تفسیر مومنتوم چگونه انجام می‌شود؟


01. "اندیکاتور RSI" چیست و چه کاربردی دارد؟

اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی، مخفف Relative Strength Index است. RSI اندیکاتوری بازگشتی است که برای تأیید و تعیین نقاط قیمتی و سطوح بازگشتی بازار به‌کاربرده می‌شود. اندیکاتور RSI در دسته اسیلاتورها قرار می‌گیرد. اسیلاتورها دسته‌ای از اندیکاتورها هستند که مانند یک دماسنج هیجان‌های بازار را به ما نشان می‌دهند و حول یک خط مرکزی یا میان سطح‌های مشخصی در نوسان هستند.

RSI مخفف عبارت Relative Strength Index به معنای شاخص قدرت نسبی است که توسط ولز وایلدر ابداع و در کتاب”مفاهیم جدید در سامانه‌های معاملاتی تکنیکال” معرفی شد.

اندیکاتور RSI چیست؟

اندیکاتور RSI یک اندیکاتور «مومنتوم» (Momentum) است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اندیکاتور میزان تغییرات تفسیر مومنتوم چگونه انجام می‌شود؟ اخیر قیمت را برای ارزیابی نواحی اشباع خرید یا اشباع فروش در بازار سهام یا سایر بازارهای مالی مثل ارز دیجیتال و فارکس به کار می‌گیرد. منظور از اندیکاتورهای مومنتوم اندیکاتورهایی هستند که برای تعیین قدرت یا ضعف روند قیمت استفاده می‌شوند. مومنتوم، شتاب افزایش یا کاهش قیمت را در بازار اندازه‌گیری می‌کند. از جمله اندیکاتورهای معروف مومنتوم اندیکاتور RSI و اندیکاتور MACD است.

اندیکاتور RSI به عنوان یک نوسانگرنما بین دو خط افقی نوسان می‌کند و مقادیری بین صفر تا صد را به خود می‌گیرد. این شاخص برای اولین بار توسط «J. Welles Wilder Jr» در سال 1978 و در کتاب « مفاهیم جدید در سیستم معاملاتی تکنیکال» معرفی شد.

به طور سنتی، تفسیر و کاربرد اندیکاتور RSI به این صورت است که اگر مقدار شاخص بالای 70 باشد در حالت اشباع خرید قرار داریم و شرایط برای تغییر روند از صعودی به نزولی محیا است. همچنین اگر مقدار شاخص زیر 30 باشد، در حالت اشباع فروش هستیم و احتمال تغییر روند به صعودی وجود دارد. در صورتی که مقدار اندیکاتور بین 30 و 70 باشد، بازار از نظر اشباع خرید یا فروش در وضعیت عادی قرار دارد. توجه کنید که استفاده از اندیکاتور RSI فقط با این قوانین اشتباه است.

کاربرد اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI شاخصی است که با نوسان بین دو عدد صفر و صد اطلاعات مفیدی را در مورد روند معاملات، محدوده‌های اشباع خرید و فروش و … به ما می‌دهد. زمانی که شاخص بر روی عدد ۷۰ یا بالاتر از آن قرار می‌گیرد ما به محدوده اشباع خرید رسیده‌ایم. در این حالت انتظار می‌رود که شاهد یک برگشت در روند قیمت و یا اصلاح باشیم. به همین صورت زمانی که شاخص به محدوده ۳۰ کاهش می‌یابد اشباع فروش اتفاق افتاده و انتظاراتی مثل حالت قبلی خواهیم داشت. این پایه‌ای ترین و ابتدایی‌ترین کاربرد اندیکاتور RSI برای ما خواهد بود.

برای مثال در یک روند صعودی رفتن اندیکاتور RSI به بالاتر از سطح ۷۰ همیشه به معنای بازگشت روند نیست و در طی یک روند صعودی ممکن است بارها این اتفاق افتاده و روند تغییری نکند. حتی بعضی از تحلیل‌گران در روندهای صعودی به جای سطح ۳۰ سطح ۵۰ را سطح حمایت در نظر می‌گیرند و اگر در جریان یک روند صعودی اصلاحی اتفاق افتاده باشد انتظار دارند که در این سطح اصلاح تمام شود و قیمت به روند صعودی خود برگردد، این اتفاقات به همین صورت ممکن است برای روند نزولی هم پیش بیاید.

محاسبه اندیکاتور RSI

محاسبه اندیکاتور RSI همانند بیشتر اندیکاتورها در یک دوره انجام می‌شود. به طور کلی می‌توان گفت اندیکاتورها از طریق توابع ریاضی عملیاتی مانند میانگین‌گیری انجام داده و نتایج حاصل را برای تحلیل استفاده می‌کنند. در اندیکاتور RSI دوره محاسباتی معمولا 14 است. به این معنی که برای محاسبه مقدار RSI برای یک کندل خاص، از اطلاعات 14 کندل قبل استفاده می‌شود. دقت کنید که این محاسبات ربطی به تایم فریم نمودار ندارد. یعنی اگر تایم فریم روزانه باشد، محاسبه با استفاده از 14 کندل روزانه و اگر تایم فریم 1 ساعتی باشد، محاسبه با استفاده از 14 کندل 1 ساعته انجام می‌شود.

برای محاسبه اندیکاتور RSI ابتدا باید مقدار قدرت نسبی محاسبه می‌شود. قدرت نسبی از تقسیم «متوسط سود» (Average Gain) به «متوسط زیان» (Average Loss) در طی دوره محاسبه اندیکاتور به دست می‌آید. دقت کنید که متوسط زیان نیز همانند متوسط سود به صورت مقدار مثبت استفاده می‌شود.

با فرض استفاده از دوره 14 روزه برای محاسبه قدرت نسبی، فرض کنید که در 5 کندل از 14 کندل قبلی قیمت پایانی، بالاتر از قیمت شروع بسته شده است و متوسط مقدار سود در آن‌ 5 کندل برابر 1 درصد است. در 9 کندل باقی‌مانده، قیمت پایانی کمتر از شروع بوده و به طور متوسط مقدار ضرر در آن‌ها برابر با 0/8 درصد است. در این حالت مقدار قدرت نسبی برابر با تقسیم 1 به 0/8 خواهد بود که مقدار آن 1/25 می‌شود.

حال برای محاسبه مقدار اندیکاتور RSI قدرت نسبی به دست آمده در رابطه زیر قرار داده می‌شود. این مقدار همواره بین صفر تا صد خواهد بود. برای مثال ذکر شده، این مقدار برابر با 55/55 خواهد بود.

تنظیمات اندیکاتور RSI

برای محاسبه اندیکاتور RSI مهم‌ترین عنصر «طول دوره» (Length) است. در واقع طول دوره نشان می‌دهد که مقادیر اندیکاتور با استفاده از چه تعداد کندل محاسبه می‌شود. هر چه تعداد این کندل‌ها بیشتر باشد، مقدار اندیکاتور به داده‌های بیشتری وابسته می‌شود. بنابراین، سیگنال‌های اندیکاتور بلند مدتی‌تر می‌شود. هر چقدر طول دوره کمتر باشد، در این حالت مقدار اندیکاتور بیشتر به داد‌ه‌های جدید نزدیک خواهد بود. پس سیگنال‌های اندیکاتور برای تحلیل کوتاه مدتی کارایی خواهد داشت.

عدد 14 که مقدار پیش‌فرض طول دوره اندیکاتور RSI است، برای تحلیل‌های میان مدتی مناسب است. بسته به اینکه استراتژی معاملاتی شما کوتاه‌مدتی، میان مدتی و یا بلند مدتی است می‌توانید طول دوره را تغییر دهید. علاوه بر طول دوره، قیمت مورد استفاده نیز در تفسیر مومنتوم چگونه انجام می‌شود؟ مقدار عددی اندیکاتور موثر است. معمولا برای تمام اندیکاتورها از قیمت پایانی کندل برای محاسبه استفاده می‌شود.

واگرایی در اندیکاتور RSI

تحلیلگران از «واگرایی» (Divergence) بین نمودار قیمت و نمودار اندیکاتورهای نوسانگرنما، در تحلیل‌های خود از شرایط بازار بهره می‌گیرند. در حالت کلی چهار نوع واگرایی وجود دارد. «واگرایی معمولی» (Regular Divergence) و «واگرایی مخفی» (Hidden Divergence) دو نوع اصلی انواع واگرایی‌ها هستند که هر کدام به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می‌شوند. وجود واگرایی ادامه‌دهنده بودن یا برگشت روند را تا حدودی مشخص می‌کند. در ادامه هر یک از انواع واگرایی‌ها را توضیح می‌دهیم.

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی مثبت در روند‌های نزولی اتفاق می‌افتد. مشاهده واگرایی معمولی مثبت به این معنی است که روند نزولی در حال اتمام است و به زودی روند صعودی شکل می‌گیرد. در این حالت از کف‌های ایجاد شده در نمودار قیمت و اندیکاتور برای تشخیص واگرایی استفاده می‌شود. اگر دو کف تشکیل شده در نمودار قیمت نزولی باشد یعنی، کف دوم پایین تر از کف اول باشد و کف‌های متناظر در اندیکاتور RSI به صورت صعودی باشند یعنی، کف دوم بالاتر از کف اول باشد، به این حالت واگرایی معمولی مثبت گفته می‌شود.

تصویر زیر نمودار قیمتی بیت‌کوین را در تایم فریم چهار ساعته نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید، در انتهای روند نزولی واگرایی معمولی مثبت مشاهده می‌شود (دره‌ها در قیمت روند نزولی ولی در اندیکاتور روند صعودی دارند) و پس از آن قیمت با تغییر روند و رشد همراه است. دوباره در مرحله بعد روند نزولی شکل می‌گیرد. در انتهای روند دوباره شاهد تشکیل واگرایی معمولی مثبت و پس از آن، رشد قیمت هستیم.

واگرایی معمولی منفی

واگرایی معمولی منفی در انتهای روندهای صعودی شکل می‌گیرد. این واگرایی روند مثبت سهم را تبدیل به روند نزولی می‌کند و به همین دلیل واگرایی معمولی منفی نام دارد. برای ترسیم واگرایی در این حالت از قله‌ها استفاده می‌شود. به حالیت که در آن خط وصل کننده دو قله در نمودار قیمت صعودی، اما متناظر آن‌ها در نوسانگرنما نزولی است، واگرایی معمولی منفی گفته می‌شود.

تصویر زیر نمودار قیمتی بیت‌کوین را در تایم فریم روزانه نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید در انتهای روند صعودی علی‌رغم صعود قله‌های قیمتی، ارتفاع قله‌های متناظر در اندیکاتور RSI کاهش می‌یابد. در نهایت می‌بینیم که قیمت با یک اصلاح عمیق روبه‌رو شده و نزول می‌کند.

واگرایی مخفی مثبت

برخلاف واگرایی معمولی، واگرایی مخفی نشان‌دهنده ادامه روند است. واگرایی مخفی مثبت در روند صعودی شکل می‌گیرد. برای تشخیص این روند از کف‌های روند صعودی استفاده می‌شود. اگر در یک روند صعودی، کف‌های تشکیل شده بالاتر از کف‌های قبلی باشند اما متناظر آن‌ها در اندیکاتور RSI روند نزولی داشته باشد، واگرایی مخفی مثبت شکل می‌گیرد. این واگرایی نشان‌دهنده ادامه دار بودن روند صعودی است.

تصویر زیر نمودار بیت‌کوین در تایم فریم یک ساعته را نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید قیمت در یک روند صعودی در حال حرکت است. کف‌های قیمتی روند صعودی دارند اما کف‌های اندیکاتور RSI روند نزولی دارند. به همین دلیل قیمت روند صعودی خود را ادامه می‌دهد و رشد می‌کند.

واگرایی مخفی منفی

واگرایی مخفی منفی در روندهای نزولی قابل مشاهده است. این واگرایی نشان‌دهنده ادامه روند نزولی است. برای تشخیص واگرایی مخفی منفی از قله‌های قیمتی در روند نزولی استفاده می‌شود. اگر قله‌های قیمتی در روند نزولی به شکل نزولی ایجاد شوند اما قله‌های متناظر در اندیکاتور RSI صعودی باشد، در این حالت واگرایی مخفی منفی ایجاد می‌شود.

تصویر زیر نمودار ارز دیجیتال سولانا را در تایم فریم یک ساعته نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می‌کنید، در روند نزولی قله قیمت پایین‌تر از قله قبلی ایجاد شده اما در اندیکاتور RSI خلاف این روند اتفاق افتاده است. پس از به وجود آمدن واگرایی مخفی منفی، قیمت روند نزولی خود را ادامه داده و با کاهش همراه بوده است.

شکست در خطوط روند

یکی از روش‌های دیگر تحلیل با اندیکاتور RSI رسم خطوط روند است. مانند رسم خطوط روند در چارت‌های قیمت این‌بار این خطوط را برای نوسان‌های اندیکاتور RSI رسم می‌کنیم و با شکستن این خط‌های روند می‌توانیم با توجه به اینکه خط روند شکسته شده صعودی یا نزولی بوده، آن‌ها را سیگنال خرید یا فروش در نظر بگیریم. RSI مانند تمامی اندیکاتورهایی که در تحلیل تکنیکال از آن‌ها استفاده می‌شود به تنهایی نتایج قابل اطمینانی به ما نمی‌دهد و بارها ممکن است سیگنال‌های خرید یا فروشی را صادر کند که اشتباه باشد. به همین دلیل در استفاده از RSI‌ دو نکته را باید توجه کنیم:

آموزش اندیکاتور استوکاستیک به صورت کاربردی

اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) اطلاعاتی راجع به مومنتوم و تفسیر مومنتوم چگونه انجام می‌شود؟ قدرت روند را در اختیار شما قرار می‌دهد. در واقع این اندیکاتور، سرعت و قدرت حرکات قیمتی را مشخص می‌کند. اما این اندیکاتور چطور این کار را انجام می‌دهد و به هنگام استفاده از آن باید چه نکته‌هایی را رعایت کرد؟

منظور از اندیکاتور استوکاستیک چیست؟

شاید بتوانیم بهترین تعریف از اندیکاتور استوکاستیک را از زبان مخترع آن بشنویم. «گئورگ لین» که مبدع اندیکاتور استوکاستیک است در این‌باره می‌گوید: «اندیکاتور استوکاستیک، مونتوم حرکت قیمت را اندازه‌گیری می‌کند. تصور کنید یک موشک به هوا پرتاب می‌شود. اگر این موشک بخواهد فرود بیاید باید خاموش شود و اگر می‌خواهد خاموش شود باید سرعت خود را کم کند. به همین ترتیب، وضعیت مومنتوم همیشه قبل از خود قیمت تغییر می‌کند.» از گفته‌های گئورگ لین به این نتیجه می‌رسیم که جهت حرکت قیمت، ناگهان تغییر نمی‌کند. بلکه در ابتدا روند غالب کند می‌شود و سپس جهت آن به مرور و طی چند مرحله تغییر می‌کند. این رفتار بازار اغلب در تحلیل موج قیمتی قبلی هر نمودار کاملا قابل مشاهده است.

چگونه استوکاستیک، مونتوم قیمت را اندازه گیری می کند؟

اندیکاتور استوکاستیک بر اساس تنظیمات دوره‌ای پیش‌فرض ۵ یا ۱۴ تدوین شده است. در بیشتر موارد به هنگام تحلیل نمودار قیمت، خودمان را به تنظیمات دوره‌ای ۵ محدود می‌کنیم. اما استفاده از آن تفاوت چندانی با دوره ۱۴ ندارد. اندیکاتور استوکاستیک کف و سقف‌های مطلق – بالاترین و پایین‌ترین نقاط – نمودار را بررسی کرده و آن‌ها را نسبت به قیمت بسته شدن دوره انتخابی مقایسه می‌کند.

نمونه‌ای از استوکاستیک در ناحیه بالا

رسیدن استوکاستیک به ناحیه بالایی بدان معنی است که قیمت در نزدیکی سقف ۵ یا ۱۴ کندل اخیر بسته شده است. در نمودار تصویر زیر، بالاترین قیمت در طول ۵ کندل اخیر ۱۰۰ دلار، پایین‌ترین ۶۰ و قیمت بسته شدن در نزدیکی ۹۵ دلار بوده است. هم‌چنین استوکاستیک نیز عدد ۸۸ (درصد) را به ما نشان می‌دهد. بنابراین قیمت فقط ۱۲ درصد (۸۸-۱۰۰) کمتر از سقف قیمتی این دوره بسته شده است. به واسطه چنین اطلاعاتی می‌توانیم استوکاستیک را به شیوه بسیار بهتری درک کنیم. در واقع، قرار گرفتن استوکاستیک در ناحیه بالا به معنی بسته شدن قیمت در نزدیکی سقف مطلق – در طول یک دوره عددی – خود بوده و اینکه در حال حاضر، خریداران کنترل روند بازار را به دست گرفته‌اند.

محاسبات

  • پایین‌ترین سطح قیمتی در جریان پنج کندل اخیر: ۶۰ دلار
  • بالاترین سطح قیمتی در جریان پنج کندل اخیر: ۱۰۰ دلار
  • قیمت بسته شدن: ۹۵ دلار

فرمول محاسبات فوق

اندیکاتور استوکاستیک

اندیکاتور استوکاستیک، قدرت حرکات قیمت در جهت روند غالب را اندازه‌گیری می‌کند و چگونگی بسته شدن قیمت، بالاتر از سقف یا پایین‌تر از کف روند جاری را نشان می‌دهد.

نمونه ای از استوکاستیک در ناحیه پایین

برعکس شرایط بالا، قرار گرفتن استوکاستیک در ناحیه پایین است و این یعنی «بسته شدن قیمت در نزدیکی پایین‌ترین ناحیه نموداری در جریان ۵ کندل اخیر.» در تصویر زیر مشاهده می‌کنیم که استوکاستیک به عدد ۱۷ (درصد) رسیده و این مقدار استوکاستیک نشانه‌ای از نزدیک شدن به آخرین کف قیمتی نمودار است.

محاسبات

  • کمترین قیمت در جریان پنج کندل اخیر: ۵۰ دلار
  • بیشترین قیمت در جریان پنج کندل اخیر: ۸۰ دلار
  • قیمت بسته شدن: ۵۵ دلار

فرمول محاسبات فوق

اندیکاتور استوکاستیک

در این مثال نموداری، مقدار استوکاستیک به ۱۷ درصد رسیده است. این شرایط نشان می‌دهد که قیمت در نزدیکی آخرین کف خود در جریان روند نزولی بسته شده است.

ماجرای اشباع خرید در مقابل اشباع فروش

خطاهای تفسیری رایج در مورد نواحی اشباع خرید و فروش در مورد اندیکاتور استوکاستیک نیز صادق هستند. به طور کلی، استوکاستیک بالاتر از ۸۰ به عنوان اشباع خرید و کمتر از ۲۰ اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود. اما نباید شانس بازگشت قیمت در این نواحی را بیشتر فرض کنیم. کمی قبل‌تر دیدیم که استوکاستیک در ناحیه پایین فقط به معنی حرکات نزولی قوی‌تر است. به طور مشابه، ناحیه اشباع خرید نیز فقط به معنی بازگشت قیمت نیست و تنها روند صعودی قوی را نمایش می‌دهد. بر اساس شرایط موجود در تصویر زیر، معمولا حرکات قوی روند، زمانی انجام می‌شوند که استوکاستیک در ناحیه اشباع خرید یا فروش است. بنابراین معامله‌گرانی که فقط به دلیل ورود استوکاستیک به ناحیه اشباع خرید در تلاش برای اتخاذ یک موقعیت معاملاتی فروش در جریان روند صعودی هستند، به زودی سرمایه خود را به خاطر تصمیم‌های معاملاتی اشتباه از دست خواهند داد. زیرا فهم کاملا اشتباهی از ابزار معاملاتی تحت اختیار خود دارند. همواره توجه داشته باشید، که ایجاد نواحی اشباع خرید و فروش طولانی‌مدت هیچ‌گاه دور از ذهن نخواهد بود.

اندیکاتور استوکاستیک

نواحی اشباع خرید و فروش، سیگنال‌های بازگشت روند قیمت نیستند. شاید صعود یا سقوط قیمت برای طولانی‌مدت ادامه پیدا کند. زیرا استوکاستیک در ناحیه بالا و پایین فقط روند قوی شدید را نشان می‌دهد.

با سیگنال های معاملاتی اندیکاتور استوکاستیک آشنا شوید

تفسیر سریع و درست اندیکاتور استوکاستیک نیازمند دانستن چند نکته است که در ادامه برایتان می‌گوییم:

  • شکست قیمتی: بر اساس تصویر زیر اگر استوکاستیک خیلی شدید و به طور ناگهانی افزایش پیدا کند و دو خط موجود در اندیکاتور از یکدیگر فاصله بگیرند در بیشتر موارد، نشانه احتمالی شروع روند قیمتی جدید خواهد بود. در واقع آن سیگنال به ما خاطرنشان می‌کند که مومنتوم روند صعودی در حال افزایش بوده و قیمت در حال رسیدن به نقاط بالاتر از سقف قیمتی خود در جریان ۱۴ کندل اخیر است. اگر تفسیر مومنتوم چگونه انجام می‌شود؟ این شرایط با شکست قیمت از نواحی خنثی نموداری همراه باشد سیگنال معاملاتی اولیه را تقویت می‌کند. همان‌طور که در تصویر نشان داده شده است، رسم خطوط روند در پنجره اندیکاتور به منظور دریافت تایید شکست به عنوان یک سیگنال معاملاتی، امکان‌پذیر است.

اندیکاتور استوکاستیک

شکست قیمتی فاز تثبیت با شکست خط روند در اندیکاتور استوکاستیک همراه بوده و افزایش مومنتوم قیمت را تایید می‌کند.

  • معامله‌گری بر اساس روند: تا زمانی که استوکاستیک در یک جهت به حرکت خود ادامه دهد، روند قیمت ادامه خواهد یافت. به عبارت دیگر، نباید در فرآیند تحلیل تکنیکال با استوکاستیک جنگید! در واقع استفاده از این اطلاعات برای گرفتن موقعیت‌های معاملاتی با احتمال برد بیشتر، راهکار هوشمندانه‌تری به ‌نظر می‌رسد.
  • روندهای قوی: اگر استوکاستیک در ناحیه اشباع خرید یا فروش قرار بگیرد، باید موقعیت معاملاتی خود را حفظ کنید. زیرا امکان وجود یک روند بسیار قوی دور از انتظار نیست. حتی اگر قیمت در انتهای ناحیه اشباع خرید یا فروش نیز باشد، به معنای تغییر کامل جهت روند نخواهد بود. در برخی استراتژی‌های معاملاتی متداول، از مناطق اشباع خرید یا فروش به عنوان نواحی احتمالی ورود استفاده می‌شود. مثلا یکی از تئوری‌های فرضی این است که اگر قیمت از ناحیه اشباع خرید یا فروش خارج شود با ارزیابی سایر شرایط، ورود به معامله مناسب است. تصویر زیر شرایطی را به تصویر می‌کشد که استوکاستیک در حاشیه بازه نوسانی خود قرار دارد. در این نمودار مشاهده می‌کنید که پتانسیل ادامه طولانی‌مدت روند بازار در نواحی اشباع خرید و فروش چقدر زیاد است.

اندیکاتور استوکاستیک

حتی اگر در نهایت یک روند پس از قرار گرفتن در نواحی اشباع خرید یا فروش معکوس شود، قیمت برای مدت طولانی در حال افزایش یا کاهش بوده است. معامله‌گران هرگز نباید بر اساس احتمال تغییر روند به دلیل ورود استوکاستیک به نواحی اشباع خرید یا فروش، موقعیت معاملاتی جدیدی بگیرند. در نقطه مقابل، معامله‌گری بر اساس سیگنال‌ها در جهت روند هنگام ورود اندیکاتور به این نواحی، اقدام مناسب‌تری است.

واگرایی‌ها

همانند سایر اندیکاتورهای مومنتوم، واگرایی اندیکاتور استوکاستیک نیز نشانه مهمی برای تشخیص سناریو احتمالی بازگشت روند است. اگر قیمت و اندیکاتور، سیگنال‌های متضادی نشان دهند این شرایط نشان از وجود یک واگرایی است. تصویر زیر، چنین سناریویی را نشان می‌دهد:

«اگرچه قیمت در سمت چپ، یک کف پایین‌تر ایجاد کرده است. اما هم‌زمان استوکاستیک با ایجاد یک کف بالاتر، کاهش قدرت روند نزولی را نشان می‌دهد.»

اندیکاتور استوکاستیک

بنابراین معامله‌گران نباید موقعیت‌های معاملاتی فروش بگیرند یا تمام تمرکزشان را روی موقعیت‌های فروش باز بگذارند. در عوض باید منتظر نشانه‌هایی برای بستن معاملات خود در زمان مناسب باشند. در این شرایط، معامله‌گران برخلاف روند صبر می‌کنند تا قیمت، یک سقف جدیدتر ثبت کند و سیگنال ورود لازم را دریافت کنند. واگرایی‌ها در ترکیب با شکست سطوح سقف و کف می‌توانند سیگنال‌های قدرتمندی از بازگشت روند ارائه دهند.

نتیجه گیری

این اندیکاتور امکان اینکه نقاط حمایتی و مقاومتی در روند سهم را شناسایی کنیم مورد استفاده قرار می گیرد و در همین محدوده است که به شناسایی نقاط اشباع خرید و نقاط اشباع فروش مورد بررسی کامل قرار می گیرد. تنظیمات این اندیکاتور بستگی به دید معاملاتی معامله گران دارد. زمانی که تایم فریم کوتاه مدت را انتخاب می کنیم، نوسانات زیادی را در نقاط اشباع (خرید و فروش) مشاهده می کنیم. اما اگر تایم فریم های بلند مدت تری را انتخاب می کنیم، نوسانات به صورت کمتری قابل لمس می باشند چون بازه زمانی معاملاتی بلند مدت تر شده است. و در آخر اینکه این اندیکاتور این امکان را به معامله گر می دهد که سرعت و شتاب قیمت را اندازه گیری کند.

نحوه تحلیل شتاب قیمت با خطوط روندِ میکرو کانال ها

توانایی تشخیص شتاب قیمت بدون توجه به سبک معاملاتی شما یک مهارت عالی است. با جذب این توانایی، شما در مسیر درست بازار قرار خواهید گرفت. راه های زیادی برای سنجش شتاب وجود دارد. برای این کار می توانید از اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید و یا پرایس اکشن را با دقت بررسی کنید. به هر حال، حرکت ها روی نمودار آشکار هستند.

نحوه تحلیل شتاب قیمت با خطوط روندِ میکرو کانال ها

توانایی تشخیص شتاب قیمت بدون توجه به سبک معاملاتی شما یک مهارت عالی است. با جذب این توانایی، شما در مسیر درست بازار قرار خواهید گرفت.

راه های زیادی برای سنجش شتاب وجود دارد. برای این کار می توانید از اندیکاتور مومنتوم (Momentum indicator) استفاده کنید و یا پرایس اکشن را با دقت بررسی کنید. به هر حال، حرکت ها روی نمودار آشکار هستند.

اما با وجود روش های متعدد برای سنجش شتاب حرکت، ممکن است به راحتی باعث اشتباه شوید.
بنابراین، انتخاب راه و روش مشخص برای سنجش شتاب، نکته حائز اهمیتی است. در اینجا نحوه استفاده از خطوط روند میکرو کانال برای رد یابی شتاب بازار درکوتاه مدت را خواهید آموخت.

خطوط روند میکرو کانال

بیایید برای توضیح ابزار خود براساس مفاهیم اولیه معاملات پرایس اکشن اقدام کنیم.

خطوط روند چیست؟

هدف خطوط روند، ردیابی روند است.

بنابراین، خط روند در یک بازار صعودی، زیر شمع های نمودار رسم می شود و در یک بازار نزولی، خط روند بالای شمع ها رسم می شود. در شرایط روند صعودی، خط روند اغلب به عنوان پشتیبان بازار عمل می کند.

خطوط روند کانال چیست؟

خطوط روند کانال، برای برجسته کردن پیشرفت یک روند رسم می شوند.

بنابراین، خطوط روند کانال، در یک بازار صعودی، بالای شمع های نمودار رسم شده و در یک بازار نزولی، در پایین نمودار رسم می شوند. آنها را می توان به عنوان خطوط موازی خطوط روند رسم کرد یا با اتصال نقاط بالا در موج حرکتی روند، رسم کرد.

خطوط روند میکرو کانال چیست؟

«خطوط روند میکرو کانال» (Micro channel trend lines)، واژه سختی است. اما صبور باشید به محض اینکه مطمئن شدید چطور آنها را رسم کنید، می توانید با هر اسمی آنها را صدا کنید.

خطوط روند میکرو کانال با استفاده از دو کندل قیمت کشیده شده است. و شما می توانید آنها را در هر دو بازار صعودی و نزولی رسم کنید.

بیایید بر روی نمونه صعودی در اینجا تمرکز کنیم.

برای رسم خط روند میکرو کانال صعودی باید:

  1. دو کندل قیمت متوالی را پیدا کنید.
  2. شمع قیمت دوم بالاتر از شمع قیمت اول باشد.
  3. با اتصال بالاترین قیمت دو شمع، یک خط رسم کنید.
  4. ادامه نمودار را بر اساس خط ترسیم شده بسنجید.

برای تفسیر حرکت پرشتاپ، با استفاده از خط، به تعامل آن با کندل سوم نگاه کنید. نمودار زیر، سه سناریو را نشان می دهد که با آن روبرو خواهید شد.

خطوط روند میکرو کانال

این دستور العمل ها را برای تفسیر شتاب صعودی دنبال کنید:

  • بالای خط بسته شود – شتاب قیمت (نقطه 2)
  • به خط برخورد کند اما زیر خط بسته شود – شتاب ناموفق ( نقطه 3)
  • به خط برخورد نکند – بدون شتاب ( نقطه 4)

برای شتاب نزولی، باید خطوط روند میکرو کانال نزولی را رسم کنید. پایین ترین قیمت ۲ شمع متوالی را به هم متصل کنید تا یک خط شیب دار نزولی ایجاد شود.

سپس، این دستورالعمل ها را برای تفسیر شتاب نزولی دنبال کنید:

  • پایین خط بسته شود – حرکت پرشتاب
  • به خط برخورد کند اما بالای خط بسته شود – شتاب ناموفق
  • به خط برخورد نکند – بدون شتاب

مواردی از شتاب نزولی را در بخش بعدی بررسی می کنیم.

زمانی که بتوانید شتاب حرکت را با یک خط روند کانال ارزیابی کنید، آماده رفتن به مرحله بعدی هستید.

چگونه می توان از شتاب در استراتژی معاملاتی خود استفاده کرد

توانایی ردیابی شتاب قیمت یک مهارت ارزشمند است. اما برای ایجاد یک استراتژی تجاری مناسب باید آن را با ارزیابی خود از بازار ترکیب کرد.

هربار که شتاب قیمت را تشخیص می دهید، می توانید انتخاب کنید که با آن وارد بازار شوید یا خیر. تصمیم گیری شما به ارزیابی شما از بستر بازار بستگی دارد.

آیا انتظار دارید بازار روند خود را از سر بگیرد؟

آیا انتظار دارید بازار در محدوده معاملاتی خود باقی بماند؟ یا انتظار دارید که از محدوده معاملاتی خارج شود؟

پاسخ شما به این سوالات تعیین می کند که چگونه می توانید از شتاب در برنامه معاملاتی خود استفاده کنید.

مثال1: اُفت خلاف جهت پرایس اکشن

حرکات پر شتاب خلاف روند، معمولا دوام نمی آورند. آخرین تلاش معامله گران برای تغییر جهت روند را در افت قیمت فعلی نشان می دهد.

هنگامی که این موضوع را درک کنید، محوسازی حرکات شتاب دار، راهی عالی برای ورود به یک روند بنظر می رسد.

خطوط روند میکرو کانال

  1. بازار بسیار بالاتر از میانگین متحرک نمایی (EMA) 50 واحدی است و یک جهتگیری صعودی قوی را نشان می دهد. انتظار داریم روند صعودی ادامه دار باشد.
  2. این اولین و تنها حرکت پرشتاب نزولی تایید شده بود. خرید در این کندل که در زیر خط روند میکرو کانال قرار گرفته ایده خوبی است.

با این حال، هنگامی که با افت قیمت پرشتاب، وارد معامله می شوید، تعیین حد ضرر دشوار است. در چنین مواردی، حد ضررهای بر مبنای میانگین نوسانات، مفید هستند.

خطوط روند میکرو کانال

مثال2: پیوستن به روند صعودی

  1. این مثال، بازار بالاتر از میانگین متحرک نمایی 50 واحدی را نمایش می دهد. سیگنال های حرکتی، روند صعودی را تفسیر می کنند.
  2. این کندل در زیر خط روند میکرو کانال بسته شد، که نشان دهنده شتاب نزولی است. در روند صعودی می توانید این حرکت را نادیده بگیرید. این موضوع مبنای انجام معامله در مثال 1 بود.
  3. با ظاهر شدن این کندل ها در پرایس اکشنِ، دلیل دیگری برای تایید موقعیت صعودی است. این کندل تایید کرد که شتاب صعودی حاکم شده است. این تاییدیه هم فرصت برای ورود به روند صعودی را نشان می دهد.
  4. در طول یک کاهش عمیق قیمت در روند صعودی، ایجاد یک حرکت پر شتاب می تواند سیگنال خرید مطمئنی باشد. هرچند، معمولا بعد از چنین شرایطی بازار برای چند کندل برخلاف روند حرکت می کند. اما اگر بازار برای مدت بیشتری در این محدوده متوقف شد، به سرعت خارج شوید.

نتیجه گیری

این روش ساده است و نیازی به هیچ شاخص پیچیده ای ندارد. برای این رویکرد تنها نیاز است که خطوط روند را روی نمودار رسم کنید. در واقع، با برخی تمرینات، حتی می توانید خطوط روند را بدون رسم نیز پیش بینی کنید.

این روش عالی به شما کمک می کند، از روی حرکت قیمت، شتاب قیمت را تشخیص دهید. به جای استفاده از یک اندیکاتور جداگانه برای تحلیل شتاب، اجازه دهید نمودار حرکت قیمت، بستر را برای شما آماده کند.

توجه داشته باشید که این روش بر شتاب قیمت در کوتاه ترین زمان تمرکز دارد. در اصل، ما شتاب را در سه کندل قیمتی تحلیل می کنیم. و بستر را با دو کندل اول آماده می کنیم و با کندل سوم بدنبال تاییدیه هستیم.

اندیکاتورها کار می‌کنند. اما ما نمی دانیم چگونه از آن‌ها استفاده کنیم

یکی از بزرگترین اشتباهات رایج در میان معامله‌گران فارکس، تفسیر نادرست و عدم استفاده صحیح آن‌ها از اندیکاتورها است.

امروز در این مقاله قصد داریم در مورد سوءتفاهم‌ها و طرز نگاه غلطی که پیرامون اندیکاتورها وجود دارد توضیح دهیم و همچنین شما را با دیدگاه جدید و متفاوتی نسبت به معامله کردن با اندیکاتورها آشنا کنیم. امیدوارم این مقاله بتواند به اختلافات بین طرفداران پرایس اکشن و اندیکاتورها پایان دهد.

اندیکاتورها سیگنال نمی‌دهند

این اولین و مهمترین نکته‌ای است که می‌خواهم بگویم که در واقع دلیل اصلی عدم موفقیت اکثر معامله‌گران در استفاده از اندیکاتورها است. شاید درک این موضوع کمی مشکل باشد، به این دلیل که تقریباً هیچ وبسایتی در مورد این مشکل مطلبی نمی‌نویسد و احتمالاً دقیقا برخلاف آن چیزی است که تا به امروز در آموزش‌های مختلف به شما گفته‌اند. اما شاید اصلا به همین علت است که بسیاری از معامله‌گران در کار کردن با اندیکاتورها مشکل دارند؟

اندیکاتورها سیگنالی صادر نمی‌کنند. آن‌ها به شما نمی‌گویند چه وقتی بفروشید یا چه زمانی خرید کنید. آن‌ها حتی به شما نمی‌گویند چه وقتی یک دارایی یا جفت‌ارز به حد اشباع خرید یا اشباع فروش رسیده است.

اندیکاتورها فقط اطلاعات می‌دهند

اندیکاتورها فقط همین کار را انجام می‌دهند و اساساً این تنها و تنها هدف آن‌ها است. اندیکاتورها اطلاعاتی در خصوص قیمت و نحوه حرکت آن، چگونگی شکل‌گیری کندل‌ها و مقایسه حال و گذشته پرایس اکشن به شما ارائه می‌دهند.

ذات و طبیعت اندیکاتورها این است که اطلاعات قیمتی که شما هم در نمودارها مشاهده می‌کنید، مانند سقف (high)، کف (low)، باز شدن (open) و بسته شدن (close) کندل‌استیک‌ها را دریافت می‌کنند، سپس یک فرمول ریاضی روی داده‌های بدست آمده اعمال می‌کنند و در نهایت نتیجه را بصورت تصویری به شما نشان می‌دهند.

بنابراین وظیفه یک معامله‌گر این است که اطلاعات بدست آمده از اندیکاتورهای خود را به درستی تفسیر کند و از طریق آن به مسیر و داستان پرایس اکشن پی ببرد.

مشکل بیشتر افراد هم همینجاست. اکثر معامله‌گران اصلا هیچ توجهی به اندیکاتور مورد استفاده خود ندارند و هیچ وقت حتی فرمول بکار رفته در آن اندیکاتور را درک نکرده‌اند. بعد این افراد از اندیکاتورهای خود به طرز اشتباهی استفاده می‌کنند و متعجب می‌شوند که چرا نتیجه‌بخش نیستند.

من به این طرز استفاده، می‌گویم تحلیل تکنیکال سطحی. اگر فقط به دنبال یک کراس در استوکاستیک هستید، اگر ساعت‌ها صبر می‌کنید تا یک اندیکاتور وارد ناحیه اشباع خرید یا اشباع فروش شود، یا اگر فقط منتظر یک کراس در اندیکاتور مکدی هستید تا از آن سیگنالی بگیرید، در این صورت اندیکاتورها برای شما کار نخواهند کرد و شاید اصلا معامله کردن برای شما مناسب نباشد. شما نمی‌توانید پرایس اکشن را نادیده بگیرید و صرفاً با مشاهده چند کراس یا بالا و پایین شدن خطوط اندیکاتورها برای معاملات خود تصمیم بگیرید.

اندیکاتورها ابزارهایی هستند که از آن‌ها برای تحلیل داده‌های قیمتی استفاده می‌کنید و صرفاً جنبه‌های خاصی از وضعیت نمودارها را نشان می‌دهند.

معامله‌گری یعنی دنبال کردن نشانه‌ها

اگر می‌خواهید موقعیت‌های بسیار محتمل معاملاتی را شناسایی کنید، ابتدا باید یاد بگیرید به چیزی که نمودارهای قیمت به شما می‌گویند توجه کنید.

چه گروهی الان بازار را در دست دارد؟ آیا خریداران یا فروشندگان قیمت را بالاتر می‌برند؟ موج‌های قیمتی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ آیا مومنتوم حرکت قیمت بیشتر یا کمتر شده است؟ قیمت در برابر سقف‌ها یا کف‌های گذشته چه واکنشی نشان می‌دهد؟ قیمت چگونه از سطوح حمایتی و مقاومتی عبور می‌کند؟

همه این‌ها سرنخ‌هایی هستند که به شما کمک می‌کنند به رفتار خریداران و فروشندگان پی ببرید.

از اندیکاتورها هم می‌توان به همین طریق استفاده نمود؟

برای مثال، وجود یک دایورجنس در اندیکاتور RSI در واقع به شما می‌گوید که حرکت اخیر قیمت به اندازه حرکت قبل از آن قدرت نداشته است، اما این نشانه به این معنی نیست که همین الان یک معامله فروش باز کنید. یک الگوی پوششی (engulfing) نزولی به شما می‌گوید که الان قیمت نسبت به قبل شدت نزولی بیشتری دارد، اما نباید به محض مشاهده این نشانه، بطور خودکار وارد معامله فروش شوید. یک الگوی سر و شانه به شما می‌گوید که اندازه سقف و کف‌های قیمت تغییر کرده و خریداران دیگر نتوانسته‌اند سقف جدیدی ایجاد کنند، اما به این معنی نیست که هر وقت با یک الگوی سر و شانه مواجه شدید، حتما باید به یک معامله فروش ورود کنید. این تشخیص اصالت منطقه و تلاقی سطوح است که اهمیت دارد.

اندیکاتورها فوراً به شما می‌گویند که در بازار چه خبر است

اندیکاتورها ابزارهای بسیار خوبی هستند، مشروط به اینکه معامله‌گران هدف آن‌ها را به خوبی درک کنند. البته شما می‌توانید صرفا با نگاه به پرایس اکشن درباره مومنتوم و سرعت حرکت قیمت اطلاعاتی بدست آورید، اما اندیکاتورها باعث می‌شوند فرایند پردازش اطلاعات راحت‌تر و سریع‌تر انجام شود.

البته ممکن است اطلاعات ارائه شده توسط اندیکاتورها را به اشتباه تفسیر کنید. ولی در کل وقتی به نمودار ساده قیمت نگاه می‌کنید، شاید قادر نباشید به درستی شدت روند و نوسانات بازار را تشخیص دهید، در صورتیکه می‌توانید با یک نگاه به RSI یا نوارهای بولینجر به سرعت حرکات قیمت را متوجه شوید.

باز هم می‌بینید که همه چیز به نحوه تفسیر و برداشت شما از اطلاعات ارائه شده توسط اندیکاتورها برمی‌گردد. اندیکاتورها در واقع همان اطلاعات قیمتی را به شکلی دیگر به شما نشان می‌دهند.

هدف از هر روش یا رویکرد معاملاتی این است که یک راه برای شناسایی نشانه‌ها و سرنخ‌های حرکت قیمت پیش روی معامله‌گر قرار دهد تا به این ترتیب بتواند در یک چارچوب مشخص عمل کند. اساساً معامله‌گری همین است، یعنی نشانه‌های حرکت قیمت را جمع‌آوری می‌کنید، سپس آن‌ها را با هم ترکیب می‌کنید و در نهایت به یک جمع‌بندی و تصمیم پیچیده معاملاتی می‌رسید. نه اینکه از یک یا چند اندیکاتور سیگنال بگیرید.

اندیکاتورها برای معامله‌گران مقرراتی فوق‌العاده هستند

با اندیکاتورها دیگر جای شک و شبهه باقی نمی‌ماند و همه چیز را بطور عینی نشان می‌دهند. به خصوص معامله‌گران مبتدی یا کسانی که هنوز به تسلط کافی نرسیده‌اند، می‌توانند از اندیکاتورها استفاده‌های زیادی بکنند.

برای مثال اگر معامله‌گری باشید که در جهت روند معامله می‌کند، می‌توانید از اندیکاتورها به عنوان یک فیلتر استفاده کنید. مثلاً می‌توانید برای خود قانونی وضع کنید که تنها در صورتی می‌توانید به یک معامله خرید در تایم‌فریم پایین ورود کنید که قیمت در تایم‌فریم بالاتر، بالای یک میانگین متحرک (مووینگ اورج) خاص باشد و همچنین جهت RSI یا استوکاستیک به سمت بالا باشد. اینگونه معاملاتی که براساس قوانین مشخصی انجام می‌شوند و در آن‌ها فیلترهای تایم‌فریم‌های بالاتر هم لحاظ می‌شود، برای افراد مبتدی فوق‌العاده هستند.

البته قطعا اندیکاتورها کاربردهای دیگری هم دارند، اما اصل مطلب این است که یک اندیکاتور که با روش معاملاتی و اهداف شما منطبق باشد را انتخاب کنید، سپس از آن به عنوان یک فیلتر استفاده کنید و منتظر بمانید تا سایر معیارها و شرایط معاملاتی شما برقرار شوند.

چرا اندیکاتورها تأخیری هستند؟ چرا همیشه اطلاعات مهم را خیلی دیر به ما نشان می‌دهند؟

اگر بخواهیم بگوییم اندیکاتورها تأخیری هستند، بنابراین باید بگوییم قیمت و پرایس اکشن هم تأخیر دارد. اندیکاتورها فقط می‌توانند اطلاعات گذشته بازار را تحلیل کنند، درست همانطور که الگوهای کندل‌استیکی هم فقط با داده‌های گذشته بازار شکل می‌گیرند.

همیشه گفته‌ام و باز هم تکرار می‌کنم: اندیکاتورها فقط و فقط اطلاعات در اختیار شما قرار می‌دهند و هیچ سیگنال معاملاتی برای شما صادر نمی‌کنند. بنابراین، اطلاعات دریافتی از اندیکاتورها را با آنچه خودتان روی نمودارها می‌بینید، ترکیب کنید و به یک تصمیم و جمع‌بندی معاملاتی برسید.

ضمناً پارامترهای اندیکاتورهای مورد استفاده خود را تنظیم کنید. مثلا اگر شما یک معامله‌گر روزانه باشید، آیا استفاده از یک مووینگ اورج با دوره ۲۰ می‌تواند برای شما مفید باشد؟ یا مثلا مووینگ اورج نمایی که نسبت به تغییرات اخیر قیمت حساسیت بیشتری دارد، بهتر است یا مووینگ اورج ساده؟

حرف آخر

همیشه نسبت به اهداف و قوانین روش معاملاتی خود و دلیل استفاده از اندیکاتورها آگاه باشید. با توجه به مطالب و نکاتی که در این مقاله گفته شد و نگاه جدیدی که نسبت به اندیکاتورها پیدا کردید، حالا دیگر باید به این نتیجه رسیده باشید که اندیکاتورها هیچ مزیت یا عیبی نسبت به پرایس اکشن ندارند، بلکه در واقع هر دو یک چیز هستند. زمانی که یک معامله‌گر به این درک برسد که اندیکاتورها ابزارهای صدور سیگنال نیستند، می‌تواند در این حرفه به سطوح بالاتری برسد.

خرید و فروش حقوقی نشانه چیست؟

خرید و فروش حقوقی نشانه چیست؟

خرید و فروش حقوقی در بازار سرمایه همواره به عنوان یکی از موضوعات مورد بحث سرمایه گذاران در بازار سرمایه می باشد به گونه ای که سرمایه گذاران گاهی فکر میکنند با خرید حقوقی های بازار باید سهم را خرید و با فروش حقوقی ها باید سهم را فروخت در صورتی که این تصور سرمایه گذاران در بازار اشتباه می باشد و هر سرمایه گذاری باید با توجه به نوع شرکت حقوقی، وضعیت سهم و … اقدام به خرید و فروش سهم در بازار کند. بررسی رفتار خرید و فروش حقوقی ها در بازار سرمایه به نوعی در بحث تابلو خوانی و بازار خوانی میگنجد که در مقالات بسیاری در خصوص آن صحبت کردیم. در این مقاله قصد داریم که رفتار حقوقی ها را در بازار بررسی کنیم و به این نتیجه برسیم که ایا باید همراه با حقوقی ها در بازار معامله کرد یا خیر. پس در ادامه همراه ما باشید.

رفتار شناسی حقوقی ها در بازار چگونه است.

صورتی به طور کلی دو تیپ سرمایه گذار در بازار داریم که شامل سرمایه گذاران حقیقی و سرمایه گذاران حقوقی می باشد. سرمایه گذاران حقیقی افرادی هستند که اقدام به دریافت کد معاملاتی کرده و سپس به خرید و فروش سهام مشغول می شوند ولی سرمایه گذاران حقوقی شرکت های ثبت شده ای هستند که از طریق این شرکت ها اقدام به دریافت کد بورسی میکنند. شرکت های سرمایه گذاری، شرکت های سبدگردانی، صندوق های سرمایه گذاری، کارگزاری ها و … از جمله نهادهای فعال مالی در بازار سرمایه به حساب می ایند. برخلاف سرمایه گذاران حقیقی که عمدتا دیدگاه کوتاه مدت در سهم دارند ولی سرمایه گذاران حقوقی دیدگاه میان مدت و بلند مدت در سهم دارند و به خرید سهام به دید ورود به یک بیزنس نگاه میکنند. بنابراین تفاوت دیدگاه بین سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی در همین خلاصه می شود که حقیقی های بازار به شایعات در خرید و فروش خود وزن زیادی میدهند ولی حقوقی ها بازار آنچنان اهمیت زیادی به شایعات در بازار نمی دهند. از طرفی حقوقی ها در بازار به چند دسته تقسیم می شود.

رفتار شناسی حقوقی ها در بازار چگونه است.

در خرید و فروش حقوقی ها یک نکته ای را باید مد نظر قرار داد و این است که برخی از حقوقی ها تعداد اندکی از سهام شرکت ها را در اختیار دارند که اثرگذاری زیادی بر قیمت سهم ندارند ولی برخی از حقوقی های سهم که درصد زیادی از سهام شرکت را در اختیار دارند در واقع می توانند جهت دهنده قیمت سهم در بازار باشند که معمولا جز سهامداران درصدی سهم هستند یعنی میتوان گفت که سهامدارن حقوقی با تعداد کم سهم حکم موج سوار را دارند و حقوقی های درصدی سهم حکم موج را دارند که میتوانند ایجاد کننده یک حرکت مثبت یا منفی در سهم باشند؛ اما اینکه چرا حقوقی های بازار تا این حد میتوانند بر بازار اثر گذار باشند به عمق کم بازار و مشارکت تعداد کم سرمایه گذار در بورس ایران بر میگردد که انتظار این هست هر چقدر سرمایه گذاران حقیقی بازار افزایش یابد به همان نسبت قدرت حقوقی های بازار نیز کمتر می شود تا بتوانند دخالت کمتری در معاملات داشته باشند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.