تعیین حدضرر به کمک سطوح فیبوناچی
امروز دربارهی تعیین حدضرر به کمک سطوح فیبوناچی صحبت خواهیم کرد.
مطمئناً اینکه بدانیم حد ضرر را در کجا قرار دهیم، به اندازهی دانستن مکان ورود یا کسب سود مفید است.
نمیتوانید تنها بر اساس سطوح فیبوناچی و بدون دانستن زمان خروج، وارد معامله شوید.
حسابتان دود میشود و به هوا میرود و شما با مقصر دانستن فیبوناچی به او فحشهای ایتالیایی میدهید.
در این آموزش دو تکنیک یاد میگیریم که چطور وقتی قصد داریم از سطوح فیبوناچی استفاده کنیم، حد ضرر تعیین کنیم.
اینها روشیهایی ساده برای قرار دادن حد ضرر و اساس هر یک از این متدهاست.
متد 1: حد ضرر را دقیقاً بعد از سطح فیبوناچی بعدی قرار دهید
متد اول این است که حد ضرر را دقیقاً بعد از سطح فیبوناچی بعدی قرار دهید.
اگر قصد دارید در سطح فیبوناچی 38.2% وارد شوید، آن وقت باید حد ضرر را در سطح 50.0% قرار دهید.
اگر حس کردید که سطح 50.0% پایدار باقی میماند، آن وقت حد ضرر را در سطح 61.8% قرار میدهید و به همین ترتیب. ساده است، مگر نه؟
بیایید دوباره به نمودار 4 ساعتهی EUR/USD (یورو/دلار امریکا) نگاهی بیندازیم که در آموزش سطوح اصلاحی فیبوناچی بررسی کردیم.
اگر در سطح 50.0% فروختهاید، میتوانستید حد ضرر را بعد از سطح 61.8% قرار دهید
اگر در سطح 50.0% فروختهاید، میتوانستید حد ضرر را بعد از سطح 61.8% قرار دهید.
منطق این متدِ تعیینِ حدِ ضرر این است که باور دارید سطح 50.0% به عنوان یک نقطهی مقاومت، پایدار باقی میماند. بنابراین اگر قیمت از این حد بیشتر شود، ایدهی معاملاتی شما اعتبارش را از دست میدهد.
مشکل این متد این است که کاملاً به ورود بیعیب و نقص شما وابسته است.
قرار دادن حد ضرر، بعد از سطح اصلاحی فیبوناچی بعدی، کاملاً بر این اساس است که شما مطمئن هستید که نواحی حمایت و مقاومت پایدار باقی میمانند. و همانطور که بارها اشاره کردهایم، استفاده از ابزار ترسیم نمودار کاملاً دقیق نیستند.
شاید بازار حرکت کند، به حد ضرر شما برسد و در نهایت در همان مسیر شما ادامه دهد. معمولاً این همانجایی است که به گوشهای رفته و سرمان را به دیوار میکوبیم.
تنها قصد داریم بهتان هشدار دهیم که این اتفاقات گاهی میافتند. پس حد ضررهایتان را تعیین کنید و اجازه دهید که برندههایتان با روند پیش بروند.
بهتر است که از این متدِ تعیینِ حدِ ضرر برای معاملات یک روزه و کوتاهمدت استفاده کنید.
متد 2: حد ضرر را بعد از نوسان بالا/پایین اخیر قرار دهید
اگر دوست دارید کمی امنتر عمل کنید، روش دیگر این است که حد ضرر را بعد از نوسان بالا یا پایین اخیر قرار دهید.
مثلا، وفتی قیمت روند صعودی دارد و پوزیشن شما خرید است، می توانید حد ضرر را زیر نوسان پایین اخیر قرار دهید که احتمالاً به عنوان یک سطح حمایت عمل خواهد کرد.
وفتی قیمت روند نزولی دارد و پوزیشن شما فروش است، می توانید حد ضرر را بالای نوسان بالا اخیر قرار دهید که احتمالاً به عنوان یک سطح مقاومت عمل خواهد کرد.
این متد انعطاف بیشتری به معاملات شما میدهد و شانس حرکت بازار به نفع معاملاتتان نیز بیشتر میشود.
حد ضرر را بالای نوسان بالا قرار دهید
اگر قیمت بازار در حال عبور از نوسان بالا یا پایین بود، درواقع برگشت روند در حال وقوع است.
به عبارتی ایدهی معاملاتی شما دیگر معتبر نیست و برای اقدام دیر شده است.
قرار دادن حدود ضرر بزرگتر احتمالاً برای معاملات درازمدت و براساس نوسان مناسب است. همچنین میتوانید از آن در کنار متد “افزایش حجم پوزیشن” استفاده کنید که بعداً دربارهاش آموزش میدهیم.
البته باید یادتان باشد که در حد ضرر بزرگتر، اندازهی پوزیشن را نیز مطابق با آن تنظیم کنید.
اگر با اندازهی پوزیشن قبل معامله کنید، ممکن است با ضررهای بزرگی مواجه شوید، مخصوصاً اگر در سطوح اولیهتر فیبوناچی وارد شده باشید.
این مسئله همچنین ممکن است نسبتهای پاداش به ریسک (سود به زیان) نامناسبی را به همراه داشته باشد، چون حد ضرر بزرگی دارید که مناسبِ اندازهی پاداشتان نیست.
خُب، حالا کدام روش بهتر است؟
حقیقت این است که این مسئله هم مثلِ ترکیب ابزار اصلاحی فیبوناچی با سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و کندلهاست تا بتوانیم نقطهی ورود بهتری پیدا کنیم. بهتر است که از اطلاعاتتان دربارهی این ابزار برای تحلیل محیط کنونی استفاده کنید تا بتوانید حد ضرر خوبی را پیدا کنید.
تا حد امکان بهتر است حد ضرر را تنها بر اساس سطوح فیبوناچی به عنوان نقاط حمایت و مقاومت انتخاب نکنید.
یادتان باشد که تعیین حد ضرر عملی قطعی نیست.
اما اگر بتوانید با ترکیب ابزار مختلف از شرایط به نفع خود استفاده کنید، آن وقت نقطهی خروج بهتری دارید، معاملاتتان منعطفتر هستند و احتمالاً نسبت پاداش به ریسک بهتری نیز بهدست میآورید.
درآخر، ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که، این تکنیکها در خرید و فروش بیت کوین بسیار موثر است.
نحوه تعیین حد ضرر
این سه سوال از مهم ترین سوالهایی هستن که جواب دادن به هریک از آنها فرق بین مبتدی بودن یا حرفهای بودن شما را مشخص میکند. این سه پرسش به ترتیب اهمیت نوشته نشدهاند بلکه به ترتیب توجه افراد مبتدی به آنها نوشته شدهاند و شاید یکی از اصلیترین دلایلی که افراد بعد از مدتی سرمایهگذاری در بازارهای مالی دچار ضرر و با از دست دادن سرمایه خود با ناراحتی مجبور به ترک آن میشوند، توجه نکردن به همین موضوع ساده باشد. کجا باید فروخت؟ کجا باید فروخت. و یا به اصطلاح تعیین کردن حد ضرر یکی از مهم ترین مواردی است که هر معاملهگر حرفهای قبل از ورود به سهم باید به طور خاص به این مهم توجه داشته باشد. زیرا این مورد تنها موضوعی است که باعث بقای شما در بازارهای مالی میشود و بقا در اینگونه بازارها چیزی نیس جز حفظ کردن ارزش سرمایه خودتان.
از نظر روانشناسی این در طبیعت انسانهاست که شکست را نپذیرند و با آن مخالفت کنند. برای همین، زمانی که قیمتها برخلاف انتظار آنها حرکت میکند سعی در پیدا کردن نشانههایی برای قانع کردن خود مبنی بر برگشت قیمت هستند این موضوع درمواردی که شخص در ضرر باشد بیشتر نمود پیدا میکند. نمونه دیگر از غیر حرفهای عمل کردن چنین است، براساس احساسات تصمیم گرفتن. در شرایط ضرر به دلیل فشار روانی که بر معاملهگر وارد میشود، حتی حدضرر خود را نیز تغییر میدهد. اما برای بیان واضحتر این موضوع که درنهایت مانند ربات عمل نکردن و پایبند نبودن به حد ضرر خود چقدر میتواند برایمان گران تمام شود و حتی در مواردی خساراتی جبران ناپذیر به ما وارد کند توجه شما را به جدول زیر جلب میکنم:
این جدول به ما نشان میدهد که به ازای درصدی ضرر چه مقدار باید سود کسب کنیم، تا تنها به سرمایه اولیه خود بازگردیم! درنتیجه برای بقاء داشتن در بازار بهتر است که قبل از وارد شدن به معامله برای خود حدضرر تعیین کنیم و تحت هر شرایطی به حدضرر خود عمل کنیم. مانند یک ربات، بدون احساس. اما آیا ضرر کردن تنها به معنای از دست دادن اصل سرمایه است؟
در بازارهای مالی ضرر کردن تنها به از دست رفتن اصل سرمایه شما ختم نمیشود بلکه کسب سود کم در بازه زمانی طولانی نیز نوعی ضررمحسوب میشود (هزینه زمان) همچنین از دست دادن سود کسب شده نیز نوعی ضرر است و باید از آن جلوگیری کرد.
در رابطه با زمان و از دست ندادن آن تماماً بستگی به دانش شما از علم تکنیکال دارد که بتوانید با استفاده از آن حداقل فاصله زمانی خرید تا شروع روند صعودی را بدست آورید یعنی بتوانید نقطه ورود را پیدا کنید. اما درخصوص از دست ندادن سودهای کسب شده و اصل سرمایه خودتان باید از حدضرر متحرک استفاده کرد. اجازه بدین با یک مثال توضیح بدهم. فرض کنید شما سهمی را با قیمت 400 تومان خریداری کردهاید و حدضرر خود را با تقبل 10% زیان 360 تومان در نظر گرفتهاید. حال سهم شما روند صعودی میگیرد و به مبلغ 480تومان میرسد. در اینجا شما حدضرر خود را به 456تومان انتقال میدهید. در این مثال حدضرر اول شما حدضرر ثابت و حدضرر دوم شما حدضرر متحرک نام دارد که باتوجه به رشد سهمِ شما بالاتر میآید. اما سوال اینجاست که چگونه باید حدضرر را تعیین کرد و به چه نکاتی باید توجه داشت؟
نحوه تعیین کردن حدضرر روشهای متفاوتی را دربرمیگیرد که با روحیات و شخصیت فرد معاملهگر رابطه مستقیم دارد بنابراین نمیتوان یک نسخه واحد برای تمام افراد پیچید اما به هرحال دارای نکاتیست که در ذیل به اختصار به آنها خواهیم پرداخت و توجه به آنها خالی از لطف نیست.
حجم خرید شما و محدوده تعیین کردن حدضرر نباید به نحوی باشد که بیشتر از دو تا سه درصد از کل سرمایه شما در خطر باشد.
جزءِ حدضررهای ثابت محسوب میشوند و معمولا در شروع معامله از آنها بهره میگیرند از جمله مهم ترین این نواحی کف و سقف تاریخی نمودار است. برای تعیین نواحی حمایتی رویه نمودار قیمت میتوان از نمودار تعدیل نشده و تایم فرمهای بالاتر نیز کمک گرفت که میزان معتبر بودن این نواحی و خطوط حمایت به چهار عامل بستگی دارد: 1- درگیری نمودار قیمت با حمایت 2- برگشت نمودار قیمت پس از برخورد با حمایت 3- بالا رفتن حجم معاملات در آن نواحی نسبت به گذشته 4- نزدیکتر بودن حمایت رسم شده به قیمت فعلی سهم. چهار عامل ذکر شده از جمله عواملی هستند که به حمایت رویه نمودار قیمت اعتبار بیشتری میبخشند و هرچه این اتفاقات بیشتر رویه حمایت رخ داده باشد برای تعیین حد ضرر قابل اتکاتر و معتبرتر هستند.
شکل 1: نمودار قیمت شرکت سرمایه گذاری غدیر که روی سقف تاریخی خود حمایت شده است.
شکل 2: درگیری زیاد و افزایش حجم معاملات در نمودار قیمت بانک اقتصاد نوین نشان از معتبر بودن حمایت دارد.
تنظیمات این اندیکاتور بستگی به خود فرد دارد اما معقول ترین آنها در تصویر 3 مشخص شده است. استفاده از این اندیکاتور برای تعیین کردن حد ضرر متحرک در بازارهای دارای روند بسیار مرسوم است.
شکل 3: درگیری نمودار قیمت شرکت فولاد خوزستان با ناحیه حمایت پارابولیک سار (ناحیه آبی مشخص شده در شکل3)
که با از دست رفتن آن نمودار روند نزولی به خود گرفته است.
بسته به نگاه سرمایهگذاری، فرد میتواند از میانگین های 100، 50 و 20 روزه استفاده کند. تقاطع هر یک ازمیانگینها توسط نمودار قیمت یا کراس رو به پایین هریک از آنها برای مثال 20 از 50 میتواند هشداری برای تغییر روند باشد و در تعیین کردن حد ضرر متحرک میتوان از آنها استفاده کرد.
شکل 4: مقاومت و حمایت میانگین 100 روزه در نمودار قیمت شرکت سرمایه گذاری دارویی تامین
شکل 5: کراس رو به پایین نمودار قیمت و میانگین 20 از 50 روزه در ناحیه A. در ادامه کراس رو به بالای
نمودار قیمت و میانگین 20 از 50 در ناحیه B.
براساس این استراتژی میتوان خط حمایتی کیجونسن –Kijun_Sen- یا برای افراد با قدرت ریسکپذیری کمتر حمایت تنکانسن –Tenkan_Sen- را به عنوان معیاری برای تعیین حد ضرر خود قرار دهند. به عنوان نکته در نظر داشت باشید که همپوشانی کیجونسن و سنکواسپنبی –Senkou Span B- فلت –Flat- یک ناحیه حمایتی بسیار قوی برای ما میتواند باشد. به شکل زیر دقت کنید:
شکل 6: در ناحیه A با از دست رفتن Tenkan_Sen و در ناحیه B با از دست رفتن Kijun_Sen روند نزولی و اصلاح قیمت داشتهایم.
در ادامه نمودار قیمت شرکت ملی صنایع مس ایران در محدوده هم پوشانی Kijun_Sen با Senkou_Span B حمایت شده است.
از نواحی فیبوناچی چه اصلاحی Retracement و چه گسترشی Extension نیز میتوان استفاده کرد اما مهمترین آنها سطوح 38.2%، 50%، 61.8%، 100%و %161.8 هستند.
شکل 7: واکنشها به سطوح گسترشی فیبوناچی در نمودار قیمت شرکت فولاد مبارکه اصفهان (Fib Extension)
شکل 8: واکنش ها به سطوح اصلاحی فیبوناچی در نمودار قیمت شرکت فولاد مبارکه اصفهان (Fib Retracement)
برای داشتن بقاء در بازارهای مالی تعیین کردن حدضرر و پایبند بودن به آن تحت هر شرایطی الزامی است. باید پس از فعال شدن حد ضرر بدون هیچ احساسی و مانند ربات عمل کرد.دقت کنید، حد ضرر باید در جایی باشد که اولا آستانه تحمل زیان شما، بیش از آن نباشد و سیستم مدیریت سرمایه شما رعایت شود، ثانیا روند حرکت قیمت پس از لمس حد ضرر شما، معکوس شود.(به دوره آموزشی پرایس اکشن رجوع شود.) نکته مهم تنها در حفظ اصل سرمایه نیست بلکه از دست دادن سود و حتی بدست آوردن سود در بازه زمانی کم نیز نوعی ضرر محسوب میشود، که برای جلوگیری از این قبیل اتفاقات در معاملات شما نکاتی در این مقاله ذکر شد. لذا باید خاطر نشان کرد که هریک از موارد ذکر شده برای راهنمایی شما عزیزان در تعیین کردن حد ضرر، خود جزئی از کل بودند. که برای آشنایی نحوه صحیحتر استفاده از آنها معاملهگر باید در رابطه با هریک مطالعاتی داشت باشد.
حد ضرر (Stop-Loss) در فارکس چیست؟
از اردر حد ضرر (stop loss) زمانی در بروکر فارکس استفاده می شود که بخواهید یک معامله پس از رسیدن به یک قیمت خاص بسته شود. به عبارت دیگر، از اردر حد ضرر به منظور کاهش ضرر معامله گر در یک پوزیشن معاملاتی باز استفاده می شود. این ابزار زمانی مفید است که برای نظارت بازار در مقابل کامپیوتر تان حضور نداشته باشید. این مقاله به ضرورت حد ضرر، نحوه ی تنظیم و همچنین چگونگی محاسبه ی آن می پردازد.
چرا استفاده از حد ضرر (stop- loss) در تجارت فارکس بسیار مهم است؟
اولین سؤال منطقی برای پاسخ دادن این است که – حد ضرر در فارکس نشان دهنده ی چیست؟ به طور خلاصه، حد ضرر اردری است که با بروکر به منظور کاهش ضرر سرمایه گذار در یک پوزیشن اجرا می شود. اردر حد ضرر را می توان در پوزیشن های خرید (Long) و فروش (Short) قرار داد.
اردر حد ضرر احساسات تأثیر گذار بر تصمیمات تجاری را حذف می کند . این به ویژه زمانی مفید است که فرد نمی تواند بر پوزیشن نظارت کند. حد ضرر در فارکس به دلایل بسیاری اهمیت دارد، اما دلیل ساده ای وجود دارد که در اینجا شایان ذکر است – هیچ کس نمی تواند آینده بازار فارکس را به طور دقیق پیش بینی کند. مهم نیست که تنظیمات تجاری تا چه اندازه قدرتمند است یا تا چه حد اطلاعات به یک ترند خاص اشاره دارد.
قیمت های آینده در بازار ناشناخته بوده و هر معامله ورودی یک ریسک است. معامله گران فارکس ممکن است در نیمی از موارد با بیشتر جفت ارزها موفق شوند، اما به دلیل مدیریت پول بسیار ضعیف هم چنان متحمل ضرر مالی شوند. مدیریت پول نادرست منجر به پیامدهای ناخوشایند می شود. برای جلوگیری از آن، فرد باید نحوه ی محاسبه و قرار دادن حد ضرر در تجارت فارکس را بداند.
نحوه ی تعیین اردر حد ضرر (stop- loss):
معامله گران فارکس می توانند با انتظار تخصیص حد ضرر – و نه حرکت دادن و تغییر حد تا زمانی که معامله به قیمت توقف برسد – در یک قیمت ثابت حد ضرر را تعیین کنند. به علاوه، راحتی این مکانیسم توقف به دلیل سادگی آن است.
اردر حد ضرر توسط معامله گران به منظور کاهش ریسک یا حفظ بخشی از سود موجود در یک پوزیشن تجاری اجرا می شود. هر گاه معامله ای انجام می شود، اردر حد ضرر به عنوان یک گزینه در پلتفرم متاتریدر ارائه شده و می توان آن را در هر زمان تغییر داد.
معامله گران معمولاً اردر حد ضرر را در هنگام شروع معاملات اجرا می کنند. در ابتدا از اردر حد ضرر به منظور تعیین محدودیت برای ضرر احتمالی در یک معامله استفاده می شود؛ به عنوان مثال، یک معامله گر فارکس ممکن است اردر خرید EUR/USD در ۱.۱۵۰۰ را به همراه اردر حد ضرر در ۱.۱۴۸۵ اجرا کند. این ریسک ضرر معامله گر را در معامله به ۱۵ پیپ محدود می کند.
اردر حد ضرر ابزار مدیریت پول بسیار مهمی برای معامله گران است.
زمانی که یک معامله سود دهی متوسطی دارد معامله گر معمولاً اردر حد ضرر را تغییر داده و آن را به پوزیشنی حرکت می دهد که در آن بخشی از سود معامله حفظ شود. در ادامه مثال قبل، فرض کنید که پس از خریدن EUR/USD در ۱.۱۵۰۰ ، قیمت به مقدار ۱.۱۶۰۰ بالا برود . در این زمان، معامله گر ممکن است اردر حد ضرر خود را به ۱.۱۵۴۰ بالا ببرد تا به طور تقریبی نیمی از سود موجود را در صورت روند نزولی بازار حفظ کند .
گاهی معامله گران از اردر Trailing Stop استفاده می کنند تا به طور خودکار اردر حد ضرر خود را با توجه به افزایش قیمت بازار به سطح بالاتری افزایش دهند. می توانید به راحتی اردر Trailing Stop را در متاتریدر تنظیم کنید. کافی است که مقدار پیپ یا دلاری که می خواهید حد ضرر در پشت بازار صعودی حرکت کند را تعیین کنید.
همچنین با استفاده از مثال EUR/USD، اگر معامله گر یک اردر Trailing Stop تعداد ۵۰ پیپ تعیین کند، زمانی که بازار به ۱.۱۶۰۰ برسد، حد ضرر به صورت خودکار به ۱.۱۵۵۰ تغییر خواهد کرد. اگر اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله بازار پس از آن به ۱.۱۶۲۰ برسد، حد ضرر به ۱.۱۵۷۰ افزایش خواهد یافت.
اردر Trailing Stop همگام با حرکت معاملات به نفع معامله گر حرکت می کند تا ریسک اشتباه در یک معامله را کاهش دهد. درباره Trailing Stop در فارکس بیشتر بدانید.
محاسبه قراردادن حد ضرر (stop- loss)
اجرای حد ضرر را می توانید به ۲ روش محاسبه کنید: برحسب پیپ های تحت ریسک اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله و دلارهای تحت ریسک
دلارهای تحت ریسک اطلاعات مهم تری به دست می دهند زیرا با این روش مبلغی از موجودی حساب که در معامله تحت ریسک است را به شما نشان می دهد. برای محاسبه مقدار دلارهای تحت ریسک باید مقدار پیپ های تحت ریسک و همچنین اندازه پوزیشن خود را بدانید.
برای مثال EUR/USD شما ۵ پیپ ریسک می کنید و اگر یک پوزیشن ۵ میکرولات داشته باشید محاسبه دلار تحت ریسک به این ترتیب خواهد بود:
پیپ های تحت ریسک x ارزش پیپ x اندازه پوزیشن (اندازه لات)
در معرض ریسک ۶x$1×5 = $30
پیپ های تحت ریسک هم مهم هستند اما بهتر است از آن به عنوان اطلاعات کمکی استفاده شود. به عنوان مثال، اگر توقف شما در X و معامله ورودی تان در y قرار داشته باشد محاسبه تفاوت به شرح زیر خواهد بود:
Y منهای X = پیپ های تحت ریسک
اگر جفت ارز EUR/USD را در ۱.۵۶۹ با حد ضرر ۱.۵۷۵ بفروشید در این صورت در هر لات ۶ پیپ تحت ریسک خواهید داشت.
این در صورتی به شما کمک می کند که بخواهید به کسی نشان بدهید اردرهای شما در کجا قرار دارند و فاصله حد ضرر تا قیمت ورودی تان چقدر است.
ریسک حساب تان را کنترل کنید
دلارهای تحت ریسک باید تنها بخشی از کل موجودی حساب تجاری تان باشد. به طور معمول، مبلغ تحت ریسک باید کمتر از ۲ درصد و به طور مطلوب کمتر از ۱ درصد از موجودی حساب تان باشد.
به عنوان مثال، اگر یک معامله گر فارکس یک اردر حد ضرر ۶ پیپ قرار دهد و ۵ میکرولات معامله کند این امر معامله را ۳۰ دلار در معرض ریسک قرار می هد. حالا اگر بخواهد ۱ درصد ریسک کند، برای ریسک ۳۰ دلار در یک معامله به چه میزان موجودی احتیاج دارد؟ به این ترتیب به ۳۰۰۰$ = ۱۰۰×۳۰ موجودی نیاز دارد. برای ریسک ۳۰ دلار، معامله گر حداقل به ۳۰۰۰ دلار موجودی نیاز دارد تا ریسک حساب را به حداقل برساند.
از این طریق می توانید به سرعت محاسبه کنید که برای هر معامله چقدر ریسک خواهید کرد. اگر موجودی حساب تان ۵۰۰۰ اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله دلار باشد به این ترتیب ($۵۰۰۰/۱۰۰= $۵۰) در هر معامله می توانید ۵۰ دلار ریسک کنید. اگر موجودی حساب تان ۳۰۰۰۰ دلار باشد می توانید تا سقف ۳۰۰ دلار در هر معامله ریسک کنید، اما ممکن است بخواهید کمتر از آن ریسک کنید.
کلام آخر درباره حد ضرر
همیشه از حد ضرر استفاده کرده و برای تعیین موقعیت مناسب برای اردر حد ضرر استراتژی تان را بررسی کنید. بسته به استراتژی، ممکن است پیپ تحت ریسک تان در هر معامله متفاوت باشد. دلیل آن این است که حد ضرر باید به صورت استراتژیک برای هر معامله تعیین شود.
حد ضرر تنها در صورتی باید اعمال شود که پیش بینی شما در رابطه با جهت بازار نادرست باشد. باید پیپ های تحت ریسک خود را در هر معامله بدانید زیرا به این ترتیب می توانید دلارهای تحت ریسک را محاسبه کنید. این امر در هدایت معاملات آتی شما بسیار مهم است. دلارهای تحت ریسک شما به طور مطلوب باید کمتر از ۲ درصد موجودی تجاری تان باشد تا حتی ضررهای پی در پی هم حساب تان را به طور کلی خالی نکند.
استراتژی معاملاتی چیست؟ چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟
استراتژی معاملاتی و اهمیت آن یکی از مباحث مهم در دنیای ترید است که اکثرا در مورد آن صحبت میشود اما در مورد چگونگی ایجاد آن کمتر بحث میشود. با توجه به اهمیتی که این موضوع برای موفقیت و ماندگاری در بازار دارد تصمیم گرفتیم در این مطلب از امیر تریدر آن را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم. تنها نکته ای که قبل از شروع بهتر است به آن اشاره کنم این است که سعی کنید برای انتخاب Trading strategy به واقعیتها توجه کنید و از خیال پردازی اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله دوری کنید.
آن چه در این مطلب میخوانیم:
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی معاملاتی شامل تجزیه و تحلیل بازار برای تعیین بهترین نقاط ورود و خروج، اندازه موقعیت و زمان معاملات است. Strategy از واژه Strategos که یک کلمه یونانی است گرفته شده است. این واژه یک کلمه نظامی است و به معنای داشتن برنامه برای خنثی کردن نقشههای دشمن و به کار گیری اقدامات مناسب است. ناپلئون بناپارت یکی از استراتژیستهای میدان جنگ بود که میتوانست تمامی حرکات دشمن را قبل از جنگ پیش بینی نماید و برای مقابله با آن از راهکار مناسب استفاده کند. احتمالا این سوال برایتان پیش آمده است که این موضوع چه ربطی به مارکت دارد؟😅 باید بدانید که دنیای معامله گری شباهت عجیبی به میدان جنگ دارد و شما فرمانده این جنگ هستید.
در بازارها هیچ قطعیتی وجود ندارد و استراتژی معاملاتی به ما کمک میکند به گونهای عمل کنیم که احتمال برد ما بیشتر باشد. علاوه بر این اجازه نمیدهد که کنترل معاملات به دست احساسات بیفتد. البته این واقعیت را در نظر بگیرید که همیشه تعدادی از معاملات خود را از دست خواهید داد. زیرا تحلیل تکنیکال و فاندامنتال یک علم قطعی و 100 درصدی نیست که در آن دو به علاوه دو برابر با چهار شود. در ترید نکته حائز اهمیت این است که برآیند معاملات شما سودده باشد و ممکن است در این میان چندین بار هم ضرر کنید.
استفاده از خطوط حمایت و مقاومت، اندیکاتور ایچیموکو، الگوهای هارمونیک، انواع سبک های پرایس اکشن، اندیکاتور RSI و … سبکهای معاملاتی هستند و به معنای Strategy نیستند. بلکه فقط پیش نیاز برای چیدن استراتژی هستند.
نویسنده کتاب شیوه لاک پشتها جمله جالبی درباره معامله گری دارد:
کسانی که استراتژیهای ساده دارند، سود بیشتری از بازار دریافت می کنند.
بنابر این «جمله نبوغ در سادگی است» در بازارهای مالی نیز صدق میکند. در مارکت سبکهای مختلفی برای ترید وجود دارد. این که در ابتدا شما همه این روشها را امتحان کنید تا به سبک مناسب خود برسید مشکلی ندارد. اما این که بخواهید در هر ترید و پوزیشنی که میخواهید باز کنید از همه روش ها با هم استفاده کنید مسئله ساز خواهد بود. بسیاری از این متدها با هم سازگاری ندارد و سیگنالهایی مخالفی میدهد. هیچ جام مقدسی و بهترینی سبکی وجود ندارد. به تعداد آدمهای کره زمین Strategy میتواند وجود داشته باشد ( با کمی اغراق😅). بنابراین سعی کنید با توجه به شناختی که از خود پیدا میکنید استراتژی خود را بچینید و کور کورانه از کسی تقلید نکنید.
گام های ایجاد استراتژی معاملاتی
در نظر گرفتن 3 گام زیر میتواند به شما برای ایجاد استراتژی کمک کند:
گام اول: انتخاب بازار و تایم فریم مناسب
درست در زمانی که یک قدمی Trading strategy هستید باید به دو سوال زیر جواب دهید:
- میزان سرمایه شما چقدر است؟
- در چه تایم فریمی میخواهید معامله کنید؟
میزان سرمایه شما چقدر است؟
حجم نقدینگی یکی از ملاک های مهم انتخاب بازار است. فرض کنید شما 300 هزار دلار سرمایه دارید و میخواهید یک معامله گر روزانه باشد و هر روز چند درصد سود از بازار بگیرید. اگر بخواهید در ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنید فقط میتوانید روی اتریوم و بیتکوین پوزیشن بگیرید و نمیتوانید بر روی سایر آلتکوینها که شاید در طول 24 ساعت گذشته نصف این مبلغ هم گردش نداشته اند وارد شوید.
شما با این میزان سرمایه دقیقا مانند کشتی تایتانیک هستید😊 که در هر عمقی نمی تواند حرکت کند و در صورتی که اشتباه کنید از سرمایه شما فقط یک رز باقی میماند.
فعالیت در بورس ایران نیز مشابه همین جریان است و فقط تعداد کمی از نمادها را میتوانید مورد معامله قرار دهید و در هر بار خرید و فروش به تنهایی صف خرید و فروش ایجاد میکنید. با این حجم از سرمایه فقط بازار فارکس است که مناسب شما است زیرا حجم نقدینگی در این مارکت بسیار بالا است.
در چه تایم فریمی میخواهید معامله کنید؟
انتخاب تایم فریم رابطه مستقیمی با شخصیت شما دارد. انتخاب تایمی که متناسب با شخصیت است میتواند سوددهی شما را در بازار افزایش دهد. تایم فریم های پایین مانند 1 و 5 دقیقه سرعت عمل بالایی میخواهد و استرس بالایی دارد علاوه بر این باید تسلط بیشتری به تحلیل تکنیکال داشته باشید. اما در عوض نیاز نیست که شما دائما بازار را چک کنید و فقط بخشی از روز را به ترید اختصاص میدهید. اما در تایم فریم های بالا مانند 4 ساعته همه چیز برعکس است. پس چیدن استراتژی معاملاتی ابتدا با انتخاب تایم مناسب آغاز میشود.
گام دوم: طراحی قوانینی برای ورود به معامله
برای ورود به معامله باید دقت داشته باشید ورود زود هنگام یا دیر هنگام نداشته باشید. مثلا اگر طبق تحلیل باید صبر کنید تا قیمت پایین تر بیاید اما شما به دلیل ترس جا ماندن از بازار زودتر وارد معامله میشوید به این معنی است که شما هنوز به روانشناسی ترید آگاه نیستید. بدتر از این حالت زمانی است که شما ورود زود هنگام داشته باشید و پس از ورود بازار هیچ تحرکی نداشته باشد و سرمایه شما دچار خواب شود.
برای رفع این مشکلات شما باید صبور باشید و منتظر بمانید تا قیمت نقطه مد نظر شما را لمس کند. برای ورود باید به دنبال شرط هایی برای بررسی و ارزیابی قیمت باشید. مثلا سطوح حمایت و مقاومت را در نظر بگیرید و هنگامی که قیمت به این سطوح نزدیک شد به دنبال تائیدیه (مشاهده واگرایی منفی در ار اس ای یا کاهش مومنتوم) برای باز کردن پوزیشن باشید. پس سه شرط زیر را برای ورود به معامله در نظر بگیرید:
- ورود قیمت به محدوده مناسب
- شرط هایی برای تائید نواحی
- شرط هایی برای تائید تریگر ورود
تعین حد ضرر: تعیین حد ضرر روشهای مختلفی دارد اما به طور کلی میتوان گفت حد ضرر نقطهای است که دلایل ورود شما به معامله منقضی میشود.
تعیین حد سود: اگر نتوانید از سودهایتان محافظت کنید چیزی برای پوشش دادن ضررهایتان ندارید و دیر یا زود سرمایه خود را از دست میدهید. بسیاری از افراد با حد ضرر مشکلی ندارند اما برنامهای برای محافظت از سودهایشان ندارند. بهتر است این موضوع را در نظر بگیرید که در بازار هیچ قطعیتی وجود ندارد و ممکن است در یک کندل تمامی سودهای خود را از دست بدهید. پس این کار را جدی بگیرید.
گام سوم: از استراتژی خود بک تست بگیرید
پس از این که قوانین خود را نوشتید سوالی که پیش میآید این است که از کجا بفهمیم این استراتژی به درستی عمل میکند؟ رفع این مشکل کار سختی نیست، میتوانیم این موارد را در گذشته بازار چک کنیم و بر آیند سودها و ضررها را یادداشت کنید تا متوجه شوید Trading strategy شما برنده است یا خیر.
ممکن است این سوال برایتان پیش بیاید که گذشته بازار چه ربطی به آینده بازار دارد؟ موافقم، اما به هر حال این کار چراغ راه است. معمولا زمانی که یک استراتژی در گذشته بازار جواب میدهد در آینده نیز میتواند خوب عمل کند و این بهتر از این است که بدون هیچ تستی سرمایه خود را وارد بازار کنیم و آن را در معرض خطر قرار دهیم.
یک دانشجوی پزشکی را در نظر بگیرید. اگر در همان ابتدا با مطالعه چند کتاب و پاس کردن واحدهای دانشگاهی به اتاق عمل برود و جراحی انجام دهد قطعا بیمار را راهی دیار باقی میکند😥 بنابراین معمولا این افراد در ابتدا بر روی جنازهها تمرین میکنند، سپس دستیار جراحهای متخصص میشوند و در نهایت به اتاق عمل میروند.
ترید هم مانند جراحی قلب یک تخصص است و حتی از آن هم سخت تراست. برای موفقیت در آن باید مراحل رشد و تکامل را با حوصله و تمرکز پشت سر بگذارید. استفاده از بک تست مزایای زیادی دارد که عبارتست از:
تسلط به قوانین استراتژی
وقتی در گذشته بازار قوانین خود را 100 بار پیاده کرده باشید، میتوانید چشم بسته هم به دنبال شرایط استراتژی بر روی چارت باشید و این به این معنی است که استراتژی معاملاتی شما به عادت تبدیل شده است. هر چیزی که به عادت تبدیل شود بسیار سریع و بدون اشتباه انجام میشود.
شناخت ماهیت انتظارات از استراتژی
فرض کنید در بک تست شما مشخص شود که استراتژی شما در 80 درصد مواقع درست عمل میکند. بنابر این حتی اگر به سودهای کوچک هم از معاملات خارج شوید در پایان برآیند شما مثبت خواهد بود. یا این که متوجه شدید که Strategy شما در ماه فقط دو سیگنال میدهد بنابراین دیگر انتظار ندارید هر روز سیگنال خرید یا فروش داشته باشید.
ایجاد دیتای لازم برای مدیریت سرمایه
برای نوشتن برنامه جامع مدیریت سرمایه باید تکلیف استراتژیتان را در گذشته بازار مشخص کرده باشید و برای تک تک سوالات زیر جواب پیدا کرده باشید:
تعداد ضررهای متوالی، بیشترین تعداد ضررهای متوالی، بیشترین مقدار سود، بیشترن مقدار ضرر، تعداد معاملات درسود یا ضرر بسته شده، مجموع سودها و ضررها و …
کمک به کنترل احساسات
بخشی از موفقیت یک معاملهگر به کنترل احساسات بر روی معاملات برمیگردد. وقتی یک استراتژی در مراحل بک تست موفق عمل کرده باشد به معامله گر اعتماد به نفس کافی را میدهد تا با واقعیت های استراتژی اش رو به رو شود. مثلا اگر استراتژی شما در گذشته 12 ضرر پشت سر هم داشته است. بنابراین اگر در 5 معامله را هم با ضرر ببندد نگاه به گذشته باعث میشود خودش را نبازد و در معامله بعدی هوشیارانه تر عمل کند.
سخن پایانی
از نظر وارن بافت دو قانون طلایی دربازارها جود دارد. اول حفظ سرمایه و دوم توجه به قانون اول. بنابراین بهترین استراتژی معاملاتی هم زمانی جواب میدهد که با مدیریت ریسک درست همراه باشد. داشتن Strategy به این معنی نیست که شما از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. بلکه Technical جزئی از یک استراتژی است. برای این که بتوانید در بازار موفق عمل کنید باید برای حضور در بازار و رویدادهای مختلفی که اتفاق میافتد برنامه داشته باشید.
چقدر سابقه حضور در بازار را دارید؟ شما چه مواردی را در استراتژی معاملاتی خود لحاظ کرده اید؟
اهمیت حدضرر تا کجاست؟
حد ضرر یکی از اصول اولیه هر سرمایه گذاری است. در واقع چیزی است که از نان شب برای سرمایه گذاران و معامله گران بیشتر اهمیت دارد. تعیین آن هم آداب خاصی دارد که برای توضیح آن باید یک کتاب جداگانه نگارش کرد. در این مقاله اما شما با اهمیت روزافزون این اصل مهم سرمایه گذاری در بازار بورس و فرابورس آشنا میشوید. در انتهای مقاله هم به شما میآموزیم باید حدضرر را برای تمام روابط روزانه نیز استفاده کنید. اما برای شروع لازم است پیش نیازهایی برای ورود به این بحث داشته باشید. البته بهتر است آنها را مطالعه کنید اما اگر این کار را نکردید هم میتوانید ادامه دهید. از جمله این پیش نیازها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
نتایج داشتن و نداشتن حدضرر
حدضرر چیست؟
برای توصیف کارآمد بودن چیزی ابتدا باید بدانیم آن چیز چیست و به چه کارمان میآید. حدضرر در واقع به عدد یا محدودهای گفت میشود که برای هر معامله متفاوت است. این عدد نشان دهنده این است که اگر معامله سود نداشت و زیان ده بود؛ شما را مجبور به قبول زیان زیادی نکند. در انتها حدضرر باعث بستن معامله میشود. امروزه حدضرر یکی از اصول مهم بازار سرمایه است که به سرمایه گذاران تازه کار آموزش داده میشود. البته در ایران امروز بسیاری از افراد بدون اینکه این اصل مهم را رعایت کنند وارد بازار سرمایه میشوند. خودتان میتوانید مثالهای بسیاری از این موارد را در بازار سرمایه مشاهده کنید. همچنین عاقبت کار آنها دیگر گفتن ندارد. به این دلیل که کاملا مشخص است.
حد ضرر در کشورهای خارجی قابلیت ثبت در سامانه کارگزاری را دارد. در ایران اما هم اکنون این قابلیت از نظر نرم افزاری پیاده سازی نشده است. البته امیدواریم در آینده این بستر نرم افزاری هم ارائه شود. با این حال این چیزی از ارزش تعیین حدضرر برای ما کم نمیکند. سرمایه گذار باید حتما جایی حدضرری که برای معامله تعیین کرده است را نگهداری کند تا در صورتی که زیان کرد؛ آن را به خاطر داشته باشد. بسیاری از سرمایه گذارن ترجیح میدهند آن را به خاطر بسپارند. اما همانطور که میدانید بدترین دستخطها از بهترین حافظهها بهترند. بنابراین این مقاله که درباره اهمیت حدضرر است را تا انتها مطالعه کنید.
محدوده پوشش حدضرر
راههای بسیاری برای تعیین حد ضرر وجود دارد اما هیچ کدام از آنها اهمیت حد ضرر را کمتر از آنچه که هست نمیکنند. محدوده پوشش آن نیز بسیار گسترده است. منظور از گسترده نه به منظر سرمایه بلکه به منظر پوشش دهی است. در تعیین حد ضرر عوامل بسیاری دخیل هستند. از جمله این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تاریخچه سهم
- قدرت ریسک پذیری سرمایه گذار
- تاریخچه معاملات سرمایه گذار
- نوع بازار
- محل تعمین سرمایه اولیه برای خرید سهام
- قیمت اولیه سهام
- و…
همانطور که مشاهده فرمودید طیف تعیین حدضرر بسیار گسترده است. بنابراین برای هر شخص متفاوت است چراکه عوامل شخصیتی در تعیین آن دخیل هستند. آنچه که قرار است امروز به آن بپردازیم تعیین حد ضرر نیست بلکه برسی اهمیت حدضرر است. بنابراین مقاله جداگانهای انشاالله برای این موضوع خواهیم نگاشت. بهتر است به سراغ همان اهمیت این موضوع برویم! اهمیت حدضرر میگوید: چقدر باید ضرر کرد؟
چقدر باید ضرر کرد؟
هیچ انسانی آینده را نمیداند. به همین جهت هیچ انسانی نمیتواند ادعا کند تمام پیش بینیهایش از گذشته تا امروز درست از آب در آمده اند. در واقع میخواهم بگویم هیچ سرمایه گذاری نیست که ضرر نکرده باشد. بنابراین باید روشهای کنترل ضرر را قبل از ضرر کردن بیاموزید. سرمایه گذاران تازه کار از اهمیت این موضوع غافل هستند به همین منظور است که قبل از معامله آن را انجام نمیدهند. اما قرار است زمانی که این مقاله را مطالعه کردند؛ دست از این کار بکشند.
عصر یخبندان مالی و اهمیت حدضرر
همانطور که گفتیم در هر معاملهای امکان ضرر کردن وجود دارد. بنابراین در بسیاری از معاملات ممکن است حدضرری که ما تعیین کردهایم؛ فعال شود. این گریز ناپذیر است. ممکن است سهام روند متفاوتی بعد از فعال شدن حدضرر ما به خود بگیرد. مهم نیست! مهم این است که حدضرر ما را فعال کرده و ما را داغدار سرمایه از دست رفته کرده است. این بخش دردناک ماجرا است که بسیاری از سرمایه گذاران را به دام میاندازد.
در این زمان است که بسیاری از سهام داران تصمیم میگیرند حدضرر را نادیده بگیرند! این یعنی شروع عصر یخبندان مالی سرمایه گذار موردنظر و چه چیزی میتواند بدتر از این باشد؟ ناامیدی بدترین و نا بخشودنیترین گناه است. چه در زندگی روزمره باشد و چه در بازار بورس و سرمایه! وقتی در معاملهای ضرر میکنید و حدضرر شما فعال شده است؛ از متد خود ناامید نشوید. بلکه تنها اجازه دارید برای سرمای از دست رفته عزاداری و چند ساعتی از بازار دور باشید.
حد ضرر برای این تعیین شده است که شما را از زیانهای زیاد دور نگه دارد. بنابراین زمانی که در یک معامله فعال میشود؛ فکر نکنید که یک چیز سمبلی و فیک است. نکته مهم اینجاست که در صورتی که تعداد معاملاتی که در آنها حدضرر شما فعل میشوند زیاد است؛ باید در روند خود یک بازبینی کلی انجام دهید. این بدان معنی است که شما نیاز به آموزش بیشتر دارید. بنابراین بهتر است به بخش مقالات الف بورس سر بزنید.
اهمیت حدضرر یعنی با برنامه پیش رفتن
عدم تعیین حدضرر یعنی برنامه مشخصی نداشتن. در اینجا لازم است بگوییم همانند حدضرر حد سود هم داریم. اشتباه نکنید حد سود برای جلوگیری از سودهای بیش از اندازه نیست. بلکه تنها به معنی اندازه گیری سود و برنامه ریزی برای معامله است. زمانی که حدضرر فعال شود باید اشکهای سوگواری خود را ریخت اما زمانی که حد سود فعال شود؛ باید احساسات خوشحال کننده خود را کنترل کنید!
فرض کنید در یک ماشین قدیمی نشسته و با سرعت سرسام آوری در حال حرکت هستید. پدال گاز را تا انتها فشردهاید و به سختی میتوانید خودرو را کنترل کنید. سرعت آن قدر زیاد است که عقربه از اندازه گیری آن ناتوان است. در این حین است که مانع بزرگی مقابل خود میبینید. این در حالی است که اصلا چیزی به نام ترمز در اتومبیل شما وجود ندارد! در اینجاست که باید از زندگی خداحافظی کنید!
حد ضرر یا همان Stop loss دقیقا عملکردی همانند ترمز دارد. در صورتی که مجهز به ترمز نباشید و در خیابان حرکت کنید؛ حکم اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله مرگ خود را امضا کرده اید. اهمیت حدضرر اگر بیشتر از این نباشد؛ کمتر از این نیست. بنابراین قبل از حرکت خود را تجهیز کنید.
دفتر برنامه ریزی و ثبت معاملات
در بازار ارز و سرمایه نوسانات بسیار است. نوسانات بازار ارز و سرمایه نیز همانند همان دست اندازهایی است که سرراه شما قرار گرفته اند. دست اندازهایی که گاهی بیش از اندازه شدید و سخت میشوند. در صورتی که در بازار سرمایه از حدضرر استفاده نکنید؛ ممکن است در عرض کمتر از یک ساعت، تمام سرمایه خود را از دست بدهید.
اهمیت حدضرر بیشتر است یا اهمیت معامله؟
ترجیح میدهید سرمایه خود را از دست بدهید یا آن را افزایش ندهید؟ پاسخ این سوال برای بسیاری از شما قطعا گزینه دوم است. از دست دادن سرمایه بسیار تلختر از عدم توانایی در افزایش آن است. به همین دلیل است که در بازار گاهی تعیین حدضرر در بازار از اهمیت بیشتری نسبت به معامله برخوردار میشود. با این حال هنوز هم افرادی در بازار بورس و فارکس پیدا میشوند که استراتژی و متد ثابتی برای تعیین حد ضرر و استفاده از آن ندارند.
عوامل ضروری برای سود در بازار
دو عامل کلی و مهم برای رسیدن به سود و ضرر نکردن در بازار وجود دارد. یکی از آنها مدیریت ریسک است و دیگری متد و استراتژی است که با آن در بازار حضور داریم. در صورتی که هر دو آنها را به خوبی انجام دهیم بازهم ممکن است زیان دهیم. اما در این صورت امکان سود کردن بسیار بسیار بیشتر است. در اینجا لازم است تکرار کنیم دلیل عدم موفقیت حدود ۹۹ درصد از افرادی که در بورس و فارکس زیان میکنند این است که از روشهای مطمئن مدیریت ریسک و سرمایه استفاده نمیکنند. مهمترین بخش از مدیریت ریسک و سرمایه نیز همان تعیین حد ضرر است. به عبارت دیگر حد ضرر مهمترین و اصلیترین بخشی است که مانع زیان گسترده شما میشود.
زمانی که از یک معامله گر تازه کار و آماتور میپرسیم چرا حد ضرری برای خود تعیین نمیکند؟ او پاسخ میدهد: «ما حدودا در میانه یک رنج مشخص و تکراری از نوسانات قیمت هستیم. پس در هر صورت بازهم قیمت به همان مکان قبلیاش باز میگردد!» آری بهتر است با همین روند پیش برود تا سرمایه گذاران دست بر ماشه در بازار؛ او را به قتل برسانند! در نهایت سرنوشت او چیزی بیشتر از کال شدن و از دست دادن تمام سرمایه نخواهد بود.
تفکرات کسب ثروت
در پایان
اهمیت حدضرر آن جایی مشخص میشود که زیان گستردهای از عدم تعیین آن مشاهده میکنیم. مدیریت ریسک و سرمایه همان عامل مهمی است که در بسیاری از معاملات محکوم به زیان دیده نمیشود. مهمترین عامل مدیریت ریسک سرمایه نیز، همان حدضرر است که بسیاری آن را فیک و سمبلی میدانند. برای ورود به بازار سرمایه و معامله کردن دو چیز ضروری است. یکی تعیین حدضرر و تحلیلهای لازم است و دیگری مطالعه و آموزش میباشد. باید بگوییم هر دو به یک اندازه اهمیت دارند. بنابراین توصیه ما این است اهمیت تعین حد و سود و ضرر در معامله که مقالات پیشنهادی را مطالعه و آن را به دیگران نیز پیشنهاد دهید. پیشنهاد ما مطالعه مقالاتتجربه های بورسی ارزشمند بورسی ها،آموزش اقتصاد از پایه بخش دهم، آشنایی با عملکرد شرکت سپرده گذاری و تسویه وجوه DTCC، چگونه خونسردی در معاملات را به ثمر برسانيم؟ و… است.
- اشتراک در توییتر
- اشتراک در فیسبوک
- اشتراک در تلگرام
- اشتراک در پینترست
مطالب زیر را حتما بخوانید:
آموزش اقتصاد از پایه بخش سوم
در بخشهای گذشته این سری مقالات بیشتر درباره آموزش اقتصاد جهانی و آموزش اقتصاد بین الملل صحبت کردیم. در این مقالات به آموزش فارکس و آموزشهای اولیه اقتصاد ایران که.
رابرت ماینر بزرگترین تحلیلگر تکنیکال دنیا
اهمیت آموزش تحلیل تکنیکال در بورس بسیاری از افراد که وارد حیطه بورس و سهام می شوند، در طی دوره های با آموزش تحلیل تکنیکال و آموزش تحلیل بنیادین می بایست.
نحوه محاسبه قیمت پس از افزایش سرمایه
افزایش سرمایه یکی از راههایی است که شرکتها میتوانند با استفاده از آن سرمایههای آزاد بازار و راکد را به خود جذب کنند. آنها برای این کار باید سهام جدید.
انواع مجامع بورسی و هرچه باید بدانید
هرگاه سهامداران و ذینفعان یک شرکت برای گرفتن تصمیماتی راجع به شرکت جلسهای تشکیل میدهند به آن مجمع میگویند. همانطور که گفته شد هدف انواع مجامع برای تصمیمگیری در مورد.
آشنایی با شرکتهای هلدینگ
برای توصیف جامع واژه هلدینگ در فرآیند آموزش بورس، می بایست یادآور گشت که هلدینگ شرکت سهامی می باشد که دارای شرکت های زیر مجموعه می باشد. نظارت شرکت های.
شناخت انواع سهام بورس به زبان ساده و روان
شناخت انواع سهام بورس در بازار سرمایه: یکی از مهمترین دلایل افراد و شرکت ها برای سرمایه گذاری کسب سود بیشتر است. با شناخت انواع سهام بورس، سرمایه گذار تمایل.
دیدگاه شما