که معاملات کار خودشان را انجام دهند.

4- نداشتن دفتر یادداشت معاملاتی

اگر به عنوان یک معامله‌گر می‎خواهید رشد و پیشرفت کنید، بدانید که یادداشت‌برداری و بررسی معاملات به صورت روزانه یک عادت بسیار مهم است و می‌تواند نقش مهمی در موفقیت شما داشته باشد. شما اغلب می‌توانید با توجه به باخت‌ها و زیان‌های خود راه‌هایی برای رشد و پیشرفت پیدا کنید. بنابراین یادداشت‌برداری از هر معامله و بررسی آن یادداشت‌ها چیزی است که همین امروز باید انجام آن را آغاز کنید.

3- تمایل داشتن به سود زودهنگام

«در اکثر مواقع، حد زیان مبتنی بر زمان می‌تواند بسیار سودمندتر از حد سود باشد. ما برای جبران مبلغ معاملات زیان‌آور نیاز به بردهای بزرگ داریم. روال بازار تمایل دارند که بسیار فراتر از پیش‌بینی‌ها به جلو حرکت کند.»

اگر حد سود خود را خیلی کم در نظر بگیرید و بخواهید سریع به سود برسید، یک استراتژی معاملاتی سودآور می‌تواند زیان‌بار شود. بهترین راه برای مقابله با این مشکل، این است که معامله را انجام دهید و سپس از کامپیوتر خود دور شوید، البته لازم است بعد از معامله حد زیان و حد سود را تعیین کنید.

2- عدم کاهش زیان

اد سیکوتا می‌گوید: «عناصر معامله‌گری خوب عبارت است از: 1- کاهش زیان 2- کاهش زیان 3- کاهش زیان. اگر بتوانید از این قوانین تبعیت کنید، ممکن است شانسی داشته باشید.»

رندی مک‌کی می‌گوید: «وقتی در بازار صدمه می بینم ،از آن خارج می شوم. به هیچ وجه فرقی نمی‌کند وضعیت معامله‌گری در بازار چگونه است. من فقط از آن خارج می‌شوم؛ زیرا معتقدم که وقتی در بازار صدمه می بینید تصمیمات شما نسبت به آن زمان که عملکرد خوبی دارید منطق و بی‌طرفی کمتری دارد. پس اگر وقتی بازار علیه شما حرکت می‌کند همچنان در آن بمانید، دیر یا زود شما را از دور خارج خواهد کرد.»

اگر حد زیان خود را خیلی کم در نظر بگیرید، در واقع کاری کرده‌اید که بازار نتواند به شما سود برساند و به خاطر یک زیان خیلی کوچک از معامله‌ای که می‌تواند بعداً به شما سود برساند، خارج ‌شوید.

شاید ایده معاملاتی مناسبی داشته باشید اما با تعیین حد زیان خیلی کم، حتی قبل از آنکه حرکت پیش‌بینی‌شده اتفاق بیفتد، متوقف و از معامله خارج می‌شوید. بنابراین با تعیین حد زیان مناسب خود، نه تنها بیهوده متوقف نمی‌شوید بلکه نسبت به ریسک پاداش خوبی به دست می‌آورید.

1- سخت گرفتن معاملات

وارن بافت بر این باور است: «لازم نیست دانشمند موشکی باشید. سرمایه‌گذاری بازی نیست که در آن فرد دارای ضریب هوشی 160 بتواند فرد دارای ضریب هوشی 130 را مغلوب کند.»

یکی از اشتباه‌های بزرگی که معامله‌گران مرتکب می‌شوند این است استراتژی‌هایی را برای معامله انتخاب می‌کنند که برای آن‌ها خیلی پیچیده و دشوار است و به همین خاطر نمی‌توانند آن را به درستی هضم و با آن ارتباط برقرار کنند. بیشتر معامله‌گران، معامله‌گری را بسیار پیچیده می‌کنند.

بنابراین چگونه می توان آن را ساده نگه داشت؟ با استفاده از حرکات قیمت و پایبندی به تعداد اندکی از جفت ارزها معامله کنید. معاملات را در جهت روند نمودار روزانه انجام دهید. اگر نمودار روزانه روند صعودی را نشان می‌دهد صبر کنید تا نمودار در آن روز با یک سیگنال صعودی، آن را تأیید کند.

بررسی ۷ مورد از رایج‌ترین مشکلات معامله‌گرها + روش حل آن‌ها

مشکلات معامله گرها

روزانه افراد زیادی در بستر بازارهای سرمایه گذاری ملی و بین‌المللی مشغول به فعالیت هستند که این مسیر چالش‌های مختص به خود را دارد. اگر شما نیز برای مدتی در بازارهای مالی مانند بازار ارز، سهام یا کریپتو فعالیت کرده باشید،‌ حتماً متوجه شده‌اید که در مسیر معامله، مشکلاتی برای تریدرها وجود دارد که مدیریت آن مشکلات کار سختی به نظر می‌رسد. در ادامه قصد داریم تا رایج‌ترین مشکلات معامله گرها را بررسی کنیم و ببینیم که در نهایت چطور می‌توانیم مشکلات مسیر معامله‌گری خود را حل و فصل کنیم. اگر شما نیز به تازگی وارد بازار سرمایه گذاری شده‌اید یا با وجود سابقه معاملاتی همچنان با مشکلاتی در این مسیر روبه‌رو هستید، با ما همراه باشید تا با هم این مهم را بررسی نموده و به نتیجه مطلوب برسیم.

چرا در مسیر معامله به مشکل برمی‌خوریم؟

اگر بخواهیم در بین بازارهای مختلف مالی، بازار بزرگ فارکس را برای مشکلات معامله گرها مثال بزنیم، طبیعتاً افراد از سراسر جهان در چنین بازاری فعالیت می‌کنند که بیشتر آن‌ها از سطح دانش مالی بالایی نیز برخودار هستند. حالا اگر افراد مبتدی به این بازار ورود کنند، طبیعی است که در برابر افراد حرفه‌ای‌تر نتوانند عملکرد خوبی داشته باشند. البته این دلیل نمی‌شود که تمام افراد مبتدی را در رده بازندگان فارکس قرار دهیم، طبیعتاً برخی از افراد، معامله را در ذات و استعداد خود دارند و در هر صورت می‌توانند عملکرد معقولی داشته باشند. اما به‌صورت کلی نبود دانش پایه معاملاتی، یکی از اصلی‌ترین مشکلات معامله گرها است. اما گاهاً پس از کسب دانش پایه معاملاتی هم، باز درگیری مشکلاتی در حین معامله هستیم که به رفتارهای غریزی ما برمی‌گردد.

گاهاً با وجود این که می‌دانیم معامله‌ای را اشتباهی آغاز کرده یا پایان داده‌ایم،‌ در برابر عمل خود هیچ پاسخی نداریم و حس می‌کنیم که همه چیز در یک چشم برهم زدن اتفاق افتاده و ما دست و پای خود را گم کرده‌ایم. این رفتارها به آن دلیل اتفاق می‌اُفتد که هنوز استراتژی‌های معاملاتی و شگردهایی که یاد گرفته‌ایم در ذهن ناخودآگاهمان نهادینه نشده‌اند و برای این که بتوانیم در شرایط بحرانی عملکرد بهتری داشته باشیم، باید بیشتر خود را به چالش بکشیم و تمرین کنیم. در ادامه به برخی دیگر از رایج‌ترین مشکلات معامله گرها و راه‌حل‌های آن‌ها به‌صورت موردی خواهیم پرداخت که در نهایت دید واضح‌تری در مورد این مشکلات و راه‌حل‌های آنان به ما می‌بخشند.

مشکل در معامله

رایج‌ترین مشکلات معامله‌ گرها کدامند؟

همان‌طور که قبلاً هم اشاره کردیم، نبود دانش پایه معاملاتی می‌تواند یکی از اصلی‌ترین مشکلات معامله گرها باشد، همچنین رفتارهای غریزی ما در برابر شرایط بحرانی نیز یکی دیگر از این موارد خواهد بود. به غیر از این دو مشکل اساسی، مشکلات زیر را نیز می‌توان در مسیر معاملات برای بیشتر تریدرها عنوان کرد:

شاید خنده‌دار به نظر برسد، اما این یک واقعیت است که بیشتر معامله‌گران بازارهای مالی، درک صحیحی از تغییر قیمت‌ها و شرایط بازار ندارند. آن‌ها حتی نمی‌دانند که قیمت تحت تأثیر عرضه و تقاضا است که دچار نوسان می‌شود. به همین خاطر درگیر جزئیات و ابزارهای جادویی و خودکار می‌شوند تا بتوانند از بازار سود بگیرند و اغلب نیز در این مسیر ناکام می‌مانند. این معامله‌گرها تصور می‌کنند که عواملی نامرئی وجود دارند که قیمت‌ها را کنترل می‌کنند و باعث بروز نوسانات پی‌درپی می‌شوند و همین باور اشتباه سبب می‌شود تا به‌صورت کلی یک دید ناواضح نسبت به بازار داشته باشند و نتوانند در جهت درستی معامله کنند.

یکی دیگر از رایج‌ترین مشکلات معامله گرها این است که ریسک بازار را نمی‌پذیرند. این در حالی است که فعالیت در بازارهای مالی همیشه با ریسک همراه است. اگرچه معامله‌گران در ظاهر ریسک را می‌پذیرند، اما در باطن و در عملکرد خود نشان می‌دهند که هیچ اعتقادی به ریسک ندارند و با استفاده از ابزارهای مختلف می‌خواهند معاملات خود را اصطلاحا «free risk» کنند که در این مسیر هم اغلب ناکام می‌مانند؛ چراکه همیشه بازار برای تریدرها غافل‌گیر کننده است و همین مورد هم معامله در بازارهای مختلف را جذاب کرده است. اگر به این صورت نباشد، کل ماهیت معامله زیر سؤال می‌رود!

یکی دیگر از مواردی که به علت عدم پذیرش، معامله‌گران را دچار مشکل می‌کند، موضوع ضرر در این بازارها است که با ماهیت ریسک گره خورده است. بیشتر معامله‌گران تا به نقطه ضرر نزدیک می‌شوند، دچار استرس شده و بدون هیچ تحلیلی، معامله را خاتمه می‌دهند و بعداً متوجه می‌شوند که این خاتمه بیشتر به ضرر آن‌ها تمام شده است و اگر در معامله می‌ماندند، بازار به روند صعودی باز می‌گشت. این رفتار از آن جهت از معامله‌گران روی می‌دهد، چون فکر می‌کنند اگر ضرر کنند، اتفاق غیر طبیعی روی داده و معاملات آن‌ها باید همیشه با سود همراه باشد. ایشان معمولاً سود و زیان خود را برحسب سود و زیان هر معامله محاسبه می‌کنند. در قسمت راه‌حل‌ها به شما خواهیم گفت که سود و زیان معاملات خود را چگونه ارزیابی کنید.

برخی از افراد اگرچه هر روز از نظر مالی آموزش می‌بینند، اما همچنان فکر می‌کنند که از بقیه معامله‌گران عقب هستند و اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند. این افراد چون فکر می‌کنند که خود در هر صورت از دیگران عقب هستند، برای استارت زدن معاملات خود، صرفاً روی سیگنال افراد دیگر حساب می‌کنند. این سیگنال‌ها گاهاً به سود می‌انجامد، اما معمولاً در بیشتر مواقع سیگنال‌ها نیز نمی‌تواند سود معاملات را برای این افراد تضمین کند و باز هم به آن چیزی که بیش ‌از همه از آن می‌ترسند، یعنی زیان، دچار می‌شوند.

طمع کردن در معامله

گاهاً معامله‌گران حرفه‌ای نیز با وجود اینکه استراتژی‌های معاملاتی را فراگرفته‌اند و به خوبی می‌توانند شرایط بحرانی را مدیریت کنند، اما همچنان وقتی به سود قابل توجهی دست می‌یابند، در پی طمع برای کسب سود بیشتر، معاملات را در نقطه‌ی مناسب خود پایان نمی‌دهند. این رفتار در انواع روندها ادامه دارد و ریشه تمام آن‌ها را می‌توان در طمع برای کسب سود بیشتر جست‌وجو کرد. طمع نه تنها در بازارهای مالی، بلکه در اکثر موقعیت‌ها، یک رفتار آسیب زننده است و معامله‌گران باید این رفتار خود را مدیریت کنند تا بتوانند عملکرد معقول‌تری در بازار داشته باشند.

خشم نیز مانند طمع، یکی از رفتارهای آسیب زننده است. گاهاً وقتی معامله‌گران دچار زیان‌های پی‌درپی می‌شوند، سعی می‌کنند از بازار انتقام بگیرند و دچار خشم می‌شوند. طبیعتاً وقتی با خشم وارد بازار می‌شویم، همین خشم اجازه نمی‌دهد تا رفتار و عملکرد مناسبی را از خود بروز دهیم. بازار بزرگ‌تر از آن است که یک تریدر به تنهایی بتواند از آن انتقام بگیرد.

وقتی برنامه‌ریزی در کار نباشد، موفقیتی هم در کار نخواهد بود. برخی از معامله‌گران صرفاً از روی شانس معامله کرده و از برنامه ریزی برای پوزیشن‌های معاملاتی خود جلوگیری می‌کنند. بنابراین نداشتن برنامه نیز یکی دیگر از مشکلات معامله گرها در مسیر فعالیت در بازارهای مالی مختلف به حساب می‌آید که نیاز به مدیریت دارد.

موارد عنوان شده برخی از مشکلات معامله گرها بودند که به آن‌ها اشاره شد. به غیر از موارد فوق، مشکلات دیگری نیز در رایج‌ترین مشکل معامله‌ گری مسیر فعالیت‌های مالی برای تریدرها وجود دارد که بررسی تمام این موارد از محدوده‌ی این مطلب خارج است. اگر یکی یا چند مورد از مشکلات نامبرده در مورد شما صدق می‌کند، با ما همراه باشید تا در ادامه به بیان یک سری از راه‌حل‌های کلی برای این مشکلات بپردازیم.

حل مشکلات معامله‌گری

چطور می‌توان مشکلات معامله‌گری را برطرف کرد؟

قطعاً هر مشکلی که در هر برهه از زندگی انسان پیش می‌آید، راه‌حل‌هایی نیز دارد. به همین خاطر در ادامه به راه‌حل‌هایی خواهیم پرداخت که برای حل مشکلات فوق تأثیرگذار خواهند بود. هرکدام از تریدرهایی که با رایج‌ترین مشکلات معامله گرها روبه‌رو هستند، می‌توانند روی راه‌حل‌های زیر حساب کنند:

یک تریدر حرفه‌ای، یک شاگرد مادام‌العمر است که هرگز از آموزش دیدن در زمینه بازار مالی موردعلاقه خود، دست برنمی‌دارد. بنابراین آموزش دیدن باید یکی از کارهای روتین یک تریدر حرفه‌ای باشد، تا در نهایت بتواند هربار عملکرد خود را بهبود بخشیده و به اهداف مالی خود دست پیدا کند. طبیعتاً در مسیر یادگیری اصولی و صحیح، دیگر مشکلات معامله گرها مانند طمع‌ورزی، عدم برنامه‌ریزی، عدم پذیرش‌ها و …. نیز به مرور و به تدریج برطرف خواهند شد.

  • درک صحیح از اصول پایه بازارهای مالی

گاهاً برخی از تریدرها، اگرچه تحت آموزش قرار می‌گیرند، اما آموزش‌ آن‌ها را به حاشیه می‌راند و از درک صحیح بازار دور می‌کند. زمانی آموزش‌ها می‌توانند باعث پیشرفت تریدرها شوند که درک درست و اصولی از بازار در پس زمینه این آموزش‌ها قرار داشته باشد. بنابراین بهتر است در مسیر آموزش خود سعی کنید تا با درک سیستم عرضه و تقاضا در بازار، روند تغییر قیمت‌ها را درک کنید و تصور نکنید که قیمت‌ها فقط روی نمودار جابه‌جا می‌شوند. اصول بازار بسیار ساده‌تر از چیزی است که اکثر معامله‌گران تصور می‌کنند. بنابراین سعی کنید از پیچیده کردن بازار دست برداشته و بیشتر روی اصول پایه تأکید داشته باشید تا بتوانید بازدهی بیشتری از آموزش‌های خود بگیرید.

سعی کنید از درون و با تمام وجود بپذیرید که معامله با ریسک و زیان همراه است. اگر بتوانید این دو مورد را نه ظاهری، بلکه از باطن بپذیرید و با آن کنار بیایید، دیگر در شرایط بحرانی و در پی شایعات و اخباری که بازار را به یکباره دچار آشفتگی می‌کنند، رفتار معقول و عملکرد صحیحی داشته باشید که در نهایت به سود بردن شما از معاملات‌تان منجر شود. وقتی زیان را بپذیرید، دیگر از آن هراسی ندارید و می‌توانید با زیان‌ها کنار آمده و رایج‌ترین مشکل معامله‌ گری رایج‌ترین مشکل معامله‌ گری آن را نیز بخشی از فعالیت حرفه‌ای خود در نظر بگیرید.

  • برنامه‌ریزی و تعیین حد سود و زیان برای معاملات

سعی کنید هرگز بدون برنامه وارد معامله نشوید. یکی از بهترین برنامه‌ریزی‌ها برای معاملات، تعیین حد سود و زیان برای آن‌ها است. با تعیین سود و زیان، استرس شما کاهش مي‌یابد و تا حد زیادی می‌توانید معاملات خود را مدیریت کنید.

همان‌طور که قبلاً هم اشاره کردیم، برخی از تریدرها، سود و زیان هر معامله را به‌صورت مستقل بررسی می‌کنند، به همین خاطر وقتی زیان می‌بینند، فکر می‌کنند که کل فعالیت و تلاش‌های آن‌ها در بازار بی‌فایده بوده است. اما در حقیقت چنین نیست. معامله‌گران باید یک دوره زمانی خاص را برای خود تعیین کنند و سپس در پایان آن دوره، معاملات سودده و زیان‌ده خود را ارزیابی کنند؛ آن‌گاه از اگر مقدار سود کلی از زیان‌های کلی بیشتر باشد، آن‌ها موفق عمل کرده‌اند و اغلب هم در پایان دوره، سودها بیشتر از زیان‌ها خواهد بود. گاهی نیز مقدار زیان بیشتر است که با در نظر گرفتن دیگر راه‌حل‌های عنوان شده، می‌توان نتیجه نهایی را تغییر داد (دوره زمانی ارزیابی سود و زیان می‌تواند هفتگی، ماهانه یا چند ماهه باشد!)

اگر شما تمام راه‌حل‌های فوق را به‌کار بگیرید، باز هم تضمینی وجود ندارد که بتوانید به سرعت وارد یک روند صعودی از نظر دریافت سود در بازار شوید. شما تنها زمانی می‌توانید به یک تریدر موفق در بازار تبدیل شوید که کلیه راه‌حل‌ها و رفتارهای صحیح معاملاتی در اعماق ناخودآگاهتان نهادینه شود و این امر تنها با تمرین امکان‌پذیر خواهد بود. هریک از چالش‌‌های معامله گری را می‌توان با تمرین در اجرای راه‌حل‌ها برطرف کرد. بهتر است تمرین را در بستر حساب‌های دمو و آزمایشی انجام دهید تا ذهن ناخودآگاه شما رفتارهای جدیدتان را بپذیرد. آن‌گاه در بازارهای اصلی نیز شاهد بهبود توانایی‌های خود خواهید بود.

اگر می‌خواهید کلیه چالش‌‌های معامله گری شما برطرف شوند،‌ باید یاد بگیرید به برنامه‌های خود پایبند باشید. بیشتر اوقات تریدرها برای خود برنامه‌ریزی کرده و حد سود و زیان معاملات خود رایج‌ترین مشکل معامله‌ گری را نیز تعیین می‌کنند، اما در بحبوبه‌ی بازار به این برنامه‌ها پایبند نمی‌مانند و مدام سطح سود و زیان خود را جابه‌جا می‌کنند. این رفتار شاید در لحظه مناسب به نظر برسد،‌ اما در کل باعث می‌شود که هیچ بهبودی در رفتار و اصول معاملاتی شما ایجاد نشود. پس هربار که پایبندی خود را زیر سؤال بردید، خود را جریمه کنید تا دفعه‌ی بعد بتوانید در هر شرایطی به برنامه خود عمل کنید!

برای حل مشکلات معامله گرها و همچنین برای برطرف کردن چالش‌‌های معامله گری، باید راه‌حل‌های فوق را جدی بگیرید و یک شاگرد مادام‌العمر باقی بمانید.

زندگی معامله گری و چالش ها

برترین معامله گران دارای نقاط مشترکی هستند. یکی از مهمترین وجوه اشتراک آنها این است که آن می توانند خودشان را از بازی های بازار جدا کنند و بی تفاوتی از خود نشان دهند. در این مقاله قصد داریم با حقایقی درمورد معامله گران برتر برای زندگی معامله گری آشنا شویم. پس با ما همراه باشید.

نداشتن استرس زندگی معامله گری

اگر کسی صرفا با فرضیات و تجربیات خودش وارد معامله گری شود دچار استرس زیادی می شود. معامله گران موفق مضطرب و استرسی نمی شوند. بلکه این افراد کاملا آرام و خونسرد هستند. آنها رایج‌ترین مشکل معامله‌ گری اعتماد بنفس بالایی دارند و همین آرامش و اعتماد به نفس یکی از رموز موفقیت آنها است. پس برای داشتن معامله گری و زندگی موفق باید آرامش داشته باشید و از استرس دوری کنید.

مرخصی و استراحت دادن به خود

برای رسیدن به موفقیت در زندگی معامله گری، تلاش کنید به خود استراحت و مرخصی بدهید. تلاش کنید معامله گری و زندگی را بطور متعادل دنبال کنید و انتظار موفقیتهای یک شبه را نداشته باشید. به همان اندازه که سخت کار می کنید، به همان میزان نیز به خود استراحت بدهید. استرس ها و هیجانات موجود در زندگی معامله گری، باعث می شود به تفریح و استراحتی بیشتری نیاز داشته باشید.

چند مورد از اشتباهات رایج یک تریدر

معاملات احساسی: یکی از بزرگترین ، رایج ترین و مشکل سازترین اشتباهات رایج می باشد. معامله ای بر اساس عقل و منطق صورت نگیرد به نوعی قمار محسوب می‌شود و نه ورود به ان و نه خروج و نه هیچ کدام از پارامتر های ضروری ( حد ضرر – حد سود – میزان ریسک و …. ) ان نیز بر اساس منطق نخواهد بود. این نوع معاملات شاید یک یا دو بار سود دهد ولی در کل با یک معامله اشتباه همه سرمایه را از چنگ تریدر در می اورد. این معاملات بیشتر زمانی رخ می دهند که معامله گر احساس طمع زیادی می کند و با این کار میخواهد خود را راضی کند. اما نمی داند که سود کردن مهم است ولی جلوگیری از زیان بسیار مهم تر است.

چگونه یک برنامه زمانی منظم برای انجام ترید داشته باشیم

اولین و مهم ترین موضوع این است که زندگی شخصی تان را یک ارزیابی داشته باشید. در چه ساعتهایی سر کار هستید که نتوانید نمودار قیمت را چک کنید؟ و این سوال که واقعا چقدر زمان در دست دارید که بتوانید ترید کنید؟

برنامه هفتگی یک فرد با یک کار عادي روزانه چنین است،اگر مثل بیشتر مردم صاحب یک شغل عادي باشید،35 تا 50 ساعت در هفته سر کار هستید،و احتمالا درگیر سرگرمی هاي پس از کار ( مثل ورزش ، دوستان و یا طی مسافت تا منزل و …) هستید. و شاید بتوانید چند ساعتی را آخر هفته ها وقت بگذارید.

گرچه شرحی که در بالا از یک زندگی روزمره داده شد، را می توان یک زندگی پرمشغله نام گذاري کرد ، با این وجود در همین برنامه نیز می توان اوقات مناسبی را به ترید اختصاص داد.

متوسط برنامه زمانی چنین فردي را میتوانید در شکل ذیل مشاهده کنید صرف دیدن تلویزیون، تفریح یا کارهاي کم اهمیت می شود.

رایج ترین اشتباهات معامله گران فارکس را بدانید

اشتباهات معامله گران فارکس در بازارهای مالی

اشتباهات معامله گران فارکس با اینکه یک موضوع تکراری محسوب می شود اما همچنان بسیاری از تریدرها ، (اگر نگوییم همه) از آن ها رنج می برند،پس تصمیم گرفتیم در این مقاله به طور عمیق این اشتباهات را که اشاره ای به روانشناسی معامله گری دارد، مورد بررسی و بحث قرار دهیم. رایج ترین اشتباهات معاملاتی، و مهمتر از آن، ما سعی خواهیم کرد ابزارهایی را در اختیار شما قرار دهیم تا آن چالش ها را ساده تر برطرف کنید.

اگر میخواهید یک معامله گر موفق در بازار فارکس باشید، یک لیوان قهوه یا چای برای خودتان بریزید و در ادامه مقاله همراهمان باشید 🙂

رایج ترین اشتباهات معامله گران فارکس چه مواردی هستند؟

دو چیز وجود دارد که معامله‌گران فکر می‌کنند بیشتر از همه از آن رنج می‌برند :

1- انجام معامله بیش از حد مجاز ( Over trading )

2- اهرم یا لوریج بالا

اما اینها فقط قسمت کوچکی از یک مشکل بسیار بزرگتر هستند،در واقع اینها فقط اقدامات هستند، آنها مانند علامت بیماری می مانند که باید آن را درست شناسایی کنیم.
چیزی در پشت این رفتار وجود دارد که باعث می شود معامله گران در نهایت وارد معامله یا اهرم بیش از حد شوند.دقیقا همان چیزی است که ما می خواهیم بفهمیم.

در ادامه چند نمونه از نمودارها را برایتان قرار دادیم که هر نمودار داستانی را بیان می کند:

اهرم یا لوریج بالا

این یک حساب 80 هزار دلاری است، ما می‌توانیم برای مدتی سودهای بسیار کمی را ببینیم، و ناگهان با ضرر بزرگی به پایان می‌رسد و حساب را صفر می‌کند. بنابراین، این یک معامله اهرمی یا انتقامی یا معامله بیش از اندازه است که باعث این امر شده است.
این می تواند نتیجه عدم صبر باشد، معامله گر احساس بی حوصلگی می کرد و می خواست به سرعت سود کند اما در نهایت ضرر زیادی متحمل شد.

عدم صبر

چیزی مشابه در اینجا، (یک حساب 10 هزار دلاری) خط نقطه چین، خط حقوق صاحبان سهام است و خط آبی خط تعادل است، بنابراین می توانید با توجه به سودهای اندک، کاهش شدیدی را در سهام مشاهده کنید،

این معامله گر برای به دست آوردن سودهای ناچیز، مقدار زیادی ضرر را متحمل می شود. .
نظم و انضباط کافی برای حفظ یک استراتژی که ممکن است خیلی طول بکشد تا به شما نتیجه دهد ممکن است ناامید کننده باشد و احساساتی را برانگیزد که باعث شود معامله گر آرزوی بازدهی بیشتری در مدت زمان کمتری را داشته باشد، سپس معاملاتی را باز کند که در نهایت ضرر شود و آرزوی بزرگ سود زیاد از دست بدهد .
برای سوددهی سریعتر، معامله گر حساب را منفجر می کند !

اعتماد به نفس بیش از حد

اینجا نیز ما می‌توانیم تعادل خوبی را ببینیم، اما همچنین سهامی را که مدت زیادی در حال کاهش است،
ببینیم. این معامله‌گر چقدر به هدف نزدیک بود؟ فقط چند صد دلار فاصله داشت؟ اعتماد بنفس بیش از اندازه ای که این معامله گر در طول این مدت بخاطر سودهای بیشتر داشت و میخواست سریعتر به هدف خود برسد که باعث شد حسابش دچار ضرر بزرگی شود و حسابش را از دست بدهد و هر چه به دست آورده بود به بازار پس بدهد.

حجم بیش از اندازه

چیزی مشابه در اینجا، معامله‌گری که در اوایل کارش با رعایت حجم شاهد رشد و ضرر حسابش است، کارش خوب است و ولی زمانی که می‌خواهد سریع به هدف برسد، بنابراین اندازه لات یا حجم را افزایش می‌دهد که در نهایت منجر به یک ضرر بزرگ می‌شود.

نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward) یا سود به ضرر منفی

در اینجا معامله گر در ابتدا با رعایت این نسبت توانسته است حساب خودش را به آهستگی رشد دهد هر چند گاهی حساب ضررهایی را داشته است، اما وقتی که معامله‌گر می‌خواهد به سرعت به هدف برسد – معامله بزرگ‌تری انجام می‌دهد، ضرر بزرگی دریافت می‌کند و سپس به نقطه پایان می‌رسد.

هر نموداری داستانی پشت خود دارد و ما می‌توانیم علل یا محرک‌های متفاوتی را در هر کدام ببینیم. برخی از این محرک ها می تواند شامل یک احساس باشد، ممکن است یک انتظار باشد، ممکن است فقدان نظم و انضباط، عدم ثبات، عدم اعتماد به سیستم، حرص و آز و شاید اعتماد بنفس بیش از حدی باشد که در نهایت با استفاده از اهرم بالاتر یا معاملات بیش از حد مجاز منجر به از دست دادن حساب خواهد شد.

انتظارات غیرواقعی

بیایید در مورد دلایل احتمالی اشتباهات رایج معامله گری در معاملات بیش از حد و اهرم بالا که در واقع همان انتظارات غیر واقعی هستند صحبت کنیم:
اگر کمی بیشتر آن را بررسی کنیم، انتظارات غیر واقعی را می توانیم در سه جنبه متفاوت دسته بندی کنیم :

  • انتظارات غیر واقعی در مورد رایج‌ترین مشکل معامله‌ گری موفقیت
  • انتظارات غیر واقعی در مورد نتایج
  • انتظارات غیرواقع بینانه در مورد زمان

داشتن انتظارات غیر واقعی از موفقیت

به عنوان یک انسان، ممکن است زمانی که شروع به انجام هر کاری می کنیم، گمان کنیم مسیر پیشرفت و موفقیت ما یک مسیر خطی و ساده است و به راحتی به هدف خود خواهیم رسید.

اما در تجارت و معامله گری، مسیر موفقیت واقعاً اینگونه به نظر می رسد:

این یک راه طولانی بسیار سخت است، تا حدی به این دلیل که ما، به عنوان انسان، به انجام برخی اقدامات و گرفتن نتیجه ای از آن عمل عادت کرده ایم. در ریاضیات 2+2 همیشه 4 است. اگر یک ساز بزنیم، هر بار که یک نت خاص را می نوازیم همیشه یکسان می شود. اما اینجا در معاملات گاهی اوقات فکر می‌کنیم که داریم همان عمل را انجام می‌دهیم، سیستم یا استراتژی خود را دنبال می‌کنیم، سیگنالی در استراتژی خود داریم و نتایج یکسانی دریافت نمی‌کنیم، گاهی اوقات این معاملات منجر به برد می‌شوند، گاهی اوقات زمانی که بازخورد مثبتی از بازار نداریم، اندازه گیری موفقیت یا پیشرفت بسیار سخت است.

انتظارات ما در مورد موفقیت در بازار با آنچه در زندگی تجربه می کنیم بسیار متفاوت است. در شرایط سخت بازار اینکه بتوانیم موفقیت مداوم بدست آوریم کاری سخت است و باعث می شود احساس عدم موفقیت و پیشرفت به ما دست دهد. برای همین در اینجا به مواردی بپردازیم که برای پیشرفت مداوم شما و بودن همیشگی در بازار نیاز هست بپردازیم:

معیار خود باشید

چگونه می توانیم تعریف کنیم که موفقیت برای هر یک از ما چیست؟ باید بدانید موفقیت یعنی که هر بار چه میزان نسبت به قبل و به طور مداوم پیشرفت کنیم. این واقعیت که همه ما پیشینه‌های مختلف، اندازه حساب‌های مختلف، مهارت‌های مختلف، زمان در دسترس متفاوت داریم، این مسیر بسیار متفاوتی است که هر معامله‌گری باید از آن عبور کند و شما باید شروع به اندازه‌گیری خودتان با خودتان کنید، باید شروع به مقایسه خودتان با خودتان کنید و سپس ببینید آیا پیشرفتی داشته اید یا خیر.

معیار خود باشید، از مقایسه خود با دیگران دست بردارید و شروع به مقایسه خود با نتایج 100 معامله قبل یا یک ماه قبل یا یک سال قبل کنید. آیا شما یک معامله گر بهتر هستید یا یک معامله گر بدتر؟ این پیشرفت را تصدیق کنید. موفقیت در تجارت بسیار نسبی است. اگر یک معامله گر بازنده بودید و اکنون یک معامله گر سربه سر هستید، این یک نوع موفقیت است. اگر شما یک معامله گر سربه سر هستید و سپس تبدیل به یک معامله گر ثابت می شوید، بهتر است، و از ثبات تا سودآوری شروع می کنید به بهتر شدن، اما این کار زمان می برد.

اکنون وقتی به نتایج فکر می کنیم، البته پول نتیجه نهایی معامله است ، باید به این فکر کنیم که چه چیزی واقع بینانه است؟ اندازه حساب ما چقدر است؟ و چه چیزی می توانیم از آن به دست آوریم؟ ما نمی توانیم از یک حساب بسیار کوچک انتظار داشته باشیم که پول زیادی به دست آورد، این چیزی است که واقع بینانه نیست. شما این را از قبل می دانید، بنابراین ما باید در مورد نتایج خود به روشی واقع بینانه فکر کنیم و تجارت را به عنوان حرفه ای در نظر نگیریم که می تواند میلیون ها دلار را خیلی سریع یا با یک حساب کوچک به شما بدهد زیرا این واقع بینانه نیست.

همین امر در مورد زمان نیز صدق می کند. به مدرک دانشگاهی فکر کنید، ما سال ها از زندگی خود را سرمایه گذاری می کنیم تا در کاری حرفه ای شویم و بنا به دلایلی می خواهیم بازدهی و موفقیت فوری داشته باشیم و باید به یاد داشته باشیم که تجارت به سال ها تمرین و تجربه نیاز دارد، بنابراین شما باید به زمان متعهد باشید. ممکن است در مورد 10000 ساعت مورد نیاز برای تسلط بر برخی مهارت ها شنیده باشید( هر نوع مهارتی که کاربردی و عملی است)، بنابراین شاید برای حرفه ای شدن در معامله گری هم نیاز به 10000 معامله در بازار داشته باشید و باید زمان در دسترس و آزاد خود را جهت انجام این تعداد معامله را در نظر بگیرید.

شما ممکن است شغل دیگری داشته باشید، بنابراین مجبور به معامله در تایم فریم های بزرگ‌تر هستید و در نتیجه ستاپ های کمتر و زمان کمتری خواهید داشت و اگر زمان آزاد بیشتری برای تمرین داشته باشید، شاید مسیرتان کوتاه‌تر شود، اما این نکته را فراموش نکنید که ما باید درک کنیم واقعیت ما چیست و زمان در دسترس ما برای تمرین چقدر است و نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که در کمتر از شش ماه، یک سال یا دو سال به موفقیت های بزرگ در معاملات دست پیدا کنیم. کمتر از این مدت زمان در واقع بسیار نامعقول و غیر منطقی است!



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.