بازار بورس نشان داده است که تحلیلگرانی که اصول تکنیکال را مشخص و با سناریوهای منطقی بررسی کردهاند، بازدهی بهتری نسبت به سایرین داشتهاند و اگر معاملهگران از یک تحلیل تکنیکال استفاده کنند که پیش از این تست شده است، قطعا میتوانند بازدهی خوبی را داشته باشند
بهترین تریدرهای فارکس چه کسانی هستند و رمز موفقیت آنها چیست؟
چه یک معاملهگر مبتدی باشید و چه یک تریدر حرفهای، به احتمال زیاد شما نیز دنبال کسب سود هستید. تا اینجای کار هیچ مشکلی وجود ندارد، ولی متاسفانه اکثر افرادی که وارد بازارهای مالی به خصوص مارکت فارکس میشوند، سودای یک شبه پولدار شدن و ره صد ساله پیمودن دارند.
اگر شما هم جزو این دسته از افراد هستید، باید همین ابتدای کار به شما بگوییم که بازار فارکس جای مناسبی برای شما نیست. ضرب المثل بسیار قشنگی در فرهنگ ما ایرانیان وجود دارد که میگوید: نابرده رنج گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.
موفق شدن در هر کاری، نیازمند آموزش و آگاهی، تمرین، پشتکار و شهامت است. شاید اکثریت تریدرهای جهان همگی با هم یک آرزوی بزرگ داشته باشند و آن هم این است که، چطور میشود تبدیل به یک تریدر موفق و پولساز شد.
در یکی دیگر از سری مقالات فارکس وبسایت دنیای ترید، این بار میخواهیم شما را با بهترین تریدرهای موفق جهان آشنا کنیم و رمز موفقیتشان را با شما به اشتراک بگذاریم.
نکاتی که قرار است با هم در این مقاله یاد بگیریم، به شرح زیر است:
چه تعداد از معاملهگران فارکس موفق هستند، مهارتهای معاملهگری، بهترین تریدرهای فارکس در دنیا و رمز موفقیت آنها، آیا برای موفق شدن در فارکس باید نابغه بود و نتیجه گیری.
چه تعداد از معاملهگران فارکس موفق هستند؟
به نظر شما معاملهگران بزرگ دنیا چه چیزی دارند که آنها را از دیگر تریدرها، متمایز میکند؟ یک آمار بسیار معتبر نشان میدهد که حدود 90 درصد از تریدرهای جهان، موفق نمیشوند! حتی برخی رسانهها این آمار را 95 درصد اعلام میکنند.
شاید با خواندن این آمار شوکه شده باشید! یا شاید هم با خودتان میگویید که احتمالا این شغل مناسب شما نیست، صبر کنید. دلیل این آمار به نحوه نگرش آنها، عملکرد ضعیف، آموزش ندیدن، تمرین نکردن در فضای دمو، نداشتن انضباط و استراتژی شخصی و بسیاری چیزهای دیگر برمیگردد.
پس، چه چیزی آن 5 تا 10 درصد دیگر را از دیگر معاملهگران، جدا میکند؟
احتمالا با خودتان فکر میکنید که اگر تنها 5 تا 10 درصد تریدرهای فارکس موفق هستند، حتما این معاملهگران باید نوابغ بینظیری باشند و یا خداوند به آنها ویژگیهای بینظیری را عطا کرده باشد. عجله نکنید! در ادامه این مقاله به نکاتی طلایی درباره دلیل موفقیت این گروه اقلیت در فارکس، خواهیم پرداخت.
مهارتهای معاملهگری
قبل از اینکه کمی جلوتر برویم، میخواهم تا شما هم با تعریف موفقیت در بازارهای مالی و فارکس، آشنا شوید. به محض اینکه صحبت از موفقیت می شود احتمالا ذهن شما نیز معطوف تریدرهایی میشود که فقط قادرند خوب پول دربیاورند!
ولی باید به شما بگوییم که منظور ما از موفقیت، اصلا پول نیست. چیزهای خیلی زیادی وجود دارد که یک تریدر را موفق میکند.
تریدرهای موفق کسانی هستند که عاشق کارشان هستند و با شور و شوق زیادی روزشان را آغاز میکنند. در حقیقت آنها عاداتی را درون خودشان پرورش دادهاند که باعث موفقیت و وجه تمایزشان با دیگر معامله بهترین استراتژی سرمایهگذاری شخصی گران میشود.
در ادامه این مقاله، ما برخی مهارتهای معاملهگران موفق را به شما یاد خواهیم داد.
تریدرهای موفق همیشه استراتژی خاص شخصی خودشان را دارند و به آن استراتژی، پایبند هستند. از آنجایی که فارکس یک شغل بدون مدیر است، امکان اینکه شما خیلی از اصول بازار را زیر پا بگذارید، بسیار زیاد است.
یکی از مهارتهای بزرگ معاملهگری، صبر کردن است. چه بسیارند معاملهگرانی که به شدت عجول هستند و هنوز معاملهشان به ثمر نرسیده، از پوزیشنی که در سود است، خارج میشوند. این دسته از معاملهگران که بسیار هم زیاد هستند، همان افرادی هستند که اگر گیاهی بکارند، هر روز خاک اطراف آن گیاه را زیر و رو میکنند و با تعجب از عدم رشد گیاه، در آخر از انجام آن کار منصرف میشوند.
یکی دیگر از مهارتهای بزرگ تریدرهای موفق، احساساتی عمل نکردن است. بازارهای مالی به خصوص مارکت فارکس، جای تریدرهای احساساتی نیست. اگر شما به عنوان یک معاملهگر حرفهای استراتژی خودتان را داشته باشید، هرگز با نوسانات بازار به هم نمیریزید.
معاملهگران بزرگ همیشه حد ضرر میگذارند و قبل از ورود به هر معاملهای، ریسکشان را مدیریت میکنند. آنها نحوه استفاده از اهرم یا لورجها را خوب میدانند و هرگز تمام سرمایهشان را به خطر نمیاندازند.
فراموش نکنید که بازار فارکس جای قمار کردن نیست!
یکی از بزرگترین مهارتهایی که تریدرهای موفق یاد گرفتهاند این است که آنها به خوبی میدانند، ضرر کردن بخش بزرگی از بازار فارکس است. ولی تفاوت آنها با آماتورها در این است که حرفهایها یاد گرفتهاند چطور ضررهایشان را کم و سودهایشان را زیاد کنند.
معاملهگران موفق، هرگز به صرف اینکه فقط معاملهای کرده باشند، وارد بازار نمیشوند. اگر فرصت معاملاتی مطابق با استراتژیشان پیدا کنند، ترید میکنند در غیر این صورت، هرگز وارد مارکت نمیشوند.
یکی از بزرگترین تفاوتهای معاملهگران موفق و ماهر، بالا بردن دانش و آگاهی، از طریق یادگیری تحلیل تحلیل تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و روانشناسی بازار فارکس است.
یادتان باشد تریدرهای موفق، از شکم مادرشان موفق زاییده نمیشوند بلکه آنها شروع به آموزش مهارتهایی میکنند که دیگران حاضر نیستند بهای یادگیری آنها را بپردازند.
بازار فارکس هم مثل دیگر بازارهای جهان، از عدهای افراد حرفهای و به نام تشکیل شده است. به عنوان مثال هر وقت سخن از بهترین سرمایهگذاران حال حاضر جهان میشود، همه به یاد فرانکلین گراهام و وارن بافت میافتند.
هر زمان کسی درباره شطرنج سخنی به میان می آورد، کسی نیست که به یاد، گری کاسپاروف روسی نیفتد. این مساله در بازار فارکس نیز صادق است. در این قسمت مقاله، قصد داریم تا شما را با برخی از نوابغ دنیای ترید آشنا کنیم.
1- جورج سوروس (George Soros)
بهترین معاملهگر بازار ارزهای بین المللی فارکس، جورج سوروس است. وی متولد 1931 و اهل مجارستان است. هیچ تریدر حرفهای نیست که درباره ترید جادویی سوروس در سال 1992، زمانی که از فروش پوند انگلستان میلیاردها دلار به جیب زد، نداند. از جورج سوروس به عنوان کسی که بانک مرکزی انگلستان را ورشکست کرد، یاد میکنند.
2- جیمز سایمونز (James Simmons)
نفر بعدی، جیمز سیمونز (James Simmons) است. وی یکی از موفقترین روسای موسسات مالی و سرمایهگذاری حال حاضر جهان است. در واقع ایشان را به عنوان موفقترین مدیر حال حاضر موسسات سرمایهگذاری میشناسند.
در زمان رکود و بحران مالی سال 2008 که تقریبا همه معاملهگران مینالیدند و در ضرر بودند، جیمز موفق شد تا 80% بازگشت سرمایه و سودآوری داشته باشد.
3- استانلی دراکن میلر (Stanley Druckenmiller)
سومین تریدری که در لیست ما قرار دارد، استانلی دراکن میلر (Stanley Druckenmiller) امریکایی است. وی مدیریت یکی از شرکتهای سبدگردان را بر عهده دارد و در حال حاضر یکی از بهترین تریدرهای فارکس در جهان است. پیش از اینکه وی مستقلا شرکت سرمایهگذاری خود را راه اندازی کند، بهترین معاملهگر جورج سوروس بوده است.
استانلی نیز در معامله بسیار بزرگ سال 1992 و فروش پوند انگلستان سهیم بود. ایشان یکی از بزرگترین سخنرانان در رویدادهای بزرگ بینالمللی مثل نشستهای جهانی اقتصاد و کنفرانسهای بزرگ است. وقتی دراکن میلر صحبت میکند، تمام سرمایهگذاران سرا پا و با جان دل به سخنان وی، گوش میسپارند.
4- بیل لیپشوتس (Bill Lipschutz)
تریدر حرفهای بعدی لیست ما، بیل لیپشوتس (Bill Lipschutz) است. بیل به این بهترین استراتژی سرمایهگذاری شخصی مشهور است که موفق میشود 12.000 دلار امریکا را به 250.000 دلار تبدیل کند و سپس تمام سرمایه خود را از دست میدهد. جالب است بدانید که وی تمام پولش را تنها در یک ترید، از دست داد.
بیل بعد از این شکست تلخ، درس بسیار گرانبهایی درباره مدیریت ریسک میآموزد و سپس به دانشگاه میرود تا در دوره MBA تحصیل کند. پس از گذراندن این دوره، به برادران سلیمان میپیوندد و شرکتی در راستای معاملات ارزی تاسیس میکند. بعد از آن بیل به تنهایی و برای خودش، شرکت مدیریت سرمایه گذاری Hathersage را راه اندازی کرد.
ایشان در حال حاضر سالانه 300 میلیون دلار درآمد دارد.
5- بروس کاونر (Bruce Kovner)
آخرین نابغه لیست ما، بروس کاونر (Bruce Kovner) است. بروس در سال 1945 دیده به جهان گشود و در حال حاضر یکی از موفقترین مدیران موسسات و صندوقهای مالی بینالمللی است. وقتی که کاونر 32 ساله بود، شرکت Caxton را تاسیس کرد.
وی سرمایه اولیه خود را توسط اعتباری که روی کارت بانکیاش بود جور کرد؛ به زبانی ساده، با کارت اعتباری یا همان Credit Card خود توانست این مبلغ ناچیز اولیه را، فراهم کند.
بروس در یک معامله قرارداد آتی، مقداری لوبیا خرید و سپس 20.000 دلار امریکا به جیب زد. امروزه صندوق Caxton با بیش از 14 میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت، یکی از موفقترین صندوقهای سرمایهگذاری در جهان است.
فراموش نکنید که معاملهگران بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارند که موفق شدهاند قلههای وال استریت را فتح کنند. نکتهای که برای ما و شما مهم است این است که، وجه تمایز این تریدرهای بزرگ را با بقیه معاملهگران بدانیم.
رمز موفقیت تریدرهای بزرگ
یادتان باشد هیچ قرص، آمپول یا دوای جادویی وجود ندارد که این نوابغ بزرگ دنیای ترید و معاملهگری استفاده کنند و شما از آن بی خبر باشید. یادتان باشد که مارکت درست مثل یک اقیانوس است و تریدرها، موج سوار. این موج سواری نیاز به کمی استعداد، تعادل، صبر، استفاده از ابزار مناسب، روانشناسی و غیره دارد.
حال، سوال اینجاست که کدام انسان عاقل است که درون یک دریای طوفانی و پر از کوسههای خطرناک، موج سواری کند؟!
اولین رمز مشترک بین تمام تریدرهای حرفهای و موفق بازار، کسب دانش و آگاهی و شروع به یادگیری است. در واقع دانش، کلید موفقیت در هر زمینه و درست نقطه مقابل جهل و نادانی است. منظور کلی ما از یادگیری و آموزش دیدن، تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و روانشناسی مارکت است.
در ادامه به توضیح نکات طلایی میپردازیم که چکیده تجربه اکثر تریدرهای حرفهای و موفق بازار است.
بعد از یادگیری گام اول، زمان به کارگیری و استفاده از علم و دانشی است که کسب کردهاید. شما باید یک حساب مجازی و غیر واقعی با یک بروکر خوب و قابل اعتماد که تمام مجوزهای لازم را در اختیار دارد، باز کنید.
سپس اگر گام اول را خوب آموخته باشید، میدانید که باید یک استراتژی مناسب شخص خودتان داشته باشید. استراتژی شما باید تمام این موارد را پوشش دهد: چه نوع شخصیتی دارید؛ آیا اهل ریسک هستید یا خیر؟ پاسخ این سوال شما را به مرحله بعد یعنی انتخاب نوع مارکت و دارایی مورد نظرتان، منتقل میکند.
دوست دارید معاملهگر ارزها باشید یا کامودیتی؟ آیا مایلید در بازار سهام سرمایهگذاری کنید یا بازار اوراق قرضه آمریکا؟ پس از انتخاب نوع دارایی، باید شروع به ترید کردن در فضای دمو کرده تا بتوانید خودتان و آموختههایتان را محک بزنید.
بعد از مشاهده نتایج آزمون و خطاها در فضای غیر واقعی، نوبت داشتن نظم و انضباط در معاملههایتان است. اینکه دید شما به بازار فارکس چیست، در نحوه تریدهای شما بسیار اهمیت دارد. آیا فارکس را مثل قمار کردن میبینید و یا واقعا قصد دارید یک تریدر حرفهای باشید؟
تمام معاملهگران حرفهای یک دستورالعمل بسیار ساده دارند که خودشان را ملزم به اجرای آن میکنند. آنها تمام ریسکهایشان را مدیریت میکنند، برای تمام معاملاتشان حد ضرر میگذارند و هرگز با بیشتر از 2 تا 3 درصد سرمایهشان وارد معاملهای نمیشوند.
اگر تجربه سومین تریدر حرفهای ما؛ استانلی را به یاد داشته باشید، میدانید که ایشان تمام سرمایه خود را به خاطر نگذاشتن حد ضرر، از دست داد.
معاملهگران موفق هرگز مخالف روند بازار ترید نمیکنند. آنها جمله مشهوری دارند که میگوید: روند دوست شما است. پس فراموش نکنید که هیچ وقت با مارکت لجبازی نکنید.
حرفهایهای بازار واقعبین و مسئولیتپذیر هستند و اکثر آنها یک ژورنال معاملاتی برای ثبت تمام تریدهایشان دارند تا بتوانند الگوهای مخربشان را کشف کرده و از انجام اشتباهات تکراری، خودداری کنند.
تریدرهای حرفه ای یک سیستم معاملاتی مناسب با شخصیتشان دارند. به عنوان مثال اینکه چه نوع تریدری میخواهید باشید: اسکالپر و کوتاه مدت، میان مدت و یا معاملهگر بلند مدت.
برخی از تریدرها تمایل به خریدن سهامهای خوب بنیادی مثل اپل و نگه داشتن آنها دارند و برخی دیگر چون وقت کافی برای رصد کردن تریدهایشان ندارند، در کمتر از چند ساعت شیرجهای درون بازار میزنند و برای خوشان صیدی دست و پا میکنند.
چقدر بازده در سال نیاز شما را برآورده میکند؟ آیا معاملهگر صبوری هستید یا تحمل اضطرابهای ناشی از تریدهای روزانه را ندارید؟ آیا شخص فعالی هستید و یا در تصمیمگیریهایتان زیاد تعلل میکنید؟ چقدر میتوانید برای تریدهایتان زمان بگذارید؛ تمام وقت، پاره وقت و یا چیزی بین این دو؟
پاسخ به این سوالات و سوالاتی از این دست، به شما کمک بزرگی میکند تا بتوانید یک سیستم معاملاتی خوب و مناسب با خصوصیات فردی و شخصیتان بسازید.
فراموش نکنید اینها برخی از رموز موفقیت تریدرهای حرفهای و به نام بازار فارکس است که ماحصل ساعتها آزمون و خطا، دانش و آگاهی و بسیاری چیزهای دیگر است.
جمله معروفی است که میگوید: اگر فردی در گوشهای از جهان موفق به کسب پیروزی چشمگیری شده است، چنانچه شما نیز همان گامها را بردارید، موفق و سربلند خواهید شد.
اگر تا اینجای این مقاله را با دقت مطالعه کرده باشید، پاسخ این سوال را پیشاپیش می دانید. در هیچ کجای تجارب این افراد، ما حرفی از اینکه فلان تریدر از ابتدای به دنیا آمدنش یک نابغه بوده، نزدیم.
برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق و حرفهای، هیچ نیازی به اینکه یک نابغه باشید، نیست. موفقیت در بازار فارکس در عین اینکه بسیاری افراد فکر میکنند دشوار و مشکل است، اصلا این طور نیست.
فرمول نهایی موفقیت در بازار فارکس بدین گونه است:
کسب دانش و آگاهی + انتخاب دارایی مورد نظر + تمرین در فضای دمو + داشتن یک سیستم معاملاتی مناسب با شخصیت شما + رعایت حد ضرر، انتخاب نسبت ریسک به ریوارد مناسب و مدیریت ریسک صحیح + ثبت تریدها در یک ژورنال معاملاتی + مقداری صبر و شکیبایی و پرهیز از تریدهای وسواسی.
نتیجه گیری
اگر قصد دارید در بازار فارکس بمانید بهترین استراتژی سرمایهگذاری شخصی و فارکس را به چشم یک ماشین قمار و پولسازی که قرار است شما را یک شبه ثروتمند کند نگاه نمیکنید، پیام واضح و شفاف این مقاله را که حاصل ساعتها تلاش تیم کارشناسان دنیای ترید و سالها تجربه معاملهگران حرفهای جهان است، به خوبی دریافت کردهاید.
حال که با برخی از بهترین تریدرهای حرفهای حال حاضر جهان در بازار فارکس و قسمت مهمی از رموز موفقیت آنها آشنا شدید، زمان آن است که بروید و این تجارب ارزنده را امتحان کنید.
مطمئن باشید که با بکارگیری اصول سادهای که در این مقاله بسیار ارزشمند مطالعه کردید، زندگی مالی شما عوض خواهد شد. فراموش نکنید که اکثر افراد نابغه، از شکم مادرشان نابغه زاییده نشدهاند بلکه با تمرین و تکرار خودشان را تبدیل به افرادی حرفهای کردهاند.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق داشته باشیم؟
موفقیت در بورس اتفاقی نیست و فعالان این بازار برای کسب بازدهی بیشتر و استفاده از فرصتهای معاملاتی مناسب، به برنامهریزی و وجود یک نقشه راه نیاز دارند. در این مطلب به سراغ این موضوع رفتهایم و ضمن پرداختن به دلایل نیاز به یک استراتژی مشخص در بورس، به شما میگوییم که چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق داشته باشیم؟
استراتژی معاملاتی چیست؟
هر یک از ما برای حضور در بورس و انجام معاملات در این بازار، نیاز به طرح و برنامه مشخصی داریم که با توجه به آن برای خرید و فروش سهام در این بازار برنامهریزی کنیم و تصمیم بگیریم. به این طرح و برنامه که از پیش تعیین میشود و بر معاملات افراد در بازار سهام نظارت دارد، استراتژی معاملاتی میگوییم. این استراتژی برای هر شخصی با توجه به ویژگیها و اهداف او از سرمایهگذاری تعریف میشود و هدف از تدوین آن نیز رسیدن به حداکثر سود و کاهش ریسک از دست دادن سرمایه در بازار است.
چرا نیاز به استراتژی معاملاتی داریم؟
داشتن یک استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه به اندازهای اهمیت دارد که بدون آن فعالیت در این بازار برای مدت طولانی کار بسیار سختی به نظر میرسد. بورس بازار پرنوسانی است و اگر استراتژی معاملاتی مشخص و طرح و برنامه مدونی برای فعالیت در آن نداشته باشید، شناسایی فرصتهای معاملاتی و خرید فروش موفق سهام در این بازار برای شما کار راحتی نخواهد بود.
با استفاده از یک استراتژی معاملاتی مشخص است که میتوانید همپای تغییرات بازار سرمایه حرکت کنید و خود را با این نوسانات وفق دهید. داشتن یک استراتژی معاملاتی مشخص به شما برای مدیریت هر چه بهتر اتفاقات پیشبینی نشده در بازار کمک میکند.
با داشتن یک استراتژی معاملاتی شما به صورت دقیق مشخص میکنید که چه چیزی از بازار سرمایه میخواهید و اهدافتان را از حضور در این بازار به درستی تعیین میکنید. نکته مهم اینکه برای ورود به بورس و تعیین یک استراتزی معاملاتی معین، باید آموزش ببینید، با شرایط کلی بازار سرمایه و مبانی سرمایهگذاری موفق در آن و همچنین اصول تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی بازار سرمایه آشنا باشید.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق داشته باشیم؟
افق زمانی مشخصی را برای خود در نظر بگیرید
کاربران بازار سرمایه افق زمانی متفاوتی برای رسیدن به سود در این بازار دارند. برخی با دید کوتاه مدت به بورس قدم میگذارند و میخواهند در کوتاهترین زمکان ممکن به سود موردنظرشان دست پیدا کنند. استراتژی معاملاتی این افراد مطمئنا با استراتژی کسانی که دید بلندمدتتری به بازار دارند، متفاوت است. بنابراین برای تعیین استراتژی معاملاتی مناسب که بهترین استراتژی سرمایهگذاری شخصی با شخصیت و روحیات شما هماهنگی داشته باشد، افق زمانی خود را در بازار سرمایه مشخص کنید.
برای خود حد سود و حد ضرر مشخصی داشته باشید
بورس بازار پرریسک و پرنوسانی است و همیشه نمیتوانید در مسیر موفقیت در این بازار حرکت کنید. بنابراین پیش از آغاز معاملات خود در بورس برای خود یک حد ضرر مشخص در نظر بگیرید. به این وسیله از اینکه ضرر زیادی را در این بازار متحمل شوید، جلوگیری میکنید. تعیین حد سود نیز برای شروع معاملات و موفقیت بیشتر در سرمایه گذاری در بورس اهمیت زیادی دارد.
مدیریت ریسک را در استراتژی معاملاتی خود فراموش نکنید
مدیریت ریسک در استراتژی معاملاتی شما اهمیت بسیار زیادی دارد. در کنار تمام تلاشهایی که برای کسب سود در بورس انجام میدهید، باید ابتدا مراقب سرمایه اولیهتان باشید و آن را از ریسک کاهش سرمایه دور نگاه دارید. به همین دلیل مدیریت ریسک نیز جای بسیار مهمی را در تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به خود اختصاص داده است.
میزان ریسک پذیری خود را مشخص کنید
افراد با شخصیت و روحیات مختلفی پای به بازار سرمایه میگذارند، برخی دوست ندارند ریسک زیادی را در این بازار متحمل شوند اما در مقابل برخی دیگر از سرمایهگذاران برای رسیدن به سود بیشتر در این بازار حاضرند ریسک بیشتری را تحمل کنند. بنابراین ریسکسنجی و مشخص کردن میزان ریسکپذیری نیز برای تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق اهمیت بسیار زیادی دارد.
به استراتژی معاملاتی خود متعهد باشید
در تدوین استراتژی معاملاتی آنچه اهمیت بسیار زیادی دارد این است که به قوانینی که برای خود مشخص کردهاید و استراتژی معاملاتی تدوین شده پایبند باشید. شایعات را کنار بگذارید و براساس آنچه برای انجام معاملات در بورس برای خود مشخص کردهاید، در این بازار حرکت کنید. شما این استراتژی را با توجه به عقل و منطق و به دور از دخالت احساسات و هیجانات تدوین کردهاید و سعی کنید در شرایط مختلف پایبندی خود را به آن حفظ کنید.
سخن آخر
در این مطلب به شما گفتیم که چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق داشته باشیم؟ استراتژی معاملاتی طرح و برنامهای است که شما برای کم کردن ریسک کاهش سرمایه و افزایش سود در بورس با توجه به ویژگیهای شخصیتی و اهدافتان در این بازار مشخص میکنید. استراتژی معاملاتی ناظر شما در هنگام انجام معاملات و خرید و فروش سهام در بورس است.
بهترین استراتژی معاملاتی برای معامله در بورس ایران چیست؟
متخصص بازار سرمایه معتقد است بازار در دوران مختلف نیاز به استراتژی های مختلف دارد.
بازار؛ گروه بورس: برای بهتر معامله کردن و برای گرفتن بهترین سود از بازار و فرار از زیان های بسیار نیاز به یک پلن معاملاتی یا استراتژی برای معامله هستیم، عده ای معتقدند بهترین استراتژی برای خرید سهم در بازار ایران توجه ویژه به عوامل بنیادی سهم و سرمایه گذاری در سهم هایی است که هنوز در بازار ناشناخته هستند و کسی به آنها توجه ویژه ای نمی کند؛ این نوع سهم ها را باید خرید و بهترین استراتژی سرمایهگذاری شخصی به آن نگاه بلند مدت داشت.
عده ای دیگر از فعالان بازار سرمایه معتقدند نگاه بلندمدت به بازار ایران شاید درست باشد اما زیان های زیادی هم دارد و آن جاماندن از روند رشدهای بی نظیر مانند سال های ۹۷ تا ۹۹ است. در مصاحبه با سیدهادی میرعلمی به بررسی گروه های بورسی بلندمدت و استراتژی معاملات پرداختیم.
*عده ای معتقدند بهترین سهم های بازار، سهم های فراکابی هستند و این نوع از سهام با نگاه بلندمدتی بسیار عالی هستند، نظر شما چیست؟
شرکتهای فراکابی مدت زیادی در اصلاح قرار داشتند و از زمانی که بازار تحرکی را داشت و ارزش معاملات آن بالا رفت، در همان روز این سهمها نیز جمعآوری شد، اما این سهمها، سهمهای خیلی بهتری در بلندمدت هستند به دلیل اینکه سالهای آینده اقبال به سمت بازارهای آزادی چون کالا، بورس و فرابورس بیشتر حرکت میکند و من فکر میکنم بورس کالا برای دولت آینده بیشتر مورد اقبال قرار میگیرد و صنایع جدیدی هم به آنها اضافه خواهند شد چون هم از لحاظ مقداری سودآوری دارند، میتوانند سود قابل توجهی داشته باشند.
میرعلمی: استراتژی مورد استفاده شخصی من استفاده از واچلیست است. این واچلیست شامل چند سهم است که به صورت چند ماهه نمودارها و گزارشهای آن بررسی میشود که این لیست از طریق تحلیلهای بنیادی تهیه شده است بنابراین، گام نخست تحلیل بنیادی است بنابراین، میتوان فهمید که روند سودآوری این شرکتها رو به رشد است و ما از این سهمها میتوانیم حدود ۵۰ تا ۷۰ سهم را در نظر بگیریم
این سهمها از سال ۸۵ که پذیرهنویسی شدند، سالانه به طور میانگین ۷۰ درصد رشد داشتند و به صورت مرکب در این ۱۵ سال بازدهی عجیبی داشتند که این بازدهیها میتوانند تکرارشونده باشند و هر چقدر اقبال مردم به بازار بورس بازگردد، میتواند از طریق کارمزدها سودآور باشند، اما نکته منفی که شامل حال این صنایع میشود، هزینههایی که است که شرکت بورس در گزارش سالانه خود داشت.
برخی از شرکتها به صورت خصوصی اداره میشوند و اعضای هیئت مدیره به دلیل هزینههای شخصی برای این شرکت دلسوزی دارند، اما برخی از شرکتها هم وجود دارند که دولتی هستند و اعضای هیئت مدیره آن از طریق دولت انتخاب میشوند که این مدیرعاملها از جنبه هزینه شرکتها را در مضیغه قرار میدهند، اما از لحاظ سودآوری در بلندمدت تأثیرگذار هستند چراکه ممکن است هنوز کفهای حمایتی خود را نساخته باشند.
*آقای میرعلمی بهترین استراتژی برای بازار بورس ایران چیست؟
استراتژی مورد استفاده شخصی من استفاده از واچلیست است. این واچلیست شامل چند سهم است که به صورت چند ماهه نمودارها و گزارشهای آن بررسی میشود که این لیست از طریق تحلیلهای بنیادی تهیه شده است بنابراین، گام نخست تحلیل بنیادی است بنابراین، میتوان فهمید که روند سودآوری این شرکتها رو به رشد است و ما از این سهمها میتوانیم حدود ۵۰ تا ۷۰ سهم را در نظر بگیریم.
میرعلمی با اشاره به اینکه بهتر است به سمت سهمهایی نرویم که توجیهی برای رشد آنها وجود ندارد، گفت: نمونه این مسئله را آبان و آذر سال گذشته مشاهده شد که برخی بدون در نظر گرفتن بنیاد سهمها، روی آنها پروژه انجام دادند و این سهمها را وارد حباب کردند و صفهای طولانی برای آنها به وجود آمد که باعث قفل شدن آنها شد و در نهایت با ۳۰ تا ۴۰ درصد منفی بازگشایی شدند.
بازار بورس نشان داده است که تحلیلگرانی که اصول تکنیکال را مشخص و با سناریوهای منطقی بررسی کردهاند، بازدهی بهتری نسبت به سایرین داشتهاند و اگر معاملهگران از یک تحلیل تکنیکال استفاده کنند که پیش از این تست شده است، قطعا میتوانند بازدهی خوبی را داشته باشند
در واچلیست تهیه شده برای سرمایهگذاری، باید به طور مداوم تحلیل تکنیکال چک شود چراکه گام اصلی سرمایهگذاری روی سهمها تحلیل تکنیکال است. ما با تحلیل بنیادی متوجه ارزش سهم میشویم، اما زمان سرمایهگذاری با تحلیل تکنیکال مشخص میشود.
باید سهمهای انتخاب شده را به طور خاص مورد توجه قرار داد، واچلیست تهیه شده تنها مرجعی است که باید به آن توجه داشت و نباید به دیگر سهمها توجهی کرد و چون این فرصت وجود ندارد که تمام بازار را مورد بررسی قرار داد، از بررسی سهمها میگذریم و اگر نمیتوانیم به بهترین استراتژی سرمایهگذاری شخصی طور مداوم این مسائل را بررسی کنیم، میتوانیم برنامه خود را به گونهای تنظیم کنیم که به محض رسیدن به سطوح خطر هشداری به ما داده شود.
سرمایهگذاران پس از تحلیلهایی که انجام دادند میتوانند ۴ تا ۷ سهم را برای پرتفوی خود انتخاب کنند و این سهمها میتوانند از لیدرهای بازار باشند. این لیدرها در دورههای قبل آلفای بالاتری دارند و آخرین سهمی هستند که در صف فروش میریزند. بنابراین، سهامداران باید از داشتن سهمهای زیاد خودداری کنند تا بتوانند روی سهمهای خریداری شده خود تمرکز کنند.
مرحله بعد از تحلیل سهم، تابلوی سهم حائز اهمیت است چراکه جابجایی پول بین حقیقی و حقوقی را نشان میدهد. در بسیاری از سهمها در ابتدای یک روند همیشه حقوقیها هستند که سیگنال را به سهامداران حقیقی میدهند و از فیلترنویسی میتوان تکسهمهایی را پیدا کرد که پول هوشمند وارد آن شده است.
*عده ای معتقدند به علت دستکاری های دولت و حقوقی ها بازار ایران به صورت تکنیکال تحلیل پذیر نیست، شما در یک کلام توضیح دهید آیا تحلیل تکنیکال در بازار ایران جواب میدهد یا خیر؟
قطعا تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه جوابگو است، اما نمیتوان دستکاری در بازار بورس را رد کرد. با انجام تحلیل تکنیکال با قطعیت نمیتوان صحبت کرد و این بهترین استراتژی سرمایهگذاری شخصی تحلیل تنها برای سناریوگذاری مناسب است، ولی نمیتوان این را قبول کرد که تحلیل تکنیکال به هیچ وجه در بورس ایران جواب نمیدهد.
ریزش مرداد ماه سال گذشته، واگراییهای بزرگی که در اندیکاتورها رخ داده بود در تحلیل تکنیکال مشخص بود و با بررسی تمام پارامترهای تکنیکال بورس مشخص بود که این اتفاقات در بازار سرمایه رخ میدهد و این تحلیلها از سال ۷۲ نشان میدهد که کفهای بازار بر اساس دوره ۲۳ فیبوناچی دوره رونق قبلی خودش شکل گرفته است بنابراین میتوان گفت که بازار ما نسبت به تحلیلهای تکنیکال واکنش نشان میدهد.
بازار ما حتی نشان داده است که تحلیلگرانی که اصول تکنیکال را مشخص و با سناریوهای منطقی بررسی کردهاند، بازدهی بهتری نسبت به سایرین داشتهاند و اگر معاملهگران از یک تحلیل تکنیکال استفاده کنند که پیش از این تست شده است، قطعا میتوانند بازدهی خوبی را داشته باشند.
شاخص کل از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا شاخص کل میتواند تأثیر زیادی روی سهمهای دیگر بازار داشته باشد و سهامداران باید قبل از اینکه تحلیل سهم انجام دهند، باید شاخص کل را بررسی کنند و باید گفت اگر در روند نزولی باشیم، میتوان از ابزار درآمد ثابت و در روندهای رنج میتوان از نوسانگیریهای چند هفتهای استفاده کرد، اما زمانی که بازار وارد یک روند صعودی پرقدرت شد، اینجا میتوان سهامداری کرد.
سرمایهگذاری فعال یا منفعل؟
هر زمان که بحث در مورد سرمایه گذاری فعال (Active Investing) یا منفعل (Passive Investing) باشد، به سرعت به یک بحث داغ در بین سرمایهگذاران تبدیل میشود زیرا سرمایهگذاران و مدیران مالی تمایل زیادی دارند تا یک استراتژی را نسبت به دیگری ترجیح دهند. در حالی که سرمایهگذاری منفعل از محبوبیت بیشتری در بین سرمایه گذاران برخوردار است، بحثهایی در مورد مزایای سرمایه گذاری فعال نیز وجود دارد. سرمایه گذاری فعال نیاز به یک رویکرد عملی دارد و برای اقدام به چنین روشی معمولاً نیاز به یک مدیر یا به اصطلاح یک شرکت فعال سرمایهگذاری است.
مقالات دیگر بنده را در سایت پرسپت مطالعه بفرمایید.
سرمایه گذاری منفعل شامل خرید و فروش کمتری است و اغلب منجر به خرید صندوق های سرمایه گذارای شاخص یا سایر صندوق های سرمایه گذاری مشترک می شود.
اگرچه هر دو سبک سرمایهگذاری سودمند است، اما سرمایهگذاریهای منفعل بیشتر از سرمایهگذاریهای فعال توانستهاند جریان سرمایهگذاری به دست آوردند.
از نظر تاریخی نیز، سرمایهگذاریهای منفعل درآمد بیشتری نسبت به سرمایه گذاریهای فعال داشتهاند. سرمایهگذاری فعال نسبت به چند سال اخیر به ویژه در زمان آشفتگی بازارها، محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.
در این مقاله قصد دارم تا به شرح این دو مبحث بپردازم و پس از تعاریف این موارد و بررسی معایب و محاسن هر روش به یک جمعبندی برسیم.
سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاری فعال، همانطور که از نام آن پیداست، رویکرد عملی دارد و مستلزم آن است که شخصی در نقش یک مدیر سرمایهگذاری عمل کند. هدف از مدیریت فعال، غلبه بر متوسط بازده بورس و استفاده کامل از نوسانات کوتاه مدت قیمت است بهترین استراتژی سرمایهگذاری شخصی که شامل تجزیه و تحلیل بسیار عمیق تر و تخصصی برای دانستن اینکه چه زمانی باید یک سهام خاص، اوراق قرضه یا هر دارایی خاصی را خرید یا از آن خارج شد. یک مدیر فعال معمولاً بر تیمی از تحلیلگران نظارت میکند که به فاکتورهای کمی و کیفی توجه میکنند، سپس برآیند نتایج تحلیل آنها را در نظر گرفته تا مشخص کند که در کجا و چه زمانی قیمت تغییر میکند.
سرمایه گذاری فعال مستلزم اطمینان به این موضوع است که هرکسی که در حال سرمایه گذاری است دقیقاً از زمان مناسب برای خرید یا فروش اطلاع داشته باشد. مدیریت موفق سرمایه گذاری فعال، مستلزم داشتن یک برآیند مثبت در معاملات است.
سرمایهگذاری منفعل
یک سرمایهگذار منفعل، برای مدت طولانی سرمایهگذاری میکند. سرمایهگذاران منفعل میزان خرید و فروش در سبد سهام خود را محدود میکنند و این روش برای سرمایه گذاری بسیار مقرون به صرفه است. این استراتژی به ذهنیت خرید و فروش نیاز دارد و به معنای مقاومت در برابر وسوسه یا پیش بینی حرکت بعدی بازار است.
مثال اصلی یک رویکرد انفعالی خرید صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت است.وقتی صاحب چندین سهام کوچک باشید، صرفاً با شرکت در مسیر صعودی سود شرکتها در طول زمان و از طریق بازده کلی بازار سهام، بازده خود را بدست می آورید. سرمایه گذاران منفعل موفق چشم خود را به جایزه دوخته و از کوتاه مدت حتی رکودهای شدید چشم پوشی میکنند.
مزایای سرمایه گذاری منفعل
برخی از مزایای اصلی سرمایه گذاری منفعل عبارتند از:
هزینه کم: هیچ مدیری سهام را انتخاب نمیکند، بنابراین نظارت بسیار کم هزینه تر است. وجوه منفعل به سادگی از شاخصی که به عنوان معیار بازدهی خود استفاده میکنند پیروی میکنند.
شفافیت: همیشه مشخص است که چه داراییهایی در یک صندوق سرمایهگذاری وجود دارد.
کارآیی مالیاتی: استراتژی خرید و نگهداری آنها معمولاً منجر به مالیات بر عایدی سرمایه عظیم در سال نمی شود.
معایب سرمایه گذاری منفعل
طرفداران سرمایه گذاری فعال میگویند که استراتژیهای منفعل این نقاط ضعف را دارند:
محدودیت بیش از حد: وجوه منفعل محدود به یک سهم یا صندوق خاص بهترین استراتژی سرمایهگذاری شخصی یا مجموعه سرمایهگذاری از پیش تعیین شده با واریانس کم یا بدون محدودیت هستند. بنابراین، سرمایهگذاران بدون توجه به آنچه در بازار اتفاق میافتد، در آن منابع قفل میشوند.
بازده اندک: طبق تعریف، وجوه منفعل حتی در زمان آشفتگی بازار معمولا آن را شکست نخواهند داد یعنی قدرتی در شکل گیری روند ندارند، زیرا داراییهای اصلی آنها برای ردیابی بازار قفل شده است. گاهی اوقات، یک صندوق انفعالی ممکن است اندکی بازار را به سمتی سوق دهد، اما هرگز سود زیادی را برای مدیران فعال ایجاد نمیکند مگر اینکه بازار خود رونق بگیرد. از طرف دیگر، مدیران فعال میتوانند پاداشهای بزرگتری به ارمغان بیاورند اگرچه این پاداشها با خطر بیشتری نیز همراه هستند.
مزایای سرمایهگذاری فعال
مزایای سرمایه گذاری فعال عبارتند از:
انعطاف پذیری: مدیران فعال نیازی به دنبال کردن شاخص خاصی ندارند. آنها میتوانند سهام "ارزنده" را که اعتقاد دارند پیدا کرده اند، خریداری کنند.
مدیریت بهتر: مدیران فعال همچنین میتوانند پوزیشنهای خود را با استفاده از تکنیکهای مختلف از جمله فروش کوتاه یا گزینههای معامله رد کنند و در صورت بزرگ شدن ریسکها قادر به خروج از سهام یا بخشهای خاص هستند. مدیران منفعل بدون توجه به عملکرد خود با سهام شاخصی که در آن قرار دارند گیر کرده اند.
معایب سرمایه گذاری فعال
اما استراتژی های فعال این نقایص را دارند:
بسیار گران قیمت: هزینهها بیشتر است زیرا خرید و فروش فعال باعث ایجاد هزینههای معامله میشود، که تمام این هزینهها در طول چندین دهه سرمایه گذاری میتواند سود را از بین ببرد.
ریسک فعال: مدیران فعال در خرید هرگونه سرمایهگذاری که فکر میکنند بازده بالایی داشته باشد آزاد هستند، این امر درصورتی که بسیار پر بازده است اما در هنگام اشتباه نیز وحشتناک است.
جمع بندی
- کدام یک از این استراتژیها بازده بیشتری برای سرمایه گذاران دارد؟
- آیا تواناییهای یک مدیر صندوق حرفهای، یک صندوق شاخص را موفق میکند؟
اگر به نتایج عملکرد هر یک از این استراتژیها نگاه کنیم، سرمایه گذاری منفعل برای اکثر سرمایهگذاران بهترین نتیجه را دارد. پس از مطالعه بازدهی مدیران و صندوقهای سرمایهگذاری (طی دهها سال) نتایج ناامیدکننده ای را برای مدیران فعال نشان میدهد. فقط درصد کمی از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک با مدیریت فعال بهتر از صندوق های منفعل عمل میکنند.
همه این شواهد نشان میدهد سرمایهگذاری منفعلانه بر سرمایهگذاری فعال غلبه دارد، ممکن است چیز بسیار پیچیده تری را بیش از حد ساده کند، زیرا استراتژیهای فعال و منفعل فقط دو روی یک سکه هستند. هر دو به یک دلیل وجود دارد و بسیاری جوانب مثبت این استراتژیها را با هم ترکیب می کنند.
یک مثال عالی صنعت صندوقهای تامین مالی است. مدیران صندوقهای تامین مالی به دلیل حساسیت شدید نسبت به کوچکترین تغییر در قیمت دارایی شناخته میشوند. به طور معمول صندوقهای تامین مالی از سرمایهگذاریهای جریان اصلی اجتناب میکنند، با این حال همین مدیران صندوقهای تامین مالی در واقع در سال 2017 حدود 50 میلیارد دلار در صندوقهای شاخص سرمایهگذاری کردند (طبق تحقیقات شرکت Symmetric). ده سال پیش، صندوقهای تامین مالی فقط 12 میلیارد دلار صندوق منفعل در اختیار داشتند. واضح است که دلایل خوبی وجود دارد که چرا حتی ریسک پذیرترین مدیران دارایی فعال نیز ترجیح میدهند از سرمایه گذاریهای منفعل استفاده کنند.
با این حال، گزارشها حاکی از آن است که در خلال آشوبهای بازار به عنوان مثال مانند پایان سال 2019، صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) که به طور فعال مدیریت میشوند، عملکرد خوبی داشته اند. در حالی که وجوه منفعل هنوز به طور کلی بر بازار تسلط دارند، به دلیل کارمزد پایین، سرمایه گذاران نشان میدهند که مایلند در ازای تخصص یک مدیر فعال، هزینههای بالاتر را تحمل کنند تا در میان تمام نوسانات قیمت بازار، آنها را راهنمایی کند.
مثالهایی از سرمایه گذاران فعال و منفعل
بسیاری از مشاوران سرمایهگذاری معتقدند که بهترین استراتژی سرمایهگذاری ترکیبی از سبکهای فعال و منفعل است. به عنوان مثال، دن جانسون تنها مشاور هزینه در اوهایو است که میگوید مشتریان من تمایل دارند از تغییرات شدید قیمت سهام دوری کنند و به نظر میرسد که آنها برای صندوق های با درآمد ثابت مناسب هستند.
او نیز از سرمایهگذاری منفعل طرفداری میکند و توضیح می دهد، "مدیریت منفعل در مقابل فعال نیازی به انتخاب مشاور سرمایهگذاری ندارد. ترکیب این دو میتواند سبد سهام را بیشتر متنوع کند و در واقع به مدیریت ریسک کلی کمک کند."
او برای مشتریانی که موجودی نقد زیادی دارند، میگوید؛ درست پس از عقب نشینی بازار، به دنبال فرصتهایی برای سرمایهگذاری در ETF است. برای مشتریان بازنشسته که بیشتر به درآمد توجه دارند، او ممکن است فعالانه سهام خاصی را برای رشد سود سهام انتخاب کند و در عین حال ذهنیت خرید و نگهداری را حفظ کند. سود سهام پرداختی نقدی شرکتها برای سرمایهگذاران به عنوان پاداش مالکیت سهام است.
اندرو نیگرلی، مشاور و مدیر مالی در بوستون، نیز موافق رفار منفعلانه است. او رویکردی مبتنی بر اهداف را در برنامهریزی مالی اتخاذ میکند. او عمدتاً به جای انتخاب سهام منفرد به استراتژیهای بلندمدت نمایهسازی سرمایهگذاری منفعل متکی است و به شدت از سرمایهگذاری منفعل حمایت میکند، با این حال او همچنین معتقد است که تنها بازدهها مهم نیستند، بلکه بازدههای تنظیم شده توسط ریسک نیز مهم هستند. بازده تعدیل شده توسط ریسک نشان دهنده سود حاصل از سرمایهگذاری است در حالی که سطح ریسکی را که برای دستیابی به آن بازپرداخت در نظر گرفته شده است در نظر می گیرد.
"کنترل مقدار پولی که به بخشهای خاص یا حتی شرکتهای خاص می رود در صورت تغییر سریع شرایط میتواند از مشتری در برابر ریسکها محافظت کند." برای بیشتر افراد، زمان و مکانی برای سرمایهگذاری فعال و منفعل در طول عمر پس انداز برای نقاط عطف اصلی مانند بازنشستگی وجود دارد.
چگونه بهترین هودل باشیم؛ استراتژی برای کسب سود در بلند مدت
در این مطلب قصد داریم در مورد استراتژی هودل کردن یا نگهداری ارزهای رمزنگاری و نحوه کسب سود از این استراتژی بحث کنیم. با توجه به نوسانات قیمت در بازار ارزهای رمزنگاری، شاید بهترین کار در حال حاضر هودل کردن داراییهای رمزپایه برای بلندمدت باشد.
چرا هودل کردن یا نگهداری ارزهای رمزنگاری بهترین استراتژی است؟
بازار ارزهای رمزنگاری روزانه نوسانات شدیدی دارند و بدون اغراق تصمیمگیری برای خرید و فروش ارزها براساس پیشبینی تغییرات قیمت در آینده، کار زیاد عاقلانهای نیست.
در واقع، همین امر در مورد داراییهای دیگر مانند سهام صدق میکند. تحقیقات اخیر بررسی کردند که چه اتفاقی میافتاد اگر شخصی در سال 2006 در شاخص S&P 500 ده هزار دلار سرمایهگذاری میکرد. این تحقیقات همچنین چندین سناریوی مختلف را مورد بررسی قرار دادند.
در صورت حفظ این سرمایهگذاری تا 31 سپتامبر 2020، ارزش آن به 41100 دلار میرسید. از دست دادن 10 روز از بهترین روزهای بازار میتوانست ارزش 18829 دلاری را برای بهترین استراتژی سرمایهگذاری شخصی این سرمایهگذاری به همراه داشته باشد که 22270 دلار کمتر از 31 سپتامبر بود.
به طور مشابه، ورود و خروج سریع از بازار ارزهای رمزنگاری نیز ریسک از دست دادن بهترین روزهای بازار را در پی دارد. همه شاهد بودهایم که چگونه بیتکوین و اتریوم موفق شدهاند جهشهای چشمگیری را در عرض چند ساعت به ثبت برسانند. هجوم برای فروش به خاطر ترس، میتواند ریسک بسیار زیادی برای یک پرتفوی به همراه داشته باشد.
یافتن پروژههایی که واقعا به آنها اعتقاد دارید و مقاومت در برابر ترس از دست دادن (فومو) یکی از استراتژیهایی است که خود را بارها و بارها ثابت کرده است.
چرا نگهداری داراییها در کیف پول یا صرافی گزینه مطلوبی نیست؟
اگرچه نگهداری ارزها بهترین استراتژی است، روشهای اشتباهی در بکارگیری این استراتژی وجود دارند. جزم کردن عزم برای هودلینگ داراییهای رمزنگاری و دست نخورده نگه داشتن آنها کار آسانی نیست. سرمایهگذاران فاقد نظم و انضباط با شروع کاهش قیمتها دچار دل نگرانی میشوند و این امر آنها را وادار میکند تا به طور نسنجیده و احساسی عمل کنند.
هودل کردن از لحاظ احساسی دشوار است و به صبر و چشمانداز طولانیمدت نیاز دارد. همچنین توجه به خطرات احتمالی استفاده از کیفپولهای صرافی بسیار مهم است. ما شاهد بروز برخی حوادث بودهایم که در آنها، سرمایهگذاران وجوهی را که در پلتفرمهای معاملاتی ذخیره کرده بودند، از دست دادهاند. برای مثال، صرافی متگوکس (Mt. Gox) در فوریه سال 2014 معاملات در پلتفرم خود را به حالت تعلیق درآورد و اعلام ورشکستگی کرد. اکنون بعد از گذشت هفت سال، کاربران آن هنوز منتظر دریافت وجوه خود هستند.
گذشته از نگرانیهای امنیتی، برخی فکر میکنند که نگهداری ارزهای رمزنگاری در حساب به این معناست که آنها رشد نمیکنند، به همین دلیل برای معامله کردن آنها وسوسه میشوند. سرمایهگذار باید به این باور برسد که با نگه داشتن یا هودل کردن میتواند سود خوبی کسب کند.
روشهای جایگزین چه هستند؟
برنامههای استیکینگ به روشی رایج برای کاستن اثرات منفی هودلینگ تبدیل شدهاند. این یک روش سرمایهگذاری در بخش دیفای است که به حل برخی از مشکلات مربوط به هودِلینگ کمک میکند.
با استیکینگ، توکنها و داراییهای رمزنگاری دور از دسترس سرمایهگذار قرار میگیرند و همین ریسک فروش به خاطر ترس را از بین میبرد. این داراییها همچنین در کیفپول صرافی ذخیره نمیشوند و در نتیجه قابل هک نیستند. با این حال، سرمایهگذار باید قبل از استیکینگ، اعتبار پلتفرم مربوطه را ارزیابی کند تا مطمئن شود که اقدامات امنیتی آن بی عیب و نقص هستند. پلتفرمهای متمرکز میتوانند ایمنی بیشتری ارائه دهند.
با این وجود، داراییهای استیکینگ شده نیز میتوانند برای سرمایهگذار سود به همراه داشته باشند؛ به این معنی که به مرور زمان بر ارزش آنها افزوده میشود.
یک سرمایهگذار در پلتفرم استیکینگ به دنبال چه چیزی باید باشد؟
اول این که سرمایهگذار باید بداند آیا یک پلتفرم از استیکینگ توکن یا ارز مورد نظر وی پشتیبانی میکند یا خیر. اکثر پلتفرمها گزینههای بسیار کمی برای استیکینگ ارائه میدهند، اما تعداد کمی از آنها بخش زیادی از داراییها را پشتیبانی میکنند. این به سرمایهگذار امکان میدهد تا داراییهای خود را در یک مکان نگهداری کند.
در مرحله بعد، سرمایه گذار باید میزان غیرمتمرکز بودن یک پلتفرم استیکینگ و قابل اعتماد بودن آن را بررسی کند. سرمایه گذار باید بداند که کدام پروژه ها برای برنامه های استیکینگ فهرست شده اند و بررسی کند که آیا حداقل بهترین استراتژی سرمایهگذاری شخصی درصد بازدهی سالانه (APY) برای توکن مورد نظر تضمین شده است یا خیر. برخی پروژهها بازدهی بالایی را تبلیغ میکنند که هرگز عملی نمیشود، بنابراین سرمایهگذار نباید در آنها استیکینگ انجام دهد.
سرمایهگذار همچنین باید بررسی کند آیا پلتفرم مزایای اضافی ارائه میکند یا نه. برخی از پلتفرمها ایردراپ دارند، در حالی که برخی دیگر گزینههای متنوعی ارائه میدهند که حداکثر سود را برای سرمایهگذار به ارمغان میآورند.
با این حال، برای رسیدن به حداکثر سود باید به دنبال ارزهایی با قابلیت رشد در بلندمدت و همچنین یک پلتفرم قابل اعتماد بود. قفل کردن توکنها میتواند برخی از فشارهای روانی مرتبط با هودلینگ را از بین ببرد و در ضمن، منجر به افزایش تدریجی ارزش داراییهای سرمایهگذار شود. با توجه به بلاتکلیفی و عدم اطمینان در بازار ارز رمزنگاری، استیکینگ میتواند موجب آرامش خاطر هودلرها شود.
دیدگاه شما