نمودار تعدیل شده با تعدیل نشده چه تفاوتی دارد؟
در صورتی که مقالههای قبلتر در خصوص تحلیل تکنیکال را خوانده باشید، متوجه شدهاید که تحلیل تکنیکال برای روانشناسی رفتار نمودار سهم در آینده و تشخیص نقاط حمایت و مقاومت یا به نوعی سیگنال خریدوفروش، از اهمیت بالایی برخوردارند. در همین راستا قصد داریم در این مقاله به یک مفهوم مهم در حوزه تحلیل تکنیکال یعنی نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده بپردازیم. در ادامه به تفاوتهای این دو نمودار در تحلیل تکنیکال هم خواهیم پرداخت. برای آشنایی بیشتر با نمودارهای تعدیل شده و نشده در ابزار بورس با این مقاله با ما همراه باشید.
تفاوت بین نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده چیست؟
در ابتدا باید توجه داشته باشید که در تحلیل تکنیکال ما دو نوع نمودار قیمتی داریم، یکی نمودار تعدیل شده و دیگری نمودار تعدیل نشده است. برای شناخت نمدارها تعدیل شده باید بدایند زمانی که در نمودار یک سهم علاوه بر جزئیات تکنیکالی، از عوامل تحلیل بنیادی هم استفاده شود، به آن نمودار، نمودار تعدیل شده گفته میشود. این عوامل بنیادی میتواند مانند افزایش سرمایه، تقسیم سود نقدی و … باشد. بر خلاف این تعریف اگر نمودار سهم فقط از عوامل تکنیکالی مدنظر باشد، و جزئیاتی از حوزه بنیادی در نمودار وجود نداشته باشد این نمودار، نمودار تعدیل نشده است.
با توجه به این تعاریف حتماً این سؤال در ذهن شما ایجاد خواهد شد که در این میان کدام یک از این نمودارها به منظور تحلیل و بررسی بهتر هستند و چه تفاوتهایی با هم دارند؟ از هر کدام از این نمودارهای باید در کجا استفاده کنیم؟ برای پاسخ به این سؤالات به بخشهای بعدی توجه نمایید.
همانطور که حدس میزنید نمودارهای تکنیکالی به خودی خود از نوع تعدیل شده هستند که همین امر موجب میشود اطلاعات شفاف و دقیقتری در اختیار تحلیلگر قرار بگیرد. یکی از اصول تحلیل تکنیکال به این امر اشاره دارد که تمامی نوسانات قیمتی اعم از تقسیم سود و سایر عوامل به نوعی در قیمت تعدیل شده سهمها وجود دارند که برای آشنایی با اصطلاحات بورسی در بخشهای بعدی به آنها میپردازیم.
سود نقدی چیست؟
شرکتها در پایان سال مالی خود جلسهای تحت عنوان مجامع برگزار میکنند که در این جلسه مدیران ارشد شرکت حضور دارند که در صورت تمایل سهامداران هم اجازه شرکت دارند. در خلال این جلسه سود سالیانهای که توسط شرکت در این یک سال کسب شده مورد محاسبه قرار گرفته و بخش اندکی از این سود به سهامداران تخصیص داده خواهد شد. در این فرآیند باید در نظر داشته باشید که با تقسیم سود بین سهامداران ارزش قیمت هر سهم در بازار نیز به اندازه سودی که تقسیم شده، کاهش خواهد یافت.
افزایش سرمایه چیست؟
در اکثر مواقع شرکتها نیاز دارند نقدینگی جدیدی را تأمین کرده تا وضعیت سودآوری خود را بهبود بخشند. در این میان افزایش سرمایه یکی از راههای مناسب بهمنظور تأمین منابع مالی برای شرکتها است. مقوله افزایش سرمایه در هر شرکت، با توجه به ساختار و پیچیدگیهای آن شرکت میتواند از انواع متفاوتی اجرا شود که در ادامه مقاله به آنها میپردازیم. در نظر داشته باشید که افزایش سرمایه در شرکتهای سهامی به معنی افزایش اسمی میزان سرمایه ثبتشده شرکت است. به عبارت سادهتر، افزایش سرمایه به معنی افزایش تعداد سهام منتشرشده توسط شرکتهای در سهام است. در حال حاضر شرکتها از روشهای زیر میتوانند برای افزایش سرمایه اقدام کنند:
- افزایش سرمایه از آورده نقدی و مطالبات حال شده
- افزایش سرمایه از محل سود انباشته یا اندوخته
- افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی داراییهای شرکت
- افزایش سرمایه از محل صرف سهام یا سلب حق تقدم
باید به این نکته توجه داشته باشید که بعد از فرآیند افزایش سرمایه به همان میزانی که افزایش سرمایه شکل گرفته به همان اندازه از ارزش قیمتی سهام کاسته خواهد شد و در عوض تعداد دارایی سهام سهامداران نیز بیشتر میشود. همین پروسه نقش خود را در نمودارهای تعدیل شده نمایش خواهد داد.
شکاف قیمت چیست؟
در صورتی که در برخی از نمودارهای سهمها مشاهده کرده باشید متوجه یک شکاف یا گپ قیمتی در نمودار میشوید که به آن شکاف قیمت نیز گفته میشود. در این گپ هیچ معاملهای انجام نشده است و به دلایل مختلف ممکن است این شکاف در نمودار بوجود بیاید. در این راستا ما انواع شکاف قیمتی داریم که در این بخش به آن اشاره خواهیم کرد:
شکاف قیمت بدلیل افزایش سرمایه در سهم
شکاف قیمت به دلیل متوقف بودن طولانی وضعیت نماد
شکاف قیمت به دلیل تقسیم سود نقدی شرکت
نمودار تعدیل شده بهتر است یا نمودار تعدیل نشده؟
برای فهمیدن اینکه نمودار تعدیل شده یا نشده کدام بهتر است در ادامه با ما همراه باشید. همانطور که مشخص است تفاوتهای زیادی بین این دو نمودار وجود دارد و در صورت تحلیل بر روی آنها نتیجههای متفاوتی کسب خواهد شد. برای شروع پیشنهاد میکنیم که در گام اول یکی از این نمودارها را برای تحلیل انتخاب کنید. افرادی که از نمودارهای تعدیل نشده استفاده میکنند معتقدند که هر بار قیمت بعد از شکاف ایجاد شده به سمت سقف قیمتی قبلی حرکت کرده و سقف جدیدی را ایجاد میکند. در نمودار زیر مشاهده میکنید که در هر مرحلهای که شکاف قیمتی به وجود آمده است، سهم شکاف قیمتی بوجود آمده را پر خواهد کرد. زمانی که در این فرآیند سقفهای قیمتی سهام نیز شکسته شوند شاهد رشد سهم در آینده خواهیم بود.
همانطور که از نمودار بالا مشخص است، شکافهای متعددی بوجود آمده که بعد از شکافهای ایجاد شده به دلیل افزایش سرمایه، قیمتها حالت رشد به خود گرفته و گپ بوجود آمده را به اصطلاح پر کردهاند. در این نمودار مشاهده میکنید که نقاط ورود و خروج به سهم با استفاده از تحلیل تکنیکال به راحتی قابل پیشبینی بوده و شما به عنوان یک سرمایهگذار قادر هستید با استفاده از این ابزار تصمیمت مناسبتری برای سرمایهگذاری در بازار بورس اتخاذ کنید.
در این راستا افرادی که طرفدار نمودار تعدیل شده هستند با توجه به اصول تکنیکال که شاره دارد: همه چیز در قیمت سهم نهفته است و بر اساس روند حرکت میکند. بر اساس همین اصل عقیده دارند که شکافهایی که به دلیل عرضه و تقاضا در بازار روی نمودار شکل نگرفتهاند، نباید در نمودار سهم جایگاهی داشته باشند.
برای سرمایهگذاری مناسبتر از چه ابزارهایی استفاده کنیم؟
همانطور که تا این بخش از مقاله اشاره کردیم، تحلیل تکنیکال یکی از قدرتمندترین ابزارهای موجود در معرفی نمودارهای تحلیل روند بازار بورس است که تحلیلگران با استفاده از آن و تکنیکهای موجود در این زمینه دست به پیشبینیهای مهمی در ارتباط با آیند نمودار سهم میزنند. در همین راستا خود تحلیل تکنیکال از ابزارها و عوامل بسیاری تشکیل شده که هر کدام از آنها به عنوان یک مسیر مناسب برای تحلیل سهم به شما میآید.
در این میان بهتر است که از تحلیل بنیادی هم غافل نشوید، بسیاری از فعالین بازار بورس علاوه بر تحلیل تکنیکال از نکات مهم در تحلیل بنیادی سهم هم استفاده میکنند و همین امر به تصمیمات و پیشبینیهای آنها قوت بیشتری میدهد. طی تجربه پیشنهاد میکنیم برای تحلیل در حوزه تکنیکال از نمودارهای تعدیل شده استفاده نمایید تا اطلاعات به شکل دقیقتری در اختیار شما گذاشته شود و با این امر میتوانید به نتایج مطمئنتری دست پیدا کنید.
سخن آخر
در این مقاله سعی کردیم به تعریف نمودارهای تعدیل شده و تعدیل نشده سهم در حوزه تحلیل تکنیکال بپردازیم و در بخشهای بعدی به تفاوت آنها و عقیدههای رایج طرفداران این نمودارها پرداختیم. نمودارهای تعدیل شده مشکل یا مسئلهای در روند استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند خطوط روندی, چنگال اندورز, سیستم تحلیل امواج الیوت, سیستم ایچموکو, اندیکاتورها و اسیلاتورها ایجاد نمیکند. پس با این تفاسیر بهتر است که در تحلیلهایی که انجام میدهید از نمودارهای تعدیل شده استفاده کنید و از مودارهای تعدیل نشده برای بررسی سقفهای تاریخی و حساسیتهای قیمت در طول زمان استفاده نماییم.
رسم نمودار شمعی در اکسل
نمودار شمعی در اکسل به منظور نمایش روند تغییرات قیمت یک سهم در روزهای متفاوت در بورس استفاده می شود.
در معاملات روزانه یک سهم پنج مقدار زیر بسیار مهم است و باید این ویژگیها در نمودار نمایش داده شود:
حجم معامله: این پارامتر مشخص میکند در آن روز چند سهم معاملهشده است.
قیمت باز شدن سهم: این پارامتر بیانگر قیمت سهم در زمان ابتدایی بازار در آن روز است.
بیشترین قیمت سهم: این پارامتر بیانگر بیشترین قیمتی است که آن سهم در آن روز معاملهشده است.
کمترین قیمت سهم: این پارامتر بیانگر کمترین قیمتی است که آن سهم در آن روز معاملهشده است.
قیمت بسته شدن: این پارامتر بیانگر قیمت سهام در زمان انتهایی بازار میباشد.
که بهمنظور نمایش همزمان این اطلاعات، دو نوع نمودار شمعی و میلهای در بازار بورس رایج است.
فرایند رسم نمودار شمعی
به منظور رسم نمودار شمعی باد مراحل ذیل را انجام داد.
- ابتدا باید لیست تاریخهای مد نظر را در یک ستون ثبت نمود.
- به دنبال آن اطلاعات حجم مبادله شده، قیمت بازشده، بیشترین قیمت در روز، کمترین قیمت در روز و قیمت بستهشده سهم در هر تاریخ را مقابل آن وارد نمود.
- محدوده داده ها را انتخاب نموده.
- از تب Insert قسمت نمودارها بر روی نمودار Insert Water Fall or Stock Chart کلیک کرده و از بین حالات نمودار شمعی را انتخاب نموده.
با انجام مراحل فوق، نمودار شمعی داده ها به صورت ذیل نمایش داده خواهد شد.
تحلیل نمودار شمعی
همانطور که مشاهده میشود نمودار شامل دو بخش و دو محور عمودی میباشد، بخش اول نمودار که شامل ستونهای آبیرنگ است و بر مبنای محور سمت چپ نمایش داده میشود، مشخصکننده حجم معامله میباشد و بخش دوم نمودار که شامل باکسهای سفید یا سیاهرنگ (که به آنها شمع گفته میشود) در میانه نمودار هستند و بر مبنای محور عمودی سمت راست نمایش داده میشود، بیانگر اطلاعات قیمتی سهام در روزهای مختلف میباشند و محور افقی در این نمودار نشاندهنده تاریخ است.
در این نمودار رنگ شمعها دارای اهمیت میباشد بهگونهای که شمع سفیدرنگ بازار صعودی و شمع سیاهرنگ بازار نزولی را نمایش میدهد و هر شمع چهار ویژگی قیمتی در آن روز را بهصورت ذیل نمایش میدهند.
معرفی قوی ترین الگوهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال
روش های مختلفی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی با استفاده از تحلیل های تکنیکال وجود دارد. برخی از معامله گران از شاخص ها و نوسان سنج ها استفاده می کنند. برخی دیگر تجزیه و تحلیل های خود را صرفا بر اساس روند و فعالیت قیمت انجام می دهند.
نمودارهای شمعی نمای کلی معرفی نمودارهای تحلیل روند از قیمت را با گذشت زمان نشان می دهند. با مطالعه عملکرد قیمت در گذشته، الگوهای تکراری ممکن است دوباره رخ دهد. الگوهای نمودارهای شمعی می تواند موارد مهم و مفیدی را در مورد دارایی مورد نظر به شما نشان دهد. بسیاری از معامله گران از این الگوها در بازارهای مهمی مثل فارکس، سهام و ارزهای رمزنگاری استفاده می کنند.
برخی از متداول ترین این الگوها در مجموع به عنوان الگوهای کلاسیک شناخته می شوند. این الگوها جزو شناخته شده ترین و پرکاربردترین الگوها هستند و معامله گران آنها را جزو شاخص های معاملاتی معتبر می دانند. از آنجا که این الگوهای فنی بر اساس فرمول علمی یا قانون معاملاتی خاصی نیستند، اثر بخشی آنها بستگی به تعداد کاربرانی دارد که در بازار از آنها استفاده می کنند.
پرچم ها
پرچم، منطقه اصلاحی است که خلاف جهت روند بلند مدت است و پس از یک حرکت شدید قیمتی قوی رخ می دهد. شکل این الگوها مانند قرار داشتن یک پرچم در میل پرچم است. میله جایی است که حرکت اصلی انجام شده تا به پرچم ضربه بزند(حرکت ضربه) و پرچم منطقه اصلاح قیمتی است. این الگوها از نوع الگوهای ادامه دهنده روند هستند.
از الگوهای پرچم برای شناسایی پتانسیل ادامه روند استفاده می شود. حجم همراه الگو نیز مهم است. در حالت ایده آل حرکت ضربه باید در حجم بالا رخ دهد و مرحله اصلاحی(پرچم) باید حجم کمتری داشته باشد.
پرچم صعودی(bull flag)
پرچم صعودی، همانطور که از نام آن پیداست، در روندهای صعودی رخ می دهد. به دنبال یک حرکت تند صعودی به سمت بالا و پس از کمی اصلاح، این روند صعودی ادامه می یابد.
پرچم نزولی(bear flag)
پرچم نزولی نیز در روندهای نزولی مشاهده می شود و به دنبال یک روند نزولی قوی و پس از اصلاح موقت، حرکت نزولی ادامه پیدا می کند.
الگوی سه گوش(Pennants)
این الگوها اساسا نوعی الگوی پرچم هستند و به آنها الگوی پرچم سه گوش نیز گفته می شود. در این الگو در منطقه اصلاحی، خطوط روند همگرا بوده و شبیه یک مثلث است. ساختار این الگو خنثی است و تفسیر آن بسیار بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی).
الگوهای مثلثی(Triangles)
الگوی مثلثی به شکلی است که خطوط روند قیمتی به شکل همگرا رسم می شوند و دامنه نوسانات کاهش می یابد. اگر چه در خود این الگو نوسانات کاهش یافته، اما نشان دهنده احتمال یک روند معکوس یا ادامه داشتن روند قبلی است.
مثلث صعودی(Ascending triangle)
مثلث صعودی زمانی شکل می گیرد که یک منطقه مقاومت افقی به وجود آید و روند افزایشی با تشکیل سطح کف افزایشی، ایجاد می شود. در واقع هر بار که قیمت در عبور از سطح مقاومت افقی شکست می خورد، افت قیمت کمتر خواهد بود و موج خرید هر بار سطح کف را افزایش می دهد. از آنجا که تنش در سطح مقاومت ایجاد شده، اگر قیمت در نهایت این سطح را بشکند، تمایل به افزایش قیمت سریع و با حجم بالا وجود خواهد داشت. به این ترتیب مثلث صعودی نشان دهنده وقوع یک روند افزایشی است.
مثلث نزولی(Descending triangle)
این الگو معکوس مثلث نزولی است. یعنی وقتی یک سطح حمایت افقی تشکیل شده و هر بار که قیمت موفق به عبور از این سطح نمی شود، در سطوح پایین تری اصلاح شود. مانند قبل، در صورت شکست این سطح حمایت، قیمت با قدرت و حجم بالا، کاهش خواهد یافت. بنابراین یک روند نزولی قوی را نشان می دهد.
مثلث متقارن(Symmetrical triangle)
این الگو زمانی تشکیل می شود که خطوط روند، سطوح مقاومت در حال کاهش و سطوح حمایت در حال افزایش را که تقریبا با یک شیب برابر با هم رخ می دهند را نشان دهد. مثلث متقارن نه یک الگوی صعودی را نشان می دهد، نه یک الگوی نزولی. در واقع تفسیر آن بستگی به بستر الگو دارد(یعنی روند قبلی). به خودی خود این الگو یک الگوی خنثی محسوب می شود و فقط یک دوره اصلاح را نشان می دهد.
الگوهای گُوِه ای(Wedges)
این الگوها مانند الگوهای مثلثی از تشکیل خطوط روند همگرا، شکل می گیرند و نشان دهنده کاهش نوسانات هستند. خطوط روند در این الگو نشان می دهند سطوح کف و سقف با سرعتی متفاوت افزایش یا کاهش می یابند.
این شکل ممکن است نشان دهنده احتمال قریب الوقوع بودن روند معکوس باشد، زیرا روند فعلی در حال تضعیف است. الگوی گوه ممکن است با کاهش حجم همراه باشد. همچنین نشان می دهد که روند ممکن است نیروی خود را از دست بدهد.
گُوِه افزایشی(Rising wedge)
گوه افزایشی یک الگوی معکوس نزولی است. این الگو نشان می دهد که پس از افزایش قیمت، روند صعودی ضعیف و ضعیف تر می شود و ممکن است خط روند سرانجام به شکل نزولی بشکند.
گوه نزولی(Falling wedge)
این الگو معکوس گوه صعودی است. این الگو نشان می دهد که علیرغم افت قیمت، فشار فروش در معرفی نمودارهای تحلیل روند حال کاهش است و خطوط روند، کم شدن نوسانات را نشان می دهند. گوه نزولی اغلب به یک حرکت صعودی منجر می شود.
الگوی سقف و کف دو قلو(Double top and double bottom)
الگوهای سقف و کف دوقلو الگوهایی هستند که حرکت و روند بازار را به شکل حروف “M” یا “W” نشان می دهند. شایان ذکر است که حتی در صورتی که شکل روند قیمتی دقیقا به همین صورت نباشد، باز هم این الگوها معتبر هستند.
به طور معمول دو نقطه بالا یا پایین باید با حجم بیشتری نسبت به سایر نقاط الگو همراه باشند. به طور کلی این الگو، یک الگوی معکوس است(نشان دهنده معکوس شدن روند).
سقف دو قلو(Double top)
الگوی سقف دوقلو، الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که در آن قیمت دو بار به بالاترین سطح می رسد که در تلاش دوم خود برای عبور از این سطح مقاومت شکست می خورد. در عین حال برگشت قیمت از این سطح مقاومت باید در حد متوسط باشد. این الگو زمانی تایید می شود که کاهش قیمت، بیشتر از پایین ترین قیمت بین دو سطح سقف باشد.
کف دو قلو(double bottom)
الگوی کف دوقلو یک الگوی نشان دهنده معکوس شدن روند به صعودی است. در این الگو قیمت دوبار به سطح پایین و کف می رسد و در نهایت دوباره به سمت بالا افزایش می یابد. مشابه الگوی سقف دوقلو، در الگوی کف دوقلو نیز بازگشت قیمت اول، باید در بین دو سطح کف قرار گیرد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که افزایش قیمت بالاتر از سطح بالایی بین دو نقطه کف باشد.
الگوهای سر و شانه(Head and shoulders)
یک الگوی برگشتی محسوب می شود. الگوی سر و شانه نشان دهنده معکوس شدن روند به صورت نزولی است که از یک مبنا(خط گردن) و سه قله تشکیل شده است. دو قله جانبی باید در سطح قیمتی تقریبا یکسانی باشند. قله میانی باید بالاتر از دو قله دیگر باشد. این الگو پس از معرفی نمودارهای تحلیل روند عبور قیمت و کاهش به زیر خط گردن(سطح حمایت) تایید می شود.
الگوی سر و شانه معکوس(Inverse head and shoulders)
همانطور که از نام آن پیداست، این الگو معکوس الگوی قبلی است. بنابراین نشان دهنده معکوس شدن روند و افزایشی شدن آن است. در این الگو، سر و شانه معکوس تشکیل می شود. قیمت کاهش یافته و به سطح حمایت می رسد و تقریبا در همان سطح حمایت نوسان دارد. این الگو نیز زمانی تایید می شود که روند، سطح مقاومت در خط گردن را شکسته و به بالاتر صعود کند.
نتیجه معرفی نمودارهای تحلیل روند گیری
الگوهای کلاسیک از معروف ترین الگوهای مربوط به نمودارهای قیمتی در تحلیل های تکنیکال هستند. با این حال مانند هر روش تحلیل تکنیکال دیگری نباید به تنهایی استفاده شوند. آنچه در شرایط خاصی از بازار مناسب است ممکن است در شرایط دیگر کار نکند. بنابراین بهتر است همیشه به دنبال دریافت سیگنال تایید باشید. با این حال ریسک مدیریت شده ممکن است مناسب باشد.
آموزش تحلیل تکنیکال – قسمت سوم
در ادامه ی آموزش تحلیل تکنیکال بعد از آشنایی با نمودارها، باید با دو مفهوم دیگر آشنا شوید. «حجم معاملات» و «روند» این دو مفهوم مهم هستند.
حجم معاملات
در نمودارهای قیمتی ارزهای دیجیتال بخشی وجود دارد که مربوز به حجم معاملات است. در سایت coinmarketcap این نمودار خود فعال است. در سایت تریدینگ وبو نیاز است تا این بخش فعال گردد.
حجم معاملات (که در نمودار بالا با میله های توسی رنگ نشان داده شده است)، میزان ارز معامله شده دربازه ی زمانی مشخص است. هرچه این میزان بیشتر باشد، طول نمودار بلندتر است. اطلاع از حجم معاملات می تواند برای یک تحلیلگر بسیار مهم باشد. چرا که اساسا قیمت گذاری ارزهای دیجیتال بر اساس عرضه و تقاضا و به تبع حجم معاملات است.
جدای از حجم معاملات، روند نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. بررسی روندهای ارزهای دیجیتال به تحلیلگر کمک زیادی می کند تا بتواند از آینده ی بازار آگاه شود. گاهی روند به شکل زیر است:
این روندها به شکل مشخصی رو به بالا و یا رو به پایین هستند. اما گاهی در بعضی روندها مثل نمودار اول، مشخص شدن شکل روند کار سخت تری است.
باید توجه کنید که بررسی روند صعودی یا نزولی در یک بازه زمانی مشخص معنا دار است. ممکن است در مقیاس زمانی مثلا یک هفته ای روند یک ارز رو به بالا باشد. اما در بازه ی بزرگ تر این روند رو به پایین باشد.
برای درست متوجه شدن روند، ساده ترین کار رسم یک خط از نقطه ی آغازین بازه به نقطه ی پایانی است. شکل به دست آمده سه حالت خواهد داشت.
یک- روند صعودی است. یعنی شیب خط مثبت است. به عبارت بهتر سمت راست خط بالاتر از سمت چپ است.
دو- روند نزولی است. یعنی شیب خط منفی است. سمت راست آن از سمت چپ آن پایین تر است.
سه- روند خنثی است. یعنی تقریبا خط شیبی به سمت بالا یا پایین ندارد.
نکته ی مهم این است که هیچ گاه نباید از روی قیافه ی روند، ادامه ی روند را حدس بزنید. مثلا با دیدن شیب رو به بالا برای یک ارز، پیش بینی کنید که این ارز رشد می کند و یا بر عکس. اما درک صحیح روند به ما کمک زیادی خواهد کرد.
برای مثال می توان گفت که وقتی قیمت یک ارز به پایان روند صعودی می رسد، قیمت فروش و زمانی که ارز به پایان روند نزولی می رسد، زمان خرید است. اما این زمان چگونه تعیین می شود موضوعی است که در باره ی آن صحبت خواهد شد.
معرفی ۵ الگوی شمعی صعودی که هر معاملهگر ارز دیجیتال باید با آنها آشنایی داشته باشد!
کندل استیک (Candlestick)، به معنای شمعدان، نوعی نمودار قیمت است که قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شده یک اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد. به دلیل شکل این نمودارها که شبیه شمع است، به آن کندل استیک یا شمعدان میگویند. این نوع نمودار اولین بار توسط فروشندگان برنج در ژاپن استفاده میشد تا بتوانند قیمتهای بازار و شتاب قیمتی روزانه را صدها سال قبلتر از بکارگیری این نمودارها در بازارهای مالی جهان رصد کنند. بخش میانی شمع با نام بدنه (real body) شناخته میشود و نشاندهنده این است که آیا قیمت بستهشدن بالاتر از قیمت باز شدن معرفی نمودارهای تحلیل روند بوده است یا پایینتر از آن.
نمودارهای شمعی به دلیل جذابیت بصری و ساده بودن درک آنها مورد توجه بسیاری از معامله گران ارزهای دیجیتال قرار گرفته اند. این نمودارها همچنین علائمی از عملکرد قیمت و رفتار بازار نسبت به یک دارایی را نشان می دهند. در هر لحظه شمع های مختلف، الگوهای متفاوتی را نشان می دهند که به معامله گران سیگنال هایی می دهد تا بتوانند صعودی یا نزولی بودن بازار را تشخیص داده و تصمیم های معاملاتی بگیرند.
وقتی قیمت بستهشدن آن دارایی پایینتر از قیمت بازشدن باشد، بدنه شمع به زنگ تیره یا قرمز و وقتی که قیمت بستهشدن دارایی بالاتر از قیمت بازشدن آن باشد، بدنه شمع به رنگ سبز یا سفید نمایش داده میشود. این رنگها بستگی به تنظیمات نرمافزاری که این نمودار را رسم میکند دارد و میتواند به رنگهای متفاوت دیگری نیز نمایش داده شود.
سایههای شمعها نیز بالاترین و پایینترین قیمت روز را نشان میدهند. یک کندل استیک میتواند متناسب با قیمتهای بازشدن، بستهشدن، قیمت بالا و پایین دارای انواع مختلفی باشد.کندل استیکها احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این معرفی نمودارهای تحلیل روند ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل نمودارهای شمعی تشخیص دهند. این نمودارهای شمعی که در حدود سال ۱۷۰۰ میلادی برای پیگیری قیمت برنج استفاده میشده اکنون یک تکنیک بسیار مناسب برای داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند. بدنه سفید یا سبز شمع، نشاندهنده فشار قوی خرید در دوره زمانی مربوطه و معمولا نشاندهنده صعودی بودن قیمت است. با این حال صرفا نباید براساس این نشانهها تصمیمات خرید و فروش را گرفت و به سایر فاکتورهای تحلیل باید توجه شود.
در اینجا به پنج الگوی نمودار شمعی اشاره می شود که نشان دهنده حرکت صعودی بازار است و همه معامله گران ارزهای دیجیتال باید در مورد آن آگاهی داشته باشند.
الگوی شمع پوششی صعودی (Bullish Engulfing)
شمع پوششی صعودی (Bullish Engulfing) در انتهای یک روند نزولی و کاهشی مشاهده می شود و نشان دهنده یک افزایش فشار خرید است.
این الگو غالبا به صورت روند معکوس برانگیخته ظاهر می شود و نشان می دهد که خریداران وارد بازار شده اند و احتمالا باعث افزایش بیشتر قیمت ها می شوند. این الگو شامل دو شمع است که شمع صعودی دوم کاملا بدنه شمع قرمز قبلی را پوشش می دهد.
این الگو زمانی رخ می دهد که قیمت در شمع دوم پایین تر از قیمت شمع اول باز می شود، اما قیمت ارز در تمام طول مدت شمع افزایش می یابد و بالاتر از قیمت شمع اول بسته می شود. روش ایده آل در مبادلات با استفاده از این الگو(و هر الگوی دیگر) این است که منتظر شمع تاییدیه بعدی باشید که در آن قیمت افزایش می یابد. معامله گران محافظه کار تا زمانی که شمع بعدی بالاتر از شمع دوم الگو بسته نشود، وارد تبادل نمی شوند.
شکاف ها به ندرت در بازارهای ارزهای دیجیتال دیده می شوند، شکاف و یا باز شدن قیمت بالاتر یا پایین تر، با فاصله ای قابل توجه نسبت به شمع قبلی به ندرت در بازار رمزنگاری دیده می شود زیرا فاصله زمانی در مبادلات این ارزها وجود ندارد. بنابراین، یک سطح مساوی (نشان داده شده در بالا) به عنوان یک شمع پوششی صعودی واجد شرایط است.
توجه داشته باشید که شرایط و محل قرارگیری هر الگو بسیار مهم است. این الگو در روندهای صعودی اعتبار ندارد و معرفی نمودارهای تحلیل روند در واقع در شرایط نزولی صادق است. فقط زمانی که در سطح کف حرکتی ظاهر می شود، قابل تجارت است..
الگوی چکش صعودی (Bullish Hammer)
الگوی چکش صعودی (Bullish Hammer) نیز نشانگر احتمال به کف رسیدن روند می باشد. این شمع با یک فتیله یا خط وسط بلند در پایین و بدنه ای کوتاه مشخص می شود. این الگو نشان می دهد که فشار فروش، قیمت را در بازه زمانی تحت فشار قرار می دهد، اما فشار خرید، قیمت را در بالاتر می بندد و شمع بعدی در قیمت بالاتر باز می شود.
بسیاری از معامله گران تا زمانی که یک شمع دارای بدنه ای کوچک و فتیله ای بلند در پایین آن باشد، این شمع را یک شمع چکشی صعودی می دانند. این یک الگوی دارای شمع واحد است، اما معامله گران هوشمند منتظر تایید تغییر جهت در شمع های بعدی صعودی و افزایش حجم خرید می مانند.
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) با سه شمع رخ می دهد. این الگو مرکب از شمع های سبز طولانی و پیوسته است که دارای فتیله های کوتاهی هستند و هر یک نسبت به شمع قبلی بالاتر باز و بسته می شود. این یک سیگنال قوی است که پس از یک روند نزولی اتفاق می افتد و افزایش پایدار فشار خرید را نشان می دهد.
به طور کلی، هنگامی که یک شمع با فتیله های بسیار کوتاه معرفی نمودارهای تحلیل روند و یا بدون فتیله بسته می شود، نشان می دهد که گاوها موفق شده اند تا قیمت را در بالاترین مقدار ممکن در آن بازه زمانی نگه دارند. این سه شمع یا سه سرباز، وقتی ظاهر می شوند که خریداران بتوانند در تمام آن مدت بر بازار غلبه کنند و بتواند سه شمع سبز افزایشی را به طور پیاپی ثبت کند.
الگوی سه واحد صعودی (Rising Three Methods)
الگوی سه واحد صعودی (Rising Three Methods) نیز نشان دهنده یک روند افزایشی مناسب است که از سه شمع کوتاه نزولی یا قرمز تشکیل شده که بین دو شمع افزایشی یا سبز قرار گرفته اند.
این الگو به معامله گران نشان می دهد که علیرغم وجود فشار فروش، خریداران کنترل بازار را در دست می گیرند. برای معامله گران، الگوی سه واحد افزایشی اغلب به عنوان سیگنال افزایشی یا شکل گیری یک گوه نزولی است، که در واقع صعود به دنبال یک حرکت نزولی است. در واقع این الگو در ادامه روند صعودی است و نشان دهنده کاهش یا واژگونی حرکت نیست.
الگوی پوشش شکاف (Piercing Line)
الگوی پوشش شکاف (Piercing Line) از دو شمع تشکیل شده که یک شمع صعودی به دنبال یک شمع نزولی بلند ایجاد می شود. نشانگر اصلی این الگو، اختلاف قابل توجه بین قیمت بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع سبز است. در آغاز معاملات، شمع دوم به دلیل افت قابل توجه قیمت در ساعات خارج از کار، اغلب نزولی به نظر می رسد.
با این حال، فشار خرید در سراسر بازه زمانی شمع دوم افزایش می یابد و در بالاتر از نیمه بدنه شمع اول بسته می شود. این مسئله نشان می دهد که گاوها کنترل بازار را به دست گرفته اند و علاقه مند به خرید با قیمت فعلی هستند.
صدها الگوی دیگر وجود دارند که می توانند به معامله گران، در صورت تسلط داشتن به این نوع نمودارها کمک کنند. اینها اما اینها تنها چند نمونه ساده بودند که می توانند به هر معامله گری در هر بازاری کمک کنند.
دیدگاه شما