نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید


انواع استراتژی در بورس

انواع استراتژی در بورس

یکی مهم از مهم ترین فاکتور های هر معامله گرِ حرفه ای داشتنِ یکی از انواع استراتژی در بورس میباشد. فردی که دارای یک استراتژی و برنامه مشخص برای معاملات خود باشد کم تر دچار ضرر و زیان خواهد شد و همیشه از اشتباهات خود درس میگیرد و هر سری استراتژی خود را بهبود میبخشد در این مقاله میخواهیم به انواع استراتژِی و دیدگاه به بازار بورس نگاهی بیندازیم و هریک از آن ها را نقد و بررسی کنیم.

استراتژی صبر (بلند مدت)

یکی از مهم ترین انواع استراتژی ها در بورس استراتژی بلند مدت یا صبر است در این دیدگاه معامله گر ابتدا باید سهم مهم و مناسب برای این نمونه از استراتژی را انتخاب کرده و با توجه به بودجه خود سهم را بخرد. پیدا کردن سهم در این دیدگاه به شدت مهم است برای انتخاب سهم مناسب با این استراتژی معامله گر باید ابتدا شرکت مورد نظر را کاملا شناسایی کرده و گزارش های مالی آن شرکت را در بازه های 3 ماهه و یک ساله مطالعه کند و اگر شرکت از لحاظ بنیاد و قدرت مالی مناسب تشخیص داده شد باید خرید خود را انجام دهد. حداقل زمان برای این استراتژی در بورس 1 سال است. یعنی سهامدار بعد از حداقل یک سال به سهم باز میگردد و بازدهی سهم را مشاهده میکند و سپس دوباره شروع به بررسی هایی از قبیل ارزندگی، صورت های مالیاتی و مالی، سود دهی شرکت در فروش و دارایی های شرکت میکند. اگر سهامدار به این نتیجه رسید که همچنان این سهم برای نگهداری مناسب است میتواند آن را در سبد نگه دارد و اگر نتیجه خلاف این بود میتواند سهم خود را فروخته و آن را با سهم ارزنده دیگری جایگزین کند.

برای تحلیل صورت های مالی هر شرکت باید به سایت codal360.ir مراجعه کند و آن ها را بررسی نماید. (علم مورد نیاز در این استراتژی تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال است که در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت که معامله گر باید برای تشخیص ارزندگی سهم کامل به این علم تسلط داشته باشد) این استراتژی در بورس یکی از پر بازده ترین و کم ریسک ترین استراتژی ها است زیرا در اکثر مواقع دارایی سهامداران ذی نفع شرکت هایی با بنیاد قوی افزایش یافته است.

استراتژی میان مدت ( تکنیکال)

دیدگاه میان مدت یکی دیگر از انواع استراتژی در بورس است که در این روش، معامله گر یا سهامدار با توچه به چارت و نمودار و سابقه معاملاتی آن سهم را انتخاب میکند در این استراتژی باید حتما به علم تکنیکال ( علمی که در آن به مطالعه نمودار ها و سابقه معاملاتی نمودار سهم ها توجه میشود و بر پایه آن تصمیم گیری میشود ) مسلط باشد تا بتواند نقطه ورود و خروج به سهم را تعیین کند( در مقاله مجزا به تعیین نقاط ورود و خروج سهم خواهیم پرداخت) معامله گر قبل از ورود به سهم هدف قیمتی خود را مشخص میکند این هدف قسمتی است که احتمال میرود سهم در این ناحیه روندش از صعودی به نزولی تغیییر کند او پس از تعیین هدف حوالی همین رنج بعد از رسیدن به این ناحیه با سود از این معامله خارج میشود و به دنبال سهم هایی با پتانسیل رشد بالا میگردد.

سوال : اگر بعد از خرید، سهم دچار روند نزولی شد آیا باید برای رسیدن به سود صبوری کرد؟

با توجه به استراتژی میان مدتی سهم نباید از یک حد بیشتر نزول کند پس این استراتژی در بورس نیازمند تعیین حد ضرر (مقداری که سهامدار نباید بیش از آن در معامله ضرر کند ) است و پس از فعال شدن حد ضرر باید از آن خارج شود. راه های مشخص کردن حد ضرر مربوط به علم تکنیکال است و در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت.

[/vc_column_text][vc_single_image image=”1585″ img_size=”900*500″][vc_column_text]

استراتژی کوتاه مدت (نوسان گیری)

این استراتژی در بورس نیازمند مهارت بالایی علاوه بر علم تکنیکال است، منظور ما علم تابلو خوانی است در این دیدگاه و استراتژی در بورس معامله گر حد سود های خود را بسیار کم در نظر خواهد گرفت (بین 2 الی 20 درصد) و مدت زمان تقریبی 1 الی 5 روز. در حین این استراتژی معامله گر پس از مطالعه دقیق تابلو سهم و مشاهده ورود پول هوشمند (زمانی که قدرت خریدار نسبت به فروشنده بسیار زیاد باشد ) یا وجود قدرت خریداران به صورت قوی، متوجه می‌شود زمان خرید فرا رسیده است؛ او خرید را انجام می‌دهد و زمانی که به سود مد نظر خود که از پیش تعیین کرده برسد با سود اندک از معامله خارج میشود. در این روش، معامله گر باید هر روز معاملاتی برای کسب سود دست به معامله بزند که بتواند سود قابل توجهی در پایان دوره مالی خود بدست آورد. این استراتژی در بورس نیازمند وقت بیشتر نسبت به دو استراتژی قبل خواهد بود و قطعا ریسک بالاتر نیز دارد؛ با این استراتژی میتوانید به سود در زمان خیلی کم (حتی 1 ساعت ) برسید، اما نیازمند دانش بالاتر و همچنین تجربه بالاتری نسبت به دو روش قبل خواهید بود. در آینده به یادگیزی این مهارت‌ها خواهیم پرداخت.

سوال : در انواع استراتژی در بورس، کدام نوع بهتر است؟

[/vc_column_text][vc_column_text]برای تعیین استراتژی مناسب حتما باید روحیات خود، زمانی که میخواهید برای سرمایه گذاری صرف کنید ، ریسک پذیری خود، میزان سرمایه خود را بسنجید و سپس تصمیم گیری کنید زیرا هر یک از انواع استراتژی ها در بورس سود آور بوده و هریک طرفدارانی در بازار بورس دارد؛ اما پیشنهاد ما این است که با توجه به سطح دانش خود از بازار، هرچه دانش کمتری دارید، استراتژی‌های بلند‌مدت‌تر را انتخاب کنید.

یک نکته بسیار مهم در مورد معامله‌گری این است که هر شخص باید استراتژی خودش را داشته باشد، این یک حقیقت است که روش هیچ شخصی برای شخص دیگر مناسب نیست، برای پیدا کردن استراتژی مناسب خودتان باید کمی با تجربه‌تر نیز بشوید. ما در این سایت تمام تلاش خود را می‌کنیم تا شما هرچه سریع‌تر به این استراتژی دست پیدا کنید.[/vc_column_text][vc_column_text]

شاید برای شما هم مثل خیلی‌ها این سوال پیش بیاید که از کجا می‌توانم از انبوه انواع استراتژی در بورس ، یک استراتژی بخرم؟

اجازه دهید خیلی رک پاسخ شما را بدهیم: اولاً ‌‌انواع استراتژی در بورس که در بانک‌ها و موسسات و یا کارگزاری‌ها استفاده می‌شوند، اگر به صورت معاملات الگریتمی باشند، اصلاً قابل پیاده‌سازی با امکانات ما نیستند؛ اگر هم این استراتژی‌ها به شکل یک سری دستورالعمل باشند، مطمئن باشید با این قیمت‌‌های موجود همچین چیزی محال است و آن چیزی که موسوم به استراتژی فروخته می‌شود، منسوخ شده است و یا برای بازار امروز کارایی ندارد.

پس راه‌ حل چیست؟

پاسخ به این پرسش بسیار ساده است: شما باید استراتژی معاملاتی خودتان را بسازید.

حالا که جواب را می‌دانید شاید بپرسید چطور؟

در ادامه به نحوه ساخت استراتژی می‌پردازیم:

۱. تایم فریم معاملاتی خودتان را تعیین کنید

همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتیم، شما باید بدانید یک تریدر بلند‌مدت، میان‌مدت یا کوتاه‌مدت هستید و سپس برای باقی مراحل تصمیم بگیرید. در ابزار‌های معاملاتی موجود مثل پلتفرم معاملاتی کارگزاری‌ها، برای مثال ایزی تریدر در کارگزاری مفید.

انواع استراتژی در بورس

ابزاری بسیار ساده برای این منظور وجود دارد. در پلتفرم‌های معاملاتی از تایم فریم ۱ دقیقه تا ۱ ماهه وجود دارد، اما عرف در بازار ایران به این شکل است که معمولاً کسانی که تصمیم گرفته‌اند به صورت کوتاه‌مدت در بازار فعالیت کنند، تایم‌فریم ۱ ساعته تا ۱ روزه را انتخاب می کنند، افرادی که برای میان‌مدت برنامه ریخته‌اند، ۱ روزه و ۱ هفته و طبیعتاً اشخاص بلند‌مدتی تایم ۱ هفته یا ۱ ماهه را انتخاب می‌کنند. پس شما بعد از فهمیدن این موضوع که روانشناسی ذهنی شما با کدام بازه زمانی راحت‌تر است، باید بدانید در پلتفرم معاملاتی نیز در کدام فریم زمانی فعالیت کنید.

۲. انتخاب میزان ریسک مناسب برای شما

بعد از آن‌که شما متوجه شدید چه بازه زمانی برای شما مناسب است، حالا نوبت به انتخاب میزان ریسکی است که می‌توانید متحمل شوید. در بازار جهانی معمولاً ریسک نهایتاً ۲ درصد در هر معامله وجود دارد. در بازار داخلی به دلیل ماهیت آن، می‌توان تا ۱۰ درصد در هر معامله ریسک کرد. این بدین معنی است که اگر شما برای مثال ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید، در هر معامله نهایتاً ۱۰ میلیون می‌توانید ریسک کنید. دوستان من صحبت از ماکزیمم ریسک می‌کنم نه صحبت از درست بودن آن. حقیقت این است که به صورت علمی، شما در بازار داخلی نیز به همان شکل نهایتاً ۲ الی ۳ درصد ریسک انجام دهید، اما به دلیل نبود مفهوم لوریج در بازار، برای بدست آوردن سود بهتر، باید بیشتر ریسک کرد.

هرچند، این نکته را بدانید، تمام این ارقام بستگی به شخص شما دارند. شما باید قبل از داشتن استراتژی معاملاتی، برای خود یک استراتژی روانی تهیه کنید که در آینده به صورت مفصل درباره آن خواهم گفت.

۳. تشخیص روند کلی

شاید بتوان به جد گفت، تشخیص روند، مهمترین بخش از معامله‌گری باشد. اگر شما با هر شیوه تکنیکالی، قادر به تشخیص روند معاملاتی یک نماد خاص شوید، شک نکنید با همراه شدن به آن روند، سود خوبی بدست می‌آورید. پس به نظر من کسی که بتواند روند‌ها را به درستی تشخیص دهد، برنده است. پس به همین دلیل این بخش را جزئی از استراتژی معاملاتی قرار داده‌ایم. تشخیص روند می‌تواند با استفاده از ابزار‌های ساده تکنیکالی مثل اندیکاتورها باشد یا به شکلی کاراتر با استفاده از ابزار پرایس اکشن، این امر صورت بگیرد. پس اگر هنوز نمی‌توانید به درستی روند کلی قیمت برای بازه مرحله قبل، مثلاً میان مدت را تشخیص دهید، نیاز به آموزش و تمرین بیشتری دارید. بعد از یادگیری اصولی این موضوع، بعد از دو مرحله قبل، روند را تعیین می‌کنیم.

۴. تعیین نقاط ورود و خروج

این مرحله یکی از مهم‌ترین مراحل در ساخت استراتژی است. می‌توان گفت مشکل اصلی در شکست یک معامله بعد از مدیریت سرمایه و روانشناسی، این مرحله است. شما برای آنکه بتوانید سودی در معامله بدست آورید، قبل از هرچیز باید با هر علمی که بلدید، بتوانید نقاطی برای ورود خود پیدا کنید. شما می‌توانید از علم تکنیکال، سنتیمنتال یا در موارد نادر از فاندامنتال برای این منظور استفاده کنید. نکته بسیار مهم این است که باید یک روش ثابت برای نقاط ورود و خروج خود تعیین کنید تا در قالب یک استراتژی بگنجد. برای مثال، یک شخص ممکن است بگوید من با شکسته شدن نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید خط روند، وارد معامله می شوم. به شکل سنتی ممکن است شخصی بگوید هروقت افراد زیادی صحبت از یک سهم می‌کنند، من از آن خارج می‌شوم ( در بخش نظرات حدس خود را برای این موضوع بگویید). به هر حال شما بعد از تکمیل علم خود باید قادر باشید این نقاطی دقیق و بهینه برای ورود و خروج را با هر روشی که بلدید مشخص کنید.

۵. تعیین حد محافظ و حد سود در هر معامله

دوستان عزیز شاید گفتن این جمله از نگاه خیلی از افراد مبتدی درست نباشد اما این نکته را در نظر بگیرید که شما برای موفقیت در بازار باید برای خود یک سود تعیین شده و همچنین ضررتعیین‌شده در نظر بگیرید و بدون توجه به حرکات بعدی بازار، با بستن معامله خود، چه در ضرر و چه در سود در نقطه تعیین شده، از معامله خارج شوید. این موضوع می‌تواند به ۲ شکل صورت بگیرد:

۱. استفاده از ریسک به ریوارد (Risk/reward ratio)

استفاده از ریسک به ریوارد یک روش رایج برای تعیین مقدار ریسک است. شما می‌توانید با توجه به نمودار تکنیکال، یک نقطه را به عنوان ضرر برای خود تعیین کنید و به خود قول دهید اگر معامله به آن قسمت رسید، معاملات را می‌بندم (به دلیل نبود سفارش اتوماتیک در بورس ایران این امکان وجود ندارد پس باید به صورت دستی این کار را انجام دهید) و همچنین در قسمتی مشخص سود خود را ببندید، حالا شاید سوال شما این باشد که ریسک به ریوارد چیست؟

ریسک به ریوارد یک نسبت است، برای مثال ۱:۲ یا ۱:۳ و الی آخر، معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک در معامله (احتمال ضرر)، چند واحد احتمال سود در همان معامله وجود دارد؟ این نسبت را به صورت معمول، برای معاملات معمولی ۱:۲ به بالا در نظر می‌گیرندگ معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک شما باید ۲ برابر آن سود کنید. اجازه دهید یک مثال ملموس در بازار ایران بزنیم:

مقدرا ضرر

۲ برابر مقداری که انتظار ضرر داریم

شما مقداری سهم فملی خریداری کرده اید، به نمودار نگاه می‌کنید و متوجه می‌شوید تا کف قبلی حدود ۵ درصد اختلاف وجود دارد، پس شما حد ضرر خود را زیر آن فرض می‌کنید. تا اینجای کار شما ۱۰ درصد ضرر یا ریسک در این معامله دارید، معنی آن این است که اگر به هر دلیلی شما تشخیص درستی از روند نداشته‌ باشید و قیمت برگردد، شما باید در -۱۰ درصد معامله خود را به هر قیمتی شده ببندید(البته اگر صف فروش نباشد) حالا ما گفتیم این معامله ۱۰ درصد ریسک دارد، اما چند درصد را برای سود مد نظر قرار دهیم؟ ما فرض می‌کنیم ریسک به ریوارد ما ۱:۲ است، پس انتظار ۲۰ درصد مثبت در این سهم داریم. پس این یک روش برای تعیین ضرر یا سود بود.

۲.مدیریت پویا

روش دوم که کمی تخصصی تر است، روش مدیریت پویا در معاملات است. در این شیوه شما باید در هر مرحله، معاملات خود را تحت کنترل خود داشته باشید و به صورت کندل به کندل، معامله خود را کنترل نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید کنید. شما ممکن است برای خود تعیین کنید اگر قیمت از دو کندل قبلی پایین‌تر رفت، معامله خود را نقد می‌کنم و برعکس، تا وقتی در سود هستم و شرط قبلی رخ نداده، معامله را نگه می‌دارم. این روش نیز یک روش برای تعیین سود و ضرر به صورت پویا است اما به تجربه بیشتری نیاز دارد.

۶. گرفتن خطای استراتژی و مکتوب ساختن آن

باور کنید من اشخاص زیادی را دیده‌ام که بعد از سال‌ها تجربه در بازار و گزیدن پیاپی از یک سوراخ، هنوز به فکر رفع آن خطا یا ایراد نیستند. این دسته از معامله‌گران بار‌ها و بارها اشتباه خود را در ترید‌ها تکرار می‌کنند اما اصلاً از خود نمی‌پرسند ایراد کار کجاست. شما این کار را نکنید. شما در ابتدا باید و تاکید می‌کنم باید استراتزی خود را مکتوب کنید. علت مکتوب ساختن آن این است که بتوان بعد‌ها روی ایرادات آن کار کرد. بعد از رسیدن به یک نقطه ثبات در معاملات خود، تازه زمان آن می‌رسد که این استراتژی خود را که مکتوب کرده‌اید، اصلاح کرده و هر هفته یا هر ماه آن را بهبود دهید.

میانگین حجم ماه در بورس چیست؟

در مقالات قبل در رابطه با تابلوی معاملاتی صحبت کردیم. یکی از موارد حائز اهمیت برای خرید یک سهم به‌خصوص از دید تکنیکال بررسی حجم معاملات است. با استفاده از تابلوی معاملاتی هر سهم می‌توان از حجم معاملات روزانه و میانگین حجم ماه مطلع شد. با بررسی این موارد می‌توان از نقدشوندگی سهم و نقاط ورود و خروج مناسب آگاه شد. در ادامه بیشتر در رابطه با این موارد صحبت خواهیم کرد پس همراه تالاربورس باشید.

حجم معاملات سهام چه می‌گوید؟

به تابلو معاملاتی سهم زیر دقت کنید، اعداد با ما صحبت می‌کنند، اگر زبان آن‌ها را بلد باشیم.

حجم معاملات، نشان‌دهنده تعداد سهمی است که امروز (تا این لحظه) معامله شده. تعداد معاملات هم به ما می‌گوید چند معامله تا الان انجام شده است. دقت کنید که نگفتیم چند نفر معامله کرده‌اند زیرا ممکن است در یک روز ، یک فرد دو بار سفارش خرید بگذارد. بنابراین می‌گوییم چند معامله انجام شده است

میانگین حجم ماه

حجم معاملات - میانگین حجم ماه

در تابلو بالا که ساعتی قبل از اتمام زمان بازار گرفته شده، می‌بینیم که طی 748معامله، یک میلیون نهصد و پنج هزار سهم بین سهامداران با ارزشی معادل 6،806،300،000 تومان جابجا شده است.

افزایش حجم معاملات در روند صعودی نشانه خوبی برای آینده سهم است اما در روندهای نزولی افزایش حجم معاملات معمولا نشان‌دهنده خروج پول از سهم است. حجم معاملات به تنهایی اطلاعات خاصی در اختیار ما قرار نمی‌دهد، اما زمانی که با میانگین حجم ماه مقایسه شود، می‌تواند نقاط ورود و خروج به یک سهم را به ما نشان دهد. اما چگونه؟ در ادامه به بررسی این موضوع می‌پردازیم.

میانگین حجم ماه معاملات سهام چیست؟

میانگین حجم ماهِ یک سهم به ما می‌گوید که طی یک ماه گذشته (21 روز معاملاتی قبل از امروز)، روزانه به‌طور متوسط چقدر از این سهم معامله شده است.

فرمول محاسبه میانگین حجم ماه

فرمول محاسبه میانگین حجم ماه

دلایل اهمیت میانگین حجم ماه

میانگین حجم ماه برای سرمایه‌گذاران از چند جهت قابل اهمیت است:

نقدشوندگی سهام در بورس

میانگین حجم ماه به‌نوعی ما را از وضعیت نقدشوندگی سهم مطلع می‌کند. در تابلو بالا میانگین حجم ماه برابر با عدد 5,021,000 واحد است. حالا ممکن است در یک روز 6 میلیون سهم معامله شود و در روز دیگر 4 میلیون.

هرچه این مقدار بیشتر باشد نشان می‌دهد که قابلیت نقدشوندگی سهم بیشتر است. قابلیت نقدشوندگی به ما می‌گوید که اگر حجم بالایی از سهم را خریدیم، ممکن است هنگام فروش آن دچار مشکل شویم؟

این موضوع اهمیت بسیار زیادی برای سرمایه‌گذاران، به‌خصوص سبدگردان‌ها دارد. سهم‌هایی که نقدشوندگی پایینی دارند، معمولا جذابیت کمی برای سرمایه‌گذاران دارند‌.

تعیین نقاط ورود و خروج سهم

چه زمانی وارد یک سهم می‌شوید؟ بسیاری از افراد تنها به اندیکاتورهای موجود در تحلیل تکنیکال متکی هستند و زمانی که یک اندیکاتور سیگنال خرید می‌دهد به سرعت وارد سهم می‌شوند. این کار نه کاملا اشتباه است و نه صد در صد صحیح. در بعضی مواقع می‌بینیم که سیگنال یک اندیکاتور کمی بعد از صدور ، نقض (Fail) می‌شود. بررسی حجم معاملات در این شرایط می‌تواند ما را از خرید مطمئن کند. زمانی که صدور سیگنال خرید با افزایش حجم معاملات همراه باشد، می‌توان امید بیشتری به تغییر روند داشت. این موضوع زمانی که اندیکاتورها سیگنال خروج می‌دهند هم صادق است. اگر سیگنال خروج همراه با افزایش حجم معاملات باشد می‌توان با خیال راحت‌تری از سهم خارج شد.

در اصطلاح فنی می‌گویند «حجم، تحلیل را تایید می‌کند.»

در رابطه با حجم مشکوک معاملات در مقالات پیشین صحبت کردیم و گفتیم که روش‌های متفاوتی برای آگاهی از آن وجود دارد. در واقع حجم مشکوک به ما می‌گوید در این روز، چندین برابر سایر روزها (میانگین حجم ماه) در سهم معامله شده. بررسی کن ببین چه‌خبر است؟

ممکن است حجم زیادی از سهم تنها توسط چند مشتری حقیقی خریداری شده باشد، وقتی چند نفر حجم زیادی سهم خریداری می‌کنند، معمولا نشانه خوبی برای خرید سهم است. اما تنها بررسی حجم معاملات نمی‌تواند به ما بگوید که فلان سهم را بخر یا بفروش. تحلیل تکنیکال و بررسی تابلو سهم نیز می‌توانند در تعیین نقاط ورود و خروج مطمئن به ما کمک زیادی کنند.

کمک به آنالیز سطوح حمایتی و مقاومتی (پیش‌بینی روند آینده سهام)

از مباحث ابتدایی تحلیل تکنیکال سطوح حمایت و مقاومت هستند. سطوح حمایت معمولا از ریزش قیمتی سهم جلوگیری می‌کنند و سطوح مقاومت هم از بالا رفتن بیش از حد قیمت جلوگیری می‌کنند. معمولا حجم معاملات در این نواحی افزایش پیدا می‌کند.

اما این سطوح همیشه موفق نیستند. برای مثال اگر حجم معاملات در سطح حمایتی کم باشد، ممکن است این سطح از دست برود و سهم ریزش قیمتی بیشتری پیدا کند.

میانگین حجم ماه

حجم معاملات و سطوح مقاومت و حمایت

به تصویر بالا دقت کنید، به خط قرمز، که قیمت می‌تواند کمی بالاتر یا پایین‌تر از آن نوسان کند، سطح حمایتی می‌گوییم. به سطح قرمز هم ناحیه مقاومتی گفته می‌شود.

نمودار میله‌ای که زیر کندل‌های قیمتی کشیده شده، حجم معاملات در آن روز را نشان می‌دهد. اگر به شماره 1 دقت کنید، می‌بینید که سهم در ناحیه حمایتی(خط آبی)، بسیار بیشتر از میانگین حجم ماه معامله شده است و با یک کندل صعودی تغییر فاز داده و وارد روند صعودی شده.

در ادامه بعد از عبور کندل‌ها از ناحیه مقاومتی (از دست رفتن ناحیه مقاومتی-خط قرمز)، سهم با یک حجم نسبتا بیشتر از میانگین حجم ماه، بالای خط مقاومت تثبیت شده و مسیرش را ادامه داده است. بعد از شکست این مقاومت قیمت سهم به روند صعودی خود ادامه داده.

البته توجه داشته باشید که حجم معاملات به تنهایی نمی‌تواند فاکتور خوبی برای خرید یا فروش نیست و باید به سایر موارد نیز توجه کرد.

آموزش دیدن حجم معاملات در ره‌آورد

آوردن حجم معاملات در ره‌آورد کار بسیار ساده‌ای است.

  1. نماد مورد نظر را در ره‌آورد باز کنید.
  2. نمودار پیشرفته را باز کنید.
  3. گزینه indicators+ را انتخاب کنید.
  4. volume را انتخاب کنید.

تا اینجا با اهمیت مقایسه حجم معاملات روزانه با میانگین حجم ماه آشنا شدیم. اگر سوالی برایتان پیش آمد می‌توانید آن را با ما درمیان بگذارید.

تریگر چیست و چه کاربردی در پرایس اکشن دارد؟

تریگر چیست

در این مقاله می خواهیم به مفهوم تریگر که می تواند یک شمای کلی از نحوه معامله کردن و تغییرات قیمتی سهم را در اختیار تریدر بگذارد و نقاط مورد نظر برای ورود و یا خروج از آن سهم را برای ترید مشخص کند، اشاره کنیم. شما با شرکت در دوره‌ی آموزش آنلاین ارز دیجیتال یا آموزش پرایس اکشن حامی سرمایه تمامی مباحث حوزه تریدینگ، اما اگر فقط می‌خواهید بدانید که تریگر چیست، این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.

مفهوم تریگر در معامله‌گری چیست؟

تریگر در لغت به معنای” ماشه” می‌باشد و در اصطلاح به معنای نقاطی از اندیکاتورهای خاص یا تحلیل‌های تریدرها می‌باشد که در آن نقاط تریدر اقدام به ورود و خروج از یک سهم، جفت ارز و یا یک رمز ارز دیجیتال می‌نماید.

یک نکته مهم و قابل توجه این است که بعضی از تریدرها تریگر را فقط مختص به یک یا چند اندیکاتور خاص می‌دانند، اما باید بدانیم که تریگر وابسته به اندیکاتور خاصی نمی‌باشد و تمام اندیکاتورها بر اساس نحوه کارکرد خود می‌توانند برای ما نقاط ورود و یا خروج به سهم را مشخص کنند که این همان تریگر می باشد.

برای مثال می توانیم به اندیکاتور آر اس آی اشاره کنیم که، دارای خطوط مهمی در مقدار ۳۰، ۵۰ و ۷۰ می‌باشد؛ برای مثال عبور خط روند آر اس آی از خط ۵۰ می‌تواند نشانه این باشد که میزان و قدرت خریدارها از فروشنده‌ها پیشی گرفته و می‌تواند به‌عنوان تریگر و یا ماشه‌ای برای ورود به آن سهم عمل کند و یا شکستن خط حمایت ار ای سی به نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید سمت پایین در این اندیکاتور می‌تواند به عنوان یک تریگر برای خروج از آن سهم و یا ارز دیجیتال باشد.

پس به طور خلاصه می توانیم بگوییم که، تریگر به عنوان نشانه و یا مجموعه‌ای از نشانه‌ها برای تریدر می‌باشد که در محدوده‌های مشخصی از نمودار به آن وارد و یا از آن خارج می‌شود.

تریگر پرایس چیست

معرفی انواع تریگرهای ورود

همانطور که در موضوع قبلی در تعریف تریگر گفتیم، مختص به یک اندیکاتور خاص نیست و هر اندیکاتور با توجه به نحوه عملکرد آن می‌تواند در محدوده‌های مشخصی برای ما سیگنال خرید و فروش صادر کند که این سیگنال‌ها همان تریگر می‌باشد. برای مثال شکست خط 30 آر اس آی به سمت پایین می تواند یک تریگر برای فروش و یا شکست خط ۷۰ آر اس آی به سمت بالا می تواند یک تریگر برای خرید باشد.

در اندیکاتور مکدی هنگامی که خط سیگنال خط مکدی را به سمت بالا قطع کرد، می‌تواند نشانه خوبی برای ورود به سهم و برعکس زمانی که خط سیگنال خط مکدی را به سمت پایین قطع کرد، می‌تواند نشانه‌ای برای خروج از آن سهم باشد. البته ما نباید تریگرهای ورود و یا خروج از یک سهم را مختص به اندیکاتورها بدانیم. ورود خریدار های قوی به سهم، خرید حجم های بالا از یک سهم یا ارز در مدت زمان کوتاه، حرکات حقوقی‌ها و یا نهنگ‌ها در بازار ارزهای دیجیتال هر یک می‌تواند به عنوان یک تریگر برای معامله‌گر عمل کنند.

آیا تریگر صرفا مختص ورود به معامله است؟

یکی دیگر از برداشت‌های اشتباهی که بعضی از تریدرها نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید از مفهوم تریگر دارند این است که فکر می‌کنند که تریگر فقط سیگنال‌های خرید و ورود به سهم را برای ما بیان می‌کند اما همانطور که در دو مبحث قبل به آن اشاره کردیم علاوه بر زمان ورود به سهم می تواند زمان خروج از آن سهم را نیز برای ما مشخص کند.

به صورت خلاصه می‌توانیم بگوییم شما به عنوان یک تریدر با داشتن استراتژی‌های خاص خود باید نقاط مشخصی را به عنوان نقاط حمایتی برای خرید و نقاط مشخصی را به عنوان نقاط مقاومتی برای فروش یا به بیان دیگر نقاطی را برای ترگیرهای خرید و نقاطی را به عنوان تریگرهای فروش در استراتژی معاملاتی خود داشته باشیم.

در واقع در انتهای این مبحث ما به این نتیجه می‌رسیم که تریدرها برای ورود و خروج از سهم باید تریگرهای مشخصی برای خود داشته باشند. اگر بخواهیم چند تا از کارهایی را که به ما سیگنال خروج از یک سهم یا ارز دیجیتال را معرفی می‌کند، نام ببریم، می‌توانیم به شکسته شدن مکدی توسط خط سیگنال نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید به سمت پایین، شکسته شدن خط سی آر اس آی و یا الگوهای کندلی که می‌تواند نشان دهنده شروع ریزش قیمت یک سهم باشد اشاره کنیم.

تریگرهای مبتنی بر ابزار تکنیکالی مرسوم

امروزه بازار های مالی و ترید کردن در آنها با ابزارها و نمودارهای مختلف گره خورده است و معامله گران و تریدرها می‌توانند با استفاده از این نمودارها و اندیکاتورها زمان ورود و خروج سهم مورد نظر خود را پیدا کنند.

تریگرها و نقاط ورود و خروج بسته به تحلیل و استراتژی هر شخص برای معاملات خود متفاوت می‌باشد؛ به این معنا که ممکن است تریگری که شما برای ورود برای سهم خود در نظر گرفته‌اید ممکن است توسط تریدر دیگر به عنوان نقطه خروج در نظر گرفته شده باشد.

نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که اگر تریدر از چند تایم فریم زمانی برای معامله کردن و تحلیل کردن خود استفاده می‌کند باید تریگر خود را بر اساس تایم فریم کوچکتر انتخاب کند.

حال می‌خواهیم مثال‌هایی را برای تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزارهای مورد استفاده در بازار مالی بورس تهران بررسی کنیم.

تریگر پرایس اکشن

اندیکاتورها

یکی از مهم‌ترین و پرکاربردترین ابزارهای موجود در بازارهای مالی اندیکاتورها می باشند که تریدرها می توانند به عنوان قسمتی از تحلیل‌های استراتژیک معاملات خود از آنها استفاده کنند. همانطور که در نمودار زیر مشاهده می کنید نقطه مشخص شده با ثبت چند کندل نزولی و خروج پول شدید در سقف قیمتی می‌تواند به عنوان یک تریگر خروج برای ما باشد.

برای مثال در تصویر زیر اندیکاتور rsi یک سهم را مشاهده می‌کنید؛ می‌بینیم که این اندیکاتور پس از رسیدن به سطح مقاومتی ۷۰ دچار ریزش شده، به همین دلیل است که بسیاری از آنها می‌توانند از این سطح مقاومتی به عنوان یک تریگر برای خروج از سهم استفاده کنند.

rsi

پس از یک ریزش در سطح ۵۰ اندیکاتور rsi دوباره سهم با اقبال سهامداران روبرو شده و دچار یک افزایش قیمت شده است که این نیز به عنوان یک تریگر برای خریدن سهم برای معامله گران عمل می‌کند و پس از رشد سهم هنگامی که نمودار rsi به مقاومت ۷۰ رسیده است، دوباره سهم دچار ریزش قیمتی شده که این نیز می تواند دوباره به عنوان یک تریگر برای معامله گران عمل کند. این مثال نمونه‌ای را از کاربرد اندیکاتورها به عنوان تریگرهای خرید و فروش به ما نشان می‌دهد. البته باید توجه داشته باشیم که بسنده کردن به یک اندیکاتور و فقط استفاده کردن از آن نیز می‌تواند به ما ضرر بسیار زیادی وارد کند و مجموعه‌ای از ابزارها و اندیکاتورها نیاز است تا ما بتوانیم در تحلیل هایمان تحلیلی درست و بدون خطا را داشته باشیم.

پولبک

یکی از مهم‌ترین و در عین حال ساده‌ترین ابزارهایی که می‌توانیم برای خرید و فروش سهام به آن توجه کنیم، مسئله پولبک می باشد. در واقع در اصطلاح ساده پولبک به این معنی است که، یک سهم پس از شکستن مقاومت پیش روی خود به سطوح حمایتی قبل ریزش می‌کند و سپس در سطوح حمایتی که سهم با ورود حجم بالای پول و تعداد بسیار زیادی از معامله‌گران به خود روبرو می شود، دوباره روند صعودی خود را ادامه داده و این بار پس از رد کردن سطوح مقاومتی قبلی، که از آن به سطح حمایتی برگشته است می تواند روند صعودی خود را تا مقاومت بعدی به راحتی ادامه دهد و شما می توانید با استفاده از این مطلب به راحتی برای خود تریگر های ورود و خروج به سهم را مشخص کنید.

برای مثال در نمودار سهم زیر می‌توانیم مشاهده کنیم که سهم یکبار تا قیمت ۲۲ هزار ریال رشد داشت سپس دچار یک ریزش شده و بار بعدی که به حوالی همین قیمت رسیده، پس از رسیدن به سقف قیمتی دچار ریزش به حمایت قبلی خود شده است و در حمایت قبلی با ورود مقدار بالایی از پول و خریدارهای جدید دوباره روند صعودی خود را پی گرفته و پس از شکستن سقف قبلی روند صعودی خود را تا سقف بعدی ادامه داده است.

trg

به این روند بازگشت از یک سطح مقاومت به سطح حمایت قبلی و سپس ادامه دادن روند صعودی پولبک گفته می‌شود. که یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های معاملاتی در بازارهای ارز دیجیتال و بازار بورس می باشد و بسیاری از تریدرها پس از رسیدن به سطح حمایتی قبل از مقاومت شکسته نشده وارد سهم می‌شوند و از روند صعودی پولبک استفاده می‌کنند.

البته باید توجه داشته باشیم که پولبک را نمی‌شود به عنوان یک روند ثابت و قطعی در نظر گرفت؛ بلکه زمان‌های زیادی بوده است که این اتفاق رخ داده که یک سهم پس از رسیدن سطح حمایتی قبلی به دلیل عدم ورود پول و اقبال سهام داران نسبت به آن سطح حمایتی خود را از دست داده است و تا حمایت‌های پایین‌تر نیز نزول کرده پس همواره در این استراتژی معاملاتی باید از اندیکاتورها و ابزارهای دیگر نیز استفاده کنیم تا بتوانید تصمیم قاطع و درست را بگیریم.

حال در این قسمت می‌خواهیم به یک روش اشاره کنیم که کاملاً روش پولبک را نقض می‌کند. باید بدانیم که پولبک بعد از هر مقاومت امری قطعی و دائمی نمی‌باشد. در واقع راحت تر می توانیم بگوییم که ممکن است یک ساعت پس از شکست مقاومت پیشروی خود با قدرت به روند صعودی خود ادامه دهد و پولبک نکند.

روش شکست یکی از متدهای مورد استفاده بسیاری از تریدرها می باشد. این افراد پس از شکستن مقاومت‌ها وارد سهم شده و با روند صعودی که از آن به وجود می آید همراه می شوند و منتظر بازگشت و پولبک قیمتی نمی‌مانند.

trggger

کندل استیک

کندل استیک می‌تواند به عنوان یکی دیگر از قله‌های مهم برای ورود یا خروج از سهم برای ما عمل کند. به بیان ساده‌تر الگوی قیمت همان الگوی موجود در داخل کندل‌های یک سهم می باشد و شما باید بتوانید با کندل شناسی مناسب روند بعدی سهم را تشخیص دهید.

برای مثال الگوی سقف دوقلو در بسیاری از سهم‌ها می تواند برای ما به عنوان یک تریگر خروج مطرح شود. در این الگو پس از رسیدن به یک سقف قیمتی دچار یک ریزش و برای بار بعدی یک روند صعودی در سهم رخ می‌دهد و در قیمت مشابه سقف قیمتی قبلی، که از آن برداشت صورت گرفته، سهم دوباره از خریداران و پول خالی می‌شود و دچار یک ریزش شدید می‌شوند و شما اگر کندل شناسی و الگوی سقف دوقلو را بلد باشید، می‌توانید سهم خود را در سقف فروخته و دچار ضرر نشوید.

مزایای استفاده از تریگر

با توجه به مطالبی که تاکنون گفته شد به راحتی می‌توانیم مزایای استفاده از تریگر را نام ببرید. هر تریدر باید در استراتژی معاملاتی خود نقاطی را به عنوان نقاط ورود و خروج خود مشخص کند. که مشخص کردن این تریگرها باعث کم کردن ریسک انجام معاملات، افزایش میزان سوددهی و معین کردن خط روند یک سهم برای ترید می‌شود.

در واقع استفاده از تریگرها یک راه کلی را برای روند معاملاتی فرد در اختیار او قرار می‌دهد و باعث می‌شود که فرد روند معاملاتی و استراتژی مشخص خود را به آسانی طراحی کند. در آخر به عنوان یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی که استفاده از تریگر در اختیار تریدر قرار می دهد، می توانیم به ایجاد قدرت تصمیم گیری در مدت زمان کوتاه برای فرد اشاره کنیم.

trigger چیست

معایب استفاده از تریگر

اما در کنار تمام مزایای ذکر شده برای استفاده از تریگر ها ما از متن مقاله متوجه می شویم که تریگر ها همیشه صادق نیستند و ممکن است همواره اشتباهاتی در تحلیل های ما بر اساس تریگر ها اتفاق بیفتد و در واقع همین اشتباهات احتمالی و نبود اطمینان صددرصد در استفاده از سیگنال ها باعث شده است که این روش، روشی کاملاً بی نقص و بی عیب نباشد.

تریگر پرایس اکشن

پرایس اکشن در واقع روشی از تحلیل می‌باشد که تریدر بدون استفاده از اندیکاتور و فقط بر اساس شاخص های قیمتی و تغییرات قیمت یک سهم اقدام به معامله کردن در آن می نماید با استفاده از این استراتژی برای پیش بینی کردن روند بازار و سهم استفاده می‌کند در واقع به زبان ساده تر می توانیم بگوییم که پرایس اکشن تجزیه و تحلیل حرکت قیمت یک سهم را در طول مدت زمان مشخص برای ما نشان می‌دهد که، برای انواع تحلیل و تجزیه های خرد و کلان می توانیم از آن استفاده کنیم.

برای این‌که پرایس اکشن را یاد بگیرید، پیشنهاد ما شرکت در دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن است که این سبک را به‌طور عملی به شما آموزش خواهد داد.

نتیجه گیری

در انتها به صورت خلاصه می توانیم بگوییم که تریگرها در واقع نقاطی می باشد که کاربران برای تشخیص نقاط ورود و خروج از آن استفاده می‌کنند که می‌تواند یک دید کلی نسبت به سهم و کاری که تریدر می خواهد انجام دهد به او بدهد استفاده از این روش می‌تواند به تریدر در تصمیم‌گیری‌های خود کمک کند همچنین می‌تواند روند سهم را برای ما مشخص کند و پتانسیل سود دهی بالایی را برای فرد ایجاد کند اما باید بدانیم که استفاده از تریگر همانند تمام روش های مورد استفاده در بازارهای معاملاتی یک روش کاملا مطمئن و بدون خطا نمی‌باشد و همواره باید مراقب و مواظب خطاهای احتمالی در استفاده از این روش باشیم.

چگونه استراتژی معاملاتی خوب داشته باشیم

چگونه استراتژی معاملاتی خوب داشته باشیم

به گزارش سرمایه نگر ، هر کسب و کاری نیازمند برنامه‌ریزی است و برای موفقیت در آن باید هدفگذاری کرد. برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام، سهامداران باید استراتژی معاملاتی خود با بچینند تا بتوانند به موفقیت بیشتر دست یابند و معاملاتی سودآور انجام دهند.

طراحی استراتژی معاملاتی کار آسانی نیست و نیازمند شناخت کامل بازار و قدرت تحلیل بالا است. حال سوال این است که چگونه استراتژی معاملاتی خود را بسازیم؟

هر شخصی می‌تواند سیستم معاملاتی خاص خود را داشته باشد و لزومی ندارد همه از یک روش پیروی کنند. نداشتن یک سیستم معاملاتی همانند این است کسی که شنا کردن بلد نیست، در آب عمیق شیرجه بزند! بنابراین، در بازارهای مالی برای این که بتوانیم دارایی خود را حفظ کنیم و به دور از هیجانات بازار، بر میزان آن بیافزاییم، نیازمند یک استراتژی معاملاتی صحیح و مدون هستیم.

طراحی و ساخت یک سیستم معاملاتی مراحل مختلفی دارد؛

گام اول: برای معاملات خود بازه زمانی انتخاب کنید

اولین مرحله در طراحی یک سیستم معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. برخی از معامله‌گران بازه‌ زمانی کوتاه مدت را انتخاب می‌کنند و برخی دیگر با دید میان مدت یا بلند مدت در بازار فعالیت می‌کنند. پس اولین قدم انتخاب بازه زمانی مناسب با توجه به دیدگاه انتخابی سرمایه‌گذار است.

گام دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید

تشخیص شروع یک روند صعودی یا نزولی کار آسانی است و صرفا با ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال قادر به تشخیص درست آن نیستیم. این امر بیش از هر چیز از تجربه سهامدار نشات می‌گیرد و بهتر است روند غالب در بازار را تشحیص دهیم. به عبارتی، در روند صعودی شاهد سقف‌ها و کف‌های بالاتر و در روند نزولی شاهد سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر هستیم.

البته در شروع روند ممکن است شاهد افزایش قیمت باشیم اما؛ با تایید روند، سرمایه‌گذار می‌تواند با خیال راحت‌تری به خرید سهام اقدام کند و اطمینان بیشتری در خصوص آینده قیمت سهم داشته باشد.

گام سوم: نسبت ریسک به بازدهی خود را تعیین کنید

همان‌طور که در گزارش قبلی اشاره شد، هر سرمایه‌گذار باید حد سود و حد زیان برای معاملات خود تعیین کند. در بحث طراحی سیستم‌های معاملاتی نیز باید تعیین کنیم که در یک معامله حاضر هستیم چه میزان ریسک را قبول کنیم؟!

حال تعیین مقدار ریسک یا باید بر مبنای درصدی از حجم کل سرمایه‌گذاری یا بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R باشد. به عبارت دیگر با تعیین میزان ریسک، سرمایه‌گذار باید با رسیدن به حد ضرر، تصمیم درست را اتخاذ کند.

گام چهارم: مقدار سرمایه در نظر گرفته شده برای خرید سهم را تعیین کنید

در این مرحله باید تعیین کنیم که حاضریم چه میزان از سرمایه خود را برای خرید سهم اختصاص دهیم و اینکه قرار است خرید یکجا باشد یا به صورت پله‌ای.

نکته مهم در خرید پله‌ای در نظر گرفتن پتانسیل‌ سهم است؛ چون در این نوع خرید، حس زیان‌گریزی موجود در سرمایه‌گذار برای شناسایی زیان با رسیدن سهم به حد ضرر، موجب خریدهای مجدد با هدف کاهش میانگین قیمت خرید می‌شود؛ در صورتی که ممکن است سهم مورد نظر، اصلا سهم مناسبی نبوده و سرمایه‌گذار هم حساسیت بی‌مورد داشته باشد.

گام پنجم: نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید

بعد از اینکه چهار مرحله ذکر شده را انجام دادید، باید محدوده مناسب برای ورود به سهم را بشناسیم. اغلب سهامداران نقاط ورود به سهم را با ابزارهای تکنیکالی تعیین می‌کنند. البته باید در کنار این ابزار، روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشنده‌ها را در نظر بگیرد و اینجاست که سرمایه‌گذار قادر به تشخیص یک نقطه بهینه برای خرید سهم است.

باید توجه داشت که با رسیدن سهم به محدوده‌های مقاومتی، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت است و آیا با یک خرید قوی در سهم مواجه هستیم و یا با یک فروش قوی و سپس تصمیم درست را اتخاذ کنیم.

گام ششم: از سیستم معاملاتی استفاده کنید

مرحله آخر، آزمون استراتژی معاملاتی است. این مرحله، اجرای گام به گام مراحل تدوین شده در سیستم معاملاتی است و هیچ وقت سعی نکنید اصول خود را زیر پا بگذارید. ایردادهای سیستم معاملاتی در طول زمان و با تکرار انجام آن، مشخص می‌شود و با بهینه کردن سیستم، میزان کارایی آن افزایش می‌یابد.

کلام آخر

طراحی یک سیستم معاملاتی مطلوب در بورس باید برای هر سرمایه‌گذاری به عنوان یک اولویت مهم و اساسی مدنظر قرار گیرد چرا که یک سیستم معاملاتی درست و بهینه می‌تواند به عنوان چراغ راه سرمایه‌گذار عمل کرده و سرمایه‌گذار نیزبه راحتی قادر به تشخیص موقعیت‌های مختلف در خرید و فروش سهام و اتخاذ استراتژی مربوط به آن موقعیت در بازار سرمایه خواهد بود.

آموزش ابزارها و سطوح فیبوناچی

منظور از فیبوناچی در بازارهای مالی و بورس خطوط حمایت و مقاومت می باشد این خطوط بر اساس ریشه طلایی اعداد فیبوناچی بوجود می آید و بواسطه آن می توان روند قیمت یک سهم در آینده را پیش بینی کرد.

آموزش ابزارها و سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال (Fibonacci)

سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین روش ها برای تحلیل بازارهای مالی و بورس می باشد. خیلی از تحلیل گران تکنیکال با استفاده از سطوح فیبوناچی تریدهای خود را انجام می دهند و به سودهای بسیار بالایی می رسند.

سطوح فیبوناچی نسبت هایی هستند که با این اعداد می توان نقاط ورود به سهم و حتی نقاط خروج از سهم را مشخص کرد و بر اساس این سطوح معاملات را برنامه ریزی نمود. فیبوناچی در زمان خود یکی از ریاضیدان برجسته جهان غرب بود. اعداد و نسبت های فیبوناچی یکی از ابزارهای بسیار کاربردی در تحلیل تکنیکال می باشند که توسط این ریاضیدان ایتالیایی بوجود آمدند.

البته نسبت های فیبوناچی الهام گرفته از طبیعت هستند و به مرور زمان معامله گران در بازارهای مالی متوجه شدند که نسبت های فیبوناچی در بازارهای مالی کاربرد دارند. با استفاده از نسبت های فیبوناچی می توان نقاط ورود و خروج سهم را به دست آورد و سرمایه گذاری در بورس را با اطمینان انجام داد.

خرید و فروش بر پایه سطوح فیبوناچی :

سطوح فیبوناچی یکی از ابزارهای بسیار قدرتمند در تحلیل تکنیکال است.خیلی از معامله گران بر اساس سطوح فیبوناچی خرید و فروش های خود را انجام می دهند و برخی دیگر سطوح فیبوناچی را با نمودار های شمعی و اندیکاتور ها ترکیب می کنند. برای استفاده از ابزار فیبوناچی و تحلیل تکنیکال با این روش می بایست حداکثر و حداقل قیمت سهم در مدت چند روز و یا چند هفته را بررسی کرد.برای این کار باید ابزار فیبوناچی بر روی پلتفرم معاملاتی در مدت مورد نظر فعال شود.

فیبوناچی چه کمکی به معامله گران در بورس می کند؟

منظور از فیبوناچی در بازارهای مالی و بورس خطوط حمایت و مقاومت می باشد.قیمت سهم در بین این سطوح حمایتی و مقاومتی در حرکت است.این خطوط بر اساس ریشه طلایی اعداد فیبوناچی بوجود می آید و بواسطه آن می توان روند قیمت یک سهم در آینده را پیش بینی کرد.

دلایل محبوبیت استفاده از نسبت های فیبوناچی :

با استفاده از سطوح فیبوناچی می توان نقاط حمایت و مقاومت سهم را شناسایی کرد.

کار با استفاده از سطوح اصلاحی فیبوناچی بسیار راحت است و تحلیل گران تکنیکال به سادگی می توانند از این ابزار کاربردی استفاده کنند.

در صورت استفاده صحیح از سطوح فیبوناچی می توان سودهای مستمر و پیاپی در بازار کسب نمود.

مهمترین نسبت های فیبوناچی که توسط تحلیل گران تکنیکال استفاده می شود:

این سه سطح در بورس و بازارهای مالی کاربرد فراوان دارد و تحلیل گران تکنیکال برای ورود و خروج از این نسبت ها استفاده زیادی می کنند.

فیبوناچی دارای ابزارهای بسیار زیادی می باشد ولی سه مورد آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است:

۱- ابزار فیبوناچی اصلاحی (Retracement)

۲- ابزار فیبوناچی اکستنشن یا گسترشی (Extension)

۳- ابزار فیبوناچی پروجکشن یا بازتاب دهنده (Projection)

ابزار فیبوناچی اصلاحی (retracement):

مهمترین ابزار و کاربردی ترین ابزار فیبوناچی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد ابزار فیبوناچی اصلاحی است.

با استفاده درست از فیبوناچی اصلاحی می توان سطوح احتمالی حمایت، در برگشت یک حرکت اصلاحی را پیش بینی کرد.

فیبوناچی اصلاحی دارای چندین سطوح می باشد و همه این اعداد زیر ۱۰۰ هستند.

تحلیل گران تکنیکال سطوح فیبوناچی را درصدهای داخلی می نامند.

این درصدها عبارت است از:

این درصدها از مهمترین سطوح در فیبوناچی اصلاحی هستند.

در بین درصدهای ذکر شده سطوح ۶۱٫۸ که به درصد طلایی معروف است از اهمیت ویژه ای برای تحلیل گران تکنیکال برخوردار است.

جالب است بدانید بیشتر حرکات نزولی و اصلاحی سهم در سطح ۶۱٫۸ به پایان می رسند.

نکته بسیار مهم دیگری که درباره سطوح اصلاحی باید بدانید این است که سطح ۵۰ از سطوح اعداد فیبوناچی نمی باشد.

بسیاری از معامله گران عقیده دارند که هرگاه قیمت سهم به سطح ۵۰% می رسد سهم واکنش های خیلی خوبی از خود نشان می دهد.

به همین دلیل است که درصد ۵۰ جزو سطوح فیبوناچی اصلاحی نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید قرار داده شده است.

باید توجه داشته باشید که فیبوناچی اصلاحی بهتر است بر روی موج اصلی ترسیم شود.

در پلتفرم متاتریدر از مسیر Insert و سپس Fibonacci و retracement می توانید به ابزار فیبوناچی اصلاحی دسترسی داشته باشید.

در تصویر زیر نقطه شروع فیبوناچی اصلاحی از پایین به بالا ترسیم شده است

آموزش ابزارها و سطوح فیبوناچی

در تصویر زیر نقطه شروع فیبوناچی اصلاحی از بالا به پایین ترسیم شده است.

آموزش ابزارها و سطوح فیبوناچی

فیبوناچی اکستنشن یا گسترشی (Extension):

فیبوناچی گسترشی یا Fibonacci Extension ابزاری است که برای تعیین اهداف قیمتی در یک سهم مورد استفاده قرار می گیرد.

البته خیلی از معامله گران از Fibonacci Extension برای بدست آوردن نقاط ورود به سهم استفاده می کنند و برای این کار از فیبوناچی پروجکشن به صورت ترکیبی استفاده می کنند.

فیبوناچی اکستنشن اعداد بالاتر از ۱۰۰% را در بر می گیرد. اعداد فیبوناچی اکستنشن عبارت است از:

نکات مهم در مورد سطوح فیبوناچی اکستنشن:

از بین نسبت های ذکر شده تحلیل گران تکنیکال از سطوح ۱۲۷٫۲ و ۱۶۱٫۸ به دلیل نزدیکی قیمت و قابل دسترس بودن بیشتر استفاده می کنند.

البته سطوح ۲۶۱٫۸ و ۴۲۳٫۶ برای اهداف دورتر مورد استفاده قرار می گیرد که کاربرد کمتری نسبت به سطوح قبلی دارد.

برای اینکه بتوان فیبوناچی اکستنشن را ترسیم نمود از ابزاری به نام فیبوناچی استفاده می شود.

ابزار فیبوناچی در بیشتر پلتفرم های تحلیلی وجود دارد و در پلتفرم متاتریدر از مسیر Insert و سپس Fibonacci و retracement می توانید به ابزار فیبوناچی اکستنشن دسترسی داشته باشید.

فیبوناچی اکستنشن بهتر است بر روی موج اصلاحی ترسیم شود تا اهداف موج اصلی به دست بیاید.

در تصویر زیر فیبوناچی اکستنشن با موج صعودی ترسیم شده است.

آموزش ابزارها و سطوح فیبوناچی

در تصویر زیر فیبوناچی اکستنشن با موج نزولی ترسیم شده است.

آموزش ابزارها و سطوح فیبوناچی

فیبوناچی اصلاحی (retracement) و فیبوناچی گسترشی (extension) چه تفاوتی با هم دارند؟

سطوح اصلاحی فیبوناچی، بیانگر سطوح کمتر از ۱۰۰ درصد موج قیمتی سهم را نشان می دهد.

سطوح گسترش، نقاط بالاتر از ۱۰۰ درصد را نمایش می دهد.

همانطور که قبلا گفته شده سطوح فیبوناچی در بورس و بازارهای مالی به عنوان سطوح حمایت و مقاومت سهم مورد استفاده قرار می گیرد.

با استفاده از این نقاط می توان هدف قیمتی یک سهم را پیش بینی نمود.

فیبوناچی پروجکشن یا بازتاب دهنده (projection):

تحلیل گران تکنیکال از فیبوناچی پروجکشن برای بدست آوردن اهداف قیمتی در یک سهم استفاده می کنند.

همچنین فیبوناچی پروجکشن برای پیدا کردن نقاط ورود به سهم نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

در فیبوناچی پروجکشن از سه نقطه برای ترسیم کردن سطوح استفاده می شود.

ابزار فیبوناچی پروجکشن دارای دو سطح ۱۰۰ و ۱۶۱٫۸ است.

سطح ۱۰۰% در فیبوناچی پروجکشن برای حرکات متقارن استفاده می شود و برای همین دارای اهمیت زیادی است.

در خیلی از موارد با رسیدن قیمت سهم به سطح ۱۶۱٫۸ شاهد واکنش های خوبی از سهم خواهیم بود.

در پلتفرم متاتریدر از مسیر Insert و سپس Fibonacci و Expansion می توانید به ابزار فیبوناچی پروجکشن دسترسی داشته باشید.

چگونه فیبوناچی پروجکشن را ترسیم کنیم؟

برای ترسیم کردن فیبوناچی پروجکشن سه نقطه مورد نیاز می باشد:

این سه نقطه با حروف B ، A و C نشان داده می شوند.

برای ترسیم نقاط B ، A و C باید به گونه ای باشند که نقطه C بخشی از حرکت A تا B را اصلاح کرده باشد و تنها در این وضعیت است که می توان فیبوناچی پروجکشن (projection) را به درستی ترسیم نمود.

در تصویر زیر فیبوناچی پروجکشن با موج صعودی ترسیم شده است.

آموزش ابزارها و سطوح فیبوناچی

در تصویر زیر فیبوناچی پروجکشن با موج نزولی ترسیم شده است.

آموزش ابزارها و سطوح فیبوناچی

نحوه رسم فیبوناچی اصلاحی

برای تشخیص روند قیمت سهم ابتدا باید ابزار فیبوناچی اصلاحی را در برنامه تحلیلی انتخاب کرد.

سپس از ابتدای حرکت قیمت سهم یعنی از قیمت ۲۰۰۰ ریال تا انتهای حرکت یعنی قیمت ۲۵۰۰ ریال را با کمک ابزار فیبوناچی اصلاحی ترسیم کرد.

زمانی که قیمت به سطح ۶۱٫۸% می رسد می بایست سهم واکنش نشان داده و شاهد رشد سهم باشیم.

نکته بسیار مهم برای افرادی که از ابزارهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال استفاده می کنند این است که در زمان ترسیم فیبوناچی اصلاحی دقت زیادی داشته باشید و فیبوناچی را به شکل معکوس ترسیم نکنید.

برای اینکه فیبوناچی را به صورت معکوس ترسیم نکنید این اصل را به یاد داشته باشید:

هرگاه یک حرکت صعودی در سهم داشته باشیم و قیمت سهم یک حرکت اصلاحی نزولی را تجربه می کند، فیبوناچی اصلاحی باید از ابتدا تا انتهای حرکت صعودی یعنی از پایین به بالا ترسیم شود. با این تعریف هرگاه یک حرکت نزولی در سهم داشته باشیم و قیمت سهم یک حرکت اصلاحی صعودی را تجربه می کند فیبوناچی اصلاحی باید از ابتدا تا انتهای حرکت نزولی یعنی از نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید بالا به پایین ترسیم شود.

با یادگیری اصول بالا دیگر نگران اشتباه ترسیم کردن فیبوناچی نباشید.

بعد از رسیدن قیمت به سطوح فیبوناچی می توان با قاطعیت سهمی را خرید و فروش کرد؟

در تحلیل تکنیکال باید توجه داشت که رسیدن قیمت سهم به هر کدام از سطوح فیبوناچی دلیلی بر رشد و یا افت سهم نمی باشد و امکان دارد این سطوح شکسته شوند به عنوان مثال در خیلی از موارد سطوح ۲۳٫۶ و ۳۸٫۲ نمی توانند حمایت خوبی از سهم داشته باشند. پس در صورتی که با یک اصلاح کلی مواجه باشیم این سطوح به راحتی شکسه خواهند شد. ولی سطوح ۵۰ و ۶۱٫۸ در خیلی از موارد حمایت خوبی از سهم نشان می دهند و در تحلیل های تکنیکالی بیشتر می شود به این سطوح اعتماد کرد. در هر صورت با تحلیل های خود در صورتیکه قیمت به سطوح ۵۰ و ۶۱٫۸ رسید حتما باید یک سیگنال تکنیکالی و کمک کننده داشته باشیم تا بتوانیم با قاطعیت بیشتری خرید خود را انجام دهیم.

پس نکته مهم دیگر این است که برای اطمینان از خرید بهتر است از یک سیگنال کمک کننده استفاده شود.

سیگنال های کمک کننده در سطوح فیبوناچی:

۱- استفاده از الگوهای کندل استیک:

استفاده از الگوهای شمعی ژاپنی در تحلیل تکنیکال و در نزدیکی سطوح فیبوناچی بسیار معتبر می باشند.

نمودار های شمعی ژاپنی برای هشدار در پایان بازگشت هم بسیار کاربردی هستند.

به عنوان مثال زمانی که قیمت سهم از سطوح پایین به سطح ۶۱٫۸ رسید و در این حالت اگر بخواهیم برای فروش اقدام کنیم در ابتدا کمی صبر می کنیم تا الگوی کندل استیک Pinbar مشاهده شود و بعد از آن می توان نسبت به فروش اقدام کرد.

همینطور الگوی کندل استیک Bearish Engulfing نیز می تواند برای فروش مورد توجه قرار گیرد.

با استفاده از این الگوها علاوه بر استفاده از سطوح فیبوناچی از یک سیگنال کندلی بهره برده ایم.

این روش کمک می کند تا بدون دلیل خاصی خرید و فروش انجام ندهیم.

۲- استفاده از سطوح حمایت و مقاومت و همچنین تبدیل نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید سطوح فیبوناچی:

اعتبار این روش تحلیل تکنیکالی نسبت به الگوهای کندلی خیلی بیشتر است چون از یک الگوی قیمتی قوی بهره میبریم.

به عنوان مثال در فیبوناچی اصلاحی هرگاه قیمت به سطح ۶۱٫۸% رسیده باشد و در گذشته هم یک سطح حمایتی ۶۱٫۸% داشته باشیم و این سطح در گذشته شکسته شده باشد باید دقت نمود که این سطح حمایت پس از اینکه شکسته شد تبدیل به مقاومت شده است. پس جالب است که ما در اینجا همزمان یک سطح فیبوناچی در ۶۱٫۸% و نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید یک ناحیه تبدیل سطح در گذشته داریم و با دیدن این سطوح با اطمینان خیلی بیشتری می توان نسبت به فروش اقدام کرد.

این روش یکی از اصول مهمی است که هر تحلیل گر تکنیکالی باید از آن پیروی کند.

تعیین حد سود و حد ضرر بر اساس سطوح فیبو ناچی:

کاربرد درصدهای فیبوناچی در تعیین حد سود:

فیبوناچی در تعیین حد سود نقش بسیار مهمی ایفا می کند. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید.

در فیبوناچی اصلاحی که از پایین به بالا ترسیم شده است نقطه ورود در تراز ۶۱٫۸% می باشد.

در این حالت حد سود اول در تراز ۵۰%، حد سود دوم در تراز ۳۸٫۲، حد سود سوم در تراز ۲۳٫۶ و همینطور حد سود چهارم در پایان نقطه ای می باشد که سطوح فیبوناچی بر روی آن ترسیم شده است.

کاربرد درصدهای فیبوناچی در تعیین حد ضرر:

یکی از مهمترین کاربردهای سطوح فیبوناچی در تعیین حد ضرر می باشد.

به عنوان مثال در فیبوناچی اصلاحی که از پایین به بالا ترسیم شده است نقطه ورود در تراز ۶۱٫۸% می باشد.

در این حالت می بایست حد ضرر را کمی پایین تر از تراز ۷۸٫۶% قرار داد و در صورتی که قیمت سهم از این تراز عبور کرد باید نسبت به فروش سهم اقدام نمود. ضمن اینکه باید به این نکته توجه داشت در صورتیکه فاصله این دو سطح ورود و حد ضرر زیاد باشد بهتر است از روش های متداول دیگری که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود برای تعیین نمودن حد ضرر بهره برد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.