۳ روش برتر تحلیل سهام
برای تحلیل سهام از چه روشی استفاده می کنید؟ آیا با تحلیل سهام به روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال آشنایی دارید؟ برای فعالیت در هر زمینهای نیاز به تخصص دارید. اگر به شما یک فرصت بدهند که مریضی را جراحی کنید، این پیشنهاد را میپذیرید؟
انواع روشهای تحلیل سهام
دو پاسخ برای این سوال ممکن است. یا شما در این زمینه تخصص ندارید و پیشنهاد را نمیپذیرید یا در حوزه کاری شما است و قبول میکنید. بازارهای مالی نیز به همین صورت هستند. افرادی که تخصص کافی در این زمینه ندارند با احتمال بسیار زیاد شکست میخورند و مغموم و سرخورده بازار را ترک میکنند. اما افراد متخصص همواره در بازارها فعالیت دارند.
این افراد از میان چندین سهم بازار، بهترین آن را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. این کار با بررسی و تحلیل صورتهای مالی شرکتها امکانپذیر است. علاوهبر گزارشات و صورتهای مالی، تحلیلگران، نمودارهای قیمت-زمان سهام شرکتها را نیز بررسی میکنند و بر اساس آنها تصمیم میگیرند.
در این مقاله میخواهیم در رابطه با انواع روشهای تحلیل سهام یعنی تحلیل بنیادی و تکنیکال صحبت کنیم. این تحلیلها میتوانند مهارتهای لازم جهت فعالیت در بازارهای مالی را برای ما فراهم کنند.
تجزیه و تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) سرمایهگذاران، شرکت را از زیربنا بررسی میکنند تا ارزش ذاتی سهام آن را بهدستبیاورند.
برای بهدست آوردن ارزش ذاتی سهم، باید تمامی عوامل موثر بر عملکرد شرکت بررسی شوند.
تحلیلگران بنیادی معمولا شرکت را از لحاظ عوامل کلان اقتصادی مثل وضعیت اقتصادی کشور و صنعتی که شرکت در آن فعال است بررسی میکنند. در کشوری مثل ایران که در آن ریسک سیاسی بالا است، باید تاثیرات سیاستهای سایر کشورها بر صنعت یک شرکت را هم سنجید. چشماندازها و شیوه مدیریتی نیز از عوامل مهمی هستند که برای داشتن تحلیلی دقیق، باید آنها را بررسی کرد.
در تجزیه و تحلیل بنیادی، تمرکز تحلیلگران بیشتر روی صورتهای مالی شرکتها است. ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و. از جمله صورتهای مالی هستند که نقش مهمی در این تحلیل دارند.
اطلاعات مربوط به شرکتها را میتوان از سایت کدال (Codal.ir) جمعآوری کرد.
با جستجوی نماد سهم در این سایت، میتوان تمامی صورتهای مالی و سوابق مربوط به شرکت را دید.
تحلیلگران بنیادی معمولا دادههای مربوط به چند سال را کنار هم قرار میهند و تغییرات شرکت را در طی سالهای اخیر با هم مقایسه میکنند.
صورتهای مالی شرکتهای فعال در بورس ایران بهطور سه ماهه منتشر میشوند (صورتهای مالی 3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه و 1 ساله). گزارش فعالیتهای ماهانه هم در انتهای هر ماه منتشر میشود.
تحلیلگران معمولا بهدنبال محاسبه میزان درآمد، هزینه و سود یک شرکت هستند.
یکی از پرکاربردترین آیتمها در تحلیل بنیادی نسبتهای مالی هستند. نسبت سودآوری، نسبت اهرمی، نسبت فعالیت یا همان کارایی و نسبت نقدشوندگی از جمله نسبتهای مالی مهم هستند که امکان مقایسه راحتتر شرکتهای فعال در یک صنعت را ایجاد میکنند.
یکی از نسبتهای نقدشوندگی پرکاربرد نسبت جاری است. این نسبت از طریق تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری محاسبه میشود. اطلاعات مربوط به محاسبه این نسبت را میتوان از روی ترازنامه آن جمعآوری کرد.
در واقع این نسبت توانایی شرکت را در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت نشان میدهد. یعنی به ما میگوید که آیا شرکت قادر به پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود با استفاده از داراییهای جاری (داراییهایی که نقدشوندگی بالایی دارند و بهسرعت میتوان آنها را فروخت) موجود خواهد بود یا خیر.
مقایسه عملکرد شرکت در دوره فعلی با دورههای قبل به تحلیلگر این امکان را میدهد که از وضعیت رشد و ثباتِ سودآوری آن آگاه شود.
هدف نهایی از تحلیل بنیادی رسیدن به ارزش ذاتی سهام و مقایسه آن با قیمت حال حاضر سهام شرکت است. اگر قیمت سهم بالاتر از ارزش ذاتی آن باشد، یعنی سهم گران است و ریسک سرمایهگذاری در آن بالا است.
تحلیلگران بیشتر دنبال این هستند که سهام ارزان در بازار را شناسایی کنند و با سرمایهگذاری در آنها علاوهبر کاهش ریسک سرمایهگذاری، به سود برسند.
تحلیل سهام به روی تحلیل تکنیکال
از دیگر روشهای تحلیل وضعیت یک سهم یا دارایی، میتوان به تحلیل تکنیکال (Technical analysis) اشاره کرد. در تحلیل تکنیکال چگونگی تغییرات قیمت در زمان گذشته بررسی میشود تا روند حرکتی احتمالی قیمتها در آینده مشخص شود.
تحلیلگران تکنیکال که به آنها چارتیست هم گفته میشود، بیشتر تمرکزشان بر نمودارهای قیمت-زمان است. درواقع نمودارها، تصویری گرافیکی از روند حرکتی سهم را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهند.
دو اعتقاد رایج برای تحلیل سهام در بین تحلیلگران تکنیکال
1- تکنیکالیستها بر این باورند که همه چیز در قیمت نهفته است.
آنها معتقد هستند که تمامی اخبار و عوامل موثر بر تغییرات قیمت، تاثیر خود را در رفتار خریداران و فروشندگان گذاشتهاند و این افراد هستند که باعث ایجاد تغییر در قیمتها میشوند. پس تمامی خبرها تاثیرات خود را روی قیمت می گذارند و دیگر نیازی نیست که مواردی مانند صورتهای مالی شرکتها را بررسی کرد.
در واقع اعتقاد بر این است که عوامل خارجی و اقتصادی مختلفی که قبلاً اتفاق افتاده، رفتارهای سرمایهگذاران یا معاملهگران را در آن بازه زمانی ساخته و باعث تغییر قیمت شده است.
برای مثال اخبار مثبتی که در گذشته در رابطه با عملکرد یک سهم منتشر شده، باعث میشود که سهم بعد از بازگشایی یک رشد چشمگیری داشته باشد. بعد از یک رشد چشمگیر معمولا گروهی از سرمایهگذاران سیو سود میکنند؛ در این صورت میزان عرضه سهم افزایش پیدا میکند.
با افزایش میزان عرضه قیمتها تا حدی کاهش پیدا میکنند. با کاهش قیمتها، معاملهگران متوجه میشوند که سهم در جای مناسبی برای خرید قرار دارد و دوباره تقاضا برای آن افزایش پیدا میکند و قیمت بالا خواهد رفت. البته موارد ذکر شده در رابطه با شرکتهایی که عملکرد مثبتی دارند و روند سودآوری آنها رو به رشد است، صادق است.
همین تغییراتی که در عرضه و تقاضا ایجاد میشود، باعث به وجود آمدن سطوح حمایتی و مقاومتی میشود.
در مناطق حمایتی میزان تقاضا بیشتر از مقدار عرضه است. در مناطق مقاومتی رفتار سرمایهگذاران عکس رفتار آنها در مناطق حمایتی است. در این مناطق میزان عرضه بیشتر از تقاضا است که در نهایت مانع حرکت بیشتر قیمتها به سمت بالا میشود.
البته در صورتی که حجم معاملات بالا باشد و قیمت به سرعت به این مناطق نزدیک شود احتمال شکست این نواحی وجود دارد. بعد از شکست یک ناحیه مقاومتی قیمت تا سطوح بالاتر حرکت خواهد کرد.
بنابراین میتوان گفت که الگوهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال، بیشتر تحت تاثیر رفتار سرمایهگذاران شکل میگیرند. بنابراین روانشناسی بازار از دیگر مولفههای پرکاربرد در تحلیل بازارهای مالی است.
2- از دیگر اعتقادات تکنیکالیستها این است که گذشته دوباره تکرار میشود.
این موضوع را میتوان با بررسی رفتارهای معاملهگران اصلی یک سهم در گذشته تا حدودی توجیه کرد.
فرض کنید که سهامدار عمده یک شرکت معمولا بعد از هر افت شدید قیمتی، مقدار زیادی از سهم را خریداری می کند. اگر در گذر زمان این سهامدار عمده همواره در این شرکت فعالیت کند، احتمال بروز رفتارهایی شبیه رفتارهای گذشته آن وجود خواهد داشت. به این نکته دقت داشته باشید که گفتیم احتمال بروز رفتارهای شبیه به گذشته وجود دارد اما ۱۰۰% مشابه گذشته عمل نخواهد کرد. تا حدی میتوان گفت که هر سهم رفتاری مشابه با رفتار سهامداران عمده خود دارد.
تکنیکالیستها معمولا با توجه به استراتژیهای معاملاتی خود از اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی استفاده میکنند. از دیگر مواردی که باید هنگام انجام تحلیل تکنیکال مورد توجه قرار بگیرند قیمت، حجم و عوامل موثر بر عرضه و تقاضا هستند. هر کدام از این عوامل می توانند نقش بسیار مهمی در تایید یا رد تحلیل داشته باشند.
از دیگر مواردی که در تحلیل تکنیکال باید به آن توجه داشت این است که تغییرات قیمت باید ناشی از از تغییر نیروهای عرضه و تقاضا باشد قیمت گذاری دستوری باعث می شود که نتوان تحلیلی درست از وضعیت قیمت ایسم در آینده ارائه داد.
البته در بازار سرمایه عواملی مثل تقسیم سود شرکت، ادغام، افزایش سرمایه، ایجاد مشکل در خطوط تولید، توزیع یا تامین مواد اولیه و. میتواند باعث به وجود آمدن گپهای قیمتی در نمودار سهم شود. برای همین اگر بخواهیم نمودار سهم را بررسی کنیم باید از نمودار تعدیل شده آن استفاده کنیم.
درست است که میگوییم در تحلیل تکنیکال معاملهگران به اخبار و وضعیت بنیادی سهم توجهی ندارند، اما گاهی برای پیشبینی چگونگی حرکت قیمت لازم است به برخی اخبار توجه کنند تا بتوانند پیش از روی دادن آن اتفاق، تاثیرش را بر بازار تشخیص دهند و عملکرد مناسبی در زمان رویداد داشته باشند.
روانشناسی فردی و بازاری
این موضوع که الان بازار در کدام مرحله از چرخه احساسات قرار دارد بسیار مهم است. آیا پول در حال ورود به بازار است یا دارد از آن خارج میشود به طور کلی میتوان گفت مدیریت سرمایه و مدیریت احساسات از مهمترین عوامل موثر بر موفقیت در بازارهای مالی است. بدون کنترل احساسات و مدیریت سرمایه نمیتوان در این بازار باقی ماند.
نکته با اهمیت در تحلیل سهام
بطور کل اگر دیدگاه بلندمدتی برای سرمایهگذاری دارید، میتوانید در مرحله اول از تحلیل بنیادی استفاده کنید. سپس شرایط بازار را بررسی کنید، آیا روابط با سایر کشورها خوب است؟ آیا تنشهای منطقهای وجود دارد؟ آیا اعتماد به بازار برگشته و سرمایهگذاران دید مثبتی به آینده آن دارند؟
سوالهایی نظیر موارد گفته شده میتوانند در دسته روانشناسی بازار قرار گیرند. یعنی افرادی که قصد سرمایهگذاری برای بلندمدت دارند، ابتدا از تحلیل بنیادی استفاده کرده، سپس شرایط و جو روانی بازار را بررسی میکنند. در نهایت با استفاده از تحلیل تکنیکال نقاط ورود و خروج مناسب را جهت سرمایهگذاری انتخاب میکنند.
اما این روند برای معاملهگرانی که دید کوتاهمدتی دارند، متفاوت است. آنها زیاد به وضعیت بنیادی سهم توجه ندارند و پیش از هر چیزی سهم را از لحاظ تکنیکال بررسی میکنند. سپس اخبار مهم در بازار را بررسی کرده و اگر وضعیت بازار موافق با جهت تحلیل آنها بود اقدام به خرید می کنند. در نهایت نیز گاهی یک نگاه اجمالی به وضعیت بنیادی هر سهم میاندازند.
نتیجه گیری
همانطور که گفتیم روشهای مختلفی برای تحلیل سهام شرکتها وجود دارد. تحلیلگران هر کدام با توجه به استراتژیهای متفاوت مختص خود، از یکی از تحلیلهای تکنیکال و بنیادی یا هر دوی آنها استفاده میکنند.
توجه داشته باشید که آشنایی با روانشناسی بازار، بخشی جدا نشدنی از انواع تحلیل سهام است و به شما کمک میکند تا تصمیمهای درستی را در زمان مناسب، برای معاملات خود بگیرید. می توانید تجربه و یا دیدگاه خود درباره مقاله ۳ روش برتر تحلیل سهام را با ما در میان بگذارد.
پاسخ به ۲۵ سؤال رایج فعالین بازارسرمایه در شرایط کنونی
توسط مهندس مهدی ساسانی،کارشناس،مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه
بوسیله پیشگامان دنیای مالی به روز رسانی شده در اسفند ۲, ۱۳۹۹ 0
مهندس مهدی ساسانی کارشناس،مدرس و تحلیلگر بازارسرمایه،روز چهارشنبه بیست ونهم بهمن ماه ۹۹ ضمن حضور در وبینار بررسی شرایط روز بازار سرمایه با تمرکز بر تصمیمات اخیر شورای عالی بورس علی الخصوص طرح دامنه نوسان نامتقارن که توسط گروه پیشگامان دنیای مالی دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد،به ارائه ای در این موضوع پرداختند و به سؤالات متداول فعالین بازار پاسخ دادند.در این نوشتار به ۲۵ سؤال رایج فعالین بازار سرمایه که توسط مهندس مهدی ساسانی در وبینار روز چهارشنبه پاسخ داده شده است خواهیم پرداخت.
۱) دامنه نوسان نامتقارن چه تاثیری بر روی سهام شاخص ساز دارد؟
یکی از تاثیرات آن ، محدود شدن میزان نقدشوندگی است. البته اگر دقیق تر نگاه کنیم اختلاف زیادی هم وجود ندارد(با زمانی که دامنه متقارن بود). بعضی مواقع بازی گردانان سهم نسبت به صفِ فروشی که آن نماد دارد کار خودش را انجام میدهد. البته اخیراً شاهد بودیم که در بعضی نماد ها بازی گردانان کار خود را به درستی انجام نداده اند. بعضی مواقع ما فریب شاخص کل را میخوریم. از آن جا که شاخص کل نماد های بزرگ را شامل میشود اگر منفی باشد ، فقط درباره ی شاخص های بزرگ به ما اطلاعات میدهد در صورتی که امکان دارد شاخص هم وزن مثبت باشد.
۲) آیا در حال حاضر سرمایه گذاران به سمت صندوق های سرمایه گذاری حرکت میکنند؟چرا پول وارد صندوق ها و اوراق می شود؟
ما یک p/e داریم که p/e بدون ریسک است که این p/e همان سودی است که در سپرده های بانکی یا اوراق یا صندوق های درآمد ثابت به سپرده گذارها داده می شود. ما زمانی که سود بانکی ۱۵، ۱۸ یا اوراق ۲۰ درصد را شاهدیم، طبیعتا داریم با نرخ ۵p/e یا ۶ و p/e بدون ریسکمان آن را می سنجیم.از این طرف در بازار سرمایه ما ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک را می بینیم یا حتی همان ترسی که در بازار وجود دارد را مشاهده میکنیم لذا بازار سرمایه اگر نتواند برای منِ سرمایه گذار افق خودش را شفاف کند واضح است که من بعنوان سرمایه گذار به سمت p/e بدون ریسک خواهم رفت. پس ما انتظار نداریم در شرایط فعلی پول وارد بازار شود بلکه بالعکس.اگر پول وارد بازار سرمایه شود طبیعتا آن موقع روند بازار می تواند شرایط بهتری بگیرد یعنی کسی که بازار ساز است کسی که تصمیم گیرنده است بیاید با تعیین قوانین و مقررات و سازو کارهایی که می تواند اعتماد سازی به بازار را برگرداند تلاش کند که این پول هایی که الان در سپرده ها قرار گرفتند بیایند و در سهام قرار بگیرند ببینید من زمانی می روم و پولم را در بانک سپرده می کنم که نسبت به بازار های دیگر اعتماد نداشته باشم اما اگر بدانم شرایطی در بازار سرمایه ایجاد می شود که من بتوانم سودی بالاتر از سود بانکی کسب کنم و ریسک زیادی متحمل نشوم خیلی واضح است که من هم تمایل پیدا می کنم که سهام بخرم.
۳) از نظر زمانی کی شاهد رشد بازار خواهیم بود؟
از نظر بنده ما شاهد ریزش دیگری در بازار خواهیم بود. این ریزش میتواند در اسفند ماه یا در اوایل سال آینده رخ بدهد. بعد از این ریزش میتوانیم انتظار رشد قابل قبولی را داشته باشیم. تصمیماتی که در ۳ اسفند رخ میدهد ، تصمیماتی که در حوزه ی FATF گرفته میشود و یا هر اتفاق دیگری بر روی بازار سرمایه تاثیر میگذارد.
۴) با توجه به اینکه حقوقی ها تامین مالی خوبی داشتند ، میتوان انتظار اسفندی متفاوت نسبت به سال های اخیر داشت؟
رقمی حدود هشتاد هزار میلیارد تومان در شش ماه اول سال توسط حقوقی ها خروج نقدینگی داشته ایم. در شش ماه دوم رقمی حدود بیست و هشت هزار میلیارد تومان خرید سهام داشته ایم. همانطور که قابل مشاهده است حقوقی ها سهم هایی را فروخته اند و همان سهم ها را در قیمت پایین تر خریده اند. البته زمانی این اتفاق افتاد که نماد ها شصت الی هفتاد درصد تغییر پیدا کرده اند. البته این اتفاق شامل همه ی حقوقی ها نمیباشد. این اتفاق عادی است و حتی در افراد حقیقی هم رخ میدهد. اما متاسفانه در وضعیت حال حاضر بازار ، منفی بودن سهمی بر روی افراد خیلی تاثیر میگذارد.
۵) چشم انداز بانکی ها و صنایع چگونه است؟
بانک ها اصولاً دارایی های غیر مولد دارند و سعی میکنند سپرده پذیری با نرخ بهره ی بالا داشته باشند. طبیعتاً هنگامی که نرخ بهره در بانک بالا باشد ما شاهد خلق نقدینگی خواهیم بود و در نهایت باعث میشود دچار تورم شویم. وقتی که نرخ بهره پایین برود ما شاهد کاهش نقدینگی میشویم و سرمایه گذاران به سمت بازار های کالایی میروند و دوباره تورم افزایش پیدا میکند. پس این موضوع مانند شمشیر دو لبه میباشد و باید با احتیاط با آن برخورد کرد. پس بانک مرکزی نیز باید سیاست گذاری هایی را در پیش بگیرد که بتواند این اوضاع را کنترل کند.
همه ی این ها به این بستگی دارد که بانک ها تصمیم بر چه دارند. امکان دارد زمانی به سپرده گذاران خود ، خدماتی به نرخ بهره پایین بدهند که در این صورت سرمایه گذاران بر روی آن بانک متضرر میشوند و بالعکس.
۶) تاثیرات تصویب بودجه بر روی بازار سرمایه چيست؟
در این بودجه تلاش شد تا نرخ ارز از ۴۲۰۰ تومان به محدوده ی ۱۷ هزار تومان تغییر پیدا کند. اما اصلاحیه ای مجلس داد كه همچنان نرخ کالاهای اساسی دلار ۴۲۰۰ تومان است. البته مشکل ما نسبت به خود کالای اساسی نیست بلکه به اتفاقی که در پیرامون آن رخ میدهد است. در سال گذشته تلاش شد تا این کالا ها با نرخ ۴۲۰۰ به دست مردم برسد اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد و کالا ها با این نرخ به دست مردم نرسيد. البته همین انتقال ارز به محدوده ی ۱۷ هزار تومان نیز تورم زا است. با توجه به اینکه قدرت خرید مردم بسیار پایین آمده است نباید انتظار کشش بیشتر از مردم را داشت و باید تلاش بر این باشد که بازار ها تورم زا نباشند.
۷) دامنه نوسان نامتقارن بر روی بازار پایه چه تاثیری میگذارد؟
قانون گذار با تصویب این طرح نسبت به سهامداران بازارپایه کم لطفی کرد. برای بازار پایه زرد دامنه نوسان ۳ است و دارنده این سهم ها شانس کمتری پیدا می کند چون در زمان ضرر هر دوی سهم های سرمایه گذار(بازار پایه و دیگر سهم ها) ۲% ضرر می خورند اما در زمان سود ان نمادی که در بازار فردی خریده در شرایط ایده ال ۶% می تواند سود کند و نماد های بازار پایه ۳ % می تواند سود کند.
۸) آیا بعد از انتخابات طبق سنت شاهد ریزش بازار خواهیم بود؟
ما انتظار داریم که در ابتدا رشدی رخ دهد و بعد از آن رشد میتوانیم تصمیم بگیریم که چه ریزشی خواهیم داشت.
۹) چرا بر خلاف صورت های مالی و تحلیل بنیادی شاهد ریزش بعضی از سهام ها هستیم؟
در حال حاضر مشکل ما شرکت ها نیست. همانطور که قابل مشاهده است در حال حاضر بعضی شرکت ها در این بازار در حال سود دادن میباشند. بازار ما از دو عامل نبود نقدینگی و عدم اعتماد به بازار رنج میبرد. هر زمان ریسک بازار کاهش بیابد که ترس سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری را کاهش دهد ، سرمایه گذار میتواند در بین نماد های بازار ، نمادی را انتخاب کند و از آن حمایت کند.
۱۰) پالایشی ها تا چه میزان میتواند سود سازی خود را اضافه کنند؟
نرخ نامه ای که برای پالایشی ها در تابستان داده شد باعث شد تا این شرکت ها نرخ خوراکشان بر مبنای نفتی که فروش میرود باشد. اهرم سود آوری شرکت های پالایشی با افزایش یا کاهش نرخ خوراک ، یا تخفیفی که به آنها داده میشود و یا قیمت گذاری که در محصولات صورت میگیرد بر بروی قیمت آن ها تاثیر میگذارد. مثلا پالایش نفت اصفهان در شش ماه اول سود آوری خوبی داشت اما با تغییراتی که رخ داد ، تغییرات در این نماد در سه ماه پاییز برابر شد با شش ماه اول سال. پس این اهرم ها بر روی قیمت پتروشیمی ها بسیار تاثیر گذار است.
۱۱) چقدر از رشد و ریزش امسال به خاطر ورود افراد تازه کار بوده؟چقدر از دستکاری دولت؟
تعریف ها از دستکاری متفاوت است. در بعضی مواقع دستکاری به صورت واضح رخ میدهد یعنی از بالا تا پایین سهم ها فروش میرود. اما زمانی دستکاری ها از بیرون و به صورت نامحسوس رخ میدهد. اتفاقاتی که در سال گذشته رخ داد مشمول دستکاری بازار میشود. البته حقیقی ها نیز به بخش هایی از این ریزش دامن زدند ولی این دامن زدن برای جلوگیری از ضرر خود افراد حقیقی بوده. اما باید ببینیم که چه عواملی باعث شد تا حقیقی ها به این سمت حرکت کنند.
۱۲) آیا دخالت دولت در قوانین بازار در نهایت باعث نرسیدن به تعادل در بازار میشود؟
در حال حاضر ما نمیتوانیم برای دولت محدوده مشخص کنیم. البته که دستکاری هایی رخ داد و این دستکاری ها باعث شد تا نظم طبیعی بازار از بین برود.
۱۳) چرا سهم های کوچک و بنیادی راهشان را از سهم های شاخص ساز جدا نمیکنند؟
جدا میکنند. خیلی از سهم های کوچک صف خرید بودند که یا سقف های مرداد و تیر ماهشان را پس گرفتند یا به ان سقف ها نزدیک شدند یعنی در خیلی از این سهم ها ضرر سهام دار ها حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین خیلی از سهم های بزرگ بازار است خیلی از سهم ها در نمادهای حاشیه بازار هم وزن هستند الان نزدیک به سقف قبلی هستند و ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین میخرند بعضی ها الان در مسیر صعود هستند وبعضی ها از سقف ها حتی رد شدندیعنی بالای سقف معامله می شوند.
۱۴) تأثیر جداسازی معاملات حقیقی و حقوقی چیست؟
بازار سرمایه یعنی عرضه و تقاضا.در هر جایی که ارزندگی وجود داشته باشد پول می اید به سمت صف خرید و هر جا که وجود نداشته باشد به سمت صف فروش می رود. پس جداسازی بازار ها یعنی مدام محدودسازی صورت می گیرد. هیچ گونه محدود سازی برای میان مدت و بازار سرمایه مفید نیست.با جداسازی، ارزش معاملات از حالت فعلی که هست کمتر خواهد شد و طبیعتاً این موضوع بعداً معایبش را بروز می دهد.
۱۵) منظور از بلند مدت چه مقدار است؟
کوتاه مدت یا چشم انداز یک ساله و بلند مدت ۵ ساله تعریف می شود. در بازار سرمایه با توجه به اینکه یک بازار سیاسی است و تصمیم دولت بر بازار تاثیر گذار است ما نگاه بلند مدت را با توجه به دوره ۴ ساله ریاست جمهوری بین ۱تا ۴ سال می دانیم چون با تغییراتی که در دولت اتفاق می افتد و با این تغییرات دستورالعمل ها، نگاه ها و بخشنامه ها تغییر می کند و این موضوع برای بعضی از صنایع سود اور و برای بعضی زیان اور خواه بود (مثل مالیات).از ۲ ماه تا یکسال هم نگاه میان مدت است.
۱۶) دامنه نوسان نامتقارن چه تأثیری بر روی تحلیل تکنیکال دارد؟
روندها باید طی شوند. از نظر اصلاحی. اصلاح باید رخ دهد. در کل روند نمیتوانیم تغییر دهیم وسهمی که قرار است اصلاح کند باید اصلاح مورد نظر خود را انجام دهد لذا فقط زمان را تغییر می دهیم پس بعنوان مثال ۲۰ درصد همان است و ما فقط زمان را تغییر دادیم.
۱۷) آیا باید همچنان بنیادی و بلند مدت رفتار کرد؟
نگاه بنیادی نگاه بدی نیست و خیلی خوب است.نگاه بنیادی یک اصل است. در کنار اینکه نگاهمان به نقدینگی است باید نگاه بنیادی هم داشته باشیم که زمان میبرد و ریزش درست می شود و تا ابد نخواهد بود.
۱۸) کدام الگوی ریزشی را متصور هستید؟(براي ريزش احتمالی كه قبلا اشاره كرديد)
الگوهای زیادی وجود دارد و اجازه می خواهم به دلیل مسائل حاشیه ای از این موضوع رد شویم. رشد اخیر شاخص شاخi F و اصلاح بعدی را شاخص G می گیرند و بعد از آن ABC صعودی(موج پنجم) را در نظر میگیرند که اختلاف نطرها وجود دارد ولی همه به هم نزدیکند و ریزه کاری ها فرق می کند.
۱۹)گرفتن اعتبار در این بازار ریسک بالایی دارد؟
اعتبار یعنی اهرم شما افزایش یابد. شما با ۲۰ % ضرر ۳۲% از سرمایه تان را از دست دادید در بازار منفی از اعتبار بترسید و اگر قرار باشد ضرر کنید بیشتر ضرر می کنید.
۲۱) آیا موافق حذف دامنه نوسان هستید؟در این صورت حجم مبنا چه مقدار باید باشد؟
اگر به این معتقد باشیم که بازار روند طبیعی دارد ، حذف دامنه نوسان میتواند کمک کند ولی اگر بر این باور باشیم که حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین بازار روند طبیعی خودش را ندارد حذف دامنه نوسان میتواند بیشتر ضرر وارد کند. دامنه نوسان فقط زمانی میتواند باز شود که فرهنگ این نوع معاملات در بازار جا بیافتد.
۲۲) درشرايط کنونی شناوری بازار چگونه باشد بهتر است؟
شناوری سهام موضوعی است که هم میتواند خوب باشد و هم بد. وقتی با سهامی که شناوری بالایی دارد روبرو هستیم طبیعتاً با حجم بالایی این نماد داد و ستد میشود. این نکته باعث میشود تا نقد شوندگی سهم خوب باشد. یعنی هرموقع که بخواهیم میتوانیم بفروشیم یا بخریم.
زمانی که شناوری سهمی کم باشد طبیعتاً میزان نقدشوندگی آن کاهش میابد و باید برای خرید و فروش آن بیشتر باید وقت بگذاریم.پس در کل شناوری در هر حالتی که باشد میتواند خوب و یا بد باشد.
۲۳) راهکار شما در شرایط کنونی چه میباشد؟
اگر میتوانید نوسان گیری کنید هیچ مشکلی نیست که در این بازار با نوسان گیری فعالیت کرد. اما اگر نمیتوانیم نوسان گیری کنیم تحرک را کم میکنیم و نماد هایی را که فکر میکنیم در آینده روند خوبی داشته باشد را در کف قیمتی بخریم و بعد از چند ماه آن سهم را بفروشیم.
حرکت شاخصسازها علیه بازار سرمایه/ پول به سمت سهمهای کوچک حرکت میکند
روندهای فعلی بازار سرمایه نشان میدهد پول از نمادهای شاخصساز وارد سهمهای کوچک شده است که این نشان خوبی برای ورود شاخص کل هموزن به فاز بالاتر خواهد بود.
به گزارش ايلام بيدار ، پس از اصلاح 34 درصدی بازار طی 3 ماه، بازار از هفته آخر آبان به روندی صعودی وارد شده است. اما این روند صعودی با همه روندهای قبلی در سال جاری بسیار متفاوت است. در ماه های ابتدایی امسال این نمادهای دولتی بودند که خود در روند صعودی بازار قرار داده بودند و بازار سرمایه نیز به تبعیت از این سهم ها رشد یکپارچه ای را تجربه می کرد.
بازار سرمایه در ابتدای سال تا 19 مرداد ماه از عدد 512900 واحد به عدد دو میلیون و هفتاد وهشت هزار واحد رسید که رشد 4 برابری را نشان می دهد. اما از زمان شروع اصلاح بازار تا 20 آبان ماه که روز پایان اصلاح به شمار می رود، شاخص با کاهش 45 درصدی به 1.211.941 واحد رسید.
بازاری با روندهایی غیرمنطقی
در برهه زمانی ابتدای سال که بازار سراسر سبز بود، بسیاری از تحلیلگران هیجان را علت اصلی شکل گیری صف های خرید ده میلیونی برای همه نمادهای ارزنده و غیر ارزنده و دولتی و غیردولتی می دانستند. با شروع دوران اصلاح بسیاری از افرادی که تنها برای کسب سود وارد این مسیر شده بودند، یا از بازار خارج شدند یا دست از معامله با هیجان برداشتند.
روند شاخص از ابتدای سال جاری تا 19 آبان 99
در این مدت بسیاری از نمادها حدود 50 تا 80 درصد اصلاح داشتند که این مساله بسیاری از سرمایه های خرد را از بین برد. کاهش بی اعتمادی به بازار نیز مزید بر علت شده بود تا روند اصلاحی بازار سرعت بیشتری بگیرد.
یکی از نکات اصلی در این مدت، خارج شدن ریل بازار از مسیر تحلیل های تکنیکال و بنیادی بوده است. در دوران اوج گیری بازار، مقاومت های موجود که تحلیل تکنیکال آن را نشان می داد، به سرعت شکسته می شد و دیگر تحلیل تکنیکال پاسخی برای روندهای بازار نداشت. در دوران ریزش هم تمام حمایت های بازار یکی پس از دیگری از بین می رفت و تحلیلگران دست های خود را به نشانه عدم توانایی در تحلیل روندها بالا برده بودند.
توجه سهامداران به تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار سرمایه
اما از زمان پایان دوران اصلاح همه روندهای بازار با دوران قبل از آن به شدت متفاوت بوده است. اولین نکته بازار سرمایه در این مدت به رفتار نوسانی بازار بر می گردد. در این مدت دیگر شاهد روندهای یک سره مثبت و یا یک سره منفی نبوده ایم و می توان امیدوار بود که سهامداران دست از رفتارهای هیجانی برداشته اند.
نکته دیگر تحلیل پذیری بازار در این مدت بوده است. از منظر تحلیلگران تکنیکال بورس دقیقا در نقاط حمایتی و مقاومتی واکنش نشان می دهد. افزایش ورود پول حقیقی هم می تواند در این مدت یکی از نکات مثبت بازار باشد که آینده آن را برای سهامداران خرد روشن نگه می دارد.
شاخص سازهای دولتی علیه نمادهای کوچک بازار
اما در این دوران نیز روندهای دیگری در بازار شکل گرفته است. در این مدت شاخص کل با نوسان بسیاری مواجه بوده است. اما شاخص کل هموزن روند تقریبا صعودی داشته است. این مساله طی دوهفته گذشته به شدت قابل ملاحظه بوده است. شاخص کل که روندی نوسانی و بیشتر قرمزپوش بوده است، نشان می دهد شاخص سازها علیه روند بازار گارد گرفته اند.
روند شاخص کل از 99/9/01 تا 99/10/03
این مساله که شاخص کل روندی مغایر با شاخص کل هموزن داشته است، نشان از کاهش استقبال سهامداران از شاخص سازها که اکثر آنها نمادهای دولتی نیز هستند، دارد. نمادهای کوچک بازار که در دوران ریزش تا 80 درصد از قیمت آنها کم شده بود، در حال حاضر از ارزندگی بیشتری برخوردار بوده اند.
روند شاخص کل هموزن از 99/9/01 تا 99/10/03
با این روند می توان امیدوار بود، سهامداران خرد به سهام کوچک بازار روی آورده اند و بازار به یک روند معقول و تحلیل پذیر بازگشته است. به عبارت دیگر، با وجود صفوف فروش گروه بانک، پالایشی، خودرو و سایر سهام بزرگ و تاثیرگذار در شاخص کل بورس تهران، اما شاخص هم وزن مثبت است. به نظر می رسد خروج پول از سهام بزرگ و شاخص ساز ادامه دار باشد؛ در ضمن ادامه جو فعلی برای تثبیت یا تغییر این موضوع حائز اهمیت است؛ هر چه است ادامه این روند برای کل بازار شرایط نامطلوبی را به بار خواهد آورد.
در همین زمینه می توان به یکپارچگی روندهای دلار و بورس در روزهای گذشته نیز اشاره کرد. دلار با توجه به نوسان در کانال 24 تا 26 هزار تومان بورس نیز در این مدت بین شاخص یک میلیون و سیصد هزار واحد تا یک میلیون و پانصد هزار واحد نوسان خواهد کرد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی بوجود آمده است. برای انجام این کار از تجزیه و تحلیل روند آماری که از فعالیت های تجاری جمع شده است استفاده می شود که از جمله آنها می توان به حرکت و حجم قیمت اشاره کرد.
تحلیلگران بر این باورند: فعالیت معاملاتی که در گذشته انجام شده و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می توانند شاخص های ارزشمندی برای حرکت های بعدی تعیین قیمت محسوب شوند. دقت کنید تحلیل تکنیکال ممکن است با تحلیل بنیادی، که بیشتر به الگوی قیمت های شرکت یا روند سهام اشاره دارد، تضاد داشته باشد.
درک کامل تحلیل تکنیکال
بر خلاف تحلیل بنیادی، که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را بر اساس نتایج آماری حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال برای بررسی و تحلیل قیمت و ظرفیت استفاده می شود و در این زمینه متمرکز است. از ابزارهای تحلیل تکنیکال جهت بررسی دقیق روشهای بدست آوردن و درخواست برای یک اوراق بهادار براساس تغییرات قیمت، ظرفیت و نوسانات استفاده می شود.
تحلیل تکنیکال اغلب برای تولید سیگنال های ترید کوتاه مدت از ابزارهای مختلفی مانند نمودار استفاده میکند، اما همچنین می تواند به بهبود ارزیابی میزان قوت یا ضعف یک مورد تجاری در بازار های تجاری عظیم یا یکی از بخش های آن کمک کند. این اطلاعات به تحلیلگران کمک می کند تا تخمین کلی ارزیابی را به صورت کلی بهبود بخشند.
تحلیل تکنیکال را می توان در هر زمینه مهم و امنیتی با داده های موجود مربوط به ترید استفاده کرد. این شامل سهام، معاملات تجاری آتی، کالاها، درآمد ثابت، ارزها و سایر اوراق بهادار می شود. در این آموزش، ما معمولاً سهام موجود در مثال های خود را تجزیه و تحلیل می کنیم، اما بخاطر داشته باشید که این مفاهیم را می توان در هر نوع مورد تجاری دیگری به کار برد. در واقع، تحلیل تکنیکال در بازار کالاها و فارکس که معامله گران (تریدرها) بر حرکت های کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند، بیشتر استفاده می شود و کاربرد دارد.
تحلیل تکنیکال اولین بار توسط شخصی به نام چارلز داو و نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ میلادی ارائه شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون، رابرت رئا، ادسون گولد و جان مگی کسانی بودند که به شکل گیری مفاهیم نظریه داو و در نتیجه ارائه تحلیل تکنیکال کمک کردند. اساس آن در دوران مدرن، تحلیل تکنیکال تکامل یافته است که صدها الگو و سیگنال ایجاد شده طی سالها تحقیق را شامل می شود.
تحلیل تکنیکال با این فرض انجام می شود که کمکی برای تحلیل و تشخیص قیمت و روند فعالیت در معاملات تجاری آینده باشد. چرا که معاملات تجاری که در گذشته انجام شده است و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می تواند شاخص های ارزشمندی برای حرکات آتی قیمت و تصمیم های تجاری آینده محسوب شود. این تنها در صورتی است که حرکات و تصمیم ها با قوانین سرمایه گذاری یا معاملات مناسب مرتبط شود. تحلیل گران حرفهای در اکثر مواقع از تحلیل تکنیکال همراه با دیگر روش های تحقیق به این منظور استفاده می کنند. معامله گران خرده فروش ممکن است فقط بر اساس نمودارهای قیمت یک اوراق بهادار و آمار مشابه تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران صاحبان سهام به ندرت تحقیقات خود را فقط به تجزیه و تحلیل بنیادی یا تکنیکال محدود می کنند.
در میان تحلیل گران حرفه ای که در حال حاضر وجود دارد، انجمن CMT از بزرگترین مجموعه تحلیلگران خبره یا مجاز است که با استفاده از تحلیل تکنیکال به طور حرفه ای در سراسر جهان فعالیت می کند.
مشخصات تکنیکال انجمن Chartered Market (CMT) را می توان پس از سه سطح آزمون بدست آورد که نگاهی گسترده و عمیق به ابزارهای تحلیل تکنیکال را پوشش می دهد. تقریباً یک سوم دارندگان منشور CMT نیز دارندگان منشور تحلیلگر خبره مالی (CFA) هستند. این نشان می دهد که این دو رشته چقدر یکدیگر را تقویت می کنند و به هم مرتبط هستند.
تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکت قیمت را در هر نوعی پیش بینی کند. تقریباً هر ابزار قابل معامله ای را که عموماً در معرض نیروهای عرضه و تقاضا قرار دارد از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارز را در فعالیت خود می گنجاند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه محرک های عرضه و تقاضا می دانند که در حرکت قیمت بازار یک اوراق بهادار منعکس شده است. تحلیل تکنیکال معمولاً برای تغییرات قیمت اعمال می شود، اما برخی از تحلیلگران، اعداد دیگری غیر از قیمت را نظیر حجم معاملات یا سود باز را با این روش دنبال می کنند.
مطالب مرتبط: ترید چیست؟
به صورت کلی صدها الگو و سیگنال وجود دارد که توسط محققان برای حمایت از تحلیل تکنیکال تولید شده است. همچنین تحلیلگران انواع مختلفی از سیستم های معاملاتی را به همین منظور برای پیش بینی معاملات در مورد تغییرات قیمت ایجاد کردهاند. برخی از شاخص ها در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار متمرکز هستند از جمله مناطق پشتیبانی و مقاومت. برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن متمرکز هستند. شاخص های فنی و الگوهای نمودار مورد استفاده را می توان در خط روند، کانال ها، میانگین های متحرک و شاخص های حرکت خلاصه کرد.
در کل تحلیلگران تکنیکال انواع گسترده ای از اندیکاتور ها یا شاخص های زیر را بررسی می کنند:
• روند قیمت
• الگوهای نمودار
• شاخص های اندازه گیری و حرکت نوسانگرها
• میانگین متحرک
• سطح حمایت و مقاومت
فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال
برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در این زمینه ها دو روش اصلی وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. تجزیه و تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش واقعی یک معامله یا تجارت تعریف میشود، در حالی که تحلیل تکنیکال قیمت یک اوراق بهادار را توسط تمام اطلاعات قدیمی که در دسترس عموم قرار دارد منعکس می کند و در عوض بر تجزیه و تحلیل آماری حرکت قیمت متمرکز می شود. تحلیل تکنیکال سعی دارد با استفاده از جستجوی الگوها و روندها، نه تجزیه و تحلیل ویژگی های اساسی امنیت، احساسات بازار در پشت روند قیمت را درک کند.
چارلز داو مجموعه ای از سرمقاله ها را منتشر کرده که در مورد تئوری تحلیل تکنیکال در آنها به بحث و گفتگو پرداخته است. نوشته های او شامل دو فرض اساسی است که همچنان به شکل چارچوبی برای تجارت تحلیل تکنیکال باقی مانده است.
۱- بازارها زمانی می توانند کارآمد باشند که مقادیر نشان دهنده عواملی که بر قیمت اوراق بهادار تأثیر می گذارند را نشان دهند.
۲- به نظر می رسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار در الگوها و روندهایی حرکت می کنند که تمایل دارند با گذشت زمان تکرار شوند.
امروزه زیرساخت های تحلیل تکنیکال بر اساس کارهای داو بنا شده است. تحلیل گران حرفهای معمولاً سه فرضیه کلی را برای این رشته می پذیرند:
۱- در بازار برای همه چیز تخفیف وجود دارد: تحلیلگران مربوط به تحلیل تکنیکال بر این باورند که همه چیز، یعنی اصول یک شرکت، عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار از قبل در سهام موجود است. این نقطه نظر با فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) که نتیجه مشابهی راجع به قیمت ها مطرح می کند، سازگار است. تنها چیزی که باقی مانده تجزیه و تحلیل حرکت قیمت است که تحلیلگران فنی آن را محصول عرضه و تقاضای یک سهام خاص در بازار می دانند.
۲- حرکت قیمت در روندها: تحلیلگران فنی انتظار دارند که قیمت ها، حتی در حرکات تصادفی بازار بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، روندهایی را نشان دهند. به عبارت دیگر قیمت سهام بیش از نشان دادن حرکت نامنظم، احتمالاً به روند گذشته ادامه می دهد. بیشتر استراتژیهای معاملات فنی بر اساس این فرضیه انجام می شود.
۳- تاریخ تمایل به تکرار دارد: تحلیلگران فنی عقیده دارند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. ماهیت تکراری حرکت قیمت را اغلب به روانشناسی بازار نسبت میدهند؛ بدین صورت که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش بینی خواهد بود. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و از حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده می کند. در حالی که بیش از ۱۰۰ سال از انواع تحلیل تکنیکال به منظور های مختلف استفاده شده است، اما هنوز هم اعتقاد بر این است که همه آنها مهم هستند زیرا الگوهای تکراری حرکات قیمت را نشان می دهند.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، بزرگترین منابع فکری برای نزدیک شدن به تحلیل بازارها، محسوب می شوند. هر دو روش برای تحقیق و پیش بینی روند آینده قیمت سهام استفاده می شوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه گذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی یکی از روش های ارزیابی اوراق بهادار است که با استفاده از اندازه گیری ارزش ذاتی سهام این کار را انجام می دهد. تحلیلگران بنیادی همه چیز را بررسی می کنند، از اقتصاد کلی و شرایط صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت ها. درآمد، هزینه ها، دارایی ها و بدهی ها از ویژگی های مهم تحلیلگران بنیادی است.
تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی متفاوت است زیرا قیمت و حجم سهام تنها ورودی در تحلیل تکنیکال محسوب می شود. فرض اصلی این است که تمام اصول شناخته شده با توجه به قیمت تعیین می شوند. بنابراین نیازی به توجه دقیق به آنها نخواهد بود. تحلیلگران فنی برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار کاری را انجام نمی دهند، بلکه در عوض از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می کنند که نشان می دهد سهام های مربوط به آینده کدامند.
محدودیت های تحلیل تکنیکال
برخی از تحلیلگران و محققان دانشگاهی انتظار دارند که EMH به آنها اطلاعات عملی از داده های تاریخی مربوط به قیمت و حجم موجود را نشان دهد. اگرچه با توجه به این استدلال، هیچ یک از مبانی تجارت نباید به صورت عملی وجود داشته باشند. این دیدگاه ها به عنوان نمونه ضعیف و نیمه قوی EMH شناخته می شود.
انتقاد دیگر به تحلیل تکنیکال این است که تاریخ در آن دقیقاً تکرار نمی شود، بنابراین مطالعه الگوی قیمت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و نمی توان آن را نادیده گرفت. به نظر می رسد قیمت ها با فرض یک محدوده تصادفی بهتر مشخص شوند.
سومین انتقاد از تحلیل تکنیکال این است که از آن تنها در برخی موارد می توان استفاده کرد به این دلیل که به عنوان یک پیشگویی عمل می کند. برای درک بهتر برای شما یک مثال می زنیم. بسیاری از تریدر هایی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند سفارش توقف ضرر را زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه مربوط به یک شرکت خاص ثبت می کنند. توجه کنید که اگر تعداد زیادی از معامله گران این کار را انجام داده باشند و سهام به قیمت مورد نظر برسد، تعداد زیادی سفارش فروش وجود دارد که سهام را به سمت پایین سوق می دهد. این می تواند یک تایید برای حرکت پیش بینی شده توسط تریدرها باشد.
در این مرحله سایر معامله گران کاهش قیمت را مشاهده می کنند، همچنین موقعیت های خود را می فروشند و قدرت روند را بدین صورت تقویت می کنند. این فشار فروش کوتاه مدت را می توان خود برآورده دانست، اما تأثیر چندانی در تعیین قیمت دارایی در هفته ها یا ماه ها نخواهد داشت. در مجموع اگر تعدادی افراد مشخص از سیگنال های مشابه استفاده کنند، می توانند باعث حرکت پیش بینی شده سیگنال ها شوند، اما در طولانی مدت این گروه از معامله گران نمی توانند قیمت را افزایش دهند.
خریداران آماده ورود به بازار بورس هستند
شاخص بورس اوراق بهادار تهران چند هفتهای است که در محدوده 1 میلیون 300 هزار واحدی قرار دارد و با افت و خیز بی رمق نه تنها بالاتر نمیرود، بلکه به سمت پایین حرکت میکند. این در حالی است که دلار، طلا، خودرو و مسکن نیز در شرایط مشابهی قرار گرفتهاند و هیچ کدام تمایلی به حرکت به هیچ سمتی ندارند.
ایلنا نوشت : بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه معتقدند، همچنان همه مفروضات تکنیکالی به قوت هفته های پیش پابرجاست و شاخص در یک کف سازی قرار گرفته است. اما هیچ کارشناسی نمی تواند زمانی برای خروج از روند فعلی اعلام کند.
خودرویی ها فرآوردهای نفتی و حمل و نقل در رتبه های اول خرید و فروش قرار دارند و در صورتی که بازار بخواهد حرکتی داشته باشد، ابتدا سهام شرکت های حاضر در این گروه ها باید به حرکت بیافتند. در جریان معاملات روز شنبه هرچند شاخص کل و شاخص هم وزن در نیمه اول معاملات توانسته بودند روند صعودی را داشته باشند و ارزش معاملات خرد نیز امیدواری کننده بود، اما با گذشتن از نیمههای بازار، دوباره بورس روند همیشگی خود را طی کرد.
* خریداران آماده ورود به بازار سرمایه هستند
علی مومنی، کارشناس بازار سرمایه گفت: رکود معاملات و مازاد عرضه خصوصا از جانب حقیقیها مشکلات اصلی این روزهای معاملات بورس هستند. از سوی دیگر، سهامداران تحت بمباران اخبار منفی قرار داشته و بورس نسبت به اخبار خوب و گزارش مالی 6 ماهه شرکتها تقریبا واکنشی نداشته است.
وی ادامه داد: ارزش معاملات پائین، بی رمقی در بازار و انتظار برای خبرهای بودجه 1402، بورس تهران را در بلاتکلیفی قرار داده است. با اینکه بارها در خصوص سطوح حمایتی تکنیکالی به همراه ارزش های بنیادی نمادها صحبت شده، اما فعلا کسی دست به خرید نمی زند، یا بهتر بگوییم خیلی ها دست به ماشه نشستهاند تا در اولین فرصت و خبر خوب برای بازار سرمایه شروع به خرید کنند.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: انتشار گزارش مربوط به پترولجستیک که طبق این گزارش صادرات ایران به روزانه 1.06 میلیون بشکه رسیده که نسبت به ماه قبل آن (سپتامبر 2022) به میزان 548 هزار بشکه/روز بالاتر است. این مساله میتواند سهمهای دلاری بازار سرمایه را با افزایش تقاضا همراه کند.
* افت شاخص کل و رشد شاخص کل هموزن بورس
در پایان معاملات روز شنبه، شاخص کل بورس نسبت به روز معاملاتی قبل هزار و 205 واحد ریزش کرد و به رقم یک میلیون و 308 هزار و 959 واحد رسید. بازدهی این شاخص منفی 9 صدم درصد بوده است.
شاخص کل هموزن بر خلاف شاخص کل با رشد 400 واحدی در تراز 378 هزار و 995 واحدی ایستاد. بازدهی این شاخص مثبت 11 صدم درصد بوده است. همچنین شاخص کل فرابورس با رشد یک واحدی در سطح 17 هزار و 854 واحد قرار گرفت.
* رشد ارزش کل معاملات بازار سهام
امروز ارزش کل معاملات بازار سهام با رشد 167 درصدی نسبت به ارزش کل معاملات روز چهارشنبه به 20 هزار و 878 میلیارد تومان رسید. معاملات اوراق نیز به عدد 14 هزار و 834 میلیارد تومان افزایش یافت و سهم این معاملات از کل معاملات بورس به 71 درصد افزایش یافت.
ارزش معاملات خرد سهام نیز با افزایش 5 درصدی به نسبت روز چهارشنبه به رقم 2 هزار و 101 میلیارد تومان رسید. سهم این معاملات از کل معاملات بورس نیز 10 درصد بوده است.
* تداوم خروج پول حقیقی از بورس
امروز ارزش خالص تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی بازار برای پانزدهمین روز متوالی منفی بود و 112 میلیارد تومان پول حقیقی از بورس خارج شد که نسبت به روز چهارشنبه رشد دو درصدی داشته است.
در معاملات روز شنبه بیشترین خروج پول حقیقی به سهام نوری (پتروشیمی نوری)، تمحرکه (ماشین سازی نیرو محرکه) و بپاس (بیمه پاسارگاد) اختصاص داشت. از طرف دیگر نمادهای قیستو (قند بیستون)، شاوان (پالایش نفت لاوان) و وبرق (سرمایه گذاری کارکنان صنعت برق زنجان و قزوین) بیشترین ورود پول حقیقی را در روز شنبه تجربه کردند.
در میان صنایع نیز بانکها و موسسات اعتباری، محصولات شیمیایی و فلزات اساسی بیشترین خروج پول حقیقی را ثبت کردند. فرآوردههای نفتی، قند و شکر و محصولات کاغذی هم شاهد بیشترین ورود پول حقیقی بود.
* افزایش ارزش صف های خرید بورس
در جریان معاملات امروز، 45 درصد نماده با رشد قیمت و 55 درصد سهم ها نیز با افت قیمت روبرو شدند. در پایان معاملات روز شنبه 87 نماد صف خرید داشتند و 47 نماد با صف فروش مواجه بودند.
مجموع ارزش صف های خرید با رشد 20 درصدی به 220 میلیارد تومان رسید و مجموع ارزش صفهای فروش 26.8 درصد کاهش یافت و 71 میلیارد تومان بود.
دیدگاه شما