بازده تعدیل شده ریسک چیست؟


محاسبه نسبت سورتینو

5 روش برای مدیریت ریسک در معاملات فارکس

نحوه مدیریت ریسک در معاملات فارکس از اهمیت ویژه ای برخوردار است و تسلط بر آن برای تبدیل شدن به یک معامله گر ماهر لازم است.
در این مقاله علت اهمیت مدیریت ریسک، نحوه اندازه گیری آن و انجام دادن بهتر آن با استفاده از ابزارها و روش های مناسب را بررسی می کنیم.

5 نکته مهم در بحث مدیریت ریسک عبارت اند از:

  1. استفاده از مدیریت مالی هوشمند
  2. داشتن اندیشه مالی
  3. دانستن پیشینه احتمالات استراتژی معاملاتی تان
  4. تعیین پوزیشن در اندازه مناسب
  5. استفاده از مدیریت معاملاتی قوی

تعریف ریسک با استفاده از میزان بازده در نسبت شارپ

وظیفه یک معامله گر این است که به یک نسبت عالی از بازده تعدیل شده ریسک برسد و نه بازده اسمی.
اگر شما سود معاملات خود را با استفاده از راه هایی بدست می آورید که موقعیت حسابتان را تحت ریسک بالایی قرار می دهد ممکن است دیر یا زود تمام سرمایه خود را در این راه از دست بدهید، این امر بدتر از زمانی است که شما در شرایط سخت معاملاتی سود کمی را بدست می آورید.
موفقیت یک معامله گر با توجه به بازده بدست آمده اندازه گیری نمی شود بلکه به نسبت میزان ریسکی که برای بدست آوردن بازده مورد نظر متحمل می شود، سنجیده خواهد شد.

نسبت شارپ به عنوان معیاری برای شناسایی کسانی است که ریسک را به خوبی مدیریت می کنند.
این نسبت با تقسیم میزان بازده بر نوسانات بازده به دست می آید، هرچه اندازه نسبت شارپ بیشتر باشد، میزان ضرر نیز کمتر است.

بیایید باهم عملکردهای فرضی دو مدیر سرمایه گذاری را با استفاده از نسبت شارپ مقایسه کنیم:

سرمایه گذار 1:

بازده سالانه 50% با انحراف معیار از بازده 70% . میزان نسبت شارپ آن برابر با 0.71=50/70 است.
این عدد به معنای آن است که میزان بازده فرد با توجه به ریسکی که متحمل می شود بالا نیست.
یک نسبت شارپ ایده آل باید بیشتر از 1 باشد.

سرمایه گذار 2:

عملکرد این مدیر را با بازده سالانه 12% ، انحراف معیار از بازده به میزان 7.9% و نسبت شارپ 1.52 با مدیر 1 مقایسه کنید.

با توجه به مطالب گفته شده ترجیح می دهید با کدام مدیر، سرمایه گذاری خود را انجام دهید؟

پاسخ به این سوال به میزان تحمل ریسک شما بستگی دارد اما بهتر است بدانید که: مدیران حرفه ای که نسبت به جذب سرمایه ی زیاد، تمایل دارند برای به حداقل رساندن نوسانات بازده بسیار تلاش می کنند، بنابراین سرمایه گذارانی که با آنها کار می کنند می توانند آرامش بیشتری را تجربه کنند.

این مدیران با به حداقل رساندن نوسانات بازده به سرمایه گذاران ثابت می کنند که:

  • تنها ریسک های قابل قبولی را انجام می دهند
  • او می داند که چه موقع اندازه و تعداد معاملات خود را کاهش دهد
  • او می داند که چه زمانی اندازه و تکرار معاملات خود را افزایش دهد
  • او اجازه ادامه دار شدن ضررها را نمی دهد و به این ترتیب خطر ضررهای بزرگتر را کاهش می دهد

آیا دوست دارید به این نوع از معامله گران تبدیل شوید؟ به شما توصیه می کنیم تا مطالب زیر را دنبال کنید.

ریسک در فارکس چیست؟

برای درک درست معنای مدیریت ریسک ، باید در وهله اول بدانیم که «ریسک» چیست. به این مثال توجه کنید:

  • معامله گر A در ایالات متحده سهام XYZ فهرست شده در NYSE را خریداری می کند زیرا معتقد است ارزش آن کم است و حرکتی مثبت را شروع خواهد کرد.
  • معامله گر B در ایالات متحده همانند معامله گر A عمل می کند ، اما قرارداد اختیار فروش را در شاخص بازار سهام S&P 500 خریداری می کند.
  • معامله گر C در منطقه یورو همانند معامله گر B عمل می کند.

کدام معامله گر توانسته است در بهره برداری از شرایط و سهام XYZ عملکرد بهتری داشته باشد؟ البته که جواب این سوال معامله گر B است.
معامله گر A خود را در معرض کاهش قیمت سهام XYZ قرار داده است.
از آنجا که XYZ تحت تأثیر بازار گسترده تر سهام قرار می گیرد، معامله گر A نیز در بازار گسترده تر سهام که توسط شاخص S&P 500 معرفی می شود ، در معرض روندهای نامطلوب نیز قرار می گیرد.
همچنین این معامله گر، در معرض ریسک افزایش ارزش دلار آمریکا قرار دارد که قیمت XYZ را کاهش می دهد.

در این میان، معامله گر B نیز به دنبال استفاده از شرایط کم ارزش شدن XYZ بود اما با با استفاده از قرارداد خرید در شاخص S&P 500 ریسک خود را هج کرده است.
یکی دیگر از راه های هج کردن در این زمینه، فروختن مقادیر مناسبی از قراردادهای فیوچرز و یا ETF ها در شاخص S&P 500 است.

معامله گر C در وضعیت بهتری قرار دارد. او XYZ و قرارداد اختیار فروش را در شاخص S&P 500 خریده است اما ریسک ارز خود را هج نکرده است- یورو ارز اصلی او بوده است.
با خرید سهام ایالات متحده به دلار، به طور ضمنی EUR/USD را می فروشد.
بنابراین ، اگر معاملات سهام او کار کند، اما همزمان ارزش دلار آمریکا کاهش پیدا کند ،نمی تواند سود مورد نظر خود را بدست آورد زیرا حرکت ارز برخلاف جهت کسب سود او است.

ممکن است پورتفولیو شما در معرض ریسک های زیر باشد:

  1. ریسک بازار: ریسکی که بازار به شما تحمیل می کند و برخلاف انتظارات تان پیش می رود. چنین ریسکی در معاملات بسیار رایج است.
  2. ریسک طرف مقابل: این ریسک وجود دارد که بروکر نتواند وجوه تان را به شما بازگرداند (چنین ریسکی واقعی است به همین دلیل بهتر است که با فکر و اندیشه سرمایه گذاری خود را انجام دهید)
  3. ریسک نقدینگی: این خطر وجود دارد که شما نتوانید معاملات خود را طبق خواسته خود باز کنید یا ببندید.
  4. مدل ریسک: ریسکی که مدل معاملاتی یا آنالیز شما، واقعیت را به درستی نشان نمی دهد و شما را به سمت تصمیماتی سوق می دهد که باعث ضررتان خواهد شد.
  5. ریسک تکنولوژیکی: ریسکی که بوسیله کامپیوتر، اینترنت یا هر فناوری که با آی-تی در ارتباط است ایجاد می شود.
    به عنوان مثال، اگر پلتفرم بروکر شما به درستی کار نکند ، نتواند دستوراتتان را اجرا کند و شما همچنان به کلیک کردن ادامه دهید اما سیستم در عملکرد خود تأخیر داشته باشد باعث می شود تا برای مثال 5 پوزیشن را در یک جهت تشکیل دهید.
  6. ریسک از بین رفتن حساب شما

از حق به جانب بودن اجتناب کنید

معامله گران مشتاق معمولاً به دنبال راه هایی هستن که به سرعت ضررهای خود را جبران کنند. معمولاً این روند با استفاده از الگوریتم مارتینگال (دو برابر کردن ریسک در معامله بعدی بعد از هر ضرر) پیگیری می شود.
این افراد معتقدند که هرچه میزان ضررهای آنها بیشتر باشد، در معامله بعدی می توانند برنده شوند. البته باید بگوییم که چنین تعبیری در معاملات فارکس نادرست است و معامله گران باید در ادامه سوالات زیر را از خود بپرسند:

  1. حتی اگر حساب معاملاتی شما بی نهایت هم باشد در بهترین حالت نیز با این رویکرد شکست خواهد خورد.
  2. اگر دوبار شکست بخورید و نتوانید پیروز شوید، تا قبل از اتمام موجودی خود می توانید چند شکست متوالی را تجربه کنید؟ ریسک از بین رفتن حسابتان چقدر است؟
  3. دو برابر کردن سرمایه لازم برای یک معامله بعد از تجربه شکست، مخالف با روند کاهش ضرر است.

تمرکز معامله گران باید بر محدود کردن ریسک و مدیریت آن باشد به همین دلیل، متحمل شدن ریسک بیشتر برای جبران ضرر، کار اشتباهی است.
مسئله دیگر این است که هرچه میزان ضرر شما بیشتر باشد باید سود بیشتری را برای جبران ضرر بدست آورید.
زمانی که بیش از 20% از دارایی خود را از دست می دهید میزان سود مورد نیاز برای جبران ضرر به صورت نمایی افزایش پیدا می کند.

اگر 20% از حساب شما دچار ضرر شود، برای جبران آن باید 25% سود کنید.
اگر 50% از حساب شما با ضرر مواجه شود باید 100% سود کنید.
اگر 70% از حسابتان با ضرر مواجه شود، باید 233% سود کسب کنید و اگر میزان ضرر شما به 90% برسد باید آن را با سود 900% جبران کنید.

تنها یک راه حل در این زمینه وجود دارد: اطمینان حاصل کنید که سود متوسط شما بیشتر از میانگین ضررتان است.
اگر میانگین برد شما دو برابر میزان ضررتان باشد، تنها باید در 33% از مواقع عملکرد درستی داشته باشید.

چنین روندی نشان دهنده ضرورت استفاده از استاپ لاس است که می تواند میزان ضرر و زیان شما را نسبت به سود کسب شده پایین نگه دارد.

مدیریت معاملات فارکس

نحوه مدیریت ریسک در فارکس

مراحل مختلفی برای ایجاد ریسکی مناسب و تعیین محدودیت در معاملات وجود دارد که موارد زیر را در بر می گیرد:

  • سرمایه گذاری
  • محدودیت های ریسک
  • اندازه پوزیشن
  • میزان سود

مرحله 1: داشتن مدیریت مالی هوشمند

توجه داشته باشید، باید بضاعت از دست دادن سرمایه ای که به حساب معاملاتی خود اختصاص می دهید را داشته باشید. نباید از حساب پس انداز خود به عنوان سرمایه تحت ریسک استفاده کنید.
به همین دلیل بهتر است میزان سرمایه ای که می توانید از دست دهید را مشخص کنید و همیشه به یاد داشته باشید که در صورت از دست دادن آن باید معاملات خود را متوقف کنید.
بهتر است بگوییم که این میزان نباید بیشتر از 5-10% از پس انداز شما باشد.

مرحله 2: استفاده از سرمایه فرضی

فرض کنید که می خواهید 10 هزار دلار در معاملات سرمایه گذاری کنید و از قبل به مدت 3 ماه در حساب دمو نیز تمرین کرده اید حال، مرحله بعد چیست؟
ما به شما پیشنهاد می دهیم تا براساس توان و مهارت خود میزان ریسک خود را افزایش دهید. در آغاز می توانید 10% از سرمایه خود را که در این مثال برابر با 1000 دلار است، تحت ریسک قرار دهید.
در این شرایط معاملات خود را با میکرو لات انجام می دهید شما با این کار می توانید از منافع زیر بهره مند شوید:

  • در این حالت تقریباً در حالت حساب دمو معامله می کنید زیرا سرمایه ابتدایی شما در آغاز کم بوده است که در نتیجه آن فشار روانی وارد شده به شما نیز کم می شود.
  • شما همچنان 90% از سرمایه خود را تحت ریسک قرار نداده اید.

اگر بعد از ماه اول نتایج مثبتی را کسب کرده باشید می توانید 10% دیگر از حساب خود را نیز تحت ریسک قرار دهید و به این ترتیب سایز معاملات خود را افزایش دهید.
اگر بعد از ماه اول با ضرر روبرو شده اید از اضافه کردن ریسک به حساب معاملاتی خود پرهیز کنید.
هدف این است که مجموع ریسک خود را در اولین سال معاملاتی خود براساس شرایط زیر گسترش دهید:

  • میزان ریسک سرمایه شما (هرچه بیشتر باشد ، مهار کردن آن دشوار تر است)
  • نتایج معاملاتی (فقط در صورتی که نتایج بدست آمده متقاعد کننده باشد به ریسک خود اضافه کنید)

توجه داشته باشید که بالانس حساب شما در کنار تجربه معاملاتی تان رشد خواهد کرد و به این ترتیب شرایط دوام شما را در دنیای معاملاتی فراهم می کند.

مرحله 3: احتمالات را شناسایی کنید

بسیاری از معامله گران با مفهوم ریسک بیگانه هستند. توجه داشته باشید اگر به صورت ثابت تنها 1% از سرمایه خود را تحت ریسک قرار دهید بهتر از زمانی است که 5 تا 10% از سرمایه خود را در هر معامله تحت ریسک قرار دهید و یا هیچ برنامه ای برای استفاده از سرمایه خود نداشته باشید.
اما با این حال، این شرایط نیز شما را از مواجهه با ضرر و یا انجام بیش از حد معاملات دور نمی کند.
به طور کلی معامله گران احتمال ضررهای ادامه دار را دست کم می گیرند.
در محاسبات زیر به شما نشان می دهیم که احتمال حداقل x بار ضرر در 10 معامله بعدی چقدر است.

اگر شما معامله گر روزانه باشید و 10 بار در روز با نرخ سود 50% معامله کنید باز هم 3 یا 4 بار ضرر را تجربه خواهید کرد. بنابراین، اگر برای هر معامله 1% ریسک کنید، احتمال تجربه 4% ضرر هر 3-4 روز یک بار و یا 3% ضرر در اغلب روزهای معاملاتی دور از ذهن نیست.

اگر مدل فکری شما به گونه ای باشد که نمی توانید از بسیاری از اتفاقات برای کاهش ریسک جلوگیری کنید، به شما پیشنهاد می دهیم تا تعداد معاملات خود را کاهش دهید و درباره حداکثر ریسک مجاز خود در یک روز، تصمیم گیری کنید.
اگر مدل معاملاتی شما به گونه ای است که در یک روز 3 تا 5 معامله را انجام می دهید، بهتر است میزان ریسک مورد نظر خود را بین 3 تا 5 معامله تقسیم کنید و به این ترتیب برای هر یک از معاملات خود %0.2 تا 0.33% ریسک کنید.

ممکن است معامله گران سویینگ بخواهند بر اساس حداکثر ریسک در هفته معامله کنند در حالی که معامله گران پوزیشن تمایل داشته باشند که در عرض یک ماه براساس ریسک ماکزیمم، معاملات را انجام دهند و به این ترتیب احتمال x ضرر متوالی را در بازه زمانی خود محاسبه کنند.

مرحله 4: تعیین صحیح اندازه پوزیشن ها

محدودیت های ریسک و اندازه پوزیشن ها بر اساس تکرار معاملات به هم مرتبط می شوند.
اکثر معامله گران خرد عادت های بدی در معاملات دارند به همین دلیل به آنها پیشنهاد می کنیم که معاملات با کیفیت خود را فیلتر کنند.
با این حال، داشتن یک برنامه برای گرفتن بک آپ برای ادامه دادن مسیر در صورت مواجه با ضرر بسیار مفید است. همچنین، اگر در طول یک ماه، نیمی از ریسک اولیه خود را از دست بدهید، بهتر است اندازه پوزیشن خود را تا 50% کاهش دهید.

فرض کنید محدوده ریسک شما در طول یک ماه برابر با 3% باشد و شما با ریسکی 0.5% کار خود را آغاز کرده اید اما بعد از انجام 3 معامله، میزان ضررتان برابر با 1.5% شود.
در این شرایط ، بهتر است سایز معاملات خود را 0.25% کاهش دهید. 7 معامله باقی مانده در واقع فرصتی است که با آن می توانید ضررهای خود را جبران کنید.

یکی از راه هایی که می توانید به درستی اندازه پوزیشن خود را تعیین کنید این است که آنها را با نمودار دارایی خود لینک کنید و نردبان اندازه پوزیشن خود را همان طور که تام باسو و ون تارپ در مورد آن صحبت کرده اند تشکیل دهید.

نردبان شمل می تواند تهاجمی یا محافظه کار باشد اما نکته این است: زمانی که شما به سود دست پیدا می کنید، ریسک خود را افزایش می دهید اما هنگام ضرر باید آن را کاهش دهید ( در این صورت سرمایه اولیه خود را حفظ می کنید)

مرحله 5: معاملات خود را به شکلی قوی مدیریت کنید

در پایان باید بگوییم که نگرانی شما به عنوان یک معامله گر، باید مدیریت ریسک همراه با استفاده از استراتژی مناسب باشد. ما در این مقاله به 5 نوع ریسک مختلف اشاره کردیم که در زیر مجدداً آنها را بازگو می کنیم:

  • با سرمایه ای که قدرت از دست دادن آن را دارید، معاملات خود را انجام دهید
  • سرمایه گذاری های فرضی
  • شناخت احتمالات و مدل های معاملاتی خود در ضررهای متوالی
  • استفاده از نردبان اندازه پوزیشن و کاهش حداکثری ضررها
  • داشتن یک استراتژی جامع مدیریتی

توجه داشته باشید که مراحل بالا را همراه با ذهنی آرام و داشتن اطلاعات کافی درباره مدل معاملاتی خود انجام دهید.
این مراحل می تواند شما را از مشکلات و ضررهای احتمالی تا حدی زیادی حفظ کند.

سوال های متداول

چگونه می توان ریسک را در فارکس مدیریت کرد؟

روشهای مختلفی برای مدیریت ریسک در معاملات فارکس وجود دارد. ما 5 روش را در این مقاله مطرح کرده ایم: به اندازه پولی که می توانید از دست دهید، ریسک کنید، سرمایه گذاری به صورت فرضی، دانستن احتمال ضررهای پی در پی، داشتن نردبان اندازه پوزیشن و شیوه های جامع مدیریت تجارت.

چگونه می توان ریسک را در معاملات فارکس کاهش داد؟

کاهش ریسک در معاملات فارکس ساده است: شما می توانید اندازه پوزیشن خود را در معاملات کاهش دهید و یا با بستن بخشی از معاملات، فضای بیشتری برای نفس کشیدن خود فراهم کنید.

چرا مدیریت ریسک در فارکس اهمیت دارد؟

موانع کمی برای ورود به فارکس وجود دارد به گونه ای که شما می توانید تنها با 10 دلار و یا کمتر در بروکرها، حساب باز کنید.
همین موضوع باعث می شود تا بسیاری از معامله گران با فارکس مانند بلیط لاتاری رفتار کنند و در هر معامله تمام حساب خود را در معرض ریسک قرار دهند.
ممکن است گاهی اوقات این افراد با خوش شانسی بتوانند نتایج خوبی را بدست آورند اما این شرایط همیشه پایدار نیست.

برای تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای و جذب سرمایه جدی ، باید در چرخه های مختلف بازار حضور داشته باشید و مهارت هایی را توسعه دهید که نکات منفی شما را محدود کند. این همان کاری است که مدیریت ریسک انجام می دهد.

امن ترین راه معاملات فارکس چیست؟

مطمئن ترین راه این است که بدانید در هر معامله چه میزان سرمایه می توانید از دست دهید و نسبت به آن پایبند باشید.سعی کنید با تعیین استاپ لاس ، میزان ضرر خود را محدود کنید.

شاخص قیمت و بازده نقدی چیست؟ | درآمدکل

شاخص قیمت

شاخص قیمت و بازده نقدی از مهم‌ترین شاخص‌های بازار سرمایه هستند. این دو معیار تقسیم سود در هر شرکت و میزان بازده سهام را بر اثر افزایش قیمت سهم هر شرکت نشان می‌دهد. در این مقاله در مورد این شاخص‌ها و انواع هر کدام صحبت می‌شود.

شاخص قیمت چیست؟

شاخص قیمت، معیار تغییرات نسبی قیمت را نسبت به یک دوره مشخص نشان می‌دهد. این معیار متشکل از یک سری اعداد مرتب شده است به گونه‌ای که مقایسه بین مقادیر هر دو دوره یا مکان، میانگین تغییر قیمت‌ها را بین دوره‌ها یا میانگین اختلاف قیمت‌ها را بین مکان‌ها نشان می‌دهد. شاخص‌های قیمت ابتدا برای اندازه‌گیری تغییرات در هزینه‌های زندگی به‌منظور تعیین افزایش دستمزد لازم برای حفظ یک استاندارد زندگی ثابت ساخته شدند. آن‌ها همچنان برای تخمین تغییرات قیمتها در طول زمان استفاده می‌شوند، همچنین برای اندازه‌گیری تفاوت هزینه‌ها در مناطق یا کشورهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند.

معرفی انواع شاخص قیمت

عدد شاخص قیمت تغییر قیمت کالای مصرفی یا خدمات مختلف را در دوره‌های مختلف نسبت به یک سال پایه نشان می‌دهد. شاخص‌های قیمت انواع مختلفی دارند از جمله:

• شاخص قیمت مصرف کننده

شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) معیاری است که میانگین وزنی قیمت سبد کالاهای مصرفی و خدماتی مانند حمل و نقل، غذا و خدمات پزشکی را بررسی می‌کند. با در نظر گرفتن تغییرات قیمت برای هر کالا در سبد کالاهای از پیش تعیین شده قیمت و میانگین آن‌ها محاسبه می‌شود. از تغییرات CPI برای ارزیابی تغییرات قیمت مرتبط با هزینه زندگی استفاده می‌شود. CPI یکی از پر استفاده‌ترین آمارها برای شناسایی دوره‌های تورم است.

• شاخص قیمت تولید کننده

شاخص قیمت تولید کننده (PPI)، گروهی از شاخص‌ها است که میانگین حرکت قیمت فروش از تولید داخلی بازده تعدیل شده ریسک چیست؟ در طول زمان را محاسبه و نشان می‌دهد. PPI حرکات قیمت را از نظر فروشنده اندازه گیری می‌کند. برعکس، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) تغییرات هزینه را از نظر مصرف کننده اندازه گیری می‌کند.

• شاخص قیمت عمده فروشی

شاخص قیمت عمده فروشی (WPI) شاخصی است که تغییرات قیمت کالاها را اندازه گیری و پیگیری می‌کند. این شاخص در مورد کالاهایی است که به صورت عمده به فروش می‌رسند و بین نهادها یا مشاغل (به جای کالای بین مصرف کننده) معامله می‌شوند. WPI معمولاً به صورت نسبت یا درصد بیان می‌شود و میانگین تغییر قیمت کالاها را نشان می‌دهد. از این معیار به عنوان یك شاخص از سطح تورم یك كشور استفاده می‌شود.

• شاخص هزینه اشتغال

شاخص هزینه اشتغال (ECI) یک سری اقتصادی است که جزئیات جبران خسارت کارکنان را بیان می‌کند. از این معیار برای بررسی دستمزدها و میزان افزایش آن‌ها استفاده می‌شود.

• شاخص قیمت صادرات و واردات

شاخص‌های قیمت واردات و صادرات (MXP) تغییرات قیمت کالاها و خدمات ورودی و خروجی به هر کشور را اندازه گیری می‌کند. این شاخص با تدوین قیمت کالاهای خریداری شده از کشورهای دیگر (واردات) و قیمت کالاهای تولید شده در کشور (صادرات) ایجاد می‌شود.

• تعدیل کننده GDP

Deflator قیمت تولید ناخالص داخلی که به عنوان Deflator GDP یا Deflator قیمت ضمنی نیز شناخته می‌شود، تغییرات قیمت برای همه کالاها و خدمات تولید شده در یک اقتصاد را اندازه گیری می‌کند. تولید ناخالص داخلی مجموع تولید کالاها و خدمات را نشان می‌دهد. Deflator قیمت تولید ناخالص داخلی را با نشان دادن تأثیر تغییرات قیمت بر تولید ناخالص داخلی، ابتدا با ایجاد یک سال پایه و سپس، با مقایسه قیمت‌های فعلی با قیمت‌های سال پایه نشان می‌دهد.

بازده نقدی چیست؟

بازده نقدی یک محاسبه اساسی است که برای تخمین بازده از دارایی که درآمد ایجاد می‌کند استفاده می‌شود. بازده نقدی همچنین به کل مبلغ توزیع پرداختی سالانه یک درآمد به عنوان درصدی از قیمت فعلی آن اشاره دارد. همچنین یک روش اندازه گیری است که می‌تواند برای مقایسه اعتماد واحدهای مختلف استفاده شود.

در واقع بازپرداخت وجه نقد بازدهی است که کل وجهی را که از کل وجوه سرمایه‌گذاری شده به دست آورده محاسبه می‌کند. مقدار کل وجه نقد به دست آمده به طور کلی بر اساس جریان نقدی سالانه قبل از مالیات است.

نسبت شارپ (Sharp Ratio) چیست؟

نسبت شارپ Sharp Ratio چیست

از زمان ایجاد نسبت شارپ توسط ویلیام شارپ در سال 1966، این نسبت یکی از ارجاع ترین معیارهای ریسک/بازده مورد استفاده در امور مالی بوده است و بیشتر این محبوبیت به سادگی آن نسبت داده می شود. اعتبار این نسبت زمانی بیشتر شد که پروفسور شارپ در سال 1990 جایزه یادبود نوبل در علوم اقتصادی را برای کارش بر روی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) دریافت کرد.

نسبت شارپ چیست؟

نسبت شارپ تفاوت بین بازده بدون ریسک و بازده سرمایه گذاری تقسیم بر انحراف استاندارد سرمایه گذاری است.
به عبارت ساده، نسبت شارپ عملکرد را برای ریسک مازاد بر عهده سرمایه گذار تنظیم می کند. با این حال، سرمایه گذار می تواند اندازه گیری کند که آیا سرمایه گذاری نیازهای خود را با نسبت شارپ هماهنگ بازده تعدیل شده ریسک چیست؟ می کند یا خیر.
نسبت شارپ همچنین برای انجام عملکرد یک سهم خاص در برابر ریسک استفاده می شود. این می تواند دو صندوق مختلف را که دارای ریسک یا بازده یکسانی هستند مقایسه کند تا به سرمایه گذار کمک کند تا بفهمد که چقدر به خوبی جبران می شود.
نسبت شارپ بالاتر به معنای بازده بیشتر از سرمایه گذاری در سطح بالاتر است. بنابراین، سرمایه‌گذارانی که قصد دارند بازدهی بالاتری را جمع‌آوری کنند، در صندوق‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که عوامل ریسک بالاتری دارند.

نسبت شارپ توسط ویلیام اف شارپ، برنده جایزه نوبل ایجاد شد و برای کمک به سرمایه‌گذاران برای درک بازگشت سرمایه در مقایسه با ریسک آن استفاده می‌شود. این نسبت میانگین بازدهی است که بیش از نرخ بدون ریسک به ازای هر واحد نوسان یا ریسک کل به دست می‌آید. نوسانات معیاری برای سنجش نوسانات قیمت یک دارایی یا سبد است.

نکات کلیدی
  • نسبت شارپ عملکرد گذشته پرتفوی – یا عملکرد مورد انتظار آینده – را برای ریسک مازادی که سرمایه‌گذار متحمل شده است، تنظیم می‌کند.
  • نسبت شارپ بالا در مقایسه با پرتفوی یا صندوق های مشابه با بازده کمتر خوب است.
  • نسبت شارپ دارای چندین نقطه ضعف است، از جمله این فرض که بازده سرمایه گذاری به طور معمول توزیع می‌شود.

چگونه نسبت شارپ را اندازه گیری کنیم؟

نسبت شارپ یک صندوق سرمایه گذاری مشترک را می توان به راحتی با استفاده از یک فرمول ساده یا با دنبال کردن این دو مرحله که در زیر ذکر شده است محاسبه کرد:

  1. نرخ بدون ریسک را از بازده پرتفوی کم کنید. نرخ بدون ریسک می تواند نرخ یا بازدهی خزانه داری ایالات متحده باشد، مانند بازدهی خزانه داری یک ساله یا دو ساله.
  2. نتیجه را بر انحراف استاندارد بازده اضافی پرتفوی تقسیم کنید. انحراف استاندارد به نشان دادن میزان انحراف بازده پرتفوی از بازده مورد انتظار کمک می کند. انحراف استاندارد نیز نوسانات سبد را روشن می کند.

به عنوان مثال:
نسبت شارپ سالانه یک صندوق 2.00 است. بازده بیشتر ایجاد شده توسط صندوق در همان زمان 2.00٪ خواهد بود.
وجوهی که انحراف استاندارد بالاتری دارند، بازده بالاتری دارند زیرا نسبت شارپ آنها بالا در نظر گرفته می‌شود. با این حال، وجوه با انحراف استاندارد پایین می‌توانند نسبت شارپ بالا را به دست آورند و بازده متوسط ​​ثابتی را به همراه داشته باشند.
نسبت شارپ را می توان به صورت سالانه یا ماهانه محاسبه کرد. در اینجا فرمول نسبت شارپ آمده است:

نسبت شارپ = (میانگین بازده صندوق – نرخ بدون ریسک) / انحراف استاندارد بازده صندوق

نسبت شارپ خوب چیست؟

نسبت‌های شارپ بالاتر از 1.0 عموماً «خوب» در نظر گرفته می‌شوند، زیرا این نشان می‌دهد که پرتفوی نسبت به نوسانات خود بازدهی مازادی ارائه می‌کند. با نسبت شارپ 1.0 ممکن است ناکافی در نظر گرفته شود اگر رقبا در گروه همتای آن نسبت شارپ متوسط ​​بالاتر از 1.0 داشته باشند.

نسبت شارپنرخ ریسکحکم
کمتر از 1.00 خیلی کم فقیر
1.00 – 1.99 بالا خوب
2.00 – 2.99 بالا عالی
3.00 یا بالاتر بالا عالی

جدول بالا شاخص‌های نسبت خوب و بد شارپ را نشان می‌دهد. سرمایه‌گذاری‌هایی که کمتر از 1.00 دارند بازده سرمایه‌گذار بالاتری را ایجاد نمی‌کنند.
با این حال، سرمایه گذاری با نسبت شارپ بین 1.00 تا 3.00 به عنوان نسبت شارپ عالی و سرمایه‌گذاری‌های بالای 3000 به عنوان نسبت شارپ عالی در نظر گرفته می شود.

اهمیت نسبت شارپ

نسبت شارپ در صندوق های سرمایه‌گذاری نقش مهمی در ایجاد بازده و شناسایی ریسک دارد. این به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا سطح ریسک و نرخ بازده تعدیل شده همه صندوق های سرمایه گذاری را شناسایی کنند.
این یک تصویر واضح به سرمایه گذاران می دهد و آنها متوجه می شوند که آیا ریسکی که انجام می دهند بازده خوبی دارد یا خیر.
بیایید به برخی از مزایای نسبت شارپ نگاه کنیم:

  • عملکرد صندوق را تجزیه و تحلیل کنید
  • در مقایسه صندوق کمک می کند
  • سرمایه گذاران می توانند فاکتور ریسک را محاسبه کنند
  • تنوع پورتفولیو را مطالعه کنید
  • ریسک و نرخ بازده را بررسی کنید

محدودیت های نسبت شارپ

علیرغم داشتن مزایای عمده، نسبت شارپ محدودیت‌های کمی نیز دارد که در زیر به آنها اشاره می‌شود:

  1. نسبت شارپ یک صندوق هیچ مسئولیتی در قبال مدیریت ریسک‌های پرتفوی نمی‌پذیرد و آشکار نمی‌کند که صندوق با عوامل منفرد یا چندگانه سروکار دارد.
  2. تمام سرمایه‌گذاری‌ها را دارای الگوی عادی برای پراکندگی بازده می‌داند، اما ممکن است وجوه دارای الگوهای پراکندگی متفاوتی باشند.
  3. مدیران پورتفولیو بر نسبت شارپ تأثیر می‌گذارند. آنها می‌توانند با افزایش افق زمانی برای اندازه‌گیری نسبت، بازده آزاد تعدیل شده بر اساس ریسک خود را افزایش دهند.
  4. نسبت شارپ برای ارزیابی یک صندوق سرمایه‌گذاری مشترک استفاده می‌شود که استراتژی خوبی در نظر گرفته نمی‌شود.

سخن آخر

هنگام بررسی انتخاب‌‌های سرمایه‌گذاری، ریسک و پاداش باید با هم ارزیابی شوند. این نقطه کانونی ارائه شده در نظریه پورتفولیو مدرن است. در یک تعریف رایج از ریسک، انحراف استاندارد یا واریانس، پاداش را از سرمایه‌گذار می‌گیرد. به این ترتیب، هنگام انتخاب سرمایه گذاری، همیشه ریسک را همراه با پاداش بررسی کنید. نسبت شارپ می‌تواند به شما در تعیین انتخاب سرمایه گذاری کمک کند که با در نظر گرفتن ریسک، بالاترین بازدهی را به همراه خواهد داشت.

این افراد می‌توانند با استفاده از نسبت شارپ برای مقایسه یا ارزیابی صندوق‌های سرمایه‌گذاری سود ببرند. بنابراین، نسبت شارپ صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک به عنوان یک ابزار ارزیابی عمل می کند، اما نمی‌تواند تنها پارامتر واحد باشد.

سوالات متداول

نسبت شارپ = (میانگین بازده صندوق – نرخ بدون ریسک) / انحراف استاندارد بازده صندوق

پاسخ: سرمایه گذاری با نسبت شارپ بین 1.00 تا 3.00 به عنوان نسبت شارپ عالی و سرمایه گذاری‌های بالای 3000 به عنوان نسبت شارپ عالی در نظر گرفته می‌شود.

پاسخ: دو مرحله برای اندازه گیری نسبت شارپ وجود دارد؟
1. بازده بدون ریسک یک صندوق سرمایه گذاری مشترک را از بازده پرتفوی یا متوسط ​​بازده آن کم کنید.
2. عدد تفریق شده را که بازده اضافی نامیده می شود، بر انحراف استاندارد بازده صندوق تقسیم کنید.

بازده تعدیل شده ریسک چیست؟

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.

  • 02191004770
  • [email protected]
  • تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15

خانه / سرمایه گذاری و بورس / محاسبه بازده سرمایه گذاری، بازدهی سبد اختصاصی و بازدهی سبدگردان

محاسبه بازده سرمایه گذاری، بازدهی سبد اختصاصي و بازدهي سبدگردان

پیش از این مطالبی در رابطه با مفهوم بازده و نحوه محاسبه آن پرداخته بودیم اگر در بحث سرمایه گذاری و بورس فعالیت داشته باشید متوجه خواهید شد که گاهی اوقات نمی شود فقط به مطالب تِئوری بسنده کرد و باید از نحوه محاسبه بازده و محاسبه ریسک هم اطلاع پیدا کنید.

ما در این پست قصد داریم به بررسی نحوه محاسبه بازده سرمایه گذاری (ROI) با استفاده از تعاریف و فرمول ها بپردازیم. بازده سرمایه گذاری برای ارزیابیِ عملکرد یک کسب و کار استفاده می شود.

با ما همراه باشید در ادامه این مطلب موارد زیر را مورد بررسی قرار خواهیم داد :

  • بررسی اجمالی و کلی بازده سرمایه گذاری و بازده کل
  • اجزای بازده
  • بازده بر حسب زمان
  • طرح های آتی سرمایه گذاری
  • روش محاسبه بازدهی سبد اختصاصی
  • روش محاسبه بازدهی سبدگردان
  • سالانه کردن نرخ های بازدهی

تعریف بازده سرمایه گذاری و بازده کل

بطور کلی بازده در فرآیند سرمایه گذاری، نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می کند و پاداشی برای سرمایه گذاران محسوب می شود.

و اما بازده کل، نسبت کل عاید (ضرر) حاصل از سرمایه گذاری در یک دوره مشخص به تعداد سرمایه ای که برای کسب این عایدی در اول همان دوره بکار گرفته و مصرف گردیده است.

اما عایدی سرمایه گذاری از چه روش هایی به دست می آید؟
عایدی یک سرمایه گذاری از دو طریق کسب می شود:

  1. تغییر در ارزش و قیمت اصل سرمایه مصروفه مانند قیمت سهام خریداری شده.
  2. سود هایی که در نتیجه سرمایه گذاری به اصل سرمایه تعلق می گیرد مانند سود نقدی سهام

فرمول بازده کل

محاسبه بازده سرمایه‌گذاری = (درآمد سرمایه‌گذاری – هزینه سرمایه‌گذاری) / هزینه سرمایه‌گذاری

بازده اضافی: به بازده سرمایه گذاری اوراق بهادار یا پرتفوی‌ ای که از یک معیار یا شاخص با سطح ریسک مشابه بهتر عمل می‌نماید و بیشتر می‌شود، بازده اضافی گفته می‌شود.

این بازده برای اندازه‌گیری ارزش افزوده‌ای که پرتفوی یا مدیر سرمایه گذاری ایجاد کرده، مورداستفاده قرار میگیرد و توانایی مدیریت را در غلبه بر بازار می سنجند.

برای مثال، تصور کنید که یک صندوق سرمایه گذاری مشترک با سرمایه زیاد دارای سطح یکسانی از ریسک در مقایسه با شاخص بورس است. اگر صندوق بازده ۱۴% در یک سال تولید نماید و شاخص فقط ۹% رشد کند، این تفاوت ۵ درصدی به عنوان بازده اضافی، یا آلفای تولیدشده به‌ وسیله مدیر صندوق در نظر گرفته می‌شود.

اجزای بازده در سرمایه گذاری

اجزای بازده عبارت اند از سود دریافتی ، سود (زیان) سرمایه ای و بازده سرمایه گذاری که در ادامه به شرح کامل آنها می پردازیم.

سود دریافتی

هدف از هرگونه سرمایه گذاری مشخصا دریافت سود می باشد و هرچه این مقدار سود بیشتر باشد قطعا رضایت بخش تر است و این سود به صورت جریانات نقدی دوره ای سرمایه گذاری می باشد و می تواند به شکل بهره یا سود تقسیمی باشد.

ویژگی ای که این دریافت ها را متمایز میکند این است که منتشر کننده ، پرداخت هایی را به صورت نقدی به دارنده دارایی پرداخت می کند.

سود (زیان) سرمایه ای

سود (زیان) سرمایه در واقع مخصوص سهام عادی است ولی در مورد اوراق قرضه بلند مدت و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت نیز مصداق دارد. این سود(زیان) سرمایه ناشی از اختلافات بین قیمت خرید و قیمت زمانی است که دارنده اوراق قرضه قصد فروش آنها را دارد . این اختلاف می تواند سود یا زیان باشد.

ضرری که در هنگام کاهش ارزش دارایی های سرمایه ای نظیر سرمایه گذاری در بورس و مسکن رخ می‌دهد، زیان سرمایه ای گفته می‌شود. این ضرر تا زمانی که دارایی با قیمتی پایین‌تر از قیمت خرید فروخته نشود، تحقق نخواهد یافت.

سودی که درنتیجه افزایش قیمت اوراق بهادار نزد صندوق سرمایه گذاری مشترک از قیمت خرید آن به وجود می‌آید و اوراق بهادار به فروش می‌رسد (سود تحقق‌یافته) سود سرمایه ای گفته می‌شود.

معادل‌ انگلیسی سود سرمایه ای عبارت است از Capital Gain و معادل‌ انگلیسی زیان سرمایه ای عبارت است از Capital Loss

بازده سرمایه گذاری

بازده سرمایه گذاری یک نسبت سودآوری است که از تقسیم سود خالص بر ارزش خالص به دست می آید و برای ارزیابیِ عملکرد یک کسب و کار استفاده می شود.بازده‌ سرمایه گذاری لزوما همان سود نیست.

بازده سرمایه گذاری با پولی که در شرکت سرمایه گذاری می‌کنید و بازدهی که بر مبنای سود خالص کسب و کار از آن پول به‌دست می‌آورید،سر و کار دارد. سود، از سوی دیگر، عملکرد کسب و کار را اندازه‌گیری می‌کند.

بازده سرمایه گذاری شامل بازده کمی و کیفی می باشد که به صورت زیر تشریح می شود:

  1. بازده کمی: سود حسابداری منفعت سرمایه
  2. بازده کیفی: اعتبار شرکت امتیازات اجتماعی

نحوه محاسبه بازده مورد انتظار در سرمایه گذاری

بازده مورد انتطار در سرمایه گذاری از طریق فرمول زیر محاسبه می شود :

محاسبه بازده سرمایه گذاری

بازده مورد انتظار =rₑ
سود حسابداری =D₁
ارزش سرمایه در زمان ۰=t…p₀
ارزش سرمایه زمان ۱=t…p₁
ضریب تبدیل سهام=X

بازده بر حسب زمان

  • بازده های گذشته
  • بازده های آینده

بازده های گذشته از طریق نسبت های گروه بازده سرمایه گذاری اندازه گیری می شود و در میان نسبت های این گروه از ROA تعدیل شده می توان استفاده بهتری نمود .
این نسبت به صورت زیر محاسبه می شود:

محاسبه بازده بر حسب زمان

برای محاسبه بازده آتی سرمایه گذاری ها می توان از شاخص سود آوری استفاده کرد. عوامل مؤثر در بازدهی آتی سرمایه گذاری :

 عوامل مؤثر در بازدهی آتی سرمایه گذاری

طرح های آتی سرمایه گذاری

با توجه به نمودار فوق در میابیم که بازدهی یکی از متغیرهای تصادفی *شناسایی ارزش *است که خود تابعی از متغیرهای تصادفی دیگری است که هر کدام خود تابعی از چندین متغیر دیگر می باشند و همین مطلب ساده *وابستگی* است که تعیین ارزش را بسیار مشکل می سازد. بنابراین غالبا آنچه پیش بینی می شود ،محقق نمی شود و این همان ریسک است.

نرخ بازده مورد انتظار

مقدار پولی که یک فرد انتظار دارد تا از سرمایه گذاری های خود دریافت کند بازده مورد انتظار گفته می‌شود.

به میانگین موزون بازده های ممکن یک سرمایه گذاری که در آن، ضرایب مورد استفاده همان احتمالات وقوع هستند، نرخ بازده مورد انتظار می گویند.

محاسبه نرخ بازده مورد انتظار

  • بازده ممکن = i r
  • تعداد بازه های ممکن = n
  • بازده احتمال = pi

ریسک و بازده مورد انتظار ، دو عامل اساسی در تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری به خصوص سرمایه گذاری در اوراق بهادار هستند .بنابراین ، هر سرمایه گذار مایل به محاسبه ریسک و بازده مورد انتظار سرمایه گذاری خود می باشد .

مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یکی از مدل های شناخته شده در ادبیات مدیریت سرمایه گذاری برای محاسبه نرخ بازده مورد انتظار است . در این مدل نرخ بازده مورد انتظار ،‌ تابعی از ضریب بتا یا درجه ریسک سیستماتیک است .

نرخ بازده مورد انتظار نه تنها در تصمیم گیری های مربوط به خرید سهام تعیین کننده است، بلکه در این تصمیم گیری ها نرخ بازده بازار یا نرخ بازده دحقق یافته نیز موثر است.

روش محاسبه بازدهی سبد اختصاصی

برای محاسبه بازدهی بازده تعدیل شده ریسک چیست؟ هر سبد اختصاصی از رابطه زیر استفاده می شود:

محاسبه بازدهی سبد اختصاصی

روش محاسبه بازدهی سبدگردان

در ابتدا کل دوره مورد نظر براساس موارد زیر تقسیم می شود:

تاریخ وقوع افزایش سرمایه یا برداشت سرمایه گذار و تاریخ انعقاد قرارداد جدید سبدگردانی یا تاریخ خاتمه یک قرارداد سبدگردانی

بنابراین اگر در طول دوره موردنظر ،جریان ورودی و خروجی در n تاریخ مختلف به وقوع بپیوندند، در نتیجه کل دوره به ۱ + n زیر دوره تقسیم می شود که در آن زیر دوره اول از ابتدای دوره مورد نظر شروع شده و تا تاریخ وقوع اولین جریان نقدی ادامه می یابد و زیر دوره دوم از تاریخ وقوع جریان نقدی اول شروع شده و تا تاریخ جریان نقدی دوم ادامه می یابد و به همین ترتیب جریان نقدی دوره آخر از تاریخ وقوع آخرین جریان نقدی شروع شده و تا پایان دوره مورد نظر ادامه می یابد. برای درک بهتر این موضوع به نمودار زیر توجه کنید

 بازدهی سبدگردان

پس از تقسیم کل دوره به زیر دوره های موردنظر، بازدهی هر زیر دوره nام به شرح زیر محاسبه می شود:

پس از محاسبه بازدهی هر زیر دوره، بازدهی سبدگردان برای کل دوره موردنظر از رابطه زیر محاسبه می شود:

سالانه کردن نرخ های بازدهی

برای سالانه کردن هریک از بازدهی های محاسبه شده از فرمول زیر استفاده می شود:

Compatible data.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.

enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.

  • Pina & Associates Insurance
  • Payment at Contingency
  • Amount of Payment

Two Most-Cited Reason

Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.

نسبت شارپ (Sharpe Ratio) چیست؟

نسبت شارپ (Sharpe Ratio) چیست؟

طی سال ۱۹۶۶، ویلیام شارپ مفهومی انقلابی را در حوزه سرمایه‌گذاری معرفی نمود که آن را با نام « نسبت شارپ » می‌شناسیم. این مفهوم به سرمایه‌گذاران کمک خواهد کرد تا به‌ صورت مؤثر، بازده (سود) سرمایه‌گذاری خود را در قیاس با اندازه ریسک آن مشخص کنند. در حقیقت سرمایه‌گذار با کمک این مفهوم، علاوه بر ارزیابی مقدار کارآمدی سرمایه‌گذاری خود، قادر است مقدار ریسک آن را هم تعیین کند.

به سبب اهمیت این نسبت در دنیای امور مالی، در این مطلب به‌کمک نوشته ای که در وب‌سایت هج‌ترید ارائه شده است، به شکل کامل درخصوص نسبت شارپ ، ارتباط آن با ارزهای دیجیتال و علاوه بر این مزایا و محدودیت‌های این مفهوم صحبت خواهیم داشت.

از هنگامی که این نسبت وارد دنیای سرمایه‌گذاری گردید، تا به اکنون جزو مورد علاقه ترین معیارهای ریسک/ بازده در میان سرمایه‌گذاران بوده است. قسمت عمده‌ای از این علاقه ، به سبب سادگی این معیار میباشد . البته بعد از آنکه جایزه نوبل اقتصاد به ویلیام شارپ داده شد، اعتبار این مفهوم در میان سرمایه‌گذاران افزایش هم یافت. این جایزه، پاداش فعالیت هایی بود که شارپ روی مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAPM) صورت داد.

حالا بیایید ببینیم چرا سرمایه‌گذاران باید به این نسبت اهمیت زیادی بدهد

نسبت شارپ و شیوه محاسبه‌ی آن

با محاسبه نسبت شارپ (Sharpe Ratio)، می‌توان اندازه سود سرمایه‌گذاری را به‌ازای هر واحد ریسک مشخص نمود. همه اشخاصی که در بازار سرمایه حضور دارند، از معامله‌گران روزانه بگیرید تا سرمایه‌گذاران بلندمدت که دارایی را خریداری میکنند و مدت‌ها آن را حفظ میکنند، قادر هستند از این شیوه محاسباتی مفید جهت ارزیابی عملکردشان بهره بگیرند.

البته منظور از ارزیابی عملکرد، محاسبه اندازه کل سود سرمایه‌گذاری نمیباشد، بلکه تعیین نسبت اندازه سود به ریسک آن میباشد.

در حقیقت نسبت شارپ، متوسط اندازه «سود تعدیل‌شده» به‌ازای هر واحد فراز و شیب بازار یا مجموع ریسک موجود میباشد. سود تعدیل ‌گردیده، اختلاف میان سود کل با نرخ بهره بدون ریسک میباشد و نرخ بهره بدون ریسک نیز به درصد سودی گفته میگردد که به شکل قطعی در اختیار سرمایه‌گذار قرار خواهد گرفت.

به عنوان نمونه، نرخ سود بانکی و نرخ سود اوراق قرضه دولتی تقریبا فاقد ریسک و تضمین‌ شده میباشد. اگر تصور کنیم نرخ سود بانکی یا ارواق قرضه ۲۰ درصد در سال میباشد و از سوی دیگر یک سرمایه‌گذار قادر باشد با سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار، ۷۰ درصد سود در سال فراهم کند، در این صورت نرخ سود تعدیل ‌شده معادل با اختلاف این دو عدد، یعنی ۵۰ درصد، برآورد خواهد شد.

افرادی که با فعالیت‌های پرریسک در ارتباط میباشند، باید به این مسئله توجه بیشتری داشته باشند. در مجموع هر چه نسبت شارپ عظیم تر باشد، «سود تعدیل‌شده از لحاظ ریسک» برای سرمایه‌گذار جذاب‌تر خواهد بود.

به شکل یک نمونه خوب از سرمایه‌گذاری‌های بدون ریسک، می‌توان به اوراق قرضه دولتی ایالات متحده اشاره داشت. صد البته درخصوص دو عامل زیر اختلاف‌ نظرهایی هم موجود است:

۱. آیا نرخ بازده کوتاه‌مدت‌ترین اوراق بهادار دولتی هم باید در محاسبه اعمال گردد.

۲. آیا ابزار سرمایه‌گذاری فاقد ریسک باید کاملا با بازه زمانی که در آن سرمایه‌گذار انتظار حفظ سرمایه‌اش را دارد، مطابقت داشته باشد یا خیر.

در حقیقت، محدودیت بنیادی نسبت شارپ این میباشد که درخصوص سرمایه‌گذاری‌هایی که توزیع سود در آن‌ها نرمال نمیباشد، کار نخواهد کرد. در ادامه، محدودیت‌های بیشتر این نسبت را هم بررسی خواهیم نمود.

فرمول نسبت شارپ

جهت محاسبه نسبت شارپ از فرمول استاندارد زیر بهرمند خواهیم شد:

Sharpe Ratio = (Rp – Rf) / σp

که معادل فارسی آن بدیت صورت است:

نسبت شارپ (Sharpe Ratio) چیست؟

جهت محاسبه نسبت شارپ ، باید نرخ بهره فاقد ریسک (Rf) را از سود سبد سهام (Rp) کم نمایید و حاصل را بر انحراف معیار (واریانس یا تغییرات) مازاد سبد سهام (σp) تقسیم نمایید. دقت کنید که نرخ بهره فاقد ریسک، معمولا به سرمایه‌گذاری‌های ایمن و فاقد ریسک مثل اوراق قرضه دولتی و نرخ سود بانکی اشاره خواهد داشت.

در این قسمت یک سؤال مهم بوجود میاید. چه هنگامی قادریم بگوییم نسبت شارپ محاسبه ‌گردیده مناسب است؟ به‌بیان ساده تر، چه چیزی قادر است بیان گر سود بالای یک داراییِ نسبتا کم‌ریسک باشد؟

  • هر نسبت شارپ که از ۱.۰ بیشتر محاسبه شود، جهت سرمایه‌گذاران در محدوده قابل‌ قبول تا خوب قرار گرفته است.
  • نسبت‌هایی که از ۲.۰ بیشتر باشند، بسیار خوب میباشند.
  • نسبت ۳.۰ یا بالاتر فوق العاده است.
  • نسبتی که از ۱.۰ کمتر باشد، کم تر از اندازه استاندارد خواهد بود.

متنوع‌سازی سبد سهام

بر اساس نظریه سبد سهام مدرن، اگر دارایی‌های پرتفوی را به صورت متنوع انتخاب نمایید که همبستگی اندکی میان این دارایی‌ها وجود داشته باشد، ریسک سبد سهام‌تان کمتر خواهد شد. لذا همه تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد نگهداری نکنید!

طی متنوع‌سازی سبد سهام، به‌جای اینکه کل سرمایه‌تان را به یک شرکت، صنعت یا دارایی خاص محدود نمایید، آن را میان ابزارهای مالی و صنایع مختلف تقسیم می‌کنید و به این صورت ریسک سبدتان را کمتر خواهید کرد. بنابراین، متنوع‌سازی قادر است به صورت بالقوه‌ای نسبت شارپ را بیشتر کند. تنها کافی است نسبت شارپ سبد متنوع خودتان را با سبد مشابهی که تنوع اندکی دارد، مقایسه نمایید.

جهت محاسبه نسبت شارپ، سرمایه‌گذاران باید این گونه تصور کنند که ریسک معادل همان نوسان میباشد. البته این مسئله مشکل خاصی ایجاد نخواهد کرد؛ ولی تنها یک مشکل دارد و آن این میباشد که همه معاملات و سرمایه‌گذاری‌ها الزاما با نوسان مواجه نمیباشند.

کاربردهای نسبت شارپ

با نسبت شارپ قادر هستید عملکرد پیشین سبد سهامتان را هم ارزیابی نمایید. جهت این ‌کار باید در فرمول آن، آمار و ارقام مربوط به سرمایه‌گذاری‌های پیشین را وارد کنید. به همین صورت ، قادر هستید عملکرد آینده سبد سهامتان را هم پیش‌بینی نمایید؛ با این فرق که این بار اعداد حقیقی را نمی‌دانید و باید سود مورد نظر و نیز نرخ بهره فاقد ریسک موردانتظار را وارد نمایید. در این صورت نسبت شارپی که محاسبه خواهید کرد، عددی احتمالی خواهد بود.

نسبت شارپ به شما کمک خواهد کرد منشأ سودهای اصافه سبد سهامتان را بدست بیاورید و دریابید که آیا این سودهای اضافی به سبب تصمیمات هوشمندانه شما در سرمایه‌گذاری پیدید آمده است یا نتیجه ریسک بالایی میباشد که قبول کرده اید. به هر صورت، تنها زمانی قادر هستید بگویید سرمایه‌گذاری شما اطمینان‌بخش بوده است که این بازده‌های مازاد صرفا به سبب هوشمندی شما و نه به موجب ریسک فراوان به دست آمده باشند.

واضح تر بگوییم، هرچه نسبت شارپ یک سبد زیادتر باشد، عملکرد مناسب تری در تعدیل ریسک خواهد داشت. اگر نسبت شارپ منفی بشود، دو حالت ممکن است: یا نرخ بهره فاقد ریسک بیشتر از بازده سبد سهام بوده است یا کلا بازده سبد منفی است. هر یک از این دو حالت که باشد فرقی ندارد، از نسبت شارپ منفی نمی‌توان معنای بخصوصی پیدا کرد.

نسبت‌های سورتینو و ترینور

نسبت شارپ به دو شاخه متنوع تقسیم می‌شود که هر دو خیلی مفید میباشند. یکی از آنها نسبت سورتینو (Sortino) و دیگری نسبت ترینور (Treynor) میباشد.

سورتینو سود سبد سهام را به‌ازای ریسک منفی تعیین می‌کند، اما با ترینور می‌توان مقدار کل بازده مازاد را به‌ازای هر واحد ریسک که سبد سهام می‌تواند بپذیرد به دست آورد.

برخلاف نسبت شارپ که کل ریسک مطلوب و نامطلوب سرمایه‌گذاری را در نظر می‌گیرد، سورتینو فقط با ریسک نامطلوب سروکار دارد. سورتینو اثراتی را که حرکات قیمتی رو به بالا (مثبت) روی انحراف معیار می‌گذارند حذف می‌کند. به همین دلیل، فقط روی توزیع سود کمتر از سود هدف (حرکات رو به بازده تعدیل شده ریسک چیست؟ پایین) متمرکز است.

جهت محاسبه نسبت سورتینو، در صورت کسر فرمول، نرخ بهره بدون ریسک را از سود موردانتظار کم می‌کنیم و سپس حاصل را بر انحراف معیار بازده منفی دارایی تقسیم می‌کنیم.

نسبت‌های سورتینو و ترینور

محاسبه نسبت سورتینو

با توجه به فرمول، سود سبد سهام به‌شکل قابل‌توجهی کمتر از سودی که انتظار داریم می‌شود. چرا؟ چون سود موردانتظار را از مقدار سود سبد سهام کم کرده‌ایم.

نسبت ترینور، از ضریب بتا یا همبستگی سبد سهام با کل بازار استفاده می‌کند. نسبت ترینور مشخص می‌کند که آیا سرمایه‌گذار در حال سود کردن است یا نه. مخصوصا اگر قرار است ریسک بیشتری را علاوه بر ریسک ذاتی بازار بپذیرد.

نسبت شارپ (Sharpe Ratio) چیست؟

رابطه نسبت شارپ با ارزهای دیجیتال

اگر با معامله‌گری ارزهای دیجیتال آشنا هستید، حتما می‌دانید که ریسک و نوسان زیادی در این بازار وجود دارد. به همین دلیل تعیین اینکه چه مقدار ریسک می‌توانید بپذیرید، در تصمیمات و انتخاب راهبردهای معامله‌هایتان نقشی اساسی خواهد داشت. با توجه به اینکه نسبت شارپ ابزاری سودمند برای بررسی بازده با ریسک تعدیل‌شده است، بیشتر معامله‌گران ارزهای دیجیتال از آن استفاده می‌کنند. آنها با این ابزار می‌توانند درک بسیار بهتری از میزان ریسکی که باید بپذیرند داشته باشند.

نسبت شارپ (Sharpe Ratio) چیست؟

به جز کوین‌هایی مانند بیت کوین و اتریوم که ارزش بازار بالایی دارند و به‌طور نسبی باثبات‌تر از سایر ارزها هستند، تعداد بسیار زیادی از ارزهای دیجیتال را باید پرریسک قلمداد کرد. در واقع، بسیاری از ارزهای دیجیتال جدیدتر، فاقد ثباتی هستند که بیت کوین و اتریوم دارند؛ آن هم به این دلیل که بازار این ارزها نقدشوندگی کمتری دارد. این امر درباره ارزهای دیجیتالی مانند زیرو‌اکس (۰x)، اومیسه‌گو (OmiseGo)، نئو و دش هم صادق است. نسبت شارپ نمی‌تواند این بی‌ثباتی را برطرف کند، اما می‌تواند بینشی از قیمت آینده آنها به ما بدهد؛ با اینکه کاملا غیرقابل پیش‌بینی هستند.

معامله ارزهای دیجیتال

زمانی که پای معامله ارزهای دیجیتال به میان می‌آید، تنها یک نرخ بازده بدون ریسک داریم. آن هم این میباشد که ارزهای دیجیتال خودتان را به جهت تأمین نقدینگیِ یک صرافی، به آن بسپارید. سودی که سالانه از این کار نصیب‌تان میگردد ، به صورت متوسط ۱% از مبلغ موردنظر و در قالب همان ارز دیجیتالی میباشد که به صرافی سپرده‌اید.

برای مثال، فرض کنیم ارز دیجیتالی که به صرافی سپرده‌اید، لایت کوین میباشد . در این مورد خاص ، به صورت متوسط ۱% سود از سپردن این لایت کوین‌ها به صرافی دریافت خواهید نمود. اما حتی سپردن ارزهای دیجیتال به یک صرافی هم قادر نیست به شکل کامل «بدون ریسک» باشد. چرا؟ چون همواره خطر هک شدن یا مسدود شدن حسابتان در صرافی به هر علتی وجود دارد.

تعداد بسیار فراوانی از صرافی‌های ارز دیجیتال، به معامله‌گران اجازه دسترسی به ای‌پی‌آی‌ها (APIs- رابط‌های برنامه‌نویسی برنامه‌های کاربردی) را می‌دهند. بنابراین معامله‌گران قادر هستند از نسبت شارپ (ترجیحا در دوره‌های زمانی کوتاه) برای محاسبه نسبت ریسک- پاداش مربوط به یک معامله خاص استفاده کنند.

در دوره‌های زمانی کوتاه، نسبت شارپ قادر است به‌عنوان یک ابزار مدیریت ریسک عمل کند. برای مثال، با کمک نسبت شارپ می‌توانید تعیین کنید که یک معامله خودکار باید انجام شود یا نه. اگر امکان ادغام این نسبت به‌عنوان بخشی از یک الگوریتم معاملاتی وجود داشته باشد، عالی است. این کار اطمینان می‌دهد که خودکارسازی معامله ارز دیجیتال، در کنار سایر سیاست‌های مدیریت ریسک معامله‌گران لحاظ شده است.

فراموش نکنید که استفاده از نسبت شارپ به‌معنای آن نیست که همه چیز بی‌عیب و نقص پیش خواهد رفت. دلیلش این است که بر اساس نظریه قوی سیاه، نمی‌توان به دقت همه رویدادهای بازار را پیش‌بینی کرد. مخصوصا در معاملات ارز دیجیتال، پیش‌بینی بازار کاری بس دشوار است.

محدودیت‌هایی که نسبت شارپ دارد

اگر یادتان باشد، اشاره‌ای کوتاه به محدودیت اصلی این نسبت داشتیم و گفتیم که در فرمول نسبت شارپ، باید فرض را بر این قرار داد که سرمایه‌گذاری‌ها توزیع سود نرمال دارند. بنابراین، این نسبت برای آن دسته از سرمایه‌گذاری‌هایی که توزیع سودشان نرمال نیست به خوبی کار نمی‌کند و باید بررسی‌های بیشتری درباره آنها انجام دهیم.

نسبت شارپ از انحراف معیار بازده در مخرج کسر به‌جای ریسک کل سبد سهام استفاده می‌کند. فرض اساسی این است که بازده‌ها توزیع نرمال دارند. توزیع نرمال داده‌ها تا حد زیادی مشابه انداختن یک جفت تاس است. می‌دانیم که در طی پرتاب‌های مختلف، بیشترین احتمال به ظاهر شدن عدد ۷ تعلق دارد. از سوی دیگر، احتمال ظاهر شدن اعداد ۲ و ۱۲ از همه کمتر است؛ چرا که برای هر دوی آنها فقط یک حالت وجود دارد (برای ۲، هر دو تاس باید ۱ بیاید و برای ۱۲، هر دو تاس باید ۶ بیاید).

با این حال، در بازارهای مالی معمولا بازده از حد میانگین فاصله دارد. به این دلیل که سقوط و صعود غیرقابل پیش‌بینی زیادی در قیمت‌ها اتفاق می‌افتد. علاوه بر آن، در انحراف معیار، فرض بر این است که حرکات قیمتی در هر دو جهت به یک اندازه ریسکی هستند، چیزی که ممکن است در عمل اتفاق نیفتد.

دستکاری نسبت شارپ به‌منظور مدیریت سبد سهام و بهبود تاریخچه بازده‌های تعدیل‌شده از نظر ریسک، کار آسانی است. برای این کار، کافی است فواصل اندازه‌گیری بازده را افزایش دهید تا ارزیابی دقیق‌تری به دست آورید که چندان تحت‌تأثیر نوسانات قرار نگرفته باشد. برای مثال، انحراف معیار سالانه بازده روزانه، از انحراف معیار سالانه بازده هفتگی و آن هم به‌نوبه خود از انحراف معیار سالانه بازده ماهانه، به‌شکل قابل‌توجهی بیشتر است.

روش دیگری هم برای شناسایی داده‌هایی که بر بازده تعدیل‌شده از نظر ریسک تأثیر می‌گذارند و احتمال دارد اطلاعات درست مربوط به آن را تحریف کنند، وجود دارد. در این روش کافی است برای تجزیه و تحلیل بهترین نسبت شارپ احتمالی، دوره‌های زمانی خاصی را در نظر بگیریم.

نتیجه‌گیری

اگر قصد دارید بهترین سرمایه‌گذاری‌ها را برای سبدتان انتخاب نمایید، باید ارزیابی ریسک و پاداش را همزمان با هم صورت بدهید. در واقع ، این همان نکته اصلی میباشد که نظریه سبد مدرن فراهم می‌کند. وقتی پای ریسک به میان می‌آید، این انحراف معیار یا واریانس میباشد که پاداش (سود) سرمایه‌گذاران را کاهش می‌دهد. بنابراین در هر تصمیمی که جهت سرمایه‌گذاری می‌گیرید، در مجاورت سود، باید ریسک‌ها را هم بررسی نمایید.

به خاطر داشته باشید که نسبت شارپ، اطلاعات چندان ارزشمندی را درخصوص حرکات قیمتی و پیش‌بینی آنها ارائه نمیکند. در حقیقت این نسبت را باید به‌عنوان نوعی ابزار پشتیبان به جهت ارزیابی ریسک/ بازده در یک سبد در نظر بگیرید. این موضوعِ مهمی میباشد که همه افراد حاضر در بازار ارزهای دیجیتال باید به آن توجه داشته باشند، زیرا اغلب در این بازار با فراز و نشیب های پیش‌بینی نشده روبه‌رو خواهند شد.

در مجموع، نسبت شارپ ابزاری عالی جهت کمک به شما در پیدا کردن و انتخاب بهترین سرمایه‌گذاری با بالاترین بازده ممکن میباشد و همزمان ریسک‌ها را هم در نظر خواهد گرفت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.