شبکهٔ افینیتی (Efinity Network) چیست؟
در پی مباحث گذشته و معرفی شبکه های مختلف حوزه ی ارز دیجیتال مثل شبکه چیا، تیم توکن باز قصد دارد در این مقاله شبکهٔ افینیتی را شرح دهد تا با ماهیت آن بیشتر آشنا شوید. شبکهای مبتنی و متصل به شبکه اصلی پولکادات که مزیت های منحصر به فردی را داشته و برای تریدر های حوزه کریپتوکارنسی، شناخت آن خالی از لطف نمی باشد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
تعریف شبکهٔ افینیتی
در تعریف شبکهٔ افینیتی میتوانیم اینگونه بیان کنیم که Efinity در حقیقت پاراچینی میباشد که متصل به زنجیره مرکزی (رله) شبکه پولکادات است. همچنین لازم است بدانیم که افینیتی دارای بلاکچینی جداگانه و مستقل از پولکادات میباشد که با بهره جویی از منابع محاسباتی زنجیرهٔ مرکزی، اقدام به بهره وری در محاسبات مینماید.
باید بدانیم افینیتی همچون دیگر پروژههای نوین مطرح شده در دنیای ارز دیجیتال دارای ادعایی است. به طور مثال در White Paper این پروژه لحاظ شده است که بلاکچین افینیتی قادر است تراکنشها را در مدت زمان 6 ثانیه تأیید کند. ضمن آنکه مقیاس پذیری این شبکه به میزانی میباشد که قادر است در هر ثانیه به پردازش 700 تا 1000 تراکنش بپردازد.
این شبکه در زمرهٔ اهداف خود از رفع موانعی چون: هزینههای فراوان کارمزد، قراردادهای هوشمند انعطاف نیافته و در آخر صحبت از عدم همکاری بلاک چینهای سازگار با رمز ارز منحصر به فرد، سخن به میان آورده است.
توکن Efinity
رمز ارز شبکهٔ Efinity با نماد انحصاری EFI شناسایی میشود. این رمز ارز هم اکنون بر بستر اتریوم بوده و یک توکن ERC-20 تلقی میشود. به نقل از سایت کوین مارکت کپ کل رمز ارز ارائه شده Efinity 2 بیلیون واحد میباشد که از این میزان چیزی بالغ بر 170 تریلیارد واحد آن در گردش میباشد.
کارکرد شبکه Efinity
لازم است بدانیم که بلاکچین افینیتی کارکردی بسیار شبیه به یک پاراچین دارد. این بدان معنا خواهد بود که Efinity را میتوان یکی از صدها بلاکچینی دانست که به علت تکنولوژی، توانایی اتصال به Polkadat و برقراری ارتباط با هم دیگر را دارا خواهند بود. این ویژگی به توسعه دهندگان دیگر پاراچینها مجوز خواهد داد تا رمز ارزهای منحصر به فرد افینیتی را در اکوسیستم خود جای دهند.
در حقیقت باید بگوییم که افینیتی از Validator nodes یا تأیید کننده صرف اجماع در شبکهٔ پولکادات بهرهجویی میکند. همین روند به افینیتی مزیتی میدهد تا بدنهٔ اقتصادی، دیتای خاص و همچنین وضعیت استقلال یافتهٔ خود را در بر بگیرد.
باید بدانیم مسئول پردازش تراکنشات در پاراچین افینیتی Collator nodes میباشد. اما لازم است بدانیم که امنیت پاراچین از طریق Validitors زنجیرهٔ مرکزی فراهم میشود. افینیتی مدعی است که شبکهاش بستر یا hub، برای تمامی توکنهای Interchangeable و non-replaceable خواهد بود. ضمن آنکه توکنهای هر بلاک را از طریق پلهای میان زنجیرهای (Chinese cross bridges) به ارمغان خواهد آورد.
خدمات شبکهٔ افینیتی
این شبکه نیز همانند دیگر شبکه ها ارائه دهندهٔ خدماتی خواهد بود که در ذیل به برخی از آنان اشاره می کنیم.
توانایی کراس چین:
در راستای خدمات شبکهٔ Efinity میتوان به قابلیت کراس چین اشاره کرد که با یاری جویی از پل میان زنجیرهای، توکنهای منحصر به فرد خلق شده بر بستر بلاکهای دیگر (به طور مثال توکن ERC-20) را قادر خواهیم بود به بلاکچین افینیتی منتقل نماییم.
محرکه:
به سازندگان، معامله گرها و یا حتی کلکسیونرها نیز توکن EFI جایزه داده میشود.
کشف قیمت:
پروسهای است که طی آن، قیمت بازار بر مبنای داد و سود بین خریدار و فروشنده معین خواهد شد. ضمن آنکه افرادی که بر روی NFT ها offer خرید میگذارند، به عنوان جایزه EFI پاداش خواهند گرفت.
مخازن سوخت یا Fuel Tanks:
این موضوع به سازندگان این امکان را میدهد، با ریختن EFI در پروتکل، به افراد درون شبکهٔ خود یارانه بدهد.
راهبری غیر متمرکز:
هولدرهای این توکن قادرند proposal یا Referendum به ثبت رسانده و اقدام به مشارکت در رایگیریها کنند.
سرمایهگذاران شبکهٔ Efinity
جالب است بدانیم که این شبکه در راند فروش اختصاصی چیزی بالغ بر 19.9 میلیون دلار سرمایه از سرمایه گذارانی، از قبیل Crypto.com Capital، Hashed، DeFi Alliance ، Hypersphere و به دست آورد.
بازار افینیتی
باید بدانیم که افینیتی مجموعهای قدرتمند از ابزارها میباشد که به جهت به وجود آوردن و تکمیل سفارشها را در زمرهٔ اختیار خریداران و فروشندگان قرار میگیرد.
این توانایی بهبود بخشی (از برنامههای شخص ثالث گیمهای بلاکچینی گرفته تا بازارهای توکن منحصر به فرد و حتی صرافیها) که از شبکهٔ افینیتی به جهت جا به جایی NFT به دیگر بلاکچینها بهره جویی میکنند را سهولت بخشد.
کاربران به هنگام فروش، سفارش فروش خود را ثبت کرده و این رویه تا هنگامی تداوم دارد که سفارش اجرا یا لغو شود و توکن مدنظر در حساب سِلر باقی خواهد ماند.
خریدارها هم قادرند سفارشهای خود را بر مبنای Token ID یا Base ID قرار دهند. بیس آیدی، شناسهای محسوب میشود که موجب تشخیص تمامی توکنهای یک مجموعه از دیگر توکنها میشود. لازم است بدانیم برای اخذ offer buy مستلزم آن نخواهیم بود که توکنها در بازار لیست شوند، حتی نیازمند لیست بودن در شبکه نیز نخواهیم بود. بدین گونه کاربران انگیزه مییابند که بیشترین قیمت خرید را برای هر توکن پیشنهاد نمایند.
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال؛ آموزش معامله
سر و شانه؛ الگویی محبوب در تحلیل تکنیکال که وقتی روی نمودار دیده میشود باید آماده سقوط بورس یا ارزهای دیجیتال باشیم. با الگوی سر و شانه، یک روند نزولی وحشتناک آغاز میشود. در این مقاله، ابتدا بهطور کامل با الگوی سر و شانه و الگوی سر و شانه معکوس (صعودی) آشنا میشوید و سپس نحوه انجام معامله با کمک این الگوها را یاد میگیرید.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه (Head And Shoulders) یکی از اصلیترین الگوها برای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. این الگو که از نظر شکل، از آسانترین الگوها به شمار میرود و برای اغلب تحلیلگران بهراحتی قابلتشخیص است، از یک خط مبنا (خط گردن) با سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده است و قله وسط، بالاترین سطح است.
سر و شانه یک الگوی نزولی در نمودار قیمت یک دارایی است و تغییر روند از صعودی به نزولی را بالاترین سرمایه متصل به معامله گرها نشان میدهد. وقتی یک تحلیلگر چنین الگویی را تأیید میکند، متوجه میشویم که روند صعودی احتمالاً پایان یافته است و بازار وارد فاز نزولی شده است.
الگوی سر و شانه یک الگوی خرسی (نزولی) است
علاوه بر این، همین الگو را بهشکل معکوس نیز میتوان برای تغییر روند از نزولی به صعودی استفاده کرد. در این صورت، سر و شانه معکوس (Inverse Head And Shoulders) یا همان سر و شانه کف (Head And Shoulders Bottom) که صعودی است، از یک خط مبنا و سه دره (کف قیمت) تشکیل میشود، بهصورتیکه دره وسط در پایینترین سطح قرار میگیرد.
بنابراین الگوی سر و شانه بهصورت معمولی، نزولی است و سقف قیمت را نشان میدهد. اگر همین الگو بهصورت برعکس دیده شود، صعودی خواهد بود و کف قیمت را نشان میدهد.
الگوی سر و شانه را در تمام بازههای زمانی (تایم فریمها) میتوان یافت و بنابراین تمام معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند از آن استفاده کنند. این الگوی نموداری، به معاملهگر کمک میکند سطوح حائز اهمیتی همچون نقاط ورود به معامله، حد ضرر (فروش اضطراری) و اهداف قیمت را تشخیص دهد.
فراموش نکنید همانند تمام الگوها، در شناسایی این الگو هم امکان اشتباه از سمت تحلیلگر وجود دارد و هرگز نمیتوان از تکمیل یک الگوی سر و شانه اطمینان ۱۰۰ درصدی حاصل کرد.
شکل الگو در نمودار
ابتدا، به شکلگیری الگوی سر و شانه نگاهی میاندازیم و سپس الگوی معکوسِ آن را بررسی خواهیم کرد.
شکلگیری الگوی سر و شانه
- شانه چپ: افزایش قیمت، ایجاد یک قله و کاهش قیمت
- سر: افزایش مجدد قیمت و شکلگیری قلهای بالاتر
- شانه راست: کاهش مجدد قیمت، افزایشی برای ایجاد قله راست الگو (با ارتفاعی کمتر از قله سر) و سپس افت شدید قیمت
الگوی سر و شانه بهندرت بهطور کامل شکل میگیرد؛ درواقع، ممکن است بین شانهها و سر، حرکات دیگری نیز دیده شود.
به یاد داشته باشید روندِ پشت یک الگوی سر و شانه صعودی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه
شکلگیری الگوی سر و شانه معکوس
- شانه چپ: کاهش قیمت، ایجاد یک دره و سپس افزایش قیمت
- سر: کاهش مجدد قیمت تا ایجاد درهای پایینتر
- شانه راست: افزایش و سپس کاهش قیمت و شکلدادن دره سمت راست
شکلگیری سر و شانه معکوس نیز بهندرت بهطور کامل دیده میشود و ممکن است بین شانهها و سر، روند حرکات دیگری دیده شود.
به یاد داشته باشید روند پشت یک الگوی سر و شانه معکوس نزولی است. بنابراین هنگام شناسایی این الگو به روند پشت آن هم دقت کنید.
الگوی سر و شانه معکوس
ترسیم خط گردن
خط گردن (neckline) سطح حمایت یا مقاومتی است که معاملهگرها برای تعیین محدودههای مناسب و استراتژیک بهمنظور سفارشگذاری استفاده میکنند. در حقیقت در سر و شانه، وقتی شانه سمت راست به زیر خط گردن برسد، بهمعنای شکستهشدن حمایت و سقوط بیشتر قیمت است. در سر و شانه معکوس این روند برعکس است و وقتی شانه سمت راست به بالای خط گردن برسد، معنای آن شکست مقاومت و ادامه جهش است.
خط گردن در الگوی سر و شانه
برای ترسیم خط گردن، اولین قدم مشخصکردن شانه چپ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی سر و شانه، کف قیمتیِ بعد از شانه چپ و همچنین کف قیمتیِ بعد از سرِ الگو را به یکدیگر متصل میکنیم تا «خط گردن» ترسیم شود؛ این خط در نمودارهای فوق با خط آبی نشان داده شده است.
همچنین، در الگوی سر و شانه معکوس، اوج قیمت پس از شانه چپ را به اوج قیمت پس از سر وصل و به این صورت خط گردن این الگو را رسم میکنیم.
پس از تکمیلشدن سر و شانه، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن سقوط میکند. همچنین پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه معکوس، قیمت معمولاً بهاندازه فاصله سر تا خط گردن، افزایش پیدا میکند.
در بخش بعد در خصوص اهمیت و کاربرد خط گردن توضیح خواهیم داد.
نحوه معامله با سر و شانه
برای استفاده از این الگو، حتماً باید تا کاملشدن الگو صبر کنیم، زیرا ممکن است الگو اصلاً کامل نشود یا الگویی که بخشی از آن ایجاد شده، در آینده تکمیل نشود. الگوهایی را که بخشی یا نیمی از آنها کامل شده است، باید زیر نظر داشته باشیم. با این حال، تا زمانی که الگو خط گردن را قطع نکند، هیچ معاملهای را نباید بر اساس آن انجام داد.
در پس از مشاهده سر و شانه روی نمودار، باید منتظر باشیم تا پس از رسیدن به قلهٔ شانه راست، روند قیمت از خط گردن پایینتر برود. در مورد سر و شانه معکوس هم باید منتظر شکلگیری شانه راست و همچنین حرکات قیمت بالاتر از خط گردن باشیم.
پس از تکمیل الگو، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معامله را از پیش برنامهریزی کنید و نقاط ورود، حد ضرر و هدف سود خود را بنویسید. همچنین، هر متغیر دیگری را که ممکن است حد ضرر یا هدف سود شما را تغییر دهد، در نظر داشته باشید.
رایجترین و معمولترین نقطه ورود به معامله در محدودهٔ تقاطع خط گردن و روند شکل میگیرد. نقطه دیگر ورود به معامله، احتیاج به صبر و حوصله بیشتری دارد و احتمال دارد که حرکت بهطور کامل از دست برود. در این حالت، پس از قطع خط گردن، معاملهگر باید برای پولبک (pullback) و روند بازگشتی مجدد بهسمت خط گردن منتظر بماند. این روش اندکی محافظهکارانهتر و محتاطانهتر است، زیرا میتوانیم حرکت روند را در رصد کنیم که آیا از مسیر اصلاح جزئی دست میکشد و جهت شکست اولیه را دوباره پیش میگیرد یا خیر. درصورتیکه قیمت در جهت شکست به حرکت خود ادامه دهد، ممکن است فرصت معامله بهکل از دست برود. هر دو روش ورود به معامله در نمودار زیر نشان داده شده است.
نقطه ورود در سر و شانه معکوس. دایره پایین سمت چپ، شانه راست است.
تعیین حد ضرر
در الگوی سر و شانه، حد ضرر درست بالاتر از شانه راست قرار میگیرد. همچنین، از محدودهی سر الگو نیز میتوان بهعنوان حد ضرر استفاده کرد، اما این سطح، ریسک بیشتری هم به همراه خواهد داشت و نسبت سود به زیان الگو را کاهش می دهد.
در الگوی سر و شانه معکوس، حد ضرر را میتوان درست زیر شانه راست تعیین کرد. در این الگو هم میتوانیم حد ضرر را روی سر الگو تنظیم کنیم. با این حال، این کار نیز معاملهگر را در معرض ریسک بیشتری قرار میدهد. در نمودار بالا، حد ضرر روی ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) تنظیم شده است.
تعیین هدف سود
پس از تکمیلشدن الگوی سر و شانه یا الگوی سر و شانه معکوس، قیمت بهاندازه فاصله بین سر تا خط گردن کاهش یا افزایش مییابد.
در حقیقت، هدف یا حد سود برای این الگو، تفاوت قیمت بین سر و پایینترین سطح (کف) در هر کدام از شانهها است. این اختلاف قیمت از خط گردن کاسته میشود تا هدف سود در مسیر نزولی به دست آید. برای الگوی سر و شانه معکوس نیز این اختلاف قیمت به خط گردن اضافه میشود تا هدف قیمت و نقطه سود در مسیر صعودی مشخص شود.
هدف سود در الگوی سر و شانه معکوس
بهعنوان مثال، طبق تصویر بالا، هدف سود برای سر و شانه معکوس به این ترتیب حساب میشود:
۱۱ دلار ₌ (سر یا همان کمترین حد قیمت) ۱۰۲ دلار ₋ (بیشترین حد قیمت پس از شانه چپ) ۱۱۳ دلار
اختلاف این دو قیمت به خط گردن اضافه میشود (در الگوی سر و شانه معمولی، کسر میشود). اگر ۱۱۳ را با ۱۱ جمع کنیم، حاصل ۱۲۴ خواهد شد و بنابراین باید سفارش خود را روی ۱۲۴ تنظیم کنیم تا با سود کامل از بازار خارج شویم.
گاهی اوقات، سرمایهگذاران پس از مشخصشدن خط گردن، برای رسیدن به هدف سود ایدهآل خود باید مدت زمان زیادی (تا چند ماه) منتظر بمانند. نظارت مستمر و زمانمند بر روند معاملات میتواند به شما در پیشبینی نتایج آنها کمک بالاترین سرمایه متصل به معامله گرها کند. همچنین معاملهگران حرفهای به تازهکارها توصیه میکنند کمی احتیاط به خرج دهند و سود خود را پایینتر از حد انتظار در نظر بگیرند، چراکه گاهی اوقات الگوها با اندکی اختلاف تکمیل میشوند.
دلایل کارآمدبودن در معامله
هیچ الگویی بدون ایراد نیست و هیچ الگویی همیشه مؤثر و مفید واقع نمیشود. با این حال، دلایل مختلفی وجود دارد که نشان میدهد چرا الگوی سر و شانه حداقل روی کاغذ جواب میدهد. در این بخش، به ویژگیهای جالب الگوی سر و شانه اشاره خواهیم کرد، اما این توضیحات برای هر دو نوع سر و شانه صادق است:
- با رسیدن قیمت به سقف بازار (سر)، فروشندگان وارد بازار میشوند و فشار خرید کمتر میشود.
- با نزدیکشدن به خط گردن، افراد بسیاری که در موج آخر، با قیمتی بیشتر یا در روند افزایش قیمت در شانه راست خرید کردهاند، دچار ضرر هنگفتی میشوند. درواقع، افراد بسیاری در این مرحله از موقعیتهای خود خارج میشوند و قیمت را بهسمت هدف سود سوق میدهند.
- تعیین حد ضرر بالای شانه راست از این رو منطقی است که روند بهسمت پایین تغییر مسیر داده است و شانه راست، درواقع قلهای با ارتفاع کمتر نسبت به سر است. بنابراین، تا زمانیکه روند دوباره بهسمت بالا تغییر جهت ندهد، شانه راست شکسته نخواهد شد.
- حد سود با این فرض تعیین میشود که بسیاری از معاملهگرهایی که اشتباه کردهاند یا دارایی موردنظر را در زمان نامناسبی خریدهاند، از موقعیتهای خود خارج میشوند. بنابراین، روندی اصلاحی با اندازهای مساوی با میزان رشدِ پیش از آن، ایجاد میشود.
- خط گردن سطحی است که در آن، بسیاری از معاملهگرها متضرر و از موقعیتهای خود خارج میشوند؛ بنابراین، روند را بهسمت هدف قیمت سوق میدهند.
- حجم معاملات را نیز میتوان در نظر داشت. در طول الگوهای سر و شانه معکوس، بهتر است حجم معاملاتی پس از خط گردن افزایش یابد. این مسئله نشاندهنده افزایش علاقه به خرید است که میتواند قیمت را بهسمت هدف پیش ببرد. کاهش حجم خرید بیانگر بیعلاقگی معاملهگران به حرکت صعودی است و میتواند حاکی از بدبینی سرمایهگذاران باشد.
مشکلات معاملهگری با این الگو
همانطور که پیشتر اشاره شد، این الگو نیز با ایراداتی همراه است. برخی از مشکلات احتمالی در معاملهگری با استفاده از سر و شانه عبارتاند از:
- شما باید الگوها را تشخیص دهید و روند شکلگیری آنها را دنبال کنید. با این حال، تا زمانی که الگو تکمیل نشده است، نباید از این استراتژی استفاده کنید. این کار میتواند زمانبَر و طولانی باشد.
- الگوی سر و شانه همیشه جواب نمیدهد. گاهی روند با حد ضرر تماس پیدا میکند و معامله از دست میرود.
- هدف سود همیشه محقق نمیشود. بنابراین، معاملهگرها بهتر است متغیرهایی را که بر خروج آنها از بازار تأثیرگذار است، بهدقت تنظیم کنند.
- این الگو همیشه راه معامله را هموار نمیکند. بهعنوان مثال، اگر در حین شکلگیری یکی از شانهها، افت قابلتوجهی بهدلیل اتفاقی پیشبینینشده رخ دهد، ممکن است هدف قیمت محاسبهشده به دست نیاید.
- الگوها اغلب بهصورت ذهنی روی نمودار پیاده میشوند. یک معاملهگر ممکن است شانهای از الگو را ببیند و معاملهگر دیگر آن را تشخیص ندهد. پیش از ورود به معاملات براساس الگوها، با نگاهی به توضیحات کلی بالا، تعریف کنید که شرایط و الگوی مطلوب شما چه باید باشد.
سوالات رایج درباره الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه نزولی است؛ اما یک الگوی دیگر بهنام الگوی سر و شانه معکوس داریم که صعودی است.
در هر تایم فریمی میشود از الگوی سر و شانه استفاده کرد؛ اما بیشتر تحلیلگران ترجیح میدهند از آن در تایم فریم بلندمدت مانند ۴ساعته استفاده کنند.
خیر. هیچ الگویی قطعی نیست و فقط به شما کمک میکند بتوانید بهتر بازار را ارزیابی کنید.
سخن پایانی
سر و شانه در تمام بازههای زمانی اتفاق میافتد و بهلحاظ بصری دیده میشود. اگرچه این الگو گاهی بهصورت ذهنی پیادهسازی میشود، اما شکل کامل آن میتواند نقاط ورودی، حد ضرر و هدف سود را مشخص کند تا اجرای یک استراتژی معاملاتی آسانتر شود.
الگوی سر و شانه، بهترتیب از شانه چپ، سر و سپس شانه راست تشکیل شده است. متداولترین نقطه ورود به معامله، تقاطع روند قیمت با خط گردن الگو است. در این حالت، حد ضرر بالاتر (در سر و شانه) یا پایینتر (در سر و شانه معکوس) از شانه راست تعیین میشود. هدف و حد سود نیز از تفاوت بین سقف و کف با الگو بهاضافه (در سر و شانه معکوس) یا کسر (در سر و شانه) از خط گردن به دست میآید.
این سیستم کامل و بیایراد نیست؛ اما روشی را برای معاملات بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه میدهد.
با شرکت در دوره اطلس ارز دیجیتال پلاس علاوه بر دهها الگوی دیگر، میتوانید معامله سر و شانه را بهطور کامل یاد بگیرید و با پشتیبانی مداوم اساتید ابهامات خود را رفع کنید.
برای نگارش این مقاله از مقالهای در وبسایت اینوستوپدیا کمک گرفته شده است.
پرایس اکشن چیست؟
در بازار سرمایه باید مهارت شناسایی تریدرهای پرسود را داشته باشید. این بازار در تلاطمی بی پایان از نوسان هایی دائمی به سر می برد و تنها کسانی در بازار سرمایه موفق هستند که مهارت ورود و خروج درست از یک نماد بورسی را داشته باشند. برای این کار روش ها و مهارت های متعددی مطرح است. پرایس اکشن یکی از متدهای معامله گری است. روشی که فارغ از ماهیت نماد سرمایه گذاری شده، تنها متکی بر قیمت لحظه ای و البته بررسی سوابق در نمودارهای مربوطه به تحلیل می پردازد.
دوره استاندارد آموزش پرایس اکشن با رویکرد کسب درآمد دلاری٬ برای مشاهده به لینک مراجعه کنید
پرایس اکشن (price action) چیست ؟
پرایس یک مهارت مفید در بازار سرمایه گذاری است. هر معامله گر بازار سرمایه می داند که باید برای معامله ای پرسود، نقطه ورودی مناسب و همچنین نقطه خروجی ایده آل داشته باشد. از بازار بورس تا ترید ارزهای دیجیتال و یا هر نوع سیستم سرمایه گذاری متکی بر نوسان قیمت با این روش سودآور مواجه هستیم. اما چطور بتوانیم ترید موفقی داشته باشیم؟
تاریخچه پرایس اکشن
در سال 2007 با شروع بحران آمریکا اقتصاددانان به دنبال راه حل هایی بودند که ضررهای خود را بگیرند
طی زمان خیلی ها اندیکاتور و الگوهای کلاسیک کنار گذاشتند و به استراتژی Price action روی آوردند آقای ریچارد وایکاف اولین شخصی شد که بر اساس رفتار معامله گران این تحلیل مطرح و بعد از آن افراد زیادی روی آوردند
پرایس اکشن به زبان ساده
همه ما می دانیم که قیمت در بازار سرمایه یک فاکتور نوسانی است. گاهی مسیری صعودی دارد و گاهی در جریانی نزولی حرکت می کند. مهم این نیست که در کف قیمتی، ارز دیجیتال و یا سهامی خاص را خریداری کنید. حتی مهم نیست که داشته های خود را در سقف قیمتی به فروش برسانید. مهم در هماهنگی این دو رویداد است. مهارتی که در آن قرار است با شناسایی نمادهای مستعد، یک معامله مناسب را تدارک ببینید. معامله ای که در آن باید در نقطه مطلوب وارد بازی بشوید و در حوصله مناسب نقطه ایده آل برای خروج از بازی را پیدا کنید.
پرایس اکشن برای معاملات پر سود استفاده می شود
پرایس یک روش جامع برای معامله گری های پرسود است. افرادی که مهارت را دارند، قاعدتاً در انجام معاملات، قدم های مطمئن تری بر می دارند. البته این طور نیست که با اطلاع از قواعد آن هر ترید شما تبدیل به معامله ای پرسود شود. اما قاعدتاً با استفاده از این مهارت یک قدم جلوتر از کسانی هستید که چشم بسته در بازارهای مالی حرکت می کنند.
پرایس اکشن از چه ابزارهایی استفاده می کند؟
در تحلیل این روش به دنبال هیچ اندیکاتوری نیستیم. در این مهارت خودمان را اسیر انبوه نمودارها و اطلاعات جانبی نخواهیم کرد. بلکه خیلی ساده نمودار قیمتی سهام و یا ارز دیجیتال را معیار کلی خود ما قرار می دهیم. به این ترتیب وقتی معیار ما نمودار قیمت واقعی ارز و یا سهام است، دچار اشتباه نمی شویم. زیرا در هر لحظه با جریان قیمتی واقعی مواجه هستیم.
پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال چه فرقی دارد؟
اندیکاتورها گاهاً حواس ما را از قیمت زنده سهام و یا ارز دیجیتال پرت می کنند. این اندیکاتورهای متفرقه گاهاً خیلی پیچیده هستند و ما را در دنیایی از انبوه اطلاعاتی گیج کننده رها می کنند. اصولا بسیاری از این اطلاعات مفید نیستند. تا جایی که بیشتر شبیه به یک بازی در نمودارهایی بی سر و ته می شوند. در آموزش پرایس اکشن به دنبال انکار روش های دیگر همراه با خیل اندیکاتورها نیستیم؛ بلکه ماجرای ترید کردن را خیلی ساده تر نگاه می کنیم و اعتقاد داریم که قیمت زنده سهام و یا ارز دیجیتال در نمودار اصلی، اطلاعاتی مفید و کامل است که به سادگی ما را برای ترید آگاهانه هدایت می کنند.
قواعد پرایش اکشن با فاندامنتال تناسبی دارد؟
از طرفی در قواعد پرایس هیچ توجهی به تحلیل فاندامنتال نداریم. اصولاً کاری به ماهیت نماد بورسی نداریم و نمی خواهیم تا از مدیران شرکت، اهداف آنها و روند بازار آنها بدانیم. به عنوان مثال برای انجام تکنیک های پرایس اکشن در ارز دیجیتال به دنبال بازار سرمایه گذاری آنها نیستیم. اطلاعاتی از میزان گردش مالی آنها هم نخواهیم داشت. بلکه تنها معیار ما قیمت لحظه ای ارز در نمودار حقیقی و اصلی آن است
تکنیک پرایس اکشن به چه صورتی است؟
به این ترتیب تکنیک پرایس اکشن تبدیل به یکی از ساده ترین روش های معامله گری می شود که در کل با یک نمودار قیمتی سر و کار دارد. با این متد، سرعت تحلیل افزایش پیدا می کند و خیلی ساده می توانیم در مدت زمانی کوتاه انبوه نمودارها از تعداد زیاد نمادهای بورسی و یا نمودار قیمت انواع ارزهای دیجیتالی را بررسی کنیم.
نکته هایی کلیدی در آشنایی با تکنیک پرایس اکشن
- در تکنیک این تحلیل به نوسانات قیمت بر روی نمودار اصلی می پردازیم و برای این کار معیار ما جریان قیمتی در بازه زمانی های کوتاه مدت و یا بلند مدت است.
- در تکنیک پرایس تلاش می کنیم تا روندهای قیمتی در بازه های مختلف زمانی را پیدا کنیم. اینکه نماد بورسی در یک روند صعودی و یا نزولی قرار دارد. البته هر کسی می تواند به فراخور تحلیل شخصی خود روندی را شناسایی کرده باشد.
- بر اساس الگوهای پیدا شده از شناسایی روندهای صعودی و یا نزولی، معامله گران به پیش بینی آینده نماد بورسی و یا قیمت ارز دیجیتالی می پردازند.
تکنیک پرایس اکشن چه دستاوردی برای معامله گران دارد؟
همان طور که قید کردیم، در پرایس اکشن تمام ابزار ما استفاده از نمودار قیمتی نماد بورسی است. اما هر نمودار قیمتی یک جریان خام از اطلاعاتی است که پشت سر هم در حال به روز رسانی شدن هستند. در این نمودار ساده با قیمت لحظه ای سهام مواجه هستیم و در عین حال می توانیم از قیمت همان سهام در زمان های گذشته اطلاع داشته باشیم.
قطعا این اطلاعات خام نمی تواند ما را به تریدرهایی موفق برساند. در پرایس اکشن از این اطلاعات استفاده می شود تا بتوانیم موضوعاتی مانند کندل شناسی را مطرح کنیم. کندل ها نوعی معیار در بررسی قیمت لحظه ای نمادهای بورسی هستند.
در کندل می توانیم به اطلاعاتی مانند ارزش باز، بسته و یا بالاترین و پایین ترین قیمت لحظه ای سهام دست پیدا کنیم. معامله گرها با کسب مهارت کندل شناسی می توانند الگوهای قیمتی از شناسایی روندهای صعودی و یا نزولی را پیدا کنند و با استفاده از این اطلاعات به معامله هایی پرسود بپردازند.
روش به کارگیری پرایس اکشن چگونه است؟
در آموزش پرایس اکشن اولین نکته این است که بدانید ما در حال صحبت از یک ابزار نیستیم. برخی به اشتباه نمودار لحظه ای قیمت را در قامت تکنیک بررسی می کنند. در حالیکه این نمودارهای خام تنها بخشی از اطلاعاتی از آن هستند. یک روش تحلیل داده است که متکی بر اطلاعات خام از قیمت ذاتی سهام و یا ارز دیجیتالی شکل گرفته است.
فاندامنتال به عنوان یک تحلیل چه طور کار می کند؟
قاعدتاً می دانید که دو تکنیک متداول برای بررسی جایگاه ارزشی نمادهای بورسی مطرح است. اول تکنیک فاندامنتال است که به ماهیت ذاتی نمادهای بورسی می پردازد. اصولاً تحلیل فاندامنتال یک روش سخت، زمانبر و گاهاً بی نتیجه است. زیرا به سادگی نمی توانیم به ماهیت ذاتی هر نماد بورسی تا ارزش بازار هر ارز دیجیتالی پی ببریم.
تکنیکال به عنوان یک تحلیل چه طور کار می کند؟
در مقابل، تحلیل تکنیکال وجود دارد که در آن به بررسی نمودارهای قیمتی فارغ از ماهیت نمادهای بورسی می پردازیم. در واقع یکی از روش های تحلیل تکنیکال است که هدف خود را بر روی ساده ترین الگوی قیمتی یعنی نمودار ذاتی نمادهای بورسی متمرکز کرده است. در روند معامله گرها به دنبال پیدا کردن محدوده های حمایتی و یا مقاومتی هستند. به نوعی می خواهند روند تثبیت و یا شکست این محدوده ها را شناسایی کنند تا با بررسی این اطلاعات خام به پیش بینی روند صعودی و یا نزولی هر نماد بپردازند.
آموزش بالاترین سرمایه متصل به معامله گرها صفر تا صد پرایس اکشن
در آموزش پرایس اکشن چند مفهوم پایه ای وجود دارد. مفاهیمی مانند حمایت، مقاومت و روندهای صعودی و نزولی از کلیات این تکنیک هستند. معامله گر بورس و یا تریدر ارزهای دیجیتالی با یک نگاه عمیق در نمودارهای قیمتی سعی در پیدا کردن این مفاهیم دارد. به هر حال هر نموداری در سایه ای حمایتی در حال حرکت است. حمایتی که تا جایی از مقاومتی پیروی می کند و در این مسیر یا در حال طی کردن روندی رو به رشد است و یا در حال سقوط قیمت می باشد.
تکنیک پرایس اکشن دقیقا به دنبال چه چیزی هستیم؟
در تکنیک پرایس به دنبال پیدا کردن روندها هستیم. در عین حال می دانیم که نقاط حمایت و مقاومت کجا هستند. حالا وقتی همه این اطلاعات را داریم، باید پیش بینی کنیم که آیا ارزش نماد بورسی از سطح مقاومت عبور می کند؟ و اگر عبور می کند، در ادامه چه عکس العملی خواهد داشت؟ در عین حال آیا می تواند به جایگاه حمایت خود برسد؟ در این لحظه یعنی پس از عبور در حمایت، چه عکس العملی خواهد داشت؟ بررسی عکس العمل نمادها همان تکنیک است.
مهارت های معامله گران price action
در واقع هر معامله گر در این تکنیک باید دو مهارت داشته باشد. اول اینکه توانایی شناسایی اطلاعات خام مانند محدوده حمایت و مقاومت را داشته باشد و در ادامه بتواند با این اطلاعات به دست آمده به پیش بینی خط سیر ارزش نماد بورسی یا ارز دیجیتالی بپردازد.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چگونه ترسیم می شود؟
خط روند از مهمترین و رایج ترین موضوعات تحلیل تکنیکال می باشد. اگر به درستی رسم شود، می تواند به بالاترین سرمایه متصل به معامله گرها اندازه هر روش دیگری دقیق و کارا باشد. متاسفانه بیشتر معامله گران فارکس خط روند را به درستی رسم نمی کنند و یا سعی دارند خط را متناسب با بازار قرار دهند. روند صعودی و روند نزولی از متداول ترین تکنیک های کاربردی مابین معامله گران است. زیرا آنها اطمینان دارند، شرایط اساسی بازار تاثیر مستقیمی در پوزیشن معامله گران دارد.
خطوط روند به آسانی قابل تشخیص میباشد و معامله گر ها آن ها را روی چارت ترسیم می کنند تا یک سری از قیمت ها را به هم وصل کنند. نتیجه بالاترین سرمایه متصل به معامله گرها بدست آمده از ترسیم خطوط روند، ایده خوبی از جهت بازار و تغییرات قیمت در اختیار معامله گران قرار می دهد. در این مقاله نحوه کار کردن با این ابزار را فرا خواهید گرفت. طولی نخواهد کشید تا با ترسیم درست خط روند، شانس موفقیت خود را در بازار بورس افزایش دهید.
خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
خط روند و تشخیص جهت آن یکی از اساسی ترین عوامل موفقیت در استراتژی معاملاتی است. زیرا به شما کمک می کند تا معامله هایتان در جهت درست انجام شود. خطوط روند نزولی نشان دهنده تمایل بیشتر معامله گران بازار به فروش است. چنانکه در شکل بالا می بینید.
وقتی یک روند نزولی بلند مدت آغاز می شود، باید نسبت به خرید سهام و ارز دست نگه دارید. زیرا امکان افزایش قیمت ها کمی دور از ذهن است. در مقابل روند صعودی سیگنالی برای افزایش تقاضا در برابر عرضه است. زیرا بازار محتملا نشان می دهد قیمت ها به سمت بالا رشد خواهند کرد.
خطوط روند بر اساس تایم فریم و شیب خط، تغییر می کنند. برای مثال، در برخی از سهام یا جفت ارزها می توانیم شاهد خطوط روند صعودی یا نزولی برای ماه ها، روزها و حتی در عرض چند دقیقه باشیم. در حالی که برخی جفت ارزها شاید مدت ها در محدوده رنج (range-bound) قرار داشته باشند و در یک روند جانبی معامله شوند. در روند جانبی یا محدوده رنج، قیمت در یک خط افقی نوسان می کنند و تقریبا فشار عرضه و تقاضا نزدیک به هم هستند.
حمایت و مقاومت در خطوط روند
خط روند حمایت و مقاومت
خط روند یک ابزار ساده برای تشخیص جهت حرکت قیمت های بازار است. مهمتر از آن، توسط معامله گر ها برای تشخیص سطح های حمایت و مقاومت استفاده می شود. در واقع خطوط روند نشان دهنده بالاترین و پایین ترین حد نوسان قیمت ها هستند. این اطلاعات برای سرمایه گذاران در جستجوی استراتژی معاملاتی جهت ورود به معامله و حتی کنترل ریسک از طریق شناسایی نقاط حد ضرر کارساز خواهند بود.
معامله گران تحلیل تکنیکال وقتی قیمت ها به خط روند نزدیک می شوند، دقت زیادی دارند چون این نقاط در تعیین جهت کوتاه مدت قیمت ها نقش عمده ای دارند. وقتی قیمت ها به نقاط حمایتی و مقاومتی نزدیک می شوند، دو سناریو ممکن است اتفاق بیفتد:
- قیمت ها روند را شکسته و در جهت روند قبلی بازار به حرکت خود ادامه می دهند.
- یا هم قیمت ها از محدوده روند خارج شده و باعث معکوس شدن یا ضعیف شدن جهت روند قبلی شوند.
نحوه ترسیم خط روند در چارت معاملاتی
تماس نقاط بیشتر با خط روند
چنانکه قبلا اشاره کردیم، خط روند با وصل کردن یک سری از نقاط، کمک می کند تا معامله گر روند بازار و جهت حرکت قیمت ها را تشخیص دهد. سوالی برای معامله گران پیش می آید:
کدام قیمت ها در ترسیم خطوط روند باید به کار روند؟
اکثریت شما از نقاط آغازی، پایانی، بالاترین و پایین ترین قیمت ها اطلاع دارید. اما کدام یک از این نقاط در ترسیم خطوط روند باید مورد استفاده قرار گیرد؟ هیچ پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد.
سیگنال های تکنیکالی از طریق پترن ها و اندیکاتور های مختلفی صادر می شوند و خطوط روند هم از این قاعده مستثنی نیستند. بستگی به تصمیم معامله گر دارد تا از کدام نقاط در ترسیم خط روند استفاده کند و هیچ وقت دو تریدر از یک روش ترسیم مشابه تبعیت نمی کنند.
برخی از معامله گر ها تنها نقاط پایانی قیمت ها را در نظر میگیرند در حالی که برخی دیگر مجموعه از نقاط آغاز، پایانی و بالاترین حد قیمت، برای ترسیم خطوط روند استفاده می کنند. صرف نظر از اتصال قیمت ها، هرچه قیمت های زیادی در تماس با خطوط روند باشند، اعتبار خطوط روند و قدرت آن هم بالاتر است.
ترسیم خط روند صعودی یا نزولی
به طور کلی خط روند صعودی با به هم وصل کردن نقاط حمایت ایجاد می شود. خطوط روند صعودی اساسا زیر قیمت ها کشیده می شوند و تعدادی نقاط را به هم وصل می کند. در حالت برعکس خطوط روند نزولی با وصل کردن تعدادی نقاط مقاومت به وجود می آیند. باید توجه داشته باشیم از هر دو روند در یک نمودار واحد می توان استفاده کرد. هرچند این روش به عنوان کانال شناخته می شود و فراتر از محدوده این مقاله است.
برای نشان دادن مفهوم ترسیم یک روند صعودی، تصمیم داریم معاملات تجاری یک شرکت را مابین ماه بالاترین سرمایه متصل به معامله گرها بالاترین سرمایه متصل به معامله گرها های اوت ۲۰۰۴ تا دسامبر ۲۰۰۵ بررسی کنیم. چنانکه در تصویر بالا میبینید، خط سیاه نقاط پایینی قیمت ها را به هم وصل می کند. هر وقت یک خط روند ایجاد شد، معامله گرها انتظار دارند تا وقتی قیمت ها در محدوده نقاط حمایتی جدید ایجاد می شوند، روند به حرکت قبلی خود ادامه خواهد داد.
به مرور زمان با تصویر زیر برخورد خواهیم کرد. قیمت ها در سال ۲۰۰۵ دوباره با نقاط حمایتی روند تماس پیدا کرده اند. این خیلی مهم است، زیرا هر چه بیشتر قیمت ها با خطوط روند در تماس باشد، تاثیر و اعتبار آن خط نیز بیشتر خواهد بود. در این حالت، معامله گر ها دنبال نقاط ورود می گردند و هرچه پوزیشن ورود به معامله نزدیک خطوط روند باشد بهتر خواهد بود.
خط روند صعودی به مرور زمان نقاط بیشتر را لمس می کند
ورود به معامله از طریق خط روند
هر وقت یک معامله گر در نزدیکی خط روند اقدام به خرید می کند، پوزیشن معاملاتی خود را باز نگه می دارد تا زمانی که قیمت ها به پایین نقاط حمایتی روند نزول کنند. بیشتر معامله گرها تا وقتی که جهت روند رو به بالاست، دستور استاپ لاس خود را به موقعیت های بالاتر انتقال می دهند. با استفاده از این روش یعنی تغییر دادن مکان استاپ لاس، یک معامله گر می تواند به زودی از معامله خارج نشود و آخرین حد سود را به دست آورد.
پایین نگه داشتن حد ضرر یا استاپ لاس زیر خط روند یک روش استراتژیک است. زیرا قیمت ها فضای کافی برای نوسان خواهند داشت و احتمال برخورد قیمت ها با حد ضرر کمتر خواهد بود. در روند صعودی شکل زیر، کاربرد استراتژی ذکر شده یعنی تغییر حد ضرر به نقاط بالاتر می تواند سود قابل توجهی را نصیب معامله گر ها کند.
حد ضرر را زیر خط روند حمایتی تنظیم کنید
تعداد خط روند در یک سهم
نمودار یک سهم پر از نقاطی است که میتوان با اتصال آنها به یکدیگر خط روند را رسم کرد. حال مسئلهای که در اینجا پیش میآید این است که اگر بخواهیم تمام این نقاط را به هم وصل کنیم، عملا در هر سهم تعداد زیادی از خطوط روند را خواهیم داشت. در آن صورت کدامیک از بالاترین سرمایه متصل به معامله گرها این خطوط معتبر هستند؟ به کدامیک میتوان اعتماد کرد و بر اساس آن روند سهم را تشخیص داد؟
تعداد خط روند برای هر سهم
اگر این خطوط را تصادفی رسم کنید نباید توقع داشته باشید که بازار از آنها پیروی کنند. پس با ترسیم خطوط متعدد و نامعتبر، بیهوده نباید خود را با انبوهی از اطلاعات نادرست گمراه کنید. به این امر توجه کنید که نمودار قیمت سهم در چه نقاطی با خط روند برخورد میکند. قطعا اگر روی خطی تنها دو برخورد وجود دارد و روی خط دیگر چهار برخورد، خط اول را نادیده میگیریم. قرار نیست هر دو نقطه را به هم وصل کنیم. این امر معمولا برای افرادی که تجربهی چندانی با این مسائل ندارند مشکلآفرین میشود. به این ترتیب گاه ممکن است با ترسیم نادرست خطوط روند، نتیجهای نادرست بگیرند و تصمیمی اشتباه را بر اساس آن اتخاذ کنند.
اما برای جلوگیری از این مشکل چه باید کرد؟ اگر خطی رسم کردید و مطمئن نبودید که این خط درست است یا خیر، تنها باید صبر کنید و با گذشت زمان از صحت خط ترسیمی مطمئن شوید. به این ترتیب اگر برخوردهای بیشتری با خط صورت گیرد میتوانید بیشتر به آن اعتماد کنید و این روند را در استراتژی معاملاتی خود دخیل کنید. اما زمانی که خطی را ترسیم میکنید و پس از مدتی متوجه میشوید که برخورد دیگری میان خط روند و نمودار قیمت وجود ندارد، مشخص است که صحت این خط زیر سوال خواهد رفت و روندی که خط آن را ترسیم کردهاید با روند سهم همخوانی ندارد.
آیا میتوان به سیگنالهای خط روند اعتماد کرد؟
همانند بسیاری دیگر از مفاهیم تحلیلی، استفاده از خط روند به عنوان سیگنال هم امری است که باید با احتیاط فراوان انجام شود. در واقع ورود یا خروج سریع از سهم بلافاصله پس از شکست خطوط روند، امر عاقلانهای نیست. در واقع بهتر است اینگونه بگوییم که استفاده از این عامل به عنوان سیگنال ورود یا خروج امری است که ممکن است با ریسکهای فراوانی همراه باشد. همانطور که بسیار تاکید میشود که تنها با مشاهدهی یک عامل یا بر اساس یک اندیکاتور تصمیم نگیرید، این امر در خطوط روند نیز صادق است.
شکست خط روند در یک نقطه
در زمان شکست خط روند معمولا باید صبر کنید تا یک کندل به طور کامل در بالا یا پایین خط فعلی قرار گیرد. حتی اگر نیمی از کندل هم در بالا یا پایین خط باشد، باز هم احتمال وجود ریسک از بین نمیرود.
به این ترتیب باید صبر کنیم تا خطوط روند صعودی به نزولی تغییر کنند یا برعکس. با توجه به این موارد مشخص است که پرهیز از تصمیمهای احساسی تا چه میزان در بازارهای مالی حائز اهمیت است. از سویی دیگر برخی افراد که روی سهم خاصی تعصب دارند، خطوط روند را با متر و معیارهای دلخواه خود ترسیم میکنند و به این ترتیب با دور شدن از روند واقعی سهم، خود را در دام سوگیریهای شناختی میاندازند.
چند پرسش و پاسخ در مورد خط روند
اعتبار خطوط روند در گرو چه عواملی است؟
حال که اینقدر از ارزش و اهمیت خطوط روند صحبت کردیم، لازم است به این نکته هم اشاره کنیم که تمام خطوط روند از اعتبار یکسانی برخوردار نیستند. بر این اساس دو مولفهی اصلی شیب خط و تعداد برخوردها از اهمیت زیادی برخوردارند. هرچه شیب خط روند به ۴۵ درجه نزدیکتر باشد، اعتبار این خط بیشتر است. زیاد بودن تعداد برخوردهای نمودار قیمت با خطوط روند هم مسئلهی مهم دیگری است که باید به آن توجه شود.
اعتبار خط روند
بررسی خط روند در کدامیک از تایمفریمها موثرتر است؟
از آنجا که نمیتوان رفتار سهم را تنها طی چند ساعت یا کمتر از یک هفته آنالیز کرد، تایمفریمهای بالاتر معیار معتبرتری در بررسی سهام به شمار میروند. بر این اساس تحلیلگران و معاملهگران مجرب بازار بورس همواره بر استفاده از تایمفریمهای بالاتر تاکید میکنند. یعنی بررسی خطوط روند در بازههای هفتگی بسیار موثرتر از تایمفریمهای روزانه یا ساعتی است. پس در هنگام تحلیل سهام، حتما علاوه بر سه نکتهی گفتهشده در مورد قبل، به تایمفریم نیز توجه کنید.
آیا خط روند ثابت است؟
قطعا خیر. خطوط روند همانگونه که از نامشان مشخص است، نشاندهندهی تحرکات قیمتی سهام هستند. طبیعی است که قیمت یک سهم ثابت نمیماند و با گذشت زمان یا افت پیدا میکند یا روندی صعودی را در پیش میگیرد. در هر حال چنین نوسانهایی همیشه وجود دارند. بر همین اساس با تغییر رفتار سهم، باید خط روند را نیز مجددا ترسیم کرد. یعنی نمیتوان تنها یک مرتبه این خط را رسم کرد و دیگر کاری به آن نداشت. با ورود سهم به حرکتهای قیمتی جدید، نیاز به ترسیم خط جدید نیز حس میشود.
شکست خط روند یعنی چه؟
زمانی که روند حرکتی سهم تغییر میکند، این امر در خط روند نیز نمود پیدا میکند. در حقیقت هر کجا که کندلی به طور کامل در سمت دیگر خط قرار گرفت و چند کندل دیگر نیز موقعیت را تثبیت کرد، میتوان از شکست واقعی خطوط روند مطمئن شد. توجه کنید که تمام شستها معتبر نیستند و گاهی تنها یک حرکت فیک به شمار میروند.
اعتبار شکست خط روند
چه عواملی بر اعتبار شکست خط روند اثر میگذارند؟
اگر شکست همراه با افزایش حجم معاملات باشد به احتمال زیادی از اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود. همچنین اگر در چنین نقاطی شاهد تغییر قیمت چشمگیر در سهم بودیم حاکی از تغییر روند سهم دارد. یعنی با مشاهدهی کندلهای بزرگ میتوان منتظر برگشت روند بود. از سویی دیگر اگر این شکست با ایجاد یک الگو (مانند سر و شانهی سقف) همراه باشد، حاکی از اعتبار آن است. همچنین اعتبار خودِ خط روند نیز در اعتبار شکست آن موثر است. یعنی هرچه خطوط روند معتبرتر باشند، شکست آنها نیز از اعتبار بیشتری برخوردار است. با توجه به این چهار عامل مهم میتوان واقعی بودن یا فیک بودن شکست را تا حدود زیادی متوجه شد.
آیا از خط روند میتوان در همهی شرایط استفاده کرد؟
خیر. روند تمام سهمها را نمیتوان با ترسیم این خطوط تعیین کرد. در واقع اگر بازار روند خاصی نداشته باشد نمیتوان به کمک این خط به نتایجی رسید. در چنین شرایطی باید به ابزارهای دیگری متوسل شد و از آنها بهره برد. خطوط روند تنها برای بسترهایی تنظیم شدهاند که حرکت سهم روندی است.
بورسباز شویم
در شرایط سخت اقتصادی، راههای پسانداز و افزایش سرمایه اهمیت بیشتری پیدا میکند. مردم برای اینکه آینده مطمئنتری داشته باشند، بخشی هرچند کوچک از درآمد خود را پسانداز میکنند. اما نگهداشتن پول بدون استفاده در یک نقطه نمیتواند تصمیمی عاقلانه باشد؛ چرا که با انباشتهکردن پول نمیشود روی حفظ ارزش آن حساب کرد. بعضی افراد به دیگران، مخصوصا آنها که تجربهای ندارند توصیه میکنند وارد بورس نشوند. بسیاری هستند که افراد تازهکار را از ورود به بورس منع میکنند و دلیل این کار را پرریسکبودن این بازار و امکان مسدودشدن سرمایه برای مدت طولانی میدانند، درحالیکه همه افراد میتوانند با کسب دانش و آموزشهای لازم و تجربیات کافی، مانند افراد حرفهای در بورس سرمایهگذاری پرسودی داشته باشند. همیشه یادتان باشد، هیچ نسخه کتابی، تجربه شخصی و هیچ رهنمود علمی نمیتواند شما را در بورس کاملا هدایت کند. اما یادگیری بعضی نکات باعث میشود تجربه خوبی از حضور در این فضای معاملاتی داشته باشید. اگر قصد دارید وارد بورس شوید یا کنجکاو هستید درباره آن بیشتر بدانید، بهزاد رنجبر، استاد راهنمای این هفته ما اینجاست تا فوتوفنهای بورس، بایدها و نبایدها و اصطلاحات رایج در این فضا را توضیح دهد.
بورس چیست؟
مثل هر بازار دیگری، بورس هم بازاری است که در آن داراییها خرید و فروش میشوند. بورس به 3دسته بورس کالا، ارز و اوراق بهادار تقسیم میشود. در بورس کالا همانطور که از نامش پیداست، کالاهای معینی خرید و فروش میشود. در این بورس معمولا مواداولیه معامله میشود و هر کالایی بورس خودش را دارد؛ مثلاً بورس نفت. در بورس ارز، پولهای خارجی مورد معامله قرار میگیرند که البته این بورس در ایران فعال نیست. در بورس اوراق بهادار، داراییهای مالی مانند سهام شرکتها، اوراق مشارکت و. خرید و فروش میشود. در این بازار قوانینی وجود دارد که منافع سرمایهگذاران و سرمایهپذیران را حفظ میکند.چرا سراغ بورس برویم؟
سرمایهگذاری در سهام چندین مزیت مهم دارد و بهخاطر این مزیتها میتواند گزینه خوبی باشد. برای سرمایهگذاری در سهام، نیاز به سرمایه زیادی ندارید. حداقل خرید سهام در سیستمهای معاملات آنلاین که امروز همه از آنها استفاده میکنند فقط 102هزار تومان است. اما برای اینکه فعالیت و زمانی که شما صرف میکنید واقعا ارزش داشته باشد، بهتر است حداقل 5میلیون تومان سرمایه داشته باشید. بسیاری از افراد هستند که 2میلیون، 5میلیون یا بیشتر پسانداز کردهاند و مایلند آن را به گردش درآورند و از این طریق سودی نصیب خود کنند. با این مبالغ کم معمولا هیچکسبوکاری نمیتوان راهاندازی کرد و به همین دلیل است که بورس جای خود را بین افراد زیادی که سرمایه کمی دارند باز کرده است.کدمعاملاتی دریافت کنید
برای معامله در بورس شما نیاز به یک کارگزار رسمی و کد معاملاتی (که با نام کد بورسی یا کد سهامداری نیز شناخته میشود) دارید. شرکتهای کارگزاری در واقع واسطه بین شما و بورس هستند و وظیفه انتقال سفارشات خرید و فروش سهام را به سامانه معاملاتی بورس برعهده دارند. این کار میتواند بهصورت دستی و توسط خود کارگزار صورت بگیرد یا اینکه سرمایهگذار با دسترسی به نرمافزار معاملات آنلاین، سفارش را بهطور مستقیم ثبت کند. کد معاملاتی نشاندهنده هویت شما در بورس است. پس از ثبتنام و طی مراحل لازم، بهطور معمول حداکثر پس از 4-3روز کد معاملاتی به موبایل و ایمیل شما ارسال میشود و میتوانید خرید و فروش سهام را انجام دهید. خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار، صرفا از طریق شرکتهای کارگزاری و به یکی از این روشها انجام میشود: مراجعه حضوری به کارگزاری و ارائه سفارش خرید یا فروش، سفارش تلفنی به کارگزاری، برای خرید یا فروش سهام، سفارش اینترنتی به کارگزاری، برای خرید یا فروش سهام، خرید یا فروش مستقیم سهام توسط خود فرد و از طریق سامانه معاملات آنلاین. بنابراین برای خرید و فروش سهام، الزاما نیازی به مراجعه به تالار بورس یا کارگزاری نیست، در سیستم معاملاتی آنلاین که بهترین روش معاملات است، خرید و فروش آنی و لحظهای
سهام امکانپذیر است.مفاهیم و قوانین
برای فعالیت در بورس باید دنبال کسب آگاهی باشید. هیچ فعالیتی در دنیا وجود ندارد که نیاز به مهارت نداشته باشد. مثلا شاید برایتان سؤال باشد که آیا بورس تهران 24ساعت شبانهروز باز است و معامله انجام میشود؟ فرابورس چه تفاوتی با بورس دارد و از این نوع سؤالات. پس سرمایهگذاری در بازار سهام هم نیاز به یادگیری برخی قوانین، اصطلاحات و مفاهیم دارد. پس از یادگیری مفاهیم اولیه بورس، باید بدانید کدام سهام یا اوراق بهادار را در چه زمانی بخرید و چه زمانی بفروشید تا بتوانید سود کسب کنید. این کار از راه یادگیری روانشناسی بازار، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال ممکن است و همزمان با یادگیری نیاز به کسب تجربه و تمرین دارد. در این بخش از فعالیت شما در دنیای بورس، بیشترین انرژی و زمان صرف میشود چون یک معامله نادرست به هردلیل باعث از دسترفتن بخش بزرگی از سرمایه شما میشود.تالار بورس کجاست؟
حتما شما هم نخستین تصویری که از بورس در ذهن دارید، تابلوی بزرگی است که عددهای روی آن مدام تغییر میکنند و افرادی با هیجان به آن خیره شدهاند. تالار بورس جایی است که در آن، کارگزاران سهام را معامله میکنند. تابلویی در تالار بورس وجود دارد که قیمت لحظهای سهام مختلف را نشان میدهد. تالار بورس به 2بخش اصلی و فرعی تقسیم میشود. در تالار اصلی شرکتهایی وجود دارند که خود را با قوانین سازمان بورس وفق دادهاند. تالار فرعی نیز شامل شرکتهایی است که بهصورت آزمایشی در آن فعالیت کرده و درصورتی که بتوانند خود را با قوانین وفق دهند، در تالار اصلی کار خواهند کرد.
فوت و فنهای فعالیت بورسیوقتی با مبلغ کمی وارد بازار شوید، حتی اگر درصد زیادی ضرر کنید، چون میزان سرمایه اولیه کم است میزان ضرر نیز کم خواهد بود. بهطور مثال وقتی 5میلیون تومان سهام خریده باشید، اگر 10درصد ضرر کنید ضرر شما فقط 500هزارتومان خواهد بود. ولی وقتی میزان سرمایه بالا باشد، میزان ضرر نیز بالاتر خواهد بود. اما از طرف دیگر میزان کسب سود نیز با سرمایه بالاتر، بیشتر است.
اولویت اول شما در بورس باید حفظ سرمایه، اولویت دوم حفظ سودهای قبلی و اولویت سوم سودکردن باشد. حفظ بالاترین سرمایه متصل به معامله گرها سرمایه مهمترین اصل است چون اگر سرمایه خودتان را از دست بدهید، دیگر چیزی ندارید که با آن معامله کنید و سود ببرید.
از تجربیات دیگران استفاده کنید و وقتی اشتباهی انجام دادید، آن را بپذیرید. اشتباه را تصحیح کنید و درس بزرگی که از آن اشتباه گرفتهاید را در جایی یادداشت کنید. معامله در بورس مجازی میتواند برای سنجش مهارتتان در انتخاب سهام به شما کمک کند.
سراغ بورس نروید اگر
زمان کافی روزانه در اختیار ندارید، بورس برای شما مناسب نیست.
درصورتی که شغلی ندارید یا در بالاترین سرمایه متصل به معامله گرها هر صورت به فکر درآمد ثابت ماهانه هستید، بورس انتخاب خوبی نیست.
اگر سرمایهای که در اختیار دارید وام و قرض است، سراغ بورس نروید.
اگر تحمل زیان احتمالی و ریسک بالا را ندارید، کار دیگری را انتخاب کنید.
درصورتی که فکر میکنید بورس قمار است و فقط با داشتن شانس و اقبال میتوان موفق شد، انتخابتان اشتباه است.
اگر به فکر این هستید که در مدت خیلی کوتاهی ثروتمند شوید، بورس برای شما مناسب نیست.سراغ بورس بروید اگر
سرمایهای پسانداز کردهاید که فعلا به آن نیازی ندارید و قصد دارید سودی بیشتر از سود بانکی کسب کنید.
تصمیم گرفتهاید بهصورت حرفهای شغل سرمایهگذاری یا معاملهگری سهام را در پیش بگیرید.
ریسکپذیری و صبر بالایی دارید و میخواهید طی سالهای آینده سرمایهتان را افزایش دهید.
آینده مالی برای شما مهم است و مایل هستید برای بهبود آینده خودتان و فرزندانتان قدمی مثبت برداشته باشید
آماده هستید برای رسیدن به هدف وقت و انرژی بگذارید.
میدانید که کسب ثروت و زندگی در رفاه برای شما ممکن است و آماده هستید بهای رسیدن به هدف خود را بپردازید.سرمایه همیشه نقد
سرمایه شما قابل نقدشدن است. اگر شما 10میلیون تومان داشته باشید و با آن یک کسب و کار راهاندازی کنید، درصورتی که تصمیم بگیرید کسبوکارتان را تعطیل کنید وسایل زیادی روی دستتان خواهد ماند، مثلا وسایل مغازه یا کارگاه. اما سرمایهگذاری در بورس فقط خرید برگه سهام است و اگر سهم درستی را انتخاب کرده باشید که نقدشوندگی بالایی داشته باشد، فورا میتوانید سهام خود را بفروشید تا کارگزار 3روز بعد، مبلغ حاصل از فروش سهام را بهحساب بانکی شما واریز کند. خرید و فروش سهام در همه جا و در هرزمان قابل انجام است. فرقی نمیکند کجای دنیا باشید، فقط کافی است با یک کامپیوتر به اینترنت متصل شوید و معاملات دلخواهتان را از طریق پلتفرمهای معاملاتی متنوع که برای موبایلها، تبلتها و کامپیوترها ساخته شده انجام دهید.بایدها و نبایدهای قدمهای اول
بایدها
یادگیری و پیشرفت شخصی را در اولویت قرار دهید.
برای معامله در بورس با خونسردی عمل کرده و احساساتتان را کنترل کنید.
به این توجه کنید معاملهگرها و سرمایهگذاران حرفهای چطور معامله میکنند.
برای پیشرفت در این بازار، حاضر باشید وقت و انرژی بگذارید و بهای آن را بپردازید.
مدیریت ریسک و سرمایه را رعایت کنید و اصل اول شما حفظ سرمایه باشد.نبایدها
بدون اینکه حتی مفاهیم ابتدایی را بدانید در بورس شروع به سرمایهگذاری و معاملهگری کنید.
صرفا بهدنبال سیگنال و توصیهگرفتن از افراد به ظاهر حرفهای باشید و سابقه افراد را بررسی نکنید.
تا یک معامله سودده داشتید خودتان را حرفهای بدانید و با قرضگرفتن از بانک و اطرافیان و فروش داراییهایتان وارد بورس شوید.
فکر کنید بورس قماربازی است پس نیاز به یادگیری ندارد.
معاملات را از روی احساسات انجام دهید و عجله کنید.
بهدنبال پولدارشدن سریع باشید.
مسئولیتپذیر نباشید و مقصر ضررهای احتمالی را بازار، مردم و سهامدار عمده بدانید.اصطلاحات بورسی را یاد بگیریم
سهم
سهم یک برگه دارای ارزش یا همان ورق بهادار است که با خرید آن میتوانیم بخشی از مالکیت یک شرکت را در اختیار داشته باشیم. به زبان ساده میتوان گفت که هر سهم حاصل تقسیم سرمایه یک شرکت بر یک عدد مشخص است. ارزش اسمی هر سهم طبق قانون 1000ریال است. البته ارزش اسمی شرکتهای مختلف با توجه به وضعیت فعالیتی که دارند، ممکن است عددی بیشتر یا کمتر از این مقدار باشد. با استفاده از ارزش اسمی سهم میتوان تعداد سهام و میزان سرمایه یک شرکت را تعیین کرد. برای مثال، اگر سرمایه یک شرکت در ترازنامه 1200میلیارد ریال باشد، با تقسیم این عدد بر 1000ریال، تعداد سهام آن بهدست میآید که 2/1میلیارد عدد است.
ترازنامه
ترازنامه یک صورت مالی است که سرمایه (حقوق صاحبان سهام) و داراییها و بدهیهای شرکت در آن نوشته میشود. در ترازنامه ابتدا داراییها، بعد از آن بدهیها و در نهایت حقوق سهامداران ثبت میشود. ترازنامه به این دلیل برای سهامداران مهم است که با بررسی آن میتوانند از قدرت شرکت مطلع شده و وضعیت آن را در آینده پیشبینی کنند.
مجمع
جلسهای که در آن، مدیران و سهامداران برای بررسی و تصمیمگیری مسائل مهم شرکت دور هم جمع میشوند. همه سهامداران شرکت، متناسب با سهمی که دارند، حق رأی دارند. جلسه مجمع باید حداقل 10روز قبل از برگزاری، توسط هیأت مدیره شرکت اطلاعرسانی شود.
صورتحساب سود و زیان
در صورتحساب سود و زیان، میزان درآمد و هزینه و در نهایت سود یا زیان شناسایی شده شرکت آورده میشود. دلیل اهمیت صورتحساب سود و زیان این است که میزان سودآوری شرکت را نشان میدهد و میتواند یکی از عوامل تصمیمگیری سهامدار باشد.
سود هر سهم یا EPS
سود هر سهم، سودی است که به هر سهم تعلق میگیرد. اگر کل سود را پس از کسر مالیات بر تعداد سهمها تقسیم کنیم، سود هر سهم بهدست خواهد آمد. EPS تحققیافته، سودی است که در سال مالی محقق میشود و EPS پیشبینی شده مقدار سودی است که شرکت برای سال مالی پیشرو پیشبینی میکند.
سود تقسیمی هر سهم یا DPS
شرکتها، الزاما همه سود هر سهم را بین سهامداران توزیع نمیکنند و ممکن است بخشی از آن را به توسعه شرکت و امور مشابه آن اختصاص دهند. بنابراین، میزان سودی که از هر سهم بین سهامداران توزیع میشود، سود تقسیمی هر سهم نام دارد. تصمیمگیری میزان تقسیم سود، در مجمع عادی سالانه و با رأیگیری از سهامداران انجام میشود.
نماد معاملاتی
نماد، نام اختصاری شرکتی است که در بورس حضور دارد. حرف اول هر نماد مربوط به صنعتی است که شرکت در آن زمینه فعالیت میکند و ادامه آن نیز خلاصه نام شرکت است. برای مثال نماد بالاترین سرمایه متصل به معامله گرها ستران (سیمان تهران) مربوط به گروه صنعت سیمان، آهک و گچ بوده و تران همان تهران است.
عرضه اولیه
وقتی شرکتی برای نخستین بار سهام خود را در معرض خرید عموم قرار دهد، میگویند عرضه اولیه عمومی صورت گرفته است.
شاخص
حتماً در رسانهها شنیدهاید که شاخص امروز بورس افزایش یافت و به فلان تعداد واحد رسید. برای ارزیابی کیفی همه فرایندها معمولا شاخص (Index) یا معیاری کمی تعیین میشود که با بررسی آن میتوان گذشته، حال و آینده را تحلیل کرد. در بورس نیز شاخص و بهعبارت بهتر شاخصهایی وجود دارد که میتواند معیاری مناسب برای ارائه وضعیت آن باشد. شاخص کل یکی از مهمترین شاخصهایی است که همه فعالان بازار سرمایه باید با آن آشنایی داشته باشند. برای محاسبه شاخص، یک سال مشخص بهعنوان پایه یا مبنا درنظر گرفته میشود و پس از تقسیم ارزش جاری بر ارزش سال مبنا، عدد حاصل در 100ضرب میشود. در هر بورس اوراق بهادار، بسته به نیاز و کارایی، شاخصهای زیادی تعریف و محاسبه میشود.
صف خرید و فروش
وقتی حجم عرضه یک سهم بیشتر از تقاضای آن باشد، صف فروش و وقتی حجم تقاضای آن نسبت به عرضهاش بیشتر باشد، صف خرید برای آن تشکیل خواهد شد. یکی از دلایل تشکیل صف خرید یک سهم، اقبال مردم به آن سهم و از دلایل تشکیل صف فروش عدماستقبال سهامداران نسبت به آن است.
کارگزاری
کارگزاریها بنگاههایی هستند که به نمایندگی از سرمایهگذاران خرید و فروش سهام آنان را انجام میدهند. بهعبارت دیگر، میتوان گفت که کارگزاران واسطه بین سهامداران و شرکتها هستند. رتبه مناسب در رتبهبندی سازمان بورس، امکانات ارتباطی و پاسخگویی، ارائه تحلیل روزانه و داشتن پلتفرمهای روان از عوامل مؤثر در انتخاب
کارگزاریهاست.
دیدگاه شما