اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها


نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!

استراتژی معاملات تکی و اهرم

در قسمت هفتم از سری آموزش های اختیار معامله به دو مورد از ضرایب ریسک اختیار معامله ( رو ) و ( تتا ) و سبک های معاملاتی افراد در بازار آپشن پرداخته شده است .در این مقاله نیز به انواع استراتژی های بازار آپشن و توضیح اهرم پرداخته شده است .

معاملات تکی به چهار دسته تقسیم میشوند :

1 خرید اختیار خرید ( Long call option ) این استراتژی زمانی سود آور است که روند صعوی باشد .

2 فروش اختیار فروش( Short put option ) این استراتژی زمانی سود آور است که روند صعودی باشد.

3 فروش اختیار خرید ( Short call option ) این استراتژی زمانی سود آور است که روند نزولی باشد.

4 خرید اختیار فروش ( Long put option ) این استراتژی زمانی سود آور است که روند نزولی باشد .

نکات مهم

در روند پر هیجان بازار آپشن چه صعودی باشد و چه نزولی باشد ، حتما در مقام خریدار اختیار معامله قرار بگیرید یعنی اگر روند بازار صعودی پر هیجان بود شما باید در مقام ( Long call option ) قرار بگیرید و اگر روند بازار نزولی پر هیجان بود شما باید در مقام ( Long put option ) قرار بگیرید

در روند کم هیجان بازار آپشن چه بازار صعودی باشد و چه نزولی باشد، میتوان در مقام فروشنده قرار گرفت یعنی اگر روند بازار صعودی کم هیجان بود شما میتوانید در مقام ( Short put option ) قرار بگیرید و اگر روند بازار نزولی کم هیجان بود شما میتوانید در مقام ( Short call option ) قرار بگیرید.

استراتژی خرید اختیار خرید ( Long call option ) :

یکی از ویژگی های مهم این استراتژی این است که سود خریدار اختیار خرید نامحدود است ولی زیان او محدود است به این توضیح که سود خریدار بستگی به میزان رشد سهم پایه دارد و هر چه رشد سهم پایه بیشتر باشد سود قرارداد اختیار معامله نیز بیشتر خواهد شد ولی زیان در این استراتژی محدود به پریمیوم پرداختی خواهد بود که در ابتدای معامله آپشن پرداخت میشود . نکته ای که خریدار اختیار خرید باید به آن توجه داشته باشد این است که حتما به قیمت سر به سری معامله خود توجه کند یعنی بداند که سهم به چه قیمتی برسد، اختیار معامله به قیمت سر به سری خواهد رسید . چرا که بعد از قیمت سر به سری هر مقدار که سهم روند صعودی داشته باشد سود خریدار اختیار خرید محسوب میشود و حتی میتواند قبل از تاریخ سر رسید از قرارداد اختیار معامله با سود خارج شود. قیمت سر به سری در اختیار معامله متفاوت است با بازار سهام چرا که خریدار اختیار اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها معامله باید پولی را که به عنوان پریمیوم پرداخت کرده را نیز بتواند بدست بیاورد تا سر به سر واقعی نام بگیرید.

استراتژی فروش اختیار خرید( Short call option ) :

یکی از ویژگی های مهم این استراتژی این است که سود فروشنده اختیار معامله محدود است ولی زیان او نامحدود است . به این توضیح که سود او محدود به پریمیومی است که خریدار اختیار معامله پرداخت میکند ولی زیان او بستگی به روند بازار دارد یعنی اگر بازار روند صعودی داشته باشد فروشنده در زیان خواهد بود و هر چه بیشتر این صعود ادامه پیدا کند ، زیان فروشنده هم بیشتر خواهد بود . فروشنده باید مبلغی را به عنوان وجه تضمین نزد سازمان بورس بلوکه کند تا بتواند به عنوان فروشنده اختیار معامله معامله ای را انجام دهد . یعنی تا ضمانتی از سوی فروشنده گذاشته نشود سازمان بورس اجازه معامله را نخواهد داد . این تضمین میتواند هم نقدی باشد و هم سهم آن قرارداد اختیار معامله ، که سازمان آن را تا تاریخ سر رسید بلوکه میکند تا اگر خریدار درخواست اعمال داشت، بتواند معامله را تکمیل کند .

فروشنده برای محاسبه وجه تضمینی که قرار است برای هر 1000سهم نزد سازمان به ودیعه قرار دهد میتواند به سایت tse.ir رفته و در قسمت ماشین حساب وجه تضمین با وارد کردن اطلاعات نماد ، قیمت وجه تضمین را بدست آورید.

اهرم در بازار آپشن چیست؟

اگر قیمت لحظه ای سهم پایه را تقسیم بر قیمت لحظه ای پریمیوم کنیم ، اهرم اختیار معامله بدست میآید . هر چه میزان اهرم بیشتر باشد ریسک بیشتری دارد یعنی اهرم میزان تفاوت قیمت بین پریمیوم و قیمت سهم پایه را نشان میدهد . اما سوالی که ممکن است برایتان رخ دهد این است که قیمت پریمیوم وابسته به چیست و چرا برخی قراردادها در بازار آپشن قیمت پریمیوم بالاتری دارند و برخی قیمت کمتری دارند؟ پاسخ این است که ارزش پریمیوم به دو عامل ارزش ذاتی و ارزش زمانی وابسته است یعنی هر چقدر فاصله بین قیمت اعمال اختیار معامله و قیمت سهم پایه کمتر باشد ارزش ذاتی کم است و هر چه فاصله بین قیمت اعمال اختیار معامله و قیمت سهم پایه بیشتر باشد ارزش ذاتی بیشتر است چرا که فرمول محاسبه ارزش ذاتی ، تفریق قیمت دارایی پایه از قیمت اعمال قرارداد اختیار معامله ، بود .

به بیان دیگر میشود گفت در یک قرارداد اختیار معامله ، ارزش زمانی و ذاتی پایین یک قرارداد مساوی است با پریمیوم پایین و پریمیوم پایین مساوی است با اهرم بالا و اهرم بالا مساوی است با ریسک بیشتر . پس زمانی از قراردادهای با اهرم بالا استفاده کنید که نسبت به تحلیل خود راجع به آینده این قرارداد در بازار آپشن مطمئن هستید چرا که ممکن است اهرم بالا باعث از بین رفتن کل پول شما شود .

به مثال زیر توجه کنید

فرض کنید که ضخود 1050 با قیمت اعمال 250تومان و قیمت سهم پایه 169تومان و پریمیوم 4تومان باشد. حال میخواهیم اهرم این اختیار خرید را محاسبه کنیم :

گفتیم اهرم از تقسیم قیمت سهم پایه بر قیمت پریمیوم بدست میآید یعنی 169 تقسیم بر 4 تومان که میشود حدود42 یعنی اهرم این قرارداد به عدد 42 رسیده است و ریسک بسیار بالایی دارد

علت این ریسک بالا چیست ؟ اگر دقت کنید قیمت سهم پایه 169 و قیمت اعمال 250 تومان است یعنی ارزش ذاتی این قرارداد منفی است چرا که ارزش ذاتی قرارداد از تفریق قیمت سهم پایه از قیمت اعمال اختیار معامله بدست میآمد که در اینجا ارزش ذاتی این قرارداد منفی خواهد شد . حال سوال این است که چرا معامله گران بازار آپشن حاضرند برای این قرارداد که در زیان است و ارزش ذاتی ندارد پریمیوم پرداخت کنند که همان 4 تومان است ؟ جواب این است که گفتیم برای پریمیوم دو شاخصه مهم است یکی ارزش ذاتی و دیگری ارزش زمانی . در مثال ما ارزش ذاتی منفی بود ولی ارزش زمانی قرارداد هنوز باقی است یعنی تا رسیدن به تاریخ سر رسید زمان باقی است و معامله گران معتقدند که میشود به این قرارداد امیدوار بود . به همین دلیل هنوز قرارداد پریمیوم دارد.

به این نکته توجه کنید که در معاملات آپشن قراردادهایی که اهرم های آن عدد بالایی دارد نباید سرمایه سنگین وارد کنید چرا که ریسک بالایی دارد و امکان دارد سرمایه شما کامل نابود شود .

در انتخاب قراردادهای با اهرم بالا حتما به این نکته توجه کنید که زمان باقی مانده تا تاریخ سر رسید بیش از 30 روز باشد یعنی ارزش زمانی بیشتری داشته باشد و اگر زمان باقی مانده تا تاریخ سر رسید کمتر از 30 روز بود به هیچ عنوان وارد این معامله نشوید.

پس در انتخاب قراردادهای با اهرم بالا به این سه نکته توجه کنید : 1 زمان بیش از 30 روز تا تاریخ سر رسید باشد 2 با سرمایه سنگین وارد این معامله نشوید 3 اگر به تحلیل خود یقین دارید وارد معامله شوید والا وارد نشوید.

برای آشنایی جامع با نحوه کار با سامانه صحرا در بازار آپشن به صورت ویدئویی و به زبان ساده، وارد صفحه کار با سامانه صحرا شوید.

Generic placeholder image

گروه بی نظیر

مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه تحلیلگر بازار مالی فارکس تحلیلگر ارشد سایت یار سرمایه برگزاری بیش از صد دوره آموزشی تحلیل بورس و فارکس عضو تیم icf_market تنها ارائه دهنده سبک ولوم تریدینگ به زبان فارسی در دنیا

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی که به عنوان اهرم یا معامله در دارایی شناخته می شود ، به استفاده از بدهی برای به دست آوردن دارایی های اضافی اشاره دارد.

استفاده از اهرم مالی برای کنترل مقدار بیشتری دارایی (با وام گرفتن پول) باعث می شود بازده سرمایه گذاری نقدی مالک افزایش یابد. یعنی با اهرم مالی:

افزایش نرخ دارایی منجر به سود بیشتر نقدینگی مالک می شود، درصورتی که نرخ بهره وام کمتر از نرخ افزایش ارزش دارایی باشد. کاهش ارزش دارایی ها منجر به ضرر بیشتر وجه نقد مالک می شود.

  • اهرم مالی استفاده از پول قرض گرفته شده (بدهی) برای تأمین مالی خرید دارایی است با این انتظار که درآمد یا سود سرمایه از دارایی جدید بیش از هزینه وام گرفتن باشد.
  • در بیشتر موارد، تأمین کننده بدهی محدودیتی را در میزان آماده بودن برای پذیرش قرار می دهد و محدودیتی را در میزان اهرم اعطای آن نشان می دهد. در مورد وام با پشتوانه دارایی، تأمین کننده مالی از دارایی به عنوان وثیقه استفاده می کند تا زمانی که وام گیرنده وام را بازپرداخت کند. در مورد وام جریان نقدینگی، از اعتبار عمومی شرکت برای پس گرفتن وام استفاده می شود.

این راهنما به طور خلاصه نحوه کار اهرم مالی، نحوه اندازه گیری آن و خطرات مرتبط با استفاده از آن را بیان می کند.

اهرم مالی چگونه کار می کند

هنگام خرید دارایی، سه گزینه برای تأمین مالی در دسترس شرکت است: استفاده از حقوق صاحبان سهام، بدهی و اجاره ها. به غیر از حقوق صاحبان سهام، بقیه گزینه ها هزینه های ثابتی را متحمل می شوند که کمتر از درآمدی است که شرکت انتظار دارد از دارایی بدست آورد. در این حالت، فرض می کنیم که شرکت برای تأمین مالی خرید دارایی از بدهی استفاده می کند.

مثال:

فرض کنید که شرکت X می خواهد دارایی اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها را خریداری کند که 100000 دلار هزینه دارد. این شرکت یا می تواند از دارایی سهام یا بدهی استفاده کند. اگر این شرکت گزینه اول را انتخاب کند، 100٪ دارایی را در اختیار خواهد داشت و هیچ گونه بهره ای پرداخت نخواهد شد. اگر ارزش دارایی 30 درصد افزایش یابد، ارزش دارایی به 130 هزار دلار افزایش می یابد و شرکت 30 هزار دلار سود کسب می کند. به همین ترتیب، اگر دارایی 30٪ استهلاک کند، دارایی 70،000 دلار ارزیابی می شود و شرکت 30،000 دلار ضرر خواهد کرد.

روش دیگر، این شرکت ممکن است با گزینه دوم پیش برود و دارایی را با استفاده از 50٪ سهام عادی و 50٪ بدهی تأمین مالی کند. اگر دارایی 30٪ افزایش یاب ، دارایی 130،000 دلار ارزیابی می شود. این بدان معناست که اگر شرکت بدهی 50 هزار دلاری را پس دهد، 80 هزار دلار باقیمانده است که به سود 30 هزار دلاری تبدیل می شود. به همین ترتیب، اگر دارایی 30٪ استهلاک کند، دارایی 70،000 دلار ارزیابی می شود. این بدان معناست که پس از پرداخت بدهی 50،000 دلاری، شرکت با 20،000 دلار باقی خواهد ماند که به معنای ضرر 30،000 $ (50،000 - 20،000 $) است.

میزان اهرم مالی چگونه اندازه گیری می شود؟

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام برای تعیین میزان اهرم مالی واحد تجاری استفاده می شود و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت را نشان می دهد. این به مدیریت شرکت، وام دهندگان، سهامداران کمک می کند تا سطح ریسک را در ساختار سرمایه شرکت درک کنند. این احتمال را نشان می دهد که واحد وام گیرنده در انجام تعهدات بدهی خود با مشکل روبرو شده باشد یا سطح اهرم آن در سطح سالم باشد. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به شرح زیر محاسبه می شود:

نسبت D / E = کل بدهی / مجموع حقوق صاحبان سهام

بدهی کل، در این مورد، به بدهی های جاری شرکت (بدهی هایی که شرکت قصد دارد ظرف یک سال یا کمتر پرداخت کند) و بدهی های بلند مدت (بدهی با سررسید بیش از یک سال) اشاره دارد.

حقوق صاحبان سهام (مبلغی که سهامداران در شرکت سرمایه گذاری کرده اند) به اضافه مقدار سود انباشته (مبلغی که شرکت از سود خود حفظ کرد) اطلاق می شود.

شرکتهای بخش تولید معمولاً نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بالاتر از شرکتهای صنعت خدمات را گزارش می دهند، که نشان دهنده میزان بیشتر سرمایه قبلی در ماشین آلات و داراییهای دیگر است.

سایر نسبت های اهرم

سایر نسبت های معمول اهرم برای اندازه گیری اهرم مالی شامل موارد زیر است:

  • نسبت بدهی به سرمایه
  • بدهی به نسبت EBITDA
  • نسبت پوشش بهره

در حالی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام معمول ترین نسبت اهرم مورد استفاده است، سه نسبت فوق نیز به طور مکرر در مالی شرکت ها برای اندازه گیری اهرم شرکت استفاده می شود.

خطرات اهرم مالی

اگرچه اهرم مالی ممکن است منجر به افزایش سود برای یک شرکت شود، اما ممکن است منجر به ضررهای نامتناسب شود. ضررها ممکن است زمانی اتفاق بیفتند که پرداخت سود برای دارایی بر وام گیرنده چیره شود زیرا بازده از دارایی کافی نیست. این ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که دارایی در ارزش خود کاهش یابد یا نرخ بهره به سطوح غیرقابل کنترل برسد.

نوسان قیمت سهام

افزایش مقادیر اهرم مالی ممکن است منجر به تغییرات زیادی در سود شرکت شود. در نتیجه، قیمت سهام شرکت به طور مکرر افزایش و کاهش خواهد یافت و مانع از حسابداری صحیح گزینه های سهام متعلق به کارمندان شرکت خواهد شد. افزایش قیمت سهام به معنی پرداخت سود بیشتر سهامداران به شرکت خواهد بود.

ورشکستگی

در مشاغلی که موانع ورود به آن کم است، درآمد و سود آن بیشتر از مشاغل دارای موانع ورود زیاد، دارای نوسان است. نوسانات درآمدها ممکن است به راحتی یک شرکت را به ورشکستگی سوق دهد زیرا این شرکت قادر به افزایش تعهدات بدهی خود و پرداخت اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها هزینه های عملیاتی خود نیست. با بازپرداخت بدهی های پرداخت نشده، طلبکاران می توانند برای بازیابی بدهی های بدهکار خود در دادسرای ورشکستگی پرونده ای را به حراج دارایی های تجاری بکشند.

دسترسی به بدهی های بیشتر کاهش یافته است

هنگام وام دادن به شرکت ها، ارائه دهندگان مالی سطح اهرم مالی شرکت را ارزیابی می کنند. برای شرکت هایی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آنها بالا است، وام دهندگان کمتر از پیش می توانند وجوه اضافی را پیش ببرند، زیرا خطر بالاتری برای پیش پرداخت وجود دارد. با این حال، اگر وام دهندگان موافقت کنند که وجوه خود را به یک شرکت با اهرم اعتبار بالا برسانند، با نرخ بهره بالاتری وام می دهد که برای جبران خطر بالاتر عدم پرداخت کافی است.

اهرم عملیاتی

اهرم عملیاتی به عنوان نسبت هزینه های ثابت به هزینه های متغیر متحمل شده توسط یک شرکت در یک دوره خاص تعریف می شود. اگر هزینه های ثابت از میزان هزینه های متغیر بیشتر باشد، یک شرکت دارای اهرم عملیاتی بالایی است. چنین شرکتی به تغییرات در حجم فروش حساس است و نوسانات ممکن است بر EBIT شرکت و بازده سرمایه سرمایه گذاری شده تأثیر بگذارد.

اهرم عملیاتی بالا در شرکتهای سرمایه دار مانند شرکتهای تولیدی معمول است زیرا آنها برای تولید محصولات خود به تعداد زیادی ماشین نیاز دارند. صرف نظر از اینکه شرکت فروش انجام دهد یا خیر، شرکت نیاز به پرداخت هزینه های ثابت مانند استهلاک تجهیزات و هزینه های نگهداری دارد.

استفاده بهینه از اهرم مالی در ساختار سرمایه شرکت

یک شرکت برای اداره امور خود به سرمایه مالی نیاز دارد. برای بیشتر شرکت ها، سرمایه مالی با انتشار اوراق بدهی و فروش سهام عادی جمع می شود. مقدار بدهی و حقوق صاحبان سهام که ساختار سرمایه شرکت را تشکیل می دهد، پیامدهای ریسک و بازده زیادی دارد. بنابراین، مدیریت شرکت باید از یک فرایند دقیق و محتاطانه برای ایجاد ساختار سرمایه هدف شرکت استفاده کند. ساختار سرمایه به این صورت است که بنگاه اقتصادی و رشد خود را با استفاده از منابع مختلف وجوه مالی تأمین می کند.

استفاده تجربی از اهرم مالی

اهرم مالی، میزان استفاده از اوراق بهادار با درآمد ثابت و سهام ترجیحی در ساختار سرمایه شرکت است. اهرم مالی به دلیل سپر مالیات بهره که توسط قانون مالیات بر درآمد شركت آمریكا تأمین می شود، دارای ارزش است. استفاده از اهرم مالی سود شرکت را افزایش می دهد. با این اوصاف، اگر شرکت درآمد مشمول مالیات کافی برای محافظت از خود نداشته باشد، یا اگر سود عملیاتی آن زیر یک مقدار حیاتی باشد، اهرم مالی ارزش سهام را کاهش می دهد و بنابراین ارزش شرکت را کاهش می دهد.

با توجه به اهمیت ساختار سرمایه یک شرکت، اولین قدم در فرایند تصمیم گیری سرمایه این است که مدیریت یک شرکت تصمیم بگیرد که چه مقدار سرمایه خارجی برای کار خود نیاز دارد. پس از تعیین این مبلغ، مدیریت باید بازارهای مالی را بررسی کند تا شرایطی را که شرکت می تواند سرمایه جذب کند تعیین کند. این مرحله برای فرآیند بسیار مهم است زیرا محیط بازار ممکن است توانایی شرکت در انتشار اوراق بهادار بدهی یا سهام عادی را با سطح یا هزینه جذاب محدود کند. با این اوصاف، پس از پاسخ به این سوالات، مدیریت یک شرکت می تواند سیاست مناسب سرمایه را طراحی کرده و بسته ای از ابزارهای مالی را که باید به سرمایه گذاران بفروشد، بسازد. با پیروی از این فرآیند سیستماتیک، تصمیم مالی برای مدیریت باید مطابق برنامه استراتژیک بلند مدت آن، و اینکه چگونه می خواهد شرکت را به مرور رشد دهد، اجرا شود.

استفاده از اهرم مالی در صنایع و بخشهای تجاری بسیار متفاوت است. بخشهای زیادی از صنعت وجود دارد که شرکتها با درجه بالایی از اهرم مالی در آنها فعالیت می کنند. فروشگاه های خرده فروشی، شرکت های هواپیمایی، فروشگاه های مواد غذایی، شرکت های سودمند و موسسات بانکی نمونه های کلاسیک هستند. متأسفانه، استفاده بیش از حد از اهرم مالی توسط بسیاری از شرکت ها در این بخش ها، نقشی اساسی در مجبور کردن بسیاری از آنها برای طرح ورشکستگی داشته است.

تأثیر اهرم مالی بر عملکرد

شاید بهترین راه برای نشان دادن تأثیر مثبت اهرم مالی بر عملکرد مالی یک شرکت ارائه یک مثال ساده باشد. بازگشت سرمایه ROE یکی از اصول اساسی مورد استفاده در سنجش سودآوری یک تجارت است زیرا در مقایسه سود حاصل از تولید یک شرکت در سال مالی با سرمایه ای که سهامداران سرمایه گذاری کرده اند. به هر حال، هدف هر تجارت این است که برای به حداکثر رساندن ثروت سهامداران، و ROE معیار بازگشت سرمایه سهامداران است.

تأثیر اهرم مالی بر عملکرد

اندازه گیری ریسک اهرم مالی

مدیریت شرکت تمایل دارد اهرم مالی را با استفاده از نسبت های پرداخت بدهی کوتاه مدت اندازه گیری کند. همانطور که از نام آن پیداست، از این نسبت ها برای اندازه گیری توانایی شرکت در انجام تعهدات کوتاه مدت خود استفاده می شود. دو مورد از بیشترین نسبت های پرداخت بدهی کوتاه مدت، نسبت جاری و نسبت آزمایش هستند. هر دو این نسبت ها دارایی های جاری شرکت را با بدهی های جاری آن مقایسه می کنند. با این حال، در حالی که نسبت جاری معیار ریسک جمع شده را ارائه می دهد، نسبت آزمایش ارزیابی بهتری از ترکیب دارایی های جاری شرکت برای اهداف تحقق تعهدات مسئولیت فعلی آن ارائه می دهد، زیرا موجودی کالا را از دارایی های جاری مستثنی می کند.

از نسبت های سرمایه گذاری برای اندازه گیری اهرم مالی نیز استفاده می شود. در حالی که بسیاری از نسبت های سرمایه گذاری در صنعت مورد استفاده قرار می گیرند، دو معیار مشهور عبارتند از نسبت بلند مدت بدهی به سرمایه و نسبت کل بدهی به سرمایه. استفاده از این نسبت ها برای اندازه گیری اهرم مالی نیز بسیار مهم است. با این حال، اگر مدیریت از دارایی های شرکت اجاره کند بدون اینکه از ارزش دارایی های موجود در ترازنامه شرکت استفاده کند، تحریف این نسبت ها آسان است. علاوه بر این، در یک محیط بازار که نرخ وام های کوتاه مدت کم است، مدیریت ممکن است برای تأمین نیازهای سرمایه کوتاه مدت و بلند مدت خود از بدهی کوتاه مدت استفاده کند. بنابراین، برای انجام یک تحلیل دقیق ریسک، از معیارهای سرمایه گذاری کوتاه مدت نیز باید استفاده شود.

از نسبت پوشش برای اندازه گیری اهرم مالی نیز استفاده می شود. نسبت پوشش بهره، همچنین به عنوان نسبت سود به دست آمده از زمان شناخته می شود، شاید شناخته شده ترین معیار ریسک باشد. نسبت پوشش بهره بسیار مهم است زیرا نشان دهنده توانایی شرکت در داشتن درآمد عملیاتی قبل از مالیات برای پوشش هزینه های مالی آن است. نسبت وجوه حاصل از عملیات به کل بدهی و نسبت جریان عملیاتی جریان نقدی به کل بدهی نیز معیارهای خطر مهمی هستند که توسط مدیریت شرکت استفاده می شود.

عواملی که در روند تصمیم گیری ساختار سرمایه در نظر گرفته شده اند

هنگام ایجاد ساختار سرمایه شرکت، بسیاری از عوامل کمی و کیفی باید در نظر گرفته شود. اول، از نقطه نظر فروش، شرکتی که فعالیت فروش بالایی و نسبتاً پایداری از خود نشان می دهد، در مقایسه با شرکتی که فروش کم و بی ثبات تری دارد، در موقعیت بهتری برای استفاده از اهرم مالی قرار دارد.

ثانیاً، از نظر ریسک تجاری، شرکتی با اهرم عملیاتی کمتر تمایل دارد که بتواند اهرم مالی بیشتری نسبت به شرکتی با درجه بالای اهرم عملیاتی بدست آورد.

سوم، از نظر رشد، شرکتهای با رشد سریعتر احتمالاً بیشتر به استفاده از اهرم مالی اعتماد خواهند کرد زیرا این نوع شرکتها تمایل به سرمایه بیشتری در اختیار دارند تا همتایان رشد کند.

چهارم، از نظر مالیات، شرکتی که در یک بازه مالیاتی بالاتر قرار دارد ، تمایل به استفاده از بدهی بیشتر برای استفاده از مزایای سپر مالیات بهره دارد.

پنجم، یک شرکت با سودآوری کمتر تمایل به استفاده از اهرم مالی اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها بیشتری دارد، زیرا یک شرکت با سودآوری کمتر معمولاً در موقعیت کافی قوی نیست که بتواند عملیات تجاری خود را از طریق وجوه تولید شده داخلی تأمین کند.

همچنین با بررسی تعداد زیادی از عوامل داخلی و خارجی می توان به تصمیم ساختار سرمایه رسیدگی کرد. اول، از دیدگاه مدیریت، شرکتهایی که توسط رهبران متجاوز اداره می شوند تمایل دارند از اهرم مالی بیشتری استفاده کنند. از این نظر، هدف آنها از استفاده از اهرم مالی نه تنها افزایش عملکرد شرکت بلکه کمک به اطمینان از کنترل آنها بر شرکت است.

نتیجه گیری

وقتی شرایط خوب است، می توان با انتشار سهام یا اوراق قرضه سرمایه جمع کرد. با این حال، وقتی اوضاع بد است، تأمین کنندگان سرمایه معمولاً موقعیت امن را ترجیح می دهند، که به نوبه خود تأکید بیشتری بر استفاده از سرمایه بدهی دارد. با توجه به این نکته، مدیریت تمایل دارد ساختار سرمایه شرکت را به شکلی تنظیم کند که انعطاف پذیری را در جذب سرمایه آینده در یک فضای دائماً در حال تغییر بازار فراهم کند.

اعتبار یا اهرم معاملاتی (Leverage) چیست؟

اعتبار یا اهرم معاملاتی (Leverage) چیست؟

بسیاری از معامله گران تازه وارد کلمه "اهرم" را شنیده ‌ اند اما تعریف ، نحوه عملکرد اهرم و چگونگی تأثیر مستقیم آن را نمی‌دانند. اهرم در بازار معاملاتی فارکس بسیار مهم و مؤثر است؛ اهرم یا لوریج ( Leverage ) ابزار مهمی است که توسط بروکرها در اختیار معامله گران قرار می‌گیرد تا معامله ‌ گران بتوانند با دستانی پر وارد یک معامله شوند. اگر نمی‌دانید اهرم یعنی چه و چه مفهومی دارد، حتما این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.

اهرم یا لوریج چیست؟

اهرم یا لوریج ابزاری است که کارگزاری (بروکر) در اختیار معامله گران قرار می‌دهد تا معامله ‌ گران بتوانند مقادیر بزرگتری از ارز را با مقدار کمتری وجه در حساب خود معامله کنند.

بیایید با یک مثال شروع کنیم: وقتی که حساب شما دارای لوریج 1:100 ( یک به صد) باشد، شما می‌توانید معامله صد دلاری را با پرداخت یک دلار انجام دهید ؛ این اعتبار بوسیله ‌ی کارگزاری به فرد معامله ‌ گر داده می‌شود.

برای محاسبه اهرم مبتنی بر مارجین ( Margin ) ، مقدار کل معامله را بر مقدار مارجین مورد نیاز تقسیم می‌کنید :

اهرم مبتنی بر مارجین = ارزش کل معامله / مارجین (Margin) مورد نیاز

به عنوان مثال، فرض کنید که شما به 1 ٪ از کل ارزش معامله به عنوان مارجین نیاز دارید و قصد دارید یک لات استاندارد USD / CHF معادل 100000 دلار آمریکا معامله کنید. در این معامله مارجین مورد نیاز 1000 دلار آمر یکا خواهد بود؛ به تعبیر دیگر اهرم مبتنی بر مارجین 400: 1 خواهد بود.

نحوه یافتن لوریج (Leverage) مناسب در فارکس

نحوه یافتن لوریج (Leverage) مناسب در فارکس

یکی از مشکلات معامله گران در بازارهای مالی کمبود نقدینگی میباشد، بازار فارکس با توجه به این که یک بازار بین المللی و قابل اطمینان در جهان میباشد و حجم بسیار عظیمی در آن معامله می شود، با توجه به این که امکانات متنوعی در این بازار در اختیار معامله گران قرار میگیرد، توجه تعداد بسیار زیادی از سرمایه گزاران را به خود جذب کرده است.

یکی از مهم ترین امکاناتی که در اختیار معامله گر قرار میگیرد، لوریج (Leverage) یا ضریب اهرمی میباشد.

ضریب اهرمی به معامله گران این امکان را میدهد که با سرمایه ای چندین برابر سرمایه اصلی خود، در بازار وارد معامله شود.

اما باید این را هم در نظر گرفت که، ضریب اهرمی با وجود این که میتواند قدرت سود بیشتر با سرمایه کم را فراهم کند، از آن طرف میتواند در صورت زیان ده بودن معامله، باعث شود که سرمایه اصلی از بین برود.

بنابر این معامله گر باید استراتژی مناسب برای اطمینان داشتن از معاملات خود داشته باشد، تا به وسیله آن بتواند ضریب سود آوری خود در بلند مدت را تضمین کند.

ضریب اهرمی یا لوریج (Leverage) چیست؟

به طور خلاصه و ساده، ضریب اهرمی یا اهرم یا Leverage به معنی افزایش اعتبار مالی میباشد، که به صورت امانتی، کارگزار به حساب یا بالانس معامله گر اختصاص میدهد، تا سرمایه گزار با سرمایه اندک بتواند در بازار فعالیت داشته باشد، از آن طرف سرمایه ای که معامله گر در حساب خود دارد برای کار گزار حکم تضمین میباشد، که به آن مار جین نیز گفته میشود.

معامله گر میتواند بر اساس میزان ریسک خود، ضریب اهرمی خود را مشخص کند.

این ضریب ها میتواند از 1:10، 1:20، 1:50، 1:100 و . متغیر باشد.

به عنوان مثال زمانی که معامله گر لوریج 1:100 را برای حساب خود انتخاب کرده است به این معناست که معامله گر 100 برابر بیشتر از اعتباری که در حساب معاملاتی خود نزد کار گزار قرار داده است میتواند سرمایه گزاری کند.

مثلا اگر معامله گر 1000 دلار وارد حساب خود کند و اهرم 1:100 انتخاب کند، در واقع معامله گر قادر است تا سرمایه گزاری به مبلغ 100000 دلار انجام دهد.

مزایا و معایب ضریب اهرمی و بیشتر بودن مضایا یا بیشتر بودن معایب

مزایا و معایب لوریج یا ضریب اهرمی

با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی به معامله گر این امکان را میدهد که با چندین برابر موجودی اصلی خود وارد معاملات شود، اما از آن طرف در صورت رعایت نکردن قوانین و نداشتن استراتژی میتواند برای معامله گر ضرر هایی را به همراه داشته باشد، اما جدا از این ها، مزایا و معایب دیگری در آن وجود دارد که میتوان به آن اشاره کرد.

از مزایای دیگر ضریب اهرمی میتوان به بهبود کارایی و اثر بخشی سرمایه واقعی، امکان ورودی سرمایه کمتر، ایجاد شدن امکان معاملات بیشتر و در نهایت شانس کسب سود های بالاتر اشاره کرد.

اما از سوی دیگر برای معایب آن میتوان به مواردی چون: ریسک بالای از دست دادن سرمایه (در صورت نداشتن استراتژی و رعایت نکردن قوانین مدیریت سرمایه)، دشوار بودن بازگشت معامله زیان ده، کاهش توان در سرمایه گزاری های بعدی اشاره کرد.

روش محاسبه ضریب اهرمی

اگر معامله گری برای مثال لوریج خود را 1:100 انتخاب کرده باشد و موجودی او 1000 دلار باشد، مقدار اعتباری که کار گزاری به او میدهد 100 برابر است.

پس در این جا، معامله گر توسط ضریب اهرمی که کار گزاری در اختیارش قرار داده است، تا مبلغ 100000 دلار میتواند وارد معامله شود.

اگر معامله گر در معاملات خرید یا فروش خود سود کرده باشد، کار گزار سود کامل را به حساب معاملاتی واریز می کند.

اما اگر معامله وارد زیان شود، کار گزاری تا مبلغ سرمایه اولیه معامله گر اجازه ضرر میدهد، که در این مثال سرمایه اولیه معامله گر 1000 دلار میباشد و اگر بیشتر از آن وارد ضرر شود حساب کال مار جین میشود.

روش محاسبه ضریب اهرمی. مقداری که می توان با ان وارد معامله شد و سود و ضرر کرد

مقدار مطلوب لوریج

این موضوع کاملا واضح است که هر چه ضریب اهرمی بیشتری داشته باشیم، میزان سود حاص از معاملات بیشتر میباشد، اما از آن طرف باید در نظر داشت که میتواند ضریب ریسک بالاتری برای معامله گر به همراه داشته باشد.

اما این موضوع که چه مقدار ضریب اهرمی میتواند برای متعادل کردن سود و زیان معاملات در نظر گرفت بسیار متغیر می باشد.

اولین موضوع که در مقدار ضریب اهرمی تاثیر دارد این میباشد که معامله گر با چه میزان سرمایه ای قصد اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها فعالیت در بازار را دارد، دومین موضوع قدرت ریسک پذیری هر فرد میباشد و پس از آن وضعیت معاملات سود ده یا زیان ده است و این که چه معامله ای میخواهد انجام دهد و در نهایت استراتژی معاملاتی فرد چگونه میباشد و اطلاعات و پارامتر هایی از این قبیل که میتواند در تعیین مقدار بهینه و درست ضریب معاملاتی به معامله گر کمک کند.

اما به صورت کلی میتوان برای معامله گرانی که تازه فعالیت خود را در بازار آغاز کرده اند، ضریب 10، 25، 50 و در صورت داشتن استراتژی معاملاتی صحیح میتوان 1:100 هم در نظر گرفت.

تا در صورت زیان احتمالی، امکان جلوگیری از زیان بیشتر و هم فرصت جبران ضرر و باز گردانی زیان اولیه وجود داشته باشد.

پس با توجه به توضیحاتی که داده شد، برای در نظر گرفتن مقدار درست ضریب معاملاتی همه چیز به رفتار و انگیزه سرمایه گزار، شرایط موجود در بازار و از همه مهم تر استراتژی معاملاتی در لحاظ کردن این موضوع بستگی دارد.

مقدار مطلوب ضریب اهرمی و مهم بودن استراتزی معاملانی

تغییر ضریب معاملاتی

برای تغییر مقدار ضریب، ابتدا باید وارد سایت کار گزاری معاملاتی خود شوید و در قسمت مشخصات حساب مقدار ضریب معاملاتی را تغییر داد.

این مقدار معمولا دارای تایید دو مرحله ای است و از طریق پیامک یا ایمیل، با وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند.

مشاهده بیشتر: اسپرد (SPREAD) در فارکس

خلاصه و جمع بندی

استفاده از هر ابزاری میتواند ریسک های موجود خود را داشته باشد، در ابتدا ممکن است استفاده از ضریب اهرمی بسیار دلهره آور باشد، اما میتوان با یادگیری کامل و به دست آوردن تجربه کافی در بازار و داشتن استراتژی معاملاتی خوب، از آن سود بسیار خوبی به دست آورد، همچنین باید به میزان ریسک پذیری و نوسانات موجود در بازار توجه کنید، چون نوسانات ذات بازار است و ضرر در آن غیر قابل اجتناب می باشد، و به یاد داشته باشید انتخاب و استفاده از لوریج یا ضریب اهرم در بازار برای هر فرد کاملا انعطاف پذیر و متناسب با میزان ریسک پذیری ان فرد می باشد.

این نکته را باید در نظر گرفت که استفاده از بالاترین میزان ضریب اهرمی به همان اندازه که میتواند باعث سود بیشتر شود، به همان اندازه هم میتواند پر خطر و دارای ریسک باشد، و باید در هنگام معامله تمام جوانب موجود را در نظر گرفت.

بنابراین با رعایت مدیریت سرمایه و کنترل ضریب اهرمی و احساسات، می توان به موفقیت و سود آوری در این بازار دست یافت.

ضریب اهرمی اهرم و محاسبه آن در اختیار معامله ها – لوریج (Leverage)

قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.

در این مطلب می خوانید:

لوریج (Leverage)

اهرم، ضریب اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.

مثال از عملکرد ضریب اهرمی

در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.

ضریب اهرمی

ضریب اهرمی، خوب یا بد

با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سود و ضرر بیشتر برای شما.

شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!

نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!

ضریب اهرمی چقدر باشد؟

این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار را کم کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.

لوریج

تغییر لوریج (Leverage)

برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.