درآمد معامله گر و سرمایه گذار


اشتباه نکنید؛ گرگ وال‌استریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیون‌ها به ثروت رسید.

مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک یکی از شرط‌های ضروری برای موفقیت در معامله‌گری فعال (Active trading) است و بااین‌وجود اغلب نادیده گرفته می‌شود. باید در نظر داشت یک تریدر بدون استراتژی مدیریت ریسک مناسب، حتی پس از سود بسیار تنها با یک یا دو معامله بد همه‌چیز را از دست خواهد داد. مدیریت ریسک به کاهش ضرر کمک می‌کند و همچنین می‌تواند معامله‌گران را در برابر از دست دادن کل سرمایه بیمه کند. اگر شما ریسک یک معامله را مدیریت کنید، درهای کسب درامد در بازار برای شما باز خواهد شد.

در ادامه به برخی از استراتژی‌های ساده مدیریت ریسک برای محافظت از سود و سرمایه شما، می‌پردازیم.

پایبند بودن به قانون یک درصد

بسیاری از معامله‌گران روزانه از قانون یک درصد پیروی می‌کنند. این قانون به این صورت است که شما هرگز نباید بیش از یک درصد از کل سرمایه خود را در یک معامله قرار دهید. بنابراین اگر برای مثال ۱۰ هزار دلار در حساب معاملاتی خود دارید، موقعیتی که قصد ورود به آن را دارید، تحت هیچ شرایطی نباید بیش از ۱۰۰ دلار باشد؛ یعنی یک درصد از کل سرمایه شما!

این استراتژی در بین سرمایه‌گذاران خردی که سرمایه زیادی ندارند بسیار محبوب است. هرچند گاهی این افراد ریسک بیشتری کرده و با دو درصد از کل سرمایه خود وارد یک معامله می‌شوند.

بد نیست بدانید که سرمایه‌گذاران بزرگ‌تر حتی درصد کمتری از کل سرمایه خود را درگیر یک معامله می‌کنند. چرا که هرچه میزان سرمایه شما بیشتر باشد به طبع آن اندازه موقعیت معاملاتی (Position) شما نیز بزرگ‌تر خواهد بود.

بهترین راه برای متعادل نگه‌داشتن ضرر و زیان، این است که این قانون را رعایت کنید و هیچ‌وقت بیشتر از ۲ درصد از کل سرمایه خود را درگیر یک معامله نکنید. در غیر این صورت کل سرمایه شما در معرض ریسک زیادی قرار خواهد داشت.

تنظیم نقاط حد ضرر و سود (Stop-Loss & Take-Profit Points)

نقطه حد ضرر، قیمتی است که در آن معامله‌گر سهام خود را می‌فروشد و میزان ضرر را به جان می‌خرد. این مسئله اغلب زمانی رخ می‌دهد که روند معامله طبق انتظار یک معامله‌گر پیش نرود. اصولاً نقاط حد ضرر برای این است که معامله‌گر دچار توهم ذهنی “قیمت دوباره برمی‌گردد” نشده و با کمک نقطه حد ضرر، از ضررهای بیشتر جلوگیری می‌کند.

به‌عنوان‌مثال اگر سطح کلیدی حمایت یک رمزارز یا یک سهام شکسته شود، معامله‌گران به سرعت اقدام به فروش آن دارایی می‌کنند.

از طرف دیگر نقطه برداشت سود به قیمتی گفته می‌شود که در آن معامله‌گر سهام خود را می‌فروشد و با کسب سود از معامله خارج می‌شود. معمولاً این نقاط کمک می‌کنند که یک معامله‌گر سود مطمئنه از یک معامله را به دست آورد.

به‌عنوان‌مثال، اگر رمزارز یا سهامی پس از یک حرکت بزرگ صعودی به سطح مقاومتی کلیدی خود نزدیک شود، معامله‌گران ممکن است پیش از رسیدن قیمت به ثبات نسبی در نزدیک‌ترین مقاومت کلیدی اقدام به فروش دارایی کنند.

برنامه‌ریزی معاملات؛ بخشی جدانشدنی از زندگی یک معامله‌گر موفق

معامله‌گران موفق معمولاً این عبارت را نقل می‌کنند: ” از قبل برای معاملات خود برنامه‌ریزی کنید و اجازه بدهید این برنامه‌ریزی‌ها معاملات شما را پیش ببرند.” برنامه‌ریزی کردن، اغلب فاصله بین موفقیت و شکست است.

مشخص کردن حد ضرر (Stop Loss) و نقطه برداشت سود (Take Profit) دو بخش کلیدی از برنامه‌ریزی یک معامله‌گر موفق است. یک تریدر موفق می‌داند که تا چه اندازه حاضر است برای یک دارایی هزینه کند و با چه قیمتی مایل است آن را بفروشد.

با دانستن این موارد، شما می‌توانید احتمال بازدهی معاملات خود را با اهداف تعیین‌شده بسنجید و اگر میانگین سود مناسب باشد، وارد معاملات مذکور شوید.

در سوی دیگر یک تریدر ناموفق غالباً بدون داشتن برنامه در مورد نقاط فروش سود یا زیان، وارد معامله می‌شوند. درست مانند قماربازان به صورت پنجاه‌پنجاه و با تکیه بر شانس پیش می‌روند. آن‌ها در این حین ناگهان مغلوب احساسات شده و معاملات احساسی جای معاملات منطقی را می‌گیرد. در ادامه با هر ضرر افراد معمولاً دوست دارند صبر کنند و امیدوارند که بتوانند پول ازدست‌رفته خود را به شکلی جبران کنند، درحالی‌که اگر سود کنند به طمع کسب سودهای بیشتر شروع به معاملات بی‌پروا می‌کنند.

محاسبه بازده مورد انتظار

تنظیم نقاط حد ضرر و حد برداشت سود برای محاسبه بازده مورد انتظار نیز ضروری است. این محاسبه برای معامله‌گران یا تریدرها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا به کمک آن انتظارات از معامله شکلی منطقی پیدا خواهد کرد. همچنین، این محاسبه روشی سیستماتیک برای مقایسه معاملات مختلف بوده و نهایتاً به کمک آن می‌توان سودآورترین معاملات را انتخاب کرد.

با استفاده از فرمول زیر می‌توان بازده مورد انتظار را محاسبه کرد:

[(احتمال سود) x (حد سود % سود)] + [(احتمال ضرر) x (حد ضرر% ضرر)]

[(Probability of Gain) x (Take Profit % Gain)] + [(Probability of Loss) x (Stop-Loss % Loss)]

بازده مورد انتظار یک معامله‌گر فعال را می‌توان به کمک این محاسبه به دست آورد. معامله‌گران از این فرمول برای سایر موقعیت‌های معاملاتی استفاده می‌کنند تا نهایتاً دارایی یا رمزارزی که بیشترین بازده را دارد انتخاب کنند. علاوه بر این احتمال سود یا ضرر را می‌توان با استفاده از شکست‌های تاریخی و شکست از سطح حمایت یا مقاومت نیز محاسبه کرد، هرچند برخی از معامله‌گران به کمک تجربه و دانش خود، این میزان را بر پایه علم حدس می‌زنند.

تنوع‌بخشی و هج بودن (Hedge)

هرگز تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد قرار ندهید تا مطمئن باشید که از معاملات خود حداکثر استفاده را می‌برید. اگر تمام پول خود را در یک سهام یا یک رمزارز قرار دهید، در واقع خود را برای یک ضرر بزرگ آماده می‌کنید. بنابراین به یاد داشته باشید که باید به سرمایه‌گذاری‌های خود تنوع‌بخشید. تنوع‌بخشی شامل مسائل زیادی از جمله صنعتی که در آن سرمایه‌گذاری کرده‌اید، بازارهای متفاوت و یا حتی مناطق جغرافیایی مختلف می‌شود. این مسئله نه‌تنها به شما کمک خواهد کرد تا ریسک خود را مدیریت کنید ، بلکه فرصت سرمایه‌گذاری‌های بیشتری را در اختیار شما قرار می‌دهد.

همچنین ممکن است زمانی مجبور به حفظ یا هدج کردن(Hedge) موقعیت معاملاتی خود باشید. معمولاً از هدج در زمانی استفاده می‌شود که معامله‌گر به دنبال کاهش اثر نامطلوب حرکت قیمت است. در این مواقع فرد با اقدامی در مخالف جهت بازار یک ارز یا اقداماتی جبرانی برای حفظ سرمایه، از خود در برابر ریسک محافظت کرده و در زمان آرامش بازار، از این استراتژی دفاعی خارج می‌شود.

نسبت ریسک به پاداش یا R%

نسبت ریسک به سود یا پاداش، به میزان سود احتمالی دریافتی به ازای هر واحد دارایی در معرض خطر و ریسک سرمایه‌گذاری گفته می‌شود. بسیاری از سرمایه‌گذاران از محاسبه بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری و نسبت ریسک / پاداش استفاده کرده تا ریسک موردنیاز برای یک بازده مطلوب را محاسبه کنند.

یک سرمایه‌گذاری با نسبت ریسک به پاداش ۱ به ۷ (۱:۷) به این معنی است که یک سرمایه‌گذار حاضر است با احتساب کسب ۷ دلار، بر سر ۱ دلار از سرمایه‌اش ریسک کند. به همین ترتیب نسبت ریسک / پاداش ۱ به ۳ (۱:۳) نشان می‌دهد که یک سرمایه‌گذار برای کسب ۳ دلار سود باید ۱ دلار سرمایه‌گذاری کرده و بر سر آن ریسک کند.

برای محاسبه ریسک مجدداً نیاز به تعیین نقطه حد ضرر داریم (stop-loss) بین نقطه ورود ما به معامله و میزانی کمتر از این نقطه تعیین می‌شود.

معمولاً بازه‌ای بین ۲ تا ۸ درصد، نقطه مناسبی برای تعیین حد ضرر محسوب می‌شود اما تعیین این میزان بستگی به نوع بازار و روحیه معامله‌گر هم دارد.

نقطه حد سود (Take-Profit) که قبلاً به کمک بازده مورد انتظار محاسبه و پیش‌بینی‌شده است، نیز برای تعیین نقطه خروج مورداستفاده قرار می‌گیرد.

یک معامله‌گر قصد دارد سهمی از یک دارایی را به قیمت ۲۹۰ تومان خریداری کند و حد ضرر را روی ۲۶۰ و نقطه سود را روی ۳۸۰ تومان تعیین کرده است. بنابراین ریسک این معامله به ازای هر سهم ۳۰ تومان و احتمال سود آن ۸۰ تومان است.

با تقسیم ریسک بر پاداش به یک نسبت عددی خواهیم رسید که در این مثال به شکل زیر است:

۰.۳۷۵ = ۸۰ / ۳۰ = ریسک/پاداش

اگر نسبت حاصل‌شده عددی بزرگ‌تر از ۱.۰ باشد، ریسک معامله بیشتر از سو بالقوه آن در یک معامله است پس در نتیجه این معامله ریسک زیادی به همراه دارد. اگر این نسبت عددی کوچک‌تر از ۱.۰ باشد، سود بالقوه این معامله از ریسکی که متحمل خواهیم شد، بیشتر است.

سخن آخر

یک معامله‌گر یا تریدر حتی پیش از ورود به یک معامله، باید نقاط ورود و خروج خود را مشخص کند. با بهره‌گیری از حد ضرر مؤثر، نه‌تنها از ضرر مالی جلوگیری شده بلکه تعداد دفعات خروج غیرضروری از یک معامله نیز به حداقل می‌رسد. همین‌طور با استفاده از روش محاسباتی بازده مورد انتظار و نسبت ریسک به پاداش می‌توان، دیدی وسیع‌تر و هوشمندانه‌تری نسبت به معاملاتی که در آن‌ها قدم می‌گذاریم پیدا کنیم و در پایان، برنامه نبرد را از پیش برنامه‌ریزی کنید تا از قبل بدانید که در جنگ پیروز شده‌اید.

درآمد تریدرها در ایران چقدر است؟

درامد تریدرها در ایران

یکی از روش‌های کسب درآمد از ارز‌‌های دیجیتال، ترید این ارز‌‌ها است. ترید به معنی خرید ارز در بهترین قیمت و فروش آن در بهترین قیمت ممکن است. از آنجا که ترید یکی از بهترین شیوه‌‌های کسب درآمد در ایران است، به بررسی میزان درآمد تریدرها در ایران می‌پردازیم.

تریدر ارز دیجیتال کیست؟

در مورد ویژگی‌هایی که یک تریدر باید داشته باشد، در بخش دیگری بحث خواهیم کرد. اما قبل از آن باید بدانیم به چه کسی تریدر گفته می‌شود؟

تریدر فردی است که با استفاده از دانش خود و با تکیه بر تحلیل‌های مختلف به معامله ارزهای دیجیتال می‌پردازد. البته در این میان شانس هم در موفقیت فرد بی تأثیر نیست. تریدر، ارز موردنظر خود را در قیمت پایین خریداری می‌کند. سپس با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارد، بالاترین قیمت را پیش‌بینی می‌کند و در زمانی که قیمت به نقطه اوج خود رسید، آن را به فروش می‌رساند. به عبارت ساده‌تر، تریدر از تفاوت قیمت فروش نسبت به قیمت خرید خود سود می‌کند. شاید با خود بگویید که احتمالاً یک سرمایه‌گذار نیز از همین شیوه به سود می‌رسد. پس تفاوت تریدر با سرمایه‌گذار چیست؟

تفاوت ترید و سرمایه‌گذاری

اولین تفاوتی که بین ترید و سرمایه‌گذاری وجود دارد، به‌ اصطلاح، مدت خواب سرمایه فرد است. در پروسه سرمایه‌گذاری، کاربر ممکن است تا یک سال و حتی بیشتر اقدام به فروش نکند. اما یک تریدر ممکن است در بازه‌های زمانی کمتر از 1 روز نیز خرید و فروش ارز داشته باشد.

دومین تفاوتی که بین این دو وجود دارد، تفاوت در تعداد معاملات است. یک تریدر به دفعات اقدام به خرید و فروش ارزهای دیجیتال می‌‌کند اما سرمایه‌‌گذار بسیار کمتر دست به معامله می‌‌زند.

ویژگی‌های یک تریدر حرفه‌ای چیست؟

برای اینکه شما هم تجربه ترید خوب را داشته باشید و بتوانید درآمدی همچون درآمد تریدرها در ایران را به دست بیاورید، باید ویژگی‌‌هایی داشته باشید که در ادامه بررسی می‌‌کنیم.

روابط عمومی قوی

هر چه روابط تریدر با افراد دیگر قوی‌‌تر باشد، احتمال موفقیت وی بیشتر خواهد بود. یک تریدر با ایجاد زنجیره‌‌ای از ارتباطات خود، اطلاعات لازم را از گوشه و کنار به دست می‌‌آورد. وجود این اطلاعات در زمان تصمیم‌‌گیری، منجر به یک معامله سودآور خواهد شد.

افزایش دانش

تریدر حرفه‌‌ای هر روز به دنبال افزایش اندوخته اطلاعاتی خود است. چنین فردی برای موفقیت بیشتر، از هر معامله خود نیز درس می‌‌گیرد و بر تجربیاتش می‌‌افزاید.

یک تریدر موفق، اسناد مالی خود را مکتوب و مستندسازی می‌‌کند.

صبور و آرام

چنین افرادی صبر را سرلوحه کار خویش قرار داده‌‌اند. این صبوری می‌‌تواند در زمان مواجه با نوسانات بازار کمک شایان توجهی به تریدر کند.

طماع نیست

فرض کنید قیمت بیت کوین به 10999 دلار برسد. حال یک تریدر بدون توجه به تحلیل‌‌ها، به امید 11 هزار دلاری شدن بیت کوین، آن را نمی‌‌فروشد. این در حالی است که تحلیل‌‌ها بالاترین قیمت آن را 10995 دلار پیش‌‌بینی کرده‌‌اند. این عدم فروش یعنی طمع. چراکه ممکن است قیمت آن به کانال 10800 دلار سقوط کند. این نوع ضررها از جملۀ تلخ‌‌ترین نوع زیان‌های مالی است.

درامد تریدر‌ها در ایران

دارای اندیشه مستقل

او به‌ صورت مستقل عمل می‌‌کند و تمام پیامدهای حاصل از معاملاتش را بر عهده می‌‌گیرد.

یک تریدر در همه زمینه‌‌ها، خصوصاً به کار خود متعهد است. او به خودش تعهد داده که همه اصول کاریش را رعایت کند.

البته اینها تنها تعدادی از ویژگی‌هایی است که درامد تریدرها در ایران و سایر نقاط جهان را افزایش می‌‌دهند. مسلماً ویژگی‌‌های دیگری نیز در این زمینه مؤثر هستند که در این مقاله به آنها اشاره نکرده‌‌ایم.

اشتباهات روان‌شناختی تریدرها

یکی از نکاتی که کمتر مورد توجه قرار می‌‌گیرد، اشتباهاتی است که ممکن است تریدر مرتکب شود. این اشتباهات در مورد تریدرهای تازه‌کار چندان عجیب نیست. اما در مورد یک تریدر حرفه‌‌ای، قصه‌‌ای متفاوت خواهد داشت. از جمله اشتباهات روان‌شناختی، این موارد می‌تواند باشد:

  • اعتیاد به معامله فراوان
  • ناتوانی در مدیریت ریسک
  • شک و تردید زیاد در خصوص درستی یک معامله
  • ترس از ضرر کردن
  • امید بی‌جا در شرایط نزول بازار و بی‌توجهی به حقایق
  • خروج بی‌موقع از بازار
  • خرید و فروش از روی هیجان
  • شادمانی بیش از حد بعد از یک معامله پرسود

این اشتباهات روان‌شناختی، تبعات دیگری هم دارند که مشکل را دوچندان می‌کنند. با هم برخی از تبعات این خطاها را مرور می‌‌کنیم.

  • کاهش اعتماد به نفس پس از سقوط قیمت
  • محدود کردن سود
  • افت میزان ریسک‌‌پذیری
  • امید واهی به بازگشت بازار در زمان نزول قیمت‌‌ها

اینها فقط برخی از تبعاتی است که از نظر روان‌شناختی، ثابت شده است.

متوسط ماهانۀ درآمد تریدرها در ایران چقدر است؟

اکنون که با دنیای ترید بیشتر آشنا شدیم، پیش‌بینی درامد تریدرها در ایران بسیار آسان‌‌تر خواهد بود.

تجربه نشان داده است که در مورد درآمد تریدرها واقعیاتی وجود دارد که کمتر در مورد آنها صحبت می‌شود. اولین واقعیت در این زمینه، کتمان میزان درآمد واقعی است.

در ضمن همه ما می‌‌دانیم که درآمد حاصل از ترید روزانه به عوامل مختلفی بستگی دارد و میزان مشخصی ندارد. البته این موضوع در مورد انواع دیگر ترید نیز صدق می‌‌کند و میزان این سود نامشخص است.

دومین واقعیت که تلخ نیز هست، شکست 90 درصدی تریدرهای مستقل یا کوچک است. بنابراین حتماً قبل از شروع کار، در این زمینه مطالعه کنید و حتماً با مبالغ پایین شروع کنید.

اما ببینیم یک تریدر تا چه میزان می‌‌تواند در یک ماه درآمد داشته باشد.

در اینجا کمی از انتظارات پر زرق‌وبرقی که در اینترنت تبلیغ می‌شود فاصله می‌گیریم و بیشتر به حقایق می‌پردازیم. بر اساس آمار گلس‌دور (Glassdoor)، از بین بیش از 1692 ترید، درآمد ترید روزانه به طور متوسط 89496 دلار بوده است. شما این رقم را در 30 روز ماه ضرب کنید تا به مقدار درآمد ماهانه از راه ترید برسید. البته این آمارها تقریبی است و در زمان‌های مختلف تغییر می‌کند.

اما جدای از این آمار تقریبی، به نظر شما درآمد عوامل بزرگ بازار یا تریدرهای بزرگ از طریق ترید روزانه چقدر است؟

درآمد تریدرهای بزرگ

یک تریدر در بانک امریکا می‌­تواند 275000 دلار، مورگان استنلی (Morgan stanley) 276000 دلار و سیتی (citi) درآمد خالص 435000 دلاری داشته باشد. اینها با تیم‌های بزرگی کار می‌کنند که از متخصصان برجسته تحلیل بازار و تریدرهای حرفه‌ای تشکیل شده‌ است.

ممکن است مدیران صندوق­‌های پوشش ریسک خصوصی و مدیران مالی که درآمد خالص بالایی دارند، بتوانند از راه ترید درآمد بیشتری داشته باشند؛ اما بحث ما در این مطلب درباره تریدرهای درآمد معامله گر و سرمایه گذار فعالی است که از راه ترید می‌خواهند امرار معاش کنند. ما به این افراد، تریدرهای خرد یا کوچک یا مستقل می‌گوییم.

درآمد یک تریدر مستقل چقدر است؟

اکثر تریدرهایی که در ایران به کار ترید می‌پردازند، از جمله این 90 درصد هستند. بگذریم از کسانی که هیچ دانش و اطلاعی ندارند یا دانش بسیار کمی دارند و می‌خواهند با ترید کسب سود کنند. آنها 100 درصد شکست خواهند خورد و سرمایه خود را از دست خواهند داد.

اگر کسی به شما گفت برای پول به دست آوردن باید پول خرج کنید، به او توجه نکنید. بازار سهام و ارز جایی است که اگر مراقب نباشید، سرمایه شما سریع‌تر از هر بازار سرمایه‌گذاری دیگری از دست می‌رود.

البته این قضیه استثنائاتی هم دارد. یک تریدر در سایت marketwatch.com از تجربه خود می‌‌گوید:

من ترید را تنها با 600 دلار شروع کردم اما هم‌‌اکنون درآمد زیادی از این طریق کسب کرده‌‌ام.

اما نکته‌‌ای که هرگز نباید آن را فراموش کنید، صبر و حوصله‌‌ای است که این فرد به خرج داده است. وی این موفقیت را مدیون 3 سال تلاش و پشتکار خود دانسته است. او در این مدت تریدهای زیادی انجام داده و تجارب زیادی کسب کرده است. بنابراین می‌‌توان چنین نتیجه گرفت که هیچ موفقیتی یک‌شبه حاصل نمی‌‌شود و صبری توأم با تلاش می‌‌خواهد.

سخن پایانی

با بررسی درامد تریدرها در ایران، احتمالاً متوجه شده‌‌اید که تریدرها همچنان که سود خوبی نصیبشان می‌‌شود، در معرض از دست دادن سرمایه نیز هستند. بنابراین بهتر است به صورت تیمی کار کنید و برای شروع، با مبالغ کم کار خود را آغاز نمایید. ضمناً بهتر است در آغاز کار، به دنبال درآمد‌های چندین میلیونی نباشید. همین که بتوانید برخی از هزینه‌­های جانبی و جزئی زندگی خود را از این طریق تأمین کنید، برای شروع کافی است. در پایان تأکید می‌کنیم که حتماً به کسب دانش و اطلاعات در این زمینه بپردازید و تا اطمینان پیدا نکرده‌اید، وارد این کار نشوید.

تفاوت بین پس انداز و سرمایه گذاری چیست؟

زمانی که در حال گوش دادن به اخبار هستید و در گزارشهای اقتصادی می شنوید که گوینده خبر از رشد شاخص بازار بورس و افزایش ارزش بازار صحبت میکند آیا تا به حال به این فکر کرده اید که ای کاش من هم به جای پس انداز در بانک در بورس فعالیت میکردم و از این فرصت سودآوری بهره میبردم؟ اینجاست که تفاوت بین پس انداز کردن و سرمایه گذاری کردن خود را نشان میدهد.

باید بگویم که شما تنها نیستید! طبق آمار و ارقامی که رئیس سازمان بورس در پایان سال 1397 ارائه کرد فقط 13 درصد از جمعیت ایران در بازار بورس کد سهامداری داشتند (منبع: عصرایران) این عدد طبق جدیدترین آمار در سال 1399 به حدود 55 میلیون نفر رسیده که علت آن صرفا آزادسازی سهام عدالت است اما افرادی که به طور فعال در بازار بورس معامله میکنند هنوز به 7 میلیون نفر نرسیده است. این تعداد به فرض اینکه همگی به طور فعال در بورس خرید و فروش کنند نسبت به کشورهایی مثل امریکا که نزدیک به 55 درصد جمعیت آن در بورس فعالند، بسیار کم است. (منبع: گالوپ)

به نظر شما اغلب ما با پولهای خود چه کار میکنیم؟ بله… در بانک پس انداز می کنیم.

تفاوت بین پس انداز و سرمایه گذاری از نگاه هارو اکر

هارو اکر (T. Harv Eker) در کتاب رازهای یک ذهن میلیونر (Secrets of the Millionaire Mind) میگوید:‌ افراد فقیر یک دلار را به عنوان ابزار و وسیله ای می‌دانند تا با آن نیازهای لحظه خود را پاسخ دهند و با آن چیزی را بخرند که نیاز دارند، اما افراد ثروتمند هر یک دلار را بذری میدانند که می توانند آن را بکارند و از آن صدها دلار به دست آورند و دوباره آنها را بکارند و هزاران دلار کسب کنند. شما جزو کدام دسته هستید؟ آیا تا حقوق میگیرید به فروشگاه می روید و کیف و لباسی را که مدتی است برای آن برنامه ریزی کردید میخرید، یا قبل از هزینه خوراک سرمایه گذاری خود را کنار میگذارید؟

چرا افراد به جای سرمایه گذاری پول خود را در سپرده های بانکی پس انداز می کنند؟

بسیاری از ایرانی ها از سرمایه گذاری در ابزارها و بازارهای مرسوم و متداول سرمایه گذاری می ترسند و اغلب ترجیح میدهند پول خود را در جای مطمئنی سرمایه گذاری کنند.

بانکها هم به طور تاریخی معمولا سود اغواکننده ای به سپرده های بانکی میدهند و همین باعث شده افراد انگیزه بیشتری برای بردن پولهای خود به بانک ها داشته باشند و چون نهادهای مالی تسهیل گر سرمایه گذاری در بورس چندان توسعه پیدا نکرده اند پس افراد کمی جذب این بازار و خرید و فروش سهام شده اند.

تفاوت اصلی بین سرمایه گذاری و پس انداز: نرخ بازده

اما بیایید به یک تفاوت اصلی بین پس انداز در بانک و سرمایه گذاری بپردازیم.

در پس انداز کردن، شما پولی را که فعلا به آن نیاز ندارید کنار میگذارید تا در مواقع اضطراری در آینده یا برای خرید هر چیزی که به آن نیاز پیدا میکنید، استفاده کنید. در واقع پس انداز، پولی است که شما در صورت نیاز به سرعت به آن دسترسی خواهید داشت و خطر جدی هم پول شما را تهدید نمیکند. بانک ها معمولا افراد را تشویق میکنند تا پولهای خود را در حسابهای کوتاه مدت یا بلندمدت خود سپرده کنند و سود ثابت و مشخصی را هم به این سپرده ها تخصیص میدهند.

اما سرمایه گذاری به این معنی است که شما یک دارایی مثل سهام، اوراق مشارکت، زمین، مسکن، طلا، ارز یا کسب و کار را بخرید، به این امید که این دارایی در آینده برای شما درآمدی ایجاد کند. برای مثال وقتی خانه ای می خرید، میتوانید آن را اجاره بدهید و اجاره ای که دریافت میکنید، سود سرمایه گذاری شما به حساب می آید. به علاوه اینکه ارزش ملک شما هم طی سالها رشد می کند و شما از محل افزایش قیمت مسکن هم سود می کنید.

یا وقتی در بازار بورس، سهام شرکتی را میخرید، اگر آن شرکت سودآور باشد، در پایان سال سود بین سهامداران تقسیم خواهد شد. به علاوه قیمت سهام شرکت هم ممکن است افزایش پیدا کند و سهامداران شرکت موقع فروش سهام خود سود خوبی به دست آورند.

نرخ سود ثابت میخواهید یا متغیر و چند صددرصدی؟

همانطور که احتمالا تا به حال متوجه شده اید، سودی که بانک برای پس اندازهایتان به شما می دهد ثابت است و به طور تاریخی سالانه چیزی حدود 20 درصد بوده است. اما ممکن است سودی که شما از بازارهای دیگر بابت سرمایه گذاری به دست آورید بسیار بالاتر از این نرخ باشد. برای مثال در بورس شرکتهای بسیاری هستند که قیمت سهام آنها طی یک سال 100 – 500 یا حتی 1000 درصد رشد کرده است و اگر شما 100 میلیون تومان سهام این شرکتها را می داشتید، طی یک درآمد معامله گر و سرمایه گذار سال میتوانستید چند صد میلیون تومان سود کنید. اتفاقی که به هیچ عنوان در بانک رخ نمیدهد.

فرق دوم پس انداز و سرمایه گذاری: میزان ریسک

تفاوت دوم پس انداز کردن با سرمایه گذاری در ریسک این دو فعالیت اقتصادی است.

وقتی شما در بانک پس انداز می کنید احتمالا مطمئنید که هر زمان به بانک مراجعه کنید می توانید اصل پول خود را دریافت کنید. ضمن اینکه سود سپرده گذاری شما هم طی بازه های زمانی مشخص و عمدتا ماهیانه به حساب شما واریز میشود.

اما در مورد بازارهای دیگر مثل بورس هیچ تضمینی وجود ندارد که شما از خرید سهام خود سودی به دست آورید. ممکن است شما سهمی را خیلی گران بخرید و درست زمانی که اقدام به خرید سهام کردید، آن سهم شروع به ریزش و افت قیمت کنید و به یکبار و طی چند روز حتی تا 50 درصد از ارزش سرمایه شما کاسته شود.

بنابراین سرمایه گذاری کردن خطراتی دارد که باید قبل از شروع به کار آنها را در نظر بگیرید. اما پس انداز کردن در شرایط عادی ریسکی ندارد.

جای ریسک و بازده در پس انداز و سرمایه گذاری در شرایط تورمی تغییر میکند!

این را هم در نظر بگیرید که در شرایط تورمی و زمانی که قیمتها رو به افزایش است، سرمایه گذاری تبدیل به فعالیتی کم خطر و پس انداز در بانک پرخطر میشود. چرا که اگر شما در سهام یا مسکن سرمایه گذاری کنید، در شرایط تورمی ارزش سرمایه شما حفظ میشود اما ارزش پس اندازهایتان در بانک روز به روز کاهش پیدا میکند.

با این حساب و با در نظر گرفتن همه عوامل، خیلی از افراد دوست دارند تا پول خود را در یک حساب پس انداز بانکی قرار بدهند و یک مقدار سود ثابت بانکی دریافت کنند چراکه اگرچه نرخ سود بانکی خیلی پایین است اما سرمایه افراد در معرض ریسک قرار نمی گیرد. اما توجه کنید که در کشور ما ریسک تورم یکی از بزرگترین ریسکهایی است که سرمایه شما را هر روز تهدید میکند و لازم است اگر در بانک پس انداز و سپرده گذاری میکنید این ریسک بزرگ را هم در نظر بگیرید. چرا که طبق تجربه اخیر سپرده های بانکی و با درآمد ثابت دوبار یکی در سال 97 و دیگری در سال درآمد معامله گر و سرمایه گذار 99 با افت شدید ارزش روبرو شدند و قدرت خرید ریال تا یک دهم کاهش پیدا کرد.

همچنین وقتی پول خود را سرمایه گذاری می‌کنید، بازده شما عمدتاً به بالا رفتن یا پایین آمدن ارزش سرمایه گذاریتان در طول زمان بستگی پیدا می کند که البته ریسکی را هم در پی خواهد داشت. در ارتباط با سرمایه گذاری هم باید این موضوع را در نظر بگیرید که شما باید برای آموزش خود و شناخت ابزاری که می خواهید در آن سرمایه گذاری کنید، برنامه ای داشته باشید. اگر میخواهید وارد بازار طلا، بورس یا ارزهای دیجیتال شوید حتما باید دانش کافی در مورد هر یک از این بازارها را به دست آورید و بعد اقدام به سرمایه گذاری کنید.

نتیجه گیری

به عنوان نتیجه گیری، لازم است شما قبل از ورود به دنیای بورس و سرمایه گذاری در سهام مفهوم اساسی و زیربنایی مرتبط با این بازار را به طور کامل بفهمید و درک کنید و آن مفهوم زیربنایی همان مفهوم ریسک و بازده در بازارها است. درواقع بازده بالاتر مستلزم ریسک بیشتر است و اگر شما علاقه مندید سود بیشتری کسب کنید باید ریسک بیشتری درآمد معامله گر و سرمایه گذار را هم متقبل شوید.

بورس جایی است که ممکن است نه تنها در آن سودی نکنید بلکه ممکن است بخش قابل توجهی از سرمایه خود را نیز از دست بدهید. از طرف دیگر ممکن است سود سالانه 20 درصدی که از بانک دریافت میکنید، در مدت چند روز به دست آورید.

از طرفی علم به اینکه شما با شناخت بیشتر بازارها میتوانید ریسک سرمایه گذاری در این بازارها را تا حد زیادی کاهش دهید، شاید به شما کمک کند تا با خیال آسوده تری به سراغ سرمایه گذاری در بورس یا هر بازار دیگری بروید.

برای مثال من شناخت زیادی از ارزهای دیجیتال و نحوه معامله آنها را ندارم. به همین دلیل سرمایه گذاری در بیتکوین برای من فعالیت پر ریسکی است. اما چون بازار بورس را به طور کامل میشناسم و شناخت کافی از سهام و نحوه ارزشگذاری شرکتها دارم، ریسک سرمایه گذاری در این بازار برای من بسیار پایین است. از طرفی سپرده گذاری در بانک، بیمه عمر و صندوقهای با درآمد ثابت را نیز بسیار پرخطر و کم بازده می دانم.

بنابراین اگر بخواهیم تفاوت بین پس انداز کردن در بانک و سرمایه گذاری در بورس یا هر بازار دیگری را در دو واژه خلاصه کنیم، آن دو واژه یکی ریسک است و دیگری بازده.

چند پیشنهاد برای مدیریت ریسک و بازده و سرمایه گذاری در سهام

فرض کنیم شما مبلغ 10 میلیون تومان وجه نقد دارید و قصد دارید این پول را در یک سپرده بلندمدت بانکی بگذارید و ماهیانه مبلغی سود دریافت کنید. حتما می دانید نرخهای بلندمدت یکساله در تابستان 99 چیزی حدود 16 تا 18 درصد است. اگر بخواهید قبل از سررسید پول خود را دریافت کنید، مشمول جریمه میشوید. لذا این گزینه چندان گزینه جذابی نیست و ما آن را به شما پیشنهاد نمی کنیم.

بیایید در مورد گزینه های جایگزین جذابتر با هم صحبت کنیم.

گزینه مناسب برای افراد ریسک گریز

اگر شما نمیخواهید ریسک کنید، میتوانید واحدهای صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت را بخرید و پولتان را در این صندوق ها بگذارید. با نگاهی به لیست صندوقهای سرمایه گذاری با درآمد ثابت در وب سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران، میبینیم که این صندوق ها طی 365 روز گذشته چیزی حدود 19 تا 80 درصد بازدهی عاید سرمایه گذاران خود کرده اند. بالاتر از نرخ بازده سپرده های بانکی یکساله!! و بدون جریمه و با نقدشوندگی مناسب و بالا!! این صندوقها میتوانند گزینه مناسبی برای افراد ریسک گریز باشد. لیست این صندوقها را در زیر برای شما می گذارم:

گزینه مناسب برای سرمایه گذاران با ریسک متوسط

اگر فرض کنیم که ریسک متوسط یعنی کمی درآمد ثابت و کمی درآمد متغیر و سهام. برای فردی که نمیخواهد خود را درگیر این مباحث کند سرمایه گذاری در صندوقهای مختط مناسب است. این صندوقها حدود 40 تا 60 درصد دارایی های خود را در اوراق با درآمد ثابت قرار میدهند و 40 تا 60 درصد باقی مانده را هم در سایر دارایی ها و عمدتا در سهام بورسی سرمایه گذاری می کنند. بیایید ببینیم بازده این صندوقها در 365 روز گذشته چقدر بوده است. ابتدا نگاهی به لینک زیر بیندازید:

می بینیم که این صندوق ها توانسته اند بین 160 تا 500 درصد بازدهی بسازند و این برای ریسک متوسط فوق العاده است. حالا بیایید ببینیم اگر بیشتر ریسک میکردیم چقدر میتوانستیم بازده کسب کنیم.

گزینه مناسب برای سرمایه گذاران ریسک پذیر

صندوقهای سهامی که کلیه دارایی های خود را در سهام سرمایه گذاری میکنند طی سالهای 97 تا تابستان 99 که این مقاله نوشته میشود توانسته اند بازده بسیار عالی برای سهامداران و سرمایه گذاران خود کسب کنند. حالا ببینیم این بازده چقدر بوده است؟

همانطور که در لینک بالا میبینید حداقل بازدهی که یک صندوق طی 365 روز گذشته کسب کرده چیزی حدود 300 درصد و حداکثر آن 800 درصد بوده است.

حالا این اعداد و ارقام را با 16 تا 18 درصد بانک مقایسه کنید. آیا همچنان سپرده گذاری در بانک کم ریسک، جذاب و اغواکننده به نظر میرسد؟ بعید میدانم.

فارغ از اینکه بازار بورس طی سه سال گذشته به خصوص سال 99 رشد بسیار بزرگی را تجربه کرد، سرمایه گذاری در این بازار و با دید میان مدت و بلند مدت همیشه بازده بالاتری را نسبت به بانک عاید شما می کند.

چند نکته تکمیلی در مورد سرمایه گذاری در صندوقها

یک. برای سرمایه گذاری در صندوقها لازم است به وب سایت هر صندوق مراجعه کنید و نحوه سرمایه گذاری و خرید و فروش واحدهای سرمایه گذاری هر صندوق را مشاهده کنید و بعد اقدام به خرید کنید.

دو. ممکن درآمد معامله گر و سرمایه گذار است در زمانیکه این مقاله را میخوانید نرخ بازدهی ها تغییر کرده باشند. بنابراین عمدا لینک دسترسی به اطلاعات به روز را در اختیار شما قرار دادم تا با مراجعه به منبع اصلی اطلاعات به روز شده را دریافت کنید.

سه. اگر دانش و وقت کافی برای حضور فعال در بازار بورس را ندارید، توصیه موکد من سرمایه گذاری غیر مستقیم در بورس از طریق همین صندوقهاست.

چهار. ETF ها هم هستند که واحدهای آن به طور مستقیم در بورس و از طریق سامانه آنلاین کارگزاری ها معامله میشود و اگر کد بورسی و دسترسی به سامانه معاملات دارید واحدهای این صندوقها را هم میتوانید خرید کنید.

منابع آموزشی مکمل برای پاسخ به سوال تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری

اگر علاقه مندید در رابطه با مفهوم ریسک و بازده بیشتر مطالعه کنید، پیشنهاد میکنم، مقاله آموزشی تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری را مطالعه کنید. در این مقاله آموزشی ما مفاهیم ریسک و بازده را به طور کامل برای شما شرح داده ایم و ابزار مقایسه ریسک و بازده سرمایه گذاری های مختلف را نیز در اختیار شما قرار داده ایم.

همچنین در مقاله درآمد معامله گر و سرمایه گذار آموزشی قانون الاکلنگ در بازار بورس نکات کوتاه و مفیدی را در مورد رابطه ریسک و بازده در بازار سهام توضیح داده ایم. از آنجا که این مفهوم جزو مفاهیم پایه ای و اولیه سرمایه گذاری در بورس است، بنابراین درک آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

اما اگر با مفهوم ریسک پذیری آشنا نیستید بهتر است مقاله آموزشی ریسک پذیری یا تحمل ریسک به چه معناست؟ را بخوانید. در این مقاله آموزشی مفاهیمی چون ریسک پذیری و ریسک گریزی، افق زمانی در سرمایه گذاری، موقعیت شخصی و سبک سرمایه گذاری شما توضیح داده شده است.

همچنین در محصول آموزشی بایدها و نبایدهای سرمایه گذاری در بورس مفاهیم ریسک و بازده و اصولی که در سرمایه گذاری باید به آن توجه کنید، به طور کامل توضیح داده شده است.

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیده‌اند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمی‌رود، تعداد زیادی از مردم تلاش می‌کنند به معامله‌گر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس درآمد معامله گر و سرمایه گذار گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال می‌کند که معامله‌گری نمی‌تواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه می‌خوانید.

«هرگز نفروشید»؛ این توصیه‌ای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو می‌کند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل می‌کرد.

کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود به‌عنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایه‌گذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.

اینکه کارتر [مانند اغلب معامله‌گران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینه‌های غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمی‌رسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.

با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که می‌خواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده می‌گیرند. او می‌گوید:

اگر من ثروت کلانی به دست نیاورده‌ام تنها دلیلش این است که دارایی‌هایم را به فروش رسانده‌ام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریده‌ام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریده‌ام، اما هرگز آنها را به‌اندازه کافی نگه نداشته‌ام.

نمی‌توانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شده‌ام، بنابراین صرفاً می‌خواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:

شما با سود معامله ثروتمند نمی‌شوید. با داشتن دارایی‌های ارزشمند ثروتمند می‌شوید.

سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.

ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

در اینجا ساده‌ترین الگوی ثروت دومرحله‌ای که من می‌شناسم، ارائه شده است:

۱. باید دارایی‌هایی بخرید که فکر می‌کنید دارای ارزش بالایی هستند.

۲. نباید آنها را بفروشید.

همه تصور می‌کنند انتخاب دارایی‌های مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود می‌کند.

از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت می‌کنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمت‌ها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارت‌های بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشته‌اند.

همه چیز به‌طور مداوم بالا می‌رود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل می‌کند و می‌دانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر به‌طور کلی با این موضوع دست‌وپنجه نرم می‌کند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غول‌پیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر می‌توانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟

قیمت‌ها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها می‌نویسیم و سپس می‌گوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ می‌کنیم و به تبع آن همه اعداد بالا می‌روند. آیا قیمت‌ها کار دیگری جز بالا رفتن می‌توانند انجام دهند؟

تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالات‌متحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا می‌دانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.

اگر چاپ پول قیمت‌ها را به‌صورت یکنواخت تغییر می‌داد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازه‌گیری می‌شوند، افزوده می‌شد. از آنجا که این اتفاق رخ نمی‌دهد برخی حوزه‌ها (جایی که پول‌های تازه چاپ‌شده ابتدا جریان می‌یابد) افزایش بیشتری را تجربه می‌کنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزه‌هایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه می‌کنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیه‌ای‌تر و کمتر قانون‌گذاری‌شده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارت‌های پوکمون پیدا می‌کند.

نکته‌ای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا می‌روند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر دارایی‌ها) را از کلاهی به‌صورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دهه‌ای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.

با این حال و علی‌رغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمون‌ها داریم، معمولاً در این قرعه‌کشی که همه می‌توانند در آن برنده شوند، موفق نمی‌شویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما دارایی‌های‌ خود را خیلی زود می‌فروشیم.

یک سرمایه‌گذار با گذشت زمان درآمد کسب می‌کند. او کاری ارزشمندتر از این نمی‌تواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.

چرا می‌فروشیم؟

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمی‌توان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمی‌توانیم اجازه دهیم که بازار از دارایی‌های ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.

طمع سرمایه‌گذار زمانی است که شما چیزی را خریده‌اید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را می‌فروشید، زیرا فکر می‌کنید باهوش‌تر از بازار هستید و یا تفکر کوته‌بینانه بر شما سایه افکنده است.

من در سال ۲۰۱۷ چین ‌لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. می‌دانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه ‌کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و می‌خواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد ‌لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور می‌توانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین ‌لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را به‌راحتی از دست دادم. در واقع من تحت‌تأثیر تفکر کوته‌بینانه قرار گرفتم.

ترس سرمایه‌گذار هنگامی رخ می‌دهد که شما چیزی را می‌خرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون می‌ترسید سودی را که دیگران به دست می‌آورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشسته‌اید. سؤالی که به وجود می‌آید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟

وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکت‌ها انجام می‌دادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهم‌هایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماه‌ها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نه‌تنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایه‌گذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.

تریدر شدن

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

اشتباه نکنید؛ گرگ وال‌استریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیون‌ها به ثروت رسید.

طمع و ترس شما را از یک سرمایه‌گذار به یک تریدر تبدیل می‌کند. تریدر شدن حرفه‌ای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمی‌خواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمی‌توانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.

اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر می‌رسد. این‌طور نیست؟

همه می‌خواهند تریدر شوند. معامله‌گری باحال است. جذابیت دارد. باعث می‌شود احساس زنده‌بودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهره‌وری، سلامت روانی و همچنین ویران‌کردن سبد سرمایه‌گذاری‌تان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.

اگر مردم می‌دانستند که «تریدر بودن» درآمد معامله گر و سرمایه گذار شغلی مانند سایر شغل‌هاست، شغلی که صرفاً اگر به‌طور مداوم کسب سود کنید، می‌شود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر می‌کنند می‌توان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن می‌توانند در این حوزه مسلط شوند.

وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل می‌شود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تمام‌وقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوش‌شانس هستید!

خوش‌شانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمی‌آید. پس چرا به‌دنبال کار دوم هستید؟ به‌ویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزش‌تر استفاده کنید.

هنگامی‌که شما دارایی‌ای را می‌خرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بی‌معناست. به‌صورت پیش‌فرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط به‌طور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.

فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی ‌که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار می‌کند؛ نه به‌صورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ می‌دهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که می‌داند چه کاری دارد انجام می‌دهد. چرا باید چنین گزینه‌ای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج می‌کنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را می‌فروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.

کمبود یک ذهنیت باعث می‌شود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول می‌زنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر می‌دهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایه‌گذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.

در عوض ما (سرمایه‌گذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم دارایی‌های بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.

اگر شما به سرمایه‌گذاری‌تان در زمانی که آن را انجام می‌دهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیب‌وغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید به‌صورت پاره‌وقت و ضعیف معامله کنید.

یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایه‌گذار باشید و سپس سعی کنید تا می‌توانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایه‌گذاری کنید.

ثروتمند شدن

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

ثروتمند شدن به‌معنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن به‌معنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگی‌تان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت دارایی‌های ارزشمند برای همیشه است.

تمدن این کار را از آنچه فکر می‌کنیم آسان‌تر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا می‌روند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفته‌ایم در سرمایه‌گذاری موفق نمی‌شویم.

روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدی‌مان مبارزه می‌کنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایه‌گذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن می‌دانیم.

کارتر تیز مجبور شد این درس را به‌سختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیه‌ها کاملاً توجه می‌کند:

من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کرده‌ام، همه آنها یک‌چیز می‌گفتند: مهم‌ترین چیز داشتن دارایی است. اگر می‌خواهید ثروت داشته باشید، فقط باید دارایی‌های بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.

شما با کسب سود معامله ثروتمند نمی‌شوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند می‌شوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که می‌خواهید برای همیشه آن‌ها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.

آموزش گام به گام معامله گری در بورس

آموزش گام به گام معامله گری در بورس

معامله گری در بورس درست مانند دیگر فعالیت‎های بازارهای سرمایه گذاری، نیازمند برخورداری از دانش، مهارت و تجربه بالاست.

چرا که در بورس، گزینه‌های سرمایه گذاری مختلف و ابزارهای معاملاتی گوناگونی وجود دارد که شناخت آن‌ها تأثیر زیادی در افزایش احتمال موفقیت شما دارد و با اتخاذ تصمیم‏های درست، نتیجه نهایی می‎تواند شما را شگفت زده کند.

معامله گری در بورس نکات و متدهای زیادی دارد که برای کسب آن‎ها باید سال‌ها در این بازار فعالیت کنید و خودتان آن‎ها را به صورت تجربی کسب کنید، البته کسب تجربه در بازار بورس به این معنی نیست که شما نیاز به آموزش نخواهید داشت ولی آموزش صرف نمی‎تواند شما را تبدیل به یک معامله گر حرفه‎ای کند. به عبارت دیگر، تجربیات می‎توانند بهترین معلم و راهنما برای سرمایه گذاری موفق در بورس باشند؛ اما راه دیگر، استفاده از تجربیات سایرین است زیرا احتمالاً همه آنقدر وقت نداشته باشند تا از طریق تجربه، به رموز معامله در بورس پی ببرند. در عوض شما می‎توانید با آموزش با انواع روش‌های معاملاتی در بازار بورس و سهام آشنا شوید و نکات ارزشمندی را در زمینه معامله گری در بورس کسب کنید. به همین دلیل در این درآمد معامله گر و سرمایه گذار مقاله سعی کرده‎ایم شما را با یکسری مفاهیم پایه‎ای معامله گری در بورس آشنا کنیم و به برخی موضوعات مرتبط در این زمینه بپردازیم.

فهرست عناوین مقاله:

بورس چیست؟

کلمه بورس در زبان فرانسوی به معنی کیف پول است. با این حال برای درک بهتر واژه بورس، بهتر است قبل از هر چیز با مفهوم بازار آشنا شوید. بازار به جایی گفته می‎شود که در آن خریداران و فروشندگان فعالیت دارند؛ به عبارت ساده‎تر، هرگاه شرایطی فراهم شود که خریداران و فروشندگان بتوانند با هم رابطه‌ برقرار کنند یا به توافقی برسند و معامله‌ای بین آن‌ها انجام پذیرد، در واقع بازار شکل گرفته است؛ بنابراین بازار محدود به یک مکان خاص نیست و هر فعالیت اقتصادی را که در آن خریدار و فروشنده‌ای وجود داشته باشد، می‎توان بازار دانست.

انواع بازار بورس

انواع بازار بورس را می توان به سه دسته کلی طبقه بندی کرد:

بورس کالا: به بازاری که در آن خرید و فروش کالاهای معینی صورت می‎گیرد و به صورت منظم و دائمی فعال است، بورس کالا می‎گویند. معمولاً در بورس کالا مواد اولیه و مواد خام مورد معامله قرار می‎گیرد.

به طور کلی هر بورس کالایی را با عنوان همان کالایی که در آن معامله می‎شود، نام گذاری می کنند، نظیر بورس نفت یا بورس گندم.

بورس اوراق بهادار: دارایی‎های مالی از جمله سهام، اوراق مشارکت و غیره در بورس اوراق بهادار مورد معامله قرار می‎گیرند.

در ایران، به بازار خرید و فروش اوراق بهادار که به صورت دائمی و رسمی در محل معینی تشکیل می‎شود بورس اوراق بهادار می‎گویند.

بورس ارز: همان طور که از نام این بورس مشخص است، خرید و فروش پول‎های خارجی در آن انجام می‎شود.

این بورس در ایران فعال نیست اما در کشورهای پیشرفته فعالیت چشمگیری دارد.

سهم یا سهام چیست؟

چنانچه سرمایه شرکت‌های سهامی را به قسمت‌های مساوی تقسیم کنیم هر قسمت برابر با یک سهم می‌شود. این سهم‏ها، نشان دهنده میزان مشارکت، تعهدات و منافع صاحب آن در شرکت سهامی است. غالباً دارنده سهم نمی‌تواند به نسبت سهم خود برای مالکیت بخشی از دارایی‌های شرکت ادعایی داشته باشد ولی، به اندازه سهم خود در شرکت، حق و حقوق دارد. بر اساس این حق و حقوق، سهام‌دار می‌تواند از منافع شرکت استفاده کند، در مجمع عمومی رأی دهد و در صورتی که شرکت منحل شود، از دارایی شرکت سهم خواهد برد.

معمولاً سهام شرکت‌ها به دو نوع سهام عادی و سهام ممتاز تقسیم می‌شوند. سهام ممتاز که در ایران به فروش نمی‎رسد، نوعی بدهی شرکت به مالک سهام ممتاز است و غالباً دارای نرخ سود یا بهره معین است.

سهام عادی و نرخ سود و سرمایه شرکت ها

معامله گر کیست؟

معامله گر به کسی گفته می‌شود که در هر بازاری خرید و فروش انجام می‌دهد. در ادبیات متداول در بازار، تریدر یا معامله گر کسی است که مدت زمان خرید و فروش‌هایش کوتاه است و در اغلب موارد از فراز و فرودهای قیمت در بازار سود کسب می‎برد. البته شاید این کار آسان به نظر برسد ولی در واقع انجام این کار نیازمند تحلیل و مهارت بالا به منظور شناخت بازار هدف است زیرا شناخت روند بازار در بازه‎های زمانی کوتاه مدت امکان به وجود آمدن ریسک بالا در معامله را زیاد می‎کند.

نقطه تفاوت میان سرمایه گذاران یا Investors و معامله گران یا Traders زمان است. همان طور که گفتیم، مدت زمان حضور معامله گران در معاملات کوتاه است و به طور معمول زمان حضور معامله ‌گران در یک معامله، کوتاه مدت یا میان مدت است ولی سرمایه‌ گذار دید بلند مدتی به بازار دارد و غالباً درگیر نوسانات کوتاه مدت بازار نمی‌شود و از تحلیل‎های بنیادی یا همان فاندامنتال استفاده می‎کند.

انواع معامله گر در بورس

· معامله گر روزانه یا Day Trader

معامله گران روزانه شناخته‎ترین سبک معاملاتی را دارند. در این سبک از معامله خرید و فروش دارایی در یک روز اتفاق می افتد. در واقع یک معامله‌گر روزانه موقعیت‎های معاملاتی را که در یک روز گرفته است پیش از پایان همان روز می‎بندد و هیچ معامله‌ای را در طول شب باز نگه نمی‌دارد. معمولاً این نوع از معامله گری در بورس توسط معامله گران حرفه‎ای و با کمک ابزارهای مالی انجام می‎شود.

در این سبک معاملاتی، معامله گران باید بر احساسات خود تسلط داشته باشند تا بتواند موقعیت‎هایی را شناسایی کنند که در پایان روز به هدفی که تعیین کرده‎اند، برسند. معمولاً در این سبک معاملات، نسبت به سبک‎های دیگر معاملاتی نوسانات زیادی وجود دارد.

· معامله گران نوسانی یا Swing Traders

معامله‌گری نوسان‎گیر یک متد معاملاتی است که در آن، در یک مدت زمان کوتاه تا‌ متوسط به تغییرات قیمت توجه می‎شود. در واقع تارگت معامله‌ گری نوسان‌گیر، دستیابی به سود از نوسانات قیمتی است که معمولاً طی چند روز تا‌ چند هفته اتفاق می‎افتد. معامله گران نوسان گیر با آغاز نوسانات بزرگ یا کوچک شروع به خرید یا فروش دارایی مورد نظر می‎کنند.

هنگامی که روندی قوی در بازارهای مالی رخ می‎دهد فرصتی مناسب برای معامله گران به وجود می‎آید تا بهترین عملکرد خود را نشان دهند. تا هنگامی که روند قوی در بازار جریان داشته باشد و مدت زمان روند مورد نظر طولانی شود، سود معامله گران نوسان‎گیر هم دو چندان خواهد شد. بدیهی است در بازاری که مدام در حال حرکت است و به هر دو سو، نوساناتی را انجام می‎دهد، به تدریج نوسان‎گیری دشوارتر از دیگر روش‎های موجود در بازارهای مالی می‎شود.

· معامله گران بلند مدت یا Position Trading

در این نوع معامله که به آن سرمایه گذاری هم می‎گویند، معامله گران با توجه به مباحث فاندامنتال و اقتصاد کلان سعی می‎کنند تا حرکت قیمت در بلند مدت را پیش بینی کنند و بین ۱ ماه تا ۱ سال یا حتی بیشتر در یک معامله باقی می مانند.

معمولاً معامله گران بلند مدت تمایل به استفاده از نمودارهای بلند مدت نظیر نمودارهای ماهانه و هفتگی دارند. در این نوع معامله، معامله گران نیازی به رصد دائم بازار ندارند. معامله گری در بورس بلند مدت دقیقا برعکس معامله گری در بورس روزانه است. در واقع معامله گران بلند مدت تاکید بیشتری بر عملکرد بلند مدت یک دارایی دارند.

هدف اصلی این معامله گران، شناسایی و کسب سود از روند قیمتی است که احتمالاً برای دوره‎های زمانی نسبتاً طولانی ادامه خواهد داشت.

انواع معاملات در بورس

انواع معاملات در بورس با توجه به مقررات حاکم بر بورس تعیین می‎شود. معاملات سهام در بورس در انواع مختلف انجام می‎شود که عبارتند از:

۱. معاملات عادی یا خرد

معاملات عادی آن دسته از قراردادها هستند که در تمام روزهای کاری بورس برای خرید و فروش سهام انجام می‎شوند. معامله خرد عنوانی است که فعالان بازارهای مالی و معامله گران به این معاملات روزمره اطلاق می‎کنند و در مقررات چنین عنوانی به کار نرفته است. انجام معاملات عادی مشمول شرایط و مقررات مخصوص به خود است.

۲. معاملات عمده

معاملات عمده به معاملاتی گفته می‎شود که در آن حجم زیادی از سهام یک شرکت مورد معامله قرار می‎گیرد و قیمت آن با قیمت تابلوی سهم متفاوت و به طور کلی بالاتر از آن است. معمولاً در این نوع از معاملات، دامنه نوسان و محدودیت حجمی رعایت نمی‌شود. به طور کلی یکی از دو شرط زیر در معاملات عمده باید وجود داشته باشد:

  • تعداد سهام مورد معامله از درصد معینی از کل سهام آن شرکت بیشتر باشد.
  • حجم معاملات در دوره معین، از کل حجم معاملات بازار بیشتر باشد.

به طور کلی معاملات عمده در دو نوع اصلی وجود دارند که عبارتند از:

معامله عمده نوع اول: معاملاتی هستند که تعداد سهام قابل معامله در آن‎ها بیشتر یا مساوی ۵ درصد از سرمایه شرکت است.

معامله عمده نوع دوم: معاملاتی هستند که تعداد سهام قابل معامله در آن‎ها بیشتر یا مساوی یک درصد و کمتر از ۵ درصد سرمایه شرکت است.

دامنه نوسان قیمت و ساعات معامله عمده

دامنه نوسان قیمت مجاز برای نماد معاملاتی عمده در بازار بورس و فرابورس نظیر بازار عادی است. اما بر طبق یکسری شرایط این دامنه می‌تواند دچار تغییراتی شود.

۳. معاملات بلوکی

معاملات بلوکی به معاملاتی گفته می‎شود که در آن محدودیت حجمی و محدودیت قیمتی اعمال نمی‌شود. در این معاملات، سفارش برای خرید و فروش بخش بزرگی از سهام یک شرکت ثبت می‌شود. این معامله با هدف انتقال سهام یک شرکت به شخص حقوقی دیگر ولی بدون تأثیر زیاد بر قیمت جاری سهم انجام می‌شود.

به طور کلی، بازار بلوکی بازاری مجزا است که شرایط معامله خاصی دارد. به دلیل این که اغلب اوقات، قیمت معامله شده در معاملات بلوکی بیشتر از قیمت تابلوی سهم است؛ بعد از انجام معامله، انتظار رشد قیمت می‎رود. به طور معمول با انتشار آگهی عرضه بلوک با قیمتی بالاتر از قیمت تابلو، تقاضا در سهم افزایش می‌یابد، به همین دلیل می‌توانیم، معامله بلوکی را نشان مثبتی در سهم در نظر بگیریم.

برای مطالعه بیشتر مقاله آشنایی با ولوم تریدینگ و آموزش آن را پیشنهاد میدهیم

مزایای بازار معاملات بلوکی

بازار معاملات بلوکی بازاری جدید میان سهامداران اصلی یک شرکت است که مزایای فراوانی دارد، از جمله:

  • عدم تأثیرگذاری بر بازار خرد
  • انعطاف‌پذیری بیشتر در تنظیم و مدیریت عرضه و تقاضا
  • کاهش هزینه‌های معاملاتی
  • امکان انجام فرآیند تسویه وجوه معامله خارج از اتاق پایاپای
  • افزایش کارایی بازار با بهبود نقد شوندگی

دامنه نوسان قیمت و ساعات معامله بلوکی

دامنه نوسان مجاز قیمتی برای معاملات بلوکی مانند بازار خرد است. قیمت مرجع برای معامله بلوکی، همان قیمت روز بازار است. ساعت معامله در بازار بلوکی نیز همانند بازار عادی سهم است.

مهم‌ترین مزایای معامله گری در بورس برای اشخاص

  • امکان کسب سود بیشتر
    امکان شروع به کار معامله گری با سرمایه پایین
  • امکان شرکت در معاملات با هر میزان سرمایه
  • فراهم آوردن استقلال شغلی و فکری برای معامله‌گران
  • امکان انجام معاملات بدون وابستگی زمانی و مکانی
  • دستیابی به سودهای کلان با معامله گری در بورس
  • امکان معامله‌ کردن بدون وسیله درآمد معامله گر و سرمایه گذار و ابزار خاص و فقط با ابزار ابتدایی
  • نقد شوندگی بالای سرمایه نسبت به سایر روش‌ها

مهم‌ترین معایب معامله گری در بورس برای اشخاص

  • پیگیری و یادگیری مداوم و منضبط بودن در این حرفه ضروری است.
  • امکان ایجاد هیجان و تنش روانی در فرد به واسطه‌ معامله گری در بورس
  • از نظر فکری و کاری انجام معاملات در بازار بورس و سرمایه، مشکل‌ساز و طاقت فرسا خواهد بود.
  • گاهی تحریم‌ها و دردسرهای ناشی از آن برای فرد مشکل ساز خواهد شد.
  • اگر معاملات قابل کنترل نباشند، ریسک زیادی ایجاد می‎شود و حتی احتمال از دست رفتن سرمایه نیز وجود دارد.

سخن پایانی

معامله گری در بورس امروزه یکی از حرفه‎های حساس و البته پر درآمد محسوب می‎شود و معمولاً معامله گران با توجه به شناخت شخصیتی که از خود دارند تعیین می‎کنند که چه نوع سبک معاملاتی را انتخاب کنند. در این مقاله، انواع مختلف سبک‎های معامله گری در بورس را شرح دادیم تا با آن‎ها آشنا شوید اما به این نکته توجه کنید که بورس یک سیستم زنده و پویاست و برای موفقیت در آن باید مدام خود را به روز نگه دارید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.