کندل چیست؟
معمولا اکثر سرمایه گذاران تازه وارد در بازار ارز دیجیتال یا بازار مالی، این سوال برایشان به وجود میآید که کندل چیست و چه کاربردی دارد. از این رو اگر شما هم جزو چنین افرادی هستید، بهتر است بدانید کندل یک نمودار قیمتی بوده که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد و قیمتهای بسته شدن، باز شدن، پائین و بالا رفتن داراییها را طی دورهای مشخص به نمایش میگذارند.
کندلها به عنوان مهم ترین و اصلی ترین ابزار در تحلیل تکنیکال بازار مالی شناخته شدهاند و نقش بسیار مهمی نیز در تشخیص روند بازار دارند. به همین دلیل هم امروزه معامله گران زیادی از آن جهت تشخیص روندهای نزولی و صعودی به شکل گسترده استفاده میکنند. این ابزار دارای انواع مختلفی بوده و هر کدام از آنها نیز ویژگیهای خاص مربوط به خود را دارند. به همین دلیل هم قصد داریم در ادامه به شکل جامعتری این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم، پس تا انتهای مقاله همراه ما بمانید.
مهم ترین ویژگیهای کندل
همان طور که در ابتدای مقاله گفته شد، کندل ابزاری جهت نمایش اطلاعات در خصوص حرکت قیمت دارایی بوده که به عنوان محبوب ترین مؤلفههای تحلیل تکنیکال به شمار میروند. در واقع معامله گران با استفاده از این ابزار میتوانند خیلی راحت روند قیمتها را در بازارهای مختلف شناسایی کنند و سود بیشتری به دست آورند.
حال که تا حدودی متوجه شدید کندل چیست و از آن چه استفادههایی میکنند، بهتر است به خوبی ویژگیها و مشخصات آن را هم بشناسید. بدنه کندل حدود قیمت میان باز و بسته شدن معاملات آن روز را در معرض دید معامله گران قرار میدهد. زمانی که بدنه کندل سیاه یا پر میشود، یعنی قیمت بسته از قیمت باز شده دارایی کمتر بوده، در صورتی هم که بدنه کندل خالی باشد یعنی قیمت بسته شدن دارایی از قیمت باز شدن بالاتر است.
کندلها در اصل یک بازتاب از تأثیر احساسات معامله گران بر روی قیمت اوراق بهادار هستند. تحلیل گران از این ابزار جهت تعیین زمان ورود یا خروج از معاملات بهره میگیرند. شاید برای شما هم جالب باشد بدانید این نمودار اولین بار در ژاپن جهت ردیابی قیمت برنج مورد استفاده قرار گرفت.
هر زمانی که متوجه وجود کندلهای سفید یا سبز بلند در نمودار بودید، یعنی فشار قوی خرید در بازار وجود دارد. در چنین حالتهایی بازار بیشتر گاوی یا صعودی بوده، از این جهت کندلها را باید در چارچوب ساختار بازار نگاه کنید. کندلهای مشکی و قرمز بلند هم نشان دهنده وجود فشار قوی فروش در بازار هستند و در چنین حالتهایی بازار تا حد زیادی خرسی و نزولی خواهد بود.
در حال حاضر استراتژیهای معاملاتی بسیار زیادی به شکل کوتاه مدت براساس الگوهای کندل موجود بوده و از این جهت نیز کندل شناسی اهمیت زیادی در زمینه تحلیل تکنیکال دارد. در واقع افرادی که به خوبی میدانند کندل چیست و چگونه باید از آن بهره گرفت، معاملاتی بهتر خواهند داشت.
به طور معمول از ساختار، شکل و محدوده قیمتی کندلها میتوانید برای نوسان گیری نیز استفاده کنید. کندلها گاهی اوقات به تنهایی ابزاری جهت خرید و فروش محسوب میشوند اما توجه داشته باشید برای ورود به یک معامله فقط نباید به ساختار و شکل آنها اکتفا کنید بلکه باید از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال هم در کنار این ابزار استفاده نمایید تا پیش بینی دقیقتری داشته باشید.
اجزای تشکیل دهنده نمودار کندل
پس از این که دانستید کندل چیست ، بهتر است با اجزای تشکیل دهنده آن هم به خوبی آشنا شوید و بدانید که این نمودار چه قسمتهایی دارد. در غیر این صورت ممکن است نتوانید استفاده مطلوبی از آن داشته باشید. پس توصیه میکنیم نسبت به مواردی که در ادامه مطلب ذکر میشود بیتفاوت نباشید.
در کنار این ابزارها میلهای عمودی وجود دارد که نقطه بالایی آن نشان دهنده بیشترین قیمت دارایی و نقطه پایینی آن هم نشان دهنده پایین ترین قیمت دارایی در یک روز معاملاتی است. به طور معمول هر چقدر طول این میله بزرگتر باشد، نوسان قیمت دارایی هم در آن روز بیشتر خواهد بود. پس حتما توجه کافی به آنها داشته باشید تا دچار ضرر نشوید.
بدنه کندل در واقع مربع یا مستطیلی عمودی بوده که دو خط افقی پائین و بالای آن نشان دهنده محدوده پایان یا بازگشایی معاملات یک دارایی هستند. در صورتی که کندل نشان دهنده نوسان مثبت در بازار باشد، به صورت تو خالی قابل مشاهده بوده و خط افقی پایین بدنه نشان دهنده قیمت بازگشایی و همچنین خط افقی بالای آن نشان دهنده قیمت پایانی است.
زمانی هم که کندل نشان دهنده نوسان منفی در قیمت باشد، به شکل تو پر بوده و خط افقی بالایی نشان دهنده باز شدن و خط افقی پایین بدنه نشان دهنده بسته شدن قیمت آن هستند. البته احتمال دارد کاهش یا فزایش قیمت در این ابزار با استفاده از رنگهای قرمز یا سبز نیز نشان داده شوند.
با کمک نمودار کندل میتوان خیلی راحت روند بازار مالی را بررسی کرد.
معرفی انواع مختلف نمودار کندل
بعد از پاسخ به این سوال که کندل چیست قصد داریم انواع مختلف آنها را به شما معرفی کنیم و بگوییم که هر کدام چه کاربردی دارند. این کندلها به طور کلی در دسته الگوهای برگشت صعودی، الگوهای ادامه دهنده و الگوهای برگشتی نزولی قرار میگیرند و هر کدام از این الگوها دارای انواع مختلفی هستند که قصد داریم در ادامه مقاله شما را با پرکاربردترین و بهترین گزینهها آشنا کنیم.
این کندل در بیشتر مواقع انتهای روند نزولی رخ میدهد. کندل گردن معمولا زمانی که یک شمع صعودی با بدنه واقعی کوچکتر و یک شمع نزولی با بدنه واقعی دنبال میشود، به وجود میآید. این الگو در برخی موارد یقه نیز نامیده میشود زیرا 2 قیمت بسته شدن در 2 شمع، بسیار شبیه به هم دیگر هستند و 1 یقه افقی را به وجود میآورند.
الگوی چکش معکوس در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و سپس همان طور که نامش مشخص است، سیگنال معکوس صعودی از خود بروز میدهد. دقت داشته باشید در این شمعدان، بدنه واقعی در آخر قرار دارد و دارای یک سایه بالایی به شکل بلند است.
کندل چکش معکوس زمانی شکل میگیرد که قیمتهای بسته یا باز شده به یکدیگر نزدیک باشند و سایه بالایی بیش از دو برابر بدنی واقعی دیده شود. تحلیل گران سیگنال ارز دیجیتال میتوانند خیلی راحت با کمک این الگو نیز روند بازار را مورد بررسی قرار دهند و معاملهای بهتر داشته باشند.
کندل چکش نوعی الگوی شمعی منفرد بوده که در انتهای روندی نزولی شکل میگیرد و تغییر فاز از نزولی به صعودی را نشان میدهد. بدنه اصلی این کندل در مقایسه با سایر کندلها مقداری کوچکتر بوده و در اکثر مواقع سایه بالایی بسیار کوتاهی دارد.
در بیشتر اوقات بعد از بازگشایی بازار ، فروشندگان اول از هر چیزی قیمتها را مقداری پائین میآورند و پس از آن خریداران با وارد شدن به بازار، قیمتها را بالا میبرند. همین امر موجب شکل گیری الگوی صعودی خواهد شد. کندل چکش در واقع نشان دهنده بازگشت خریداران به بازار و انتهای روند نزولی بوده و معامله گران میتوانند خیلی راحت در صورت ایجاد روند صعودی، به یک موقعیت خرید وارد شوند.
این کندل یک الگوی شمعدانی چندگانه بوده که بعد از یک روند نزولی، به وجود میآید و نشان دهنده برعکس شدن روند نزولی به صعودی است. توجه داشته باشید که این الگو از سه کندل تشکیل شده است. کندل اولی به صورت یک شمع نزولی کوتاه بوده اما کندل به صورت دوم شمع بزرگ صعودی است و شمع اول را پوشش میدهد. کندل سوم هم یک کندل بلند صعودی است که برگشت صعودی را تایید میکند.
در کندل سه دره بالایی امکان مشاهده برعکس شدن روند نزولی به صعودی وجود دارد.
الگوی کندل نفوذی نوعی دیگر از الگوی نمودار شمعی چندگانه بوده که بعد از یک روند نزولی ایجاد میشود. این الگو دو روزه است و بازگشت صعودی را نشان میدهد. کندل نفوذی به طور کلی از 2 شمع تشکیل شده که شمع اول، نزولی و شمع دوم به صورت صعودی است. دقت داشته باشید هر چقدر بدنه کندل استیکها بزرگتر باشد، الگو اعتبار بیشتری دارد. نا گفته نماند که در الگوی کندل نفوذی، حد ضرر با قیمت میانه در دومین کندل سبز رنگ برابر است.
این الگو هم نمودار شمعی چند گانهای است که بعد از یک روند نزولی، به وجود میآید و بازگشت صعودی را نشان میدهد. این الگو از 2 نمودار کندل استیک ایجاد شده و کندل اول آن یک شمع نزولی نسبتا بلند است. این کندل نزولی ادامه روند نزولی را مشخص میکند.
کندل دوم نیز یک شمع صعودی کوچک بوده که باید در محدوده کندل اول قرار بگیرد. کندل دوم خیلی واضح به تحلیل گران نشان میدهد که خریداران یا سرمایه گذاران بزرگ، وارد بازار شدهاند.
حال که میدانید کندل چیست بهتر است در صورت نیاز از الگوی پایین موچین نیز استفاده کنید. این الگو یک الگوی کندل معکوس صعودی بوده که در انتهای روند نزولی به وجود میآید. الگوی پایین موچین شامل 2 کندل بوده که اولی به شکل نزولی و دومی به شکل صعودی است.
البته هر 2 شمعدان تا حد زیادی شبیه به یکدیگر هستند. یکسان هستند. بهتر است بدانید زمانی که الگوی کندل پایین موچین ایجاد میشود، روند نزولی بسیار ضعیف خواهد شد. این الگو در اکثر مواقع توسط معامله گران مختلف به عنوان ابزاری جهت تشخیص روند بازار از نزولی به صعودی مورد استفاده قرار میگیرد.
کندل ماروبوزو سفید نوعی الگوی شمعی منفرد بوده که نشان دهنده بازگشت صعودی است و بعد از یک روند نزولی شکل میگیرد. این کندل بدون سایههای پایینی یا بالایی است و بدنه صعودی بلندی دارد. کندل ماروبوزو نشان میدهد که خریداران حرفهای و بزرگ، یک فشار خرید قوی ایجاد نمودهاند و امکان دارد بازار روند صعودی به خود بگیرد.
این الگوی شمعدانی چندگانه پس از یک روند نزولی به وجود میآید و به طور معمول نشان دهنده معکوس شدن روند صعودی شدن یا نزولی شدن بازار است. الگو سهگانه داخلی از همان طور که از نامش مشخص است، از 3 کندل تشکیل شده که کندل اول یک شمع نزولی با اندازه بلند است.
کندل دوم به صورت صعودی بوده و مقداری کوچکتر از کندل اول است. دقت داشته باشید که این کندل باید در محدوده شمع اول قرار بگیرد. کندل سوم نیز باید به شکل بلند و صعودی باشد تا بازگشت صعودی را حد ضرر و حد سود الگو چکش وارونه تایید کند.
از دیگر کندلهایی که لازم است در مقاله کندل چیست با آن آشنا شوید، میتوان کندل ستاره صبحگاهی را نام برد. الگوی ستاره صبحگاهی جزو الگوهای نموداری شمعی چندگانه بوده که بعد از یک روند نزولی ایجاد میشود. این الگو در واقع بیانگر یک بازگشت صعودی بوده و از 3 کندل ساخته شده است.
کندل اول نشان دهنده روند نزولی، کندل دوم نشان دهنده بلاتکلیفی در بازار و کندل سوم نشان دهنده صعودی بودن بازار است. توجه داشته باشید کندل دوم باید به شکل کامل خارج از بدنه واقعی شمع اول و سوم قرار بگیرد.
تحلیل گران با کمک این کندلها میتوانند بهتر از بلاتکلیفی و سرگردانی در بیایند.
الگوی ابر تیره نمونهای دیگر از انواع کندل در تحلیل تکنیکال بوده که از 2 کندل تشکیل میشود. این کندلها اغلب پیش از رسیدن سهم به مقاومت، شکل میگیرند و هر دو دارای بدنه بزرگی هستند. رنگ کندل اول سفید و رنگ کندل دوم نیز مشکی است.
کندل دوم به گونهای بعد از برخورد قیمت دارایی به سقف قیمتی ایجاد میشود. بدنه آن حداقل نصفی از بدنه کندل قبلی را میپوشاند. در صورتی که این دو کندل در نقطهای بالاتر از کندلهای قبل به وجود آیند، نشان دهنده تغییر روند از صعودی به نزولی است.
کندل ستاره عصر گاهی برعکس الگوی ستاره صبحگاهی در انتهای روند صعودی به وجود میآید و معرف تغییر وضعیت از حالت صعودی به نزولی بوده که اهمیت زیادی دارد. کندل اول این الگو به صورت صعودی بوده و قدرت صعودی زیاد را نشان میدهد.
کندل دوم میتواند به صورت نزولی یا صعودی باشد و بدنه نسبتا کوچکی دارد. بدنه کندل سوم هم در مقایسه با کندل دوم، مقداری پایینتر قرار میگیرد و به صورت نزولی است.
الگوی کندل دوجی شرایطی را نشان میدهد که در آن قیمت بسته شدن یا باز شدن یک دارایی هم اندازه باشد. بدنه در این کندل تقریبا نازک بوده حالت خطی دارد. دقت داشته باشید دوجی سفید یعنی خریداران در بازار خیلی قدرت ندارند و ادامه روند صعودی قیمت با شرایط فعلی اصلا امکان پذیر نیست.
دوجی مشکی هم شرایطی را نشان میدهد که فروشندگان تضعیف شدهاند و جهت افت قیمت دیگر روند فعلی مناسب نیست. هنگامی که کندل دوجی در بازار ایجاد میشود، میتوان به گونهای که خریداران و فروشندگان در بازار به تعادل رسیدهاند، برداشت کرد.
در ادامه موضوع کندل چیست، جا دارد کندل ستاره ثاقب را هم به شما معرفی کنیم. این الگو به طور معمول در انتهای یک روند صعودی به وجود میآید و اهمیت زیادی دارد. در الگوی ستاره ثاقب بدنه در انتهای پایینی بوده و اندازه سایه بالایی آن نیز حدود دو برابر بیشتر از بدنه است.
دقت داشته باشید اغلب افراد متخصص در این زمینه توصیه میکنند در کنار این الگو حتما از ابزارهای دیگری هم بهره بگیرید تا خطر از دست رفتن سرمایه تا حدود زیادی کاهش یابد. تمام تحلیل گران نیز میتوانند هر زمانی که خواستند، بدون محدودیت نسبت به عضویت در پرمیوم تریدینگ اقدام نمایند و چیزهای جدیدی یاد بگیرند.
یکی دیگر از انواع کندلها در تحلیل تکنیکال، الگوی کندل دار آویز است. این کندل در انتهای یک روند صعودی، به وجود میآید و در آن معمولا خبری از سایه بالایی نیست. طول سایه پایینی کندل دار آویز هم بین 2 الی 3 برابر بدنه کندل است. در صورتی که رنگ این کندل مشکی باشد، یعنی تغییر روند قیمت از صعودی به نزولی دقیقتر بوده و نباید آن را نادیده گرفت.
مقایسه کردن بازار مالی با استفاده از نمودار کندل بسیار راحت است.
مهم ترین نکات آموزش کندل شناسی
تا این قسمت از مقاله بررسی کردیم که کندل چیست ، چه ویژگیهایی دارد و انواع آن کدامند؟ در این جا لازم است شما را با چند نکته مهم در زمینه آموزش کندل شناسی نیز آشنا کنیم تا بعدا به مشکل برنخورید.
- توجه داشته باشید اگر بدنه کندل از طول نسبتا بالایی برخوردار باشد، قدرت خرید یا فروش در بازار نیز به شکل قابل توجهی بالا است.
- همان طور که در قبل گفته شد، رنگ مشکی در این ابزارها نمایانگر قدرت بیشتر فروشندگان و رنگ سفید نشان دهنده دست برتر خریداران است.
- سایه بلند کندل یعنی نوسان قیمت بر روی یک سهم تقریبا زیاد بوده که نباید نسبت به این موضوع بیتوجه باشید.
- در صورتی که سایه بالایی بسیار بلند باشد، یعنی در حین دوره معاملاتی، خریداران توانستهاند قیمت دارایی را به شکل ویژهای افزایش دهند اما در ادامه فروشندگان قیمت دارایی را با روشی خاص کاهش دادهاند. دقت داشته باشید که برعکس این موضوع برای سایه پایینی هم وجود دارد.
- کندلها معمولا زمانی کاربرد دارند که نمودار نوعی دارایی روندی نزولی یا صعودی را تجربه نمایند.
سخن پایانی
در این مقاله مفید بررسی کردیم که کندل چیست و تحلیل گران چه زمانی میتوانند از آنها کمک بگیرند. در واقع استفاده از کندلها جهت تشخیص نقاط مناسب برای خرید داراییها خیلی مناسب و کاربردی بوده اما در مقابل زمانی که صحبت از تعیین نقاط خروج از یک معامله میشود، نباید خیلی انتظار داشته باشید که آنها به خوبی عمل کنند.
در هر شرایطی بهتر است با بهره گیری از تکنیکهای مناسب، جلوی ایجاد ریسک را بگیرید و سرمایه خود را هم در صرافیهای معتبری همچون بایننس نگهداری کنید. دقت داشته باشید احراز هویت در بایننس اصلا کار پیچیدهای نیست و هر کسی میتواند با طی کردن چند مرحله ساده در محیطی امن ثبت نام کند.
روش تشخیص پایان روند صعودی و نزولی در ارزهای دیجیتال
روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی حائز اهمیت است زیرا با شناخت این دو است که می توانیم به سود برسیم. به طور کلی، دو واژه صعودی و نزولی، معمولاً برای توصیف عملکرد بازار های سهام در حال افزایش و کاهش، استفاده می شوند. در این زمینه، یک بازار در حال افزایش، بازار صعودی نامیده می شود، در حالی که بازار رو به کاهش، بازار نزولی نامیده می شود. با توجه به اینکه بازار کریپتو به طور کلی بی ثبات است و به صورت روزانه در نوسان است، این اصطلاحات برای اشاره به روند های طولانی تر حرکت عمدتاً صعودی یا نزولی، استفاده می شود. در این مقاله، ما بر چگونگی اعمال روند ها در ارز های دیجیتال و روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی، تمرکز خواهیم کرد. در ابتدا لازم است تا با مفهوم بازار های نزولی و صعودی آشنا شویم.
بازار صعودی
بازار صعودی، به شرایط کلی اقتصادی مطلوب اشاره دارد. بدان معنا که یک بازار در حال افزایش است و همچنین معمولا با احساسات مثبت سرمایه گذاران در مورد روند صعودی فعلی همراه است. در بازار صعودی، افزایش مداوم قیمت دارایی ها، همراه با اقتصاد قوی و سطوح بالای اشتغال، وجود دارد. به طور خلاصه، سرمایه گذار، بازار های صعودی را از طریق خرید اوراق بهادار شروع می کند. چرا که بازار های صعودی معمولا قیمت اوراق بهادار را افزایش می دهند. تا زمانی که عرضه بیش از تقاضا باشد، بازار صعودی ادامه دارد.
روند صعودی به یک دوره طولانی اشاره دارد که در طی آن سرمایه گذاران زیادی در حال خرید ارز های دیجیتال هستند. اعتماد سرمایه گذار معمولا یک حلقه بازخورد مثبت ایجاد می کند و روند صعودی را بیشتر می کند. درواقع می توان گفت سرمایه گذاری بیشتر، برابر است با افزایش مداوم قیمت ها. برای ارز های دیجیتال، قیمت، تا حد زیادی تحت تأثیر اعتماد عمومی به یک دارایی قرار دارد.
نگرش ها و اقداماتی که یک بازار صعودی را مشخص می کنند عبارتند از:
● افزایش قیمت در یک دوره زمانی پایدار
● تقاضای قوی علی رغم عرضه ضعیف
● افزایش اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● قیمت گذاری بیش از حد پروژه های خاص
● درج صحبت هایی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی
● علاقه عمومی به ارز های دیجیتال در میان افراد مشهور، اینفلوئنسرها و.
● افزایش شدید قیمت ها در صورت انتشار اخبار خوب و کاهش جزئی قیمت در صورت انتشار اخبار بد.
بازار نزولی
بازار نزولی بازاری است که در آن ارزش رمز ارز های پایه، حداقل 20 درصد کاهش یافته و همچنان در حال سقوط است. مشخصه یک بازار نزولی، افت 20 درصدی یا بیشتر، ناشی از اوج های قبلی است. به این ترتیب، قیمت ها پایین بوده و به طور مداوم کاهش می یابند. روند نزولی نیز بر چشم انداز سرمایه گذاران تأثیر می گذارد و الگوی نزولی بیشتری را تداوم می بخشد. در طول یک بازار نزولی، اقتصاد، با نرخ های بالای بیکاری همراه است. این شرایط می تواند ناشی از سیاست های اقتصادی ضعیف، بحران های ژئوپلیتیکی، ضعف در بازار و. باشد. بازار های نزولی، همچنین فاقد اعتماد عمومی که اکثر سرمایه گذاران در طول دوره های صعودی دارند، هستند. به طور معمول، معامله گران کریپتو قصد دارند دارایی ها را در طول یک بازار نزولی خریداری کنند، اما دانستن اینکه دقیقاً چه زمانی یک بازار نزولی به پایان رسیده است دشوار است و این امر باعث میشود سرمایه گذاران دچار مشکل شوند. به همین دلیل است که فراگیری آموزش خرید ارز دیجیتال در کف قیمت، از واجبات معامله در بازار ارز دیجیتال به شمار می رود. بازار های نزولی در نهایت تمایل به آرام شدن حد ضرر و حد سود الگو چکش وارونه دارند و سرمایه گذاران می توانند دوباره یک چرخه صعودی جدید را آغاز کنند. در ارز های دیجیتال، پیش بینی زمان شروع یک بازار نزولی بر اساس روند های قبلی بسیار دشوار است. یک شاخص رایج که نشان دهنده دلیل شروع یک بازار نزولی می باشد، عبارت است از حجم معاملات کمتر.
نگرش ها و اقدامات معمولی که یک بازار نزولی را مشخص می کند نیز، عبارتند از:
● کاهش قیمت ها در یک دوره زمانی پایدار
● عرضه بیشتر از تقاضا
● عدم اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● صحبت منفی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی و بی اعتمادی عمومی به ارز های دیجیتال در میان اقتصاددانان
● تحلیلگران و امور مالی سنتی
تعریف روند در بازار های مالی
روند احتمالاً مهمترین امر در معاملات روزانه و سرمایه گذاری بلند مدت است. در بیشتر موارد، معامله گران معمولا علاقه مند به شناسایی زودهنگام یک روند و خروج از آن در هنگام معکوس هستند. موفق ترین معامله گران می توانند یک روند صعودی جدید را شناسایی کرده و دارابی مورد نظر خود را خریداری کنند. سپس، پس از پایان این روند وارد معامله کوتاه شوند. به یاد داشته باشید که هیچ فردی دقیقا نمی داند، چه زمانی یک روند به پایان می رسد. اما استفاده انواع روش های حرفه ای ترید، شانس شما برای خروج از یک معامله با سود بالا، را افزایش می دهد. برای تشخیص پایان یک روند، ابتدا باید بدانیم که در یک روند هستیم. برای این امر، از روند اقدام قیمت استفاده می شود. در این روش، به عملکرد قیمت توجه می شود. به این شکل که در یک روند صعودی، به دنبال بالا ترین سطح و در یک روند نزولی، به دنبال پایین ترین سطح باشید. زاویه حرکت بر روی نمودار نیز، تندتر از حد معمول خواهد بود. برای مثال، نمودار های روزانه نشان می دهند که قیمت بیت کوین از مارس،2020 تا آوریل ،2021 در یک روند صعودی عمده بوده است. در آن زمان، هر فردی که ارز دیجیتال را خریداری می کرد، درآمد کسب می کرد. با این حال، می بینیم که این روند زمانی به پایان رسید که سکه به بالاترین حد خود یعنی حدود 65000 دلار رسیده بود. نگاهی دقیق تر به نمودار ها می تواند به ما کمک کند تا بدانیم چگونه پایان یک روند در معاملات را شناسایی کنیم. فراز و نشیب هایی که بیت کوین در ماه های اخیر داشته است، آن را به یک مطالعه موردی کامل تبدیل کرده تا بهترین استراتژی ها را برای پیش بینی پایان یک روند و بهره مندی از آن، تجزیه و تحلیل کنیم. برخی از این استراتژی های کاربردی را در ادامه مقاله شرح داده ایم.
استفاده از الگوی دو یا سه دارایی بالاتر
اولین استراتژی مفید برای شناسایی پایان یک روند، این است که از الگوی دو یا سه مورد دارایی بالا استفاده کنید. این الگو زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی تا یک میزان خاص افزایش یابد و سپس عقب نشینی کند. سپس قیمت دوباره افزایش می یابد و در اولین سطح اوج ، مقاومت پیدا می کند. اگر نتواند بالاتر از مقاومت اول حرکت کند، می تواند سیگنالی باشد که در شرف پایان است. در برخی موارد، قیمت تمایل به عقب نشینی و سپس افزایش و آزمایش مجدد سطح اولیه مقاومت خواهد داشت. این به عنوان الگوی سه گانه بالا شناخته می شود. بنابراین، اگر از یک دارایی طولانی مدت در سبد پرتفوی خود بهره مند هستید، که الگوی دو یا سه تایی را تشکیل می دهد، میبایست از معامله خارج شوید. چرا که این سیگنالی است که روند رو به پایان خواهد رفت.
استفاده از میانگین متحرک
یک استراتژی ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند صعودی یا نزولی، استفاده از میانگین متحرک (Moving Average)، است. همانطور که می دانید، MA یکی از موثرترین شاخص های دنبال کننده روند در جهان، و یکی از متداول ترین اندیکاتور های تحلیل است که اساس ابزار های معاملاتی زیادی را تشکیل می دهد. انواع مختلفی از میانگین های متحرک مانند ساده، نمایی، وزنی و هموار وجود دارند. میانگین متحرک به شما نشان می دهد که زمانی که دارای یک دارایی طولانی یا کوتاه مدت هستید، در یک روند صعودی، تا زمانی که دارایی بالاتر از MA باشد، قیمت در روند صعودی باقی خواهد ماند. در این حالت، تا زمانی که قیمت بالاتر از این MA باشد، روند صعودی تمایل دارد دست نخورده باقی بماند. اندیکاتور میانگین متحرک، قیمت ها را به عنوان داده ها، مورد استفاده قرار می دهد و میانگینی از قیمت های گذشته را محاسبه می کند. این اندیکاتور، یک شاخص دنباله روی روند می باشد که حرکتی مشابه به حرکت نمودار قیمت را نشان می دهد. روش دیگر استفاده از میانگین متحرک برای شناسایی زمانی که یک روند در شرف پایان است، استفاده از دو مورد از آن ها، یعنی ترکیب میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه است. از MA، بیت و پنج روزه به عنوان سیگنال سریع و پنجاه روزه به عنوان تایید کننده این معکوس استفاده می شود. در این حالت، اگر دارایی از میانگین متحرک 25 روزه عبور کند، فرض می شود که پایان حد ضرر و حد سود الگو چکش وارونه روند نزدیک است. پایان روند زمانی تایید می شود که قیمت بتواند به زیر میانگین متحرک نمایی 50 روزه حرکت کند و یا زمانی که این دو میانگین، یک متقاطع نزولی ایجاد کنند. به جای میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه، بسیاری از معامله گران بلندمدت از میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه در فرآیندی که به عنوان تقاطع مرگ شناخته می شود، استفاده می کنند. سایر شاخص های فنی که می توانند به شما در شناسایی پایان یک روند کمک کنند، باند های بولینگر، کانال های Donchian و Ichimoku هستند.
الگوهای معکوس
همچنین می توان انتهای یک روند را با استفاده از چندین الگوی معکوس نیز شناسایی کرد.
از محبوب ترین این الگو ها عبارت است از:
1.الگوی کف گرد
2. الگوی سر و شانه ها
3. الگوی شمعدانی
الگوی کف گرد یا Rounding Bottom، زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی به یک سطح معین افزایش می یابد و سپس به تدریج شروع به کاهش می کند. در پایان، چیزی شبیه به یک نعلبکی وارونه را تشکیل می دهد.
الگوی سر و شانه یا Reverse Head and Shoulders، زمانی اتفاق می افتد که دارایی که قیمت آن در حال افزایش است، یک اوج اولیه را تشکیل داده و سپس کاهش می یابد. پس از این اتفاق، قیمت از پیک اولیه بالاتر می رود و تا اولین حمایت کاهش می یابد. سپس مجدد بالا می رود و شانه های راست را تشکیل می دهد. هنگامی که این اتفاق می افتد، قیمت معمولا پایین تر خواهد بود. الگوی سر و شانه، یک اندیکاتور بازگشتی صعودی است که در هشتاد درصد مواقع در روند صعودی و در بیست درصد مواقع، در یک روند نزولی شکل می گیرد. میزان خطای این الگو بسیار کم بوده و به همین دلیل، الگوی معتبری معرفی می شود.
الگوهای شمعدانی، برای معامله گران کوتاه مدت، می توان از برخی از الگو های شمعدانی استفاده کرد. برخی از این الگو ها که می توانند پایان یک روند را نشان دهند عبارتند از:
● دوجی
● صعودی
● سه سرباز سفید
● الگوی چکش
این الگو های شمعدانی، زمانی که به خوبی مورد استفاده قرار گیرند، می توانند سیگنال هایی را از زمان پایان روند ارائه دهند. شناسایی پایان یک روند کار آسانی نیست. با این حال، استفاده از برخی از این استراتژی ها می تواند به شما در تشخیص زمان وقوع این اتفاق کمک کند. در تشخیص پایان یک روند، مشاهده شمعدان های بزرگ روی نمودار زمانی است که بازار روند رو به رشدی دارد. اگر قیمت برای مدتی در یک روند صعودی بوده است، سپس یک کندل قرمز بزرگ ظاهر می شود، این کندل خاص به اندازه کافی قوی است که برخلاف روند حرکت کند. حرکت صعودی ثابتی را که قیمت روی آخرین کندل انجام می دهد، لغو می کند. اگر این اتفاق مشاهده شد، به احتمال زیاد روند در حال پایان است و روند جدیدی در جهت مخالف جایگزین می شود. حال، اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ را در یک روند صعودی مشاهده کنیم، این لزوماً نشان دهنده قوی تر شدن روند نیست. اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ با شمعدان های قرمز رنگ بزرگ دنبال شوند تا یک الگوی سهمی ایجاد کنند، احتمالاً روند رو به پایان است.
بولینگر باند ( Bollinger Bands )
Bollinger Bands نوعی شاخص نمودار برای تحلیل تکنیکال است که به طور گسترده توسط معامله گران در بسیاری از بازار ها، از جمله سهام آتی و ارز استفاده می شود. این اندیکاتور که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شد، بینش منحصر به فردی را در مورد قیمت و نوسانات ارائه می دهد. Bollinger Bands، یک ابزار معاملاتی است که برای تعیین ورود و خروج از روند، در یک معامله استفاده می شود. Bollinger Bands، از سه خط تشکیل شده است که از میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده می کند. باند بالایی با گرفتن باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار، محاسبه می شود. باند پایین نیز با در نظر گرفتن باند میانی، منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می شود. اندیکاتور باند های بولینگر، می تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که چه زمانی بازار صعودی یا نزولی است. در یک روند صعودی، می توان مدت زیادی به باند بولینگر پایین نزدیک شده و در یک روند نزولی، می توان در نزدیکی باند بولینگر بالا، قرار گرفت.
شکسته شدن خط روند
این نیز یک راه ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند است، مشروط بر اینکه بدانید چگونه یک خط روند معتبر ترسیم کنید. خط روند، یک خط مستقیم است که حداقل دو نوسان اوج را در طول یک روند نزولی یا حداقل دو نوسان پایین را در طول یک روند صعودی به هم متصل می کند. وقتی قیمت خط روند را می شکند، دو احتمال وجود دارد که می تواند اتفاق بیفتد. احتمال اول، روند ادامه دار به پایان می رسد و قیمت در جهت مخالف حرکت می کند. احتمال دوم، قیمت برگشت می کند و روند ادامه دار ادامه می یابد. اگر مورد دوم اتفاق بیفتد، ما باید خط روند خود را دوباره ترسیم کنیم تا آن را ناگسستنی نکنیم. چرا که خط روند خوب، خط روندی است که با قیمت شکسته نشود. اگر شکستی اتفاق بیفتد، باید فقط برای پایان یک روند باشد.
معرفی ابزار های تحلیلی
مشکل خط روند این است که گاهی اوقات می تواند ذهنی باشد. معامله گران یک خط روند را متناسب با برنامه های تجاری خود ترسیم می کنند، عملی که فقط آن ها را در معرض ضرر قرار می دهد. بنابراین، برای شناسایی پایان یک روند، می توانید از شاخص دیگری نیز استفاده کنید. MACD شاخصی است که تغییرات روند را شناسایی کرده و حرکت بازار را اندازه گیری می کند. MACD معمولاً نشان دهنده یک تغییر حرکت قوی، به محض اینکه قیمت خط روند را بشکند، است. با این سیگنال مکمل، ما با اطمینان بیشتری می گوییم که یک روند در نهایت به پایان می رسد. اگر به نمودار دقت کنیم، می توانیم شاهد نمایان شدن یک کندل قرمز رنگ بزرگ در انتهای روند صعودی باشیم. در واقع، این کندل خاص است که خط روند را می شکند. بنابراین در این مثال، ما عملا از ترکیب خط روند، MACD و کندل برای شناسایی روند استفاده می کنیم.
سخن پایانی
فرض کنید شما در حال حاضر بر روی یک روند حرکت می کنید، اما یک سیگنال قوی وجود دارد که روند به زودی پایان خواهد یافت. احتمالا عمل عاقلانه این است که از معاملات خود خارج شوید. اما اگر پوزیشن های باز ندارید، این فرصت خوبی برای شماست تا در روند جدید وارد معامله شوید. در مجموع، اندیکاتور های مختلفی وجود دارد که می تواند به ما کمک کند تا مشخص کنیم که چه زمانی یک روند در حال پایان است، که شامل کندل استیک ها، خطوط روند، نوسانگر ها، SAR سهمی، MACD، باند های بولینگر و. می شود. تجزیه و تحلیل و پیش بینی پایان یک روند به ما کمک می کند تا در صورت داشتن معاملات باز، میزان ضرر خود را به حداقل برسانیم و یا اگر معاملات باز نداریم، می توانیم روند را زودتر دریافت کرده تا بتوانیم تا حد امکان از روند جدید سود ببریم.
استاپ هانتینگ چیست؟ چگونه Stop Hunting رخ میدهد؟
با شهرت یافتن بازار ارزهای دیجیتال و فارکس در ایران و علاقۀ مردم ایران به حضور در این بازارها، دانش و علم استفاده از این بازار نیز در مرکز توجهات قرار گرفته است و تمامی افراد دوست دارند تا با یادگیری این علم و چگونگی ترید کردن و سرمایهگذاری، کسب سرمایه از این بازار را تجربه نمایند.
ما در یک دوره جامع پرایس اکشن، بهطورکامل به آموزش پرایس اکشن پرداخته و تمام استراتژیهای مرتبط با آن را بهطور عملی آموزش میدهیم. این دوره میتواند تاثیر زیادی در سبک معاملهگری شما داشته باشد و عملکرد شما را در بازار متحول خواهد کرد. اما امروز در این مقاله قصد داریم تا در مورد استاپ هانتینگ در ارز دیجیتال و فارکس به بحث و بررسی بپردازیم و تمامی موارد مرتبط با این موضوع را زیر ذرهبین قرار دهیم. پس اگر شما نیز علاقهمندید تا در ارتباط با این موضوع اطلاعاتی را به دست آورید، تا پایان همراه ما باشید.
استاپ هانتینگ (Stop Hunting) چیست؟
یکی از توطئههایی که امروزه در بازارهای مالی فراگیر شده است و از آن بهعنوان یکی از بدترین وقایع برای معاملهگران خرد یاد میشود، استاپ هانتینگ (Stop Hunting) میگویند.
استاپ هانتینگ مربوط به زمانی است که شما پس از خرید دارایی موردنظر حد ضرر خود را تعیین میکنید و پس از مدتی، قیمت دارایی مدنظر به حد ضرر شما میرسد. در این زمان بازار شما را از معامله خارج میکند و پس از طی مدتی، حرکت قیمت دارایی شما تغییر کرده و معکوس میشود.
از این جهت برخی از معاملهگران، این موضوع را تلخ میدانند که استاپ هانتینگ به طور مکرر و متعدد در بازارهای مختلف مالی رخ میدهد و هنگامی که قیمت دارایی مدنظر به حد ضرر میرسد و امکان فروش برای فرد وجود ندارد، معاملهگر حسی منفی از بازار دریافت میکند و حس میکند که یا قربان بدشانسی شده یا مافیا بازار علیه معاملهگران خرد عمل کردهاند.
در برخی موارد فرد با رسیدن به حد ضرر دارایی خود را میفروشد و ضرر میکند و این باعث میشود تا در کل شرایط استاپ هانتینگ برای معاملهگران خرد، چالشی جدی باشد. ایده کلی بازارهای مالی به این شکل است که فردی باید در بازار ضرر کند، تا فرد دیگری سود کند و این موضوع باعث تشدید میزان تشکیک در میان کاربران میشود.
البته باید متذکر شویم که استاپ هانتینگ در هر دو بازار ارزهای دیجیتال و فارکس رخ میدهد و ما در این مقاله، در مورد هر دو بازار به بحث و بررسی میپردازیم.
در ویدیو پایین، مهندس علی پهلوان، مدرس دوره جامع پرایس اکشن و دورههای آموزش فارکس مجموعه پارسیان بورس، به معرفی استاپ هانتینگ میپردازد:
چگونه استاپ هانتینگ رخ میدهد؟
همانطور که اشاره کردیم، استاپ هانتینگ پدیدهای است که در بسیاری از مواقع رخ میدهد و اغلب هم قیمت دارایی در جهت دلخواه شما تغییر حرکت میدهد. در بخش قبلی بهطورکلی به فرآیند رخدادن این پدیده اشاره کردیم اما در این بخش قصد داریم تا کمی جزئیات این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.
شما بهعنوان یک معاملهگر زمانی که بخواهید سرمایهگذاری خود را انجام دهید، نمودارها را مورد بررسی قرار میدهید، موقعیت مناسب معامله را تشخیص میدهید و پس از مطالعه نمودارها، حد سود و حد ضرر مناسبی را برای شرایط معامله در نظر میگیرید و وارد معامله میشوید.
توقع شما این است که بازار به سمت دلخواه شما یعنی به سمت حد سود حرکت کند و شما بتوانید جذب سرمایه از طریق تریدینگ را تجربه کنید اما به ناگاه بازار برخلاف تحلیل قبلی شما، به سمت حد ضرر حرکت میکند و شما وارد چالش میشوید! در این هنگام، موقعیت مالی شما بسته میشود و همان یاس و نامیدی گریبانگیر شما میشود. این در حالی است که اکثریت افراد این سناریو را تجربه کردهاند و میتوان آن را امری طبیعی دانست.
چه کسی استاپ هانت شما را شکار میکند؟
در بازار فارکس، برخی علت استاپ هانتینگ را بروکرها و برخی دیگر علت این موضوع را مؤسسات بازارگردانی میدانند. البته اگر از ما پرسید که کدام گروه راست میگویند، میگوییم که هر دو آنها این کار را انجام میدادند! این که میگوییم، انجام میدادند، به این علت است که بروکرها در گذشته از این تکنیک، بر علیه مشتریان خود استفاده میکردند. در گذشته یک بروکر میتوانست با اضافهکردن یک قیمت غیرواقعی به پلتفرم معاملاتی شما، قیمت را به حد ضرر شما برساند و پول شما را تصاحب کند. اما در حال حاضر دیگر چنین اتفاقی رخ نمیدهد و بروکرهای STP و ECN نیازی به استاپ هانتینگ ندارند.
به این علت میگوییم دیگر چنین اتفاقی نمیافتد که اگر یک بروکر این عمل غیراخلاقی را انجام دهد، کسبوکارش را به دلیل لغو مجوز از دست خواهد داد. ضمناً مقایسه و مشاهده اختلاف نرخهای بین دو بروکر بسیار ساده است و دیگر استاپ هانتینگ رخ نمیدهد. ضمناً اگر هنوز بروکری باشد که این عمل غیراخلاقی را انجام دهد، در معاملات آربیتراژ ضرر خواهد کرد و بروکر قادر نیست که با سرعت کافی، از ضرر دیدن در مقابل این ریسک اجتناب کند.
فراتر از این موضوعات، امروزه خطمشی و رویه اغلب بروکرها با رویهها و خطمشیهای عمومی یکسو شده است و در واقع دیگر تضادی میان منافع بروکرها و کاربران وجود ندارد بلکه بروکرها برای اینکه به سود برسند، نیاز دارند تا کاربران سود کنند. شرایطی که امروزه وجود دارد دقیقاً نقطه مقابل شرایطی است که در گذشته وجود داشت. پر واضح است که اگر امروزه بروکرها این عمل غیراخلاقی را انجام نمیدهند، پس مؤسسات بازارگردانی هستند که استاپ هانتینگ را انجام میدهند.
مؤسسات بازارگردان، مؤسسات بینبانکی اصلی هستند که به شرکتهای سرمایهگذاری خدمات ارائه میدهند و توانایی و منابع کافی جهت به حرکت درآوردن بازار را در اختیار دارند. از جمله مشتریان اینگونه مؤسسات مالی میتوان به سازمانهای تجاری، هج فاندها و جمع کثیری از سرمایهگذاران انفرادی با سرمایههای کلان اشاره کرد، ضمناً امکان نقدشوندگی برای بروکرهای STP و ECN نیز توسط همین مؤسسات فراهم میشود. برخی از روندهای قیمتی توسط سرمایهداران بزرگ ایجاد میشود که در بازار ارزهای دیجیتال بهاصطلاح به آنها نهنگ میگوییم و این سفارش ایجاد روند قیمتی توسط بانکهای بازارگردان اجرا میشود.
چرا استاپ هانتینگ (Stop Hunting) اتفاق میافتد؟
در حالت کلی، ممکن است در طول روز و در پی انتشار اخبار در مورد بازار فارکس یا ارز دیجیتال این اتفاق رخ دهد. به این شکل که بسیاری از افراد از موقعیتهای معاملاتیشان خارج میشوند و نقدینگی بازار کاهش مییابد و پس از اینکه نقدینگی بازار کاهش یافت، بازار آماده جهتگیری و دستکاری خواهد بود.
برخی اوقات در بازار فارکس، در زمان تجمع نیز این اتفاق ممکن است رخ دهد. پس میتوان استاپ هانتینگ در بازارهای مالی را در ارتباط با حجم نقدینگی بازار دانست. در واقع میتوان گفت که این کار در بازاری مثل فارکس، شکار نقدینگی است.
معاملهگری موفق است که درگیر اخبار هیجانی نشده و با چشم باز در بازار فارکس قدم بردارد، برای این منظور نیاز به دوره دیدن کاملاً واجب مینماید. آکادمی پارسیان بورس در همین راستا دوره آموزش فارکس در مشهد را برگزار نموده، در این دوره، شما در یک کلاس حضوری فارکس شرکت کرده و صفر تا صد معاملهگری در بازار فارکس را عملی آموزش خواهید دید!
چگونه با الگوی کندلی ،مرد دار آویز معامله کنیم؟
مرد آویزان نوعی الگوی کندلی است. کندل ها قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن یک اوراق بهادار را برای یک بازه زمانی خاص نمایش می دهد. کندل ها منعکس کننده تأثیر احساسات سرمایه گذار بر قیمت اوراق بهادار هستند و توسط برخی از معامله گران تکنیکال برای تعیین زمان ورود و خروج از معاملات استفاده می شوند.
اصطلاح “مرد آویزان” به شکل کندل و همچنین آنچه که ظاهر این الگو استنباط می کند، اشاره دارد. مرد آویزان نشان حد ضرر و حد سود الگو چکش وارونه دهنده معکوس کننده روند در یک روند صعودی است. در حالی که فروش یک دارایی صرفاً بر اساس الگوی مرد دار آویز یک پیشنهاد مخاطره آمیز است، بسیاری بر این باورند که این یک شواهد کلیدی هستند که با آن احساسات بازار شروع به تغییر می کند. و نشان می دهد که قدرت در روند صعودی دیگر وجود ندارد.
شمع دارای بدنه کوچک (فاصله بین باز و بسته) و سایه پایینی طولانی است. سایه بالایی وجود ندارد.
با توجه به این دو معیار، وقتی کندل مرد آویزان در یک روند صعودی شکل می گیرد، نشان دهنده این است که خریداران قدرت خود را از دست داده اند. در حالی که تقاضا قیمت سهام را بالاتر می برد، در این روز فروش قابل توجهی رخ داد. در حالی که خریداران توانستند قیمت را به نزدیکی باز برگردانند، فروش اولیه نشانهای از این است که تعداد فزایندهای از سرمایهگذاران فکر میکنند قیمت به اوج خود رسیده است. برای معتقدان به معاملات کندل استیک، این الگو فرصتی را برای فروش یا حتی انتظار کاهش قیمت را فراهم می کند.
مرد حلق آویز شده با یک “جسم” کوچک در بالای یک سایه بلند در پایین مشخص می شود. سایه زیر باید حداقل دو برابر طول بدن باشد.
نمودار زیر دو الگوی مرد آویزان را در سهام فیس بوک، شرکت (FB) نشان می دهد که هر دو منجر به حرکت کوتاه مدت در کاهش قیمت شدند. اما جهت بلندمدت دارایی تحت تأثیر قرار نگرفت، زیرا الگوهای مرد آویزان تنها برای اندازه گیری حرکت کوتاه مدت و تغییرات قیمت مفید هستند.
معاملهگران اغلب برای تشخیص حرکت تک تک سهام ها روی شکلهای کندل استیک حساب میکنند، اما بهتراست که الگوهای کندل استیک را در شاخصها مانند S&P 500 یا میانگین صنعتی داوجونز جستجو کنید. کندلها همچنین میتوانند برای نظارت بر حرکت و عملکرد قیمت در سایر دارایی ها ، از جمله ارزها یا معاملات آتی استفاده شوند.
ویژگی های متمایز
اگر الگوی مرد دارآویز را نگاه کنید، سایه پایین حداقل دو برابر طول بدن است. به عبارت دیگر، معاملهگران میخواهند آن سایه بلند پایین را ببینند تا بررسی کنند که فروشندگان در نقطهای از شکلگیری آن شمع به شدت وارد عمل شدهاند.
توماس بولکوفسکی “دایره المعارف نمودارهای کندلی” نشان می دهد که هر چه سایه کمتر طولانی تر باشد، الگوی معنادارتر می شود. او با استفاده از داده های تاریخی بازار، حدود ۲۰۰۰۰ شکل مرد آویزان را مطالعه کرد. برخی از معامله گران نیز به دنبال حجم معاملات قوی هستند. تحقیقات بولکوفسکی این دیدگاه را تایید می کند. از میان بسیاری از کندلهایی که او تحلیل کرد، آنهایی که حجم معاملات سنگینتری داشتند، پیشبینیکنندههای بهتری برای پایینتر رفتن قیمت نسبت به آنهایی با حجم پایینتر بودند.
یکی دیگر از ویژگی های متمایز وجود یک شمع تایید یک روز پس از ظاهر شدن یک مرد دارآویز است. از آنجایی که مرد دارآویز به کاهش قیمت اشاره می کند، سیگنال باید با کاهش قیمت در روز بعد تأیید شود. این ممکن است از طریق یک شکاف در قیمت به سادگی کاهش یابد (پایین تر از بسته شدن مرد دار آویز ). به گفته بولکوفسکی، چنین رخدادهایی تا ۷۰ درصد مواقع پیشبینی تغییر قیمت بیشتر است.
شایان ذکر است که رنگ بدن واقعی مرد دارآویز شده جای نگرانی ندارد. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که بدنه در مقایسه با سایه پایین نسبتا کوچک باشد.
معامله با الگو مرد دارآویز
الگوهای مرد دار آویز که دارای حجم بالاتر از حد متوسط، سایههای بلند و پایینتر هستند و به دنبال آن برای فروش دنبال میشوند، بیشترین شانس را برای کاهش قیمت دارند. بنابراین، نتیجه می گیریم که اینها الگوهای ایده آلی برای مبادله هستند.
با مشاهده چنین الگوی، در نظر بگیرید که یک معامله کوتاه مدت در نزدیکی پایان روز پس از مرد دارآویز شده آغاز کنید. یک استراتژی تهاجمی تر این است که معامله را نزدیک به قیمت بسته شدن مرد دار آویز یا نزدیک به باز شدن کندل بعدی انجام دهید. یک سفارش حد ضرر بالاتر از کندل مرد دار آویز قرار دهید. نمودار زیر ورودی های احتمالی و همچنین مکان حد ضرر را نشان می دهد.
یکی از مشکلات کندل ها این است که هدف قیمتی را ارائه نمی دهند. بنابراین، در حالی که حرکت نزولی دست نخورده باقی مانده است، در معامله بمانید، اما زمانی که قیمت دوباره شروع به افزایش کرد، از آن خارج شوید. الگوهای مرد آویزان فقط سیگنال های معکوس کوتاه مدت هستند.
یک سوال در مورد میزان اطمینان به این الگو
اگر به دنبال مرد دارآویز هستید، این الگو تنها یک پیش بینی خفیف است. به دنبال ویژگی های خاص باشید. بولکوفسکی از جمله کسانی است که احساس می کنند شکل گیری مرد دار آویز به خودی خود غیرقابل اعتماد است. طبق تجزیه و تحلیل او، روند صعودی قیمت در واقع در اکثر مواقع زمانی که مرد آویزان روی نمودار ظاهر می شود ادامه می یابد.
نحوه پیش بینی قیمت ارز دیجیتال
اگر در حوزه ارزهای دیجیتال فعالیت داشته باشید، مطمئنا باید نحوه پیش بینی قیمت ارز دیجیتال را بلد باشید تا معاملات خود را در بهترین زمان و در مناسب ترین قیمت انجام دهید و به این صورت سود شما بیشینه خواهد شد و احتمال ضرر هم کاهش خواهد یافت. از همین روی تصمیم گرفتیم در این مطلب آموزشی رایگان به موضوع نحوه پیش بینی قیمت ارز دیجیتال بپردازیم و توضیح دهیم که چگونه قیمت ارز دیجیتال را پیش بینی کنیم و خرید های خوبی را در این بازار تجربه کنیم. پس اگر شما هم دوست دارید نحوه پیش بینی قیمت ارز دیجیتال را یاد بگیرید، این مطلب شما را راهنمایی خواهد کرد.
نحوه پیش بینی قیمت ارز دیجیتال
تحلیل ارزهای دیجیتال بعضا پیچیده و گیج کننده است. معامه گرها از کجا تصمیم می گیرند چه زمانی باید خرید کنند و چه زمانی باید فروشنده باشند؟ کار تحلیلگر تکنیکال پیش گویی نیست و در واقع پیش بینی قیمت هاست. تحلیلگر تکنیکال تنها احتمالات را مورد بررسی قرار می دهد و سعی می کند قوی ترین احتمالات را شناسایی و روی آن سرمایه گذاری کند و در ادامه طبق این احتمالات استراتژی معاملاتی خود، زمان خرید، حد ضرر و … را تنظیم نماید.
در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛
به صورت کلی روش های تحلیلی را می توان ۳ مورد به حساب آورد. تکنولوژی باعث شده این روش های تحلیلی در دسترس افراد بیشتری قرار گیرد و انجام آن ها آسان تر از همیشه باشد. چندین سال است معامله گرها و سرمایه گذاران در بازارهای مالی از این روش های تحلیلی برای تحلیل انواع بازارها استفاده می کنند و در ادامه قصد داریم آن ها را مفصل خدمت شما عزیزان توضیح دهیم؛
۱) تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر پایه تشخیص روندها طبق رویدادهای گذشته قابل استفاده است. به عبارتی دیگر تحلیل تکنیکال با بررسی تحرکات قیمت، نوسانات حجم و با کمک گرفتن از اندیکاتورها و اسیلاتورها صورت می پذیرد.
قیمت ها، روند را دنبال می کنند و تاریخ تکرار می شود از مهم ترین باورهای تحلیلگران تکنیکال به شمار می آید. با این وجود تحلیل تکنیکال مثل پیش بینی وضعیت هوا می باشد و نمی توان به صورت قطع آن را درست دانست. در مقاله آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال به زبان ساده مفاهیم تحلیل تکنیکال را مرحله به مرجله و رایگان یاد حد ضرر و حد سود الگو چکش وارونه داده ایم.
۲) تحلیل فاندامنتال
در تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال، تحلیلگران رویکرد متفاوتی در پیش می گیرند و به جای این که به مسیر حرکت قیمت دقت کنند، به بررسی معیارهایی می پردازند که باعث رشد یا افت قیمت می شود. این معیارها در واقع مواردی مثل وضعیت اقتصاد و صنعت، نحوه مدیریت شرکت و موارد بنیادی و اساسی کسب و کار است. تحلیل گران بنیادی معتقدند که بازار احتمال دارد ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال را درک نکرده و قیمت آن پایین تر از ارزش باشد.
یا شاید قیمت یک ارز، بالاتر از ارزش ذاتی در حال معامله شدن است. تحلیلگر بنیادی همچنین بر این باور است تفاوت قیمت با ارزش ذاتی در نهایت از بین خواهد رفت. به عبارت دیگر ارزی که ارزش بنیادی دارد اما در قیمت پایین خرید و فروش می شود به ارزش ذاتی خود نزدیک خواهد شد و بالعکس، چنانچه ارزی قیمتی بیش از ارزش ذاتی داشته باشد، نزول قیمت را تجربه خواهد کرد. در مطلب آموزشی آموزش کامل تحلیل بنیادی در بازار سرمایه به زبان ساده تحلیل فاندامنتال را به صورت رایگان یاد داده ایم.
۳) روانشناسی بازار
در روانشناسی بازار، سعی بر این است که کلیدی ترین بازیگران بازار شناسایی و رفتار آن ها بررسی شود؛ رسانه ها، افراد تاثیرگذار بر بازار، وال ها و هر عاملی که تاثیر بزرگی بر بازار می گذارد. روانشناسان بازار بر این باورند که کل داستان در داده ها خلاصه نشده است و روندهایی مثل فروش گسترده بر مبنای ترس یا خریدهای هیجانی را می توان با بررسی انتظارات و ادراک فعالان بازار، پیش از وقوع تشخیص داد. در مطلب آموزشی روانشناسی بازار بورس ، نکات طلایی روانشناختی معامله در بورس را به صورت رایگان آموزش حد ضرر و حد سود الگو چکش وارونه داده ایم.
خواندن نمودارهای قیمت
خواندن نمودارها از آن چیزی که فکر می کنید ساده تر است. نمودارهایی که در سایت های تحلیلی و اکسچنج ها مشاهده می کنید، با نام کندل استیک شناخته می شوند. نمودارهای شمعی قاعده و اصول مشخصی دارند. در تحلیل تکنیکال همیشه باید در نظر داشته باشید که برای مشاهده تغییرات روزانه، هفتگی و ماهیانه قیمت باید بازه زمانی مناسب را برای نمودار انتخاب نمایید.
به عنوان مثال چنانچه نمودار را بر روی بازه زمانی روزانه قرار دهید، هر شمع نشان دهنده یک روز معاملاتی خواهد بود. طبیعتا نمودار روزانه گزینه مناسبی برای معاملات ساعتی یا دقیقه ای به حساب نمی آید. مزیت نمودارهای شمعی این است که جزییات کاملی از نوسانات دارایی دیجیتال در یک دوره زمانی خاص را نمایش می دهد که این ویژگی به دلیل شکل آن ها می باشد.
الگوهای مهم در نمودار شمعی
الگوی چکش
به عنوان مثال یک نمودار شمعی که به صورت چکش درآمده بیانگر این است که قیمت پیش از بسته شدن در پایان دوره، افت شدیدی را تجربه کرده اما بازیابی شده است. این الگوی شمعی بدین معنی است که فشار فروش در دارایی دیجیتال مربوطه در طول دوره معاملاتی به صورت گسترده وجود داشته ولی خریداران توانسته اند فشار خرید کافی برای رشد مجدد قیمت وارد نمایند.
شایان ذکر است که الگوی چکش می تواند برعکس نیز باشد و این بدین معنی است که سایه بلند در بالای بدنه شمع قرار بگیرد. جالب است بدانید که الگوی چکش برعکس معمولا به معنای افزایش فشار خرید پس از یک فروش گسترده است.
الگوی ستاره دنباله دار
الگوی ستاره دنباله دار به چکش برعکس شباهت زیادی دارد اما زمینه آن فرق می کند. این الگو معمولا وقتی ایجاد می شود که قیمت رشد کرده اما به احتمال زیاد شروع به کاهش می کند. اگر دوست دارید بدانید الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست و انواع آن کدام است این مطلب شما را به صورت رایگان راهنمایی می کند.
الگوی مرد دارآویز
الگوی مرد دارآویز یا مرد آویزان معمولا وقتی به وجود می آید که بازار صعودی ضعیف می شود. این کندل استیک پس از یک دوره صعودی ایجاد می شود و سایه پایین بلند بیانگر فشار فروش است که پایان دوره صعودی را نشان می دهد. این نکته مهم را باید در نظر داشته باشید که در خواندن الگوهای کندل استیک، باید حتما نمودار بلندمدت را با کوتاه مدت مشاهده نمود.
این الگوها را نباید به تنهایی نشانه صعود یا نزول بازار به حساب آورد، بلکه دیگر موارد را نیز باید برای تصدیق مورد بررسی قرار داد. الگوهای دیگری نیز در کندل استیک وجود دارد که در کتاب الگوهای شمعی ژاپنی به آنها پرداخته شده است. علاوه بر این، قرار دادن حد سود و حد ضرر در هر شرایط، یکی از مهم ترین و اصلی ترین وظایف یک معامله گر پیشرفته به حساب می آید.
آیا تنها تحلیل تکنیکال کفایت می کند؟
با این وجود که تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین روش های تحلیلی محسوب می شود، بهتر است دیگر روش های تحلیل و روانشناسی را نیز برای اتخاذ تصمیم نهایی مورد بررسی قرار دهید. همواره این را در نظر داشته باشید که با تحلیل تکنیکال، هیچ اطلاعات بنیادی بدست نخواهید آورد و تحلیلگر تکنیکال تنها به قیمت و نمودار توجه خواهد کرد.
حملات هکرها، تغییر قوانین در کشورها و مناطق جغرافیایی، اخبار مثبت و منفی قابل توجه، توافقات شرکت ها، محصولات جدید و مواردی از این دست، همگی می توانند روی قیمت ارزهای دیجیتال موثر واقع شوند، لذا همیشه تلاش کنید از چندین روش تحلیلی برای گرفتن تصمیمات درست استفاده نمایید تا رسیک خرید شما تا حدود بسیار زیادی تقلیل یابد.
پرطرفدارترین تکنیک ها برای تحلیل تکنیکال کدامند؟
بیشتر تحلیلگران سعی دارند روندهایی را شناسایی کنند که در پی آن بتوانند روند کلی بازار را تشخیص دهند. یکی از روش های معروف به خطوط روند است. این نمودار تلاش دارد تا با نادیده گرفتن جهش ها یا کاهش های مفرط قیمت ارزهای رمزنگاری، روند رو به بالا را تحت شرایطی که قیمت ها در حال افزایش اند و یا روند نزولی را در شرایطی که قیمت ها چند روز در حال کاهش است، به تصویر بکشد .
این تاکتیک همراه با تجزیه و تحلیل شکل نمودارهای شمعی، می تواند شما را کمک کند تا مشخص شود که آیا روند ادامه دارد یا به اتمام می رسد و این امکان را در اختیار تریدرها قرار می دهد تا تصمیمات در مورد استراتژی کوتاه مدت خود را اتخاذ کنند. یک استراتژی دیگر میانگین متحرک می باشد که شامل بررسی و رهگیری قیمت های معمول یک دارایی رمزنگاری در طی یک دوره زمانی مشخص است.
لازم به ذکر است که این دوره زمانی می تواند یک هفته ای، ۱۰ روزه، یک ماهه یا بیشتر باشد. مقایسه میانگین های متحرک در یک بازه زمانی کوتاه تر با یک دوره بلندتر می تواند روندهای جدید را کشف کند و این توانایی را در اختیارتان قرار می دهد تا سطوح قابل توجه رشد یا سقوط اخیر را شناسایی کنید. ویژگی که تجزیه و تحلیل های بلند مدت آماری نمی توانند به این وضوح این کار را انجام دهند.
آینده ارزهای دیجیتال چگونه خواهد بود؟
با وجود گسترش سریع فناوری و ارتباطات در نیم قرن اخیر، انتقال ارز برای خرید و فروش کالا حائز اهمیت ترین و ماندگارترین تغییر در نظام پولی بین المللی بوده است. در سال ۲۰۰۸ میلادی این معمای ساتوشی ناکاموتو بود که White Paper بیت کوین را منتشر نمود و ایده استفاده از ارزهای دیجیتال رمزنگاری شده و غیرمتمرکز را به عنوان جایگزینی برای پول های فیزیکی که مورد پذیرش دولت باشد، مطرح کرد.
تعداد افرادی که ارزهای رمزپایه را مورد پذیرش قرار می دهند به صورت پیوسته رو به افزایش است ولی هنوز هم بیشتر مردم این مفهوم را جدید و غیرقابل اعتماد می دانند؛ در نتیجه به همان روش قدیم پیش می روند. به این منظور که ارزهای رمزپایه بیشتر استفاده شوند، ابتدا باید مقبولیت گسترده ای بین مصرف کنندگان یابید. با این وجود به احتمال زیاد پیچیدگی نسبی آن ها در مقایسه با پول های معمولی بیشتر مردم را منصرف می کند که این موضوع در مورد افرادی که با تکنولوژی ارتباط خوبی دارند کمی فرق می کند.
ارز رمزنگاری شده برای تبدیل شدن به قسمت مهمی از سیستم اصلی مالی، باید معیارهای حائز اهمیتی را داشته باشد؛ به عنوان مثال لازم است از نظر ریاضی پیچیده باشد ولی در عین حال درک آن برای کاربران آسان باشد، غیرمتمرکز باشد ولی از دارایی کاربران محافظت کند، امتیاز ناشناس ماندن کاربر را بدون ایجاد فرصت برای فرار مالیاتی فراهم نماید و در نهایت به هیچ عنوان بستری مناسب برای پول شویی و دیگر فعالیت های بر هم زننده هنجارهای اجتماعی نباشد. داشتن این معیارها از اهمیت خاصی برخوردار می باشد.
بعضی از محدودیت هایی که ارزهای رمزپایه امروزه با آن مواجه هستند؛ مثل این واقعیت که دارایی الکترونیکی اشخاص می تواند در اثر خرابی رایانه به کلی از بین برود یا این که حساب مجازی شخص به وسیله هکر مورد حمله قرار بگیرد، امکان دارد به مرور با پیشرفت های فنی برطرف شود. پیش بینی این که در آینده دقیقا چه بر سر ارزهای دیجیتال می آید شاید خیلی ساده نباشد و به نوعی غیر ممکن باشد! بسیاری از اتفاقاتی که در دنیای امروز در حال روی دادن است، از قبل پیش بینی نشده است ولی تاثیرات زیادی بر اقتصاد، سیاست و شرایط مردم مناطق مختلف کره زمین دارد.
نتیجه گیری و کلام آخر
وقتی در بازار ارزهای دیجیتال مشغول به فعالیت هستیم، نکته مهمی که باید در نظر داشته باشیم این است که یک خرید درست در زمان مناسب و کمترین قیمت مطمئنا می تواند سوددهی شما را تا حدود زیادی تضمین کند. تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال برای بازه های زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بعضا بلندمدت و همین طور تحلیل فاندامنتال رمزارزها با توجه به آینده ای که برای آن ها متصور هستید، قطعا می تواند نقشه راه بسیار خوبی برای سرمایه گذاران و معامله گران بازار ارزهای دیجیتال به حساب آید و آن ها را از نوسانات بسیار شدید و هیجانات بازار دور نگه دارد.
همان طور که قول داده بودیم، نحوه پیش بینی قیمت ارز دیجیتال را به زبان ساده بیان کردیم.
اگر به دنیای رمزارزها علاقه دارید، مطلب تحلیل فاندامنتال چیست و چه کاربردی در بازارهای مالی دارد را به هیچ وجه از دست ندهید.
در این مطلب نحوه پیش بینی قیمت ارز دیجیتال را توضیح دادیم، ولی اگر هر گونه سوال یا ابهامی در خصوص خرید و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال داشتید، حتما از طریق بخش ارسال دیدگاه ها از ما سوال کنید.
دیدگاه شما