بهترین روش چیدن سبد سهام در بورس


تقلبی‌ها!

فیلم آموزشی مدیریت سبد ارزهای دیجیتال با عماد کوشا

فعالین هر بازار مالی را می توان به سرمایه گذاران (Investor) و معامله گران (Trader) آن بازار تقسیم بندی کرد. به طور کلی معامله گران یا سفته بازان به دنبال بازدهی پایدار در مدت زمان مشخص هستند. به طور مثال بازدهی 4 درصد ماهانه با حداکثر ریسک 10 درصد را می توان هدف یک معامله گر دانست. این در حالی است که سرمایه گذار به دنبال جریان نقدی از محل سرمایه گذاری اش نیست. در واقع سرمایه گذار صرفا با به تعویق انداختن مصرف فعلی خود، به دنبال ارزش افزوده در میان یا بلند مدت است. معمولا بحث مدیریت سبد (پرتفولیو) سرمایه گذاری و دارایی در سرمایه گذاری مورد بحث قرار می گیرد.

شاید مهمترین سوال های مدیریت سبد را می توان در دو سوال زیر خلاصه نمود:

1) چه دارایی را برای سرمایه گذاری در سبد خود انتخاب کنم؟
2) به هر یک از دارایی هایی که انتخاب شدند، چند درصد از سرمایه خود را تخصیص بدهم؟

در بازار های مالی سنتی مانند بازار سهام چگونگی تشکیل سبد دارایی و همچنین فرآیند مدیریت آن هم در ادبیات تئوری و هم در بعد عمل مورد بحث قرار گرفته است.

امروزه بازار رمز ارزها یکی از گزینه های سرمایه گذاری برای شرکت های معتبر سرمایه گذاری و فعالین مالی حرفه ای در جهان است. بیت کوین و آلت کوین ها ثابت کردند با وجود نوسانات قیمتی بالا خود می توانند سهم به سزایی در افزایش بازدهی و مدیریت ریسک سبد سرمایه گذاران ایفا کنند.

حال سوال اینجاست، در صورتی که شما قصد سرمایه گذاری، تشکیل و مدیریت سبد در بازار رمز ارزها (CryptoCurrencies) داشته باشید باید از همان ابزارها و رویکردها مرسوم در بازار سهام استفاده کنید یا خیر؟
این ویدئو های آموزشی، با مقدمه و مروری بر فلسفه تشکیل و مدیریت پرتفو در بازارهای مالی، به سراغ چالش ها و تفاوت های مدیریت سبد در بازار رمز ارزها می رود. همچنین به عوامل و شاخص های تصمیم گیری در تشکیل و مدیریت سبد پرداخته و فرآیند طراحی و مدیریت سبد در این بازار را گام به گام با شما به اشتراک می گذارد.

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

هر کسی که برای اولین بار وارد حوزه ارزهای دیجیتال می‌شود، بلافاصله می‌بیند که پای تعداد زیادی ارز دیجیتال در میان است. بیت کوین، اتریوم، ریپل، لایت کوین، بیت کوین کش، ترون، کاردانو و… . حالا چطور یک سرمایه‌گذار باید تشخیص دهد که کدام یک از آنها برای سرمایه‌گذاری بهتر است؟

جیمی سانگ (Jimmy Song)، توسعه‌دهنده مطرح بیت کوین، در تازه‌ترین مقاله خود درباره تنوع‌سازی در سبد دارایی توضیحات جالبی ارائه می‌دهد که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید.

استدلال‌های زیادی پیرامون بی‌معنی بودن تنوع‌سازی در دارایی‌های دیجیتال وجود دارد اما در این مطلب می‌خواهیم این بحث را به این صورت بیان کنیم که چرا اضافه کردن آلت کوین‌ها (ارزهای دیجیتال غیر از بیت کوین) به یک سبد دارایی‌ که بیت کوین در آن است، معنا ندارد.

چرا تنوع سازی انجام می‌دهیم؟

چرا تنوع سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال تا حدودی بی‌معنی است؟

در بازارهای سنتی، ایجاد تنوع یا تنوع‌سازی در سبد سهام یا دارایی به این دلیل انجام می‌گیرد که احتمال ریسک و ضرر کاهش یابد و از سوی دیگر احتمال رسیدن به سود بیشتر شود. وقتی به جای یک سهام، ۱۰ نوع سهام مختلف را می‌خرید، سرمایه‌گذاری‌ شما با ریسک و نوسان کمتری مواجه خواهد بود؛ زیرا چند سهام از انواع مختلف دارید و اگر یکی از آنها سقوط کند، روی بقیه تأثیر نخواهد گذاشت. به‌ این ترتیب می‌توانید از ۹ سهام دیگرتان درآمد داشته باشید. این مبحث آن‌قدر مهم است که برای متنوع‌سازی حتی نظریه‌ای به نام «تئوری پورتفولیو» یا نظریه سبد دارایی ارائه شده است. با این حال هدف متنوع‌سازی کاملا روشن است: کاهش ریسک ضرر و ریسک نوسان.

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

هنگامی که شخصی برای سبد سهامش ۱۰ نوع سهام مختلف را انتخاب می‌کند، این اطمینان برایش وجود دارد که سهام‌ها، همه از ملزومات حداقلی برخوردارند. برای مثال، این شرکت‌ها باید از قوانین بورس از جمله شفاف‌بودن پیروی کنند، تاریخچه و سابقه‌شان در بازار موجود باشد و اگر تخلف کنند جریمه می‌شوند. این امر به ما اطمینان می‌دهد که هر چه در بازار درباره سهام بازاریابی می‌شود، مبتنی بر حقیقت است؛ مخصوصا چشم‌انداز آینده و نیز وضعیت مالی آن شرکت‌ها.

بنابراین در بازار سهام، تنوع‌سازی ممکن است با عقل جور در بیاید، زیرا دلایل خوبی داریم که باور کنیم داستانی که یک شرکت درباره سهامش می‌گوید، تا حد زیادی درست است (مخصوصا به دلیل ترسی که از مجازات دارند). ریسک‌ و پاداش سهام‌ تا حد زیادی مشخص است؛ از همین رو تنوع‌سازی در چیدمان سبد سهام در صورتی که ریسک‌ها و مزایای آن را با آگاهی کامل درک کرده باشیم، کاری منطقی است.

داستان یک ارز دیجیتال در مقابل واقعیت آن

واقعیت یک ارز دیجیتال در کد آن نهفته است که متأسفانه خواندن و درک آن بسیار دشوار است و برای تعداد بسیار زیادی از افراد حتی غیرممکن است. از آنجا که ارزهای دیجیتال در دنیای دیجیتالی وجود دارند، کد آن و شبکه‌ای که امنیت آن را تأمین می‌کند، تنها واقعیتی است که درباره آن وجود دارد. با اینکه می‌توان کد و شبکه یک ارز دیجیتال را تحلیل کرد، اما برای بسیاری از افراد حتی توسعه‌دهندگان باتجربه، مطالعه کد بنیادی یک ارز دیجیتال در کمتر از چند ماه غیرعملی است.

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

از سوی دیگر، معمولا بازاریابی زیادی درباره ارزهای دیجیتال انجام می‌شود. داستان‌های زیادی درباره اینکه فناوری بنیادین آن‌ها چه کارهایی می‌تواند انجام دهد و چه کاربردهایی را می‌توان برای آن تصور کرد، وجود دارد. این‌ها اغلب گزارش‌های فنی (وایت پیپرهایی) هستند که هدفشان نشان‌ دادن جزئیات سیستم اصلی است ولی مانند خود کد، به شکل دقیق تعریف نشده‌اند. این مستندات که درکشان راحت‌تر است، معمولا قبل از خود کد نوشته شده‌اند.

در صنعت ارز دیجیتال، از داستان بازاریابی به عنوان میان‌بر استفاده می‌شود؛ زیرا سختی و یا هزینه ارزیابی واقعیت بنیادین (کد) آن بسیار زیاد است. تعداد کمی از افراد شاید کد را ارزیابی کنند (اگر وجود داشته باشد!)، اما بیشترشان به همان داستان بازاریابی اکتفا می‌کنند؛ زیرا ارزان‌تر و آسان‌تر است.

از آنجا که تعداد زیادی از افراد از این میان‌بر برای ارزیابی ارز دیجیتال استفاده می‌کنند، بنابراین هر چه زیباسازی داستان بیشتر باشد، قیمت آن بالاتر خواهد رفت. از این گذشته، معمولا لزومی ندارد که واقعیت آن پروژه (کد) بلافاصله ارائه شود، به همین دلیل توسعه‌دهندگان می‌توانند برای تأخیرشان بهانه‌های زیادی بتراشند. با توجه به اینکه تکذیب یک داستان سخت‌تر از گفتن آن است، این فرصت خوبی برای آنهاست تا خیلی ساده بگویند: «بعدا به آن خواهیم رسید» و یک دنیا وعده بدهند. به عبارت دیگر اغراق در بازاریابی هزینه زیادی ندارد، اما تقاضای زیادی را به ارمغان می‌آورد. این برخلاف بازار سهام است که در آن اغراق زیاد با جریمه و مجازات همراه است.

اینکه هیچ چیز تیم توسعه‌دهنده را مجبور نمی‌کند خیلی سریع واقعیت را ارائه کند، واقعا به نفعشان است. وعده‌هایی که انجام آنها هزینه بسیار زیادی دارد اصلا نیاز نیست محقق شوند. به هر حال آنها اغلب همان ابتدای کار به پولشان می‌رسند. چیزی که ارائه می‌کنند، لزوما قرار نیست هیچ یک از استانداردهای فنی را رعایت کرده باشد. از آنجا که ارزیابی کد پرهزینه است، بسیاری از افراد فقط به همان داستان‌های بازاریابی می‌چسبند و برای درک واقعیت فنی آنها خودشان را به زحمت نمی‌اندازند. پیاده‌سازی آن می‌تواند مشکل پیچیده‌ای باشد، امنیت آن می‌تواند بدون هیچ کنترل و نظارتی باشد، حتی آزمایش‌هایی که قرار است روی آن انجام شوند طراحی نشده باشد و البته هیچ‌کس هم آن‌قدر عاقل نباشد که به این موارد شک کند.

به راحتی می‌توان فهمید که انگیزه‌های این پروژه‌ها طوری هستند که وعده‌های بیش از حد و تأخیر در ارائه را توجیه می‌کنند. مزایایی که در آن می‌بینیم، اساسا همان چیزهایی است که در داستان بازاریابی آن می‌گویند و ما آنها را بسیار زیاد تلقی می‌کنیم. از آنجا که این معیاری است که بسیاری از مردم از آن استفاده می‌کنند، قیمت آن بالا می‌رود و بنابراین آینده‌ای بسیار خوش‌بینانه را نشان می‌دهد. در نتیجه، نسبت ریسک/ پاداش بالا می‌رود، زیرا احتمال از دست دادن سرمایه برای همیشه بیشتر و بیشتر می‌شود.

در چنین محیطی، تعجبی ندارد که کلاهبرداری‌ها خارج از کنترل شده‌اند.

پیامدها

وقتی تعداد افرادی که به جای واقعیت فنی به داستان بازاریابی تکیه می‌کنند این قدر زیاد است و انگیزه‌ها طوری هستند که وعده‌های بیش از حد و تأخیر در ارائه را توجیه می‌کنند، آشفتگی عظیمی در این صنعت در انتظارمان است. بیشتر ارزهای دیجیتال به دقت بررسی نشده‌اند و چیزی فراتر از یک مشت داستان بازاریابی نیستند (و گاهی حتی در حد همان داستان هم بررسی نشده‌اند). بنابراین هر یک از این سکه‌ها در نهایت به صورت هرم وارونه بزرگی در می‌آیند که بنیانگذار آن در پایین این هرم وارونه قرار دارد.

واقعیت فنی را فقط تعداد کمی از افراد درک می‌کنند و بقیه به آنچه بنیانگذاران در وایت پیپر نوشته‌ شده است اعتماد می‌کنند. به نظرِ این دسته، وایت پیپر نشان‌دهنده واقعیت است. هیچ چیزی برای اجبار به اینکه واقعیت باید با داستان مطابقت داشته باشد، وجود ندارد. تنها اطلاعاتی که داریم فقط از همان تعداد اندکی که پروژه را ایجاد کرده‌اند به ما منتقل می‌شود. به عنوان مثال، زی‌کش بهترین روش چیدن سبد سهام در بورس ممکن است فناوری‌های فوق‌العاده جالبی داشته باشد، اما مدتی طولانی یک باگ در آن وجود داشت. حالا زی کش جزو آلت کوین‌های واقعا پاسخگو بود؛ باید دید بقیه چه تعداد آسیب‌پذیری‌هایی دارند که آنها را پنهان می‌کنند.

این بدان معناست که بیشتر سکه‌هایی که در این صنعت ایجاد شده‌اند بسیار پرمخاطره هستند. بیشتر آنها هیچ امیدی به دستیابی به ادعاهایی که در داستان بازاریابی‌شان کرده‌اند ندارند. بیشترشان هیچ تاریخچه ثبت شده‌ای از ارائه موارد مربوط به پروژه ندارند و می‌توان گفت هیچ بررسی روی بیشترشان انجام نشده است. اگر اینها سهام بودند، آنها را به صورت اوراق صورتی (اوراق سهامی که کمتر از ۵ دلار ارزش دارند) منتشر می‌کردند و قیمتشان به دلیل ریسک زیاد، بسیار پایین بود. متنوع‌سازی با سهام اوراق صورتیِ بررسی نشده نه تنها ریسک و نوسان را کاهش نمی‌دهد، بلکه اهداف متنوع سازی را هم خنثی می‌کند.

آیا بیت کوین هم همین طور است؟

چرا تنوع سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال تا حدودی بی‌معنی است؟

سؤالی که در اینجا پیش می‌آید این است که آیا این موضوع درباره بیت کوین هم صدق می‌کند؟ سؤال منصفانه‌ای است، اما پاسخ آن می‌تواند منفی باشد. دلیلش این است که طی سال‌ها، هزاران نفر (اگر ده‌ها هزار نفر نباشد) بیت کوین را از نظر فنی با دقت بررسی کرده‌اند. حتی زمانی که وایت پیپر آن در ابتدا بیرون آمد، محیطی که امروزه شاهد آن هستیم وجود نداشت. وقتی بیت کوین راه‌اندازی شد، تعداد افرادی که نودها را اجرا می‌کردند و استخراج انجام می‌دادند، انگشت‌شمار بود؛ چه رسد به اینکه آن را معامله هم بکنند. در آن زمان انگیزه‌هایی برای وعده‌های بیش از حد یا زیباسازی داستان وجود نداشت. علاوه بر این، وایت پیپر آن به شکل دقیق بیت کوین را توصیف می‌کرد و پس از اینکه بیت کوین ارائه شد وایت پیپر بیرون آمد. در حقیقت، وایت پیپر بیت کوین بعد از کد نوشته شد.

علاوه بر این، با توجه به اینکه بیت کوین اولین ارز دیجیتال بود، منطقی است که منبع کد آن بارها بررسی شده باشد. یک نمونه از بررسی‌کنندگان کد بیت کوین همین ایجادکنندگان آلت کوین هستند که برای ایجاد سکه خودشان به دقت منبع کد بیت کوین را بررسی و مطالعه کرده‌اند. به علاوه، بیش از ۵۰۰ شرکت‌کننده وجود دارند که درخواست اعمال تغییرات ارائه کرده‌اند و آن را به بزرگترین پروژه ارز دیجیتال منبع باز تبدیل کرده‌اند.

داستان در مورد فورک‌های بیت کوین چگونه است؟

در اینجا باید درباره سکه‌هایی که چندان دور از بیت کوین نیستند و از خود آن منشعب شده‌اند هم صحبت کنیم. لایت کوین، بیت کوین کش، بیت کوین اس‌وی و تعدادی دیگر از فورک‌های بیت کوین اساسا فقط تغییرات کوچکی هستند که در کد بیت کوین داده شده‌اند.

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

تقلبی‌ها!

در اینجا دو پرسش مطرح می‌شود: اول، اینکه بین بیت کوین و آن فورک‌ها چه تفاوت‌هایی وجود دارد؟ دوم، منبع کد آن چطور حفظ می‌شود؟

پاسخ اولین پرسش راحت‌تر است. مهم‌ترین تفاوت در این است که یک فورک بیت کوین متمرکز است. تفاوت فنی بین آن‌ها هم آنقدر ناچیز است که وارد کردن آنها در سبد دارایی در کنار بیت کوین نمی‌تواند ریسک یا نوسان را کاهش دهد. بنابراین دلیلی برای متنوع‌سازی نمی‌ماند.

سؤال دوم بسیار مهم‌تر است. اگر این سکه نتواند مانند بیت کوین منبع کدش را حفظ کند، در معرض خطر بزرگتری قرار دارد. این خطر می‌تواند در قالب کوچکتر شدن تیم توسعه، کمتر شدن فعالیت یا درخواست‌های اعمال تغییرات باشد. این تغییرات در کد را برای مشخص کردن واقعیت فنی از همان زمان انشعاب می‌توان ارزیابی کرد. اما این نیز هزینه‌بر است و به کندی انجام می‌شود، بنابراین بیشتر افراد ارزیابی را انجام نمی‌دهند.

اگر مشکلی در بیت کوین وجود داشته باشد، آلت کوین‌های فورک شده از آن هم که مسلما کیفیت پایین‌تری نسبت به بیت کوین دارند نمی‌توانند خطر ریسک یا نوسان را در سبد دارایی کاهش دهند.

بنابراین متنوع‌سازی چه معنایی دارد؟

می‌دانیم که بیت کوین از چند جهت با آلت کوین‌ها متفاوت است. اول، بیت کوین غیر متمرکز است در حالیکه آنها نیستند. دوم، بیت کوین در زمان ایجاد انگیزه‌ای برای داستان‌سازی، بازاریابی و تأخیر در ارائه نداشته است در حالیکه آلت کوین‌ها داشتند. سوم، بیت کوین بالاترین ارزش بازار را دارد.

بنابراین برای حضور در این فضا، حداقل باید بیت کوین را داشته باشید. حالا سؤال این است که چه چیز دیگری را در سبد دارایی‌تان قرار می‌دهید؟

پاسخ این است که خودتان باید تحقیق کنید. داده‌های موجود در این بازار بیشتر بازاریابی و و پر از مبالغه هستند؛ بنابراین وعده‌هایشان به سختی ممکن است تحقق یابد یا حتی شاید غیر ممکن باشد. از آنجا که ریسک بیشتر سکه‌ها به جز بیت کوین، همانند سهام اوراق صورتی در بازار بورس است، باید بررسی دقیق‌تری در آنها انجام دهید. تحقیقات واقعی به معنای ارزیابی کد آنها است.

اگر نمی‌دانید چطور باید کد را بخوانید یا از آن بدتر، اگر کد منبع بسته شده است یا هنوز نوشته نشده است، کلا باید از خیر آنها بگذرید. واقعیت فنی چنین ارزی غیرقابل‌تأیید است.

اگر قادر به خواندن کد هستید، اما نمی‌خواهید این کار را انجام دهید، باز هم بهتر است اصلا وارد آن نشوید. هیچ اطمینان کافی وجود ندارد که چنین سکه‌هایی داستان بازاریابی و واقعیت فنی یکسانی داشته باشند. اعتماد به هر چیز دیگری از جمله نظرات افراد در توییتر و یوتیوب احتمالا به نوعی متعصبانه است. در ضمن این نظرات معمولا درباره داستان بازاریابی آن سکه هستند نه درباره کد آن که هیچ تعهدی برای انطباق با واقعیت ندارد.

این به نوبه خود بدان معناست که باید تحقیقات کاملی انجام دهید تا مشخص شود یک ارز دیجیتال ارزش سرمایه‌گذاری را دارد یا نه. با توجه به اینکه ارزش بازار و/ یا نقدشوندگی بیشتر سکه‌ها ناچیز است، زمانی که برای تحقیقات صرف می‌شود واقعا ارزش این تلاش را ندارد. بنابراین شاید بتوان گفت بسیاری از این سکه‌ها در هر صورت برای سرمایه‌گذاری مناسب نیستند.

نتیجه‌گیری

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

همه تخم‌ مرغ‌هایتان را در یک سبد نگهداری نکنید، اما تخم مرغ گندیده‌ها را دور بریزید!

متنوع‌سازی در ارزهای دیجیتال تقریبا غیرمنطقی است. داستان بازاریابی و واقعیت بنیادی معمولا با هم مطابقت ندارند و ارزیابی صحیح از هر سکه بسیار هزینه‌بر است. سرمایه‌گذاری در آلت کوین‌ها بدون بررسی کد آنها، معادل تنوع‌سازی تصادفی و بدون انجام تحقیقات در اوراق سهام صورتی است. چنین اقدامی فقط ریسک و نوسان را به جای کاهش دادن افزایش می‌دهد و هدف اصلی متنوع‌سازی را خنثی می‌کند.

به علاوه، با توجه به نوع انگیزه‌ها (که نه اجباری وجود دارد و نه جریمه‌ای)، بررسی کد خودش نوعی اتلاف وقت است. به همین دلیل است که حجم بازار اوراق صورتی در بورس تا این حد پایین است، اما اوراق سهامی که در نزدک یا بازار بورس نیویورک معامله می‌شوند حجم معاملاتی بسیار زیادی دارند.

نتیجه اینکه ارز دیجیتالی که سرمایه‌گذاری در آن با عقل جور در می‌آید بیت کوین است، زیرا از بدو تولد منحصربه‌فردش تا کنون که یک دهه از عمرش می‌گذرد همواره تمام شرایط لازم برای سرمایه‌گذاری را داشته است. متنوع‌سازی یک سبد دارایی با افزودن بیت کوین به آن واقعا می‌تواند سود خوبی داشته باشد و ریسک و نوسان را کاهش دهد (اگر ضد چرخه‌ای باشد). افزودن آلت کوین‌ها به سبد دارایی چنین نتیجه‌ای را به دنبال ندارد و بنابراین وارد کردن آنها کاملا بی‌معنی است.

قوانین گن

قوانین معاملات گن -

ویلیام دلبرت گن ( W.D. GANN ) در سال ۱۸۷۸ در ایالت تگزاس آمریکا دیده به جهان گشود. او بهترین روش چیدن سبد سهام در بورس بین سال‌های ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۶ به‌عنوان معامله‌گر بی‌همتایی در بازار سرمایه شناخته شد که القابی همچون معلم وال‌استریت، استاد پیش‌بینی‌های اقتصادی و … را از آن خود نمود.

او در یک بازه‌ی زمانی ۲۵ روزه بازدهی ۱۰۰۰ درصدی به‌دست آورد و همچنین میانگین بازده‌های سرمایه‌گذاری‌های وی بین ۸۰ تا ۹۰ درصد بوده است. همچنین موارد خطای او مربوط به نقص روش معاملاتی نبوده؛ بلکه این موارد مربوط به محاسبات و طراحی خود معامله بوده است.

در ادامه مطلب با 28 قانون آقای گن آشنا خواهیم شد.

قانون شماره 1 در رابطه با حجم معامله صحبت می­کند و این که سرمایه خودتان را به 10 قسمت تقسیم کنید و هرگز بیشتر از سرمایه خودتان را روی یک معامله ریسک نکنید.

قانون شماره 2 در رابطه با اهمیت حد ضرر برای ما صحبت می­کند می­گوید از حد ضرر استفاده کنید زمانی که معامله­‌ای انجام می­‌دهید جهت حفاظت از سرمایه خودتان همیشه 1 الی 3 سنت (ریال) پایین­ تر را به عنوان حد ضرر قرار بدهید هرگز نباید این مقدار بیشتر از 5 سنت (ریال) باشد.

قانون شماره 3 می­گوید هرگز بیش از اندازه معامله نکنید و غرق در معامله کردن نشوید یا بهتر است بگوییم معتاد معامله نشویم. البته این به این معنا نیست که ما قوانین را نقض بکنیم در رابطه با معامله­‌گری.

قانون شماره 4 : حفظ سود، هرگز اجازه ندهید که یک سود به ضرر تبدیل بشود بعد از این که در معامله‌­­ای 3 سنت (تومان) یا بیشتر سود کردید حد ضرر خودتان را به همان اندازه افزایش بدهید تا سرمایه شما دچار خسارت نشود.

قانون شماره 5 : مهم­ترین قانون در رابطه با بورس دوستی با روند یا این که روند را همراهی کنیم یا این که هر کجا روند می­رود ما هم دنبالرو روند باشیم. می­گوید با روند نجنگید زمانی که بر اساس نمودارها و قوانین خود در مورد جهت روند مطمئن نیستید هرگز و هرگز دست به معامله نزنید.

قانون شماره 6 در رابطه با شک است این که زمانی که شک دارید اصلا معامله نکنید و تا جایی که می­توانید از معاملات دور بشوید و تا زمانی که شک شما بر طرف نشده فکر معامله کردن به سر شما نزند.

قانون 7 می ­آید انتخاب سهم را می­گوید، می­گوید تنها در بازارهای فعال معامله کنید و از بازارهای کند و مرده دوری کنید این در رابطه با بورس ایران می­تواند مثال خوبی باشد این که سراغ سهام­‌هایی بروید که نقد شوندگی زیادی دارند و هر روز معاملات زیادی در آن­ها انجام می­شود یا بهتر است بگوییم حجم معامله در آنها زیاد است.

قانون شماره 8 در رابطه با پرتفوی است و این که همیشه چند سهم را در سبد خود داشته باشید و هرگز سهم یک شرکت را نخرید و بسته به آن میزان سرمایه که دارید تعداد سهام زیادی را انتخاب بکنید البته این تعداد زیاد به این معنا نیست که 20 الی 30 سهم را داشته باشید به عنوان مثال در بورس ایران 4 الی 5 سهم از صنایع مختلف که آن هم باید بهترین سهام باشد را برای چیدن سبد خودمان انتخاب کنیم.

قانون شماره 9 می­گوید محدود نباش برای خود محدودیت­‌های ساختگی نتراش و بر روی یک قیمت ثابت برای فروش اصرار نکن ( همراه با بازار باش.)

قانون شماره 10 برای پویایی صحبت می­کند می­گوید بدون داشتن یک دلیل خوب معامله خودت را نبند چرا؟ چون معاملات با تعیین حد ضررهای پویا دنبال می­شود.

قانون شماره 11 به پس انداز اشاره می­کند می­گوید سودهای مازاد خودتان را پس انداز کنید اگر یک سری معاملات موفق انجام دادید بخشی از پول خود را یعنی بخشی از سود خودتان را در یک حساب پس انداز کنید تا تنها در شرایط اضطراری بتوانید از آنها استفاده کنید.

قانون شماره 12 لج بازی، هرگز به خرید و فروش­هایی که سود آوری از آنها پوست سر شما را می­کند یا سخت است نزدیک نشوید.

قانون شماره 13 کم کردن میانگین را توصیح می­دهد: زمانی که در یک معامله در ضرر هستید هرگز میانگین کم نکنید این اشتباهی که متاسفانه خیلی‌­ها انجام می­دهند و زمانی که می­روند در ضرر هی میانگین کم می­کنند که اصطلاحا روش مارتینگِل هم به آن می­گویند البته روش مارتینگِل اگر درست استفاده بشود می­تواند موفقیت آمیز باشد هر چند که این روش می­شود گفت منسوخ شده است.

قانون شماره 14 در رابطه با صبر برای ما صحبت می­کند هرگز به خاطر بی صبری یک بازار را ترک نکن و هرگز به بازاری وارد نشو به این علت که بیش از صبر کردن بیمناکی است . آقای وارِن بافِت یکی از موفق­‌ترین سرمایه­‌گزاران دنیا شاید تنها دلیل موفقیت او در بازار صبر زیاد است و حتی در 23 اصل موفقیت خودش که یکی از اصل­‌های او به صبر اشاره دارد و این که در معامله­‌گری باید صبر داشته باشیم، افراد عجول در بورس و معامله­‌گری جایی ندارند و همیشه متحمل ضرر خواهند شد.

قانون شماره 15 از کسب سودهای کوچک و ضررهای بزرگ اجتناب بورزید.

قانون شماره 16 هرگز حد ضرری را که زمان معامله تعیین کرده­‌اید زیر پا نگذارید یا به اصطلاح خیلی ساده­‌تر این است که برای حد ضرر، حد ضرر نگذارید و همواره به آن چیزی خودمان انتخاب می­کنیم با عنوان stop loss یا حد ضرر پای­بند باشیم اگر قیمت مورد نظر به آن محدوده رسید سریعا وارد عمل بشویم.

قوانین معاملات گن -

قانون شماره 17 گَن در رابطه با ورود و خروج است از ورود و خروج بیش از حد یک بازار خودداری کنید.

قانون شماره 18 ، همان اندازه که مشتاق خریدن هستید تمایل به فروش هم داشته باشید اجازه بدهید تا هم هدفتان توسط روند بازار حفظ بشود و بتوانید پول بسازید. قیمت کم و زیاد، هرگز سهامی را نخرید به این علت که قیمت آن کم است و هرگز سهامی را نفروشید چون قیمت آن زیاد است یک توضیح اضافی در این مورد بدهم این اشتباهی است که خیلی­‌ها می­‌آیند می­بینند که قیمت سهمی زیاد است می­گویند پس این سهم به درد نمی­خورد که این حرف کاملا غلط است که یک مثال خیلی ساده در بورس ایران برای شما بزنم به عنوان مثال در بانک صادرات که یکی از بهترین بانک­های بورس ایران است و یک سهم بسیار بزرگ قیمت آن به عنوان مثال 100 تومان است خب 100 تومان به لحاظ روانی به نسبت تعداد سهام دیگر می­شود گفت کم است پس این سهم همیشه سهم خوبی است در هر نقطه نه یا به عنوان مثال سهمی مانند کسری (کاشی و سرامیک اردکان) که به عنوان مثال قیمت آن 5 هزار تومان است پس باید بگوییم چون قیمت آن 5 هزار تومان است پس سهم بی ارزشی است، کاملا این حرف غلطی است.

قانون شماره 20 در رابطه با اهرم سازی می­گوید مراقب اهرم سازی باشید در زمان­‌هایی نادرست در اهرم سازی تا زمانی که سهام بسیار فعال است و سطوح مقاومت آن را بشکند باید برای خرید بهترین روش چیدن سبد سهام در بورس بیشتر صبر کنیم و برای فروش­‌های بیشتر هم تا زمانی روند صعودی شکسته نشده است باید صبور بود.

قانون شماره 21 باز هم در رابطه با اهرم سازی صحبت می­کند و می­گوید در اهرم سازی برای خرید سهم‌­هایی را انتخاب کن که نشانگر یک روند صعودی قوی باشد و از سهم­‌هایی که یک روند نزولی را به نمایش می­گذارند خارج شو.

قانون شماره 22 می­گوید زمانی که سهمی را خریدید که شروع به افت کرد سهم دیگر خود را نفروشید که در آن سهم ضرر خود را کم کنید ضرر خود را بردارید و از بازار خارج بشوید و منتظر یک فرصت جدید باشید.

قانون شماره 23 می­گوید هرگز بدون داشتن یک دلیل خوب تصمیم به ورود به بازار یا خروج از بازار نگیر، زمانی که معامله‌ای را انجام میدهید اجازه بدهید تا معامله بر مبنای دلیل خوب یا قوانین مشخصی باشد و بعد بدون وجود نشانه‌ا­ی مشخصی از تغییر روند از آن خارج نشوید.

قانون شماره 24 هیجان، از افزایش معاملات خود بعد از یک دوره­‌ی بلند از موفقیت یا یک دوره‌­ی معاملات سود آور خودداری کنید.

نام بیست و پنچمین قانون ( گَن ) است، هیچ وقت حدس نزنید که فلان بازار در سقف است اجازه بدهید تا بازار خودش را ثابت کند که در (؟؟؟؟؟) است و هیچ وقت هم حدس نزنید که فلان بازار در کف است اجازه بدهید تا بازار خودش را اثبات کند که در کف است با دنبال کردن قوانین مشخصی شما می­توانید به این امر مهم دست پیدا کنید. دنباله‌رو هیچ کس نباشید تا زمانی که مطمئن بشوید او از شما بیشتر می­داند

قانون شماره 26 متاسفانه خیلی‌­ها دنبال رو افراد هستند حال آن افراد ممکن است بزرگ باشند یا کوچک که این کاملا دچار سر در گمی می­کند چون این استراتژی­‌ها متفاوت است تایم فریم­‌های این افراد متفاوت است.

قانون شماره 27 می­گوید بعد از اولین ضرر معاملات خودتان را کاهش بدهید نه این که افزایش بدهید باز یک نظریه در رابطه با ضرر این است که اگر ضرر می­کنید مدتی را معامله نکنید و به استراحت بپردازید.

قانون شماره 28

و اما بالاخره آخرین معامله در رابطه با گَن : از ورود و خروج اشتباه در یک معامله اجتناب کنید همین طور از ورود درست و خروج اشتباه. اگر این کار را انجام بدهید قطعا نابود می­شوید هم در رابطه با ورود هم در رابطه با خروج که می­تواند اثرات بسیار بسیار بدی را برای معامله‌گر به همراه داشته باشد.

پکیج رایگان 7پینگ سرمایه گذاری

تا الان سعی کردیم در پست ها، استوری های روزانه و همچنین لایو ها اینو به شما عزیزان بگیم که مدیریت سرمایه و چیدن سبدتون در بازار های مالی مختلف چقدر میتونه براتون مفید باشه اما یک بار برای همیشه هم که شده با اعضای رویال تصمیم گرفتیم این بازار ها رو که خودمون داریم توشون سرمایه گذاری و ترید میکنیم رو به شما هم آموزش بدیم و خروجیش شد کمپین رایگان 7 پینگ سرمایه گذاری

برای ثبت نام در دوره 7پینگ سرمایه گذاری میتوانید ویدئوی آموزشی زیر را مشاهده کنید:

فیلترنویسی

حجم بالای اطلاعات و نیاز‌ به بررسی همزمان گرچه دو عامل مهم به نظر می‌آیند، اما فاکتور سومی که اهمیت دارد “سرعت” دسترسی به اطلاعات طبقه‌بندی شده است. در بازار سرمایه، جستجو در بین صدها نماد بازار جهت غربال کردن نمادهایی که یک یا چند ویژگی مد نظر مارا دارند کار بسیار سخت و زمان‌بری می‌باشد در این بخش علاوه بر آموزش فیلترنویسی، فیلترهای کاربردی در اختیار بهترین روش چیدن سبد سهام در بورس شما قرار میگیرد تا بتوانید براحتی بین 700 شرکت بورسی سهم هارا شکار کنید

  • حجم بالای اطلاعات
  • بررسی همزمان
  • سرعت

تحلیل تکنیکال

تابلوخوانی

تابلوخوانی یعنی شما به عنوان یک فعال بازار سهام، از طریق بررسی تابلو یک نماد در بورس، تا حدی پی به بازی سهامداران حقیقی و حقوقی برده و روندها و سوی معاملات و تغییر در سهامدار عمده را در کنار حجم معاملات، شناسایی و تحلیل کنید ،در این بخش تمامی پارامترهای کاربردی در تحلیل تابلو سهام به شما آموزش داده میشه تا بتوانید با تحلیل تابلو سهم تشخیص دهید چ اتفاقاتی در سهم در حال رخ دادن است

اختیار معامله

اختیار معامله بخشی از بازار بورس هست که توی اون میتونی حتی از نزول های بازار هم سود کسب کنی با استراتژِی های خاص و جذابی که تو این بازار وجود داره میتونی سهمتو بیمه کنی و از زیان های سنگینی که به خاطر افت قیمت سهم واست ایجاد میشه جلوگیری کنی اختیار معامله یا Option یک ابزار مشتقه در بازارهای مالیه و قراردادهای اون به دو نوع: اختیار خرید (Call Option) و اختیار فروش (Put Option) تقسیم میشه و همونطور که از اسمش پیداست در اون قرارداد اختیار خرید یا اختیار فروش یک دارایی مشخص، از طرف فروشنده قرارداد به خریدار داده میشه

تحلیل بنیادی

قبل از اینکه یه سهمو خریداری کنیم باید بدونیم که اون سهمو دارن به ما گرون میفروشن یا ارزون اصلا این سهم ارزش این قیمتی که داره روی تابلو معامله میشه رو داره ؟ ما تو تحلیل بنیادی دنبال ارزش ذاتی یک سهم یا نماد میگردیم تا اون رو با ارزش بازاریش یعنی قیمت تابلو سهم مقایسه کنیم . برای تشخیص ارزش ذاتی سهم هم از ابزار هایی استفاده میکنیم که به اون ها صورت های مالی شرکت ها گفته میشه . در تحلیل بنیادی در واقع ما صورت های شرکت ها رو بررسی میکنیم تا ارزش واقعی یا ذاتی یک سهمو تشخیص بدیم و متوجه بشیم که سهم دچار حباب قیمتی شده یا نه داره با ارزش واقعیش یا حتی پایین تر از اون معامله میشه

قوانین گن

قوانین معاملات گن -

ویلیام دلبرت گن ( W.D. GANN ) در سال ۱۸۷۸ در ایالت تگزاس آمریکا دیده به جهان گشود. او بین سال‌های ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۶ به‌عنوان معامله‌گر بی‌همتایی در بازار سرمایه شناخته شد که القابی همچون معلم وال‌استریت، استاد پیش‌بینی‌های اقتصادی و … را از آن خود نمود.

او در یک بازه‌ی زمانی ۲۵ روزه بازدهی ۱۰۰۰ درصدی به‌دست آورد و همچنین میانگین بازده‌های سرمایه‌گذاری‌های وی بین ۸۰ تا ۹۰ درصد بوده است. همچنین موارد خطای او مربوط به نقص روش معاملاتی نبوده؛ بلکه این موارد مربوط به محاسبات و طراحی خود معامله بوده است.

در ادامه مطلب با 28 قانون آقای گن آشنا خواهیم شد.

قانون شماره 1 در رابطه با حجم معامله صحبت می­کند و این که سرمایه خودتان را به 10 قسمت تقسیم کنید و هرگز بیشتر از سرمایه خودتان را روی یک معامله ریسک نکنید.

قانون شماره 2 در رابطه با اهمیت حد ضرر برای ما صحبت می­کند می­گوید از حد ضرر استفاده کنید زمانی که معامله­‌ای انجام می­‌دهید جهت حفاظت از سرمایه خودتان همیشه 1 الی 3 سنت (ریال) پایین­ تر را به عنوان حد ضرر قرار بدهید هرگز نباید این مقدار بیشتر از 5 سنت (ریال) باشد.

قانون شماره 3 می­گوید هرگز بیش از اندازه معامله نکنید و غرق در معامله کردن نشوید یا بهتر است بگوییم معتاد معامله نشویم. البته این به این معنا نیست که ما قوانین را نقض بکنیم در رابطه با معامله­‌گری.

قانون شماره 4 : حفظ سود، هرگز اجازه ندهید که یک سود به ضرر تبدیل بشود بعد از این که در معامله‌­­ای 3 سنت (تومان) یا بیشتر سود کردید حد ضرر خودتان را به همان اندازه افزایش بدهید تا سرمایه شما دچار خسارت نشود.

قانون شماره 5 : مهم­ترین قانون در رابطه با بورس دوستی با روند یا این که روند را همراهی کنیم یا این که هر کجا روند می­رود ما هم دنبالرو روند باشیم. می­گوید با روند نجنگید زمانی که بر اساس نمودارها و قوانین خود در مورد جهت روند مطمئن نیستید هرگز و هرگز دست به معامله نزنید.

قانون شماره 6 در رابطه با شک است این که زمانی که شک دارید اصلا معامله نکنید و تا جایی که می­توانید از معاملات دور بشوید و تا زمانی که شک شما بر طرف نشده فکر معامله کردن به سر شما نزند.

قانون 7 می ­آید انتخاب سهم را می­گوید، می­گوید تنها در بازارهای فعال معامله کنید و از بازارهای کند و مرده دوری کنید این در رابطه با بورس ایران می­تواند مثال خوبی باشد این که سراغ سهام­‌هایی بروید که نقد شوندگی زیادی دارند و هر روز معاملات زیادی در آن­ها انجام می­شود یا بهتر است بگوییم حجم معامله در آنها زیاد است.

قانون شماره 8 در رابطه با پرتفوی است و این که همیشه چند سهم را در سبد خود داشته باشید و هرگز سهم یک شرکت را نخرید و بسته به آن میزان سرمایه که دارید تعداد سهام زیادی را انتخاب بکنید البته این تعداد زیاد به این معنا نیست که 20 الی 30 سهم را داشته باشید به عنوان مثال در بورس ایران 4 الی 5 سهم از صنایع مختلف که آن هم باید بهترین سهام باشد را برای چیدن سبد خودمان انتخاب کنیم.

قانون شماره 9 می­گوید محدود نباش برای خود محدودیت­‌های ساختگی نتراش و بر روی یک قیمت ثابت برای فروش اصرار نکن ( همراه با بازار باش.)

قانون شماره 10 برای پویایی صحبت می­کند می­گوید بدون داشتن یک دلیل خوب معامله خودت را نبند چرا؟ چون معاملات با تعیین حد ضررهای پویا دنبال می­شود.

قانون شماره 11 به پس انداز اشاره می­کند می­گوید سودهای مازاد خودتان را پس انداز کنید اگر یک سری معاملات موفق انجام دادید بخشی از پول خود را یعنی بخشی از سود خودتان را در یک حساب پس انداز کنید تا تنها در شرایط اضطراری بتوانید از آنها استفاده کنید.

قانون شماره 12 لج بازی، هرگز به خرید و فروش­هایی که سود آوری از آنها پوست سر شما را می­کند یا سخت است نزدیک نشوید.

قانون شماره 13 کم کردن میانگین را توصیح می­دهد: زمانی که در یک معامله در ضرر هستید هرگز میانگین کم نکنید این اشتباهی که متاسفانه خیلی‌­ها انجام می­دهند و زمانی که می­روند در ضرر هی میانگین کم می­کنند که اصطلاحا روش مارتینگِل هم به آن می­گویند البته روش مارتینگِل اگر درست استفاده بشود می­تواند موفقیت آمیز باشد هر چند که این روش می­شود گفت منسوخ شده است.

قانون شماره 14 در رابطه با صبر برای ما صحبت می­کند هرگز به خاطر بی صبری یک بازار را ترک نکن و هرگز به بازاری وارد نشو به این علت که بیش از صبر کردن بیمناکی است . آقای وارِن بافِت یکی از موفق­‌ترین سرمایه­‌گزاران دنیا شاید تنها دلیل موفقیت او در بازار صبر زیاد است و حتی در 23 اصل موفقیت خودش که یکی از اصل­‌های او به صبر اشاره دارد و این که در معامله­‌گری باید صبر داشته باشیم، افراد عجول در بورس و معامله­‌گری جایی ندارند و همیشه متحمل ضرر خواهند شد.

قانون شماره 15 از کسب سودهای کوچک و ضررهای بزرگ اجتناب بورزید.

قانون شماره 16 هرگز حد ضرری را که زمان معامله تعیین کرده­‌اید زیر پا نگذارید یا به اصطلاح خیلی ساده­‌تر این است که برای حد ضرر، حد ضرر نگذارید و همواره به آن چیزی خودمان انتخاب می­کنیم با عنوان stop loss یا حد ضرر پای­بند باشیم اگر قیمت مورد نظر به آن محدوده رسید سریعا وارد عمل بشویم.

قوانین معاملات گن -

قانون شماره 17 گَن در رابطه با ورود و خروج است از ورود و خروج بیش از حد یک بازار خودداری کنید.

قانون شماره 18 ، همان اندازه که مشتاق خریدن هستید تمایل به فروش هم داشته باشید اجازه بدهید تا هم هدفتان توسط روند بازار حفظ بشود و بتوانید پول بسازید. قیمت کم و زیاد، هرگز سهامی را نخرید به این علت که قیمت آن کم است و هرگز سهامی را نفروشید چون قیمت آن زیاد است یک توضیح اضافی در این مورد بدهم این اشتباهی است که خیلی­‌ها می­‌آیند می­بینند که قیمت سهمی زیاد است می­گویند پس این سهم به درد نمی­خورد که این حرف کاملا غلط است که یک مثال خیلی ساده در بورس ایران برای شما بزنم به عنوان مثال در بانک صادرات که یکی از بهترین بانک­های بورس ایران است و یک سهم بسیار بزرگ قیمت آن به عنوان مثال 100 تومان است خب 100 تومان به لحاظ روانی به نسبت تعداد سهام دیگر می­شود گفت کم است پس این سهم همیشه سهم خوبی است در هر نقطه نه یا به عنوان مثال سهمی مانند کسری (کاشی و سرامیک اردکان) که به عنوان مثال قیمت آن 5 هزار تومان است پس باید بگوییم چون قیمت آن 5 هزار تومان است پس سهم بی ارزشی است، کاملا این حرف غلطی است.

قانون شماره 20 در رابطه با اهرم سازی می­گوید مراقب اهرم سازی باشید در زمان­‌هایی نادرست در اهرم سازی تا زمانی که سهام بسیار فعال است و سطوح مقاومت آن را بشکند باید برای خرید بیشتر صبر کنیم و برای فروش­‌های بیشتر هم تا زمانی روند صعودی شکسته نشده است باید صبور بود.

قانون شماره 21 باز هم در رابطه با اهرم سازی صحبت می­کند و می­گوید در اهرم سازی برای خرید سهم‌­هایی را انتخاب کن که نشانگر یک روند صعودی قوی باشد و از سهم­‌هایی که یک روند نزولی را به نمایش می­گذارند خارج شو.

قانون شماره 22 می­گوید زمانی که سهمی را خریدید که شروع به افت کرد سهم دیگر خود را نفروشید که در آن سهم ضرر خود را کم کنید ضرر خود را بردارید و از بازار خارج بشوید و منتظر یک فرصت جدید باشید.

قانون شماره 23 می­گوید هرگز بدون داشتن یک دلیل خوب تصمیم به ورود به بازار یا خروج از بازار نگیر، زمانی که معامله‌ای را انجام میدهید اجازه بدهید تا معامله بر مبنای دلیل خوب یا قوانین مشخصی باشد و بعد بدون وجود نشانه‌ا­ی مشخصی از تغییر روند از آن خارج نشوید.

قانون شماره 24 هیجان، از افزایش معاملات خود بعد از یک دوره­‌ی بلند از موفقیت یا یک دوره‌­ی معاملات سود آور خودداری کنید.

نام بیست و پنچمین قانون ( گَن ) است، هیچ وقت حدس نزنید که فلان بازار در سقف است اجازه بدهید تا بازار خودش را ثابت کند که در (؟؟؟؟؟) است و هیچ وقت هم حدس نزنید که فلان بازار در کف است اجازه بدهید تا بازار خودش را اثبات کند که در کف است با دنبال کردن قوانین مشخصی شما می­توانید به این امر مهم دست پیدا کنید. دنباله‌رو هیچ کس نباشید تا زمانی که مطمئن بشوید او از شما بیشتر می­داند

قانون شماره 26 متاسفانه خیلی‌­ها دنبال رو افراد هستند حال آن افراد ممکن است بزرگ باشند یا کوچک که این کاملا دچار سر در گمی می­کند چون این استراتژی­‌ها متفاوت است تایم فریم­‌های این افراد متفاوت است.

قانون شماره 27 می­گوید بعد از اولین ضرر معاملات خودتان را کاهش بدهید نه این که افزایش بدهید باز یک نظریه در رابطه با ضرر این است که اگر ضرر می­کنید مدتی را معامله نکنید و به استراحت بپردازید.

قانون شماره 28

و اما بالاخره آخرین معامله در رابطه با گَن : از ورود و خروج اشتباه در یک معامله اجتناب کنید همین طور از ورود درست و خروج اشتباه. اگر این کار را انجام بدهید قطعا نابود می­شوید هم در رابطه با ورود هم در رابطه با خروج که می­تواند اثرات بسیار بسیار بدی را برای معامله‌گر به همراه داشته باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.