استراتژی معاملاتی پارابولیک سار
در این بخش به استراتژی معاملاتی پارابولیک سار پرداختیم و این اندیکاتور را در اختیار شما قرار دادیم.
یکی از ابزارهای کاربردی در حوزه تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها هستند. اندیکاتورها انواع مختلفی دارند. یکی از این اندیکاتورهای کاربردی پارابولیک سار است. این اندیکاتور را فردی به نام ولز وایلدر (Welles Wilder) که بیشتر برای تایید صعودی یا نزولی بودن روند و نقاط بازگشتی استفاده میشود، بهوجود آورد.
اندیکاتور پارابولیک سار از روش توقف و بازگشت ” stop and reverse” یا به اختصار “SAR”، استفاده میکند بههمین دلیل آن را Parabolic SAR (پارابولیک سار) مینامند که در فارسی به این اندیکاتور، “توقف و بازگشت سهموی” نیز میگویند.
استراتژی معاملاتی پارابولیک سار با دقت بالایی روند را شناسایی میکند و معاملهگر با معامله در جهت روند از بازار سود میگیرد. در واقع این استراتژی هم در تشخیص روندهای صعودی کوتاه مدت و بلند مدت؛ و هم در تشخیص روندهای نزولی کاربرد دارد و در بازارهایی که قابلیت معامله دو طرفه را دارند، این شانس را به معاملهگر میدهد که از افزایش و کاهش قیمتها کسب سود کند.
شناسایی روند و نقاط بازگشت روند
زمانیکه نقاط اندیکاتور بالای نمودار قیمت باشند، نشاندهنده روند نزولی و زمانیکه در زیر آن قرار داشته باشند، بیانگر روند صعودی است. هرگاه اندیکاتور Parabolic SAR به طرف مقابل قیمت حرکت کند به معنای یک سیگنال جدید خرید یا فروش است. به طور مثال زمانیکه نقاط از بالای نمودار قیمت به زیر آن بیایند (روند از نزولی شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن به صعودی تغییر کند)، بیانگر سیگنال خرید و زمانیکه از زیر قیمت به بالای آن بیایند (روند از صعودی به نزولی تغییر کند)، نشاندهنده سیگنال فروش است.
زمانی که شاهد روندی صعودی هستیم و نمودار قیمت در جهتی رو به بالا توسط اندیکاتور Parabolic Sar نشان داده می شود. خط چین ها و نقاط این اندیکاتور زیر نمودار روند قیمت قرار خواهد گرفت. این شرایط نشان دهنده ی سیگنال خرید می باشد. اما زمانی که شاهد روند نزولی هستیم، نمودار قیمت در جهتی رو به پایین توسط اندیکاتور پارابولیک سار نشان داده می شود، خط چین ها و نقاط این اندیکاتور بالای نمودار روند قیمت قرار می گیرند، این شرایط نشان دهنده ی سیگنال فروش است.
این اندیکاتور وقتی روند نزولی را تشخیص می دهد، زمانی که روند نزولی شکسته شود بلافاصله سیگنال ورود را صادر می کند. سیگنال های ورود این اندیکاتور در کف ها ایجاد می شود و از این حیث می توان از آن در جهت سیستم های خرید در کف نیز بهره برد.
شروط ورود به استراتژی
شرط اول: زمانی نخستین شرط ورود برقرار میگردد که قیمت از پایین به بالا با پارابولیک سار تقاطع ایجاد کند.
شرط دوم: دومین اندیکاتوری که در این استراتژی مورد استفاده قرار میگیرد RSI نام دارد. شرط ثانویه زمانی صادر میشود که RSI نیز بزرگتر از ۳۰ باشد یا به عبارتی دیگر از ناحیه اشباع فروش خارج شده باشد.
شرط خروج از استراتژی
برای خروج از این استراتژی نیز دو شرط لازم است که تا حدودی عکس شروط ورود میباشند:
شرط اول: قیمت از بالا به پایین پارابولیک سار را کراس کند.
شرط دوم: نمودار RSI کوچکتر یا مساوی سطح ۶۰ قرار داشته باشد.
حد سود و حد ضرر استراتژی
این استراتژی از حد سود و حد ضرر به روش تریلینگ استفاده میکند. تریلینگ یا به عبارتی دیگر Trailing Stop به روشی از تعیین حد سود و حد ضرر میگویند که به صورت مداوم و با حرکت نمودار قیمت حد سود و حد ضرر جابه جا میگردد.
به عنوان مثال: مادامی که قیمت در حال افزایش است، حد سود و حد ضرر نیز به مکانهای بالاتری از نمودار منتقل میشوند و زمانی که قیمت از بالا به پایین پارابولیک سار را کراس کند در آن لحظه سیگنال خروج شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن ما صادر میگردد.
الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند
استفاده از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال از ابزارهای مهم برای تحلیل نمودارهای بازار های مختلف مالی است. با فراگیری این روش به راحتی با مشاهده نمودار می توانید آینده بازار و سیر صعودی یا نزولی آن را پیش بینی کنید. در این مطلب با استفاده از دانش تحلیل تکنیکال به تحلیل بازار و پیش بینی روند آن نگاهی می اندازیم و الگوهای بازگشتی را به شما عزیزان معرفی می نماییم.
آشنایی با الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال
در دریایی از بازارهای مالی، تحلیل گرها همیشه به دنبال بیشترین شانس برای کسب سود می باشند. برخی از عناصری که یک فرصت معاملاتی خوب را تعریف می کنند، عواملی که با ریسک پایین و الگوهای قابل شناسایی هستند. همه این عناصر در الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال وجود دارند؛ و به همین دلایل بسیار قدرتمند تلقی می شوند. از این رو در این مطلب ما به سه الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) قدرتمند در ارز دیجیتال که می توانند به شما در بهبود روند معاملات و سودآوری کمک کنند نگاه می اندازیم.
1- الگوی چکش (Hammer Pattern)
چکش یکی از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال است که در پایان روند نزولی رخ می دهد. برای اینکه یک شمع (Candle) چکشی اتفاق بیفتد، ارز دیجیتال باید یک کف قیمت جدید را به ثبت برساند. به این معنی که رمز ارز، قیمتی کمتر از پایینترین قیمتهای قبلی خود، ایجاد می کند و دوباره به نزدیکی قیمت قبلی خود باز می گردد. البته به این نکته توجه داشته باشید که بسته شدن قیمت باید نزدیک به قیمت قبلی اتفاق بیفتد. این امر باعث قدرتمندتر شدن شمع می شود. همانطور که در زیر مشاهده می کنید، چکش ها همیشه یک بدنه کوچک و یک سایه پایین بلند دارند.
معرفی الگوی چکش در میان الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال
شمع چکشی یکی از قدرتمندترین سیگنال ها است و دلیل آن ساده است زیرا نحوه ایجاد آن، سیگنالی را ارسال می کند که روند نزولی رو به پایان است و بازار به سمت صعود در حال حرکت است. نشانه مثبت دیگر رونق معاملات است که طی شکل گیری الگوی چکش افزایش می یابد.
2- الگوی ستاره دنباله دار (Shooting Star)
در تحلیل ارز دیجیتال نقطه مقابل الگوی چکش، ستاره دنباله دار وجود دارد. که از لحاظ ظاهری حالت شمع ها برعکس الگوی چکش قرار دارد. این حالت در پایان روند صعودی بازار شکل می گیرد و به معنی آغاز روند نزولی نیز هست. در الگوی ستاره دنباله دار شمع ها دارای سایه کوتاه و دم بلند هستند.
الگوی ستاره دنباله دار
وقتی این الگو پدیدار می شود با آغاز روند نزولی بازار رو به رو می شویم؛ البته قبل از آغاز روند نزولی، بازار یک رشد قیمت کوتاه را تجربه خواهد و پس از آن در نتیجه فشار فروش، قیمت ها کاهش پیدا می کنند. بسیاری از تحلیل گر ها پس از مشاهده الگوی ستاره دنباله دار منتظر می مانند تا ادامه روند بازار را مشاهده کنند. اگر یک شمع دیگر نیز با قرمز بسته شود به معنی شکل گیری این الگو است. البته افرادی که طبع ریسک پذیر تری دارند بلافاصله پس از مشاهده الگوی ستاره دنباله دار وارد عمل می شوند. البته به این نکته توجه داشته باشید در تحلیل الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال هرچه شمع با قیمت پایین تری بسته شود احتمال شکل گیری الگوی ستاره دنباله دار نیز بیشتر است.
3- الگوی پوشاننده ( Engulfing Pattern)
الگوی پوشاننده به صورت صعودی و نزولی وجود دارد و در گروه الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال قرار دارد. این الگو در مدل دوتایی قابل تحلیل است و همیشه برای تصمیم گیری باید منتظر ظاهر شدن شمع دوم ماند و پس از دیدن هر دو شمع می توان در مورد روند آتی بازار نظر داد.
معرفی الگوی پوشاننده
3-1 الگوی پوشاننده صعودی
در دسته الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال، الگوی پوشاننده صعودی همیشه بعد از پایان یک روند رو به پایین ظاهر می شود. ساختار شمع ها در این الگو به صورتی است که شمع اول سایه کوتاه و بدنه ای کوچکتر نسبت به شمع بعدی که روند صعودی دارد، خواهد داشت.
3-2 الگوی پوشاننده نزولی
این الگو همانطور که از نام آن پیدا است نشان دهنده شروع یه روند رو به پایین می باشد؛ و ساختار آن دقیقا برعکس الگوی پوشاننده صعودی است. در پایان یک روند صعودی با شمع و سایه بلند، یک شمع نزولی قرار دارد که به طور کامل بدنه ی شمع صعودی را پوشش می دهد.
ترید با استفاده از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال
برای پیش بینی قیمت ارزهای دیجیتال و استفاده از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال راه سختی پیش رو نخواهید داشت. زیرا استفاده از الگوهای بازگشتی و روش کار در همه آنها یکسان است.
زمانی که روند صعودی را در ساختار نمودار قیمت مشاهده کردید و دیدید که، بالاترین نقطه شمع ها همیشه از نقطه قبلی خود بالاتر است و پایین ترین نقطه نیز هر بار به نسبت شمع های قبلی بالاتر است، باید منتظر مشاهده الگوهای بازگشتی باشید. مثلا الگوی ستاره دنباله دار را در نظر می گیریم؛ حالا روند صعودی رو به پایان است و احتمال بازگشت روند، به شدت بالا است. اگر شما شخص ریسک پذیری هستید می توانید همین لحظه یک موقعیت جدید ایجاد کنید. البته این را در نظر داشته باشید ممکن است پیش بینی شما غلط از آب در بیاید؛ پس می توانید منتظر شمع بعدی که به معنای تایید روند است بمانید. ممکن است در این روش سود کمتری حاصل شما بشود اما موقعیت خود را در پیش بینی اشتباه یکی از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال به خطر نینداخته اید.
سخن پایانی
روشهای متفاوتی برای تحلیل انواع نمودار در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که شما می توانید با استفاده از آنها به سود مناسب برسید. نکته مهم فراگیری و تمرین این الگوها است که شما را طی زمان در زمینه تحلیل الگو، چیره دست می کند. الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال جزو مهمترین و البته ساده ترین و اثر بخش ترین الگوها در تحلیل و معامله رمز ارزها هستند. شما می توانید با مراجعه به بخش گفتگو سیبنال ، با سایر کاربران و تحلیل گران در مورد انواع روش های تحلیل بازار مالی و شیوه های سودمند در کسب سود از رمز ارز و سایر بازار های مشابه به صحبت بپردازید.
سیبنال در تلاش است تا بستر مناسبی را برای سرمایه گذاران و تحلیل گران فراهم کند تا با هم رسانی دانش و سرمایه خود بتوانند به کسب سود و استفاده از توانمندی های خود بپردازند. با توجه به نو بودن این عرصه در جهان و البته کشور ما، حضور یک مرجع قابل اعتماد و به روز برای ارائه اطلاعات و به اشتراک گذاری آن می تواند بسیار سودمند باشد که سیبنال برای دست یافتن به این مهم در تلاش است.
استراتژی معاملاتی الگوی 123 در بازار فارکس
الگوی 123 یک الگوی معاملاتی ساده است. شما می توانید با استفاده از این الگو یک استراتژی برای معاملات بازگشتی و یا یک استراتژی معاملاتی در جهت روند، ایجاد کنید.
بنابراین این الگو هم در پایان یک روند و هم در میانه یک روند قیمتی مشاهده می شود. در ادامه هر دو نوع استراتژی معاملاتی 123 را شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن برای شما شرح خواهیم داد.
استراتژی معاملاتی در الگوی 123 بازگشتی
به الگوی 123 بازگشتی، الگوی 123 سقف و کف نیز گفته می شود. این یک الگوی قدرتمند است که سیگنال بازگشت روند را به شما می دهد.
- سناریوی 1: فرض کنید در یک روند صعوی، بازار یک قله جدید را ایجاد می کند. این قله با شماره 1 بر روی نمودار زیر مشخص شده است.
قیمت پس از این نقطه به سطح حمایت کوتاه مدت، پولبک زده است. این نقطه را با شماره 2 بر روی نمودار نشان داده ایم.
در نهایت، قیمت تا بین نقاط 1 و 2 صعود می کند که با شماره 3 مشخص شده است. سپس قیمت دوباره نزول کرده و یک روند در مسیر جدید را آغاز می کند.
نقطه ورود: الگو زمانی تکمیل شده است که جفت ارز در زیر نقطه 2 معامله شود. در الگوی 123 سقف، پس از اینکه نمودار قیمت نقطه 2 را شکست وارد معامله فروش می شویم.
هدف قیمت به اندازه فاصله بین نقطه 2 و نقطه 3 می باشد. انتظار داریم که نمودار پس از شکست نقطه 2، این مسافت را بپیماید.
حد زیان دقیقا بالاتر از نقطه 3 قرار می گیرد. اما اگر بخواهیم حد زیان را محافظه کارانه انتخاب کنیم آن را بالاتر از نقطه 1 قرار می دهیم. این موضوعی است که بستگی به معامله گر دارد. یک معامله گر تنها با تجربه می تواند بداند کدام نقطه جهت تعیین استاپ لاس برای او مناسب تر است.
اگر نقطه 3 در سطح 50% فیبوناچی بازگشتی نقطه 1 تا 2 باشد می توانید در همان نقطه 3 نیز وارد معامله شوید. همچنین جهت ورود به پوزیشن فروش در نقطه 3 می توانید منتظر ظاهر شدن الگوهای بازگشتی کندل استیک باشید.
استراتژی معاملاتی الگوی 123 بازگشتی
در سناریوی 1، الگوی 123 سقف را بررسی کردیم. حال، برعکس این شرایط را می توانیم در یک سناریو دیگر تصور کنیم.
- سناریو 2: در الگوی 123 کف، یک کف قیمتی در نقطه 1 ایجاد می شود. سپس قیمت جفت ارز تا نقطه 2 بالا می رود. پس از آن، نرخ کاهش می یابد و نقطه 3 ایجاد می شود. نقطه 3 بین نقاط 1 و 2 قرار دارد. از آنجا دوباره قیمت صعود می کند و از نقطه 2 بالاتر می رود که آغاز یک روند جدید است.
مشاهدات تجربی در استراتژی معاملاتی 123
بهتر است نقطه 3، حداقل در سطح 50% مسافت بین نقاط 1 و 2 شکل گرفته باشد. همچنین اگر الگو از نقطه 1 تا نقطه 3، با 10 تا 20 کندل تشکیل شده باشد احتمال موفقیت معامله بیشتر است. اما بهتر است که خودتان از نمودارها بک تست بگیرید و نتیجه را شخصا بررسی کنید.
نکات مهم در الگوی 123 بازگشتی
1- الگوی 123 به عنوان یک الگوی اصلی بازگشتی محسوب می شود و یکی از بهترین نشانگرهای معکوس شدن روند است. این الگو در همه تایم فریم ها یافت می شود. تریدرهای سوئینگ و معامله گران حفظ موقعیت (position traders)، الگو را در چارت های هفتگی، روزانه و 4 ساعته جستجو می کنند. معامله گران روزانه نیز نمودارها را در تایم فریم های 1 ساعته و 15 دقیقه ای برای تشخیص الگوی 123 بررسی می کنند. همچنین اسکالپرها در تایم فریم های 5 دقیقه ای و 1 دقیقه ای بر اساس این الگو معامله می کنند.
2- حد زیان در الگوی 123 سقف بایستی بالاتر از نقطه 1 قرار بگیرد. گزینه دیگر برای قرار دادن استاپ لاس، بالاتر از نقطه 3 می باشد. با این حال، تعیین نقطه 3 بعنوان حد زیان، احتمال برخورد قیمت با استاپ لاس را افزایش می دهد. بنابراین بهتر است که با حجم کمتری وارد معامله شویم و حد زیان را بالاتر از نقطه 1 قرار دهیم. همین طور، حد زیان در الگوی 123 کف زیر نقطه 1 یا نقطه 3 قرار می گیرد.
3- اختیاری: در الگوی 123 بازگشتی شما می توانید در هر تایم فریمی که هستید منتظر یک یا دو کندل جهت تایید الگو باشید. در حالت ایده آل قیمت دوباره به سطح شکست (قیمت در نقطه 2) باز می گردد و می توانید یک ورود ایمن تر داشته باشید.
استراتژی معاملاتی در الگوی 123 ادامه دهنده
ما در قسمت قبل درباره الگوی 123 بازگشتی بحث کردیم که تاییدی بر پایان یک روند است. با اینکه الگوهای 123 کف و سقف، یک روش عالی برای ورود به معاملات بازگشتی است اغلب معامله گران مانند تریدرهای سویینگ و روزانه در میانه یک روند، وارد معامله شوند.
احتمالا این جمله را شنیده اید که می گویند “روند دوست ماست”. پس ما هم به روش دیگری از الگوی 123 یعنی الگوی 123 ادامه دهنده روند، می پردازیم.
چگونه شما در میانه یک روند وارد معامله می شوید؟
کم خطرترین معاملاتی که شما می توانید انجام دهید پوزیشن هایی هستند که هم جهت با روند جاری بازار ایجاد می شوند. به بیان دیگر، اگر روند صعودی باشد شما وارد موقعیت خرید و اگر نزولی باشد وارد موقعیت فروش می شوید.
اگر شما شروع یک روند را از دست دادید، هنوز هم بایستی بتوانید با استفاده از روش هایی از ادامه روند سود ببرید.
در اینجا می خواهیم دو روش ورود به یک معامله در میانه روند را به شما آموزش دهیم. به این استراتژی ها، “روش های 123 داخلی” می گویند.
استراتژی یک
در روند جدید، نقاط 123 را رسم کنید. در هنگام شکست نقطه 2 وارد معامله شوید و حد زیان را بالاتر از نقطه 3 قرار دهید.
به همین ترتیب، روند بازار را ادامه دهید.
استراتژی الگوی 123 ادامه دهنده
استراتژی دو
نقاط 123 را رسم کنید. زمانیکه قیمت در نقطه 3 برگشت، وارد معامله شوید. حد زیان را بالاتر از نقطه 1 جدید قرار دهید. برای تشخیص زمان ورود در نقطه 3 می توانید نمودار را در تایم فریم های کوچکتر بررسی کنید .
در شکل زیر، الگوی 123 بازگشتی و 123 ادامه دهنده را مشاهده می کنید.
استراتژی معاملاتی الگوی 123 بازگشتی و 123 ادامه دهنده
نکات مهم در الگوی 123 ادامه دهنده
1- روند دوست ماست. بنابراین ما بایستی اطمینان پیدا کنیم که هم جهت با روند وارد بازار می شویم. زیرا ایمن ترین معاملات آنهایی هستند که در جهت روند جاری بازار ایجاد می شوند. با روش 123 داخلی، به راحتی می توانید نقطه ورود را بیابید.
2- در یک روند، اولین الگوی 123 الگوی بازگشتی است که در سقف یا کف نمودار یک جفت ارز یا سهام شکل می گیرد. دومین و سومین الگو 123 داخلی، ادامه روند صعودی یا نزولی را تایید می کنند.
3- توجه کنید که چگونه هر نقطه 3 در الگوی 123 داخلی بعدی، نقش نقطه 1 را بازی می کند. در روندهای خیلی قوی، نقطه 3 همیشه تا 50% نقاط 1 تا 2 ادامه نمی یابند و این مشکلی برای استراتژی ما ایجاد نمی کند. این موضوع در الگوی 123 بازگشتی اهمیت بیشتری دارد. بازگشت ها در یک روند قوی تا محدوده 23.6% یا 38.2% ادامه می یابد.
4- اگر الگوی 123 بازگشتی اولیه را از دست دادید، الگوی 123 داخلی را جستجو کنید. قیمت ورود به معامله ترجیحا بعد از شکست نقطه 2 است. با این حال ممکن است شما در نقطه 3 وارد معامله شوید و یا قبل از ورود، منتظر چند کندل برای تایید باشید.
5- به تریدرهای روزانه توصیه می شود که سود را در میانه راه، شناسایی کنند. معامله گران سویینگ و تریدرهای حفظ پوزیشن می توانند با پیدا کردن یک فرصت جدید، استاپ لاس را جابجا کنند. در این حالت، استاپ لاس بالاتر از نقطه 1 جدید قرار می گیرد. این موقعیت های معاملاتی برای معامله گران سویینگ و پوزیشن می تواند بصورت یک تغییر در پوزیشن های معاملاتی قبلی باشد. یعنی به حجم معاملات قبلی خود افزوده یا از آن کم کنند.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4 / 5. تعداد آرا 26
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
اجزاء یک سیستم معاملاتی فارکس چیست؟
ربات معامله گر فارکس
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / آموزش الگوهای هارمونیک پرطرفدار در تحلیل تکنیکال و نحوه تشخیص آنها
آموزش الگوهای هارمونیک پرطرفدار در تحلیل تکنیکال و نحوه تشخیص آنها
الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern) چیست؟
الگوهای هارمونیک، الگوهای دقیق قیمتی تکنیکالی می باشند که در یک روند، میزان ادامهی روند و نقاط برگشتی سهم را محاسبه می کنند و تمرکز اصلی آن بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است. زمانی که از الگوهای هارمونیک سیگنال برای معامله کردن دریافت کردید سریعا به بررسی فاکتورهای دیگر مانند نوسانات شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن کوچک، روندهای کلی ورودی به بازار و حجم بازار بپردازید. ما در این مقاله قصد داریم به آموزش مهم ترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال که جزو الگوهای هارمونیک پیشرفته هستند و همچنین نحوه تشخیص الگوهای هارمونیک بپردازیم.
مهم ترین الگوهای هارمونیک پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک الگوهای دقیق قیمتی تکنیکالی می باشند که در یک روند، میزان ادامهی روند و نقاط برگشتی سهم را محاسبه می کنند و تمرکز اصلی آن بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است.
الگوهای هارمونیک همیشه در حال تکرار در بازار می باشند و تحلیلگران زمانی که این الگوها را چه در زمان شکلگیری و چه در زمان تکمیل مشاهده کنند با بکارگیری نسبتهای فیبوناچی از این الگوها در معاملات خود استفاده میکند.
در واقع، با استفاده از اعداد فیبوناچی میتوان نقاط دقیق بازگشتی را برروی الگوهای قیمتی هندسی مشخص کرد و همچنین معاملات هارمونیک سعی در نمایش حرکات بعدی قیمت سهم دارند و اعتقاد دارند الگوها در نمودار تکرار میشوند.
الگوهای هارمونیک اصلی متشکل از پنج نقطه می باشند و الگوهایی مانند الگوی ABC و ABCD که نشات گرفته از این الگو اند به ترتیب سه و چهار نقطهای می باشند و تمامی الگوهای اصلی که شامل ۵ نقطه هستند (XABCD) در خود دارای الگوی سه نقطهای (ABC) می باشند.
قوانین و ساختار در الگوهای اصلی یکسان می باشد و در اندازهی اصلاع و محل قرارگیری پنج نقطهی الگو متفاوت هستند. در صورتی که شما یک الگو را به خوبی درک کنید و آن را یادبگیرید میتوانید الگوهای دیگر را هم تشخیص داده و با استفاده از سیگنالهای که از این الگوها دریافت می کنید به معامله بپردازید.
انواع الگوهای هارمونیک پیشرفته
الگوهای هارمونیک که هر کدام از آنها در دو حالت نزولی و صعودی میتوانند تشکیل شوند به طور کلی بصورت زیر می باشند:
- الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
- الگوی هارمونیک پروانه
- الگوی هارمونیک خفاش
- الگوی هارمونیک ABC صعودی/ نزولی
- الگوی هارمونیک خرچنگ
- الگوی هارمونیک سایفر (Cypher)
- الگوی هارمونیک کوسه
- الگوی هارمونیک AB = CD
- الگوی هارمونیک سه حرکته (Three Drive)
در بین انواع الگوهای هارمونیک پرطرفدارترین و مهم ترین الگوهای هارمونیک پیشرفته در ۴ الگوی زیر تقسیم بندی می شوند و تصویر کلی آنها هم به صورت زیر می باشد:
- الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
- الگوی هارمونیک پروانه (butterfly)
- الگوی هارمونیک خفاش (bat)
- الگوی هارمونیک خرچنگ (crab)
آموزش الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
در الگوی گارتلی (Gartley) که یکی از مهم ترین الگوهای هارمونیک می باشد، الگوی صعودی (گاوی bullish) آن اکثرا در شروع روندها تشکیل میشود و نشان میدهد که به زودی امواج اصلاحی قیمت تمام خواهد شد و با افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D تشکیل می شود.
معامله گران و تحلیلگران توجه داشته باشند که ممکن است تمامی الگوها در پسزمینه و درون یک روند گستردهتر یا محدوده خنثی باشند.
دریافت سیگنال از الگوی گارتلی (Gartley) یکی از الگوهای هارمونیک پرکاربرد:
تحلیل الگوی گارتلی (Gartley) در الگوی صعودی و نزولی:
به تصویر زیر توجه کنید زمانی که قیمت از نقطه X تا نقطه A افزایش یابد سپس سهم تا نقطه B اصلاح شود، نقطه B سطح اصلاحی ۶۱.۸% موج A می باشد.
بعد از اصلاح، قیمت مجددا تا نقطه C و به اندازه خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی ۳۸.۲% تا ۸۸.۶% موج AB است.
پس از رشد قیمت، سهم دوباره به اندازه CD اصلاح می شود که امتداد نسبت ۱۲۷.۲% تا ۱۶۱.۸% از خط AB می باشد و نقطه D هم سطح اصلاحی ۷۸.۶% از XA به حساب می آید.
تحلیلگران ناحیه D را به عنوان ناحیه برگشتی احتمالی در نظر میگیرند و سیگنال خرید در این ناحیه دریافت میکنند و با بررسی بیشتر و با گرفتن تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت با خیال راحت اقدام به خرید میکنند.
برای الگوهای نزولی (خرسی BEARISH) معاملهگران ناحیه D ناحیه برگشتی احتمالی سهم و موقعیتی برای فروش میدانند و با بررسی بیشتر و با گرفتن تایید بازگشت روند و نشانههای افت قیمت اقدام به فروش سهم میکنند.
آموزش الگوی هارمونیک پروانه (butterfly)
به دلیل اینکه الگوهای پروانه دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X هستند متفاوتتر از گارتلی می باشند.
دریافت سیگنال از الگوی پروانه (butterfly) در تحلیل تکنیکال
به تصویر زیر توجه کنید در روند نزولی (bearish) زمانی که قیمت از نقطه X تا نقطه A کاهش می یابد، موج صعودی AB، همان موج اصلاحی ۷۸.۶% از خط XA می باشد. پس از آن همانطور که در تصویر مشاهده میکنید موج BC اصلاح ۳۸.۲% تا ۸۸.۶% از موج AB می باشد.
پس از موج BC، موج CD امتداد ۱۶۱.۸% تا ۲.۲۴ از AB خواهد بود و D در امتداد ۱۲۷% از موج XA قرار میگیرد.
معامله گران و تحلیل گران نقطهو ناحیه D را ناحیه احتمالی برگشت سهم و ناحیه فروش تلقی میکنند و با مشاهده و بررسی نشانههایی برای تایید کاهش قیمت اقدام به فروش سهم میکنند و حدضرر را هم مقداری بالاتر از نقطه ورود قرار میدهند.
توجه: به مثال بالا توجه کنید، ما در مثال ها اشاره کردیم که موج CD نسبت ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ از AB می باشد، معامله گرانی هم هستند که فقط به دنبال نسبت ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ می باشند و اهمیتی به سایر اعدادی که میان این دو نسبت هستند نمیدهند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
آموزش الگوی هارمونیک خفاش (BAT)
الگوی هارمونیک خفاش (BAT) از نظر شل ظاهری شبیه به الگوی گارتلی می باشد اما از نظر اندازه متفاوت از این الگو است.
دریافت سیگنال از الگوی هارمونیک خفاش (BAT) یکی از بهترین الگوهای هارمونیک
به تصویر زیر توجه کنید در الگوی صعودی خفاش سهم از X تا A افزایش قیمت داشته است و پس از رشد سهم وارد فاز اصلاحی میشود و تا نقطه B اصلاح میخورد که نسبت ۳۸.۲% از موج XA می باشد.
پس از اصلاح سهم مجددا افزایش می شود و موج BC نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از AB به حساب می آید و دوباره پس از این رشد سهم به اندازه CD که نسبت ۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ در امتداد AB است وارد فاز اصلاحی می شود.
معامله گران معمولا نقطه و ناحیه D را ناحیه برگشت سهم میدانند نقطه D نسبت ۰.۸۸۶ درصد اصلاحی موج XA می باشد و معامله گران با بررسی فاکتورهای دیگر و تایید نشانههای دیگری از افزایش قیمت در این ناحیه اقدام به خرید سهم می کنند و حدضرر را مقداری پایینتر از نقطه خرید قرار میدهند.
معامله گران برای الگوی خفاش در حالت نزولی (خرسی) ناحیه D را ناحیه برگشت سهم و موقعیت فروش میبینند و با بررسی و درنظر گرفتن فاکتورهای دیگر با تایید نشانه هایی از کاهش قیمت سهم اقدام به فروش سهم می کنند.
آموزش الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ یکی از دقیقترین الگوهای هارمونیک می باشد که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را نمایش میدهد. الگوی خرچنگ شبیه به الگوی پروانه می باشد اما تفاوت هایی در محاسبات آن وجود دارد.
دریافت سیگنال از الگوی خرچنگ (Crab) یکی از مهم ترین الگوهای هارمونیک
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید الگوی خرچنگ (Crab) در یک الگوی گاوی (صعودی)، به این صورت است که قیمت یک سهم وقتی از X تا A رشد میکند و سپس به اصلاح می رود و تا نقطه B اصلاح میشود که این نقطه با نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ از موج XA می باشد.
همچنین موج BC به اندازه ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB می باشد و CD نسبت ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ از موج AB است و نقطه D امتداد ۱.۶۱۸ موج XA می باشد و معامله گران نقطه C را نقطه برگشت احتمالی سهم تلقی میکنند و با بررسی فاکتورهای دیگر اقدام به خرید سهم میکنند و حد ضرر را مقداری پایینتر از نقطه ورود تعیین میکنند.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال دارایی مزایا و معایبی می باشند که این مزایا و معایب به شرح زیر می باشد:
۱- مزایای الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
- الگوهای هارمونیک تکرارشونده، ادامهدار و قابل اعتماد می باشد
- استفاده از دیگر ابزارها در کنار الگوهای هارمونیک امکان پذیر است
- الگوهای هارمونیک آینده سهم و نقاط توقف را بطور حرفهای پیش بینی میکند
- الگوهای هارمونیک با تمام بازههای زمانی و بازارهای مالی کار میکند
- الگوهای هارمونیک با حرکات سنگین بازار بورس کار میند و در مقیاس بزرگ قابل استفاده است.
- قوانین معامله در الگوهای هارمونیک با نسبتهای فیبوناچی استاندارد شدهاند
۲- معایب الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
- تشخیص طرحها و عقبنشینیها با استفاده از فیبوناچی دشوار است
- الگوهای هارمونیک پیچیده و فنی هستند و یادگیری آن کمی سخت است.
- احتمال تعیین دقیق ریسک و سود در الگوهای غیر متقارن بسیار پایین می باشد.
- فهم درست و تشخیص دقیق الگوهای هارمونیک مشکل است
زمان ورود و خروج در الگوهای هارمونیک
برای ورود و خرید سهم بهتر است از ترکیب فعالیتهای بازگشتی قیمت به همراه تغییر روند در نقاط بازگشتی استفاده کنیم، برایدر بهتر این موضوع به مثال زیر توجه فرمایید:
اکثر معاملات در ناحیه D سهم ایجاد می شود و بهتر است که در این نقطه اقدام به معامله کنید و زمانیکه روند در حال صعودی شدن بود اقدام به خرید و اگر روند در حال نزولی شدن بود اقدام به فروش سهم کنید.
اما توجه داشته باشید زمانی که از الگوهای هارمونیک سیگنال برای معامله کردن دریافت کردید سریعا به بررسی فاکتورهای دیگر مانند نوسانات کوچک، روندهای کلی ورودی به بازار و حجم بازار بپردازید.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
پیوت (pivot) در تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از اصلی ترین نکاتی که باید در تحلیل تکنیکال به آن دقت داشت، پیوت (pivot) یا همان نقطه چرخش قیمت است. در صورتی که یک معامله گر به این سطح از مهارت برسد، می تواند روند بازار را به خوبی تشخیص دهد. نقطه چرخش قیمت یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که می توان برای بررسی وضعیت گذشته قیمت استفاده کرد. به نقاط چرخش قیمت در نمودار، پیوت گفته می شود که به دو دسته تقسیم می شوند: پیوت ماژور و مینور. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاح، ادامه مطلب را با ما همراه باشید.
انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot)
نقطه چرخش قیمت زمانی اتفاق می افتد که نیروی تقاضا و یا عرضه بر دیگری غالب شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن که در یک نمودار انواع نقطه چرخش قیمت وجود دارد که هر یک در دسته بندی های زیر قرار دارد.
منظور از نقطه چرخش قیمت در نمودار، نقطه ای است که بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و بعد از تشکیل سقف یا کف، با روند نسبتا قوی در جهت مخالف حرکت می کند. بیشترین کاربردی که نقطه چرخش قیمتی دارد در روش های پرایس اکشن است. اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل یک کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط در جهت مخالف حرکت کند، یک pivot قیمتی یا همان نقطه بازگشت قیمت تشکیل می شود. تنها راه تشخیص این نوع نقاط چرخش قیمتی، از طریق چشم بوده و ابزار تحلیلی خاصی نمی خواهد.
این نوع از نقطه چرخش قیمت براساس داده های قیمتی و فرمول های ریاضی محاسبه می شود و تغییرات قیمتی در آن دخیل نیست. خروجی که این محاسبات به همراه دارد، چند عدد است که از آن به عنوان سطح حمایت و مقاومت آینده بازار استفاده می شود. اعتبار این نمودارها براساس دوره زمانی نمودار و داده های قیمتی است و در مدت زمان مشخصی معتبر بوده و با تشکیل کندل های جدید، تمام این سطوح بروزرسانی می شود. این نکته را در نظر داشته باشید که نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدت، کاربردی ندارند. پیوت های محاسباتی انواع مختلفی داشته که مهم ترین آن، پیوت پوینت و خطوط کاماریلا است. از جمله پیوت پوینت های معروف بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد.
انواع پیوت پوینت
Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
در صورتی که قیمت بالاتر از نقطه PP باشد، روند صعودی خواهد بود و باید براساس واکنش های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در صورتی که چنین موقعیتی اقدام به فروش می کنیم. در این فرمول R، همان سطوح مقاومتی و نقطه S، یا همان نواحی حمایتی نمودار است.
انواع خطوط کاماریلا
در محاسبه خطوط کاماریلا، ناحیه کلیدی همچون PP وجود ندارد اما به دلیل اینکه در محاسبه این خطوط، تعداد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده می تواند قدرت روند را مشخص کند و از این طریق می توان معاملات را به صورت دقیق انجام داد. در اصل زمانی که قیمت به سطوح 3 الی 4 برسد، در درجه اول نشان دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا است. البته این نکته را در نظر داشته باشید زمانی که قیمت به سطح 3 الی 4 برسد، روند از قدرت بالایی برخوردار بوده و تحرک قیمتی بالایی خواهد داشت.
توجه به این نکته ضروری است که محاسبه گرهای نقطه Pivot، شاخصهای پیشفرض در اکثر پلتفرمهای تحلیلی هستند و حتی اگر آنها را ندارید، میتوانید آنها را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی های معاملاتی، pivot ها به عنوان ابزار اصلی در کنار مواردی مانند خطوط روند، میانگین متحرک و غیره استفاده می شوند.
پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنا نباشید با نگاهی به نمودار قیمت، کف و سقفی که باعث حرکت شدید قیمت در جهت مخالف شده است کاملاً مشخص است. این نقطه بازگشت، محور اصلی نامیده می شود. این نکات بسیار ارزشمند هستند و تحلیلگران باید از این نقاط چرخش قیمت برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمت استفاده کنند.
پیوت مینور
همچنین نقاط چرخش قیمت دیگری نیز وجود دارد که در نهایت منجر به حرکت های اصلاحی کوچک یا یک روند خنثی می شود. پیوت های مینور در نمودارهای با دوره زمانی کوچک به وفور قابل مشاهده هستند زیرا نوسانات کاذب و متقاطع بیشتر در نمودارهای میان روزی رخ می دهد. از آنجا که نقاط بازگشتی مینور جزئی قدرت زیادی برای تغییر روند و ایجاد حرکات معنی دار قیمت ندارند. الگوهای قیمت و خطوط روند به دست آمده از آنها چندان معتبر نیستند. بنابراین، معامله گران باید به دوره های زمانی مناسب برای کاهش درصد خطای تحلیل مراجعه کنند.
روش تشخیص پیوت های مینور از ماژور
حال که با مفاهیم اساسی پیوت های ماژور و مینور آشنا شدید، حال سوال اصلی این است که چگونه این نقاط را از یکدیگر تشخیص دهیم. از آنجایی که نقاط چرخش قیمت کاملاً مبتنی بر قیمت هستند، تشخیص چشمی و مقایسه ذهنی سطوح براساس قدرت حرکتهای بعدی قیمت امکانپذیر خواهد بود. اما این نیاز به تجربه کافی در تحلیل تکنیکال دارد! به همین دلیل، یک روش ترکیبی توسعه داده شده است که شامل دو ابزار بازگشتی فیبوناچی و اندیکاتور مک دی است. حتی معامله گران متوسط و مبتدی نیز می توانند این سطوح را تشخیص دهند. در واقع، اگر سطوح کف یا سقف نمودار دارای این دو ویژگی باشد. به احتمال زیاد با یک pivot ماژور روبرو خواهیم شد. قانون کلی شامل موارد زیر است:
تغییر فاز مک دی در زمان تشکیل نقطه چرخش قیمت
اصلاح قیمت حداقل 38 درصد نسبت به موج قبلی
بیش از 38.2 اصلاح زمانی نسبت به حرکت قبلی
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور که توسط تحلیلگران استفاده می شود اندیکاتور MACD است که معمولاً یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرد و سپس بالاترین یا کمترین قیمت را در این زمینه به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرد.
مزایای تشخیص صحیح نقطه چرخش قیمت
خط روند صحیح را تشخیص داده و ترسیم کنید
حد ضررهای درست را تعیین کنید
احساسات بازار را بپذیرید و درگیر نشوید
فرار از سردرگمی
پیوت ماژور می تواند شامل مفاهیم قله و دره باشد و معمولاً نقطه عطف روند است. در یک پیوت ماژور، تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی وجود دارد که ممکن است به دلیل انتشار یک خبر، وقوع یک رویداد سیاسی یا اقتصادی یا برخورد قیمت با سطح حمایت و مقاومت. تمام قلهها و درههای نمودار که در آنها بازار به طور قابل توجهی تغییر کرده است، محورهای اصلی نامیده میشوند. در Pivot Major، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را برگرداند.
شناسایی صحیح مفهوم پیوت های مینور و ماژور چندین مزیت اساسی دارد که عبارتند از:
اگر سطوح ماژور به درستی شناسایی شوند، می توان از آن برای شناسایی دقیق روندهای اصلی بازار استفاده کرد.
پیوت های مینور نوسانات مقطعی و هیجان بازار هستند. اگر بتوانیم پیوت مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نمی شویم و در بازار حرکات احساسی انجام نمی دهیم. شناخت صحیح و درست پیوت ها، می تواند حد ضررهای ایمن و قدرتمندی را برای ما به همراه داشته باشد. در واقع انتخاب نسبت ضرر و زیان مناسب اولین قدم برای رسیدن به یک موقعیت منطقی و اصولی است. درک ماژورهای اصلی در بسیاری از تکنیک های معاملاتی از جمله تکنیک های کلاسیک، هارمونیک و موج می تواند بسیار مفید و موثر باشد. انتخاب صحیح ماژورها، معامله گر را از سردرگمی در بازار رها می کند.
دیدگاه شما