EPS چیست؟ — به زبان ساده (+ فیلم آموزش رایگان)
در آموزشهای قبلی مجله فرادرس، مطالبی با عنوان «آموزش بورس رایگان | گام به گام برای همه | به زبان ساده» و «بورس چیست — آموزش بورس (+ دانلود فیلم آموزش رایگان)» ارائه کردیم و در آنها، با بازار بورس، فرابورس و بازار پایه و موضوعاتی مانند تابلوخوانی، نوسانگیری و تحلیل فاندامنتال در بورس آشنا شدیم. در این آموزش، میخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که EPS چیست و چه تأثیری در معاملات سهام دارد.
فیلم آموزش رایگان سیگنال بورس EPS
فیلم آموزش رایگان EPS، در کادر بالا، به سوالات شما درباره EPS، به زبان ساده و به صورت گام به گام پاسخ میدهد.
برای پخش و مشاهده ویدئو روی دکمه پلی یا تصویر بالا کلیک کنید.
EPS چیست ؟
«سود هر سهم» (Earnings Per Share) که به اختصار EPS گفته میشود، برابر با نسبت سود یک شرکت به تعداد سهام عادی در دست سهامداران آن است. عدد حاصل از این تقسیم، به عنوان شاخص سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. برای یک شرکت معمول است EPS را که برای اقلام غیرمترقبه و رقیقشوندگی احتمالی نیز تنظیم شده است، گزارش کند. هرچه EPS یک شرکت بالاتر باشد، سودآوری بیشتری خواهد داشت.
رقیق شدن سهام (Stock Eilution) کاهش درصد سهام مالکان در اثر ارزشگذاری جدید یک شرکت است. افزایش تعداد سهم میتواند به دلیل مواردی مانند افزایش سرمایه، عرضه عمومی سهام و… باشد. اقلام غیرمترقبه (Extraordinary Items) نیز اقلامی بااهمیت و بسیار غیرمعمول است که منشأ آن رویدادهایی خارج از فعالیتهای عادی شرکت است.
فرمول محاسبه EPS چیست ؟
اما فرمول محاسبه EPS چیست ؟ مقدار سود هر سهم با تقسیم درآمد خالص بر تعداد سهام موجود به دست میآید. در مواردی میتوان در صورت و مخرج کسر تغییراتی انجام داد که میتواند به دلیل اختیار معامله، اوراق قرضه قابل تبدیل به سهم و یا ضمانت باشد. در صورت محاسبه EPS برای عملیات مستمر، صورت کسر اهمیت بیشتری دارد.
فرمول محاسبه EPS به صورت زیر است:
برای محاسبه EPS یک شرکت، از ترازنامه و صورت سود و زیان برای یافتن تعداد سهام عادی پایان دوره، سود پرداخت شده سهام ممتاز (در صورت وجود) و درآمد خالص یا سود استفاده میشود. استفاده از میانگین وزنی سهام عادی در دوره گزارش دقیقتر است، زیرا تعداد سهام ممکن است با گذشت زمان تغییر کند.
سود سالانه به ازای هر سهم
EPS رقیق شده سالانه برای اپل، آمازون، فیسبوک، نتفلیکس، گوگل، تسلا، فورد، مایکروسافت و بنک آو امریکا در شکل زیر نشان داده شده است.
سود سهام یا تجزیه سهام باید در محاسبه میانگین وزنی سهام منتشر شده انعکاس پیدا کند. برخی منابع با استفاده از تعداد سهام منتشره در پایان دوره، محاسبه را ساده میکنند.
برای مثال، محاسبه EPS برای سه شرکت در پایان سال مالی ۲۰۱۷ به شرح زیر است:
شرکت | درآمد خالص (میلیارد دلار) | سود سهام ممتاز (میلیارد دلار) | سهام عادی وزندار | EPS پایه |
فورد | ۷٫۶ | ۰ | ۳٫۹۸ | ۷٫۶/۳٫۹۸=۱٫۹۱ |
بنک آو امریکا | ۱۸٫۲۳ | ۱٫۶۱ | ۱۰٫۲ | ۱۸٫۲۳-۱٫۶۱/۱۰٫۲=۱٫۶۳ |
انویدیا | ۳٫۰۵ | ۰ | ۰٫۵۹۹ | ۳٫۰۵/۰٫۵۹۹=۵٫۰۹ |
مفهوم سود هر سهم یا EPS چیست ؟
اما مفهوم EPS چیست و چه کاربردی دارد؟ سود هر واحد سهم یکی از مهمترین متغیرها در تعیین قیمت سهم است. همچنین یکی از مؤلفههای اصلی است که برای محاسبه قیمت به درآمد (P/E) استفاده میشود (E در P/E به EPS اشاره دارد). با تقسیم قیمت سهم یک شرکت بر سود هر سهم، سرمایهگذار میتواند ارزش سهام را با توجه به ارزش بازار بررسی کند. EPS یکی از شاخصهایی است که میتوان از آن برای انتخاب سهام استفاده کرد.
مقایسه EPS در شرایط مطلق ممکن است معنای چندانی برای سرمایهگذاران نداشته باشد، زیرا سهامداران عادی دسترسی مستقیم به درآمد ندارند. در عوض، سرمایهگذاران EPS را با قیمت سهام مقایسه میکنند تا ارزش درآمد و دیدگاه معاملهگران در مورد رشد آینده آن را مشخص کنند.
EPS پایه و EPS رقیق شده
فرمول مورد استفاده در جدول فوق، EPS پایه هر یک از این شرکتهای منتخب را محاسبه میکند. EPS پایه رقیق شدن سهام را که ممکن است توسط شرکت صادر شود لحاظ نمیکند. هنگامی که ساختار سرمایه یک شرکت شامل مواردی از قبیل اختیار معامله سهام، ضمانتنامهها و واحدهای سهام غیر قابل معامله (RSU) باشد، این سرمایهگذاریها – در صورت اعمال شدن – میتوانند تعداد کل سهام موجود در بازار را افزایش دهند.
برای نشان دادن بهتر اثرات اوراق بهادار اضافی بر درآمد هر سهم، شرکتها EPS رقیق شده را نیز گزارش میدهند که در آن، فرض میشود تمام سهام منتشره عرضه شدهاند.
به عنوان مثال، فرض کنید تعداد کل سهام قابل انتشار و عرضه شرکت انویدیا در سال مالی منتهی به سال 2017، تعداد 33 میلیون بوده است. اگر این تعداد به کل سهام ممتاز آن اضافه شود، میانگین وزنی متوسط رقیق شده آن 599 میلیون + 33 میلیون = 632 میلیون سهم خواهد بود. بنابراین، EPS رقیق شده شرکت ۶۳۲ / ۳٫۰۵ = 4٫82 دلار خواهد بود.
EPS و اقلام غیرمترقبه
سود هر سهم را ممکن است چه عمدی و چه ناخواسته با چند عامل تحریف شود. تحلیلگران برای جلوگیری از متداولترین روشهایی که ممکن است در EPS تحریف ایجاد کند، از تغییرات مختلفی در فرمول EPS استفاده میکند.
شرکتی را در نظر بگیرید که دارای دو کارخانه است که صفحه نمایش تلفنهای همراه را تولید میکند. زمینی که یکی از کارخانهها در آن قرار دارد بسیار ارزشمند است، زیرا تحولات جدیدی در چند سال گذشته در اطراف آن رخ داده است. تیم مدیریت شرکت تصمیم به فروش کارخانه و ساخت یک کارخانه دیگر در زمینهایی با ارزش کمتر گرفته است. این معامله سود بادآوردهای را برای شرکت حاصل میکند.
با اینکه این فروش زمین سود واقعی برای شرکت و سهامداران آن آورده است، جزو «اقلام غیرمترقبه» محسوب میشود، زیرا هیچ کس بر این باور نیست که شرکت بتواند آن معامله را در آینده تکرار کند. سهامداران ممکن است در صورت اضافه شدن این سود بادآورده به فرمول EPS، گمراه شوند. بنابراین، فرمول از این موارد مستثنا هستند.
اگر یک شرکت ضرر غیرمعمول داشته باشد- مثلاً شاید یک کارخانه دچار آتشسوزی شود – که میتواند به طور موقت EPS را کاهش دهد و به همین دلیل حذف شود، میتوان دلیل مشابهی را مطرح کرد و آن را از آوردن در فرمول EPS معاف کرد.
فرمول محاسبه EPS به استثنای اقلام غیرمترقبه به شکل زیر است:
EPS و عملیات مستمر
یک شرکت سال مالیاش را با 500 فروشگاه آغاز کرده و ای پی اس 5 دلار داشته است. با این حال، فرض کنید که این شرکت در این مدت 100 فروشگاه را بسته و سال را با 400 فروشگاه به پایان رسانده است. یک تحلیلگر میخواهد بداند EPS فقط برای 400 فروشگاهی که شرکت قصد دارد تا برای دوره بعدی با آنها کار را ادامه دهد، چقدر بوده است.
در این مثال، این مورد میتواند EPS را افزایش دهد، زیرا 100 فروشگاه بسته احتمالاً با ضرر کار میکردهاند. با ارزیابی EPS از عملیات مستمر (Continuing Operations)، تحلیلگر قادر به مقایسه عملکرد قبلی با عملکرد فعلی است.
محاسبه EPS با در نظر گرفتن عملیات مستمر بدین شرح است:
EPS و سرمایه
جنبه مهم EPS که اغلب مورد توجه قرار نمیگیرد، سرمایهای است که برای تولید سود (درآمد خالص) مورد نیاز است. دو شرکت میتوانند EPS مشابهی داشته باشند، اما یکی از آنها با ممکن است با سرمایه کمتری به این عدد رسیده باشد. این شرکت در استفاده از سرمایه خود برای چگونه سهام ارزشمند را شناسایی کنیم؟ کسب درآمد کارآمدتر خواهد بود و در صورت برابری همه موارد دیگر، از نظر کارآیی یک شرکت «بهتر» است. معیاری که میتواند برای شناسایی شرکتهای کارآمدتر مفید باشد، بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) است.
انواع EPS
براساس مبدأ دادهها، سه نوع EPS وجود دارد:
- EPS دنبالهدار یا تحقق یافته (Trailing EPS): در این نوع EPS که بر اساس بر اساس عدد سال قبل است، از چهار سه ماهه درآمد قبلی و اعداد واقعی به جای پیشبینی استفاده میشود. نسبت P به E اغلب با استفاده از EPS دنبالهدار محاسبه میشود، زیرا نشان دهنده آن چیزی است که در واقعیت اتفاق افتاده است، نه آنچه که ممکن است رخ دهد.
- EPS جاری (Current EPS): به طور معمول، چهار سه ماهه از سال مالی جاری را شامل میشود که برخی از آنها ممکن است سپری شده و برخی هنوز به مرحله بعدی نرسیده باشند. در نتیجه، برخی از دادهها بر اساس ارقام واقعی و برخی بر اساس پیشبینی است.
- EPS پیشبینی شده (Forward EPS): این نوع EPS مبتنی بر اعداد و دادههای آینده بوده و برای مدت زمانی (مثلاً چهار سه ماهه) در آینده پیشبینی میشود. مقدار این EPS توسط تحلیلگران یا خود شرکت انجام میشود. این EPS بر اساس برآوردها است و سرمایهگذاران اغلب به EPS پیشبینی شده به این دلیل علاقهمند هستند که میتوانند سرمایهگذاری را بر اساس برآورد درآمد آینده شرکت پیشبینی کنند.
تفاوت DPS و EPS چیست ؟
سود تقسیم شده به ازای هر سهم (Dividends Per Share) یا DPS، بخشی از سود شرکت است که به هر سهامدار پرداخت میشود. افزایش DPS یک راه عالی برای یک شرکت است تا عملکرد قدرتمندی را به سهامداران خود نشان دهد. به همین دلیل، بسیاری از شرکتهایی که سود دارند، بر افزودن DPS تمرکز میکنند.
در واقع، میتوان گفت که EPS برابر با DPS منهای مجموع اندوخته قانونی، اندوخته طرح و توسعه و سود انباشته است.
چگونه EPS یک نماد را ببینیم؟
برای مشاهده EPS یک نماد، کافی اس به سامانه کدال (+) مراجعه کرده و نماد مورد نظر را جستجو کنید. پس از آن باید صورت سود و زیان شرکت را که در آنجا بارگذاری شده است، دریافت و مشاهده کنید که EPS نیز در آن موجود است.
جمعبندی
در این مطلب، سعی کردیم تا به این سؤال پاسخ دهیم که EPS چیست و چگونه محاسبه میشود. همچنین انواع آن را مرور کردیم. اکنون از شما دعوت به عمل میآوریم تا از طریق بخش نظرات دیدگاههای خود را در این رابطه با ما در میان بگذارید؛ پرسشهایی که فکر میکنید هنوز بیپاسخ ماندهاند را مطرح کنید، یا اگر سخنی دارید که تصور میکنید به غنای این مطلب خواهد افزود، آن را حتماً با سایر مخاطبین به اشتراک بگذارید.
سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایهگذاری، تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آنها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهرهبرداری از این نوشتار با هدف سرمایهگذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
شناسایی نقاط چرخش بازار
یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معاملهگران بازارهای مالی قرار میگیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آنها اتفاق میافتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، میتوانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمانبندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی میتوان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آنها اتفاق میافتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته میشود. به نظر میرسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.
به کمک پیوتها میتوان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوتها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم میشوند که در ادامه روشهای مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار میگیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.
پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور
منظور از نقاط چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر میکند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمتها کاهش مییابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهتها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم میشوند که عبارتند از:
پیوت اصلی (ماژور): در پیوتهای ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه میشود که قیمتها را به طور جدی تغییر میدهد. در پیوت ماژور، قیمتها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز میگردند، که دلیل این تغییر مسیر میتواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.
پیوت فرعی (مینور): در پیوتهای مینور تغییر قیمتها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو میشود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معاملهگران تازهکار معمولاً درگیر پیوتهای فرعی شده و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش میزنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار میباشد.
نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها
روشهای تشخیص نقاط پیوت
وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت میکند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل میشود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معاملهگرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی میتوانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معاملهگران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، میتوانند از ابزارهایی همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار فیبوناچی مجموعهای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان میدهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان میشود. یکی دیگر از روشهای شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروفترین آنها میتوان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار میرود. در ادامه این بخش به توضیح روشهای اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته میشود.
1- واگرایی اندیکاتور
حالتی که قله یا درههای قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند را واگرایی مینامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش مییابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار میباشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم میشود که بترتیب عبارتند از:
1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):
این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود، به صورت زیر تعریف میگردد.
* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل میدهد، اما اندیکاتور موفق نمیشود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.
* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.
2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع میپیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود که به ترتیب عبارتند از:
* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع میپیوندد که اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.
* واگرایی مخفی مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل میدهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایینتر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان میدهد.
مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق را میتوان در شکل زیر مشاهده نمود.
انواع واگرایی
2- استفاده از اندیکاتور
همچنان که پیشتر بیان گردید، یکی دیگر از روشهای تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهرهگیری از اندیکاتورها میباشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینهها برای این امر، میتواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایینترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را میتوان در شکل زیر ملاحظه نمود.
3- شکست خط روند (Breakout)
خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته میشود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار میگیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، میتواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معاملهگر با تشخیص شکست خط روند، میتواند شرایط مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.
شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به صعودی
شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟
بنابر آنچه در این مقاله مطرح گردید، تعیین دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل میباشد:
1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمتها بکار میرود.
2- پیوتهای مینور، مبین نوسانهای جزئی و اصلاحی بازار میباشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار میگردد.
3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب میگردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.
4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب میگردد تا پیشبینی دقیقتری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معاملهگر امکان پذیر شود.
اگر چه اهمیت شناسایی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایهگذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معاملهگری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزشهای مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق میباشد. بر این اساس سرمایهگذاران میبایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معاملهگری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار اقدامات مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روشهای تحلیل سهام میباشند.
شایان ذکر است که با ثبتنام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی میتوانید علاوه بر دریافت آموزشهای یادشده، از بهروزترین و کاملترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه میگردد، بهرهمند شوید.
جمعبندی
بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانیتری روند خاصی را دنبال میکند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معاملهگر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.
تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمتها در آن بوقوع میپیوندد، با استفاده از روشها و ابزارهای مختلفی امکانپذیر است که اساسیترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روشهای نامبرده با یکدیگر، میتواند به تعیین سریعتر و دقیقتر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوتهای مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر میباشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیشبینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی میباشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهرهگیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمیتواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.
چگونه سهام ارزشمند را شناسایی کنیم؟
#کتاب
بخشی از کتاب "10 شاه کلید بزرگان بورس" :
" ما افراد فعال در بازار را به 4️⃣گروه تقسیم می کنیم.
تقسیم بندی مان هم بر این اساس است که آن ها چقدر از بازار اطلاعات دارند و اینکه " چقدر می دانند " که این اطلاعات و آگاهی را دارند.
دسته 1️⃣: آن هایی هستند که نمی دانند که نمی دانند . این دسته را تحت عنوان ادعا کنندگان می شناسیم. هم برای خودشان خطرناک هستند، هم برای دیگران .
دسته 2️⃣: افرادی هستند که نمی دانند که می دانند . این افراد را خفته آگاه می نامیم. این افراد خوابند و اگر بیدار شوند می توانند سودهای خوبی بکنند .
دسته 3️⃣ : گروهی هستند که می دانند که نمی دانند. این گروه از گروه اول سطح بالاتری دارند و می دانند که اطلاعی ندارند.
دسته 4️⃣: گروهی هستند که می دانند . ما آن ها را " بزرگان بورس" می نامیم.
فکر می کنید بین این چهار دسته کدام ها در بازار سود می کنند ؟
خیلی از شما پرسیدید که چرا دوره فقط برای تهرانی ها برگزار میشه ؟
و اینکه چه برنامه ای برای افراد خارج از تهران دارید ؟
دوستان عزیز برای افراد خارج از تهران دوره خصوصی (راه دور) طراحی شده که کاملا مطابق با دوره حضوری و پشتیبانی مداوم است که به راحتی میتوانید آموزش ها را کاملا با کیفیت دوره حضوری مطالعه کنید
جهت هرگونه سوال با آی دی زیر پیام بدهید
چطور مچ بازیگر سهم رو در بورس بگیریم | آموزش تابلوخوانی در بورس
یکی از مهارت هایی است که اگر سهامداری آن را بلد باشد، قادر است سود بسیاری کسب کند اما این مهارت از عهده هر فردی بر نمی آید و نیاز به تجربه و علم کافی در خصوص اصول اولیه بورس دارد؛ در ادامه قصد داریم آموزش تابلوخوانی در بورس را تا حد امکان برای شما عزیزان شرح دهیم تا از این طریق بتوانید دست بازیگر سهم خود را خوانده و در زمان مناسب برای خرید یا فروش اقدام کنید. با سایت بتاکاپ همراه باشید.
همانطور که می دانید، هر سهمی در بازار بورس ایران یک یا چند بازیگر فعال دارد که عمدتاً حقوقی های آن شرکت با توجه به سیاست های خود مبنی بر کسب سود حداکثری سعی می کنند در مقاطعی با قیمت سهام، آنگونه که دوست دارند بازی کنند و اینکار را در نهایت دقت و ظرافت انجام می دهند تا نهاد ناظر نیز آنها را متهم به دستکاری در معاملات نکند و از طرفی نیز سهامداران خرد نیز فریب اردهای ترس یا ترغیب آنها را در تابلوی معاملات شرکت مذکور خورده و به طور هیجانی اقدام به فروش یا خرید سهام مذکور کنند تا بازیگر به هدف خود که بالا یا پائین بردن قیمت سهم است برسد.
معمولاً بازیگران سهام شرکتها به اصول تحلیل تکنیکال مسلط هستند و قیمت سهم را به صورتی در یک بازه زمانی حرکت می دهند که در مناسبت های خاص، قیمت سهام مذکور به تارگت مدنظر بازیگر سهم برسد. انها معمولاً به ارزش ذاتی فعلی یا ارزش ذاتی آتی سهم واقف هستند و قیمت سهم را در یک بازه زمانی که برای خودشان مشخص است، حرکت می دهند و سهامداران خردی که غافل از همه جا سهم مذکور را با توجه به شایعات خریداری می کنند، بعضاً از رفتار معکوس سهم با آنچه انتظار داشته اند، در تعجب می مانند.
به عنوان مثال انها با توجه به گزارش خوی که یک شرکت از عملکردش منتشر کرده، به سرعت اقدام به خرید سهم مذکور می کنند اما در اولین روز معاملاتی با صف فروش سهم مذکور مواجه می شوند که این اتفاق با آنچه انها انتظار داشته اند در تناقض به نظر می رسد.
فرصت طلبی حقوقیها برای جمع کردن سهم
علت این اتفاق واضح است چرا که بازیگران سهم های مختلف معمولاً به دنبال جمع کردن سهام ارزشمند شرکت مذکور در پائین ترین قیمت ممکن از دست سهامداران خرد هستند و با توجه به قدرتشان که از تعداد سهام زیاد آنها در سهم نشئت گرفته، می توانند با صحنه سازی و ایجاد رعب و وحشت در دل سهامداران تازه وارد، قیمت سهم را آنقدر پائین بیاورند تا حد ضرر این عده از سهامداران فعال شده و مجبور به خروج از سهم با ضرر شوند و بازیگر سهم نیز مسرور از اینکه در کف قیمتی توانسته سهام شرکت را از چنگ سهامداران خرد در بیاورد، پس از اطمینان از اینکه به اندازه کافی سهامداران خرد را از لیست سهامداران شرکت خارج کرده، به یکباره دست از عرضه های آبشاری برداشته و اینبار در سمت خرید ظاهر می شود و با توجه به اینکه بسیاری از سهامداران خرد را از سهم خارج کرده، برای چند روز، قیمت سهم مذکور را بالا می برد و در طول مسیر نیز در سقف قیمتی به تعداد محدود، اقدام به عرضه و فروش سهام به خریداران جدید می کند و از این طریق، سود خوبی را عاید مجموعه متبوعش می کند و یا قیمت سهم شرکت را در محدوده خاصی کنترل می نماید. با یادگیری تابلوخوانی در بورس می توانید به سادگی از دام بازیگر سهام در این شرایط فرار کنید.
اردر ترس یکی از ابزارهایی است که بسیاری از بازیگران برای ترساندن سهامداران خرد و ترغیب آنها برای فروش سهامشان از آن استفاده می کنند؛ در این روش معمولاً بازیگر سهم با سفارش های سنگین فروش در سمت عرضه ظاهر می شود و از آنجا که سهامداران خرد قدرت خرید آن تعداد از سهم را ندارند، از این طریق جلوی بالا رفتن قیمت سهم را می گیرد و سپس در سمت دیگر با کدهای مختلف حقیقی یا حقوقی به انتظار طعمه هایی می نشیند که از روند فرسایشی سهم خسته شده اند و به طور هیجانی سهم ارزشمند خود را به فروش می رسانند و اینگونه اقدام به جمع آوری سهم از دست سهامداران خرد می کند.
صف های فروش صوری
یکی از وحشتناکترین کابوس های سهامداران خرد در بازار بورس در ایران، مواجه شدن با صف فروش است که در ظاهر به نظر می رسد خریداری برای خرید آن سهم در کف قیمتی وجود ندارد و این بیم می رود که در روز معاملاتی بعدی، سهامدار خرد مجبور باشد تا با 5 درصد پائینتر از قیمت کف امروز سهم را به فروش برساند که این موضوع اگر برای روزهای متوالی اتفاق بیفتد، ضرر سنگینی را برای وی رقم می زند و معمولاً بسیاری از سهامداران خرد ترجیح می دهند اسیر صف های فروش نشوند و به سرعت سرمایه خود را از افت نجات دهند و دست به فروش هیجانی می زنند. جالب است بدانید بازیگر بسیاری از سهام شرکتها با استفاده از ایجاد صف های فروش صوری که فروشنده واقعی در کف قیمتی وجود ندارد، ابتدا ترس شدیدی در دل برخی سهامداران به وجود می آورد و پس از اینکه آنها را ترعیب به فروش سهام خود در صف فروش کرد، به یکباره سفارش های صوری که خود برای ایجاد ترس در سیستم معاملات قرار داده بود، لغو می کند تا سفارش های فروش واقعی سهامداران خرد به ابتدای سرخط معاملات برسد و پس از این اتفاق بازیگر سهم یا گروهی که با او هماهنگ هستند، اقدام به خرید سهام ارزشمند چگونه سهام ارزشمند را شناسایی کنیم؟ عده ای سهامدار هیجان زده و وحشت زده را در کف قیمتی می کنند.
شاید بارها با این صحنه مواجه شده باشید که سهم شما در وضعیت صف فروش قرار گرفته و به یکباره بدون اینکه سهمی معامله شود، چندین هزار یا میلیون از صف فروش کاسته می شود. در این زمان قطعاً باید بدانید که بازیگر سهم در حال بازی روانی با سهامداران خسته و وحشت زده سهم است و به زودی روند صعودی سهم با اراده همان بازیگر آغاز خواهد شد و او تنها با سو استفاده از شرایط مترصد جمع کردن سهم به قیمت مورد نظر خود است.
حجم نمایشی فریبنده
در صورتی که با سفارش های خرید یا فروش که تنها یک ریال با هم فاصله دارند نیز مواجه شدید، احتمال اینکه بازیگر سهم قصد کنترل قیمتی سهم را در آن محدوده قیمتی داشته باشد بسیار زیاد است.
بازیگر سهم نیز به ابزار سفارش فروش یا خرید با نمایش حجم نمایشی دسترسی دارد و ممکن است تعداد 10000 سهم در سیستم معاملات به عنوان حجم فروش نمایش داده شود اما در پشت این عدد، 30000 سهم برای فروش وجود داشته باشد و معمولاً این اتفاق زمانی رخ می دهد که بازیگر سهم قصد دارد سهامی را در کف قیمتی جمع آوری کرده در قیمتهای بالاتر به فروش برساند و به همین منظور برای جلوگیری از انصراف سهامداران جدید برای خرید سهم از او، مباردت به استفاده از حجم های کوچک برای فروش سهام می کند چرا که استفاده از حجم سنگین برای فروش، معمولاً خریداران را از خرید آن سهم منصرف می کند؛ البته این گزاره در شرایط نرمال و عادی بازار صدق می کند و وقتی سهمی با اقبال هیجانی بازار مواجه می شود، سهامداران تازه وارد با هر قیمتی تا سقف قیمتی خواهان خرید سهم مذکور هستند.
رنج منفی کشیدن نیز یکی دیگر از حربه های بازیگران سهم برای ایجاد ترس در دل سهامداران فعلی سهم و ترغیب آنها به فروش است. احتمالاً شما نیز با این شرایط مواجه شده اید که سهم مورد نظرتان در یک روند صعودی در یک بازه زمانی از زمان انجام معاملات قرار گرفته و نزدیک به سقف قیمتی شده است اما به یکباره با فروش آبشاری بازیگر سهم، قیمت سهم به محدوده منفی و یا صفر تابلو باز می گردد که این اتفاق زمانی رخ می دهد که بازیگر سهم قصد کنترل کردن قیمت سهم و جلوگیری از بالا رفتن هیجانی را دارد؛ در زمان مواجه شدن با این اتفاق می بایست در مورد تصمیم به خرید سهم تامل کنید چرا که به نظر می رسد بازیگر سهم تمایلی به افزایش یافتن قیمت سهم در آن مقطع ندارد و در روزهای آتی نیز می توانید با قیمتی پائینتر سهم مذکور را خریداری نمائید.
خالی کردن در صف خرید
خالی شدن صف خرید در سقف قیمتی نیز یکی دیگر از مواردی است که بعضاً برخی سهامداران در مواجهه با آن وحشت می کنند و اقدام به فروش سهم خود در سقف قیمتی می کنند اما در بسیاری از موارد این بازیگر سهم است که با هماهنگی با کدهای دوست(!) اقدام به خالی کردن چگونه سهام ارزشمند را شناسایی کنیم؟ صف خرید در سقف قیمتی کرده تا از این طریق برخی سهامداران را از طمع فروش در سقف قیمتی روز معاملاتی بعد منصرف کند و آنها را ترسانده و وادار به فروش در سقف قیمتی همان روز می کند و در عین حال در این شرایط شاهد افت قیمتی سهم نیز نیستیم چرا که کدهای دوست نیز در سقف قیمتی خریدار سهم هستند تا قیمت پایانی سهم مذکور تقویت شود. در این شرایط توصیه به نگهداری سهم می شود چرا که بازیگر قصد دارد قیمت سهم مذکور را در روزهای آینده باز هم بالاتر ببرد و تنها درصدد خالی کردن سهم از تعداد بیشتری از سهامداران خرد است.
در نهایت باید گفت بازیگر فعال به نقدشوندگی آن سهم کمک می کند و اگر در برخی موارد با ترفند و شگردهای خاص خود اقدام به کنترل قیمتی می نماید نیز به واسطه رعایت دستورالعمل هایی است که از سوی سازمان بورس به شرکتها ابلاغ شده تا از رشد یا افت بیش از اندازه قیمت سهام جلوگیری کنند و تنظیم قیمت سهم با توجه به ارزش ذاتی آن در هر مقطع زمانی، معمولاً بر عهده بازیگر هر سهم است. روانشناسی بورس و یادگیری تابلوخوانی در بورس به شما در تصمیم گیری در مورد خرید یا فروش به موقع کمک خواهد کرد و پیشنهاد می کنیم اگر قصد خرید سهمی را دارید، ابتدا برای مدتی رفتار و روند سفارش گذاری در سهم مذکور را دنبال کنید تا شناخت بیشتری از عملکرد بازیگر سهم مذکور به دست آورید و سپس به سهم ورود کنید چرا که ورود نامناسب به یک سهم ممکن است سرمایه شما را به خواب فرو ببرد.
آموزش تابلوخوانی در بورس به موارد بالا خلاصه نمی شود و شما می توانید با استفاده از رصد کندل های مختلف در تایم فریم ساعتی نیز به رفتار احتمالی سهم در ساعات آینده پی ببرید که آموزش تابلوخوانی از طریق کندل ها را در مطلبی مجزا برای شما عزیزان قرار خواهیم داد.
شناسایی نقاط چرخش بازار
یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معاملهگران بازارهای مالی قرار میگیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آنها اتفاق میافتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، میتوانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمانبندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی میتوان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آنها اتفاق میافتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته میشود. به نظر میرسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.
به کمک پیوتها میتوان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوتها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم میشوند که در ادامه روشهای مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار میگیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.
پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور
منظور از نقاط چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر میکند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمتها کاهش مییابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهتها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم میشوند که عبارتند از:
پیوت اصلی (ماژور): در پیوتهای ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه میشود که قیمتها را به طور جدی تغییر میدهد. در پیوت ماژور، قیمتها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز میگردند، که دلیل این تغییر مسیر میتواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.
پیوت فرعی (مینور): در پیوتهای مینور تغییر قیمتها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو میشود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معاملهگران تازهکار معمولاً درگیر پیوتهای فرعی شده و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش میزنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار میباشد.
نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها
روشهای تشخیص نقاط پیوت
وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت میکند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل میشود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معاملهگرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی میتوانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معاملهگران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، میتوانند از ابزارهایی همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار فیبوناچی مجموعهای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان میدهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان میشود. یکی دیگر از روشهای شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروفترین آنها میتوان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار میرود. در ادامه این بخش به توضیح روشهای اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته میشود.
1- واگرایی اندیکاتور
حالتی که قله یا درههای قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند را واگرایی مینامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش مییابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار میباشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم میشود که بترتیب عبارتند از:
1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):
این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود، به صورت زیر تعریف میگردد.
* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل میدهد، اما اندیکاتور موفق نمیشود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.
* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.
2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع میپیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود که به ترتیب عبارتند از:
* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع میپیوندد که اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.
* واگرایی مخفی مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل میدهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایینتر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان میدهد.
مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق را میتوان در شکل زیر مشاهده نمود.
انواع واگرایی
2- استفاده از اندیکاتور
همچنان که پیشتر بیان گردید، یکی دیگر از روشهای تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهرهگیری از اندیکاتورها میباشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینهها برای این امر، میتواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایینترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را میتوان در شکل زیر ملاحظه نمود.
3- شکست خط روند (Breakout)
خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته میشود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار میگیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، میتواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معاملهگر با تشخیص شکست خط روند، میتواند شرایط مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.
شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به صعودی
شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟
بنابر آنچه در این مقاله مطرح گردید، تعیین دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل میباشد:
1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمتها بکار میرود.
2- پیوتهای مینور، مبین نوسانهای جزئی و اصلاحی بازار میباشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار میگردد.
3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب میگردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.
4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب میگردد تا پیشبینی دقیقتری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معاملهگر امکان پذیر شود.
اگر چه اهمیت شناسایی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایهگذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معاملهگری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزشهای مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق میباشد. بر این اساس سرمایهگذاران میبایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معاملهگری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار اقدامات مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روشهای تحلیل سهام میباشند.
شایان ذکر است که با ثبتنام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی میتوانید علاوه بر دریافت آموزشهای یادشده، از بهروزترین و کاملترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه میگردد، بهرهمند شوید.
جمعبندی
بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانیتری روند خاصی را دنبال میکند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معاملهگر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.
تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمتها در آن بوقوع میپیوندد، با استفاده از روشها و ابزارهای مختلفی امکانپذیر است که اساسیترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روشهای نامبرده با یکدیگر، میتواند به تعیین سریعتر و دقیقتر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوتهای مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر میباشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیشبینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی میباشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهرهگیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمیتواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.
دیدگاه شما