اصلاح قیمت یا پولبک
اصلاح قیمت یا پولبک | ابزارهایی مانند حد سود و زیان، خطوط روند، اندیکاتورها و… . در این میان قصد داریم به مفهوم پولبک، که از مفاهیم تحلیل تکنیکال در بازار سهام است، اشاره کنیم. برای آشنایی بیشتر با این مقوله با ما همراه باشید. پولبک چیست ؟ «پولبک» (Pullback) یا عقبنشینی، یک توقف یا سقوط خفیف […]
اصلاح قیمت یا پولبک | ابزارهایی مانند حد سود و زیان، خطوط روند، اندیکاتورها و… . در این میان قصد داریم به مفهوم پولبک، که از مفاهیم تحلیل تکنیکال در بازار سهام است، اشاره کنیم. برای آشنایی بیشتر با این مقوله با ما همراه باشید.
پولبک چیست ؟
«پولبک» (Pullback) یا عقبنشینی، یک توقف یا سقوط خفیف مشاهده شده در روند قیمتی صعودی یک سهام است. پولبک به کاهشقیمتهایی گفته میشود که به طور نسبی کوتاهمدت هستند. برای مثال، ممکن است به صورت متوالی اتفاق بیفتند و پس از آن، روند در جهت قبلی خود به حرکت ادامه میدهد.
در واقع وقوع پولبک موجب میشود که سرمایهگذاران کوتاه مدت از بازار خارج شوند. تحلیلگران بازار، پولبک را به صورت درصدی اعلام میکنند. برای مثال ممکن است بشنوید که پولبک ۷ درصدی قرار است رخ دهد یعنی قیمت فروش سهم ۷ درصد کاهش پیدا میکند و این بهترین زمان برای خرید آن است. برای درک بهتر تعریف پولبک در ادامه به مفاهیم مشابه اشاره میکنیم.
پولبک شباهت زیادی به «اصلاح قیمت» (Retracement) یا بازگشت قیمت و «ایستایی» (Consolidation) دارد و عموماً با این دو اشتباه گرفته میشود. عبارت ایستایی را برای سهام یا دارایی بکار میبریم که نه روند غالب را ادامه میدهد و نه آن را معکوس میکند. ایستایی معمولاً به علت عدم تصمیمگیری سرمایهگذار بوجود میآید.
اصلاح یا بازگشت قیمت چیست؟
بازگشت قیمت که با «معکوس شدن» (Reversal) تفاوت دارد به حرکتهایی خلاف جهت روند قیمت گفته میشود که در ادامه، روند قبلی را از سر میگیرند. همانطور که ملاحظه کردید و بالاتر گفته شد، اصلاح قیمت شباهت زیادی با پولبک دارد. نمودار زیر، نشاندهنده قیمت سهام عرضه شده توسط شرکت جنرال الکتریک و روند نزولی آن است. اگرچه، نقاطی در نمودار، نشاندهنده افزایش یافتن قیمت سهام هستند. این نقاط را همان نقاط بازگشت قیمت مینامیم.
برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید.
اصلاح قیمت به نوعی یک اندیکاتور است که از آن در تحلیل تکنیکال بهره گرفته میشود. در معکوس شدن، باید خطوط حمایتی یا مقاومتی شکسته شوند. اصلاح قیمت به تنهایی اطلاعات زیادی برای تحلیلگر ارائه نمیکند اما در ترکیب با سایر اندیکاتورها توانایی تعیین ادامه یافتن روند فعلی یا معکوس شدن آنرا دارد. توانایی تشخیص معکوس شدن قیمت از بازگشت کوتاهمدت آن برای یک معاملهگر بسیار ضروری است.
کاربرد اصلاح قیمت در بورس
تشخیص اصلاح قیمت آسان نیست زیرا میتواند به آسانی با معکوس شدن آن اشتباه گرفته شود. نمودار زیر نشاندهنده شاخص S&P 500 در سال ۲۰۱۸ میلادی است. در این نمودار یک روند صعودی را بین ماههای آپریل و اکتبر مشاهده میکنید. ۳ اصلاح قیمت قابل توجه در نمودار زیر مشاهده میشود. البته بازگشتهای کوچکتر دیگری نیز وجود دارند.
نکته قابل توجه این است که این اصلاح قیمتها منجر به شکستن روند صعودی نشدهاند. اگرچه، در ماه اکتبر، موردی شبیه به اصلاح قیمت مشاهده میشود اما پس از اینکه شاخص به زیر روند صعودی میرود و کاهش مییابد، معلوم میشود که معکوس شدن قیمت بوده است.
تفاوت بین اصلاح قیمت و معکوس شدن
باید توجه کنید که اصلاح قیمت یک پولبک خفیف یا کوتاهمدت است. اما نکته کلیدی این است که در آن، هیچکدام از خطوط حمایتی و مقاومتی و روندهای صعودی و نزولی شکسته نمیشوند. اگر قیمت کمتر از خط حمایتی شود یا در حین افزایش، از خط مقاومتی عبور کند، یا روند صعودی یا نزولی را زیر پا بگذارد، دیگر بازگشت قیمت محسوب نمیشود و معکوس شدن قیمت است.
انواع پولبک در بورس
به صورت کلی سه نوع پولبک در بورس وجود دارد که در این بخش قصد داریم به تفسیر هر مورد بپردازیم:
پولبک عادی (Normal Pullback)
این نوع پولبک در اکثر مواقع در بازار رخ میدهد. در این نوع پولبک قیمت سهم به سادگی به سطح مقاومت یا حمایت شکسته شده خود برگشته و به حرکت جدید خود ادامه میدهد.
پولبک خارجی (Outside Pullback)
در این حالت از پولبک، قیمت سهم قبل از اینکه به سطح مقاومت یا حمایت نزدیک شود، مسیر خود را ادامه میدهد. زمانی که این پولبک در بازار رخ میدهد باید توجه داشته باشید که تقاضا برای خرید سهم در حالت صعودی زیاد بوده و در حالت نزولی نیز تقاضایی برای سهم دیده نمیشود. زمانی که این نوع از پولبک را در سهم مشاهده کنید به احتمال خیلی زیاد روند بعدی سهم حالت صعودی خواهد داشت.
پولبک داخلی (Inside Pullback)
این نوع از پولبک در بورس برای سهامداران به نوعی گنگی و سردرگمی به وجود میآورد که همین امر منجر به ریسک زیاد در این پروسه خواهد شد. همانطور که در تصویر زیر هم پیدا است، در حالت پولبک داخلی قیمت، سطح مقاومت را رد کرده و بعد از آن حالت نزولی و بعد حالت صعودی به خود گرفته است. اگر خریداران سهم تردید نداشتند و در زمان برخورد با سطح مقاومت اقدام به خرید میکردند؛ دیگر شاهد روند نزولی بعد از برخورد نبودیم و سهم حالت صعودی را در پیش میگرفت.
مفهوم پولبک در بورس چیست ؟
مشاهده پولبک در نمودار اغلب به معنی فرصت خرید سهام با روند صعودی است. به عنوان مثال، ممکن است قیمت سهمی پس از نشر گزارشهای مثبت آن توسط شرکت عرضه کنندهاش، افزایش پیدا کند و بعد از برداشت سود توسط معاملهگران، پولبک را تجربه کند. البته هنگامی که گزارشهای سود سهام مثبت منتشر میشوند، میتوان آنرا به مثابه سیگنالی در تحلیل بنیادی نیز در نظر گرفت زیرا نشاندهنده این است که سهام روند صعودی خود را ادامه خواهد داد. اغلب پولبکها گویای حرکت قیمت یک سهم به سمت ناحیهای مانند میانگین متحرک، یا «نقطه پیوت» (Pivot Point) در نمودار است، قبل از اینکه به روند قبلی خود ادامه دهد. معاملهگران باید با دقت این نواحی را در نظر بگیرند زیرا اگر شکستی رخ دهد، سیگنال معکوس شدن را به جای پولبک دریافت میکنیم.
مثال کاربرد پولبک
پولبکها فرصتهایی برای کسب سود هستند. شما با مشاهده پولبک سهام را خریداری میکنید و سپس قیمت سهام افزایش پیدا میکند. برای مثال، ممکن است شرکت «الف» گزارش سودهای قابل توجه خود را منتشر کند. در این زمان قیمت سهام الف، افزایش ۲۰ درصدی را تجربه خواهد کرد. در روز بعد در نمودار، پولبک مشاهده میشود زیرا معاملهگران کوتاه مدت، سود خود را برداشت کردهاند. یعنی سهام خود را میفروشند تا از اختلاف بین قیمت خرید و فروش به سود دست یابند.
گزارش سوددهی شرکت عرضهکننده سهام نشاندهنده وضعیت مناسب آن است. معاملهگرانی که سهام را خریداری و نگهداری میکنند و همچنین سرمایهگذاران با مشاهده گزارش سود مثبت، جذب این سهم میشوند و این باعث میشود که در آینده نزدیک هم قیمت روند صعودی خود را ادامه دهد.
هر نمودارِ سهامی با روند صعودی ممتد شامل نمونههایی از پولبک است. با اینکه تشخیص پولبکها با توجه به روندی که قیمت طی کرده، آسان است اما امکان دارد نگهداری سهامی که در حال از دست دادن ارزش خود است برای سرمایهگذاران با دشواری همراه باشد.
برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید.
در تصویر بالا روند تغییرات ETF شاخص S&P500 را مشاهده میکنید که در حال تجربه کردن حداقل ۳ پولبک در حالت صعودی است. قبل از اینکه قیمت بیشتر افزایش پیدا کند این پولبکها تا نزدیکی میانگین متحرک ۵۰ روزه که یک سطح حمایتی وجود دارد، میروند. این پیشروی قبل از صعود قیمت به سطح بالاتر، اتفاق میافتد. شاید بهتر باشد معاملهگران برای تشخیص عقبنشینیها از چندین اندیکاتور متنوع استفاده کنند تا آنها را با معکوسشدنهای بلندمدت اشتباه نگیرند.
اصلاح قیمت چیست؟
در سرمایهگذاری، «اصلاح قیمت» (Correction) کاهش ده درصدی یا بیشتر در قیمت یک سهام نسبت به آخرین قله مشاهده شده در نمودار است. اصلاح قیمت میتواند برای داراییهای سرمایهای حقیقی، انواع اوراق بهادار و حتی شاخصهای بازارهای بورس و فرابورس نیز رخ دهد. این داراییها ممکن است برای مدتزمان کوتاه یا دورههای بلند مدت (روزها، هفتهها، ماهها یا دورههای طولانیتر) در حالت اصلاح قیمتی باشند. اگرچه به صورت معمول، اصلاح قیمت در بازار کوتاهمدت است و ممکن است به اندازه ۳ تا ۴ ماه به طول انجامد.
دلایل زیادی ممکن است منجر به بوجود آمدن اصلاح قیمت شوند. تغییرات اقتصادی در سطح کلان کشور تا مشکلات داخلی در برنامهریزی مدیریتی شرکت عرضه کننده سهام از جمله این عوامل به شمار می آیند. دلایل بوجود آمدن اصلاح قیمتی به اندازه تعداد سهمها، بازارها و شاخصهای تحت تاثیر آنها متنوع هستند.
اصلاح قیمت چگونه عمل می کند؟
طبق گزارش «CNBC» در سال ۲۰۱۸ میلادی، میانگین اصلاح قیمت رخ داده برای شاخص S&P 500 چهار ماه به طول انجامید و پیش از اینکه به حالت قبلی بازگردد، قیمتها به اندازه ۱۳ درصد کاهش پیدا کرند. اگرچه، قابل درک است که چرا معاملهگر حقیقی یا سرمایهگذار مبتدی امکان دارد با مشاهده کاهش ارزش ده درصدی یا بیشتر و تاثیر آن بر سبد سهام خود در طی اصلاح قیمت نگران شود زیرا آنها ظهور اصلاح قیمتی را پیشبینی نمیکردند و نمیدانند که تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
در بلندمدت، برای بیشتر سرمایهگذاران، اصلاح قیمت یک دستانداز در جاده دستیابی به سمت پساندازهای دوران بازنشستگی است. به عقیده «جیمز چن» (James Chen)، معاملهگر و نویسنده کتابهای معاملاتی پرفروش، هیچکس نمیتواند معین کند که چه زمانی اصلاح قیمت شروع میشود، چه زمانی پایان مییابد و تا زمان پایان، تا چه حد قیمتها کاهش مییابند. با اینکه ممکن است اصلاح قیمت در کوتاهمدت آسیبرسان به نظر برسد، قیمت داراییهایی که بیش از حد ارزشگذاری شدهاند را تنظیم و برای متقاضیان، فرصتهای خرید فراهم میکند.
تروبک چیست ؟
«تروبک» (Throwback) ساختاری شبیه به پولبک دارد اما برعکس آن است. زمانی که روند قیمت اقدام به شکستن خط مقاومتی کند، میتوانیم بگوییم که شاهد یک تروبک بودهایم. تروبک نشان میدهد که میزان افزایش قیمت سهم بیشتر از خط مقاومتی تعیین شده برای آن است. البته قیمت پس از مدتی به خط مقاومت باز میگردد.
الگوهای تروبک در خطوط حمایتی
معاملهگران ممکن است از کانالهای پوششی متفاوتی برای بوجود آوردن خطوط حمایتی و مقاومتی استفاده کنند. باندهای بولینگر، یکی از رایج ترین این کانالهاست که یک خط مقاومتی به اندازه دو انحراف معیار بالاتر از میانگین متحرک رسم میکند. زمانی که قیمت یک سهم به حد مقاومتی خود میرسد، ممکن است معکوس شود یا خط مقاومتی را به سمت جلو حرکت دهد.
اگر روند قیمتی یک سهام، خط مقاومتی را بشکند، این احتمال میرود که در نقطهای به آن برگردد. تروبک ممکن است به نحوی اصلاح قیمتی باشد که در ادامه به خط مقاومت باز خواهد گشت. اگرچه در بسیاری از مواقع، در ادامه تروبک شاهد صعود بیشتر قیمت هستیم.
برگشتن به سطحی که روند در آن شکسته شده است، امکان دارد هشداردهنده باشد و این ترس را در معاملهگر ایجاد کند که دست به عملی متفاوت بزند، یعنی سهمی که فروخته را دوباره خریداری کند یا سهمی را که در انتظار بالا رفتن قیمتش بوده، بفروشد. به علت ترس، بسیاری از تحلیلگران فکر میکنند که الگوی شناسایی شده توسط آنها نادرست است. این بازآزمایی سطوح شکست خیلی هم ناراحت کننده نیست و به صورت تقریبی رایج است. بعد از اینکه خط روند از خط مقاومت باز میگردد حتی میتواند اطمینان ما را به عنوان معاملهگر به تغییر روند یا Reversal چیست؟ تغییر روند یا Reversal چیست؟ الگوی انتخاب شده و جهت جدید آن افزایش دهد.
پولبک مفاهیم یکسانی همچون تروبک دارد با این فرض که در خط حمایتی اتفاق میافتد. در یک الگوی پولبک، روند قیمت خط حمایتی خود را میشکند و سپس مجدداً به آن بر میگردد. پولبک ممکن است در ادامه به حرکت خود در بالای خط حمایتی ادامه دهد و دوباره تکرار شود. به صورت کلی، هم پولبک و هم تروبک نشاندهنده عرضه و تقاضای جدید در حال شکلگیری در بازار هستند که نوسانات بیشتری را در حرکت قیمت به سمت شکست سطوح ایجاد میکنند.
آیا پولبک به معنی شروع روند جدید است؟
برخی از سرمایهگذاران در بورس فکر میکنند بعد از وقوع پولبک روند سهم نیز همان حالت قبلی خود را ادامه خواهد داد در صورتی که این فکر به کل اشتباه است. در بخشهای قبلی اشاره کردیم که در فرآیند پولبک سهم در یک بازه کوتاه به روند قبلی خود برگشته و مجدد روند معکوس را آغاز خواهد کرد.
در این حوزه نظریههای متعددی وجود دارد اما بیش از ۵۰ درصد از روندها بعد از وقوع پولبک، مسیر جدیدی را در پیش میگیرند. بنابراین نمیتوان به صورت قطعی اذعان کرد که یک سهم بعد از پولبک روند قبلی خود را ادامه خواهد داد.
در این مقاله سعی کردیم به مفهوم پولبک که در حوزه تحلیل تکنیکال استفاده میشود اشاره کنیم. پولبک دارای انواع مختلفی است که در مجموع شامل حالت نرمال، خارجی و داخلی میشود. در اکثر مواقع زمانی که در یک سهم شاهد پولبک باشیم، روند سهم بعد از مدت کمی تغییر خواهد کرد و به نوعی روند جدیدی را در پیش میگیرد.
به عنوان مثال در یک روند نزولی زمانی که پولبک داشته باشیم، روند بعدی سهم حالت صعودی خواهد بود. برای آشنایی کامل با مباحث تحلیل تکنیکال، میتوانید در دورههای آموزشی کارگزاری آگاه شرکت کنید. همچنین تعداد زیادی مقاله و ویدئوی آموزشی رایگان در بلاگ بآشگاه مشتریان وجود دارد که تمامی مباحث مقدماتی و پیشرفته تحلیل تکنیکال را پوشش میدهند.
تفاوت پولبک و اصلاح قیمت چیست؟
پولبک و اصلاح قیمت هر دو به معنی جابجایی روند است؛ اما این نکته را در نظر داشته باشید که بین این دو مفهوم یک تفاوت مهم وجود دارد و آن هم این است که پولبک ها موقت و اصلاح ها طولانیمدت هستند. پولبک ها نشانهی تغییر روند یا Reversal چیست؟ از تغییر روند و تبدیل مقاومتهای شکسته شده به حمایت و حمایتهای شکسته شده به مقاومت هستند و اصلاح ها نشانهی ادامه روند صعودی و یا نزولی در جهت ایجاد الگوهای پلکانی قیمت هستند.
آیا پولبک نشانه شروع یک روند جدید است؟
عدهای از سرمایه گذاران اعتقاد دارند که بعد از تشکیل پولبک در سهم، شاهد ادامه روند قبل هستیم؛ در صورتی که این درست نیست. بولکوفسکی اعتقاد دارد که حدود ۵۰ درصد از روندها بعد از تکمیل پولبک روند قبلی خود را ادامه میدهند. در حالی ۵۰ درصد روندها بعد از پولبک باقدرت روند قبلی خود را از دست میدهند و مسیر جدیدی را شروع میکنند. پس بهطور قطع نمیتوان گفت که آیا پولبک در سهم اتفاق میافتد یا خیر و احتمالاً در نمودارهای بسیاری نیز شاهد این موضوع بودهایم؛ بنابراین بهتر است برای تکمیل پولبک و ادامه روند سهم حتماً به نکاتی که تا اینجای مطلب به آنها اشاره کردیم، توجه داشته باشید. البته این نکته نیز حائز اهمیت است که شناخت تکنیک های معاملاتی و تابلو خوانی بازار کمک زیادی به فهم و تشخیص رفتار بازار میکند.
سخن آخر
بهطورکلی زمانی که یک سطح شکسته میشود، معمولاً بعد از آن شاهد یک حرکت برگشتی به آن سطح خواهیم بود که به این حرکت «پولبک» گفته میشود.
پولبک زمانی دارای اعتبار بیشتری است که محدوده حمایت و مقاومت شکسته شده با یک حجم بالا شکسته شود و معمولاً باید دو الی سه برابر میانگین یک هفته گذشته باشد. حال فرض کنید اگر محدوده حمایتی یا مقاومتی پرقدرت شکسته شود و در چند روز پس از آن شاهد این باشیم که قیمت پایانی روز جاری کمتر از روز قبل باشد. در این صورت احتمال پولبک پایین است؛ چراکه احتمال فروش قوی در بازار و همچنین نبود تقاضای کافی در سهم وجود دارد. اکثر سرمایه گذاران فکر میکنند که پولبک حتماً باید بازگشتی به نقطه شکست باشد، در صورتی که در بازار کمتر شاهد این موضوع هستیم و عمدتاً پولبک به محدوده شکست تکمیل نمیگردد.
بولکوفسکی عقیده دارد که روندها معمولاً شش روز بعد از شکست، مرحله اول پولبک را به اتمام میرسانند و مرحله دوم پولبک نیز طی یازده روز به پایان میرسد. البته این نکته را باید مدنظر قرار داد که اگر یک محدوده با حجم قوی شکسته شود و پس از آن در پولبک شاهد یک حرکت ضعیف و کمحجم باشیم میتوان آن را معتبر دانست. یکی از نکاتی که حتماً باید در پولبک ها موردتوجه قرار داد نوع معاملات حقوقیهای بازار است.
الگوی Bump and Run Reversal در بازار فارکس
الگوی Bump and Run Reversal از سری الگوهای بازگشت روند است که در نتیجه یک افزایش قیمت سریع و زیاد در روند صعودی شکل می گیرد.
این الگو در بین 8 الگوی برتر کلاسیک تحلیل تکنیکال قرار دارد زیرا طبق تحقیقات توانسته است در 68٪ مواقع هدف قیمت را لمس کند.
آشنایی با الگوی Bump and Run Reversal
الگوی Bump and Run Reversal همانطور که از نام آن پیداست از سری الگوهای بازگشت روند است.
این الگو در سال 1997 توسط توماس بولکوفسکی ابداع شده است.در ابتدا نام این الگو Bump and Run Formation بوده است که به اختصار BARF گفته می شده اما استاد بولکوفسکی معتقد بود وال استریت آماده این نام مخفف نیست به همین علت نام این الگو را به Bump and Run Reversal تغییر داد.امروزه از نام مخفف الگوی BARR نیست استفاده می شود.
قابل توجه است که در اکثر آموزش های تحلیل تکنیکال مخصوصا در فارکس حتی کتاب خود آقای بولکوفسکی از نام مختصر این الگو یعنی الگوی BARR استفاده شده است.
شکل ظاهری این الگو مشابه تصویر زیر است.
نمودار بالا سه بخش را با رنگ های متفاوت در این الگو نشان میدهد.
استاد بولکوفسکی سه فاز برای شناسایی الگوی BARR تعریف کرده است که به ترتیب:
است.ما این سه فاز را به ترتیب توضیح خواهیم داد و حجم معاملات و اعتبار هر فاز را بررسی خواهیم کرد.
فاز Laed-in در الگوی BARR
اولین فاز از الگوی Bump and Run Reversal فاز Lead-in است.Lead-in در لغت به معنای منجر شدن است وقتی با عملکرد این فاز آشنا شوید پی میبرید نام درستی برای فاز اول انتخاب شده است.
این فاز یک ماه شاید هم بیشتر زمان ببرد تا تشکیل شود و پایه اساس آن خط روند است.در این فاز قیمت در یک حالت نرمال افزایش پیدا می کند و شیب خط روند صعودی براساس این افزایش قیمت شکل میگیرد.
خط روند در فاز باید شیب دار باشد اما شیب آن نباید زیادی کند تا تند باشد زیرا شیب کند زمانی زیادی برای شکست روند نیاز دارد و اگر شیب تند باشد فاز Bump که پس از این فاز است نمتواند شیب معناداری داشته باشد.
استاد بولکوفسکی توصیه می کند شیب خط روند بین 30درجه تا 45 درجه باشد(در نمودار روزانه)چون شیب خط بستگی به تایم فریم و نوع نمودار قیمتی(لگاریتمی یا حسابی) دارد بهتر است یک شیب متوسط را بصری در نظر بگیرید.
این فاز پایه ایجاد الگوی BARR است و بولکوفسکی معیار دیگری را برای این فاز از جمله اعتبار یا حجم معاملات تعریف نکرده است.
فاز Bump در الگوی BARR
فاز Bump در الگوی Bump and Ran فاز دوم است.این فاز باید با افزایش قیمت تند و تیزی همرا باشد به صورتی که شیب خط روند صعودی 50٪ بیشتر از فاز اول شود.
اعتبار فاز Bump:
تند شدن شیب تا حدود 50در صد بیشتر از فاز اول نشان می دهد بولکوفسکی به دنبال یک افزایش قیمت سوداگرانه در این فاز بوده است به همین دلیل تعیین اعتبار این فاز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
بولکوفسکی روشی را به نام تکنیک مستبدانه (arbitrary) برای تشخیص میزان اعتبار فاز Bump در الگوی BARR ابداع کرده است.
طبق این تکنیک فاصله بین بالاترین قله در فاز Bump تا خط روند فاز Lead-in باید حداقل دو برابر فاصله بین بالاترین قله در فاز Lead-in تا خط روند در همین باز باشد.
برای اندازه گیری این فاصله میتوان یک خط عمودی از قله ها تا خط روند رسم کرد.تصویر زیر این تکنیک را نشان میدهد.
Bump Rollover:
پس از پایان گمانه زنی ها در انتها بالاترین سقف قیمت در فاز Bump شکل میگیرد و قیمت ها شروع به کاهش می کنند.گاهی به جای شکل گیری یک قله شاهد شکل گیری یک الگوی سقف دوقلو هستیم.
کاهش قیمت تا خط روند در فاز Lead-in ادامه پیدا میکند تا جایی که سمت راست خط روند Bump نیز کامل شود.
حجم معاملات در الگوی Bump and Ran:
این الگو نیز مانند دیگر الگوهای بازگشتی که به آموزش آن پرداخت حجم معاملات تایید تشکیل کامل الگو است.
در الگوی Bump and Ran در فاز اول حجم معاملات متوسط یا حتی پایین است اما نشانه الگوی تایید شده افزایش حجم معاملات در فاز دوم الگو است.
فاز Run در الگوی BARR
فاز Run در الگوی Bump and Run Reversal زمانی شروع می شود که حجم بالای معاملات فروش منجر به شکست خط روند شود.
ممکن است خط روند در یک حرکت روند نزولی شکسته نشود چند بار برخورد با خط روند و بازگشت صورت گیرد اما زمانی که خط روند شکسته شود این روند نزولی ادامه دار خواهد بود.
تبدیل سطح حمایت به مقاومت:
خط روند در این الگو حکم سطح حمایت را دارد با شکست خط روند این خط تبدیل به سطح مقاومت می شود.اگر روند قیمت در مسیر به سطح مقاومت پولبک (اصلاح قیمت)داشته باشد و نتواند در آن نفوذ کند خط روند بعنوان سطح مقاومت تایید می شود.
تحلیل الگوی Bump and Run
تصویر زیر نموداری را نشان میدهد یک الگوی Bump and Ran در تایم فریم روزانه طی یک دوره یک ساله شکل گرفته است.
برای تحلیل بهتر این الگوی بازگشتی هر فاز را جداگانه بررسی میکنیم تا نگاه دقیق تری به یک الگوی تایید شده داشته باشیم.
فاز اول:در فاز اول الگوی BARR با همان فاز Lead-in خط روند ملایمی با شیب 34درجه شکل گرفته است که مورد تایید بولکوفسکی برای فاز اول است.
فاز دوم:در ادامه روند صعودی فاز اول حجم معاملات افزایش پیدا کرده است و شیب خط روند 51درجه است که دقیقا به اندازه 50درصد شیب خط روند در فاز اول تغییر کرده است.
اعتبار فاز Bump:فاصله از بالاترین قیمت در فاز اول تا خط روند فاز اول(Lead-in) 13 است و فاصله از بالاترین قیمت در فاز Bump تا خط روند فاز اول 38 است.این فاصله سه برابر شده است و دوبرابر افزایش حجم معاملات در فاز دوم از نظر بولکوفسکی مورد تایید است.
شکست خط روند:پس از رسیدن قیمت به 113 که بالاترین قیمت در فاز دوم است روند قیمت با کاهش شدید و افزایش شدید حجم معاملات فروش مواجه شد که موجب شکست خط روند شده است.
تبدیل خط روند به سطح مقاومت:حجم بالای معاملات فروش و افزایش یکباره عرضه باعث شده است که روند به سرعت نزولی شود و هیچ بازگشتی به سطح خط روند رخ ندهد اما با شکست کامل خط روند این سطح حمایت مورب تبدیل به سطح مقاومت شده است.
نکات مهم الگوی بازگشت روند Bumb And Run
الگوی BARR که تفسیر شد الگوی صعودی است اما عکس آن در روند نزولی نیز صادق است که در ادامه روند نزولی ظاهر می شود و روند بازار را به صعودی تغییر می دهد.
این الگو را میتوان در نمودارهای روزانه،هفتگی و ماهانه مشاهده کرد و روند قیمت را در میان مدت و بلند مدت تغییر می دهد.
شتاب قیمت در فاز دوم Bump خیلی زیاد است و احتمال دارد روند نزولی پس از آن نیز خیلی سریع و پر شتاب باشد.
ورود به معامله با الگوی BARR: ورود به معامله با این الگو باید پس از شکست خط روند و تکمیل شدن الگو صورت گیرد.بهتر است کمی صبر کنید تا خط روند بعنوان سطح مقاومت تایید شود سپس وارد معامله شوید.
حد سود و حد ضرر:اگر با این الگو وارد معامله شدید برای تعیین حد سو باید فاصله سقف قیمت در فاز Bump را تا خط روند محاسبه کنید.این میزان پس از خط روند اولین هدف قیمت یا حد سود شماست.
به طور مثال اگر سقف قیمت در فاز دوم الگوی BARR معادل 50پیپ باشد 50پیپ پایین تر از خط روند اولین هدف قیمت و حد سود است.
برای حد ضرر نیز میتوانید قیمت کمی بالاتر از سقف قیمت در فاز دوم را تعیین کنید.
این الگو را میتوان در نمودارهای خطی،میله ای و شمع های ژاپنی مشاهده کرد اما بهترین حالت مشاهده الگو در نمودار شمع های ژاپنی است.
الگوی BARR در تایم فریم های روزانه،هفتگی و ماهانه قبل مشاهده است اما چون تایم فریم روزانه داده های بیشتری را با جزئیات نشان میدهد برای این الگو بهتر است.
اگر منظور از تایید الگو تایید فاز دوم باشد که باید از تکنیک مستبدانه یا همان arbitrary بولکوفسکی استفاده کرد.
اما تایید کلی الگو همانند دیگرالگوهای بازگشتی با شکست سطح حمایت در تبدیل به روند نزولی و شکست سطح مقاومت در تبدیل به روند صعودی صورت می گیرد.
همانطور که این الگو در روند صعودی جهت تغییر روند به نزول تشکیل می شود میتوان این الگو را در روند نزولی جهت تغییر روند به صعود نیز مشاهده کرد قوانین در هر دو الگو یکسان است.
آموزش ده الگوی پرایس اکشن + تصاویر هر الگو
پرایس اکشن، یکی از ساده ترین و دقیق ترین شاخه های تحلیل تکنیکال است. یکی از ساده ترین روش های تحلیل بازارهای مالی، روش پرایس اکشن است که احتمالاً بارها و بارها نام آن را شنیده اید، اما شاید زیاد با این روش آشنا نباشید. این روش، یکی از محبوب ترین متدهای تحلیلی در جهان است که در عین ساده بودن، ظرافت های زیادی دارد و فرد معامله گر باید تسلط و مهارت بالایی در آن پیدا کرده باشد تا بتواند به درستی از این روش در بازار استفاده کند. از مزایای این روش آن است که در تمامی بازارهای مالی، از بازار سهام، فارکس و فیوچرز گرفته تا بازار ارزهای دیجیتال کاربرد دارد. امروز قصد داریم در رابطه با سبک معاملاتی پرایس اکشن با شما صحبت کنیم و ده الگوی پرایس اکشن معروف را به شما معرفی کنیم. پس با ما همراه باشید.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن، یک استراتژی معاملاتی است که با تشخیص الگوها و سیگنال ها در نمودار قیمت، حرکات آتی قیمت را پیش بینی می کند. این روش تحلیلی، شاخه ای از دانش وسیع تحلیل تکنیکال است و طرفداران خاص خود را دارد. در واقع، پرایس اکشن کارها استفاده از اندیکاتورها و ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال (که اکثراً عقب تر از بازار هستند) را قبول ندارند، زیرا عقیده دارند خود نمودار قیمت، به تنهایی هر چه نیاز باشد نشان خواهد داد و اندیکاتورها فقط نمودار را بی جهت شلوغ می کنند. شعار این دسته از معامله گران این است که: “به نمودار ساده بنگر!”
تریدرِ پرایس اکشن، الگوها و سیگنال های نمودار را با نوسانات قیمتی، حجم معاملات و سایر داده های مرتبط ادغام می کند تا بتواند حرکت آتی قیمت را به درستی پیش بینی کند. او معتقد است که در حرکات قیمت، نظم نهفته است و هیچ چیز تصادفی نیست. برای او اهمیتی ندارد که چه اتفاقی دارد در بازار می افتد، بلکه برایش چرایی این مسئله مهم است. الگوهای قیمتی متفاوتی در پرایس اکشن وجود دارند که در ادامه چندتایی از آنها را با هم مرور می کنیم.
10 الگوی پرایس اکشن معروف و ساده
الگوهای زیادی در پرایس اکشن وجود دارند که در زیر 10 نمونه از معروفترین آنها را برای شما نام برده ایم.
- کانال ها
- الگوی ریورسال بار (Key Reversal Bar)
- پین بار
- اوت ساید بار (Outside Bar)
- شکست کاذب (False Breakout)
- اینساید بار (Inside Bar)
- الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
- الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)
- الگوی سر و شانه (Head & Shoulder)
- الگوی جعلی (Fakey)
1.کانال ها
*یک کانال صعودی
بازار تقریباً همیشه در یک کانال قرار دارد. گاهی برای اینکه یک کانال را به درستی تشخیص دهید، بهتر است به تایم فریم های بالاتر رفته و کانال را در آن تایم فریم ترسیم کنید. تریدرهای پرایس اکشن، عموماً منتظر میماند تا قیمت به خط کانال برخورد کند و برگردد، سپس وارد معامله می شوند. زیرا معمولاً در برخورد قیمت با دیواره کانال، برگشت بیشتر از شکست اتفاق می افتد.
2. الگوی ریورسال بار (Key Reversal Bar)
*الگوی ریورسال بار نزولی و صعودی
این الگو، یکی از الگوها بازگشتی مهم در بحث پرایس اکشن است که وقتی تشکیل شود، نشان دهنده معکوس شدن روند است. این الگو از دو کندل در جهت مخالف هم تشکیل میشود که قیمت شروع کندل دوم با قیمت پایانی کندل اول، گپ دارد.
3. پین بار
*الگوی کندل پین بار صعودی و نزولی
پین بارها (Pin Bar) نیز یکی دیگر از الگوهای پرکاربرد پرایس اکشن هستند که در بازارهایی که روند مشخصی دارند، بسیار کارایی دارند. آنها اگر در نواحی حمایت یا مقاومت اتفاق بفتند، میتوانند نشان دهنده سیگنال برگشت در یک روند باشند.
4. اوت ساید بار (Outside Bar)
*الگوی اوت ساید بار
الگوی اوت ساید بار که به اینگلفینگ (engulfing) نیز معروف است، یک الگوی دو کندلی در پرایس اکشن است که می تواند نزولی یا صعودی باشد. این الگو دو کندل در خلاف جهت هم دارد که کندل دوم از لحاظ بدنه و سایه از کندل اول بزرگتر است و به نوعی آن را پوشش داده است. این الگو زمانی اهمیت پیدا می کند که در نواحی مقاومت یا حمایت تشکیل شده باشد و یکی از الگوهای برگشتی محسوب میشود.
5. شکست کاذب (False Breakout)
*الگوی شکست کاذب
شکست های کاذب، همانطور که از اسمش مشخص است، شکستی است که موفق نشده فراتر از یک سطح مقاومت یا حمایت ادامه یابد و به شکست کاذب آن سطح منجر شده است. این الگوها، یکی از مهمترین الگوهای معاملاتی پرایس اکشن هستند. شکست های کاذب را اغلب به عنوان فریب بازار در نظر میگیرند، زیرا به نظر می رسد قیمت شکسته شده است، اما ناگهان به سرعت معکوس میشود و افراد زیادی را به این ترتیب به دام می اندازد.
6. اینساید بار (Inside Bar)
*انواع الگوی اینساید بار
الگوی اینساید بار، یکی دیگر از الگوهای دو کندلی معروف پرایس اکشن است. در این الگو، کندل دوم از کندل قبلی خود کوچکتر است، در جهت عکس کندل قبلی است و بدنه و سایه های آن در دل کندل قبلی قرار دارد. اغلب به کندل قبلی آن، “نوار مادر” می گویند. کندلی که با کندل قبلی خودش برابر باشد را اصولاً اینساید بار به حساب نمی آورند.
اینساید بارها، معمولاً تثبیت دوره ای را در یک بازار نشان میدهند و نشان میدهند حرکت بازار دچار یک سکون شده است. آنها اغلب قبل از یک حرکت قوی (صعودی یا نزولی) در بازار شکل می گیرند. گاهاً میتوانند به عنوان سیگنال برگشت در سطوح حمایت و مقاومت نیز عمل کنند.
7. الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
*الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد و نویددهنده یک روند صعودی است. در کل از 3 کندل تشکیل میشود که شامل یک کندل نزولی بزرگ، یک کندل با بدنه بسیار کوتاه و یک کندل صعودی است. وقتی چنین الگویی شکل میگیرد، انتظار میرود قیمت سهم وارد فاز جدیدی شود و صعود کند. در چنین مواقعی تریدرهای پرایس اکشن، پوزیشن خرید روی آن سهم میگیرند.
برای تایید چنین الگویی، باید دقت داشته باشید که بدنه کندل دوجیِ وسطی (رنگ آن اهمیتی ندارد)، با کندل اول همپوشانی نداشته باشد یا گاهاً با گپ ایجاد شده باشد. کندل سوم نیز باید حداقل بالاتر از نصف کندل اول بسته شده باشد. در چنین صورتی این الگو، الگوی ستاره صبحگاهی محسوب میشود.
8. الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)
*الگوی ستاره عصرگاهی
این الگو نیز درست همان ویژگی های ستاره صبحگاهی را دارد، با این تفاوت که در انتهای یک روند صعودی تشکیل شده و نوید برگشت به سمت یک روند نزولی را می دهد.
9. الگوی سر و شانه (Head & Shoulder)
*الگوی سر و شانه
یکی از الگوهای بازگشتی مهم پرایس اکشن، الگوی سر و شانه است که در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود و منجر به تغییر روند می شود. البته عکس آن هم به الگوی سر و شانه معکوس معروف است که در انتهای روند نزولی تشکیل شده و منجر به صعودی شدن روند می گردد. این الگو از سه اوج قیمتیِ کنار هم تشکیل می شود. در این الگو، اوج قیمتی وسط که به آن سر می گویند، باید از دو اوج کناری که به آنها شانه می گویند، بالاتر باشد و هر دو شانه باید تقریباً در یک سطح یکسان قرار داشته باشند. با اتصال کف های قیمتی در این الگو، میتوان خط گردن را بدست آورد که سطح شکست احتمالی الگو محسوب میشود. اگر قیمت به زیر این خط برود، یعنی الگو تکمیل و تایید شده است.
10. الگوی جعلی (Fakey)
الگوی جعلی که نام دیگر آن “شکست کاذب اینساید بار” است، همیشه با یک اینساید بار آغاز میشود. هنگامی که قیمت پس از خروج از اینساید بار به سرعت خارج می شود و بعد نیز به سرعت معکوس شده و در داخل محدوده نوار مادر بسته می شود، یک الگوی جعلی شکل می گیرد. در واقع الگوی جعلی، ترکیبی از یک اینساید بار و یک شکست کاذب است. این الگو می تواند در اشکال مختلفی که در شکل زیر برای شما آورده ایم، اتفاق بیفتد.
*انواع اشکال الگوی جعلی
الگوی جعلی، یکی از مهمترین الگوها در پرایس اکشن است که به شما کمک می کند در دام شکارچیان بزرگ بازار گرفتار نشوید و بتوانید روند قیمت را به درستی متوجه شوید.
این ده الگو، از جمله معروف ترین الگوهای پرایس اکشن بودند که برای شما نام بردیم، اما به همین لیست کوتاه ختم نمی شوند. شاید برایتان سوال پیش آید که بهترین سبک پرایس اکشن کدام است؟ مثلاً در بازار فارکس از کدام روش استفاده کنیم؟ یا در بازار ارزهای دیجیتال کدام سبک گزینه بهتری است؟
پاسخ به این سوال بسیار ساده است. همه چیز به شخص شما برمی گردد. در واقع، تمامی این سبک ها و استراتژی ها دقیق هستند و در تمامی بازارها کاربرد دارند. هر کدام در جای مناسب خود، داده های ارزشمندی را به شما می دهند که می توانید به طور بهینه از آنها استفاده کنید. اما با مطالعه و تمرین خواهید توانست بهترین سبک معاملاتی که برای فرد شما جواب میدهد را پیدا کند و در اکثر مواقع از آن استفاده کنید. هر چند پیشنهاد ما به شما این است که استراتژی های دیگر را نیز حتماً مد نظر قرار دهید.
خلاصه محتوا:
پرایس اکشن یکی از دقیق ترین، ساده ترین و محبوب ترین شاخه های تحلیل تکنیکال است، اما مهارت در این روش نیازمند مطالعات زیاد و تمرین مستمر است. بهره گیری درست از این روش، پیچیدگی روش های تحلیلی دیگر را برای شما کم می کند و بازدهی معاملات شما را به مراتب افزایش خواهد داد. پس سعی کنید این روش را به خوبی بیاموزید و با تمرین زیاد در آن مهارت کسب کنید.
کندل های شمعی CANDLESTICK
کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
کندل های صعودی
کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.
و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟
پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:
الگوهای برگشتی
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.
الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):
خصوصیات الگو:
الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید
رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)
حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)
وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.
هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)
سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.
هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.
نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.
خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو
الگوی چکش:
خصوصیات الگو:
1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .
3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )
حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:
2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).
3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).
5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، تغییر روند یا Reversal چیست؟ برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.
برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر میکنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمیکرد.
حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،
الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :
الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )
الگوی پوشای صعودی:
این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:
ویژگی های این الگو:
در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.
معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.
شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.
بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.
گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:
الگوی پوشای نزولی:
این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.
خصوصیات الگوی پوشای نزولی:
می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.
کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشندهها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.
پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی
الگوی ابر سیاه:
خصوصیات الگوی ابر سیاه:
این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.
این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.
شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.
بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.
اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.
به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.
نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.
نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.
نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.
الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :
حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .
این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.
در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.
این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ
ستاره ها ( Stars ) :
یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .
خصوصیات الگو را یادداشت کنید:
باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .
رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.
(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)
ستاره دوجی نشانهای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.
به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.
فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.
در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.
در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.
دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.
دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:
آموزش پرایس اکشن از صفر تا صد فقط با 1 درس (و نکات کاربردی)
پرایس اکشن استراتژی است که به پیش بینی تغییرات بازار بر اساس الگوها یا سیگنال ها کمک می کند. در این مقاله با برخی از استراتژیهای مختلف پرایس اکشن آشنا می شوید.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن تحلیل تکنیکال قیمت سهام برای پیش بینی تغییرات قیمت در آینده است. پرایس اکشن شامل بررسی الگوها و شناسایی شاخصهای کلیدی است که ممکن است بر سرمایهگذاری شما تأثیر بگذارد. روشهای پرایس اکشن مختلفی وجود دارد که بسیاری از معاملهگران برای پیشبینی حرکات بازار و کسب سود تغییر روند یا Reversal چیست؟ کوتاه مدت از آنها استفاده میکنند.
پرایس اکشن “خالص” یا “عریان” به چه معناست؟
پرایس اکشن خالص به این معنی است که شما معاملات خود را صرفا بر اساس قیمت هایی انجام می دهید که مشاهده می کنید. به جای تکیه بر فرمول های پیچیده و تجزیه و تحلیل های زمان بر، معاملات خود را با استفاده از درک خود از بازار انجام می دهید.
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
سیگنال های پرایس اکشن چیست؟
سیگنالهای پرایس اکشن – که گاهی اوقات الگوهای پرایس اکشن یا محرکهای پرایس اکشن نیز نامیده میشوند – الگوهایی مربوط به بازار هستند که به راحتی قابل تشخیص هستند و میتوانند برای پیشبینی رفتار بازار در آینده مورد استفاده قرار گیرند. معامله گران با تجربه گاهی اوقات می توانند این سیگنال ها را در یک نگاه تشخیص دهند.
پرایس اکشن/ اندیکاتورها/تحلیل تکنیکال: تفاوت آنها چیست؟
اندیکاتورهای پرایس اکشن تغییرات در نمودار معاملاتی هستند که نشان دهنده ظهور یک روند می باشند. معامله گران با تجربه می توانند این اندیکاتورها را به سرعت تشخیص دهند و از آنها برای شرط بندی های آگاهانه در بازار استفاده کنند.
تحلیل تکنیکال از طیف وسیعی از محاسبات مختلف برای پیش بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده می کند. در مقابل، پرایس اکشن فقط بر حرکت قیمت سهام در بازه زمانی فعلی متکی است.
به نوعی، تحلیل تکنیکال در تلاش است تا در دنیای به ظاهر آشفته تجارت نظم ایجاد کند، در حالی که پرایس اکشن به معامله گر اجازه می دهد تا با شناسایی شاخصهای پرایس اکشن و عمل بر اساس آنها، یک رویکرد معاملاتی سنتی تر را در پیش بگیرد.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
چرا پرایس اکشن در بین معامله گران فارکس محبوب است؟
بازار فارکس به چند دلیل در بین معامله گران پرایس اکشن محبوبیت خاصی دارد.
- بازار فارکس همیشه در حال حرکت است، اما به ندرت بالا و پایین های بزرگ را تجربه می کند. این امر آن را برای معاملهگران جدیدی که میخواهند معاملات کوچک تری را قبل از افزایش تخصص خود تجربه کنند، ایدهآل می کند.
- پیشرفت بازار تشخیص الگوها و روندهای تکرار شونده را آسان تر می کند.
نحوه تجارت با استفاده ازپرایس اکشن: نکاتی برای شروع
برای شروع معاملات پرایس اکشن، کافیست این مراحل را دنبال کنید:
- یک حساب کاربری ایجاد کنید
- بازاری را که می خواهید در آن معامله کنید مشخص کنید
- یک برنامه تجاری شخصی بسازید
- در مورد بلند مدت یا کوتاه مدت بودن فعالیت خود تصمیم بگیرید
- موقعیت خود را تحت نظارت قرار دهید
هفت استراتژی برتر پرایس اکشن
1- ترند تریدینگ (Price action trend trading)
2- پین بار (Pin bar)
3- اینسایت بار (Inside bar)
4- Trend following retracement entry
5- Trend following breakout entry
6- Head and shoulders reversal trade
7- The sequence of highs and lows
1- ترند تریدینگ
ترند تردینگ به بررسی روندها اشاره دارد. معامله گران می توانند از تعدادی از تکنیک های معاملاتی برای شناسایی و دنبال کردن روند قیمتها استفاده کنند.
این یک ابزار معاملاتی عالی برای معامله گران جدید است، زیرا به آنها اجازه می دهد تا با تعقیب روندهای قیمت که قابل مشاهده هستند، به طور موثر از همتایان با تجربه تر خود یاد بگیرند. در تصویر زیر، یک موقعیت «خرید» برای بهره مندی از آپترندها و یک موقعیت «فروش» برای بهره مندی از دوان ترندها را مشاهده می کنید.
2- پین بار
پین بار گاهی اوقات استراتژی کندل استیک نیز نامیده می شود. الگوی پین بار مانند یک شمع است و قیمت به سطح معینی ضربه می زند و برمی گردد شمعی که بدنه ای کوتاه و سایه ای بلند دارد.
فرض بر این است که قیمت به حرکت در جهت مخالف ادامه خواهد داد و معامله گران از این اطلاعات برای تصمیم گیری در مورد یک موقعیت خرید یا فروش در بازار استفاده خواهند کرد. به عنوان مثال، اگر الگوی پین بار دارای سایه بلند باشد به معامله گر نشان می دهد که قیمتهای پایین تر ریجکت شده اند و قیمت در آستانه افزایش می باشد.
3- اینساید بار
الگوی اینساید بار یک استراتژی دو شمعی است که در آن شمع داخلی کوچکتر از شمع بیرونی است و در درون شمع بیرونی (یا نوار مادر) قرار می گیرد.
معامله گران ماهر می توانند این روند را در یک نگاه تشخیص دهند و از دانش کلان خود برای پیش بینی اینکه آیا شمع داخلی نشان دهنده یکپارچگی یا تغییر در روند غالب است استفاده کنند. اندازه و موقعیت شمع داخلی تعیین می کند که احتمال افزایش قیمت بیشتر است یا کاهش قیمت.
4- دنبال کردن شروع روند جدید
این یک استراتژی نسبتا ساده است که به موجب آن معامله گر به سادگی روند موجود را دنبال میکند.
اگر قیمت در حال نزول باشد و به طور مداوم اوج های پایین تر را تجربه کند، معامله گر ممکن است به دنبال موقعیت فروش باشد. اگر قیمتها به صورت تدریجی افزایش یابند ممکن است معامله گر بخواهد خرید کند.
5- دنبال کردن جهش ها و نقاط شکست
این روند حرکات عمده بازار را با این فرض که پس از یک جهش قیمت، یک بازگشت رخ خواهد داد دنبال می کند.
معامله گران می توانند از این استراتژی به عنوان سیگنالی برای عمل استفاده کنند، در صورتی که سهام روند صعودی داشته باشد یا بالاتر از خط مقاومت شکسته شود یک موقعیت بلند مدت و در صورتی که به زیر خط حمایت حرکت کند، یک موقعیت کوتاه مدت را اتخاذ کنند.
6- الگوهای سر و شانه
در الگوی سر (Head) و شانه (Shoulder) قیمتها افزایش می یابند، کاهش می یابند، بیشتر می شوند، دوباره کاهش می یابند و قبل از یک افت متوسط، به بالاترین حد خود می رسند.
این استراتژی یکی از محبوب ترین استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن است، زیرا در آن انتخاب نقطه ورود (معمولاً درست بعد از روند نزولی اول) و تعیین حد ضرر (پس از روند نزولی دوم) برای سود بردن از یک اوج موقتی (صعود) نسبتا آسان است.
7- تعدد بالا و پایین شدن
در اصل، معاملات پرایس اکشن یک بازی بالا و پایین هستند.
به عنوان مثال، اگر قیمتی در سطوح بالاتر و پایین تر معامله می شود، این نشان می دهد که در یک روند صعودی است. اگر در سطوح پایین تر معامله می شود، روند نزولی دارد. معامله گران می توانند از دانش خود در مورد توالی اوج و رکود برای انتخاب نقطه ورود در انتهای روند صعودی و با تعیین یک توقف درست قبل از پایین ترین سطح نزول استفاده کنند.
ویدیوی آموزش پرایس اکشن
خلاصه
پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی است که از حرکات قیمت یک بازار زیربنایی برای پیشبینی حرکات آتی آن استفاده میکند.
دیدگاه شما