استراتژی خرید و فروش در بورس


استراتژی معاملاتی با اندیکاتور میانگین متحرک MA | آکادمی آینده

استراتژی تبدیل یا Conversion

تبدیل یک استراتژی آربیتراژ در معاملات اختیار معامله است که می تواند برای کسب سود بدون ریسک در زمانی که اختیار معامله ها نسبت به سهام پایه با قیمت بالاتری از قیمت منصفانه یا یلک شولز در حال مامله هستند ،انجام شود . برای انجام یک تبدیل، معامله‌گر سهام پایه را می‌خرد و آن را با یک موقعیت مصنوعی فروش سهام (خرید اختیار فروش + فروش اختیار خرید) خنثی می‌کند.

تعریف دوم استراتژی تبدیل :

استراتژی آربیتراژ تبدیل یک استراتژی معاملاتی اختیار معامله است که برای بهره برداری از قیمت گذاری اختیار معامله استفاده می شود. آربیتراژ تبدیل به عنوان یک استراتژی بدون ریسک در نظر گرفته می شود که به موجب آن یک معامله گر یک قرارداد اختیار فروش ،می خرد و یک اختیار خرید تحت پوشش (منظور استراتژی کاورد کال است،یعنی خرید سهم پایه و فروش اختیار خرید) با قیمت های اعمال و تاریخ سررسید یکسان.

خرید ۱۰۰۰ سهم پایه

خرید ۱ قرارداد اختیار فروش بی تفاوت

فروش ۱ قرارداد اختیار خرید بی تفاوت

سود بلافاصله پس از انجام تبدیل قفل می شود و می توان آن را با استفاده از فرمول زیر محاسبه کرد:

محاسبه سود =

اعمال اختیار خرید/ اعمال اختیار فروش – قیمت خرید سهم پایه + پرمیوم پرداختی اختیار خرید – پرمیوم دریافتی اختیار فروش

مثال استراتژی تبدیل

اختیار های انتخاب شده:( JUL 100 )با اعمال ۱۰۰ دلار و تاریخ سررسید جولای است.تاریخ سررسید و اعمال در اختیار معاملات یکسان است.اندازه قرارداد در این معاملات ۱۰۰ سهم است.

فرض کنید سهام XYZ در ماه ژوئن توسط اختیار معاملات با قیمت ۱۰۰ دلار معامله خواهد شد و قیمت اختیار خرید ، ۴ دلار است در حالی که قیمت اختیار فروش آن۳ دلار است.

یک معامله گر آربیتراژ تبدیل را با خرید ۱۰۰ سهم XYZ به قیمت ۱۰۰۰۰ دلار انجام می دهد. در حالی که به طور همزمان یک اختیار فروش را به قیمت ۳۰۰ دلار می خرد و یک اختیار خرید را به قیمت ۴۰۰ دلار می فروشد. کل هزینه برای ورود به معامله ۱۰۰۰۰ دلار + ۳۰۰ دلار – ۴۰۰ دلار = ۹۹۰۰ دلار است.

با فرض افزایش سهام XYZ به ۱۱۰ دلار در ماه جولای، قرارداد اختیار فروش بی ارزش خواهد شد در حالی که اختیار خرید در سود است باید اعمال گردد. سپس معامله گر سهام خود را به قیمت ۱۰۰۰۰ دلار در صورت تحویل خریدار اختیار خرید می دهد. از آنجایی که هزینه او فقط ۹۹۰۰ دلار است، ۱۰۰ دلار سود دارد.

اگر در عوض سهام XYZ در ماه جولای به ۹۰ دلار کاهش یافته بود، اختیار خرید بدون ارزش شده منقضی می‌شود. در حالی که اختیار فروش در سود منقضی می‌شود. سپس معامله‌گر با استفاده از اختیار فروش، سهام خود را به قیمت ۱۰۰۰۰ دلار می فروشد و باز هم سود ۱۰۰ دلاری را به دست آورد.

توجه: در حالی که ما استفاده از این استراتژی را با ذکر مثال از اختیار معامله های سهام توضیح دادیم. این تبدیل را میتوان با استفاده از اختیار معامله های ETF، اختیار معامله های شاخص و همچنین اختیار معامله های معاملات آتی قابل انجام داد.

کارمزدها

برای سهولت درک، محاسبات نشان‌داده‌شده در مثال‌های بالا، هزینه‌های کارمزدها را در نظر نمی‌گیرند، زیرا مقادیر نسبتاً کمی هستند (معمولاً حدود ۱۰ تا ۲۰ دلار) و در بین کارگزاری‌های اختیار معامله متفاوت است .

استراتژی تبدیل معکوس یا Reverse Conversion

مثال بالا در زمانی اجرا میشد که قیمت اختیار معاملات بالاتر از ارزش خود باشد و در واقع گران معامله شود .حال اگر اختیار معامله‌ها نسبتاً کمتر از قیمت باشند، به جای آن از وارونگی تبدیل برای انجام معامله آربیتراژ استفاده می‌شود.

روش اجرای استراتژی تبدیل معکوس:

فروش ۱۰۰۰ سهم پایه(در ایران چون موقعیت فروش نداریم،از فروش مصنوعی استفاده کنید)

فروش یک قرارداد اختیار فروش بی تفاوت

خرید یک قرارداد اختیار خرید بی تفاوت

ملاحظات خاص

توجه به این نکته ضروری است که صرفاً به این دلیل که آربیتراژ نامیده می شود، تبدیل ها بدون خطر نیستند. نرخ بهره هم بر هزینه های حمل و هم سود بر روی مانده های اعتباری تأثیر می گذارد. هزینه های حمل همچنین شامل مقدار سودی است که از مانده بدهی دریافت می شود.

مارتینگل (Martingale ) استراتژی کاهش ضرر

مارتینگل (Martingale ) استراتژی کاهش ضرر

تحلیل‌گران در بازار سرمایه و سهام، از روش‌ها و استراتژی‌های معاملاتی متعددی استفاده می‌کنند. هدف از به کار بردن این روش‌ها، مدیریت سرمایه، کنترل ریسک‌های سرمایه‌گذاری و کسب سود بیشتر است. یکی از تکنیک‌هایی که برخی از سرمایه‌گذاران در بازار سهام به کار می‌برند، روش مارتینگل (Martingale ) است. این روش ابتدا در شرط‌بندی‌ها استفاده می‌شد اما به تدریج کاربرد آن گسترش یافت و در بازار سهام نیز مورد توجه قرار گرفت. در این مقاله به تعریف روش مارتینگل و سازوکار آن می‌پردازیم.

این استراتژی برای اولین بار در قرن 18 میلادی توسط یک ریاضیدان فرانسوی ابداع شد، که در اصل نوعی روش برای شرط بندی با فرض دو برابر استراتژی خرید و فروش در بورس شدن مبلغ شرط است و در طول زمان به واسطه ی محققان زیادی بهینه سازی شده است. امروزه نیز تحلیل گران و اقتصاددانان بسیاری برای انجام معاملات خود در بازار بورس، ارزهای دیجیتال و فارکس از این روش استفاده می کنند.

روش مارتینگل (Martingale ) چیست؟

روش مارتینگل یک استراتژی برای کسب سود محسوب می‌شود که بر تئوری احتمال و فرضیه بازگشت به میانگین استوار است. این تکنیک به میزان زیادی سرمایه نیاز دارد؛ به عبارت دیگر، اگر سرمایه شما بی‌نهایت باشد، استفاده از این روش می‌تواند سود بسیاری را نصیبتان کند؛ در غیر این صورت باید آمادگی پذیرش زیان را داشته باشید. قبل از هر چیز، مختصری درباره تاریخچه این روش صحبت می‌کنیم.

تاریخچه روش مارتینگل (Martingale )

مارتینگل (Martingale ) یک نوع استراتژی معاملاتی است که سرمایه‌گذاران با استفاده از آن می‌توانند به سود‌های قابل توجهی دست پیدا کنند. به عبارت دیگر مارتینگل به روشی گفته می‌شود که در آن، با وارد شدن یک معامله به زیان، حجم معامله بعدی باید دو برابر شود.

در ابتدا این روش بیشتر در شرط بندی‌ها کاربرد داشت و این استراتژی برای اولین بار توسط یکی از ریاضیدان‌های فرانسوی به نام پاول پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی مطرح شد.

در مقابل این استراتژی یک استراتژی به نام ضد مارتینگل وجود داشت که معتقد بود با هر شکستی که در معاملات تجربه می‌کنید، باید مقدار پولی که در معامله تزریق کرده‌اید را نصف کنید و هر دفعه که سود کسب کردید، مقدار سرمایه را دو برابر کنید.

این روش دقیقا برعکس روش مارتینگل بود. باید در نظر داشته باشید که روش مارتینگل در معاملات بازار بورس، نیاز به ریسک‌پذیری بالایی دارد.

تکنیک مارتینگل توسط یک ریاضی‌دان فرانسوی به نام پل پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی معرفی شد اما محققان دیگر نیز در گذر زمان به بهینه‌سازی این روش پرداختند.

روش مارتینگل در اصل نوعی روش شرط‌بندی بوده که با فرضیه دو برابر شدن کاربرد داشته است.

پس از سال‌ها، یک ریاضی‌دان آمریکایی به نام جوزف لئو دوب، با فرض اینکه با این روش نمی‌توان به بازدهی 100% رسید، تحقیقاتی انجام داد. هم‌اکنون بسیاری از تحلیل‌گران و فعالان بازار سهام، از این روش برای معاملات خود استفاده می‌کنند.

نحوه استفاده از روش مارتینگل

توجه به این نکته ضروری است که میزان ریسک بر معاملات با این روش بسیار بیشتر از سود بالقوه است. بااین‌حال، با بهبود تکنیک مارتینگل و استفاده هوشمندانه از آن، می‌توان شانس موفقیت خود را افزایش داد.

در شرط‌بندی با روش مارتینگل (Martingale )، میزان شرط‌بندی در هر مرحله باید دو برابر مرحله قبل باشد و در صورت باخت در هر مرحله، بازی آن‌ قدر ادامه پیدا می‌کند تا سرانجام شرط را ببرید و از بازی خارج شوید.

برای درک نحوه استفاده از روش مارتینگل، این مثال را در نظر بگیرید: فرض کنید فردی با ۱۰ دلار یک شرط‌بندی را آغاز کند. او در صورت باخت در مرحله اول، ۱۰ دلار از دست می‌دهد و علاوه بر آن، باید در مرحله بعد ۲۰ دلار شرط ببندد.

در صورت باخت در این مرحله نیز، ۴۰ دلار شرط خواهد بست. اگر در مرحله بعد، دوباره شرط را ببازد، باید دو برابر ۴۰ دلار، یعنی ۸۰ دلار وسط بگذارد اما اگر شرط را ببرد، ۷۰ دلار نصیبش خواهد شد و بازی به همین صورت ادامه خواهد داشت.

براساس روش مارتینگل و فرضیه دو برابر شدن، معاملات و خرید سهام باید در چند مرحله اتفاق بیفتد و سرمایه اختصاص‌یافته، هر بار باید دو برابر بار قبل باشد.

برای استفاده از روش مارتینگل باید سرمایه اختصاص‌یافته به یک سهم را به قسمت‌های نامساوی تقسیم و در هر مرحله بخشی از سرمایه را وارد معامله کرد.

استراتژی خرید و فروش پله‌ای

با توجه به توضیح و تعریف روش مارتینگل، بهتر است با یکی از استراتژی‌های معاملاتی به نام خرید و فروش پله‌ای نیز آشنا شویم. یکی از روش‌هایی که برای مدیریت سرمایه و کنترل ریسک و زیان در بازار سرمایه و سهام استفاده می‌شود، خرید و فروش پله‌ای است.

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای و تحلیل‌گران بازار سهام، پس از بررسی و تحلیل سهم و قبل از اقدام به خرید، حد سود و زیان خود را تعیین می‌کنند.

تعیین حد سود و ضرر می‌تواند در قیمت‌های مختلف انجام شود. معامله‌گران با در نظر گرفتن حد سود و ضررهای مختلف، در قیمت‌های متفاوتی خرید و فروش می‌کنند.

به خرید یا فروش یک سهم در قیمت‌های مختلف که می‌تواند با حجم‌های مختلف باشد، خرید یا فروش پله‌ای می‌گویند.

تعیین حد سود و ضرر و معاملات پله‌ای، برای هر فرد براساس میزان ریسک‌پذیری و بازدهی مورد انتظار، می‌تواند متفاوت باشد.

در روش مارتینگل، استراتژی خرید و فروش پله‌ای نیز در نظر گرفته می‌شود و افراد برای کاهش میانگین قیمت خرید و افزایش سود خود، در قیمت‌های مختلف خرید سهم را انجام می‌دهند.

مدیریت ریسک و سرمایه با مارتینگل

روش مارتینگل به سبک معاملاتی سرمایه‌گذاران توجه چندانی ندارد و تنها رکن آن، این است که با استراتژی خرید و فروش در بورس ورود معامله به زیان در فواصل مشخص، باید به حجم معامله مورد نظر افزوده شود تا با برگشتن به اصلاح قیمت در بازار، اول زیان به وجود آمده جبران شود و دوم این که مجموع معاملات انجام شده وارد سود شود.

شاید بگویید که این استراتژی همیشه کارساز بوده و بهتر است همیشه از این روش برای جبران ضرر و کسب سود استفاده کنیم اما این‌طور نیست.

دقت داشته باشید که افزایش حجم معامله در فواصل تعیین شده‌ای امکان‌پذیر است و کافی است بین این فاصله‌های مشخص شده، بازار هیچ اصلاح قیمتی را به وجود نیاورد، با این روال، آنقدر سرمایه خود را در معامله تزریق خواهید کرد که در نهایت معامله شما به ضرر شناور تبدیل شده و آرام آرام تمام سرمایه خود را از دست بدهید.

مزیت روش مارتینگل (Martingale )

روش مارتینگل بیشتر در زمانی کاربرد دارد که از افزایش قیمت سهم در روزهای آینده اطمینان نداریم و ممکن است قیمت سهم در روزهای بعد، از قیمت خرید اولیه کمتر شود. همچنین باید قبل از اجرای این روش، شرکت مورد نظر را به طور کامل تحلیل کنیم.

تحلیل بنیادی شرکت در این مرحله بسیار اهمیت دارد و وضعیت سودآوری آن مهم است.

با استفاده از این روش، به جای اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه برسد تا به سود برسیم، می‌توانیم از منفی سهم نیز استفاده کنیم و با کاهش دادن میانگین قیمت خرید، زودتر سود به دست آوریم.

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای، در کنار سایر تکنیک‌ها و به خصوص تحلیل تکنیکال، از این روش برای خریدهای خود استفاده می‌کنند تا حد سود و ضرر خود را تعیین و هوشمندانه معامله کنند.

معایب روش مارتینگل

مشکل بزرگ این روش، این است که فرض بر بی‌نهایت بودن سرمایه دارد. باید این موضوع را در نظر بگیریم که سرمایه ما بی‌نهایت نیست و ممکن است با اجرای چند باره این روش، تمام شود. با وجود فرضیه دو برابر، پس از چند مرحله حجم خرید و سرمایه مورد نیاز به شدت افزایش می‌یابد.

عیب دیگر روش مارتینگل (Martingale ) این است که تضمینی برای بالا رفتن قیمت پس از کاهش آن وجود ندارد. شاید قیمت به مدت طولانی دچار افت شود و از قیمت اولیه خرید ما فاصله زیادی بگیرد؛ بنابراین باید زمان زیادی صبر کنیم و سرمایه فراوانی را نیز اختصاص دهیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه خرید ما برسد و بتوانیم سود به دست آوریم.

یکی از بهبودهایی که برای روش مارتینگل اجرا شده تا این عیب را برطرف کند، این است که تعداد مراحل روش را کم کنیم. برای نمونه می‌توانیم مراحل انجام روش مارتینگل را به سه مرحله کاهش داده و سرمایه خود را به چهار قسمت نامساوی تقسیم کنیم.

در این روش، ضرایب مارتینگل برابر خواهد بود با ۱، ۲، ۴ و ۸ که همان توان‌های 2 هستند. به صورت کلی، همه سرمایه به 15 قسمت تقسیم می‌شود و در هر مرحله از خرید، از یکی از این ضرایب برای خرید سهم استفاده خواهد شد.

برای مثال در صورتی که بخواهیم 150میلیون تومان را به سهمی اختصاص دهیم، در ابتدا 10 میلیون تومان از سهم را خریداری می‌کنیم. در مرحله بعد، خرید ما 20 میلیون تومان می‌شود. سپس 40 میلیون تومان از سهم را می‌خریم و در آخر، 80 میلیون از سهم را خریداری می‌کنیم.

به این ترتیب، با کاهش قیمت، بازه ضرر به 3 مرحله تقسیم می‌شود و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش می‌رسد، خرید بعدی انجام می‌گیرد.

چگونگی استفاده از مارتینگل (Martingale )

همانطور که مستحضر هستید هرچیزی در دنیای امروز دارای مزیت‌ها و معایبی است که ما با دانستن شیوه استفاده درست از آن میتوانیم از خوبی های آن بهره‌مند شویم.

استراتژی مدیریت مالی مارتینگل نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای استفاده اصولی از آن باید به چند نکته حائز اهمیت که در ذیل بطور خلاصه به آن پرداخته‌ام توجه داشت:

علم و دانش معامله‌گری

همانطور که اشاره شد مارتینگل یک استراتژی خرید یا فروش نیست بلکه تنها یک راهکار مدیریت سرمایه است. پس در ابتدایی ترین مرحله شما برای بهره‌مندی از این روش باید با اصول تکنیکال و فاندامنتال حداقل آشنایی نسبی را داشت باشین.

تا بتوانید از طریق تکنیکال سطوح حمایت مهم و روند قیمت سهم را تشخیص دهید و همچنین با علم فاندامنتال ارزندگی سهم را مورد ارزیابی قرار دهید.

روانشناسی

گفتن این حرف سادس که با پایین آمدن قیمت دوباره با مبلغ بیشتری خرید داشت باشیم اما در واقعیت داستان جور دیگریست چون علاوه براینک معامله‌گر در ضرر است و فشار روانی را تحمل میکند درعین حال باید به خود مسلط باشد و شرایط را منطقی بررسی کند نه با این دید که من درست میگم و بازار اشتباه کرده است و حال درصدد این باشد که بخواهد از بازار انتقام بگیرد و خلاف روند معامله کند.

ازطرفی هم باید آنقدر به خود اعتماد به نفس داشت باشد که میتواند درست ترین انتخاب را درهر شرایط اتخاذ کند. پس یک معامله‌گر پس از داشتن علم برای استقاده از استراتژی مارتینگل باید حالت روحی خود نیز مسلط باشد.

خرید پله‌ای

ما داری سرمایه بی‌نهایت نیستیم که بتوانیم هرچقدر قیمت سهم پایین آمد دوبرابر خرید قبلی خودمان خرید داشت باشیم به این امید که بالاخره قیمت سهم شروع به صعودی شدن کند و ضررهای ما تبدیل به سود شود.

پس قبل از ورود به سهم باید سرمایه‌ای را که میخواهیم با آن سهم را خریداری کنیم در نظر بگیریم و آن را به 3 قسمت غیر مساوی که هر‌کدام حداقل دو برابر دیگریست تقسیم کنیم.

نتیجه گیری

با توجه به مطالبی که گفته شد، می‌توانیم روش مارتینگل (Martingale )را یکی از روش‌های مؤثر در خرید سهام در نظر بگیریم. روش مارتینگل با خرید پله‌ای و دو برابر کردن خرید در هر مرحله، کمک می‌کند میانگین خرید خود را کاهش دهیم و زودتر به سود برسیم.

این روش ابتدا در بازی‌های شرط‌بندی مورد استفاده قرار می‌گرفت اما اکنون در همه بازارها به خصوص در بازار سهام کاربرد دارد. با وجود این، مارتینگل معایبی نیز دارد. اساس این روش بر بی‌نهایت بودن سرمایه است و احتمال برنگشتن قیمت به قیمت اولیه در بازار سهام نیز وجود دارد.

برای رفع این معایب، می‌توانیم مراحل روش مارتینگل را کاهش دهیم و با تقسیم کردن سرمایه به بخش‌های مختلف، ریسک را کمتر کنیم.

افراد در فرایند سرمایه‌گذاری خود در بازار سرمایه، ممکن است بر خلاف تصورات و پیش‌بینی‌هایی که داشته‌اند با ضرر و زیان مواجه شوند یعنی سهم را در روز اول با یک قیمت مشخصی خریداری کرده‌اند و با مرور زمان ارزش قیمت سهم کاهش پیدا کرده است.

در این موارد شخص سرمایه‌گذار سه راهکار در پیش دارد، در ابتدایی‌ترین حالت، ممکن است شخص تصمیم به فروش سهام بگیرد و با ضرری که متحمل شده است از سهم خارج شود. در حالت دوم ممکن است شخص تصمیم به صبر گرفته باشد و به امید برگشت قیمت سهم دست روی دست گذاشته باشد.

حالت آخر ممکن است شخص سرمایه‌گذار با استفاده از برخی از راهکارها برای به حداقل رساندن این ضرر و گاهی کسب سود در این موقعیت از سهم خارج شود. استراتژی مارتینگل یکی از بهترین استراتژی برای جلوگیری از متحمل شدن زیان بیشتر و شاید کسب سود در این شرایط باشد.

طبق توضیحات کاملی که در این مقاله ارائه شد شما با استفاده از نظریه مارتینگل می‌توانید در شرایط ریزش قیمت، ضرر کمتری را متحمل شوید. این امر به شرطی دارای اعتبار است که شما نسبت به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در بازار سرمایه آشنایی داشته باشید.

چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و خرید و فروش ارز دیجیتال را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال و در امان ماندن از کلاه‌برداران و شکارچیان ارز دیجیتال می‌توانید از دوره‌های آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو استفاده کنید.

این دوره‌ها بر اساس تحلیل بازار و متناسب با نیاز مخاطبان از پایه تا پیشرفته طراحی و بروز می‌شوند. تیم همیار کریپتو برای کمک به علاقه‌مندانی که قصد ورود به این بازار رادارند دوره های آموزش ارز دیجیتال در مشهد را به‌صورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای علاقه‌مندان در نقاط مختلف کشور در فضای اسکای روم برگزار می‌کند.

استراتژی در بازارهای مالی فارکس و ارز دیجیتال؛ رمز ثروت سازی در بازارهای مالی

استراتژی در بازارهای مالی | آکادمی آینده

بازار فارکس و ارز دیجیتال بازاری 24 ساعته است. هنگامی که یک بازار در هر جایی از جهان باز باشد، شانس تجارت و انتشار اخبار جدید وجود خواهد داشت. راه های مختلفی برای کسب سود از بازارهای مالی وجود دارد. یکی از این روش‌ها، معاملات رمز ارزها است. برای پيش بيني روند قیمت ها و معامله در اين بازار دو نوع تحليل عمده بنیادی و تكنيكال وجود دارد. یکی از ویژگی های تریدر های موفق، آشنایی کامل با استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال و فارکس است. در این مقاله، قصد داریم به بررسی استراتژی در بازارهای مالی و استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال بپردازیم. اگر شما نیز علاقه‌مند به این موضوع هستید، در ادامه با ما همراه باشید.

استراتژی استفاده از تحلیل بنیادی

یکی از انواع استراتژی در بازارهای مالی، استفاده از تحلیل بنیادی است. تحلیل بنیادی به شناسايي و اندازه‌گیری عواملي می‌پردازد که تعیین‌کننده ارزش واقعي ابزار هاي مالي (نرخ بهره، ارزها و…) هستند. از جمله اين عوامل می‌توان به وضعیت عمومی اقتصاد، شرايط سياسي، عرضه و تقاضا براي ارز، پيشينه تاريخي و پیش‌بینی آينده روند اقتصادي و… اشاره کرد. معمولاً روش هایی كه براي تحليل بنيادي به‌کار می‌رود روش‌هایی هستند كه از طريق مدل های اقتصاد سنجي انجام می‌شوند.

استراتژی اسکالپ

یکی از روش ها و استراتژی در بازارهای مالی، استراتژی اسکالپ (Scalp) است. هدف تریدر های نوسان‌گیر، سود کردن حتی مقدار جزئی در بازه‌ زمانی چند دقیقه تا چند ساعت است. در این روش، معامله‌گر به صورت لحظه‌ای تغییرات و نوسانات را دنبال می‌‌کند و با خرید و فروش های پر تعداد در مدت زمان کوتاه، سود کسب می‌کند. سود به دست آمده در هر معامله کم است و تریدر با افزایش تعداد معاملات، سود نهایی را افزایش می‌دهد.

استراتژی اسکالپ می‌تواند احتمال ضرر را به حداقل برساند. نوسان‌گیری یک فرصت مناسب برای افرادی است که تمایلی به نگهداری بلند مدت دارایی‌ ندارند. به دلیل کوتاه بودن زمان معاملات، تریدر با ریسک کمتری مواجه است. هر استراتژی معاملاتی، معایبی دارد که معامله‌گران باید به آن‌ها توجه داشته باشند. افرادی که سرعت عمل بالا ندارند، ممکن است عملکرد موفق و سودآوری در نوسان‌گیری نداشته باشند. استفاده از استراتژی اسکالپ برای انجام معاملات، همراه با استرس است و باید تریدر به صورت لحظه به لحظه قیمت ها را بررسی کند.

2 7

استراتژی اسکالپ | آکادمی آینده

اسکالپرها باید از مهارت و دانش کافی برخوردار باشند و حتماً زمان کافی برای ارزیابی و بررسی تحلیل تغییرات بازار را داشته باشد. این استراتژی معاملاتی برای همه مناسب نیست و بیشتر مناسب افرادی است که علاقه مند به هیجان هستند و توانایی تصمیم گیری سریع را در لحظات حساس دارند. همین طور می‌توانند زمان زیادی را پشت مانیتور برای بررسی نمودار ها بگذرانند.
کسب مهارت اسکالپینگ، نیازمند زمان و حوصله زیاد است. بنابراین بهتر است افراد مبتدی در اوایل برای افزایش سرمایه های خود از این روش استفاده کنند.

استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال

برای نوسان‌گیری و استراتژی در بازارهای مالی، باید بتوانید از نوسانات جزئی بازار استفاده کنید. هدف این است که نوسان‌گیر، به هیچ وجه درگیر سرمایه‌گذاری نشود و فقط با سود کم، از معامله خارج شود. بسیاری از نوسان‌گیران ارز دیجیتال، از نمودار ۵ و ۱۵ ثانیه‌ای در معاملات خود استفاده می‌کنند تا تغییرات را به‌صورت لحظه به لحظه ببینند.
برای مثال، معامله‌گری ارز دیجیتال کاردانو را در قیمت ۲ دلار خریداری می‌کند و بعد از گذشت چند دقیقه و یا چند ساعت، آن را در قیمت ۲ دلار و ۷ سنت می‌فروشد. سپس با پایین آمدن قیمت، دوباره آن را در قیمت ۲ دلار و یا حتی کمتر از ۲ دلار خریداری کرده و در ۲ دلار و ۱۰ سنت به فروش می‌رساند.

بهترین روش برای در امان ماندن از ضرر های سنگین در نوسان‌گیری، نزدیک نگه داشتن حد ضرر
Stop-Lossنسبت به قیمت خریداری شده است. موفقیت در این استراتژی معاملاتی، به میزان مهارت تریدر بستگی دارد. از طرف دیگر باید توانایی پذیرش زیان در معاملات را هم داشته باشید و برای خروج خود از بازار، یک برنامه مشخص اجرا کنید. متأسفانه افرادی هستند، زمانی که با معامله زیان‌ده مواجه می‌شوند، تحت تأثیر احساسات قرار گرفته و نمی‌توانند خود را برای خروج از بازار متقاعد کنند و ضرر های مالی سنگینی متحمل می‌شوند.

3 8

استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال | آکادمی آینده

معاملات سودآور با استراتژی فارکس

بازار فاركس اين امكان را فراهم آورده كه علاوه بر ايجاد آسان معاملات ارزي، گروهي نيز از تفاوت‌ نرخ های ارز استفاده كنند و از نوسان آن براي سودآوري بهره گیرند. بروکر های فارکس، اکانت هایی را به صورت دمو فراهم کرده‌اندو تا کاربران بتوانند با پول مجازی و بدون به خطر انداختن سرمایه واقعی‌شان، به معامله بپردازند. در حساب‌ دمو، پلتفرم معاملات و ویژگی های آن همانند حساب های واقعی است. از تمامی ابزار ها و روش های قابل دسترسی برای یادگیری اصول استفاده کنید. می‌توانید تمرین کنید. مهارت ها و توانایی های خود را در زمینه تجارت فارکس افزایش دهید.

در هر معامله‌ای که تریدر ها نوسان‌گیری می‌کنند، حدود ۵ یا ۷ پیپ (0.01 از یک درصد) سود می‌برند و این روند را در کل روز تکرار می‌کنند. معامله‌ای طبق استراتژی در بازارهای مالی و با استفاده از اهرم بالا و تنها چند پیپ در هر بار باعث می‌شود که سود انباشته شود. مخصوصاً اگر معاملات سودآور باشند و چندین بار در کل روز تکرار شوند.

در بازار فارکس ، هر لات برابر با 100000 است. واحد این صد هزار نیز متغیر است. در هر لات استاندارد، ارزش متوسط یک پیپ تقریباً 10 دلار هست. معاملاتی که با استراتژی اسکالپ انجام شود، می‌تواند نسبت به معاملات معمولی بازدهی بیشتری داشته باشد. پس اگر بتوانید ارز و سهامی را انتخاب کنید که در مدت زمان کوتاهی نمودار صعودی داشته باشند و افزایش قیمت پیدا کند می‌توانید با انجام چندین معامله میزان سود مورد نظر خود را به دست بیاورید و سرمایه خود را رشد دهید.

4 6

استراتژی فارکس | آکادمی آینده

بهترین اسیلاتورهای استراتژی در بازارهای مالی

اسیلاتور ها و اندیکاتور ها، اصلی‌ترین ابزار تحلیل تکنیکال و در واقع نمودار های کمکی هستند که با کمک توابع ریاضی ترسیم می‌شوند. هدف استفاده از اندیکاتورها تصمیم‌گیری بهتر و تشخیص فرصت های معاملاتی مناسب است.

اسیلاتور RSI

یکی از اندیکاتورهای پرطرفدار در تحلیل تکنیکال و کاربردی برای استراتژی در بازارهای مالی، اسیلاتور RSI است. کارکرد با شاخص قدرت نسبی برای مبتدیان آسان است و می‌تواند به این افراد در شناسایی نقاط ورود و خروج کمک کند. اگر RSI بالای منطقه 70 باشد، دارایی مورد نظر بیش از حد خریداری شده. یعنی در منطقه اشباع خرید قرار دارد و قیمت آن به احتمال زیاد در آینده با کاهش همراه خواهد بود. اما زمانی که RSI پایین‌تر از منطقه 30 باشد، دارایی مورد نظر بیش از حد فروخته شده است. یعنی در منطقه اشباع فروش قرار گرفته و احتمال افزایش قیمت آن زیاد است. بنابراین زمان مناسبی برای خرید می‌باشد.

5 4

استراتژی معاملاتی RSI | آکادمی آینده

اندیکاتور میانگین متحرک MA

میانگین متحرک ساده معمولاً چند کندل انتهایی را باهم جمع می‌کند. سپس میانگین آنها را محاسبه می‌کند. هر مقدار فاصله MA با کندل ها بیشتر باشد، زمان صعود نشان می‌دهد بازار شارپی صعود می‌کند. بهتر است با دو میانگین متحرک تحلیل کنید. زمانی که میانگین ها همدیگر را مدام قطع کنند، یعنی بازار رنج است. سیگنال فروش زمانی است که میانگین بزرگ تر، میانگین کوچک تر را به سمت پایین قطع کند.

استراتژی معاملاتی با اندیکاتور میانگین متحرک MA | آکادمی آینده

استراتژی معاملاتی با اندیکاتور میانگین متحرک MA | آکادمی آینده

اسیلاتور ADX

یکی از اندیکاتور های پرطرفدار در تحلیل تکنیکال و کاربردی برای استراتژی در بازارهای مالی، ADX است. شاخص میانگین حرکت جهت‌دار در گروه اندیکاتور های روند قرار می‌گیرد و به صورت کلی از سه عنصر اصلی شامل منحنی های +DI و -DI و منحنی اصلی ADX تشکیل‌شده است. (برای تائید می‌توان از اندیکاتور مکدی و سار پارابولیک استفاده کرد) دوره تناوب بهتر است به صورت پیش‌فرض بر روی ۱۴ کندل اخیر تنظیم شود.

هرگاه منحنی ADX صعودی بود و به سطوح بالاتر نزدیک شود، بازار در حال تشکیل یک‌روند قدرتمند است. این روند می‌تواند صعودی یا نزولی باشد. هرگاه منحنی ADX نزولی بود و خود را به سطوح پایینی نزدیک کند، بازار روند خاصی نداشته و وارد فاز استراحت شده است. زمانی که +DI منحنی -DI را به سمت بالا بشکند سیگنال خرید، و زمانی که +DI منحنی DI- را به سمت پایین بشکند، سیگنال فروش صادر خواهد شد.

استراتژی در بازارهای مالی با اسیلاتور ADX | آکادمی آینده

استراتژی معاملاتی با اسیلاتور ADX | آکادمی آینده

اسیلاتور Stochastic

اسیلاتور استوکستیک یک نوسانگر تصادفی در تشخیص روند و مناسب استراتژی فارکس می‌باشد که لحظه به لحظه طیفی از قیمت ها را در طول یک بازه زمانی مشخص و مقایسه می‌کند. این نوسانگر حساسیت بسیار زیادی دارد و تمام حرکات بازار را زیر نظر می‌گیرد و به صورت میانگین متحرک نمایش می‌دهد. در طی روند صعودی، قیمت ها برابر یا بالاتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی خواهند ماند. در طی روند نزولی، قیمت ها احتمالاً برابر یا پایین تر از قیمت بسته شدن کندل قبلی خواهند ماند.

میزان نوسان از 0 تا 100 است. وقتی خطوط استوکستیک بالای 80 باشند، به این معناست که بازار بیش خرید شده است. وقتی خطوط استوکستیک زیر 20 باشد، بازار احتمالاً بیش فروش شده است. به طور کلی، در زمانی که بازار بیش فروش شده است ما پوزیشن خرید می‌گیریم. و در صورت وقوع بازار بیش خرید شده، می‌فروشیم.

8 1

استراتژی در بازارهای مالی | آکادمی آینده

اسیلاتور MACD

یکی از اندیکاتورهای پرطرفدار در تحلیل تکنیکال و کاربردی برای استراتژی در بازارهای مالی، اسیلاتور مکدی است در نمودار مکدی، معمولاً سه عدد دیده می‌شود. اولین عدد تعداد دوره هایی است که برای محاسبه میانگین متحرک سریع تر و عدد دوم تعداد دوره‌هایی است که در میانگین متحرک کندتر استفاده می‌شود. عدد سوم تعداد میله ها و هیستوگرام، اختلاف بین میانگین متحرک سریع و کند را رسم می‌کند. خط مکدی میانگین متحرکِ اختلاف بین میانگین متحرک 12 و 26 دوره است. خط سیگنال، در حقیقت میانگین متحرک خط مکدی است. در بین این دو خط اندیکاتور مکدی، خط سیگنال، میانگین متحرک کند تر است.

هنگام استفاده از سیگنال های مکدی برای استراتژی فارکس و یا استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال توجه کنید زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از پایین به بالا قطع می‌کند سیگنال خرید صادر می‌شود. همچنین زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از بالا به پایین قطع کند در آن صورت سیگنال فروش صادر خواهد شد.

باید توجه داشت که تقاطع خط مکدی و خط سیگنال در نواحی اشاره شده و با ویژگی های فوق به عنوان سیگنال محسوب می‌شوند و عدم وقوع هر یک از موارد فوق سیگنال مکدی را نقض می‌کند.

استراتژی در بازارهای مالی با اسیلاتور MACD | آکادمی آینده

استراتژی در بازارهای مالی با اسیلاتور MACD | آکادمی آینده

نتیجه‌گیری و کلام آخر

  • توجه به اخبار و شرایط بازار نیز یکی از مؤلفه های مؤثر در سودآوری استراتژی در بازارهای مالی است.
  • برای بهره مندی بیشتر از استراتژی اسکالپ، بهتر است در ابتدا تمام تمرکز خود را بر روی ترید تنها یک ارز دیجیتال قرار دهند. هر چه مقدار نوسان یک ارز دیجیتال بیشتر باشد، آن ارز برای معاملات مناسب‌تر است. در اسکالپ، با تمام سرمایه خود، ترید نکنید. از اندیکاتورهای سیگنال‌دهی لحظه‌ای و ابزار تکنیکال مناسب استفاده کنید.
  • یک استراتژی در بازارهای مالی زمانی به سودآوری می‌انجامد که برنامه‌ای برای خروج از معامله داشته باشد.
  • اسیلاتور های لحظه‌ای در معاملات و استراتژی فارکس بسیار کمک‌کننده هستند. با استفاده از آنان می‌توانید بفهمید که در چه زمانی خرید و در چه زمانی فروش بهتر است. روند بازار را زیر نظر بگیرید. بنا به استفاده و توقع هرکسی از اندیکاتور مورد استفاده، نوع و محبوبیت آن‌ها باهم متفاوت می‌شود.
  • اگر بخواهید در معاملات خود بهترین نتیجه را بگیرید، نیاز است چند اندیکاتور را با ترکیب کرده و نتیجه هرکدام را با هم بسنجید. البته استفاده بیش از حد از اندیکاتور های مختلف روی چارت می‌تواند به ضرر شما نیز تمام شود و نتایج متناقض بدست آید.
  • از نکات مهم استراتژی در بازارهای مالی این است که معاملات خود را با مبالغ کم آغاز کنید و قبل از معامله در حساب اصلی، با حساب دمو ترید انجام دهید.

برای آموزش حرفه‌ای ترین استراتژی در بازارهای مالی می‌توانید با همکاران ما تماس بگیرید و پس از آموزش و کسب مهارت شروع به کسب درآمد کنید. در آکادمی آینده، دوره‌های آموزشی تخصصی در بازارهای مالی جهانی را طراحی کردیم تا شما بتوانید با ساده‌ترین روش، در ابتدا سرمایه خود را از آسیب‌های این بازار حفظ نموده و به‌راحتی به درآمد دلاری برسید.

استراتژی های معاملاتی در بورس

در هنگام انتخاب استراتژی هرگز فراموش نکنید که هدف شما از ورود به بازار سرمایه چیست؟! اگر هدف بهبود شرایط مالی و رفاه بیشتر است پس باید از آن لذت ببرید لذا اگر در شیوه های معاملاتی بجز استرس و فشار عصبی برایتان چیز دیگری به ارمغان نیامده است، حتما در بازنگری استراتژی خود جدی باشید.

استراتژی های معاملاتی در بورس

بورس24 : در دوازدهمین مطلب آموزشی الفبای بازار سهام ( کار مشترک عصر ایران و پایگاه خبری بورس24 ) به اهمیت داشتن استراتژی در بازار سهام پرداخته شده است.
به عنوان یک سرمایه گذار بسته به شرایط خود می توانید استراتژی های معاملاتی ویژه ای در بازه های زمانی پیاده کنید . بدان معنا که علاوه بر تعیین نوع تصمیم گیری برای خرید یا فروش باید از لحاظ زمانی هم قوانین و مقرراتی برای خود وضع کنید.
برای تعیین استراتژی ها عموما علاوه بر خبر ها و شنیده ها باید بیشترین وزن را به تحلیل وضعیت شرکت ها بدهید بدان معنا که باید از ذات و پتانسیل های شرکت به همراه نقاط ضعف آن آگاهی داشته باشید تا در تصمیمات، گام های محکم و اساسی برداشته شود.

علاوه بر فاکتورهای تصمیم گیری، بازه های زمانی برای سرمایه گذاری هم از اهمیت زیادی برخوردار است. بازه های زمانی در خرید و فروش سهام عموما شامل کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت هستند که کوتاه مدت را می توان به کمتر از 1 ماه نسبت داد اما گاها مدت زمان کمتر از 3 ماه را نیز کوتاه مدت می دانند، میان مدت بازه های کمتر از 6 ماه است و سهامداران بلند مدت افرادی هستند که حداقل یک سال مالی را به عنوان سهامدار یک شرکت باقی می مانند.
باید دقت داشت که استراتژی های شما در خرید یا فروش الزاما با هیچ کس دیگری مشابه نخواهد بود و با توجه به میزان ریسک پذیری و بازده مورد انتظارتان می توانید به مرور زمان روش های معاملات مناسب را برای خود بیابید.
نکته حائز اهمیت آن است که در هنگام انتخاب استراتژی هرگز فراموش نکنید که هدف شما از ورود به بازار سرمایه چیست؟! اگر هدف بهبود شرایط مالی و رفاه بیشتر است پس باید از آن لذت ببرید لذا اگر در شیوه های معاملاتی بجز استرس و فشار عصبی برایتان چیز دیگری به ارمغان نیامده است، حتما در بازنگری استراتژی خود جدی باشید.

چگونه استراتژی معاملاتی خوب داشته باشیم

چگونه استراتژی معاملاتی خوب داشته باشیم

به گزارش سرمایه نگر ، هر کسب و کاری نیازمند برنامه‌ریزی است و برای موفقیت در آن باید هدفگذاری کرد. برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام، سهامداران باید استراتژی معاملاتی خود با بچینند تا بتوانند به موفقیت بیشتر دست یابند و معاملاتی سودآور انجام دهند.

طراحی استراتژی معاملاتی کار آسانی نیست و نیازمند شناخت کامل بازار و قدرت تحلیل بالا است. حال سوال این است که چگونه استراتژی معاملاتی خود را بسازیم؟

هر شخصی می‌تواند سیستم معاملاتی خاص خود را داشته باشد و لزومی ندارد همه از یک روش پیروی کنند. نداشتن یک سیستم معاملاتی همانند این است کسی که شنا کردن بلد نیست، در آب عمیق شیرجه بزند! بنابراین، در بازارهای مالی برای این که بتوانیم دارایی خود را حفظ کنیم و به دور از هیجانات بازار، بر میزان آن بیافزاییم، نیازمند یک استراتژی معاملاتی صحیح و مدون هستیم.

طراحی و ساخت یک سیستم معاملاتی مراحل مختلفی دارد؛

گام اول: برای معاملات خود بازه زمانی انتخاب کنید

اولین مرحله در طراحی یک سیستم معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. برخی از معامله‌گران بازه‌ زمانی کوتاه مدت را انتخاب می‌کنند و برخی دیگر با دید میان مدت یا بلند مدت در بازار فعالیت می‌کنند. پس اولین قدم انتخاب بازه زمانی مناسب با توجه به دیدگاه انتخابی سرمایه‌گذار است.

گام دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید

تشخیص شروع یک روند صعودی یا نزولی کار آسانی است و صرفا با ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال قادر به تشخیص درست آن نیستیم. این امر بیش از هر چیز از تجربه سهامدار نشات می‌گیرد و بهتر است روند غالب در بازار را تشحیص دهیم. به عبارتی، در روند صعودی شاهد سقف‌ها و کف‌های بالاتر و در روند نزولی شاهد سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر هستیم.

البته در شروع روند ممکن است شاهد افزایش قیمت باشیم اما؛ با تایید روند، سرمایه‌گذار می‌تواند با خیال راحت‌تری به خرید سهام اقدام کند و اطمینان بیشتری در خصوص آینده قیمت سهم داشته باشد.

گام سوم: نسبت ریسک به بازدهی خود را تعیین کنید

همان‌طور که در گزارش قبلی اشاره شد، هر سرمایه‌گذار باید حد سود و حد زیان برای معاملات خود تعیین کند. در بحث طراحی سیستم‌های معاملاتی نیز باید تعیین کنیم که در یک معامله حاضر هستیم چه میزان ریسک را قبول کنیم؟!

حال تعیین مقدار ریسک یا باید بر مبنای درصدی از حجم کل سرمایه‌گذاری یا بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R باشد. به عبارت دیگر با تعیین میزان ریسک، سرمایه‌گذار باید با رسیدن به حد ضرر، تصمیم درست را اتخاذ کند.

گام چهارم: مقدار سرمایه در نظر گرفته شده برای خرید سهم را تعیین کنید

در این مرحله باید تعیین کنیم که حاضریم چه میزان از سرمایه خود را برای خرید سهم اختصاص دهیم و اینکه قرار است خرید یکجا باشد یا به صورت پله‌ای.

نکته مهم در خرید پله‌ای در نظر گرفتن پتانسیل‌ سهم است؛ چون در این نوع خرید، حس زیان‌گریزی موجود در سرمایه‌گذار برای شناسایی زیان با رسیدن سهم به حد ضرر، موجب خریدهای مجدد با هدف کاهش میانگین قیمت خرید می‌شود؛ در صورتی که ممکن است سهم مورد نظر، اصلا سهم مناسبی نبوده و سرمایه‌گذار هم حساسیت بی‌مورد داشته باشد.

گام پنجم: نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید

بعد از اینکه چهار مرحله ذکر شده را انجام دادید، باید محدوده مناسب برای ورود به سهم را بشناسیم. اغلب سهامداران نقاط ورود به سهم را با ابزارهای تکنیکالی تعیین می‌کنند. البته باید در کنار این ابزار، روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشنده‌ها استراتژی خرید و فروش در بورس را در نظر بگیرد و اینجاست که سرمایه‌گذار قادر به تشخیص یک نقطه بهینه برای خرید سهم است.

باید توجه داشت که با رسیدن سهم به محدوده‌های مقاومتی، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت است و آیا با یک خرید قوی در سهم مواجه هستیم و یا با یک فروش قوی و سپس تصمیم درست را اتخاذ کنیم.

گام ششم: از سیستم معاملاتی استفاده کنید

مرحله آخر، آزمون استراتژی معاملاتی است. این مرحله، اجرای گام به گام مراحل تدوین شده در سیستم معاملاتی است و هیچ وقت سعی نکنید اصول خود را زیر پا بگذارید. ایردادهای سیستم معاملاتی در طول زمان و با تکرار انجام آن، مشخص می‌شود و با بهینه کردن سیستم، میزان کارایی آن افزایش می‌یابد.

کلام آخر

طراحی یک سیستم معاملاتی مطلوب در بورس باید برای هر سرمایه‌گذاری به عنوان یک اولویت مهم و اساسی مدنظر قرار گیرد چرا که یک سیستم معاملاتی درست و بهینه می‌تواند به عنوان چراغ راه سرمایه‌گذار عمل کرده و سرمایه‌گذار نیزبه راحتی قادر به تشخیص موقعیت‌های مختلف در خرید و فروش سهام و اتخاذ استراتژی مربوط به آن موقعیت در بازار سرمایه خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.