انواع روش های تحلیل تکنیکال، مزایا و معایب
در بازارهای مالی روشهای زیادی برای سود کردن وجود دارد. بسیاری از افراد ترید کردن با استفاده از تحلیل تکنیکال را انتخاب میکنند؛ اما در همان ابتدا با سبکهای بیشمار با اسمهای مختلف برخورد میکنند. شاید در ابتدای مسیر افراد شروع به تحقیق و مطالعه در مورد سبکهای مختلف کنند؛ اما معمولا در ابتدای راه دچار مشکل شده و نمیدانند چه سبکی برای آنها مناسب است. در این مقاله روش های تحلیل تکنیکال و نقاط ضعف و قدرت آنها را بررسی خواهیم کرد.
استفاده از اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال
معمولا در ابتدای مسیر، هر فردی که به دنبال استفاده از تحلیل تکنیکال برای معامله است، با اندیکاتورها آشنا میشود. اندیکاتورها ابزارهایی بر روی چارت هستند که از قیمت مشتق شدهاند؛ یعنی با ویژگی های معاملاتی پین بار استفاده از فرمولهای مختلف که بر روی قیمت اعمال میشود، یک مدل تصویری ریاضی از آن تولید میشود.
به این مدل اندیکاتور گفته میشود. تعداد اندیکاتورها بیشمار است! شما میتوانید هر دادهای را گرفته و فرمولی روی آن اجرا کرده و آن را روی نمودار خود بیندازید. از معروفترین آنها میتوان به Moving Average ها، RSI، MACD و… اشاره کرد. معمولا هر فردی در ابتدای کار با آنها آشنا میشود.
این اندیکاتورها از اطاعات قیمت استفاده میکنند. به عنوان مثال از قیمت بسته شدن تعداد مشخصی کندل برای به دست آوردن Moving Average در یک بازه زمانی مشخص شده توسط شما استفاده میکنند.
به تصویر زیر نگاه کنید. در اینجا Moving Average 9 روزه را داریم که با منحنی آبی مشخص شده است.
تریدرها به روشهای مختلف از MA ها استفاده میکنند. به عنوان مثال در صورتی که کندل روزانهای بالای آن بسته شود، خرید میکنند.
اندیکاتورها معمولا به تنهایی ابزار مناسبی برای ترید کردن نیستند، سیگنالهای خرید و فروش آنها معمولا با تاخیر زیادی همراه است و بعد از انجام حرکت اصلی تازه میتوانید اقدام به خرید و فروش کنید.
همین سیگنالهای با تاخیر نیز در بهترین حالت 50 درصد موارد را به شما درست میگویند. در بخش مدیریت سرمایه در مورد ریوارد و ریسک نیز صحبت کردیم. ریسک به ریوارد ترید کردن با اندیکاتورها نیز ریسک به ریوارد خوبی ندارد؛ زیرا حرکت بزرگی انجام شده و تازه اقدام به خرید و فروش میکنیم؛ اگر دوباره حرکتی به آن اندازه انجام شود، میتوانیم یک ریوارد دریافت کنیم. به این مثال توجه کنید:
در این مثال بعد از شکست ویژگی های معاملاتی پین بار کامل Moving Average با دوره 21 روزه، تازه وارد فروش میشویم. استاپ معامله خودمان را بالای آخرین کندل قبل از شروع حرکت نزولی میگذاریمف بعد از آن قیمت فقط به اندازه یک ریوارد در جهت مورد علاقه ما حرکت کرده و به این ترتیب بعد از چندین روز سود زیادی دریافت نمیکنیم.
خب اندیکاتورها به چه درد ما میخورند؟
بسیاری از افراد هستند که در بازه طولانی مدت توانستند فقط با اتکا به اندیکاتورها به سود برسند؛ اما وقتی روشهای بهتر و بهینهتر وجود دارد چرا از آنها استفاده نکنیم؟
اندیکاتورها برای تاییدیه و استفاده کمکی در کنار دیگر ابزارها بسیار مفید است و نمیتوان به طور کل اهمیت آنها را نادیده گرفت؛ اما نمیتوان آن را به صورت مستقل یکی از روش های تحلیل تکنیکال دانست.
روش های تحلیل تکنیکال: پرایس اکشن کلاسیک
بسیاری از تحلیلها و نمودارهایی که در شبکههای اجتماعی میبینید با استفاده از سبک پرایس اکشن کلاسیک انجام شدهاند. تقریبا محبوبترین، معروفترین و کاربردیترین روش تحلیل تکنیکال در میان مردم است.
نام پرایس اکشن نیز نشان از آن دارد که در این سبک توجه زیادی به حرکت قیمت میشود و اندیکاتورها جای زیادی در آن ندارد.
در پرایس اکشن کلاسیک، الگوها و شکل کندلها اهمیت بسیار زیادی دارند. الگوهای قیمتی، مانند سر و شانه، وج صعودی و نزولی، کانالها و … در پرایس اکشن کلاسیک مورد توجه قرار میگیرند.
در این سبک شکل کندلها نیز اهمیت دارد. اگر در یک سطحی که قبلا واکنشی داشته باشیم، کندلی با شکل و شمایل مورد نظرمان ایجاد شود، میتوانیم وارد موقعیت معاملاتی فروش یا خرید شویم.
به عنوان مثال کندل پین بار یکی از فرمهای برگشتی است و اگر در یک کانال یا سطح کف و سقف دو قلو با آن مواجه شویم، میتوانیم با اطمینان بیشتری وارد پوزیشن شویم.
یکی از بهترین منابع برای این سبک بسته آموزشی البروکس است. البروکس یک دوره آموزشی و چندین کتاب دارد که در آن به طور کامل و مفصل سبک خودش را آموزش داده است.
یکی از خوبیهای این سبک این است که تنها با ان میتوانید به تریدهای سود ده برسید. باید وقت زیادی بر روی آن و دوره البروکس بگذارید تا به تسلط و دانش کافی برسید. توجه به قیمت و الگوها از نقاط قوت این سبک است.
از معایب آن نیز میتوان به این اشاره کرد که توجهی به سطوح قیمتی نمیکند، نقاط چرخشی قیمت را در نظر نمیگیرد. از طرفی به دلیل محبوبیت و گستردگی استفاده از این سبک، بزرگان بازار میدانند اکثریت افراد در کجا وارد یک ترید شدهاند و به همین دلیل امکان شکست تحلیل در این سبک بیشتر از دیگر سبکها مانند عرضه تقاضا است.
روش های تحلیل تکنیکال: عرضه و تقاضا
فلسفه این سبک این است که هیچ اتفاقی در بازار نمیفتد، مگر به واسطه عرضه و تقاضا. این موضوع منطقی هم هست؛ در بازارهای سنتی وقتی خریدار و تقاضا برای یک کالا زیاد میشود و از آن طرف عرضه کم است، قیمت شروع به بالا رفتن میکند و بالعکس.
در بازارهای مالی و طبق فلسفه این سبک نیز همه چیز بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. اگر خریداران بیتکوین بیشتر از فروشندگان ان باشند، قیمت بالا میرود.
در این سبک تحلیلگران به دنبال سطوح عرضه و تقاضا هستند. آنها با استفاده از شکل کندلها و نوع حرکت قیمت، سطوحی را تعیین میکنند که نشان دهنده فروش یا خرید است.
در بازگشت قیمت به آن سطوح، امکان واکنش را میدهند و بر اساس آن معامله میکنند.
به مثال زیر توجه کنید.
در اینجا یک سطح عرضه در بیت کوین داریم که باعث ریزش قیمت شده است، حال اگر کمی نمودار را به جلوتر ببریم، مشاهده میکنیم قیمت در واکنش به این سطح دوباره با افت مواجه شده است.
در مثال بعدی با یک سطح تقاضا مواجه هستیم که با رنگ سبز به نمایش در آمده است.
اگر کمی به جلوتر برویم، میبینیم که قیمت بعد از بازگشت به این سطح حرکت رو به بالای قدرتمندی را شروع کرده است.
یکی از مزایای این سبک دریافت ریسک به ریواردهای بسیار خوب است؛ طوری که در صورت تحلیل اشتباه فراوان، ممکن است ضرر شما در یک ترید مناسب جبران شود.
اما بحث اصلی اینجاست که هیچ کدام از روش های تحلیل تکنیکال معروف در زمینه عرضه و تقاضا نمیتوانند به طور کامل قدرت سطوح مختلف را تعیین کنند. گاهی ممکن است یک سطح بسیار عالی از نظر شما، به راحتی شکسته شود و دلیل آن قویتر بودن سطح مقابل است.
عرضه و تقاضا زیرشاخههای فراوانی دارد که از معروفترین آنها میتوان به ICT، RTM و اسمارت مانی اشاره کرد.
ICT سبک ابداعی یک فرد آمریکایی به نام مایکل هادلستون است که 30 سال سابقه تدریس و معامله در بازارهای مالی مختلف را دارد. در این سبک به زمان انجام حرکتهای قیمت و جلسات معاملاتی توجه ویژهای میشود. در ICT به طور خالص با سطوح عرضه و تقاضا کار نمیکنیم و این سطوح تنها 20 درصد کل سبک را تشکیل میدهند.
مایکل در ICT مفهوم نقدینگی و پیدا کردن آن روی نمودار را به شاگردانش آموزش داد. او در حال حاضر یک دوره آموزشی را به صورت رایگان شروع کرده است که با جستجوی نام ICT Mnetorship 2022 میتوانید به آن دسترسی پیدا کنید.
RTM مخفف عبارت Read The Market یا خواندن بازار است. تحلیلگران این سبک اعتقاد دارند بازار پر از سفارش است و باید نواحی دارای سفارش را پیدا کنیم.
آنها در سطوح عرضه و تقاضا دنبال بهترین سطوح سفارش هستند و اعتقاد دارند اگر کسی به طور کامل RTM را یاد بگیرد، میتواند تمام بازار را پیشبینی کند که این یک تبلیغات اشتباه و تقریبا دروغ است؛ زیرا بازارهای مالی هیچ قطعیتی ندارند و هیچ مدرکی نیز وجود ندارد که این ادعا را تایید کند.
با این حال RTM یک سبک تحلیلی دقیق است و ریسک به ریواردهای بسیار خوب را به شما میدهد. هرچه بیشتر بر روی آن وقت بگذارید متوانید استراتژی خود را بهتر کرده و معاملات بهتری داشته باشید.
از معایب RTM میتوان به عدم توجه ویژگی های معاملاتی پین بار به تایم و سشن معاملات اشاره کرد و تنها سطوح سفارش برای آنها مهم است. از طرفی منابع این سبک بسیار پراکنده است و هرکس طبق نظر خودش آن را به شکل متفاوتی تدریس میکند؛ به همین دلیل تسلط بر روی آن و سود ده شدن با استفاده از این روش تحلیلی ممکن است زمان و انرژی زیادی از شما بگیرد.
روش های تحلیل تکنیکال: امواج الیوت
یکی دیگر از روش های تحلیل تکنیکال استفاده از امواج الیوت است. امواج الیوت اولین بار توسط R alph Nelson Elliott ( رالف نلسون الیوت) ابداع شد. او اعتقاد داشت بازارهای مالی از افراد تشکیل شده و احساسات و رفتار انسانها در شرایط مشابه، تکرار میشود. او حرکات قیمت را به موجهایی تشبیه کرد و این سبک را با نام امواج الیوت پایهگذاری کرد.
امواج الیوت از موجهای جنبشی و اصلاحی برای توجیه حرکات بازار استفاده می کنند. بسیاری از الگوهای پرایس اکشنی توسط امواج الیوت قابل توجیه هستند. شمارش امواج الیوت قوانین خاصی دارد که باید مدتها بر روی آنها مطالعه و تمرین شود.
همانطور که در تصویر میبینید، در تئوری امواج الیوت، هر حرکت قیمت نامگذاری و موج شماری میشود و میتوان بر اساس آنها حرکت بعدی ویژگی های معاملاتی پین بار قیمت را حدس زد.امواج الیوت در طول زمان گسترش پیدا کرده و افراد مختلف سبکهای جدیدی را با استفاده از آن ابداع کردهاند. سبک رابرت ماینر و نئو ویو از جمله زیرمجموعههای امواج الیوت هستند.
وین ریت امواج الیوت در صورتی که در آن به تسلط برسیم، بسیار بالاست؛ اما گاهی اوقات ریسک به ریوارد مطلوبی به ما نمیدهد. از طرفی تسلط بر روی قوانین ان بسیار سخت و زمانبر است. بسیاری از تحلیلگران نیز اعتقاد دارند امواج الیوت فقط برای تحلیل کردن آینده بازار به کار میآید و نمیتوان با آنها معامله سوآور داشت؛ اما هر سبکی باید شخصی سازی شده و از دل آن ستاپهای مناسبی برای سود کردن طراحی کرد.
جمعبندی
در این مقاله در مورد انواع روش های تحلیل تکنیکال صحبت کردیم. روش های بسیار زیادی برای شروع این کار وجود دارند که گاهی اوقات حتی نام آنها را هم به ندرت شنیدهایم. بعضی از روش های تحلیل تکنیکال مانند استفاده از ابر ایچیموکو یا فیبوناچی و… نیز میتوانند در این دستهبندئی قرار بگیرند؛ اما در اکثر موارد در همین دستهبندیها جای میگیرند.
انتخاب روش و سبک به هیچ عاملی به جز خودتان و روحیات خودتان بستگی ندارد. شما میتوانید با هرکدام از روش های تحلیل تکنیکال به سوددهی برسید و فقط تمرین و رعایت مدیریت سرمایه است که میتواند بقای شما را در بازارهای مالی تضمین کند.
با کندل ستاره دنباله دار Shooting Star چگونه معامله کنیم
با کندل ستاره دنباله دار Shooting Star در معاملات خود چگونه سیگنال بگیریم و زمان گردش بازار را سریعتر متوجه شویم .
الگوهای کندل استیک ژاپنی از محبوب ترین روش ها برای تحلیل نمودار ها در میان معامله گران هستند که یکی از موثرترین روش های اینگونه تحلیل ها ، الگوی ستاره دنباله دار می باشد . در این مقاله الگوی ستاره دنباله دار را که یک الگوی بازگشتی می باشد به صورت کامل مورد بررسی قرار می دهیم و در مورد نحوه استفاده از این الگو در معاملات فارکس توضیح خواهیم داد .
الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار چیست ؟
الگوی ستاره دنباله دار یک الگوی بازگشتی نزولی است که تنها شامل یک کندل می شود . این الگو زمانی تشکیل می شود که قیمت به سمت بالا رو به حرکت می باشد و ناگهان قیمت افت می کند و رو به کاهش می رود که به این دلیل سایه ( Wick ) بلندی در سمت بالا شکل می گیرد .
این سایه حداقل باید دو برابر اندازه بدنه کندل اندازه داشته باشد . به تصویر زیر توجه کنید .
علاوه بر این نکته ، قیمت نهایی (close) نمودار باید نزدیک به پایین کندل باشد . حال همانطور که مشاهده می کنید این حالت یک ساختار نزولی را ایجاد می کند زیرا قیمت ها در نمودار قادر به حفظ روند صعودی خود نبوده اند .
الگویی که ساختار مشابهی با الگوی ستاره دنباله دار دارد الگوی چکش وارونه است .
اگرچه الگوی چکش وارونه در مقایسه با الگوی ستاره دنباله دار ، یک الگوی بازگشتی صعودی می باشد . این الگو اغلب در پایین روند نزولی ، نزدیک به سطح حمایت یا پولبک تشکیل می شود .
سوالی که در مورد تشکیل الگوی ستاره دنباله دار پیش می آید این است که الگوی ستاره دنباله دار در یک جفت ارز در فارکس یا یک سهم ،کالا و یا در قسمت فیوچرز صرافی بایننس چه تفاوتی دارد ؟
جواب این است که هیچ تفاوتی برای این الگو در بازار های مختلف وجود ندارد الگوی ستاره دنباله دار بدون در نظر گرفتن نوع بازار ، سیگنال یکسانی را ارائه می دهد .
مزایای استفاده از الگوی ستاره دنباله دار در تحلیل تکنیکال
الگوی ستاره دنباله دار به دلیل این که به سادگی رصد می شود یک الگوی کارآمد برای معامله گران تازه کار است . اگر به توضیحاتی که در بالا اشاره شد توجه شود ، مشاهده الگوی ستاره دنباله دار به راحتی امکان پذیر می شود .
اگرچه الگوی کندل استیک به خودی خود گاهی نیز دارای نقص می گردد و این بدان دلیل است که یک کندل در روند کلی یا حرکت بازار زیاد مهم نیست و در گاهی موارد اگر الگوی ستاره دنباله دار در نزدیکی سطح مقاومت یا خط روند شکل گیرد ، این الگو تمایل حرکت خلاف روند را نمایان می کند .
مدیریت ریسک برای استفاده از الگوی ستاره دنباله دار بسیار مهم است . مدیریت ریسک باعث می شود که در صورت حرکت منفی بازار ، معامله گر از این روند منفی بازار ایمن باشد ، لذا نه فقط در الگوی ستاره دنباله دار بلکه در تمامی الگو ها باید حد ضرر را برای معامله خود تعیین نمایید .
مزایای الگوی ستاره دنباله دار
- شناسایی این الگو آسان است
- در صورت تحقق همه معیار ها برای وقوع الگو ، کاملا مورد اعتماد می باشد
- برای معامله گران تازه کار الگوی مناسبی است
معایب الگوی ستاره دنباله دار
- الگوی ستاره دنباله دار به صورت تنها یک معامله کوتاه مدت را توجیه نمی کند
- برای استفاده از این الگو تایید معیار های مشخص شده الزامی است .
معامله با استفاده از الگوی ستاره دنباله دار
در تصویر زیر الگوی ستاره دنباله دار را در نمودار جفت سهم EUR/USD مشاهده می کنید
معامله با استفاده از این الگوی بازگشتی نسبتا کار ساده ای است . ابتدا همانطور که به این الگو مربوط می باشد باید بدنبال نقطه ورود در قیمت پایین باشیم . به دلیل اینکه قبلا قیمت ها در اوج توسط الگوی ستاره دنباله دار رد شده بودند و افت کردند ، فرد معامله گر باید حد ضرر را در خط روند قرمز رنگی که در نمودار مشخص شده قرار دهد . فرد معامله گر می تواند به راحتی بعد از مشاهده الگوی ستاره دنباله دار ، ورود خود را انجام دهد . اما اگر معامله گر فردی محافظه کار است و خواهان یک نسبت ریسک به پاداش بهتر می باشد باید دوباره سایه را مورد تحلیل قرار دهد . این تحلیل هنگامی به وقوع می انجامد که اندازه سایه بلند تر از حد طبیعی باشد .
اغلب اوقات قیمت ها برمی گردند و بخشی از سایه را طی می کنند . معامله گری که این موضوع را تشخیص ویژگی های معاملاتی پین بار می دهد ممکن است منتظر بماند تا در میانه سایه و بلافاصله بعد از تشکیل الگوی ستاره دنباله دار به معامله ورود کند .
اگر فرد معامله گر در این شرایط به یک معامله کوتاه مدت ورود کند قیمت اندکی بالاتر و نقطه حد ضرر نزدیک تر خواهد بود . صرف نظر از نقطه ورود ، باید در نظر داشت که حد ضرر در یک نقطه ثابت قرار خواهد داشت .
در مورد اهدافی که برای سود مدنظر قرار گرفته شده ( خط آبی ) باید فاصله ای را مدنظر قرار داد که ۲ برابر فاصله از حد ضرر باشد . برای نمونه اگر معامله گر حد ضرر را 50 پیپ از نقطه ورود در نظر گرفته ، برای اهداف سود باید 100 پیپ را مدنظر قرار دهد . این حرکت نسبت ریسک به پاداش ۲ به ۱ گفته می شود که بنابر تحقیقات انجام شده معامله گران موفق از آن بهره می برند
الگوی جعلی در پرایس اکشن
الگوی جعلی در پرایس اکشن | این مقاله آموزشی کمی تخصصی بوده و شاید افراد تازه کار نتوانند کامل متوجه موضوع این مقاله شوند ولی بهرحال سعی میکنیم به ساده ترین زبان ممکن توضیحات را ارائه دهیم تا دوستان تازه کار هم بتوانند به درک مناسبی از این مبحث برسند. در ابتدا باید اطلاعاتی در مورد […]
الگوی جعلی در پرایس اکشن | این مقاله آموزشی کمی تخصصی بوده و شاید افراد تازه کار نتوانند کامل متوجه موضوع این مقاله شوند ولی بهرحال سعی میکنیم به ساده ترین زبان ممکن توضیحات را ارائه دهیم تا دوستان تازه کار هم بتوانند به درک مناسبی از این مبحث برسند.
در ابتدا باید اطلاعاتی در مورد پرایس اکشن داشته باشید در ادامه توضیحات مختصری میدهم که برای مطالعه کامل تر میتوانید به لینکی که در زیر میگذارم مراجعه کنید.
پرایس اکشن یک روش تحلیلی بحساب می آید که معامله گر بر روی قیمت گذشته و قیمت فعلی نمودار تمرکز میکند و تا جای ممکن از هیچ اندیکاتوری کمک نمیگیرد ، افرادی که پرایس اکشن تریدر هستند همه چیز را ساده میبینند.
الگوی پرایس اکشن جعلی چیست؟
الگوی جعلی در بازار به این معنی است که یک شکست جعلی از الگوی اینساید بار (inside bar) رخ داده است. به عبارت دیگر، زمانی که قیمت در ابتدا از طریق الگوی اینساید بار شکسته میشود، اما پس از آن قیمت راهش را به سمت دیگری برمیگرداند، منجر به شکست جعلی در ساختار اینساید بار میشود.
همان طور که قبلا ذکر کردم، معنی در پشت الگوی جعلی، آن چیزی است وقتی که نمودار را نگاه میکنم توجه من را به خودش جلب میکند. اساسا الگوی جعلی به این معنی است که بازیگران قدر بازار (بانکها، صندوقهای تامینی، معامله گران بزرگ پول) : ۱) عمدا حد ضرر را بر روی معاملهگران خرده قرار میدهند، پوزیشن آنها را میمکند و برای قیمت، “خلاء” ایجاد میکنند تا در جهت مخالف قرار بگیرد. یا ۲) عکسالعمل به برخی از رویدادهای بازار بزرگ باعث می شود قیمت به عقب برگردد و در جهت مخالف شکست اولیه قرار بگیرد.
در هر صورت، وضعیت جعلی یک سیگنال بسیار قوی میباشد که ممکن است قیمت در جهت مخالف شکست جعلی به حرکت ادامه دهد. بنابراین برای مثال اگر شکست جعلی از موقعیت اینساید بار به سمت بالا حرکت کند، الگوی جعلی نزولی (بیریش) را تشکیل میدهد، به این معنی که قیمت ممکن است به سمت پایینتر و در جهت مخالف شکست اولیه حرکت کند.
برای روشن شدن همه این موارد، اجازه دهید نگاهی به برخی نمونهها بپردازیم:
در مثال زیر، یک سیگنال جعلی صعودی (بولیش) و نزولی (بیریش) کلاسیک را مشاهده میکنیم. توجه کنید که ابتدا اینساید بار وجود دارد که به دنبال آن یک شکست جعلی از الگوی اینساید بار به همراه دارد که در نتیجه الگوی جعلی را تشکیل میدهد.
توجه: هر سیگنال جعلی دقیقا مانند موارد بالا دیده نمی شود، که من در دوره معاملات پرایس اکشن به آن میپردازم. برای مثال الگوی جعلی را با پین بار به عنوان ساختار شکست جعلی مشاهده کنید. در مورد پین بار، شکست جعلی فقط شامل یک کندل میشود، برخلاف ساختار شکست جعلی که در نمودار بالا نشان دادهام، دو کندل را در بر دارد. همچنین ممکن است با سه کندل شکست جعلی رو به رو شوید اگرچه نادر است و کمتر از ساختار شکست جعلی با یک پین بار یا دو کندل روی میدهد.
در مثال زیر، ما یک الگوی جعلی صعودی (بولیش) و نزولی (بیریش) را با یک پین بار برگشتی به عنوان شکست جعلی از الگوی اینساید بار مشاهده میکنیم:
چگونه با سیگنال جعلی معامله کنیم؟
در هر شرایطی از بازار میتوان با سیگنال جعلی معامله کرد به جز بازارهای پرتلاطم. اما سیگنال جعلی میتواند در بازار دارای روند، یا در بازار محدودهای یا حتی در جهت مخالف روند به کار می رود، در صورتی که در سطح حمایت یا سطح کلیدی باشد.
سیگنال جعلی، جهت ورود به پوزیشن با احتمال بالا را برای ما فراهم میکند همچنین نقاط واضحی از حد ضرر (SL) را برای ما مشخص میکند. جهت روشن شدن مطلب به مثالهای زیر توجه کنید:
در مثال نمودار زیر، میتوانیم ببینیم که قبل از تثبیت بازار یا حرکات محدوده دامنه، از روند صعودی بالایی برخوردار بوده، سپس سیگنال جعلی بر روی ویژگی های معاملاتی پین بار خط حمایت از دامنه معاملاتی تشکیل شده است. به طور منطقی حد ضرر (SL) را در زیر پایینترین دو کندلی که شکست جعلی دارند، قرار میدهید. سیگنال جعلی، تشکیل شده که من آن را سطح نمودار هم پوشانی مینامم زیرا ما چندین عامل حمایت برای معامله داشتیم: در این مثال، سطح حمایت و روند صعودی وجود دارد:
بیایید به مثال دیگری از یک سیگنال جعلی نگاهی بیندازیم، اما این بار سیگنال جعلی بر روی محدوده مقاومت تشکیل شده است. توجه داشته باشید که شکست جعلی، کاملا بر روی پین بار نبوده است زیرا بدنهی واقعی کندل نسبت به سایه به اندازه کافی کوچک نبوده، اما این یک کندل برگشتی سایهدار نزولی می باشد که یکی از الگوهای قیمتی است که در دوره معاملاتی درس دادهام. توجه کنید که قیمت نه تنها بعد از این سیگنال جعلی نزولی شد بلکه در واقع روند نزولی جدیدی را به پیش برد …
هشدار به سیگنالهای جعلی:
سیگنالهای جعلی همیشه کامل به نظر نمیرسند، یعنی میتوان صلاحدید و احتیاط به کار گرفت اما جرات به خرج دادن چیزی است که حرفهایها را از آماتورها جدا میکند. برای مثال لازم نیست که فقط یک اینساید بار در ساختار ویژگی های معاملاتی پین بار شکست جعلی داشته باشید. گاهی ممکن است دو یا سه اینساید بار یا حتی بیشتر داشته باشید. در مثال زیر، الگوی کمبو پین بار جعلی مشاهده میشود که دو اینساید بار قبل از پین بار شکست قبلی وجود دارد. در مجموع همه چیز درست است و اغلب در موقعیتهای جعلی آن را احتمالا مشاهده میکنید:
یکی از ویژگیهای بارز سیگنال جعلی خوب، شکست جعلی واضح از ساختار اینساید بار است. اگر شما شکست جعلی واضحی از اینساید بار داشتید، میتواند سیگنال جعلی مناسب و خوبی را برای شما همراه میکند، و یا فرض شود برخی همپوشانی و شرایطی را در محدوده بازار دارد. اگر تعجب کردید و حدس زدید و یا از معاملهگران دیگر سوال کردید که آیا این الگوی خاص، جعلی است، و یا اگر این شکست جعلی خیلی واضح و روشن نباشد ، سرمایه خود را به خطر انداختهاید. بهترین الگوهای جعلی، مواردی است که نیاز به رمز گشایی ندارد.
کلمه آخر در مورد الگوهای جعلی
الگوی جعلی، الگویی بسیار قدرتمند در پرایس اکشن است، به شرطی که بتوانید محل مناسب آن را بیابید و اقدام به معامله کنید. بازتاب الگوی جعلی، برگشت در بازار و “فریفتن حریف” است که به وضوح برخی از پیامدهای عمیق تجاری را به همراه دارد. شکست جعلی، سرنخی بزرگ در بازار محسوب میشود و به ما نشان میدهد آنچه را که “معاملهگران بزرگ” بدان میاندیشند و به ما فرصتی میدهند تا از آن استفاده کنیم. معاملهگران آماتور و مبتدی اغلب در هنگام خرید و رویارویی با الگوی شکست جعلی، گرفتار میشوند. در واقع، استراتژیهای تجاری و سیستمهای ایجاد شدهی بی عیبی هنگام رویارویی با الگوی شکست جعلی وجود دارد. شکست جعلی یکی از قدیمیترین متدها و متداولترین رویکرد در زمینه معاملات است، به همین دلیل این الگوهای شکست به راحتی موقعیت پرمنفعتی را برای بازیگران بزرگ بازار فراهم میکند و در عین حال معاملهگران کوچکتر هم میتوانند از مزیت آن بهرهمند شوند.
الگوهای جعلی اساسا شواهد قوی و محکمی از آنچه در پاراگراف بالا بیان کردم، هستند و آنها به معاملهگران زیرک و دانای پرایش اکشن، این توانایی را میدهند که همانند “معاملهگران بزرگ” معامله نمایند. از شما دعوت میکنیم که بیشتر در مورد این موضوع بدانید و بیشتر در مورد دوره معاملاتی پرایش اکشن مطالعه کنید زیرا من تمام دانش و توانایی خود را در بر روی الگوی جعلی به کار میبندم و به طور مناسب و دقیق در معاملات از آن استفاده مینمایم.
آشنايي با الگوي پين بار
الگوي پين بار يکي از متداولترين و پر کاربردترين الگوهايي است که توسط معاملهگران حرفهاي استفاده ميشود، بنابراين اگر شما هم از علاقهمندان به يادگيري و آموزش تحليل تکنيکال هستيد بهتر است اين الگو را به طور دقيق شناخته و آن را در معاملات خود در نظر بگيريد. در ادامه به معرفي اين الگو و نحوهي معامله با آن خواهيم پرداخت، با ما همراه باشيد.
نحوه تشخيص الگوي پين بار
قبل از هر چيزي بهتر است شکل ظاهري اين الگو را بشناسيد.
?
همانطور که در تصوير فوق ميبينيد اين الگو يکي از الگوهاي برگشتي ميباشد. يعني بعد از ايجاد اين الگو ما توقع داريم که جهت روند تغيير کرده و در جهت عکس حرکت کند. در تصوير فوق ما پين بار شماره 1 را نزولي و شماره 2 را پين بار صعودي ميناميم.
شايد برايتان سوال شده باشد که چرا اين الگو براي ما مهم است و چرا بعد از آنها ممکن است جهت روند تغيير کند؟ همانطور که ميبينيد براي تغيير روند صعودي به نزولي اين الگو يک سايه بلند در بالاي خود دارد و براي تغيير روند نزولي به صعودي اين الگو يک سايه بلند در پايين خود دارد. اين سايهها در حقيقت نشان دهنده اين است که بازار تمايل ندارد قيمتهاي بالاتر (در پين بار نزولي) يا پايينتر (در پين بار صعودي) را ببيند و همين موضوع باعث ايجاد سايهها ميشود.
ويژگيهاي اصلي الگوي پين بار ايدهآل
- پين بار نزولي سايهي بلند در بالاي خود دارد.
- پين بار صعودي سايه بلند در پايين خود دارد.
- پين بارها بدنه کوچکي دارند.
- پين بار صعودي در بالاي خود يا سايه ندارد يا سايه بسيار بسيار کوچکي دارد.
- پين بار نزولي در پايين خود يا سايه ندارد يا سايه بسيار بسيار کوچکي دارد.
- در پين بار صعودي اگر کندل سبز باشد نشان دهنده قدرت الگو است.
- در پين بار نزولي اگر کندل قرمز باشد نشان ویژگی های معاملاتی پین بار دهنده قدرت الگو است.
نحوه معامله با الگوي PIN BAR
به عنوان يک معاملهگر که در حال گذراندن مراحل اوليه آموزش تحليل تکنيکال هستيد بايد اين موضوع را هميشه به خاطر داشته باشيد که تمامي الگوهاي کندل استيک زماني براي تريدرها مهم ميشوند که در يک ناحيه کليدي شکل بگيرند. مثلا ايجاد الگوي پين بار در وسط روند براي ما اهميتي ندارد، ما زماني با اين الگو معامله ميکنيم که پين بار در بخشهاي حمايتي و مقاومتي تشکيل شود. يعني در صورتي اين الگو اعتبار دارد که ما بر حسب گذشتهي نمودار احتمال ميدهيم که در فلان قيمت ممکن است روند ما مجدد تغيير کند، حال براي اين که بتوانيم نقطه ورود درستي روي نمودار پيدا کنيم در ناحيهي مورد نظر دنبال الگوهاي برگشتي مانند پين بار ميگرديم.
نقطه ورود در الگوي PIN BAR
براي پيدا کردن نقطهي ورود بايد تجربهي بالايي در زمينه معاملهگري داشته باشيد. معمولا تريدرها براي استفاده از الگوي پين بار، نقطهي ورود خود را کمي بعد از نقطه بسته شدن (Close) کندل پين بار قرار ميدهند، يا اگر ميخواهند کمي با احتياط وارد شوند صبر ميکنند که يک کندل در جهت مورد نظر آنها بسته شود و سپس بعد از بسته شدن کندل دوم سفارش خود را ثبت ميکنند. براي درک بهتر به تصوير زير دقت کنيد.
?
حد ضرر در الگوي PIN BAR
تريدرها معمولا حد ضرر خود را پشت سايه کندل پين بار قرار ميدهند. چرا که با رسيدن قيمت به آن نقاط به اين نتيجه ميرسيم که تحليل ما اشتباه بوده و بايد قبل از ايجاد ضررهاي بزرگتر از معمله خارج شويم.
?
حد سود در الگوي PIN BAR
براي حد سود بهتر است هميشه از سيستم مديريت سرمايهي خود پيروي کنيد. معمولا تريدرها حداقل حد سود خود را در فاصلهي دو برابري حد ضرر خود قرار ميدهند. يعني اگر حد ضرر ما 20 پيپ يا مثلا 0.5 درصد فاصله داشته باشيد بايد اولين حد سود ما 40 پيپ يا 1 درصد از نقطهي ورود فاصله داشته باشد.
همانطور که قبلا هم اشاره کرديم استفاده از الگوي پين بار براي معامله نيازمند تجربه زيادي ميباشد. بنابراين پيش از اين که در معاملات واقعي خود از اين الگو استفاده کنيد بهتر است روي گذشتهي نمودار کمي تمرين کنيد.
یک استراتژی معامله را ۱۰٫۰۰۰ بار تمرین کنید
۱- عادت به تمرین روی کارها و مفاهیم حرفه خود که آنها را به هدف نهایی یا موفقیت نزدیکتر میکند.
۲- رعایت نظم و دیسیپلین و داشتن تمرکز کامل روی وظیفهای که دارند، تا زمانی که به تسلط کامل برسند. سپس آنها باز هم به کار و تلاش خود ادامه میدهند تا تسلط بدست آمده را حفظ کنند.
در این مقاله به این مطلب میپردازیم که چرا و چگونه باید در معاملهگری دایره تمرکزی خود را کوچکتر کنید و همزمان روی مسائل و متغیرهای مختلف کار نکنید. تمام افرادی که در این دنیا بیشترین پول و ثروت را بدست میآورند، همگی در یک چیز مثل هم هستند: همه آنها در زمینههای کمی یا فقط در یک حوزه بسیار خوب عمل میکنند. تا به حال شنیدهاید که بگویند یک نفر «همه کاره و هیچ کاره» است؟ یک دقیقه به این جمله فکر کنید، چون واقعاً حقیقت دارد، به ویژه در زمینه معاملهگری. عدم تسلط روی یک استراتژی معاملاتی عواقب سنگینی دارد، اما ممکن است در سایر مشاغل و حرفهها اینگونه نباشد.
شما باید تمام این مقاله را به دقت مطالعه کنید تا اینکه کاملاً متوجه شوید چرا باید یک استراتژی معاملاتی را ۱۰٫۰۰۰ بار تمرین کنید و اینکه چگونه این کار را باید انجام دهید. اگر مطالب گفته شده در این مقاله را بطور کامل درک و اجرا کنید، میتواند سطح شما را از یک معاملهگر شکستخورده یا سربهسر به یک معاملهگر سودآور ارتقاء دهد. این جمله از بروسلی الهامبخش مطالب این مقاله بوده است:
من از کسی نمیترسم که ۱۰٫۰۰۰ ضربه را یکبار تمرین کرده است، بلکه از کسی میترسم که یک ضربه را ۱۰٫۰۰۰ مرتبه تمرین کرده باشد. – بروسلی
وجه اشتراک برترین معاملهگران جهان
نمیدانم قبلا در مورد این افراد چه چیزهایی خوانده یا شنیدهاید، اما بهترین معاملهگران جهان و حتی مدیران صندوقهای پوشش ریسک به خوبی میدانند که اگر بطور کامل روی روش معاملاتی خود تسلط و تمرکز نداشته باشند، هیچ چیزی نیستند.
به این دلیل که این معاملهگران میدانند که اگر رویکرد معاملاتی آشفته و بینظمی داشته باشید و مدام روش خود را تغییر دهید، هرگز نخواهید توانست بطور مستمر از بازار کسب درآمد کنید. شما تنها لازم است از یک یا تعداد کمی از ابزارهای ساده تحلیل تکنیکال یا الگوهای نموداری استفاده کنید تا بتوانید نمودارها را به درستی تحلیل و معامله کنید.
بهترین معاملهگران یک استراتژی معاملاتی اصلی و پایهای را برای صدها یا هزاران بار در طول دوران حرفهای خود تمرین و اجرا کردهاند. آنها هرگز بطور همزمان روی چندین استراتژی تمرین نمیکنند یا سبک معاملاتی خود را مدام تغییر نمیدهند. یادگیری و تسلط روی هر استراتژی معاملاتی زمانبر است و حتی مشاهده، بررسی و اجرای آن در یک سری از معاملات، زمان بیشتری میطلبد.
برای اینکه روی یک استراتژی معاملاتی تمرکز کنید و روی آن مسلط شوید، باید به مواردی که در ادامه توضیح میدهم توجه داشته باشید.
تمرکز و دیسیپلین کامل
همه قبول دارند که تمرکز و دیسیپلین در هر کار و حرفهای در زندگی اهمیت بسیار بالایی دارد. برای یادگیری و تسلط روی یک استراتژی معاملاتی هم حتی میتوان گفت بیشتر از هر وقت دیگری باید تمرکز و دیسیپلین داشته باشید.
برای مثال، برای اینکه فقط نسبت به یک سیگنال پرایس اکشنی متعهد بمانید، لازم است فقط روی همان سیگنال تمرکز کنید و نظم و دیسیپلین کاری خود را حفظ کنید. یعنی دیگر نباید با هر سیگنالی که از الگوهای مختلف کندل استیکی دریافت میکنید، وارد معامله شوید. بلکه باید هر یک از سیگنالها یا الگوها را جداگانه یاد بگیرید و روی آنها مسلط شوید و سپس سراغ سیگنال بعدی بروید. برای این منظور باید یک الگو را انتخاب کنید، تا حد ممکن مطالب پیرامون آن را یاد بگیرید و روی آن مسلط شوید و ببینید چطور میتوانید با استفاده از آن معامله کنید و سپس در نمودارها به دنبال شکلگیری آن الگو باشید.
مثلاً فرض کنید که قصد دارید در ابتدا روی استراتژی معامله با پینبارها مسلط شوید. بنابراین پیش از هر چیز باید درباره انواع و اقسام پینبارها مطالعه کنید و یاد بگیرید که چطور میتوان به بهترین نحو با آنها معامله انجام داد، در چه تایمفریمی بهتر جوابگو هستند و …
به عبارت دیگر مأموریت شما این خواهد بود که به یک «متخصص پینبار» تبدیل شوید.
در کار خود متخصص شوید
بروسلی میگوید « من از کسی نمیترسم که ۱۰٫۰۰۰ ضربه را یکبار تمرین کرده است، بلکه از کسی میترسم که یک ضربه را ۱۰٫۰۰۰ مرتبه تمرین کرده باشد». چرا او این جمله را گفته است؟ به این دلیل که تمرین کردن یکباره ۱۰٫۰۰۰ ضربه فقط اتلاف وقت و انرژی است، بدون اینکه هیچ نتیجهای داشته باشد. مغز انسان برای اینکه رشتههای عصبی سفت و محکمی ایجاد کند، به تکرار و عادت نیاز دارد و این امر باعث میشود در کارهای مختلف بهتر و بهتر شویم، حالا فرقی نمیکند آن کار نواختن پیانو باشد یا معامله کردن با یک استراتژی معاملاتی خاص. هر چه یک کار را بیشتر انجام دهید، مغز شما (و خود شما) در آن کار بهتر و حرفهایتر میشود.
ورزشکاران حرفهای، شطرنجبازها، پوکربازها، تاجرها، مدیران میلیونر صندوقهای مالی، بازیگران و … همگی راز زندگی و کسب ثروت را میدانند: در کار و حرفه خود متخصص شوید. البته اول باید در مورد انتخاب حرفه خود تصمیم بگیرید، که در زمینه معاملهگری میشود همان استراتژی معاملاتی شما. متأسفانه بسیاری از معاملهگران به این مرحله نمیرسند و بقدری آشفته و سردرگم و غرق در انبوهی از اطلاعات هستند که نمیتوانند یک استراتژی برای خود انتخاب کنند.
اینکه چطور روی یک استراتژی یا سیگنال معاملاتی مسلط شوید، به سطح تمرکز و دیسیپلین شما بستگی دارد. میتوانید نمونههایی از سیگنال مورد نظر خود را پرینت بگیرید، در مورد آن از منابع مختلف مطالعه کنید یا از اساتید و دورههای آموزشی مختلف کمک بگیرید. به هر حال شما باید همه مطالب پیرامون آن سیگنال یا استراتژی را به خوبی یاد بگیرید تا حدی که وقتی نمودار را باز میکنید، قادر باشید به سرعت تشخیص دهید که آیا شرایط سیگنال مد نظر شما برقرار است یا خیر.
برای یادگیری یک استراتژی دیگر، باید اول روی قبلی مسلط شده باشید
اگر در دورههای آموزشی من شرکت کرده باشید و با من آشنایی نسبی داشته باشید، میدانید که معتقد هستم و همیشه تأکید میکنم که معاملهگران به ویژه افراد مبتدی نباید همزمان روی چند استراتژی کار کنند، بلکه بعد از تسلط روی یک استراتژی میتوانند استراتژی دیگری را یاد بگیرند.
دلیل اینکه میگویم شما باید هر بار فقط روی یک استراتژی کار کنید و نسبت به آن متعهد بمانید این است که این امر باعث میشود شما روی یک چیز کاملا مشخص و تعریفشده کار کنید و فقط روی همان حساب کنید و دائم ذهن و فکر شما منحرف مسئله دیگری نشود. بسیاری از معاملهگران با داشتن تمرکز و رعایت دیسیپلین مشکل دارند، زیرا آنها بواسطه وجود اطلاعات زیاد در سطح اینترنت دچار آشفتگی فکری و سردرگمی هستند و نمیتوانند به درستی تصمیم بگیرند. یک بار تصمیم بگیرید و به آن پایبند باشید، سپس به مرور زمان نتایج مثبت این تصمیم خود را خواهید دید. در مورد یک چیز در زمینه معاملهگری میتوانم به شما قول بدهم و آن اینکه هرچه در مسیر حرفهای خود آهستهتر و با تمرکز بیشتر پیشروی کنید، با سرعت بیشتری به موفقیت میرسید.
اخیراً کتابی را مطالعه کردهام تحت عنوان «آن یک چیز» بطور خلاصه، نویسنده کتاب توضیح میدهد که شخصیتها و شرکتهای بزرگی که به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کردهاند، اغلب در یک چیز یا کار اصلی تسلط بالایی دارند. آنها روی یک چیز بطور کامل مسلط هستند و مدام همان فرایند کاری را تکرار میکنند. به زبان ساده، به یک کار که در آن عملکرد خوبی دارند میچسبند و از همان طریق رشد میکنند. آشنا به نظر میرسد نه؟ من هم در این مقاله همین را در زمینه معاملهگری به شما میگویم. هر بار روی یک استراتژی کار کنید و مسلط شوید(چه بهتر که هیدن ابتدای روند باشد) و همینطور جلو بروید و پیشرفت کنید و هرگز بصورت رندوم و بیبرنامه معامله نکنید.
یک مثال
فرض کنید میخواهید روی سیگنال پینبار مسلط شوید. یکی از شرایط پینبارها میتواند این باشد که با تشکیل شدن آنها پس از پولبک کردن (برگشتن) قیمت به یک سطح حمایتی یا مقاومتی در طول یک روند به معامله ورود کنید. یعنی وقتی یک روند قوی را مشاهده میکنید، صبر کنید قیمت به یک سطح افقی حمایتی یا مقاومتی، یک میانگین متحرک (مووینگ اورج) یا اصلاح ۵۰ درصدی، پولبک کند و یک پینبار در جهت روند اصلی شکل بگیرد.
سپس میتوانید در ناحیه ۵۰ درصدی پینبار ایجاد شده برای ورود به معامله اقدام کنید. به عبارت دیگر، شما صبر میکنید تا قیمت تا اواسط پینبار اصلاح کند، سپس در نزدیکی آن منطقه وارد معامله میشوید.
حالا میبینید که این روش با شرایطی که برای آن تعریف شد از حالت کلی «معامله با پینبارها» خارج شد و صورت مشخص و بخصوصی گرفت. اما بیایید همین مثال را روی نمودار مورد بررسی قرار دهیم:
در تصویر زیر، کمی زوم نمودار را کمتر کردهایم تا شما بتوانید به راحتی روند حرکت قیمت و پینبارهای تشکیل شده پس از پولبک کردن قیمت به یک سطح مقاومتی را مشاهده کنید. این مثلاً یک ستاپ معاملاتی است که شما سعی دارید روی آن مسلط شوید.
تصویر زیر همان نمودار بالا را با زوم بیشتر نشان میدهد. در این تصویر میتوانید مشاهده کنید که چگونه یک شرط ورود در ناحیه ۵۰ درصدی پینبار باعث شده تا ۶ برابر حد سود معامله بزرگتر از حد ضرر آن باشد. پیشنهاد میکنم هر ستاپی که قصد دارید روی آن مسلط شوید را چاپ کنید و به دیوار اتاق خود بچسبانید تا ملکه ذهن شما شود.
خلاصه اینکه …
تفاوتی نمیکنید میخواهید ویژگی های معاملاتی پین بار مثل بروسلی هنرهای رزمی را آموزش ببینید یا اینکه قصد دارید در حرفه معاملهگری به موفقیت برسید، در هر صورت هر فرد موفقی باید یک سری کارها را انجام دهد. به نظر من مهمترین نکته این است که هر بار روی یک چیز تمرین کنید و تمرین کنید تا اینکه در آن یک مورد به تسلط برسید.
من در این مقاله به «چراها» و «چگونهها» ویژگی های معاملاتی پین بار پاسخ دادم، بنابراین تنها کاری که باید انجام دهید این است که از این مطالب پیروی کنید. یک ستاپ معاملاتی که به آن علاقه دارید را انتخاب کنید و در مورد زیر و بَم آن مطالعه کنید و آموزش ببینید، بطوریکه حتی در خواب هم آن را ببینید. وقتی این کار را انجام دهید، خواهید دید که بقیه امور چقدر برای شما ساده خواهد شد. دیگر لازم نیست شک و تردید به دل خود راه دهید و هر بار از خودتان بپرسید «آیا الان شرایط ورود به معامله برقرار است یا خیر؟»، چرا که حالا دیگر فوراً میتوانید وجود یا عدم وجود شرایط ورود به معامله را شناسایی کنید. با تسلط روی یک استراتژی مانند یکی از استراتژیهایی که من در دوره پرایس اکشن فراکتالی تدریس میکنم، میتوانید زمان اضافی خود را برای تسلط روی مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملاتی صرف کنید که قطعاً تسلط روی آنها سختتر است. اما اگر قواعد این مقاله را روی مباحث روانشناسی و مدیریت سرمایه هم پیاده کنید، باز هم نتیجه یکسانی میگیرید: تسلط.
در انتها توصیه میکنیم مقاله مرتبط:” چرا جدیت و از خودگذشتگی برای معاملهگران فارکس بسیار مهم است” را نیز در وبلاگ آکادمی ویو مطالعه نمایید
دیدگاه شما