1- شیوه ای خلاق و نوآور از سوی سازمان مورد ارزیابی قرار بگیرد.
2- سبب شکل دهی به آینده می شود و عملکرد انفعالی پیدا نمی کند.
3- سازمان می تواند پروسه ابتکار عمل را در پیش بگیرد.
4- به سازمان کمک می کند، منظم ترین، معقول ترین و منطقی ترین روش را انتخاب کند و تدوین بهتری داشته باشد.
5- اولویت ها بهتر مشخص می شود.
6- بین برنامه های عملیاتی سازمان نقش هماهنگ کننده ایفا م کند.
7- جهت مسیر فعالیت ها و عملیات سازمان مشخص می شود.
مزایا و معایب مدیریت استراتژیک
تعریف مدیریت استراتژیک در اصل به معنای پیاده سازی و تدوین استراتژی های مختلف به منظور دستیابی به اهداف شرکت است.
این ابتکار دقیق است که توسط مدیریت عالی انجام می شود - این تصمیمات استراتژیک بر اساس منابع موجود گرفته می شوند - آنها همچنین تأثیرات محیط خارجی و داخلی را بر تصمیمات خود در نظر می گیرند.
مدیریت استراتژیک مزایا معایب
مدیریت استراتژیک در مقابل برنامه ریزی استراتژیک:
هر فرآیند در یک سازمان اساساً با برنامه ریزی استراتژیک آغاز می شود. فرایند برنامه ریزی استراتژیک و فرایند مدیریت استراتژیک کاملاً متفاوت هستند ، اما برای یک هدف واحد سازمان کار می کنند.
فرایند برنامه ریزی استراتژیک در هر کسب و کار ، نحوه سازمان را در کنار اهداف خود تعیین می کند.
از سوی دیگر ، مدیریت استراتژیک فرایندی را دنبال می کند تا به هدف تعیین شده برسد.
بخشهایی که حسابداری مدیریت استراتژیک در آنها خوب کار می کند:
عملکرد کارکنان و همچنین سازمان را بهبود می بخشد
بخشهایی که حسابداری مدیریت استراتژیک در آنها خوب کار نمی کند:
جایگزینی SMA در موجودی
فرایند مدیریت استراتژیک:
در سال 1981 ، کن سیموندز فرایند مدیریت استراتژیک را به عنوان مجموعه ای از اطلاعات حسابداری مدیریت در مورد یک شرکت و رقبای آن برای استفاده در توسعه و نظارت بر استراتژی تجاری تعریف کرد.
مدیریت استراتژیک به پردازش راههایی که می تواند به اهداف سازمان برسد کمک می کند. دو هدف مهم استفاده از فرایند مدیریت استراتژیک عبارتند از:
برای به دست آوردن سطح بالاتری از رقبای خود
به عنوان یک راهنما که به توسعه تجارت کمک می کند عمل کنید.
همچنین تعریف مدیریت استراتژیک به تطبیق تغییرات جدید داخلی و خارجی نیز کمک می کند. تغییرات داخلی شامل سیاست های شرکت ، رویه ها و غیره و عوامل خارجی مانند تغییرات جدید است که بر تجارت ، خواسته ها و خواسته های مشتری ، مراحل استراتژیک رقبا و غیره تأثیر می گذارد.
مدل فرآیند مدیریت استراتژیک:
تعریف هدف استراتژیک:
ایجاد چشم انداز
انجام ارزیابی محیطی و سازمانی
در نظر گرفتن استراتژی ها
انجام تجزیه و تحلیل استراتژیک
تدوین استراتژی ها
تهیه یک برنامه استراتژیک
عملی کردن استراتژی ها
توسعه ساختارها و سیستم ها
مدیریت اجرای رفتاری و عملکردی
ارزیابی و کنترل استراتژیک
بازآفرینی استراتژی ها
اهمیت مدیریت استراتژیک:
جهت درست را به سازمان نشان می دهد
به شرکتها یا سازمانها کمک می کند تا بیشتر فعال و فعال شوند
شرکت ها را برای آماده سازی و رویارویی با چالش های احتمالی در آینده راهنمایی می کند
نقش مهمی در تصمیم گیری دارد
اطمینان حاصل کنید که در مسابقات شرکت کنید و از بقای طولانی مدت اطمینان داشته باشید
مزیت رقابتی نسبت به بازار داشته باشید
آخرین نکته اما مهم این است که در توسعه و موفقیت کسب و کار کمک می کند
مراحل مدیریت استراتژیک:
برنامه مدیریت استراتژیک جنبه های مختلفی دارد که در اینجا مورد بحث قرار می گیرد. استراتژی ها به منظور برنامه ریزی مناسب و تخصیص مناسب بودجه برای تحقق اهداف شرکت اعمال می شود.
مرحله 1: فرمول بندی:
تدوین استراتژیها اساساً شامل محیطی است که هر شرکتی باید در آن زنده بماند. در اینجا تصمیمات مهم مختلفی برای تعیین نحوه دستیابی شرکت به رقابت گرفته می شود.
در اینجا تجزیه و تحلیل محیطی خارجی انجام می شود. جنبه های سیاسی ، اقتصادی ، حقوقی و اجتماعی در هنگام تدوین استراتژی ها مورد ارزیابی قرار می گیرد.
1. محیط صنعت:
تصمیم گیرنده استراتژیک محیط رقیب را بررسی می کند. آنها سعی می کنند منابع موجود با رقبا و همچنین قدرت چانه زنی آنها با مشتریان را ارزیابی کنند. درک روند تامین کنندگان نیز مهم است. بررسی کنید که آیا آخرین تهدیدهای تازه واردان در صنعت وجود دارد یا خیر.
2. محیط داخلی:
اگرچه بسیاری از شرکت ها به محیط داخلی اهمیت نمی دهند ، اما در هنگام اجرای اصول مدیریت استراتژیک از مهمترین آنهاست. شما باید یک تجزیه و تحلیل SWOT واضح در مورد کارکنان ، فرایندها و منابع خود داشته باشید.
مرحله 2: پیاده سازی:
این مرحله مهم بعدی در مدیریت استراتژیک است - در اینجا مدیریت باید در مورد نحوه استفاده از منابع برای دستیابی به اهداف تعیین شده توسط شرکت تصمیم گیری کند. مرحله اجرا همچنین نحوه ساختار منابع سازمان را بررسی می کند.
مزایا و مراحل برنامه ریزی استراتژیک
این مسائل را درمورد برنامه ای که دارید، بررسی کرده و از اعمال تغییراتی در آن نترسید. برای انجام بازنگری از افراد سازمان و کسانی که قرار است در این مسیر همراه شما باشند، کمک بگیرید. آن ها می توانند مشکلاتی که خودتان نمی توانید در طرح مشاهده کنید را به شما نشان دهند.
البته تنها تمرکزتان به بازنگری طرح نباشد. سعی کنید بازنگری را در کنار بررسی میزان پیشرفت انجام داده و اگر لازم بود برنامه خود را تغییر دهید. برای دادن انگیزه به سازمان، هر پیشرفت بزرگ را جشن بگیرید و برای تقویت انرژی خودتان وقت بگذارید.
مسیر موفقیت شما و سازمان در گرو همین بررسی ها و انرژی هایی است که در طول مسیر کسب می کنید، نه برنامه ای که به تنهایی تدوین می کنید.
اهمیت برنامه ریزی استراتژیک از چه بابت است؟
حال که با روند و مراحل این برنامه آشنا شدید، بهتر است که درمورد اهمیت برنامه ریزی استراتژیک نیز بدانید. این برنامه به قدری جامع و کامل است که به یکی از اصول اصلی سازمانی تبدیل شده و همواره در تمام کسب و کارها مورد استفاده قرار می گیرد.
بدون داشتن برنامه استراتژیک و نقشه راه، شما اطلاعاتی درمورد وضعیت کنونی، قبلی و آینده خود نخواهید داشت و به عبارتی کنترل سازمان از دستتان خارج خواهد شد. این دلیلی است که اکثر کسب و کارها به مشکل می خورند.
در ادامه چند ویژگی خوبی و مزیتی که این برنامه برایتان خواهد داشت را برایتان شرح می دهیم. این ویژگی ها موجب می شود که برنامه ریزی استراتژیک از اهمیت بالایی در آغاز و پیشرفت کسب و کارها برخوردار باشد.
طرح کسب و کارتان در دست خودتان است
اولین قدم در هر کسب و کاری، داشتن طرح کسب و کار است. طرح کسب و کار شامل مواردی از جمله روند کار، منابع مالی و غیرمالی مورد نیاز در راه پیشرفت و روند سودآوری و دیگر موارد شده و دید کلی به کسب و کار می دهد.
این همان مزایا و مراحل برنامه ریزی استراتژیک مواردی است که در هر برنامه ریزی استراتژیک نیز وجود دارد. در اصل در برنامه های استراتژیک بین تمام موارد موجود در مورد کسب و کار، ارتباط سازنده و مفید مشخص شده و قدم به قدم روند موفقیت کسب و کار را شرح می دهد.
داشتن روندی منظم و جامع در این برنامه ریزی، از مهم ترین موارد اهمیت برنامه ریزی استراتژیک است. در اصل این برنامه ریزی استراتژیک است که با افراد در مورد آینده، گذشته، حال و نیازهای کسب و کارها سخن می گویند و افراد به به درستی آگاه می سازد.
استفاده از برنامه ریزی مبتنی بر اهداف
مزیت دیگری که برنامه استراتژیک نسبت به طرح های دیگر کسب و کار دارد، منعطف بودن آن است. یعنی این برنامه با توجه به ویژگی های هر کسب و کار می تواند متفاوت بوده و به متغیرهای زیادی وابسته است. این برنامه مبتنی بر اهداف بوده و کسب و کار را به طور کامل شرح می دهد.
برای مشخص کردن اهداف سازمان و چشم انداز سال های آینده، اهمیت برنامه ریزی استراتژیک بسیار بیشتر از دیگر موارد بوده و همواره مورد استفاده افراد قرار می گیرد.
در این برنامه ریزی علاوه بر مشخص کردن اهداف، راه رسیدن به آن ها نیز مشخص شده و دیگر نیازی به داشتن برنامه های اضافی و جانبی برای تکمیل نقشه راه کسب و کار نیست. این برنامه در زمان صرفه جویی کرده و هر آنچه برای ترسیم روند پیش روی کسب و کار نیاز دارید را شرح می دهد.
شما هم می توانید اهداف مالی و غیرمالی سازمانتان را مشخص کنید، هم راه رسیدن به آن ها را ترسیم کرده و در کنار همه این موارد وظایف همه افراد برای این اهداف را مشخص کنید.
داشتن زمان بندی دقیق
اهمیت برنامه ریزی استراتژیک از آن جهت است که می تواند به سادگی زمان بندی را در خود جای دهد. دیگر روش های برنامه ریزی این ویژگی را نداشته و کمی کار را برای پیشبرد اهداف سخت می کند. علاوه بر این در این سبک از برنامه ریزی می توان کارها را بر حسب زمان بندی الویت بندی کرد.
همچین مرتب بودن مسیر پیشرفت همانند ریل قطار دید بهتری از زمان بندی کارهای و روند پیشرفت به شما خواهد داد. پس نگران زمان بندی نباشید و به این سبک برنامه ریزی اعتماد کنید. تمام کارهای شما توسط این برنامه، مرتب خواهد بود.
عملکرد کسب و کارتان را برحسب زمان بندی موجود در این برنامه بررسی کنید. اگر توانستید زودتر و به موقع به اهدافی که مد نظرتان بود، برسید، می توانید این موفقیت را جشن بگیرید. در غیر این صورت بهتر است کارهایتان را فشرده کرده و هرچه سریع تر برای رسیدن به اهداف اقدام کنید.
جمع بندی
برای موفق شدن در هر زمینه ای لازم است که قدم هایی که لازم است بردارید را از پیش تعیین کنید. روش های مختلفی برای مشخص کردن این قدم ها وجود دارد اما در بین همه آن ها، برنامه ریزی استراتژیک می تواند کامل ترین حالت برنامه ریزی باشد.
حال که با مراحل اصلی این سبک برنامه ریزی و اهمیت برنامه ریزی استراتژیک آشنا شدید، می توانید آن را در کسب و کار یا کارهای خود پیاده کرده و تاثیرات مثبت آن را مشاهده کنید.
برنامه های استراتژیک این امکان را به شما می دهند که در یک نگاه کلی به برنامه بلند مدت، تمام مراحل و روند کار را مشاهده کرده و بتوانید بدون استرس اضافی کارها را پیش ببرید. به این سبک برنامه ریزی اعتماد کنید و نظم را با این برنامه به کارهای خود ببخشید.
شروعی دوباره با برنامه ریزی استراتژیک
شاید شما هم با وجود چالش هایی که روزانه اتفاق می افتد بگویید که برنامه ریزی آن هم از نوع بلند مدت با شرایط کنونی امری نا ممکن می باشد. در این مقاله سعی بر این داریم که شما را با برنامه ریزی استراتژیک و نحوه اجرایی صحیح آن آشنا سازیم.
از جمله خدمات برنامه ریزی استراتژیک، تاثیرات آن بر انواع شرکت ها و سازمان ها می باشد. در این میان شرکت ها می توانند با کمک برنامه ریزی استراتژیک کسب و کار خود را رونق دهند. برنامه ریزی استراتژیک هنر ایجاد استراتژی های کسب و کار خاص، اجرای آن ها، ارزیابی نتایج و اجرای طرح در رابطه با هدف یک شرکت در دراز مدت می باشد. کلمه برنامه ریزی استراتژیک هم معنی با مدیریت استراتژیک می باشد یعنی باعث هماهنگ کردن بخش های مختلف یک شرکت از جمله بخش حسابداری مالی، بازاریابی، منابع انسانی و غیره میشود.
خلاصه فعالیت برنامه ریزی استراتژیک
از سال ۱۹۵۰ تا سال ۱۹۶۰ برنامه ریزی استراتژیک بین شرکت ها از محبوبیت بالا قرار گرفته شد؛ به طوری که در سال ۱۹۸۰ این محبوبیت به اوج خود رسید. در این میان اکثر شرکت ها و سازمان های بزرگ با تعداد کارمند زیاد برای رسیدن به هدف خود از برنامه ریزی استراتژی استفاده کردند. بعضی افراد عقیده بر این داشتند که برای اجرای برنامه ریزی استراتژیک نیاز به یک ثبات محیطی است و این نابسامانی مانع از اجرای برنامه ریزی استراتژیک می شود. در جواب این افراد باید گفت که برنامه ریزی استراتژیک شاخه های زیادی دارد و تنها یکی از شاخه های آن برنامه ریزی است. در این میان با شرایط ذکر شده باز هم انجام برنامه ریزی برای شرکت های بزرگ امری شدنی است، چرا که سازمان ها و شرکت های وسیع با تعداد کارمند زیاد زمان و حوصله کافی برای تغییر مسیر خود با شرایط زمانی را ندارند، همچین این شرکت ها ریسک نمی کنند که بی هدف پیش بروند پس در این میان با اجرای برنامه ریزی استراتژیک باعث کمک به ارتباط هر چه بهتر بین مدیر و کارمند شده و به سوی آینده ای بهتر قدم می گذارند.
حال سوالی که در این میان برای شرکت های کوچک پیش آمد این است که آیا اجرای برنامه ریزی استراتژیک برای آن ها موثر است یا خیر؟ در جواب باید گفت بله. چرا که با کمک برنامه ریزی استراتژیک می توانند به نقاط ضعف و یا قوت خود رسیدگی کنند و باعث بهبود عملکرد خود شوند.
در این بین برای اجرای برنامه ریزی استراتژیک در یک شرکت به برنامهریزی قابل توجهی از طرف مدیریت ارشد یک شرکت نیازمند است. در این میان مدیران اجرایی با در نظر گرفتن طرح ها و ایده های بی شماری اقدام به انتخاب بهترین ایده می کنند و با اتتخاب آن قدمی موثر برای بهبود شرایط سازمان بر می دارند.
توسعه برنامه ریزی استراتژیک
- تدوین استراتژی
- اجرای استراتژی
- ارزیابی استراتژی
- بررسی عوامل خارجی و داخلی که تاثیر گذار بر اجرای استراتژیک است.
- اندازه گیری عملکرد
- برای تاثیر بهتر استراتژی اقدام به برداشت گام های اصلاحی کنند.
به طور مثال ممکن است یک شرکت اقدام به بهبود خدمات به مشتریان کند. در این میان با فکر و مشورت برای بهبود و ارائه خدمات بهتر به مشتریان، اقدام به طراحی برنامه نرم افزاری برای ارتباط بهتر مدیر با مشتری را راه اندازی می کند که این کار باعث پیشرفت بهتر رابطه با مشتری می شود.
برنامه ریزی استراتژیک به صورت کاملا رسمی توسط مدیر ارشد ابلاغ می شود. مدیر ارشد تصمیم به اجرای برنامه ریزی استراتژیک می کند. سپس برای اجرای طرح به مدیر میانی و مدیر عملیاتی ارجا می شود. بر همین اساس در تمامی مراحل تعامل بین کارگر و مدیر رعایت می شود که این عامل باعث پیشرفت بهتر سازمان می شود.
مزایای برنامه ریزی استراتژیک
- کمک به تدوین استراتژی بهتر با استفاده از یک رویکرد منطقی می کند.
- باعث افزایش ارتباط بین کارکنان و کارفرمایان می شود.
- باعث توانمند سازی افراد شاغل در سازمان می شود.
با روی کار آمدن برنامه ریزی استراتژیک و ایجاد ارتباط بین کارکنان و مدیر، باعث توانمند شدن کارمندان می شود.
توجه: بسیاری از شرکت ها برای اجرا و تدوین تصمیمات خود از برنامه ریزی استراتژیک استفاده میکنند. در صورتی که باید این را در نظر بگیرند که برنامه ریزی استراتژیک نیاز به پول، زمان، تلاش و فکر خوب برای رشد یک شرکت دارد.
مراحل برنامه ریزی استراتژیک
- مشخص نمودن جایگاه فعلی سازمان کسب و کار
- تالیف چشم انداز
- تالیف اهداف بلند مدت
- تالیف برنامه سالانه
- بازبینی
همانطور که می دانید شروع هر چیزی پایانی دارد. معمولا شروع برنامه های استراتژیک با پایان ۲ الی ۳ ساله همراه است. پس بعد از گذشت ۳ سال مجدد برنامه باید بازنویسی شود.
- گروهی اعتقاد بر این دارند که ابتدا باید به دنبال چشم انداز سازمان رفته و سپس هدف گذاری کرد.
- گروهی اعتقاد بر این دارند ابتدا باید نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت ها را مشخص کنند.
- گروهی اعتقاد بر این دارند که در ابتدا باید موقعیت کنونی خود را مشخص کنند.
- تحلیل وضعیت درونی و بیرونی
- تعیین شاخص های کلیدی عملکرد
- تعریف استراتژی برای قسمت های مختلف
- چشم انداز و ماموریت سازمان
- تحلیل وضعیت موجود
تعیین برنامه ریزی استراتژیک برای یک سازمان به چه معناست؟
همانطور که در قسمت های بالا هم به آن تا حدودی اشاره شد به کمک برنامه ریزی استراتژیک مدیران اقدام به شناسایی اهداف و تلاش برای رسیدن به آن می کنند و چشم انداز خود را برای آینده تعیین می کنند. این فرایند همچنین شامل ایجاد توالی است که در آن اهداف باید سقوط کنند تا سازمان بتواند به چشم انداز خود برسد.
اجرای یک برنامه ریزی استراتژیک چگونه است؟
در این میان مدیران به کمک پروژه های موجود، اقدام به اجرای طرح های استراتژیک می کنند. این در حالی است که واحد های مختلف، بنگاه ها به اجرای طرح های عملیاتی می پردازند و در طی فرایند برنامه ریزی نقاط ضعف، قوت، تهدیدها و فرصت ها را مورد بررسی قرار می دهد.
همه چیز در خصوص مدیریت استراتژیک و فرآیند برنامه ریزی در آن
پیش از اینکه بدانیم ضرورت تعیین برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک در سازمان ها چیست می بایست تعریف مدیریت استراتژیک را به خوبی ارزیابی کنیم. در واقع در دنیای کسب و کارهای رقابتی مدیریت استراتژیک یکی از موارد بسیار مهم محسوب می شود.
مدیریت استراتژیک در یک نگاه
به زبانی ساده وقتی صحبت از مدیریت استراتژیک است یعنی نیاز به تجزیه و تحلیل در خصوص مسائل مهم سازمان ها است. این رویکرد سبب می شود که منابع در محیط های خارج از سازمان مورد کنترل قرار بگیرد. در طول مدیریت استراتژیک قرار است ماموریت مشخص شود، چشم انداز و دارایی سازمان ارزیابی شود، توسعه برنامه و سیاست های سازمان ارزیابی شود و به طور کلی فعالیت هایی که در این زمینه کمک کننده است بررسی شود.
از نگاه دیگر می توان برای مدیریت استراتژیک این تعریف را داشت که در واقع صحبت از یک سری تصمیم ها و راهکارها است که هم به ما و هم به سازمان کمک می کند تا برای رسیدن به موفقیت و دستیابی به اهداف خود خود حرکت نماید.
مدیریت استراتژیک به ما می گوید کجا هستیم و قرار است به کجا برسیم! در واقع تجزبه تحلیل درست کمک می کند تا عملکرد بلندمدت یک شرکت تعیین شود.
آنچه در پروسه اهمیت زیادی دارد این که می بایست رصد محیطی صورت بگیرد، اهداف بلند مدت تدوین شود و همینطور پیاده سازی و ارزیابی صورت بگیرد و استراتژی کنترل شود. فرصت ها و تهدیدهای خارجی مورد بررسی قرار می گیرد و قوت و ضعف شرکت ها مشخص می شود. به طور کلی مدیریت استراتژیک سبب می شود تا سیاست های کسب و کار به شکل روتین بررسی شود و سطح استانداردی مدنظر قرار بگیرد.مزایای مدیریت استراتژیک
حال با توجه به تعریفی که از مدیریت استراتژیک داریم بررسی به این صورت است که مزایای مدیریت استراتژیک چیست و قرار است بر چه اساسی در پیش گرفته شود؟ موضوع از این قرار است که مدیریت استراتژیک این امکان را فراهم می سازد تا:
1- شیوه ای خلاق و نوآور از سوی سازمان مورد ارزیابی قرار بگیرد.
2- سبب شکل دهی به آینده می شود و عملکرد انفعالی پیدا نمی کند.
3- سازمان می تواند پروسه ابتکار عمل را در پیش بگیرد.
4- به سازمان کمک می کند، منظم ترین، معقول ترین و منطقی ترین روش را انتخاب کند و تدوین بهتری داشته باشد.
5- اولویت ها بهتر مشخص می شود.
6- بین برنامه های عملیاتی سازمان نقش هماهنگ کننده ایفا م کند.
7- جهت مسیر فعالیت ها و عملیات سازمان مشخص می شود.لزوم استفاده از مدیریت استراتژیک
شما استفاده از مدیریت استراتژیک در تصمیم گیری مدیران ضرورت دارد؟
دنیای امروز دنیای پر از تغییر است! همه چیز با شتاب پیش می رود و تصمیمات سازمانی پیچیدگی بیشتری به نسبت گذشته دارند. در چنین دنیایی نیاز به برنامه ای جامع است که بتواند در مواجعه با مسائل بهترین تصمیمی را در زمانی درست و به موقع بگیرد.
مدیریت استراتژیک سبب می شود تا تکیه بر ذهنیتی پویا و آینده نگر و جامع نگر در نظر گرفته شود و به طور کلی می توان اینطور بررسی کرد که پایه های مدیریت استراتژیک در واقع سطح درکی است که قرار است در بعد تجاری بررسی شود.
برای هر سازمان و شرکت، مدیریت استراتژیک به هر اندازه ای که وجود دارد سودمند است! در واقع مدیریت استراتژیک فضایی برای رشد ایجاد می کند و فرصت ها و نقاط قوت را شناسایی می کند و یک روند مستمر را در پیش می گیرد.فرهنگ سازمانی در مدیریت استراتژیک یعنی چه؟
یکی از عباراتی که در خصوص مدیریت استراتژیک بارها بیان می شود فرهنگ سازمانی است. فرهنگ سازمانی مولفه ای مهم است که می تواند موفقیت یا عدم موفقیت برای یک تجارت را مشخص کند. در واقع فرهنگ سازمانی یک عامل اصلی در بررسی اهداف و وظایف است و منابع را به شکل صحیحی سازماندهی می کند. در واقع مدیران فرهنگ سازمانی را مدنظر قرار می دهند و در این راستا کارمند احساس می کند که توانسته نتیجه زحمت و تلاش خود را در سیستم ببیند و از سوی دیگر تلاش بیشتری برای پیشبرد استراتژی و اهداف سازمان می کند. این سطح از تطابق بین اهداف استراتژیک و فرهنگ سازمانی سبب می شود تا نتیجه مطلوب فراهم شود.
مدیریت استراتژیک را با برنامه ریزی استراتژیک اشتباه نگیرید!
موضوع از این قرار است که از نظر معنی می توان گفت که مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک هر دو یک معنی را دارند. اما اگر دقیق تر بررسی کنیم مشخص می شود که مدیریت استراتژیک در واقع یک فرایند مدیریتی محسوب می شود که سبب می شود اهداف برنامه ریزی شده به شکل راحت تری در دسترس قرار بگیرد اما برنامه ریزی استراتژیک یک پله قبل تر از مدیریت استراتژیک قرار دارد!
اهداف مدیریت استراتژیک (SMART)
وقتی قرار است اهداف مدیریت استراتژیک مشخص شود نیاز است که 5 پارامتر مهم ارزیابی شود:
مشخص بودن
هدف نباید مبهم و کلی باشد و در واقع تمرکز هدف بر روی یک موضوع خاص خود سهم مهمی در رسیدن به هدف دارد. این سطح از تمرکز باید به صورتی باشد که در واقع فرد بداند که قرار است در نهایت به چه چیزی دست یابد. فرض کنید شما به عنوان رئیس یک شرکت نمی توانید به کارمند بگویید من از شما می خواهم پیشرفت کنید! شما باید روش پیشرفت را به کارمند بگویید.
قابل سنجش بودن
وقتی قرار است در خصوص میزان تحقق هدف صحبت شود باید قابلیت اندازه گیری آن بررسی شود. در واقع این بخش قرار است میزان پیشرفت را اندازه گیری کند تا بررسی صورت بگیرد که آیا به هدف نزدیک است یا نه.
قابل دستیابی بودن
در این بخش بررسی صورت می گیرد که آیا هدف شما چیزی است که وقت و پول و منابع مورد نیاز آن قابل دستیابی باشد یا خیر! اینکه هدف رویایی انتخاب شود و منابع و شرایط برای آن وجود نداشته باشد اصلاً چیز خوبی نیست. به طور کلی فعالیت ها و عملکرد و باید به صورتی باشد که در نهایت یک نتیجه قابل استفاده ارزیابی شود و چیزی با آن خلق شود و یا در صورت نیاز بهبود و تغییر یابد.
مرتبط بودن
یکی دیگر از بخش های مهمی که باید ارزیابی شود مرتبط بودن است! باید هدفی انتخاب شود که با شما یا گروهتان مرتبط باشد. اگر قرار است فرد معروف و مشهوری در دنیا شوید آیا چنین امتیازی دارید؟ اگر قرار است یک کار بزرگ در شرکت شما صورت بگیرد آیا تیم و اعتبار کافی برای انجام آن دارید و تخصص شما با سطح هدف شما سازگار و مرتبط است؟
محدودیت زمانی
ما برای رسیدن به هدفی همه عمر خود فرصت نداریم! بنابراین باید بررسی کنیم که منابع و امکانات بی نهایت نیستند و هر هدفی دارای زمان و سطح امکانات محدودی است. به طور کلی احتمال و میزان تحقق هر هدف به واسطه بررسی محدودیت ها ارزیابی می شود. از سوی دیگر نیاز است که محدودیت ها شناخته شود و روش ها و ابزارهایی کنترل نیز برقرار باشد و انحراف های برنامه شناسایی و اصلاح شود.فرایند مدیریت استراتژیک
یک توضیح مختصر در ابتدای این بخش می دهیم تا تعریف درستی از دنیای مدیریت استراتژیک در ذهن شما وجود داشته باشد. دقت کنید که برنامه ریزی استراتژیک در واقع به معنی فرآیندی گسسته و جدا و همینطور مستقل از تجارت سازمان است. اما وقتی صحبت از مدیریت استراتژیک است یعنی قرار است برنامه ریزی و تدوین و اجرا و ارزیابی به هم وصل شوند!
در خصوص پروسه مدیریت استراتژیک می توان 4 مرحله اصلی را مدنظر قرار داد:
1- تجزیه و تحلیل و بررسی محیطی: این بخش به معنی جمع آوری و بررسی دقیق و درست اطلاعات است تا دسترسی به اهداف استراتژیک را بهبود دهد. در واقع این فرایند شامل یک سری عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار برای یک سازمان است و پس از اینکه تجزیه و تحلیل محیطی صورت گرفت، مدیریت می بایست به صورت مداوم آن را مورد ارزیابی قرار دارد و تلاش جهت بهبودی آن صورت بگیرد.
2- تعیین و تدوین استراتژی: برای تدوین استراتژی نیاز است که در ابتدا لیستی از استراتژی ها تهیه شود و از مدل های مختلفی استفاده شود که در بحث های مدیریت استراتژیک دیده می شود. به این ترتیب می تواند استراتژی برتر را انتخاب کرد. دقت شود که در این بخش مدیران میانی و رده پایین سازمان هم باید مشارکت داشته باشند و ایجاد انگیزش در فرد نمایند.
3- پیاده سازی و اجرا: در این بخش قرار است بهترین استراتژی انتخاب شده از گام قبل، اجرا شود! در واقع بسیار مهم است که طراحی ساختار سازمان دقیق باشد و منابع به دقت توزیع شده باشند. از سوی دیگر فرآیند تصمیم گیری توسعه می یابد و فرهنگ سازمانی متناسب با استراتژی های جدید ترکیب می شود.
4- کنترل و ارزیابی استراتژی: این گام در مدیریت استراتژیک بسیار مهم است. در واقع نیاز است که یک سری فعالیت های کلیدی مدنظر قرار بگیرد. مثلاً عوامل داخلی و خارحی بررسی شوند، ریشه های استراتژی فعلی بررسی شوند، عملکرد مورد نظر اندازه گیری شود و یک سری اقدامات اصلاحی دنبال شود.برنامه ریزی استراتژیک
فرض کنید پروسه حسابداری ابری مطرح است. در چنین شرایطی نیاز به فرایندی است که بتوانید انتخاب جدید خود را در آن قالب قرار دهید. برنامه ریزی استراتژیک به فرایندی گفته می شود که اغلب شرکت های موفق در دنیا از آن استفاده می کنند بنابراین مدل های مربوط به خود را دارد. این نوع برنامه ریزی سبب می شود تا سازمان ها و شرکت های بزرگ به طور دقیق مورد هدف قرار بگیرد. و همه چیز به صورت درست تدوین شود.
مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی های مربوط به آن بیشتر برای شرکت های کوچک معنا یافته است شرکت هایی است که در فعالیت های بزرگ اقتصادی ورود کرده اند مزایا و مراحل برنامه ریزی استراتژیک و به طور کلی در دنیای رقابتی به موفقیت رسیده اند. برنامه ریزی های موجود هر یک مدل مخصوص به خود دارند که بر اساس شرایط شرکت و بزرگ و کوچک بودن هدف مشخص می شود. مدل های مفهومی به طور کلی برای سازمان های کوچک در نظر گرفته می شود سبب می شود دسترسی به اهداف و کامیابی بیشتر و دقیق تر صورت بگیرد.فرایند تدوین برنامه ریزی استراتژیک
1- اهداف آتی سازمان تعیین می شود.
2- اهداف شناسایی می شود و شناخت درستی از آن صورت می گیرد.
3- تجزیه و تحلیل در خصوص شرایط محیطی سازمان بسیار ارزیابی می شود.
4- تجزیه و تحلیل منابع و امکانات سازمان نیز ارزیابی می شود.
5- شناسایی وضعیت موجود بسیار مهم است تا نقاط ضعف و قوت سازمان مشخص شود.
مدیریت استراتژیک بخشی از خدمات فینتو
وقتی قرار است الگویی وارد دنیای برنامه ریزی و کسب و کار شود، نیاز به نرم افزارهای خاصی است مثلاً نرم افزارهایی که بتواند وضعیت حقوق و دستمزد شرکت را مشخص کند به این ترتیب تجزیه و تحلیل مالی دقیق تر صورت می گیرد. نرم افزار حقوق و دستمزد فینتو سبب می شود پروسه مدیریت استراتژیک بهتر از قبل پیش برود و بتوان انتظار نتیجه بهتری از فضای اقتصادی داشت.مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟
تعریفهای گوناگونی برای مدیریت استراتژیک ارائه شده است اما تنها چند تعریف، کامل و قابل فهمتر هستند. در پاسخ به سوال مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ باید گفت مدیریت استراتژیک، یک روند مستمر از ایجاد استراتژی، اجرای استراتژی، ارزیابی استراتژی و کنترل آن است که سازمانها با هدف رسیدن به مزایای رقابتی و حفظ این مزایا از آن استفاده میکنند. در کلینیک روانشناسی ایران باید برای شما بیان کنیم هدف کلی از مدیریت استراتژیک، تلفیق انرژیهای عملکردی سازمان با یک تلاش متمرکز، جهت رسیدن مزایا و مراحل برنامه ریزی استراتژیک به بهترین اجرا و نتیجه است.
روند مدیریت استراتژیک، مراحل زیادی دارد که به طور خلاصه، باید پاسخگوی این سه سوال باشند:
- سازمان در حال حاضر در چه موقعیتی است؟
- سازمان قرار است به چه موقعیتی دست پیدا کند؟
- سازمان چگونه به موقعیت مورد نظر خواهد رسید؟
مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ پیش بینی آینده نیست بلکه به معنی آماده شدن برای آینده و آگاهی دقیق نسبت به قدمهایی است که سازمان باید برای اجرای برنامهی استراتژیک و رسیدن به مزایای رقابتیاش بردارد.
هر کسب و کاری به استراتژی نیاز دارد. مدیریت استراتژیک، یک روند مدیریتی اصولی برای بررسی احتمالات گوناگون، از جمله فرصتها و تهدیدها و آماده شدن برای آنهاست. کلمهی استراتژی به معنی تدوین یک برنامه برای رسیدن به یک هدف است، و برنامه ریزی نیز همانطور که همهی ما میدانیم، نخستین عملکرد مدیریتی است که اساس کلی کسب و کار را پایه ریزی میکند.
مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ بنابراین مدیریت استراتژیک را میتوان هنر و علم فرمول بندی استراتژی، اجرای استراتژی و ارزیابی عملکردها و تصمیمهایی دانست که به یک سازمان این امکان را میدهد تا به اهدافش برسد.
تفاوت مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک
هر دو عبارتِ «مدیریت استراتژیک» و «برنامه ریزی استراتژیک» یک معنی دارند! برای درک پاسخ سوال مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ باید بدانید مدیریت استراتژیک عبارتی است که بیشتر در فضای آموزشی و دانشگاهی استفاده شده اما برنامه ریزی استراتژیک، معمولا در دنیای کسب و کار استفاده میشود.
تفاوت مدیریت استراتژیک با برنامه ریزی استراتژیک
اهمیت مدیریت استراتژیک برای سازمانها
مدیریت استراتژیک برای هر سازمان یا شرکتی، هر اندازهای که باشد، میتواند سودمند باشد زیرا همیشه فضایی برای رشد وجود دارد و هر سازمانی، نقاط قوت منحصربفرد و فرصتهایی دارد که میتوان آنها را به سرمایه تبدیل کرد. مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ مدیریت استراتژیک باید یک روند مستمر باشد، نه اینکه فقط در یک زمان به عنوان ارزیابی انجام شود یا هر زمان که مشکلی پیش آمد، به عنوان یک راه چاره به کار آید.
به دنبال خدمات روانشناسی صنعتی و سازمانی هستید؟
ما دانش و مهارت کافی در زمینه ی مدیریت استراتژی را داریم. با دپارتمان روانشناسی صنعتی و سازمانی ما تماس بگیرید: 02188670340 ، 02188209050
مدیریت استراتژیک برای حفظ مزایای رقابتی لازم است
سازمانها با استفاده از مزایای رقابتی، جایگاه بهتری نسبت به رقبای خود پیدا کرده و آن را حفظ میکنند. شرکتی که مزایای رقابتی دارد، نسبت به سایر شرکتها در صنعت مورد نظر، عملکرد مالی بسیار بهتری خواهد داشت. مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ شاید بعضی از شرکتها، بدون برنامه ریزی استراتژیک، به مزایای رقابتی دست پیدا کنند اما برای بیشتر شرکتها لازم است که برنامه ریزی استراتژیک داشته باشند. البته تضمینی وجود ندارد که شرکتها با استفاده از برنامه ریزی استراتژیک، حتما به سود رقابتی دست پیدا کنند اما این روند مستمر برای شرکتی که میخواهد بقاء خود را حفظ کند ضروری است.
مدیریت استراتژیک چشم انداز وسیعتری فراهم میکند
دلیل دیگری که سازمانها برای ایجاد مزایای رقابتی، فقط به امور مالی، بازاریابی یا عملکردهای اجرایی اکتفا نمیکنند این است که مدیران هر قسمت، مسائل را فقط از زاویه دید خودشان میبینند، که دید بسیار محدودی برای کل سازمان است و نمیتوان به آن بسنده کرد. فقط مدیرانی که قادر به دیدن تصویر کلی شرکت و پیرامون آن هستند (مانند مدیرعامل یا برنامه ریزهای استراتژیک) میتوانند تصمیمهایی بگیرند که مزایای رقابتی داشته باشد.
مدیریت استراتژیک شرایط همکاری را سادهتر میکند
امروزه بیشتر شرکتها، مدیران میانی در قسمتهای عملیاتی را در روند فرمول بندی برنامهی استراتژیک شریک میکنند. مدیران میانی افرادی هستند که استراتژیهای تعیین شده در برنامه را اجرا میکنند و اگر در برنامه ریزی نقش نداشته باشند، تعهدی نسبت به حمایت از این برنامه نیز نخواهند داشت. مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ برنامه ریزی استراتژیک برای رسیدن به مزایای رقابتی و تلفیق تمام قسمتهای عملیاتی شرکت به واسطهی تسهیل ارتباط میان مدیران در تمامی سطوح به کار میرود.
مزایای مدیریت استراتژیک چیست؟
برای درک بهتر پاسخ سوال مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ باید با مزایای مدیریت استراتژیک آشنا شوید که عبارتند از:
- تقویت عملکرد سازمان
- ارتباط بهتر میان مدیران در سطوح متفاوت
- تعیین استراتژی مناسب برای رسیدن به اهداف
- تعریف بینش، ماموریت و اهداف آیندهی شرکت
- کنشگراتر بودن سازمانی که برنامه ریزی استراتژیک دارد.
- تقویت تعهد مدیر نسبت به دست یافتن به اهداف شرکت
- افزایش هماهنگی میان فعالیتها و تخصیص کارآمدتر ِ منابع
- کاهش مقاومت نسبت به تغییر با مطلع کردن کارمندان از تغییرات و پیامدهای آنها
- افزایش آگاهی نسبت به محیط های داخلی و خارجی، و شناسایی دقیق مزایای رقابتی
- موفقتر بودن شرکتهایی که از استراتژی مدیریت استفاده میکنند نسبت به سایر شرکتها
مزایای مدیریت استراتژیک
محدودیتهای مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ هرچند مدیریت استراتژیک فواید زیادی برای شرکتها و سازمانها دارد، اما دارای محدودیتهایی نیز هست:
- فرایند پیچیدهای دارد.
- هزینههای زیادی ایجاد میکند.
- صد در صد ضامن موفقیت نیست.
- زمان طولانی و نیروی متخصص انسانی را نیاز دارد.
- در مورد اهداف و ماموریت ها تصمیم گیری ها ساده نیست.
- مدیران علاقه، اعتماد و آشنایی به برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک ندارند.
- به جامع ترین اطلاعات و به موقع به رویداد های محیطی کلان و تحولات دسترسی ندارد.
- بحران هایی که ممکن است از تغییر شرایط به طور ناگهانی به وجود بیاد، قادر به حل کردن نیست.
ویژگیهای مدیریت استراتژیک برای سازمان ها
روند آگاهانه مدیریت سازمان ها
مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ استراتژی، محصول هوش و آگاهی توسعه یافته است که ما انسانها با افتخار دارای آن هستیم و از آن استفاده میکنیم. مدیریت استراتژیک، نیاز به مهارت فوق العاده و تجربه دارد و مستلزم استفادهی کامل از هوش و شم درونی است تا به طور موثر به کار گرفته شود.
نیاز به آینده نگری برای مدیریت استراتژیک
آینده نامعلوم است و ما نمیتوانیم پیش بینی کنیم چه اتفاقی خواهد افتاد. اما بر اساس اطلاعاتی که در دسترس ماست میتوانیم چیزهایی را دربارهی آینده تصور کنیم. مثلا کشف اینکه عامل XYZ سبب سرطان میشود میتواند به ما این امکان را بدهد که فرضیهای بسیار منطقی بسازیم که عامل XYZ در آیندهای نزدیک، ممنوع خواهد شد. بنابراین این فرضیه به ما میگوید نباید هیچ گونه سرمایه گذاری روی هر چیزی که مستقیما به XYZ مربوط میشود انجام دهیم.
البته این فرضیهای بسیار آشکار است اما بیشتر فرضیهها اینگونه نیستند و اطلاعاتی که در دسترس ما قرار میگیرند لزوما ارزشمند و معتبر نیستند. این همان جایی است که مدیریت استراتژیک به عنوان یک فرایند نیاز به آینده نگری هوشمندانه دارد. مدیر باید بتواند با همان نشانههای محدود و اغلب گنگ و نامفهوم که از دنیا دریافت میکند، پیش بینی کند چه اتفاقی خواهد افتاد.فرایند هدف محور مدیریت استراتژیک سازمان ها
مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ فرایند مدیریت استراتژیک، یک روند هدف محور است که به قصد تجزیه و تحلیل المانهای گوناگون با کمک آنالیز SWOT (S: نقاط قوت، W: نقاط ضعف، O: فرصتها و T: تهدیدها) و سایر ابزارها برای تدوین یک برنامه یا استراتژی انجام میشود و به کسب و کار اجازه میدهد تا موانع را برطرف و از نقاط قوت و فرصتهای خود استفاده کند.
امکان مدیریت ریسک برای سازمان ها
مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ مدیریت ریسک را میتوانیم زیرمجموعهای از مدیریت استراتژیک یا نوعی خاص از مدیریت استراتژیک مزایا و مراحل برنامه ریزی استراتژیک بدانیم. ریسک، احتمال وقوع یک خطر در آینده است و مدیریت ریسک شامل شناسایی، تحلیل و پاسخ مناسب به عوامل خطر سازی میشود که در یک کسب و کار ممکن است رخ بدهد و شما باید بتوانید مقدار ضرر و زیان را بدست آورید.
انگیزهای برای خلاقیت مدیریت استراتژیک سازمان
تدوین استراتژی، یک فرایند ساده نیست و نیازمند این است که از هر موقعیت محدودی، بهترین استفاده صورت بگیرد. بنابراین انگیزهای برای ابتکار و خلاقیت به وجود میآید که به مدیران اجازه میدهد به مشکلات از زوایای گوناگون نگاه کنند و مسائل را موثرتر حل و فصل نمایند. به هر حال نیاز، مادر اختراع است. مدیریت استراتژیک چیست و چگونه عمل می کند؟ مدیریت استراتژیک به عنوان یک فرایند، نسبتا پیچیده است، نیاز به سالها تجربه و مهارتهای اساسی دارد، فراگیر است و میتواند محور هر کسب و کاری باشد.
ویژگیهای مدیریت استراتژیک برای یک سازمان
ما در این زمینه به شما کمک می کنیم:
دپارتمان روانشناسی صنعتی سازمانی کلینیک ایران، در زمینه ی مدیریت استراتژی، و دیگر زمینه های مدیریتی و سازمانی، راهنمایی ها و آموزش های ویژه ای دارد.
دیدگاه شما