همه چیز درباره استفاده از واگرایی در معامله (Divergence Trading)
در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی (نحوه معامله با استفاده از واگرایی) میپردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.
واگرایی چیست و چگونه از آن در معاملات استفاده کنیم؟
واگرایی به شما کمک میکند انتهای یک روند را تشخیص داده و از فروش در قله و خرید در کف سود کسب کنید.
اگر چیزی را خریده باشید و با استفاده از یک علامت دریابید که اکنون وقت خروج از معامله است بسیار بهتر است تا اینکه شاهد این باشید که سودتان در مقابل چشمانتان دود شود!
یک راه وجود دارد که به آن استفاده از واگرایی می گویند.
به طور خلاصه واگرایی را میتوان با مقایسهی روند قیمت و حرکت اندیکاتور مشاهده کنید. واقعاً مهم نیست که از چه اندیکاتوری استفاده کنید.
میتوانید از MACD، RSI و غیره استفاده کنید.
خوبی واگرایی این است که با کمی تمرین پیدا کردن آن کار چندان سختی نیست.
اگر خوب دقت کنید و تریدر باهوشی باشید میتوانید از واگرایی سود خوبی به دست بیاورید.
بهترین نکته در مورد واگرایی این است که معمولاً نزدیک به کف قیمت میخرید یا نزدیک به اوج قیمت میفروشید.
این باعث میشود ریسک مبادلههای شما نسبت به سود احتمالیتان بسیار کم باشد.
روند یک قیمت و روند یک مومنتوم(آر اس آی یا مکدی) معمولاً همگام با یکدیگر تغییر میکنند،
اگر قیمت دارد به قلههای بالاتری میرسد، اسیلاتور نیز باید به قلههای بالاتری برسد.
اگر قیمت دارد به کفهای پایینتری میرسد، نوسانگر نیز باید به کفهای پایینتری برسد.
اگر این طور نیست، این یعنی قیمت و اسیلاتور دارند از یکدیگر دور میشوند و به همین دلیل این حالت «واگرایی» نام گرفته است.
مبادله با استفاده از واگرایی ابزار بسیار خوبی است چون واگرایی به شما این نشانه را میدهد که یک اتفاق مشکوک در حال وقوع است و باید حواستان را بیشتر جمع کنید.
استفاده از مبادلهی واگرایی میتواند برای پیدا کردن روند در حال تضعیف مفید باشد.
گاهی میتوانید حتی از آن به عنوان نشانهای برای ادامهٔ روند استفاده کنید!
دو نوع واگرایی وجود دارد:
در این مطلب به شما یاد میدهیم چطور این واگراییها را پیدا کنید و با استفاده از آنها مبادله کنید.
نحوه معامله با واگرایی معمولی
واگرایی معمولی به عنوان نشانهٔ احتمالی برای بازگشت روند به کار میرود.
واگرایی صعودی معمولی
اگر قیمت کفهای پایینتر داشته باشد (LL) اما اسیلاتور کفهای بالاتر داشته باشد (HL) این یک واگرایی معمولی تلقی میشود.
این معمولاً در پایان روند رو به پایین رخ میدهد.
بعد از برقراری دومین کف اگر اسیلاتور نتواند کف دیگری داشته باشد احتمال دارد که قیمت بالا برود چرا که معمولاً انتظار میرود که قیمت و مومنتوم همگام با یکدیگر پیش بروند.
واگرایی نزولی معمولی
حال اگر قیمت سقف بالاتری داشته باشد (HH) اما اسیلاتور سقف پایینتری باشد (LH) واگرایی نزولی معمولی دارید.
این نوع واگرایی را میتوان در روند رو به بالا یافت.
در تصویر زیر میبینیم که قیمت بعد از رسیدن به دومین سقف معکوس شده کار مومنتوم به عنوان نوسانگر است.
بعد از آن که قیمت به دومین سقفش رسید اگر اسیلاتور سقف پایینتری داشته باشد احتمالا باید انتظار داشته باشید که قیمت معکوس شود و پایین بیاید.
همان طور که در تصاویر بالا میبینید واگرایی معمولی زمانی به بهترین شکل مورد استفاده قرار میگیرد که سعی دارید سقفها و کفها را پیدا کنید.
به دنبال محلی هستید که قیمت متوقف شده و معکوس میشود.
اسیلاتورها به ما نشان می دهند که حرکت دارد تغییر می کند و گرچه قیمت به سقف بالاتر یا کف پایینتری رسیده اما احتمال دارد که این حالت دوام نیاورد.
حالا که واگرایی معمولی را فهمیدید وقت آن است که پیش برویم و در مورد دومین نوع واگرایی یعنی واگرایی پنهان صحبت کنیم.
نگران نباشید، خیلی هم پنهان نیست.
دلیل این که نامش را «پنهان» گذاشته ایم این است که در یک روند موجود پنهان شده است.
در بخش بعدی بیشتر توضیح می دهیم.
نحوه معامله با واگرایی پنهان
واگراییها نه تنها معکوس شدن روند بالقوه را نشان می دهند، بلکه می توانند به عنوان یک نشانهی احتمالی برای ادامهی روند نیز به کار روند.
همیشه به یاد داشته باشید، روند دوست شماست پس هر وقت بتوانید نشانه ای مبنی بر ادامهی روند بگیرید باید خوشحال باشید!
واگرایی صعودی پنهان
واگرایی صعودی پنهان وقتی اتفاق می افتد که قیمت دارد به کف بالاتری می رود (HL) اما نوسانگر دارد کف پایین تری را نشان می دهد (LL).
این حالت وقتی دیده می شود که جفت ارزی، روند رو به بالا دارد. وقتی قیمت به کف بالاتری رسید، نگاه کنید و ببینید که آیا نوسانگر نیز همین رفتار را دارد. اگر چنین رفتاری ندارد و به کف پایینتر می رود پس واگرایی پنهان داریم.
واگرایی نزولی پنهان
این واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت به سقف پایینتری می رود (LH) اما اسیلاتور به سقف بالاتری می رسد.
وقتی واگرایی نزولی پنهان را میبینید احتمالا جفت ارز همچنان نزول خواهد داشت و به روند رو به پایین ادامه خواهد داد.
جمعبندی
بیایید آنچه را تا به اینجا در مورد واگرایی پنهان یاد گرفتیم مرور کنیم.
اگر روندها را دنبال می کنید پس حتما برای پیدا کردن واگرایی پنهان وقت می گذارید.
اگر توانستید آن را پیدا کنید می تواند به شما کمک کند به روند بپیوندید.
حالا در مورد واگرایی معمولی و پنهان میدانید.
امیدواریم که همه چیز را خوب یاد گرفته باشید. فراموش نکنید که واگرایی های معمولی نشانه های احتمالی برای معکوس شدن روند هستند،
در حالی که واگراییهای پنهان ادامهٔ روند را نشان می دهند.
در درس بعدی به شما مثال هایی از واگرایی ها در دنیای واقعی نشان می دهیم و نحوهی مبادله با استفاده از آنها را آموزش می دهیم.
جریان سفارشات یا اردر فلو (Order Flow) چیست و چه کاربردی دارد؟
جریان سفارشات (order flow) در بازار فارکس
بازار نقدی ارز بزرگترین بازار مالی در جهان است که روزانه بیش از چندین تریلیون دلار گردش مالی دارد. هر بار که شما وارد معامله آنلاین میشوید، یک سفارش از طریق پلتفرم معاملاتی شما ارسال و به صورت الکترونیکی ثبت میشود. در برخی موارد، برای مشتریان بزرگتر، معاملات بهصورت کلامی انجام میشود. بازیگران اصلی بازار فارکس که سفارشهای بزرگتر را میدهند، مؤسسات بین بانکی هستند. کارگزارانی که معاملات فردی (حقیقی) را تسهیل میکنند، نیز دفتر ثبت جریان سفارشات (order flow) دارند. جریان سفارشات میتواند برای یک بازارساز یا کارگزار بسیار ارزشمند باشد، زیرا مومنتوم اصلی مرتبط با حرکات یک جفت ارز را توصیف میکند.
جریان سفارشات (اردر فلو) در فارکس توسط بازار بین بانکی هدایت میشود کار مومنتوم به عنوان نوسانگر که تقریباً نیمی از ارزش اسمی معاملات روزانه را تشکیل میدهد. فعالان بازار در فضای بین بانکی شامل بانکهای تجاری و سرمایهگذاری هستند. ازآنجاکه بیشتر نقدینگی بازار فارکس از طریق بازار بین بانکی هدایت میشود، تحلیل نحوه استفاده بازیگران بازار ارز از اطلاعات جریان سفارشات، برای کمک به تصمیم گیری در مورد معاملات مهم است.
جریان سفارشات در بازار فارکس از طریق مؤسسات مالی بزرگ با معاملههایی ایجاد میشود که طرفین خرید و فروش آن خزانه داری، بانکهای مرکزی و مدیران پورتفولیو هستند. سفارشی که طرف فروشنده (موسسات مالی) از مشتری دریافت میکند، اطلاعات مهمی را ارائه میدهد. این اطلاعات به قدری ارزشمند است که ممکن است طرف فروشنده در ازای این معاملات پورسانتی از مشتری خود دریافت نکند.
بیشتر جریان سفارشات معاملات ارز از طریق تقریباً ۱۵ مؤسسه مالی طرف فروش انجام میشود که شامل برخی از بزرگترین بانکهای تجاری است که جایگاهی اختصاصی برای معاملات فارکس اختصاص دادهاند از جمله Chase ،Citi و Bank of America.
جریان سفارشات (Order Flow) چیست؟
مؤسسات مالی هزاران مشتری در سطح جهان دارند که در برخی موارد ممکن است نیاز به انجام معامله ارزی داشته باشند. بانکها مشتریهایی از قبیل شرکتهای مالی بزرگ و بانکهای سرمایهگذاری دارند که خدمات مالی چندگانه ارائه میدهند که میتواند در سراسر بازار فارکس گسترش یابد. این شرکتها همچنین در زمینه نرخ بهره، کالاها (کامودیتی) و بازار سازی سهام نیز فعال هستند.
کلید استفاده از جریان سفارشات معاملات، تعیین عمق بازار (market depth) است. این کار نرخ قیمتی که مشتری میخواهد معامله کند را مشخص میکند. جریان سفارشات مانند لیستی از معاملات است که با حرکت بازار اجرا میشوند. ازآنجاکه بسیاری از مشتریان شرکتی یک بانک نسبت به قیمت معامله خود بیتفاوت هستند و سعی در سودگیری هر پیپ از بازار ندارند، آنها اجازه میدهند مشتری خود در هر سطح قیمتی که احساس راحتی میکنند سفارش خود را قرار دهد . میتواند یک سفارش لیمیت (limit order) باشد، یا اگر مشتری بخواهد معامله خود را بعد از یک بریک اوت(break out) آغاز کند، میتواند یک سفارش استاپ (stop order) نیز باشد.
جریان سفارشات (order flow) معاملات به بروکر این امکان را میدهد تا قیمت و حجم یک معامله را که در بازار قرار میگیرد، مشاهده کند. این اطلاعات بسیار ارزشمند است و به او این اجازه را میدهد تا با استفاده از این اطلاعات درآمد قابل توجهی را از معاملهکردن کسب کند.
جریان سفارشات بروکرها هر سطحی را که در آن معاملهای انجام میشود را به همراه آنچه در هر طرف دفتر معاملات ثبت شده، نشان میدهد. مقدار هر معامله همراه با حجم معاملات نیز ذکر شده است. هر دفتر جریان سفارشات (order flow book) با دیگری متفاوت است و حجم آن را به همراه قیمت به شما نشان می دهد. به عنوان مثال، معامله گر EURUSD دارای یک دفتر جریان سفارشات متفاوت از معاملهگر USDJPY است.
بیشتر این بروکرها از دفتر سفارشات به نفع خود استفاده می کنند. بدیهی است که یک بروکر طیف وسیعی از معاملات را در جریان سفارشات (order flow) مشاهده میکند. این بدان معنا نیست که او میتواند در معامله پیش دستی کند، زیرا اگر نرخ ارز به سطح تریگر (قیمتی که سفارش لیمیت قرار دارد) نرسیده باشد مشتری تقریباً همیشه گزینه لغو معامله را در اختیار دارد. بنابراین، اگر بروکر تصمیم بگیرد که جفت ارز EURUSD را بفروشد، ۵ پیپ قبل از اینکه حجم زیادی از سفارشات فروش فعال شود، ممکن است سفارش مشتری لغو شود و بدین ترتیب بروکر در معاملهی ضررده گیر کند.
یک دفتر سفارشات به طور کلی معاملات با حجم زیاد را با فاصله بیشتر از قیمت لحظهای و بسیاری از معاملات با حجم کمتر را در نزدیکی قیمت لحظهای ارز در بر میگیرد. بسیاری از اوقات، بروکر مدیریت ریسک خود را بر اساس دفترچه سفارش خود قرار میدهد. به عنوان مثال، اگر سفارشات فروش بزرگی بالاتر از نرخ فعلی ارز وجود داشته باشد، بروکر میتواند از این سطوح به عنوان مقاومت بالقوه استفاده کند.
بسیاری از معاملهگران از تحلیل جریان سفارشات برای تأیید حرکت بازار در جهتی خاص استفاده میکنند. اگر جهت جریان سفارشات در جهت ایجاد یک بریک اوت باشد، بروکر میتواند وارد معاملهای شود که در جهت آن بریک اوت است.
به عنوان مثال در تصویر بالا، اگر بروکر یک مشتری صندوق پوشش ریسک داشته باشد که سفارش buy stop برای خرید مقدار زیادی USD / JPY در سطح ۱۱۳.۹۰ دارد، بروکر میتواند حجم بیشتری از آنچه را برای پوشش موقعیت خود نیاز دارد، خریداری کند؛ بنابراین، اگر مشتری به دنبال خرید ۳۰ میلیون دلار USD / JPY باشد، صاحب میز معاملاتی ممکن است ۴۰ میلیون دلار دیگر خریداری کند و قیمت را بالاتر ببرد و از نظر تکنیکال یک بریک اوت ایجاد کند.
در حالی که دفتر جریان سفارشات شدیدا ارزشمند است، اما گاهی میتواند درست عمل نکند؛ به خصوص زمانی که مشتری میداند که چگونه جریان سفارشات میتواند به سود یک بروکر کار کند. یک صندوق پوشش ریسک ممکن است تصمیم بگیرد که با یک بروکر وارد پوزیشنی شود و با بروکر دیگری از آن پوزیشن خارج شود. اگرچه این سناریوها ممکن است از اعتبار اضافی استفاده کنند، اما احتمالا چند روز بعد این هزینه اعتبار جبران شود، بنابراین باعث میشود هیچ یک از بروکرها دقیقاً متوجه نشوند مشتری خود چه کاری انجام میدهد.
بروکرها نحوه استفاده از جریان سفارشات (order flow) را میدانند، همچنین از تفاوت بین استفاده از دفتر سفارش هنگام حرکت بازار و استفاده از آن در شرایطی که بازار حرکتی ندارد، آگاهند. به عنوان مثال، وقتی که یک بانک معامله بزرگی با خزانهدار شرکتی انجام میدهد، آنها میفهمند که معامله با هدف ایجاد درآمد نبوده است.
زمانی که مشتری برای معامله در یک جفت ارز کراس (جفت ارزی که هیچ سمت آن دلار نباشد) اقدام میکند، جریان سفارشات بروکرها در برخی مواقع با هم تداخل پیدا میکند. در حالی که بروکرها معاملات جفت ارز کراس را دارند، بیشتر نقدینگی در جفت ارزهای اصلی است. به همین دلیل، یک معامله گر EUR / USD ممکن است معامله دلار معاملهگر USD / JPY را خنثی کند. در این مورد، مهم است که معاملهگرانی که در یک سمت معامله قرار گرفتهاند، جریان سفارشات خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
بیشتر شرکتهای مالی طرف فروش که در بازارهای فارکس معامله میکنند، در هر مکان و به ازای هر جفت ارز، چند بروکر دارند. معمولاً یک بروکر اصلی و یک ثانویه وجود دارد. بیشتر اوقات دفتر سفارشات در سراسر جهان میچرخد. برای ارزهایی که معمولاً فقط در یک منطقه زمانی خاص نقدشونده هستند، دفتر سفارش به طور کلی گردش زیادی ندارد.
بروکرهای فارکس با خرید یک جفت ارزی در قیمت عرضه (bid) و فروش آن در قیمت تقاضا (ask)، سعی در به دست آوردن سود دارند. این به بروکرها اجازه میدهد تا از اسپرد عرضه/تقاضا (bid/offer) سود به دست آورند. برای جفت ارزهایی که بسیار نقدشونده هستند، مانند EUR/USD، نرخ bid میتواند به اندازه نصف یک پیپ محدود باشد، در حالی که در برخی از جفت های ارز نامرسوم، اسپرد قیمت می تواند حتی ۲۰ پیپ باشد.
اندازه گیری سنتیمنت با استفاده از حجم
اگر واسطهگر ارز نیستید، اندازه گیری حجم جریان سفارشات دشوار است. اکثر واسطهگرها به پلتفرم های معاملاتی خارج از بورس (OTC) از قبیل Electronic Broker Services (EBS) و Thomson Reuters Dealing دسترسی دارند، که به آنها اجازه میدهد تا اندیکاتورهای جریان سفارشِات داخلی را ایجاد کنند. اگر معاملهگر خرد هستید، قادر به ارزیابی این روند جریان سفارشات نیستید اما میتوانید مکانیزم متفاوتی برای اندازهگیری جریان پیدا کنید. اندازه گیری حجم معاملات بازار ارز سخت است، اما شما می توانید حجمی را که در معاملات آتی و ETFها (صندوقهای مشترک قابل معامله) و همچنین آپشن های موجود که در این ابزارها مشاهده می کنید، را اندازه بگیرید.
میزان حجم با استفاده از قراردادهای آتی
حجم در بازارهای آتی، کل فعالیت های معاملاتی در یک قرارداد خاص را توصیف میکند. قراردادهای آتی جفت ارز میتوانند بسیار نقدشونده باشند و دلالها آن را آربیتراژ (سود گرفتن از اختلاف قیمت یک ابزار معاملاتی در دو مکان مختلف) میکنند تا اطمینان پیدا کنند ارزش آنها با ارزش بازار فرابورس یکسان است. اگر حجم در یک سطح و زمان خاص در حال افزایش باشد، میتوان همانطور که بروکر از جریان معامله استفاده می کند، از حجم استفاده کرد. تفاوت این است که شما نمیتوانید آن را از قبل ببینید، و باید تشخیص دهید که آیا حجم باعث رشد جفت ارز شده یا پیشرفت آن را متوقف کرده است.
شما میتوانید همزمان از حجم به همراه قراردادهای باز (open interest) برای سنجش سنتیمنت بازار استفاده کنید. قراردادهای باز مجموع تعداد قراردادهایی را که باز هستند نشان میدهد. این عدد (تعداد قرارداد های باز) در پایان جلسه معاملاتی به روز میشود؛ در حالی که حجم در طول یک جلسه معاملاتی، به روز میشود. اگر حجم بیشتر از قراردادهای باز باشد، یعنی معامله جدیدی انجام شده است. اگر کمتر از قراردادهای باز باشد، تشخیص اینکه معامله جدید است یا از پوزیشنهای باز کم شده، دشوار است. به طور کلی افزایش حجم و افزایش قراردادهای باز، تأیید پوزیشن جدیدی است و کاهش قراردادهای باز به معنی، انحلال پوزیشنهای قبلی است.
حجم آپشن ها
شما میتوانید حجم آپشنها و قراردادهای آتی و ETF ها را ارزیابی کنید تا سفارشهایی را که در بازار جابهجا شدهاند و مومنتوم ایجاد میکنند، ببینید. وقتی فعالیت غیرمعمولی در بازار آپشن وجود داشته باشد، این میتواند موضوع مهمی باشد. فعالیتهای غیرمعمول به حجم معاملاتی بیش از ۲۰۰٪ نسبت به حجم ۳۰ روز گذشته اطلاق میشود؛ آن هم وقتی حجم جدید بیشتر از میزان قراردادهای باز فعلی باشد. اگر این اتفاق در هنگام فشار بازار از طریق حمایت یا مقاومت رخ دهد، احتمال آن میرود که جریان سفارشات قابل توجهی در سطح خاصی وجود داشته باشد.
انواع بازارهای مورداستفاده با جریان سفارشات
بازار سرمایه یک بازار مزایدهای است و بازار فارکس بزرگترین بازار مزایده در جهان. خریداران و فروشندگان روزانه برای معامله با بهترین قیمت عرضه و تقاضای موجود به بازار می آیند.
هر معاملهای که اتفاق می افتد، برای هر فروشندهای نیاز به یک خریدار دارد. وقتی خریداران قیمت پیشنهادی کار مومنتوم به عنوان نوسانگر خود را پایین میآورند و همزمان فروشندگان قیمت عرضه خود را برای انجام یک معامله پایین آورند، قیمت اوراق بهادار مورد نظر باید پایینتر بیاید. برعکس آن وقتی خریداران پیشنهاد خود را بالا میبرند و فروشندگان نیز به همچنین، قیمت ها باید بالا خواهد رفت.
بازاری که بازار مزایدهای نیست، بازار مذاکره است. در یک بازار مذاکرهای، یک کارگزار با خریداران و فروشندگان تماس میگیرد و با آنها در مورد قیمت های خرید و فروش بحث می کند. شما این امر را همیشه در املاک و مستغلات میبینید که معمولاً نیاز دارید یک کارگزار فروشندهای را پیدا کند و در مورد قیمت با او به توافق برسد.
در بازارهای مذاکرهای که بسیاری از اوقات مبهم (غیرشفاف) هستند، تعیین ارزش منصفانه دشوار است. جریان سفارشات (order flow) در کوتاه مدت برای بازارهای مذاکرهای از اهمیت کمتری برخوردار است. از طرف دیگر، بازار آتی (Futures) حجم کافی برای تعیین قیمت مناسب را در اختیار معاملهگران قرار خواهد داد و اگر بدانید چگونه اطلاعات مزایدات را درک و استخراج کنید، مزایده میتواند دنیایی از اطلاعات را به روی شما بگشاید.
این امر را در مورد مزایده کلامی در نظر بگیرید. اگر مزایده کند باشد، حراج دهنده آهسته صحبت خواهد کرد و صدای او ممکن است یکنواخت باشد. هنگامی که این حراج گرم می شود، حراج دهنده سریع صحبت خواهد کرد و سعی در ایجاد هیجان و علاقه بیشتر دارد. بازارهای آتی مشابه آن هستند و وقتی حجم افزایش مییابد، این بدان معناست که بازار میخواهد چیزی را به شما بگوید.
البته نمیتوان فهمید که چرا برخی از معاملهگران، اوراق بهادار را با قیمتی بالاتر از ارزش منصفانه خریداری می کنند یا پایینتر از آن می فروشند، اما درک اینکه تفسیر ارزش منصفانه با تحلیل عملکرد حجم بازار حراج امکان پذیر است، میتواند توانایی معاملهگر را در تصمیمات آگاهانه در بازار بهبود بخشد.
اندیکاتورهای تکنیکال حجم
تعدادی اندیکاتور تکنیکال برای حجم وجود دارد که میتواند برای ارزیابی فشار خرید و فروش استفاده شود. اندیکاتور On-Balance Volume یکی از بهترین هاست که با استفاده از حجم برای یافتن الگوهای واگرایی به کار میرود. به عنوان مثال، اگر قیمتها با حجم ضعیفی بالاتر بروند به این معنی است که این حرکت تأیید نشده (واگرایی منفی). این اندیکاتور یک مجموع در حال اجرا از حجم دورهها را مشخص میکند.
معاملهگران همچنین میتوانند از حجم به عنوان یک اندیکاتور مومنتوم برای تعیین روند افزایشی یا کاهشی استفاده کنند. به عنوان مثال، شما میتوانید از یک اندیکاتور حجم مومنتوم مانند نوسانگر درصد حجمی استفاده کنید؛ به مثابه یک میانگین متحرک واگرایی همگرایی (MACD) اما برای حجم.
این اندیکاتور تکنیکال برای ارزیابی جریان سفارشات (order flow) در زمان بریک اوت مناسب است. وقوع یک بریک اوت در حجم زیاد تأیید شکسته شدن حمایت یا مقاومت است. میزان حجم به عنوان یک شاخص آماری، معیار مهمی برای نحوه عملکرد یک ابزار معاملاتی است. تغییر در جهت یک اوراق هنگامی که همراه با حجم باشد نشان دهنده قدرتمند بودن این باور است که اجماع به تغییر قیمت وجود دارد. هنگامی که حجم نتواند با تغییرات قیمت همراه شود، حرکت معمولاً مشکوک است. اندیکاتورهای حجم میتوانند به یک معاملهگر کمک کنند تا با استراتژی وارد معاملهای با کارآمدترین قیمت شود.
اندیکاتور حجم
نتیجهگیری
جریان سفارشات مکانیسم بسیار مهمی است که هم برای بروکرها و هم برای معاملهگران به کار میرود. در حالی که بروکرها یک دفتر از سفارشات خود دارند و میتوانند ببینند چه زمانی یک بازار ممکن است حرکت کند یا متوقف شود، بازار در نهایت همه چیز را فاش میکند و معاملهگران نیز میتوانند با ارزیابی حجم از بازار سود کسب کنند.
بروکرها میتوانند از سفارش بزرگ برای دستکاری معاملات استفاده کنند و بنابراین جریان سفارشات (order flow) برای یک مؤسسه مالی بسیار ارزشمند است. جریان معامله همچنین حجم معامله و نوع مشتری که وارد معامله شده است، را مشخص میکند. بروکرها کاملاً تفاوت بین سفارش از صندوق های پوشش ریسک و سفارش از خزانهدار را میدانند.
در حالی که صندوق های پوشش ریسک صرفاً بر درآمدزایی تمرکز دارند، خزانهدار بیشتر بر روی پوشش ریسک تمرکز دارد. در حالی که ارزیابی جریان سفارشات فارکس دشوار است، حجم معاملات آتی ارز، ETF (صندوق های مشترک قابل معامله) و بازارهای آپشن میتوانند به یک معاملهگر خرد کمک کند تا اطلاعات ارزشمندی درباره جریان سفارشات یک بروکر به دست آورد.
۷ ابزار پر استفاده در تحلیل تکنیکال
ابزار تجارت
شاخص های فنی توسط معامله گران برای به دست آوردن بینشی ازوضعیت عرضه و تقاضای اوراق بهادار استفاده می شود. شاخص ها مانند حجم ، سرنخ هایی را در مورد ادامه روند حرکت قیمت ارائه می دهند. از این طریق می توان از شاخص ها برای تولید سیگنال های خرید و فروش استفاده کرد. در این لیست با هفت شاخص فنی آشنا می شوید تا آن ها رابه ابزار تجارت خود اضافه کنید. نیازی به استفاده از همه ی آنها نیست ، بلکه تعدادی را انتخاب کنید که در تصمیم گیری برای تجارت بهتر به شما کمک می کنند.
حجم متعادل یا (On-Balance Volume)
در مرحله اول ، برای اندازه گیری جریان مثبت و منفی حجم در یک اوراق بهادار ، از اندیکاتور حجم متعادل (OBV) استفاده کنید.
این اندیکاتور حاصل حجم بالا منهای حجم پایین است. حجم بالا میزان حجم در روزی که قیمت افزایش یافته است را نشان می دهد. حجم پایین حجم معاملات در روز سقوط قیمت است. حجم هر روزه ی آن براساس این که قیمت بالاتر یا پایین تر رفته است از شاخص اضافه یا کم می شود.
هنگامی که (OBV در حال افزایش است ، این نشان می دهد که خریداران مایل به وارد شدن و بالا بردن قیمت هستند. هنگامی که (OBV) در حال کاهش است ، حجم فروش از حجم خرید بیشتر است ، که این نشان دهنده ی قیمت پایین تر است. به این ترتیب ، مانند ابزار تأیید روند عمل می کند. اگر قیمت و(OBV) در حال افزایش هستند ، این امربه ادامه ی روند کمک می کند.
معامله گرانی که از(OBV) استفاده می کنند باید مراقب واگرایی (divergence) نیز باشند. این زمانی اتفاق می افتد که شاخص و قیمت در جهات مختلفی در حال حرکت هستند. اگر قیمت رو به افزایش باشد اما(OBV) در حال کاهش باشد ، این نشان می دهد که این روند از طرف خریداران قوی حمایت نمی شود و به زودی می تواند به صورت مع عمل کند.
خط تراکم / توزیع (Accumulation/Distribution)
یکی از رایج ترین اندیکاتور ها برای تعیین جریان پول در داخل و خارج از اوراق بهادار ، خط تراکم / توزیع (A/D کار مومنتوم به عنوان نوسانگر line)است.
این نیز شبیه به اندیکاتور حجم متعادل (OBV) است ، اما به جای اینکه فقط قیمت بسته شدن اوراق بهادار برای دوره را در نظر بگیرد ، محدوده ی معاملاتی برای دوره و جایی که نزدیک و در ارتباط با آن محدوده است را نیز در نظر می گیرد. اگر یک سهام نزدیک به سطح آن پایان یابد ، اندیکاتور وزن بیشتری را نسبت به زمانی که در نزدیکی نقطه میانی دامنه خود بسته می شود به حجم اضافه می کند. محاسبات متفاوت بدان معنی است که(OBV) در بعضی موارد بهتر کار می کند و (A / D) در سایر موارد بهتر عمل می کند.
اگر خط اندیکاتور روند صعودی داشته باشد ، علاقه به خرید را نشان می دهد ، زیرا سهام بالای دامنه ی وسط بسته می شود. این به تأیید روند صعودی کمک می کند. از طرف دیگر ، اگر (A / D) در حال سقوط باشد ، این بدان معنی است که قیمت در قسمت پایین دامنه روزانه خود به پایان می رسد و بنابراین حجم آن منفی تلقی می شود. این به تأیید روند نزولی کمک می کند.
معامله گرانی که از خط (A / D) استفاده می کنند ، همچنین مواظب واگرایی (divergence) باشند. اگر (A / D) با افزایش قیمت شروع به سقوط کند ، این نشانگر این است که روند دچار مشکل شده و می تواند مع شود. به همین ترتیب ، اگر قیمت پایین تر رود و (A / D) شروع به افزایش کند ، این می تواند افزایش قیمت های بالاتر را نشان دهد.
شاخص میانگین جهت دار (Average Directional Index)
شاخص میانگین جهت دار (ADX) یک اندیکاتور روند است که برای اندازه گیری قدرت و حرکت یک روند استفاده می شود. هنگامی که ADX بالای ۴۰ باشد ، روند طبق جهتی که قیمت در آن حرکت می کند ، از قدرت جهت گیری زیادی ، بالا یا پایین ، برخوردار است .
هنگامی که شاخص ADX زیر ۲۰ باشد ، روند ضعیف یا بدون روند (non-trending) محسوب می شود.
اADX خط اصلی این شاخص است که معمولاً به رنگ سیاه است. دو خط اضافی نیز وجود دارد که به صورت اختیاری قابل نمایش است. این خطوط DI + و DI- هستند. این خطوط به ترتیب اغلب به رنگ قرمز و سبز رنگ هستند. هر سه خط با هم کار می کنند تا جهت روند و همچنین سرعت حرکت روند یا مومنتوم (momentum ) را نشان دهند.
(ADX) بالای ۲۰ و DI + بالای DI-: این روند صعودی است.
(ADX) بالای ۲۰ و DI- بالای DI +: این روند نزولی است.
(ADX) زیر ۲۰ یک روند ضعیف یا دوره متغیر است ، که در آن اغلب DI- و DI + به سرعت همدیگر را قطع می کنند.
اندیکاتور آرون (Aroon )
آرون (Aroon) یک شاخص فنی است که برای اندازه گیری میزان حضور سهام و اوراق بهادار در روند استفاده می شود ، و به طور خاص اگر قیمت آن به بالاترین نرخ ممکن برسد یا در دوره محاسبه پایین بیاید (به طور معمول ۲۵) از آن استفاده می شود.
این شاخص همچنین می تواند برای شناسایی زمان شروع روند جدید مورد استفاده قرار گیرد. شاخص آرون (Aroon) شامل دو خط است: یک خط (Aroon-up) و یک خط (Aroon-down) .
وقتی (Aroon-up) از (Aroon-down) عبور کند ، این اولین علامت تغییر روند احتمالی است. اگر( Aroon-up) به ۱۰۰ برسد و در حالی که (Aroon-down) نزدیک صفر باقی بماند نسبتاً نزدیک به آن سطح باقی بماند ، این تأیید مثبت روند صعودی است.
برعکس آن هم درست است. یعنی اگر (Aroon-down) از میزان (Aroon-up) عبور کند و نزدیک به ۱۰۰ باقی بماند ، این نشان می دهد که روند نزولی در حال اجرا است.
(MACD) مخفف (moving average convergence divergence)
شاخص همگرایی واگرایی میانگین متحرک (MACD) به معامله گران کمک می کند تا جهت روند و همچنین نیروی حرکت آن روند را مشاهده کنند. همچنین تعدادی سیگنال تجاری برای معامله را ارائه می دهد.
وقتی (MACD) بالای صفر باشد ، قیمت در یک مرحله صعودی قرار دارد. اگر (MACD) زیر صفر باشد ، وارد یک دوره نزولی می شود.
این شاخص از دو خط تشکیل شده است: خط (MACD) و یک خط سیگنال ، که کندتر حرکت می کند. هنگامی که (MACD) از زیر خط سیگنال عبور می کند ، نشان می دهد که قیمت در حال کاهش است. وقتی خط (MACD) از بالای خط سیگنال عبور کند ، قیمت رو به افزایش است.
نگاهی به اینکه شاخص در کدام سمت صفر قرار دارد در تعیین اینکه کدام سیگنال را باید دنبال کنید به شما کمک می کند. به عنوان مثال ، اگر شاخص بالای صفر است ، برای خرید منتظر باشید تا (MACD) از خط سیگنال عبور کند. اگر (MACD) زیر صفر باشد ، عبور (MACD) از زیر خط سیگنال ممکن است سیگنال را برای تجارت ممکن کوتاه مدت فراهم کند.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
شاخص قدرت نسبی (RSI) حداقل سه کاربرد اصلی دارد. این شاخص بین صفر تا ۱۰۰ حرکت می کند و سود های اخیر قیمت ها را در مقابل ضررهای اخیر قیمت ها ترسیم می کند. بنابراین سطح (RSI) به سنجش قدرت و سرعت حرکت روند کمک می کند.
ابتدایی ترین کاربرد (RSI) به عنوان یک شاخص اشباع خرید (overbought) و اشباع فروش (oversold) است. هنگامی که (RSI) بالای ۷۰ حرکت می کند ، دارایی اشباع خرید (overbought) در نظر گرفته می شود و ممکن است کاهش یابد. وقتی (RSI) زیر ۳۰ باشد ، دارایی اشباع فروش (oversold) در نظر گرفته می شود و می تواند افزایش یابد. با این حال ، در نظر گرفتن این فرض خطرناک است؛ بنابراین ، برخی از معامله گران منتظر هستند تا این شاخص از بالای ۷۰ بالاتر برود و سپس قبل از فروش پایین بیاید ، یا پایین تر از ۳۰ باشد و سپس قبل از خرید دوباره بالا برود.
واگرایی (Divergence) یکی دیگر از کاربردهای (RSI) است. وقتی این شاخص در جهت دیگری متفاوت از قیمت حرکت می کند ، نشان می دهد که روند فعلی قیمت در حال ضعیف شدن است و به زودی می تواند مع شود.
سومین استفاده از (RSI) برای سطح پشتیبانی و مقاومت است. در طی روند صعودی ، اغلب سهام بالای سطح ۳۰ نگه داشته می شود و اغلب به ۷۰ یا بالاتر می رسد. وقتی سهام در روند نزولی باشد ، (RSI) به طور معمول آن را زیر ۷۰ نگه می دارد و اغلب به ۳۰ یا پایین تر می رسد.
نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator)
نوسانگر تصادفی شاخصی است که قیمت فعلی را نسبت به محدوده قیمت طی چند دوره اندازه گیری می کند. بین صفر تا ۱۰۰ طرح ریزی شده ، و ایده این است که وقتی روند به صورت صعودی عمل می کند ، قیمت باید روند صعودی جدید را به وجود آورد. در روند نزولی ، قیمت به ایجاد روند نزولی گرایش دارد. نوسانگر تصادفی اینکه آیا این اتفاق می افتد را دنبال کرده و کشف می کند.
نوسانگر تصادفی نسبتاً سریع بالا و پایین می رود زیرا اینکه که قیمت آن مرتباً افزایش یابد بسیار نادر است ، و نوسانگر را نزدیک به ۱۰۰ یا نزول مداوم نگه داشته ، و آن را نزدیک به صفر نگه می دارد. بنابراین ، استوکاستیک اغلب به عنوان یک اندیکاتور (overbought) و (oversold) مورد استفاده قرار می گیرد. مقادیر بالاتر از ۸۰ اشباع خرید (overbought) محسوب می شود ، در حالی که سطح زیر ۲۰ اشباع فروش یا (oversold) در نظر گرفته می شود.
روند کلی قیمت را هنگام استفاده از سطوح (overbought) و (oversold) در نظر بگیرید. به عنوان مثال ، در طی روند صعودی ، هنگامی که شاخص زیر ۲۰ قرار می گیرد و از آن بالا می رود ، این ممکن است سیگنال خرید باشد. اما افزایش بالای ۸۰ نتیجه کمتری دارد زیرا انتظار می رود که در طی روند صعودی ، شاخص به طور مرتب به ۸۰ و بالاتر حرکت کند. در طی روند نزولی ، به دنبال این باشید که این شاخص بالاتر از ۸۰ حرکت کند و سپس به پایین برگردد تا سیگنال یک تجارت کوتاه مدت ممکن باشد. سطح ۲۰ در روند نزولی کم تر قابل توجه است.
جمع بندی
هدف هر معامله گر یا تریدر کوتاه مدت تعیین مسیر حرکت یک دارایی معین و تلاش برای سودآوری از آن است. صدها شاخص فنی و نوسانگر فنی برای این منظور خاص ایجاد شده است و این مقاله تعداد انگشت شماری از این موارد را فراهم کرده است کار مومنتوم به عنوان نوسانگر که می توانید امتحان کنید. از شاخص ها برای ایجاد استراتژی های جدید استفاده کنید یا فکر کنید که چگونه آنها را در استراتژی های فعلی خود بگنجانید. برای تعیین اینکه از چه مواردی استفاده کنید ، آنها را در یک حساب نمایشی امتحان کنید. آنهایی را که بیشتر دوست دارید انتخاب کنید و بقیه را رها کنید.
4 اندیکاتور کمتر شناخته شده در تحلیل تکنیکال
بهترین روشهای معامله در بازار بورس و استفاده از اندیکاتور ، به نوعی جزو دروس پیچیده و مهم ورود به این حوزه اقتصادی است.
به ویژه برای کشوری مانند ایران که نظام اقتصادی خاص و البته پر فراز و نشیبی دارد، بسیاری از سرمایه گذاران ترجیح میدهند به جای بانک، سرمایه خود را در بورس به جریان بیاندازند.
این کار علاوه بر گردش مالی و کمک به حضور نقدینگی در فرآیندهای تولیدی، به شرط رعایت ترفندها و قواعد لازم، معمولا به سود آوری بیشتر منجر میشود.
حتی اگر افزایش سود سرمایه در بورس به نسبت بانک چندان زیاد نباشد، بازدهی سرمایه و حفظ ارزش پول به مراتب در بورس بهتر خواهد بود.
با این مقدمه، نباید فراموش کرد که وسوسه و خطرپذیری شرکت در بورس اگر بدون رعایت قوانین معاملات و بر اساس هیجانات گذرا باشد، به احتمال زیاد شکست و ضررهای بزرگی به دنبال خواهد داشت.
از این رو میتوان ادعا کرد یکی از مهمترین مقدمات داد و ستد در بورس، آشنایی با تحلیل تکنیکال و نحوه کار با اندیکاتورها به شمار میرود.
هر چند معمولا سرمایهگذاران به کار مومنتوم به عنوان نوسانگر طور غیر مستقیم و با کمک مشاور و استخدام کارگزار، در این بازار فعالیت میکنند؛ با این حال آگاهی از نقش انواع اندیکاتورها در معاملات بورس برای هر سرمایه گذار لازم است.
این اندیکاتورها به کمک تحلیل تکنیکال آمده و علائم آنها روی نمودار قیمت دیده میشود.
در ادامه این مطلب، ضمن آشنایی کلی، اندیکاتورهای برتر در معاملات بازار بورس بررسی خواهند شد. مقایسه آنها با شرایط فعلی میتواند الگوی خوبی برای ادامه حضور در این عرصه باشد.
ابتدایی ترین اسبابی که برای فعالیت و تحلایل بورس مورد نیاز است، همان نمودار قیمت نام دارد که بر اساس دو مولفه یعنی قیمت و زمان نمایش داده میشود.
در گذشته تصمیم گیری برای خرید و فروش در بورس، بر اساس ارزش اوراق بوده و امروز، روش تحلیل تکنیکال حکمفرماست که بر اساس رفتار و افت و خیز نمودار قیمت، در تلاش است احتمالات را در آینده پیش بینی کند.
۱- اندیکاتور روانی یا سایک (Psych Indicator)
این اندیکاتور چگونه کار میکند؟
- کمکهای بصری منظم را بر روی نمودار به شما نشان میدهد.
- روانشناسی بازار، سیگنالهای تجاری را به نمایش میگذارد.
- در تمامی تایم فریمها استفاده میشود.
- درک آسان و سیگنالهای واضح و شفافی دارد.
- با اندیکاتورهای دیگر به خوبی کار میکند و ورود به پوزیشن و یا حتی الگوهای شمعی پایه را بهبود میبخشد.
ظاهر این اندیکاتور چگونه است؟
در نمودار بالا نمونهای از اندیکاتور روانی را مشاهده میکنیم که با نمودار قیمتی الگوهای شمعی (کندل استیک) به کار رفته است.
اندیکاتور روانی دارای دو عامل مهم است:
- اول، نوسانگر در پانل پایین، نوسانگر نمایش تصویری است که نقاط اوج و میانگین روانشناسی بازار را نشان میدهد. چنانچه اندیکاتور روانی بالای ۸۰ یا پایین ۲۰ باشد، افراط سهامداران (اشباع خرید یا فروش) را در بازار نشان میدهد و همچنین نقاط دارای پتانسیل بر اساس حرکت قیمت برگشتی را مشخص میکند.
- دوم، هشدارها با علامت پیکان که در نمودار نشان داده میشوند، این پیکانها، الگوهایی روانشناسی هستند که احتمال بیشتری از حرکات قیمت (پرایس اکشن) که کندل های شمعی را دنبال میکنند را ارائه میدهند و سر پیکان، بالا یا پایین کندل قرار دارد. هنگامی که یک پیکان سبز رنگ ظاهر میشود، میتوانیم حرکات قیمت را صعودی فرض کنیم و با ظاهر شدن پیکان قرمز رنگ، حرکت قیمت را نزولی پیشبینی میکنیم.
چگونه از اندیکاتور روانی استفاده میکنیم؟
استراتژیهای متعددی وجود دارد که ما میتوانیم براساس اندیکاتور روانی از آن استفاده کنیم و با پرداختن به جزییات بازار معاملاتی شروع میکنیم. اما در اینجا به برخی از استراتژیهای اصولی و اساسی تاکید میشود:
- اندیکاتور روانی با خطوط روند، حمایت و مقاومت
- اندیکاتور روانی با پین بار
۲- LFX جریان سفارش معامله گر (Order Flow Trader)
این اندیکاتور چگونه کار میکند؟
- سفارشات را در بازار را بر اساس پیش بینی حرکت قیمتها دنبال کنید.
- تکنیکهای جریان سفارش را در روند زیر ترکیب نمایید.
- کمکهای بصری منظم در نمودارهای شما، نمایش داده می شود.
بهترین مورد در مورد اندیکاتور LFX
- بیش از ۳۹۰۰۰پیپ در سال ۲۰۱۴ در شش جفت ارز به دست آمد.
- استفاده از آن بسیار آسان و بسیار قدرتمند است.
- در تمامی تایم فریمها کار میکند.
- با تغییرات جزئی و بهینه سازی در هر دارایی اساسی، میتواند ۲۰٪ در معرض خطر کم و متوسط سالیانه قرار گیرد.
- میتواند تنها محصول تجاری باشد که شما به آن نیاز دارید.
ظاهر این اندیکاتور چگونه است؟
در نمودار بالا نمونهای از اندیکاتور جریان سفارش معاملهگر را مشاهده میکنیم که بر روی نمودار قیمتی مشخص شده است.
اندیکاتور جریان سفارش معاملهگر دارای دو عامل مهم است:
- اندیکاتور مورد نظر نمایش تصویری از موقعیت جریان سفارش است که از سوی سهامداران در بازارهای بزرگ صورت میگیرد، این کار به دو صورت انجام می شود: در ابتدا یک هشدار پیکان قرار دارد که به ما تغییرات را هشدار میدهد، پیکان سبز رنگ، نشاندهنده فشار خرید و پیکان قرمز رنگ، نشاندهنده فشار فروش میباشد.
- جنبه دوم این اندیکاتور این است که به عنوان یک تأیید پیوسته یا به صورت فیلتر عمل میکند، و با سایه و نقطه بر روی نمودار نشان داده میشود. هنگامی که پیکان سبزرنگ/فشار خرید ظاهر می شود، اگر شمع بعدی ادامه جریان سفارش جاری را تایید نماید، یک نقطه در زیر کندل و اطراف آن کندل، سایهای با رنگ مشابه همان نقطه پدیدار می شود که نشاندهنده جهت جریان سفارش است.
چگونه از اندیکاتور جریان سفارش معاملهگر استفاده میکنیم؟
استراتژیهای متعددی وجود دارد که ما میتوانیم براساس اندیکاتور جریان سفارش معاملهگر از آن استفاده کنیم و با پرداختن به جزییات بازار معاملاتی شروع میکنیم. اما در اینجا به برخی از استراتژیهای اصولی و اساسی تاکید میشود:
- جریان سفارش معاملهگر با اندیکاتور COT
- جریان سفارش معاملهگر با تحلیل تایم فریمهای متعدد
۳- اندیکاتور پینبار
این اندیکاتور چگونه کار میکند؟
- به طور خودکار، پینبار را روی نمودار نشان میدهد.
- کمکهای بصری واضح و منظمی دارد.
- ورود به پوزیشن، حد ضرر (SL) و حد سود (TP) را به طور خودکار بر روی نمودار مشخص میکند.
بهترین مورد اندیکاتور پینبار
- اندیکاتور مورد نظر،پینبارهای بازار را بررسی میکند، بنابراین لازم نیست شما ساعتها از وقت خود را در جستجوی پینبار بگذرانید تا مطمئن شوید معاملهای را از دست ندادهاید.
- کاملا قابل تنظیم است، بنابراین میتوانید پارامترها را برای پینبارهای مطلوب خود را پیدا کنید و تنظیم نمایید.
- با اندیکاتورهای دیگر با تنظیمات احتمالی بیشتر به خوبی کار میکند.
- در تمامی تایم فریمها بسیار موثر است.
ظاهر این اندیکاتور چگونه است؟
اندیکاتور پینبار دارای دو عامل مهم است:
- در اولین نمودار فوق شما میتوانید پینبارها را مشاهده کنید که با پیکان قرمز رنگ برای پینبارهای نزولی و با پیکان سبزرنگ برای پینبارهای صعودی مشخص شده است.
- در نمودار دوم بالا میتوانید نشانگرهای پینبار را مشاهده نمایید که جهت ورود به پوزیشن، حد ضرر (SL) و حد سود (TP) اشاره میکند.
این اندیکاتور چگونه کار میکند؟
استراتژیهای متعددی وجود دارد که ما میتوانیم براساس شاخص روانی از آن استفاده کنیم و با پرداختن به جزییات بازار معاملاتی شروع میکنیم. اما در اینجا به برخی از استراتژیهای اصولی و اساسی تاکید میشود:
- استراتژی پینبار روزانه
- استراتژی اندیکاتور روانی (سایک) و پین بار
۴- اندیکاتور COT
این اندیکاتور چگونه کار میکند؟
- به صورت خودکار و به طور هفتگی، دادههای COT بر طبق گزارش C.F.T.C بارگزاری میشود.
- نمایش مقیاس روشن و آسان برای خواندن موقعیت فعلی و تاریخی بازار مورد نظر را نشان میدهد.
- جهت سهامداران را در بازار ترسیم میکند.
بهترین مورد اندیکاتورCOT
- مورد استفاده در بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری است و بازده سالیانه سرمایه را حمایت میکند.
- اگر در ۴ یا ۵ بازار با تنظیمات پایه ۱۸۲ روز استفاده شود، به آسانی میتوانید ۱۰درصد سالیانه با ریسک ملایم را به دست آورید. به عنوان یک معاملهگر جزء میتوانید با استفاده از اهرم (لیورج) چند برابر آن را به دست آورید.
- به این معنی که شما مجبور نیستید زمان خود را جهت رمزنگاری دادههای هفتگی که میتواند ناامید کننده باشد، صرف کنید.
- به شما یک راهنمای جهت مشخص از بانکها و موسسات در حال تجارت را میدهد.
- به شما این امکان را میدهد که موقعیت مکانی تاریخی را در برابر حرکت قیمت تاریخی دنبال کنید و استراتژیهای تجاری سودآور را به راحتی ایجاد نمایید.
ظاهر این اندیکاتور چگونه است؟
در نمودار فوق، اندیکاتور COT با ۶ پنل با خطوط آبی و سبز نشان داده شده است. هر پنل مقیاس متفاوتی را شامل میشود:
- شاخص (ایندکس): یک استوکاستیک معمولی در یک موقعیت شبکه
- قدرت: پوزیشن خرید شبکه را نسبت به پوزیشن کل شبکه بررسی میکند و نشان دهنده قدرت حرکت در موقعیتهای کلی است.
- مومنتوم: تفاوت بین شاخص فعلی و همان شاخص ۶ دوره قبل را نشان میدهد تا مرجعی برای روندها در زمان رسیدن به نقطهی پایانی ارائه نماید.
- موقعیت شبکه: نشان میدهد که چگونه سه نوع اپراتور (تجاری، غیرتجاری و بورسباز) در بازار قرار گرفتهاند.
- ویلکو (WILLCO): تغییرات تعدیل شدهی مقیاس شاخص، خوانش راحتتری را فراهم میکند.
سهم باز (Open Interest): یک ابزار حجمی که نشاندهنده میزان موقعیتهای باز در بازار است.
این اندیکاتور چگونه کار میکند؟
استراتژیهای متعددی وجود دارد که ما میتوانیم براساس اندیکاتور COT از آنها استفاده کنیم و با پرداختن به جزییات بازار معاملاتی شروع میکنیم. اما در اینجا به برخی از استراتژیهای اصولی و اساسی تاکید میشود:
مومنتوم momentum چیست؟ | آموزش ویدیویی 📹 معامله گری وکار با اندیکاتور مومنتوم
مومنتوم momentum ، یکی دیگر از اندیکاتور هایی که در تحلیل از آن استفاده می کنیم اندیکاتور مومنتوم momentum می باشد.این اندیکاتور جزو اندیکاتور های مهم محسوب می شود.در این مقاله شما را با نحوه کار و تحلیل با اندیکاتور MOM آشنا می کنیم .همراه ما باشید.
اندیکاتور مومنتوم Momentum
MOMENTUM اندیکاتوری است که سرعت حرکت قیمت را بررسی میکند،این اندیکاتور ابزاری برای شناخت ضغف و قدرت روند بازار است و قیمت فعلی را با قیمتهای قبلی مقایسه میکند.یکی از مهمترین ویژگی های این اندیکاتور پیشرو بودن ان است. بدین صورت که به سرعت میتواند تغییرات بازار و اینده ی بازار را پیش بینی کند.مقدار عددی این اندیکاتور روند شناس، بر خلاف سایر اندیکاتورهای روندشناس بین دو عدد محدود نیست و این اندیکاتور میتواند هر عددی را قبول کند.
مومنتوم در کدام دسته از اندیکاتورها قرار دارد
این اندیکاتور در دسته ی اندیکاتورهای پیشرو قراردارد،لذا ان را اسیلاتور (oscillator) مینامیم.این اندیکاتور نیز مانند همه ی اندیکاتورهای روند شناس در پایین نمودار قیمت قرار میگیرد وقادر به پیشبینی اینده بازار است.
نحوه ی محاسبه اندیکاتور مومنتوم MOMENTUM
همانطور که گفته شد اندیکاتور مومنتوم سرعت تغییرات قیمت را اندازه گیری می کند.محاسبه ی این اندیکاتور از یک رابطه ی ساده تبعیت میکند.فقط باید قیمت پایانی هرروز را از قیمت پایانی روزهای قبل تر از ان کم کنیم و باید این کار را هروز انجام دهیم تا برای هرروز،یک نقطه به دست بیاید و در اخر کافی است که این نقطه هارا به هم وصل کنیم تا نمودار نهایی این اسیلاتور به دست بیاید.
اگر بخواهیم ان را در یک فرمول ساده خلاصه کنیم به شرح زیر است:
۱۰۰ *(M=(V/Vn
دراین فرمولVقیمت پایانی روز و Vnبرابر با قیمت پایانی 10روزقبل است. که در این صورت اندیکاتور حول نقطه ۱۰۰ نوسان خواهد کرد. اعداد بیشتر از ۱۰۰ نشاندهنده این است که قیمت در حال حاضر بیشتر از قیمت در n روز (کندل) قبلی است. و زمانی که اندیکاتور به سطح کمتر از ۱۰۰ برسد به این معناست که قیمت فعلی کمتر از قیمت در n روز (کندل) قبل میباشد.
کاربرد اندیکاتور مومتوم mom
با استفاده از این اندیکاتور میتوانیم سیگنالهایی مبنی بر خرید و فروش دریافت کنیم.که در ادامه به تفصیل توضیح خواهم داد.لازم به ذکر است این اندیکاتور در روندهای صعودی نسبت به روندهای نزولی موفقیت بیشتری دارد.
آموزش ویدیویی کار با اندیکاتور MOMENTUM
چگونه اندیکاتور مومنتوم را در tradingview پیدا کنیم
همانطور که در شکل زیر میبینید کافیست پس از اوردن چارت ارز موردنظر، در بالای صفحه قسمت اندیکاتورها،MOMرا سرچ کنیم.
سیگنالهای خرید در مومنتوم به چه صورت است؟
این اندیکاتور سیگنالهای بسیار خوب و معتبری مبنی برخرید یافروش به ما می دهد اما این نکته را فراموش نکنید که این ابزار به تنهایی نمیتواند استراتژی خوبی برای معاملات ما باشد و بهتراست که در کنار سایر اندیکاتورها ،این ابزار نیز بررسی شود.
1.عبور از خط 100
اولین چیزی که در بررسی این ابزار به ان توجه میکنیم این است که موقعیت شاخص اندیکاتور را نسبت به سطح مرجع میسنجیم.سطح مرجع در شکل بالا با رنگ بنفش مشخص شده است.سطح مرجع در مورد این اندیکاتور خط 100 است،لذا هنگامی که شاخص اندیکاتور خط 100را به سمت بالا بشکند روند نزولی و هرگاه به سمت پایین بشکند روند نزولی است.
انچه بدیهی است این است که هرگاه شاخص این خط را به سمت بالا قطع کند سیگنالی برای خرید وهرگاه به سمت پایین قطع کند سیگنالی برای فروش است، شکل بالا نمودار ارز NEOدر تایم فریم روزانه است. نقطه ای که با دایره نارنجی رنگ مشخص شده است ناحیه ای است که شاخص اندیکاتور خط 100را به سمت بالا قطع کرده است،اگر نگاهی به نمودار قیمت بیندازیم به خوبی میبینیم که پس از شکست نمودار، قیمت، روند صعودی را در پیش گرفته است.این نکته حایز اهمیت است که تا زمانی که شاخص اندیکاتور در بالا یا پایین خط مرجع تثبیت نشده باشد روند صعودی یا نزولی قبلی ادامه خواهد داشت.
2.خط روند در اندیکاتور مومنتوم
نکته ی قابل توجه این اندیکاتور این است که کشیدن خط روند برای این ابزار،سیگنال های خوبی مبنی بر خرید و فروش به ما می دهد.شکل بالا نمودار قیمت ETCدر تایم فریم روزانه را نشان میدهد.با توجه به خط روندی که برای نمودار کشیده شده است درست زمانی که شاخص اندیکاتور خط روند را میشکند و به سمت بالا حرکت میکند،نمودار قیمت نیز صعودی میشود.
3.واگرایی در اندیکاتور مومنتوم
قبل از اینکه سراغ بررسی واگرایی در اندیکاتورMOM برویم،یک توضیح کلی راجع به واگرایی موضوع را برای شما روشن تر میکند.واگرایی یکی از مهم ترین مسایلی است که در تحلیل تکنیکال برای یافتن سیگنال های خرید و فروش به ما کمک میکند و تحلیلگران حرفه ای حتما واگرایی در نمودارهارا می بینند و ان را مورد بررسی قرار میدهند.
واگرایی چیست؟
به طور کلی زمانی ما میگوییم در این نمودار واگرایی رخ داده است که عدم هماهنگی بین نمودار قیمت و اندیکاتور مشاهده بشود و حرکت قیمت و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر باشند.درحالت عادی وقتی نمودارقیمت سقف یا کفی میزند،اندیکاتور هم مثل ان عمل میکند ولی اگر نمودارقیمت سقف یا کف جدیدی بزندولی اندیکاتور نتواند بزند و بالعکس،واگرایی رخ داده است.
واگرایی به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم بندی میشود:
واگرایی معمولی(REGURAL DIVERGENCE)
این نوع واگرایی در دسته ی سیگنالهای بازگشتی است و زمانی اتفاق میفتد که روند در حال ضعیف شدن است.
این واگرایی خود به دودسته مثبت و منفی تقسیم میشود:
واگرایی معمولی مثبت(RD+)
زمانی اتفاق مبفتد که نمودار قیمت کفی پایین تر با کف قبلی میزند اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی خود میسازد.این موضوع به این معنا است که روند نزولی قیمت ضعیف میشود.البته این ضعیف شدن بدین معنانیست که از همان نقطه صعودی میشود بلکه ممکن است این روند نزولی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.
واگرایی معمولی منفی(RD-)
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت سقفی بالاتر با سقف قبلی میزند اما اندیکاتور سقفی پایین تراز سقف قبلی میزند.این موضوع به این معنا است که روند صعودی قیمت ضعیف میشود البته این ضعیف شدن بدین معنا نیست که از همان نقطه نزولی میشود بلکه ممکن است این روند صعودی ضعیف شده تا مدت ها ادامه داشته باشد.
واگرایی مخفی(HIDDEN DIVERGENCE)
این واگرایی در دسته سیگنالهای ادامه دهنده است و زمانی اتفاق میفتد که روند در حال تقویت شدن است.معمولا زمانی اتفاق میفتد که قیمت در حال اصلاح خود باشد.این واگرایی خود به دودسته تقسیم میشود:
واگرایی مخفی مثبت(HD+)
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت کفی بالاتر از کف قبلی بزند ولی اندیکاتور کفی پایین تر از کف قبلی بزند،این نشاندهنده این است که خوشبختانه روند صعودی قیمت ادامه می یابد.
واگرایی مخفی منفی(HD-)
زمانی اتفاق میفتد که نمودار قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی بزند ولی اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی بزند این نشاندهنده این است که روند نزولی شدن قیمت ادامه می یابد.
درجمع بندی کلی واگرایی ها به شرح زیر است:
واگرایی معمولی مثبت: قیمت(کف پایینتر) و اندیکاتور(کف بالاتر)
واگرایی معمولی منفی: قیمت(سقف بالاتر) و اندیکاتور(سقف پایینتر)
واگرایی مخفی مثبت: قیمت(کف بالاتر) و اندیکاتور(کف پایینتر)
واگرایی مخفی منفی: قیمت(سقف پایینتر) و اندیکاتور(سقف بالاتر)
در اندیکاتور مومنتوم میتوانید واگرایی مثبت ،منفی و مخفی را مشاهده کنید،در ادامه با اوردن مثالی این موضوع برای شما به تفصیل شرح داده میشود.
همانظور که در شکل میبینید پس از یک روند صعودی ،واگرایی ایجاد شده و هشدار بازگشت میدهد.پس از این اتفاق سهم وارد یک روند صعودی شده است.دراینجا اندیکاتور مومنتوم یک نقش اساسی ایفا میکند.در واقع قیمت ارز بر روی یک روند صعودی در حال افزایش بوده ولی با ایجاد یک واگرایی هشدار بازگشت داده شده است.در اینجا نقش پیش رو بودن اندیکاتور مومنتوم به خوبی درک میشود.
حجم معاملات
یک نکته ی بسیار جالب دررابطه با مومنتوم این است که زمانی که حجم معاملات افزایش می یابد این اندیکاتور با سرعت بیشتری تغییر میکند و بالعکس.
نتیجه گیری کلی:
انچه حایزاهمیت است توجه به این نکته است که این اندیکاتور به تنهایی نمیتواند معیار خرید یا فروش باشد.در طول سالیان دراز و بازارهای مالی مختلف ،معامله گر حرفه ای و موفق ان کسی است که با اندیکاتورهای مختلف ،استراتژی های جدیدی میچیند، در نهایت ان استراتژی ای که بیشترین بازده مالی را داشته است مورد استفاده قرارمیدهد.هیچ معامله گر عاقلی تنها به استفاده از یک اندیکاتور اکتفا نمیکند.اندیکاتور مومنتوم به عنوان یک اندیکاتور پیشرو میتواند جزیی از استراتژی های معاملات شما باشد.
ممنون از اینکه تا پایان” مومنتوم momentum چیست ” همراه ما بودید.
دیدگاه شما