معامله گری
معامله گری در بورس به پروسه خرید و فروش سهام در بازار گفته می شود. که این تعریف بسیار کلی می باشد که در ادامه به شرح کامل آن می پردازیم.
معامله گری چیست؟
در فرهنگ لغت واژه معامله گر با واژه هایی همچون بازرگان، تاجر، کاسب و… تعریف شده است. می توان عنوان کرد که بصورت کلی افرادی که اقدام به خرید و فروش کالا و خدماتی می کنند معامله گر هستند و به فرآیند خرید و فروشی که اتفاق می افتد معامله گری می گویند. این مطلب یک تعریف کلی از معامله گری بود که عنوان شد تا در ابتدا با مفهوم این کلمه آشنا شوید.
معامله گر
معامله گر یا تریدر شخصی که با فراگیری دانش کامل در حوزه بورس، قدرت تحلیل بازار و پیش بینی درست روند افزایش و کاهش قیمت ها اقدام به خرید و فروش سهام می کند.
معامله گری
وجود افراد متخصص در فرآیند تریدری و داشتن تبحر لازم باعث می شود که تصمیمات به انجام معامله خلاف روند در بازار موقع و درستی اتخاذ شود و بتوان به راحتی چه زمانی که بورس روند صعودی داشت و چه حتی زمانی که روند نزولی دارد بتوان معامله گری خوبی داشت و سود خود را از بازار بورس بدست آورد.
پادکست چگونه یک معامله گر موفق باشیم؟
مهندس حامد غلامی در این فایل صوتی به شما می گویند که چگونه یک معامله گر موفق باید پلن معاملاتی خود را ترسیم کند؟
اصولا چه زمانی باید معامله کرد و چه زمانی از بازار خارج شد؟
اصول و نکات مهم معامله گری
قبل از بیان نکات بسیار کاربردی معامله گری ابتدا می بایست با تفاوت فرد معامله گر سرمایه گذار آشنا شد. سرمایه گذاران معمولا افرادی هستند که چشم امیدشان به روند صعودی قیمت ها در بورس است.
آنها با هدف رسیدن به سود کلان سهمی را خریداری می کنند و منتظر رشد آن می شوند، در صورتی که خلاف این روند اتفاق بیفتد بطور معمول زیان می کنند و مجبور به فروش هرچه سریع تر سهام خود می شوند.
در مقابل معامله گر فردی است که با داشتن قدرت تحلیل بالا این قدرت را دارد که سود خود را از تغییر قیمت ها بدست بیاورد با این تفاوت که این تغییر قیمت شامل سود و نزول قیمت سهام می باشد.
بله درست متوجه شدید معامله گری فرآیندی است که در آن سهام دار سود خود را بتواند هم از نزول قیمت و هم از صعود قیمت ها بدست آورد. که در اصطلاحات بورسی به آن کسب سود از بازارهای دوطرفه ( روند نزولی قیمت ها – روند صعودی قیمت ها ) گفته می شود.
با توجه به توضیحاتی که مطرح شد باید گفت بزرگ ترین هدف معامله گری بدست آوردن سود از تغییر قیمت ها می باشد. همین امر باعث می شود که همواره معامله گران حرفه ای تمرکز خود را بر روی عوامل تکنیکال یه سهم می گذارند چرا که معتقدند همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
انواع روش های معامله گری
Position Trading
ما با مفهوم ترید که همان معامله گری می باشد آشنا شدیم، پوزیشن تریدینگ طولانی ترین دوره معامله گری را شامل می شود، این بازه از ماهانه تا سالانه می تواند طول بکشد.
معمولا پوزیشن تریدرها مسلط به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی هستند و در انجام خرید و فروش از این تحلیل ها استفاده می کنند. هدف اصلی در این روش از معامله گری رسیدن به سود از طریق روندهای بلند مدت می باشد که این امر باعث می شود که نوسانات در کوتاه مدت تاثیر گذار نباشد.
می توان پوزیشن تریدینگ را به سرمایه گذاری تشبیه کرد چرا که سرمایه گذار با خرید سهم و حفظ کردن آن در طولانی مدت قصد دارد با افزایش روندها کسب سود کند. با این تفاوت که در معامله گری به روش پوزیشن تریدینگ می توان هم از بازار صعودی و هم از بازار نزولی به سود رسید.
Swing Trading
در روش سوئینگ تریدر معاملات در بازه زمانی روزانه و هفتگی انجام می شود. تریدرهایی که از این روش در بازار بورس استفاده می کنند بطور معمول از تحلیل تکنیکال به جهت رفتار شناسی قیمت ها وبدست آوردن نقطه سود بهره می گیرند.
معامله گران در سوئینگ تریدر به محض رسیدن سهم به یک قیمت خاص که سود مورد نظرشان حاصل شده باشد اقدام به خروج از بازار خواهند کرد.
Day Trading
دی تریدینگ همانطور که از نام آن مشخص است معاملات بصورت روزانه صورت می گیرد. معامله گر با بهره گیری از روش تحلیل تکنیکال و بررسی روند قیمت ها در کمترین زمان فرصت دارد که تصمیم گیری کند و سهم خود را خرید و فروش کند.
از آنجایی که معاملات برای زمان های بسیار کوتاهی نگهداری می شوند موجب می شود که قیمت ها تغییرات بسیار زیادی نداشته باشند و معامله گران به کسب سودهای کم تمرکز کنند.
Scalp Trading
اسکالپ تریدر روش دیگری از انواع معامله گری می باشد که معامله گر ( تریدر ) در یک دوره معاملاتی تقدام به خرید و فروش چندین و چند سهم می کند. در اسکالپ تریدر کمترین انجام معامله خلاف روند در بازار دوره زمانی تغییر قیمت ها برای انجام معامله استفاده می کنند.
سودی که معامله گرها از این روش بدست می آورند بسیار کم است بنابراین باید سهم های زیادی را معامله کنند تا در مجموع به سود مورد نظر خود برسند. در بین روش ها اسکالپ تریدر از پر ریسک ترین آنهاست چرا که معاملات با سودهای بسیار پایین و به تعداد بالا صورت می پذیرند و در این بین کافیست یک زیان بزرگ اتفاق بیفتد تا هر مقدار سودی که تریدر بدست آورده در چند دقیقه بطور کامل از دست بدهد.
High-Frequency Trading
معاملات پرتعداد سبک دیگری از معاملات سریع است که با استفاده از نرمافزارهای خاص و الگوریتمهای پیچیده تحلیل بازار انجام میشود.این سبک معاملاتی توسط شرکتهای بزرگ در بازارهای مالی بینالمللی و با صرف هزینههای بسیار بالا انجام میشود.
معامله گری در بورس چیست؟
برای موفقیت در معامله گری بورس باید ابتدا به یادگیری مواردی همچون یادگیری مقدمات، روشهای تحلیل، استراتژیهای معاملاتی، پلتفرمهای معاملاتی، متدهای مدیریت سرمایه، روشهای حفظ ثروت و کسب سود و … بپردازید.
شاید در ابتدا تصور کنید آموزش و یادگیری مبانی و اصولی بورس و معامله گری زمان بسیار زیادی نیاز دارد، و شاید نتوانید در انتها موفق شوید.
اما زمان نباید برای شما اهمیت داشته باشد، مهمتر از هر چیزی، کیفیت و جامع بودن محتوای آموزشی است که زمان خود را به آن اختصاص میدهید. پس حتما قبل از شروع آموزش حسابی تحقیق و بررسی کنید و سعی کنید با پرس و جو از افرادی که این مسیر را با موفقیت طی کردهاند، بهترین دوره آموزشی معامله گری را پیدا کرده و مطمئن باشید با پایان یافتن دوره قطعا می توانید به عنوان یک معامله گر حرفه ای آغاز به فعالیت نمایید.
3 اصل طلایی موفقیت در معامله گری بورس
پیش بینی قیمت
پیشبینی قیمت یعنی تشخیص اینکه بازار کاهشی خواهد بود یا افزایشی. پاسخ به این سوال که آیا باید خرید یا فروخت نیز در گرو این پیشبینی است. اگر پیشبینی اشتباه باشد هیچکار دیگری نیز در ادامه موثر نخواهد بود.
تاکتیک های زمان بندی معامله
در بسیاری مواقع، ممکن است جهت حرکت قیمت را درست پیشبینی کرده باشیم ولی به علت زمانبندی نادرست دچار ضرر و زیان شویم. زمانبندی بهطور ذاتی یک نوع روش تکنیکال است.
بنابراین حتی اگر براساس تحلیل فندامنتال اقدام به معامله شود، در این مورد یعنی تعیین زمان ورود و خروج از بازار باید از ابزارهای تکنیکال کمک گرفت.
مدیریت مالی
یعنی نحوه تخصیص و تقسیم بندی سرمایه که شامل مباحثی چون پرتفوی، تنوع سرمایهگذاری انجام معامله خلاف روند در بازار در هر بخش، درجه مدیریت ریسک در بازار بورس، تعیین حدضرر، نسبت ریسک به سود، تصمیمگیری پس از طی دورههای موفق یا ناموفق معامله و نیز محافظهکارانه یا تهاجمی بودن معاملات است.
سادهترین راه برای خلاصهبندی این عناصر مختلف این است که بگوییم پیشبینی قیمت یعنی اینکه چه کاری کنیم ( خرید یا فروش ) زمانبندی یعنی تصمیمگیری در مورد زمان انجام معامله و مدیریت مالی یعنی اینکه به چه نحو این معامله را انجام دهیم.
شناخت نقاط ضعف معامله گران
نقطه ضعف معامله گران شکست خورده
نداشتن روش معاملاتی مشخص
معامله گرانی که ضرر می کنند اعداد مهم و کلیدی را نمیدانند. آنها به مفاهیم حمایت و مقاومت توجه نمیکنند و با الگوها و نمودارها بیگانهاند. باید بدانید که یک معاملهگر در صورت نداشتن استراتژی یا روش معاملاتی ثابت و مشخص محکوم به شکست است.
عدم وجود استراتژی مشخص و ثابت، باعث می شود معاملهگر پس تجربه چندین معامله با ضرر، کم کم به این نتیجه برسد که باید از بازار خارج شد. با مطالعه و یادگیری درست، داشتن روش معاملاتی مشخص و نیز داشتن مدیریت احساسی میتوان به نتایج خوب رسید.
نداشتن درک درست از عملکرد بازار
شما در واقع در بازار بورس در کنار هزاران معامله گر حرفه ای و با تجربه فعالیت می کنید. بسیاری از معامله گران حرفه ای نه تنها بسیار هوشیارند و برای خود کوهی از تجربه هستند، بلکه ثروتمند هم هستند.
شما برای موفقیت باید با دقت و به درستی آموزش های دوره معامله گری بازار بورس را بگذرانید و آمادگی مبارزه داشته باشید.
ریسک بیش از حد در یک معامله
تریدر بلند پرواز کسی است که بیشتر از 10 درصد حساب معاملاتی خود وارد یک سهم میشود. معامله گران منطقی مفهوم ریسک را به خوبی درک کرده و پیش از آنکه در مورد سود آن فکر کنند، ابتدا ریسک را مدیریت میکنند.
در صورتیکه معاملهای آنها را به قبول ریسک زیاد سوق دهد، وارد آن نمیشوند. موافقان این نظریه و معاملهگران منطقی ریسک خود را زیر 2 درصد حساب معاملاتی خود قرار میدهند. این کار به آنها توانایی این را میدهد که اگر چندین معامله پشت سر هم آنها هم با ضرر همراه شد آسیبی نبینند.
عدم آمادگی ذهنی
روانشناسی بازار یکی از مباحث مهم معاملهگری است و حال آنکه اکثر مردم اهمیت آن را ندانسته و از این رو از ذهن آماده جهت انجام معامله برخوردار نیستند. وقتی سهامی را میخرید و در واقع سرمایه تان را وسط میگذارید، ترس، طمع و سایر احساسات عاطفی، معامله کردن را برای شما سخت میکند.
آشنایی با برنامه معاملاتی
برنامه معاملاتی در واقع به شخصیت و نگرش ذهنی شما بستگی دارد. بطور مثال فردی که ریسک پایین تری در معاملات دارد، طبیعتا سود بسیار کمتری بدست می آورد. چون شخصیت و تجربه افراد نسبت به پول و بازارهای مالی متفاوت است پس بنابراین باید برنامه معاملاتی متفاوتی داشته باشند.
در بازارهای مالی افراد معمولا به دو حالت سود می کنند:
حالت اول: شانسی و تصادفی
در این حالت معملا فرد سرمایه گذار به تازگی به این بازار ورود کرده و بر حسب تصادف و یا شانس سود های کمی بدست می آورد.
حالت دوم: برنامه معاملاتی
برنامه معاملاتی در واقع شامل مدیریت سرمایه – مدیریت ریسک – استراتژی معاملاتی – روانشناسی بازار
و… می باشد که هر کدام مباحث مفصلی هستند که در بخش های مختلف سایت به آن پرداخته شده است. اگر قصد دارید جز معامله گران موفق باشید و بصورت مستمر از بازارهای مالی سود کسب کنید، باید یک برنامه معاملاتی بسیار منظم داشته باشید.
روند قیمت در بازارهای مالی
آیا تا به حال به نمودار قیمت سهام شرکت ها نگاه کرده اید و متوجه فراز و نشیب های روزانه شده اید؟ زیربنا و دلیل اصلی تمام این نوسانات روزانه را باید در مفهومی به نام روند قیمت جستجو کرد و این موضوع را می توان در مدت زمان طولانی تر مشاهده کرد. در حقیقت، تعیین روند بازار اولین و مهمترین مرحله در تحلیل تکنیکال می باشد و شما به عنوان یک سرمایه گذار و تحلیلگر تکنیکال، باید به تاریخچه قیمت سهام شرکت ها نگاه کنید و در مورد روند قیمت در آینده نظر دهید. بر این اساس، شما اقدامات خود را بر مبنای حرکات قیمت در بازار برنامه ریزی می کنید و به همین دلیل است که درک روند بازار همواره به عنوان یک موضوع مهم به حساب می آید.
روند قیمت چیست؟
قیمت سهام می تواند در کوتاه مدت نوساناتی داشته باشد. قیمت ها لزوماً در یک خط مستقیم حرکت نمی کنند. با این حال، با نگاه به الگوهای قیمتی در بلندمدت، تعریف واضح تری از روند قیمت و بازار را خواهید دانست. برای یک تعریف کلی، روند قیمت حرکت عمده رو به بالا یا رو به پایین قیمت سهام در طول زمان است. حرکت رو به بالا روند صعودی نامیده می شود؛ در حالی که به حرکت هایی که در یک دوره زمانی به سمت پایین حرکت می کنند، روند نزولی گفته می شود. سرمایه گذاران تمایل دارند سهام هایی را بخرند که به ظاهر در روند صعودی هستند انجام معامله خلاف روند در بازار و سهام هایی را که در روند نزولی هستند، بفروشند.
در تحلیل روند بازار، توجه به قله ها یا پیک ها و کف ها یا فرورفتگی ها امری مهم می باشد. قله ها بالاترین قیمتی هستند که سهم ها در طول یک دوره مشخص به آن ها دست یافته اند و کف ها یا قعرها نیز پایین ترین قیمت هایی هستند که یک سهم به آن رسیده است. به طور کلی، روند قیمت در بازارهای مالی را می توان به 3 دسته تقسیم کرد:
- روند صعودی
- روند نزولی
- روند خنثی
در ادامه، هرکدام از این 3 نوع روند قیمت را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
روند صعودی
به مجموعه ای از حرکات بازار که برآیند آن ها یک حرکت صعودی را شکل می دهد و منجر به افزایش قیمت می شود، یک روند صعودی گفته می شود. در این حرکت ها هر سقف بالای سقف قبلی و هر کف نیز بالای کف قبلی شکل می گیرد. این افزایش مداوم در سقف ها و کف ها نشان می دهد که بازار دارای احساسات مثبت است و انتظار جمعی به اینصورت است که سهم ها شانس بیشتری برای افزایش ارزش نسبت به کاهش ارزش دارند.
بنابراین، سرمایه گذاران بیشتری خرید می کنند و در نتیجه قیمت را بالاتر می برند. به همین ترتیب، هر بار که قیمت سهام در یک روند صعودی سقوط می کند، سرمایه گذاران آن را فرصتی برای خرید بیشتر می بینند. آن ها منتظر سقوط قیمت به سطوح پایین تر نمی مانند و سهام را قبل از آن می خرند و این سقوط موقت را متوقف می کنند.
روند نزولی
به مجموعه ای از حرکات بازار که برآیند آن ها یک حرکت نزولی را شکل می دهد و منجر به کاهش قیمت می شود، یک روند نزولی گفته می شود. در این حرکت ها هر سقف پایین تر از سقف قبلی و هر کف نیز پایین تر از کف قبلی شکل می گیرد. این بدان معنی است که سرمایه گذاران در بازار انجام معامله خلاف روند در بازار متقاعد شده اند که سهام بیشتر سقوط خواهد کرد. هر افزایش اندک در قیمت سهام توسط سرمایه گذاران فرصتی برای فروش تلقی می شود و در نتیجه این فشار فروش، قیمت سهام بیشتر خواهد ریخت. در شکل زیر روند صعودی و نزولی نشان داده شده است:
نکته: در بازاری که در یک روند صعودی یا نزولی قرار دارد، به حرکات کوچکی که بر خلاف جهت روند بازار شکل می گیرد، اصلاح قیمتی گفته می شود. تشخیص اینکه یک حرکت که بر خلاف روند قبلی بازار شکل می گیرد، از جنس اصلاح می باشد و یا تغییر در روند رخ داده است، نیاز به سنجیدن چندین پارامتر دارد که این امر نیز مستلزم آموزش و کسب تجربه می باشد. اگر عوامل مختلف بر این دلالت کنند که آن حرکت از جنس اصلاح می باشد، اصلاح های قیمتی بهترین فرصت برای معامله گر می باشد تا با روند اصلی خود را همراه کند.
تغییر یک روند صعودی به نزولی یا بالعکس، مستلزم نیرو و پشتوانه بسیار بزرگی می باشد. طبق قانون اول نیوتن نیز یک جسم تمایل دارد تا حرکت خود را در یک مسیر ثابت ادامه دهد؛ مگر اینکه یک نیروی خارجی جهت حرکت آن را عوض کند. در مورد حرکات قیمتی سهام نیز این امر برقرار می باشد و اهمیتی ندارد که قیمت یک سهم چقدر افت کرده باشد. برای اینکه روند قیمت سهم عوض شود، باید پشتوانه و نیروی کافی برای انجام آن وجود داشته باشد.
روند خنثی
این روند معمولا زمانی پیش می آید که بازار در یک محدوده خاص در حال نوسان بوده و کف و سقف مهم جدیدی را شکل نمی دهد. در این حالت به قول معامله گران، بازار هنوز تصمیم نگرفته است که در چه جهتی حرکت کند و در بلاتکلیفی به سر می برد. به شکل های زیر توجه کنید:
به طور کلی توصیه می شود که تا زمانیکه روند بازار خنثی می باشد، اقدام به معامله نکنید و منتظر بمانید تا قیمت یکی از سطوح مهم (خطوط سبز و قرمز در شکل فوق) را بشکند تا جهت قیمت مشخص شود.
چرا درک روند قیمت در بازار اهمیت دارد؟
درک روندهای بازار مهم است؛ زیرا به شما می گوید که انتظار صعود برای کدام سهام وجود داشته و چقدر ریسک در این مسیر وجود دارد. اگر قبل از رسیدن قیمت به اوج خود سهامتان را بفروشید، ممکن است سود خوبی را از دست بدهید. به طور مشابه، اگر قبل از اینکه قیمت به پایینترین نقطه خود برسد، خرید کنید، ممکن است زمانی که در نهایت آن را بفروشید، سود کمتری کسب کنید.
نکته: روندها همچنین ممکن است توسط سرمایه گذاران متمرکز بر تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار گیرند. این شکل از تجزیه و تحلیل به تغییرات درآمد یا سایر معیارهای تجاری و اقتصادی می پردازد. برای مثال، تحلیلگران بنیادی ممکن است به دنبال روندهایی در EPS و رشد درآمد باشند. اگر درآمد در چهار فصل گذشته رشد داشته باشد، این نشان دهنده یک روند مثبت است. با این حال، اگر درآمد در چهار فصل گذشته کاهش یافته باشد، نشان دهنده یک روند منفی است.
استفاده از خطوط روند
یک راه متداول برای شناسایی روندها استفاده از خطوط روند است که مجموعه ای از اوج ها (روند نزولی) یا کف ها (روند صعودی) را به هم متصل می کند. روندهای صعودی مجموعه ای از سطوح پایین تر را به هم متصل می کنند و سطح حمایتی را برای تغییرات قیمت در آینده ایجاد می کنند. روندهای نزولی مجموعه ای از اوج ها را به هم متصل می کنند و سطح مقاومتی را برای تغییرات قیمت در آینده ایجاد می کنند. این خطوط روند علاوه بر حمایت و مقاومت، جهت کلی روند را نشان می دهند.
در حالی که خطوط روند برای نشان دادن جهت کلی به خوبی کار می کنند، اغلب نیاز به ترسیم مجدد دارند. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی، قیمت ممکن است به زیر خط روند سقوط کند، اما این لزوما به معنای پایان روند نیست. ممکن است قیمت به زیر خط روند حرکت کند و سپس به افزایش خود ادامه دهد. در چنین رویدادی، خط روند ممکن است نیاز به ترسیم مجدد داشته باشد تا عملکرد جدید قیمت را منعکس کند.
برای تعیین روند قیمت نباید به طور انحصاری به خطوط روند اتکا کرد. بیشتر تحلیلگران همچنین تمایل دارند به پرایس اکشن و سایر شاخص های تکنیکال نگاه کنند تا به تعیین اینکه آیا روند پایان می یابد یا خیر، پی ببرند. در مثال بالا، افت به زیر خط روند لزوماً سیگنال فروش نیست، اما اگر قیمت به زیر یک حمایت مهم نیز نزول کند و یا اندیکاتورهای فنی نزولی باشند، ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد.
جمع بندی
در این مقاله با تعریف روند قیمت و انواع آن (صعودی، نزولی و خنثی) در بازارهای مالی آشنا شدیم. اولین گام برای تحلیل و اقدام به معامله، تعیین روند بازار می باشد. همواره توصیه می شود که در جهت روند اقدام به معامله نماییم و این جمله معروف که در سراسر جهان از آن استفاده می شود را همیشه به یاد داشته باشید: روند قیمت دوست شماست؛ همواره در جهت روند وارد معامله شوید تا متضرر نشوید.
تکنیک های معامله گری با انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند در تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهایی می باشد که سرمایه گذاران با استفاده از آن در معاملات استفاده میکنند و یکی از کاراترین ابزارها در تحلیل می باشد که سرمایه گذار با درک بازار و استفاده از خط روندها می تواند معاملات موفقی در بورس می باشد.
قبل از بیان مبحث خط روند در تحلیل تکنیکال، اجازه دهید موضوعی را توضیح بدهم. آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده که در رودخانه یا دریا شنا کنید؟ در هنگام شنا معمولا باید در جهت حرکت آب شنا کنید چرا که شنا کردن در خلاف جهت حرکت آب، فشار زیادی به عضلات وارد میکند. در بازار سرمایه هم گفته میشود در جهت روند در بازار معامله کنید چرا که معامله در خلاف جهت روند ممکن است زیان فراوانی را به سرمایه گذار وارد کند. همه سرمایه گذاران فعال در بازار سرمایه، با این جمله آشنا هستند اما نکته اینجاست که آیا قادر به درک و اهمیت موضوع هستند و آیا به عنوان یک اصل پایه ای به مفهوم خط روند توجه دارند یا خیر. در این بخش سعی میکنیم ابتدا تعریفی از روند ارائه کنیم و سپس موارد استفاده از روند را اندکی توضیح دهیم.
در بحث آموزش تحلیل تکنیکال گفته می شود زمانی انجام معامله خلاف روند در بازار که قیمت ها در یک جهت حرکت میکنند اصطلاحا روند شکل میگیرد. از آنجا که روند قدرت معامله گران را در نوسانات قیمت نشان میدهد، میتوان انتظار داشت تا زمانی که نیرویی بیشتر از نیروی فعلی بازار و در جهت عکس به بازار وارد نشود، روند ادامه دارد. به طور کلی روندها به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم می شوند که در ادامه توضیح مختصری در خصوص هر یک از روند ها داده میشود.
روند صعودی در تحلیل تکنیکال
هر گاه در نموداری شاهد سقف های بالاتر و کف های بالاتر باشیم روند را صعودی تعریف میکنیم. در روند صعودی، قیمت بیشتر از آنچه که تمایل به تضعیف داشته باشد تمایل به تقویت و بالارفتن دارد. استراتژی معاملاتی در روند صعودی خریدن و نگهداری سهم تا تشخیص انتهای روند صعودی هست.
شکل زیر روند صعودی نمودار را نشان میدهد.
روند نزولی در تحلیل تکنیکال
هر گاه در نموداری شاهد سقف های پایین تر و کف های پایین تر باشیم روند را نزولی تعریف میکنیم. در روند نزولی قیمت بیشتر از آنچه که تمایل به تقویت داشته باشد تمایل به تضعیف و پایین آمدن دارد. استراتژی معاملاتی در روند نزولی، نگاه کردن به بازار و عدم انجام معامله تا تشخیص انتهای روند نزولی هست اما برخی از سرمایه گذارانی که به دنبال نوسان گیری در بورس هستند در روند نزولی هم معامله میکنند اما معمولا خرید و فروش سهام در روند های نزولی ممکن است موجب زیان سرمایه گذار شود و احتمال آن نسبت به روند های دیگر بسیار بالاست.
شکل زیر روند نزولی در نمودار را نشان میدهد.
همانطور که در شکل بالا مشاده می شود نمودار هر بار سقف های پایین تر و کف های پایین تری می سازد و به همین دلیل می توان گفت خط روند نزولی تایید شده می باشد و تا زمانی که خط روند نزولی شکسته و تایید نشود نمی توان انتظار یک رشد مجدد در سهم را داشت. البته این حالت در شاخص کل هم میتواند وجود داشته باشد. به عنوان مثال فرض کنید که شاخص کل دارای یک روند نزولی است و به محض شکسته شدن روند نزولی و تایید آن، حجم و ارزش معاملات بازار افزایش می یابد که میتواند نشانه از ورود نقدینگی به بازار باشد که باید مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد.
روند خنثی در تحلیل تکنیکال:
روند خنثی یکی از انواع روندها در تحلیل تکنیکال می باشد. در این روند عملا شاهد تغییرات متوالی در سقف ها و کف ها نیستیم و سهم در یک محدوده خنثی در حال حرکت است. به بیان دیگر؛ در این روند قدرت خریداران و فروشندگان با هم برابر است. استراتژی معاملاتی در روند خنثی؛ خرید سهم در کف های قیمتی و فروش سهم در سقف ها می باشد تا جایی که سهم از محدوده حرکتی خارج و پس از آن به دنبال موقعیت معاملاتی جدید باشیم.
شکل زیر روند خنثی در نمودار را نشان میدهد.
استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی معاملاتی در روند خنثی این است که باید در کف سهم را خریداری و در سقف نیز آن را به فروش رساند. البته برای خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی باید عواملی مانند حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. به عنوان مثال فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه 500000 برگ سهم باشد. از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش یابد پس باید گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرفی در حمایت ها یا باید تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا اینکه قدرت خریدار به فروشنده بالاتر باشد.
در خصوص هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال؛ هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی ممکن استفاده میکند اما نکته مهم، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود است. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و خلاف روند معامله نکنید یعنی زمانی که روند میان مدت سهم نزولی است در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را منوط به تغییر روند نزولی و شروع روند جدید در سهم قرار دهید. ( البته در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلند مدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم یعنی ممکن است شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و معامله گر هم قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد اما این نکته را باید مد نظر قرار دارد که خرید و فروش با قصد نوسان گیری و کسب بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه می باشد.
در خصوص اعتبار روند هم باید گفت که هر چقدر نموداری دارای روند طولانی تری باشد؛ دارای اعتبار تحلیل بیشتری است. به عنوان مثال؛ تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه دارای اعتبار معاملاتی بالاتری است و قابلبیت اتکای بیشتری دارد.
به نظرم در انتخاب یک موقعیت معاملاتی مناسب برای خرید و یا فروش، حتما روند حرکتی سهم را دنبال کنید و بر اساس نوع روند بهترین تصمیم را بگیرید. ممکن است گاهی اوقات برای تغییر روند زمانی زیادی لازم باشد پس بهتر است که صبر کنید چون معامله در جهت روند فرصت های معاملاتی خوب و مناسبی را در بازار ایجاد میکند و سرمایه گذار صبور هم قادر است به بهترین شکل از فرصت های ایجاد شده استفاده کند. تکنیک های معاملاتی با خط روند نیز جز تکنیک هایی می باشد که پس از یادگیری و درک مفاهیم روند ها بهتر است مطالعه کنید. برای مطالعه مقاله تکنیک های معاملاتی با خط روند از لینک استفاده کنید
معیار اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال
در خصوص هر یک از روندهای ذکر شده؛ هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی ممکن استفاده میکند اما نکته مهم، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود است. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و خلاف روند معامله نکنید یعنی زمانی که روند میان مدت سهم نزولی است در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را منوط به تغییر روند نزولی و شروع روند جدید در سهم قرار دهید. ( البته در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلند مدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم یعنی ممکن است شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و معامله گر هم قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد). در خصوص اعتبار روند هم باید گفت که هر چقدر نموداری دارای روند طولانی تری باشد؛ دارای اعتبار تحلیل بیشتری است. به عنوان مثال؛ تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه دارای اعتبار معاملاتی بالاتری است و قابلبیت اتکای بیشتری دارد.
به نظرم در انتخاب یک موقعیت معاملاتی مناسب برای خرید و یا فروش، حتما روند حرکتی سهم را دنبال کنید و بر اساس نوع روند بهترین تصمیم را بگیرید. ممکن است گاهی اوقات برای تغییر روند زمانی زیادی لازم باشد پس بهتر است که صبر کنید چون معامله در جهت روند فرصت های معاملاتی خوب و مناسبی را در بازار ایجاد میکند و سرمایه گذار صبور هم قادر است به بهترین شکل از فرصت های ایجاد شده استفاده کند.
روش های معامله گری در استفاده از خط روند
به طور کلی در استفاده از تکنیک های معامله گری با خط روند باید به چند نکته توجه کرد و این که با تشکیل خط روند در چه محدوده ای اقدام به خرید و فروش کنیم. به طور کلی تکنیک های معامله گری با خط روند شامل دو مورد زیر است
1- معامله گری روی خط روند
2- معامله گری پس از شکست خط روند
در تکنیک های معامله گری با خط روند سرمایه گذار زمانی که نمودار به خط روند نزدیک میشود تحت شرایطی میتواند اقدام به خرید سهم کند اما باید در کنار آن سایر شرایط را نیز در نظر بگیرد و صرفا با نزدیک شدن به خط روند و یا شکست آن اقدام به خرید سهم نکند. چرا که ممکن است نمودار با نزدیک شدن به خط روند و نبودن شرایط مناسب به راحتی خط روند خود را رو به پایین بشکند و روند حرکت سهم عوض شود.
به عنوان مثال در شکل بالا احتمال شکستن مقاومت بالا می باشد چرا که گام حرکتی نمودار در ریزش مرحله آخر نرم و ملایم می باشد به همین جهت با برخورد به خط روند اقدام به خرید میکنیم.
در مستطیل نشان داده شده مدل حرکتی بازار به شدت کند می باشد و فروشنده ها نیز ضعیف می باشند و موقعیت خوبی با نزدیک شدن به خط روند صعودی ایجاد می شود به همین دلیل در محدوده انتهای مستطیل اقدام به خرید سهم می کنیم.
چگونه روند را تشخیص دهیم؟
در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی نحوه تشخیص روند میپردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.
در یک نبرد کسانی پیروز میشوند که از قبل برنامه و نقشه دارند و با استراتژی وارد میدان میشوند.
مانند جنگ، ما نیز باید گزارش وضعیت درباره بازاری که در آن معامله میکنیم، به دست آوریم. این یعنی باید بدانیم در چه نوع جهت و روند معاملاتی هستیم. برخی معاملهگران میگویند که سیستمشان مشکل دارد. گاهی اوقات سیستم واقعاً مشکل دارد. اما گاهی هم، سیستم به طور بالقوه سود آور است، اما در جهت و روند معاملاتی اشتباه استفاده میشود. معاملهگران مجرب سعی میکنند استراتژی مناسب را برای جهت و سمتی که در آن معامله میکنند انجام معامله خلاف روند در بازار پیدا کنند.
با شناخت روندی که در آن معامله میکنیم، میتوانیم استراتژی روند یا استراتژی «رنج» را انتخاب کنیم (“رنج”، حالتی است که در آن قیمت بین سقف و کف بالا و پایین میرود و جهت مشخصی ندارد).
بازار فارکس فرصتهای روند و رنج بسیاری در دورههای زمانی متفاوت فراهم میکند که میتوانید این استراتژیها را اجرا کنید.
با شناخت استراتژیهای مناسب، راحتتر میفهمید که از کدام شاخصها در جعبه ابزار خود استفاده کنید.
به عنوان مثال، خطوط روند در بازارهای رونددار مفیدند؛ در حالی که سطوح حمایت و مقاومت زمانی مفیدند که بازار در حالت خنثی یا رنج قراردارد.
قبل از شناسایی این فرصتها، باید قادر به تعیین محیط بازار باشید. حالت بازار را میتوان به سه سناریو طبقه بندی کرد:
- روند صعودی
- روند نزولی
- رنج (خنثی)
بازار روند چیست؟
بازار رونددار، بازاری است که در آن قیمت به طور کلی در یک جهت حرکت میکند. مطمئناً، قیمت ممکن است هر از گاهی بر خلاف روند حرکت کند اما نگاهی به بازههای زمانی طولانیتر نشان میدهد که در این حالتها بازار فقط در حال استراحت برای ادامه روند است.
روندها معمولاً با “سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر، در روند صعودی و یا سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر در روند نزولی” ذکر میشوند.
هنگام معامله با استراتژی روند، معاملهگران معمولاً از جفت ارزهای اصلی استفاده میکنند؛ زیرا این جفت ارزها تمایل به روند داشته و از سایر جفتارزها نقدینگی بیشتری دارند. نقدینگی در استراتژیهای روند بسیار مهم است. هر چه جفت ارز نقدتر باشد، میتوانیم انتظار حرکت بیشتری را داشته باشیم. هر چه حرکت یک ارز بیشتر باشد، فرصتهای بیشتری وجود دارد که در آن قیمت ممکن است در یک جهت و با قدرت حرکت کند. غیر از زیر نظر گرفتن قیمت، همچنین میتوانید از ابزار فنی که در بخشهای قبلی آموختهاید برای تعیین اینکه آیا یک روند در بازار وجود دراد یا خیر استفاده کنید.
ADX در بازار رونددار
یک راه برای تعیین اینکه بازار روند دارد یا خیر استفاده از اندیکاتور ADX است. این اندیکاتور که توسط ولز وایلدر طراحی شد، دارای مقدار ۰ تا ۱۰۰ است که تعیین میکند آیا قیمت با قدرت در حال حرکت در یک جهت است یا خیر.
مقادیر بیش از ۲۵ معمولاً نشان میدهد که قیمت دارای روند است یا نسبت به گذشته دارای روند قویتری است. هر چه این عدد بالاتر باشد، روند قویتر است. با این حال، ADX اندیکاتوری است که لزوماً آینده را پیش بینی نمیکند. همچنین این اندیکاتور جهت را نمایش نمیدهد، یعنی صعودی یا نزولی بودن روند را پیشبینی نمیکند، بلکه قدرت آن را در هر جهت نمایش میدهد. مقدار آن عدد مثبتی بین 0 تا 100 است و قیمت چه صعودی باشد چه نزولی، رقم مثبتی را گزارش میکند. نگاهی به این مثال بیندازید. قیمت به وضوح دارای روند نزولی است حتی اگر ADX بیشتر از ۲۵ باشد.
اگر از طرفداران ADX نیستید، میتوانید از میانگین متحرک ساده نیز استفاده کنید. میانگین متحرک ساده ۷ دورهای، ۲۰ دورهای، و ۶۵ دورهای را در نمودار خود قرار دهید. سپس صبر کنید تا سه میانگین متحرک با یکدیگر تلاقی پیدا کنند.
اگر میانگین متحرک ۷ دورهای در بالای ۲۰ دورهای نمایان شود، و ۲۰ دورهای در بالای ۶۵ دورهای باشد، آنگاه قیمت روند صعودی دارد.
از سوی دیگر، اگر میانگین ۷ دورهای پایینتر از ۲۰ دورهای ظاهر شود و میانگین ۲۰ دورهای پایینتر از ۶۵ دورهای قرار گیرد، آنگاه قیمت روند نزولی دارد.
باندهای بولینگر در بازار روند
ابزاری که اغلب برای استراتژی “خنثی” استفاده میشود، میتواند در کشف روند نیز کمک کننده باشد. نکتهای که باید در مورد بازار رونددار بدانید، این است که آنها در واقع بسیار نادرند. بر خلاف آنچه ممکن است فکر کنید، قیمتها واقعاً در ۷۰-۸۰ درصد اوقات “خنثی” هستند .
بنابراین، اگر قیمت از «وضعیت رنج» خارج شود آنگاه دارای روند خواهد بود.
باندهای بولینگر در واقع حاوی فرمول انحراف معیارندهستند. اگر در مورد انحراف معیاراطلاعی ندارید، نگران نباشید،در ادامه توضیح خواهیم داد. آیا میتوانیم در اینجا از باندهای انجام معامله خلاف روند در بازار بولینگر برای تعیین روند استفاده کنیم؟
یک باند را با انحراف معیار ا و باند دیگر را با انحراف معیار ۲ قرار دهید. سه مجموعه از مناطق قیمت را خواهید دید: منطقه فروش، منطقه خرید و منطقه خنثی.
منطقه فروش: منطقه بین دو باند پایینی باندهای انحراف معیار SD1 و انحراف معیار SD2 است. به یاد داشته باشید که قیمت باید بین باندها بسته شود تا در منطقه فروش در نظر گرفته شود.
منطقه خرید: منطقه بین دو باند بالایی 1SD و 2SD است. مانند منطقه فروش، قیمت باید بین این دو باند بسته شود تا در منطقه خرید در نظر گرفته شود.
منطقه بین باندهای انحراف معیار ا، منطقهای است که در آن بازار تلاش میکند جهت را پیدا کند.
باندهای بولینگر تأیید روند به طور بصری را آسانتر میسازند. روندهای نزولی را زمانی میتوان تأیید کرد که قیمت در منطقه فروش است. روندهای صعودی را زمانی میتوان تأیید کرد که قیمت در منطقه خرید است.
4 ترفند کلیدی برای رسیدن به سود در بازار فارکس
بازار فارکس به عنوان بزرگترین بازار جهانی، این روزها توجه بسیاری از ایرانیان را به خود جلب کرده است. اما ترس از دست دادن سرمایه و نداشتن دانش و تخصص کافی در این حوزه، همچون مانعی بر سر راه علاقهمندان این تجارت سودآور، قرار گرفته است. تازهواردان این بازار میبایست در اولین گام، تنها بر روی یادگیری و آشنایی با اصول این بازار تمرکز نمایند. ما نیز در این مقاله سعی کردهایم تا چند مورد از نکات اصلی و بنیادی که کلید موفقیت شما در این بازار خواهند بود را توضیح دهیم.
آشنایی با بازار فارکس به زبان ساده
واژه Forex مخفف عبارت Foreign Exchange، به معنای تبادل ارزهای خارجی است. به عبارتی در این بازار، انواع ارزهای موجود نسبت به یکدیگر مورد مبادله قرار میگیرند. ارزش معاملات روزانه این بازار به طور متوسط رقمی حدود 5 تریلیون دلار میباشد. از این رو میتوان فارکس را بزرگترین بازار حال حاضر جهان دانست.
معاملات این بازار بر روی جفت ارزها صورت میگیرد. منظور از جفت ارز، دو ارزی است که در مقابل هم معامله شده و قیمت آنها با توجه به یکدیگر تعیین میگردد. به عبارتی با خرید یک ارز، همزمان ارزی دیگر به فروش میرسد. ساعت کار بازار فارکس، 24 ساعته بوده و به غیر از تعطیلات دو روزه این بازار (شنبه و یکشنبه)، در تمام طول هفته امکان انجام معامله در آن را خواهید داشت.
اولین گام برای ورود به این بازار، انتخاب بروکر است. بروکرها همان کارگزارانی هستند که به عنوان واسطه، بستری جهت انجام معاملات فراهم میسازند. انتخاب بروکر، نیازمند دقت و در نظر گرفتن نکات مختلفی میباشد که با توجه به شرایط تحریمی کشور ایران، حساسیت این مسئله بیشتر خواهد شد. پیشنهاد میکنیم برای آشنایی بیشتر با این بازار و بروکرهای منتخب کاربران ایرانی، مقالات زیر را مطالعه نمایید:
ریسک های بازار فارکس را بشناسید
این روزها تب ورود به بازار فارکس به شدت بالا گرفته و توجه بسیاری از ایرانیان را به خود جلب کرده است. در واقع، این بازار در شرایط فعلی که ارزش دلار بسیار بالا میباشد، به عنوان فرصتی طلایی برای داشتن درآمد دلاری برای کاربران قلمداد میشود. البته تازهواردان این بازار باید توجه داشته باشند که خطرات و ریسکهای این بازار نیز بالا بوده و بیتوجهی به آنها عواقب جبران ناپذیری را بوجود خواهد آورد. بنابراین لازم است تا قبل از ورود به هر تجارتی، از ریسکها و خطرات آن مطلع شوید. بطور کلی، میتوان ریسکهای این بازار را به دو دسته تقسیم نمود:
1. ریسک معاملاتی
ریسکهای معاملاتی، مخاطراتی هستند که به نحوه معاملات شما در بازار بستگی دارد. همانطور که میدانید اهرم یا لوریج، رکن اصلی در معاملات این بازار به حساب میآید. منظور از لوریج، اعتباری است که بروکر به مشتریان خود داده تا با حجم بیشتری نسبت به موجودی اصلی خود فعالیت کنند. لوریج به حساب مشتری واریز نمیشود، بلکه هنگام انجام معامله بطور مستقیم در کابین شخصی معاملهگر مورد استفاده قرار میگیرد.
علیرغم اینکه اهرمها فرصت سودآوری برای معاملهگران انجام معامله خلاف روند در بازار این بازار به شمار میروند، در نوسانات غیرمنتظره و خلاف پیشبینی فرد، میتوانند سرمایه فرد را به شدت تحت تاثیر قرار دهند. حال چنانچه میزان سرمایه شما پایین بوده و از اهرم بالایی برای معاملات خود استفاده نمایید، ممکن است ظرف تنها چند دقیقه، تمامی سرمایه شما به باد رود.
علاوه بر این، ریسک ناشی از عملکرد بروکر را نیز میتوان در این دسته قرار دارد. قطع یا کند شدن سیستم معاملاتی بروکر به ویژه در زمان انتشار اخبار مهم، عدم اجرای دستوراتی که به ضرر بروکر است و. از جمله این موارد است. در کشور ایران با توجه به شرایط خاص تحریمی و پهنای کم باندهای اینترنت، این مسئله دو چندان احساس خواهد شد.
2. ریسک غیر معاملاتی
منظور از ریسکهای غیر معاملاتی، مواردی است که به نحوه انجام معاملات مرتبط نبوده و تنها به شرایط کارگزار انتخابی بستگی دارد. ورشکستگی یا درگیر شدن کارگزار با مشکلات مختلف، از جمله این موارد به شمار میرود. در سال 2005، یکی از بزرگترین کارگزاران غیر بانکی و رگولهشده جهان با میزان دارایی قابل توجهی دچار ورشکستگی شد و کاربران خود را با مشکلات عدیدهای مواجه ساخت. احتمال وقوع این امر برای هر یک از کارگزاران موجود و فعال بازار، وجود خواهد داشت.
از این رو لازم است تا در انتخاب کارگزار دقت و وسواس فراوانی به خرج دهید. مشورت با افراد فعال و با تجربه در این حوزه یا بررسی سابقه فعالیت کارگزار انتخابی، میتواند در اطمینان یافتن از درستی انتخابتان بسیار کمککننده باشد. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که به طور معمول ریسک غیر معاملاتی کارگزارانی که کمتر از دو سال سابقه فعالیت دارند، بسیار بالاست. برای آشنایی با 5 مورد از معتبرترین بروکرهای فارکس که به کاربران ایرانی نیز خدمات ارائه میدهند، مطالعه مقاله «بروکر چیست؟| با بهترین بروکرهای فارکس برای ایرانیان آشنا شوید» را به شما توصیه میکنیم.
3 اصل اساسی مقابله با ریسک در بازار فارکس
همانطور که اشاره شد، ریسکهای فعالیت در بازار فارکس بسیار بالا بوده و انجام معامله خلاف روند در بازار این امر تازهواردان این بازار را به شدت درگیر خواهد ساخت. از این رو توصیه میشود پیش از ورود به فارکس، دانش و مهارت کافی و مرتبط با آن را کسب نمایید. توجه داشته باشید که سرعت عمل در تصمیمگیری نیز، از لازمههای اصلی فعالیت در فارکس است. با رعایت 3 اصل کلیدی زیر میتوانید تا حدی زیادی مخاطرات این بازار را کنترل و سود خود را تضمین نمایید.
- هیچگاه بخش زیادی از سرمایه خود را درگیر معاملات نکنید: نوسانات بازار فارکس به شدت بالا بوده و احتمال ضرر تا حدی که کل مبلغ آورده خود را از دست دهید، وجود خواهد داشت. از این رو متناسب با توان خود، سرمایهگذاری نمایید. همچنین توجه داشته باشید که حجم معاملات خود را نیز مناسب انتخاب کنید. که از یک طرف سود و زیان معاملاتتان چشمگیر بوده و از طرف دیگر بیش از توان شما نباشد.
- در هر شرایط از استراتژی معاملاتی خود پیروی نمایید: داشتن یک استراتژی معاملاتی خوب، به شما کمک میکند تا در شرایط نوسانی بازار، تصمیمی درست گرفته و درگیر هیجانات نشوید. بطور کلی، استراتژی هر فرد تحت تاثیر تجربه و دانش او از بازار تنظیم میگردد.
- همواره پیش از ورود به معاملات، به دقت تحلیل کنید: توصیه میشود برای داشتن عملکرد مناسب در بازار فارکس، هر دو جنبه تحلیلی تکنیکال و فاندامنتال را مدنظر قرار دهید. در تحلیل تکنیکال، تمرکز بر روی نمودارها، اندیکاتورها و روند قیمت بوده و در تحلیل فاندامنتال، عوامل اقتصادی و سیاسی مورد توجه است. یک تریدر خوب، هر دو جنبه را در نظر خواهد گرفت.
در بازار فارکس همچون حرفهایها معامله کنید
بسیاری از تازهواردان بازار فارکس بر این باورند که رسیدن به سود، در گرو اسرار پنهانی است که تنها معاملهگران بزرگ، به آن دست یافتهاند. از این رو وقت زیادی را صرف یافتن راهی برای دسترسی به این استراتژیهای مخفی معاملاتی میکنند. اما باید گفت که هیچ راز پنهانی در کار نبوده و تنها عاملی که در این مسیر به کمک شما خواهد آمد، تلاش و آموزش کافی است. در واقع، آنچه تریدرهای بزرگ را از دیگر فعالان این بازار متمایز میکند، پیروی از اصولی است که آنها را بر بازار و نوسانات آن مسلط میکند.
در ادامه، سعی کردیم تا 4 مورد از کاربردیترین اصولی که معاملهگران با تجربه بازار، همواره به آنها پایبند هستند را گردآوری و برایتان توضیح دهیم. این نکات بنظر ساده و ابتدایی، کلید موفقیت شما در فارکس خواهند بود.
1. احساساتتان را در جریان معاملات دخالت ندهید
یکی از عواملی که موفقیت شما در این بازار را تضمین میکند، تسلط بر هیجانات در مواجهه با نوسانات بازار است. در واقع لازم است تا ذهن شما به حدی آماده باشد که در موقعیتهای مختلف معاملاتی، درگیر خشم، ترس، طمع و. نشوید. ترس در معاملات، شما را از کسب سودهای بیشتر محروم کرده و توانایی تصمیمگیری را از شما سلب خواهد کرد. طمع نیز با سودای محقق شدن روند مدنظر شما، مانع خروج به موقع شده و در برخی مواقع، شما را تا مرز از دستدادن تمامی سرمایهتان پیش خواهد برد.
بنابراین، اجازه ندهید تا احساساتتان کنترل شما را به دست بگیرد و تنها بر اساس تحلیل و استراتژی خود، پیش روید. در این صورت، درصد موفقیت شما در بازار به شدت افزایش خواهد یافت. این امر نیز در طول زمان و تنها با تجربه و شناخت دقیق شخصیتتان، محقق خواهد شد.
2. هرگز دست از یادگیری برندارید
اولین گام برای شروع فعالیت در هر حوزهای، آشنایی با مفاهیم اولیه و تسلط بر آنهاست. بازار فارکس نیز به دلیل اینکه دائما در حال تغییر است، معاملهگران را ملزم به صرف وقت کافی برای دستیابی به اطلاعاتی کامل از آن میکند. در واقع برای اینکه بتوانید در این بازار موفق عمل کنید، بهتر است تا ضمن ارزیابی مداوم عملکرد خود، سطح دانشتان را در تمامی حوزههایی که بر روی ارزش ارز تاثیر گذارند، افزایش دهید.
رویدادهای مختلف سیاسی، اقتصادی، شیوع بیماریها، وقوع جنگ و. از جمله عواملی هستند که دانستن آنها به انجام معامله خلاف روند در بازار شما در تحلیل بهتری از بازار کمک خواهد کرد. از این رو، مطالعه مداوم و پیگیری اخبار را هرگز از یاد نبرید.
نکته: حسابهای آزمایشی با شبیهسازی بازار واقعی، آمادگی شما را بدون متحمل شدن زیان، افزایش خواهند داد. از این رو میتوانید پیش از ورود به بازار، تجربه کافی از معاملات را کسب نمایید. البته معامله بیش از حد در این فضا نیز به سبب اینکه همراه با ریسک نیست، چندان توصیه نمیشود.
3. استراتژی معاملاتی خاص خود را تنظیم و حتما از آن پیروی کنید
منظور از استراتژی، تعیین چارچوبی است که معاملات شما، بر پایه اصول آن انجام میگیرد. در واقع این کار نظم ذهنی بیشتری به شما داده و به نوعی میدانید که از بازار چه میخواهید. برای رسیدن به یک استراتژی مناسب، لازم است تا تمامی ابعاد سرمایهگذاری مدنظرتان را، مورد ملاحظه قرار دهید.
مشخص کردن بازه زمانی معاملاتی (بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت)، روش تحلیلی (تکنیکال یا فاندامنتال یا هر دو)، نمادهای خاصی که قصد معامله کردن آنها را دارید و. از عواملی هستند که با تعیین آنها، به یک استراتژی خوب نزدیک خواهید شد.
بنابراین، پیش از شروع به فعالیت در بازار فارکس، استراتژی خاص خود را تنظیم کنید و به اصول آن پایبند باشید. با این کار، تحت تاثیر هیجانات بازار تصمیم نگرفته و دید بهتری نسبت به عملکرد خود خواهید داشت.
4. مدیریت سرمایه داشته باشید
بسیاری از معاملهگران موفق بازار فارکس، رمز موفقیت خود را داشتن یک سیستم مدیریت سرمایه کارا میدانند. در واقع بدون توجه به این موضوع، معامله کردن در این بازار، چیزی جز قمار نبوده و دستاوردی جز زیان نیز نخواهد داشت.
یک سیستم مدیریت سرمایه موثر، ریسک هر یک از معاملات شما را کاهش داده و در مجموع ریسک حساب کاربری شما را مدیریت خواهد کرد. پایبندی به اصول مدیریت سرمایه، به شما این امکان را میدهد که معاملات خود را کنترلشده پیش برده و تنها بر روی سودآوری در بلندمدت، متمرکز شوید.
5 مورد از اصلیترین اصولی که در بحث مدیریت سرمایه مطرح میشود، عبارتند از:
- در انجام معاملات زیادهروی نکنید و به دنبال جبران ضرر خود با معاملات جدید نباشید. در مواقعی که به لحاظ روانی آمادگی معامله را ندارید، هرگز دست به این کار نزنید.
- تعیین حد ضرر Stop Loss و حد سود Take Profit را هیچگاه فراموش نکنید. با این کار، در مواقعی که پیشبینی شما از روند بازار اشتباه باشد، معاملات شما به طور اتوماتیک بسته خواهد شد. از این رو، سرمایه شما تا حد زیادی حفظ میگردد.
- درک درستی از اهرم داشته و در استفاده از آن، با احتیاط عمل کنید. اهرم یا لوریج این امکان را به شما میدهد تا با حجم بالاتری نسبت به آورده واقعی خود معامله کنید. علیرغم فرصت سودآوری که اهرمها فراهم میسازند، ریسک معاملات شما را نیز افزایش خواهند داد. بطوریکه با بیاحتیاطی در حجم اهرم انتخابی، در چند دقیقه تمامی سرمایه خود را از دست داده و در اصطلاح، کال مارجین خواهید شد.
- هرگز نسبت به معاملات خود متعصبانه برخورد نکنید. این اصل به شما میگوید که چنانچه پیشبینی شما از روند بازار اشتباه بود، به سرعت از معامله خارج شوید. با این کار گرچه متحمل زیان شدهاید، اما از ضرری بزرگتر جلوگیری کردهاید.
- حجم مناسبی را برای معاملات انتخاب کنید و به سرمایهگذاری بلندمدت بیاندیشید. چنانچه حجم معاملات شما مناسب باشد، ریسک سرمایهگذاری شما پایینتر بوده و در صورت زیان، باز هم شانس جبران را خواهید داشت. همچنین توجه داشته باشید که سرمایهگذاری بلندمدت با ثباتتر بوده و سودآوری شما نیز پایدار خواهد بود.
جمعبندی با 10 توصیه مهم از ویلیام گن به معاملهگران
از ویلیام دلبرت گن، به عنوان یکی از مشهورترین معاملهگران تاریخ دنیا یاد میشود. توصیههای ویلیام، همواره مورد توجه فعالان بازارهای مالی بوده و در رشد آنها بسیار موثر بوده است. در آخر، با ذکر 10 نکته ضروری و مهم از این معاملهگر بزرگ، مقاله را به پایان میبریم.
- هرگز بیش از سرمایهتان اقدام به خرید نکنید. این امر را به عنوان قانون تغییرناپذیر خود در بازار قرار دهید.
- سرمایهتان را به 10 بخش مساوی تقسیم کنید و هرگز بیشتر از یک دهم سرمایهتان را برای یک معامله به ریسک نیاندازید.
- هرگز اجازه ندهید یک معامله سودآور وارد زیان شود. وقتی سود شما به 3 واحد و بیشتر از آن رسید، نقطه توقف ضرر (حد ضرر) را به جایی که نه سود و نه زیان باشد بیاورید.
- برای سفارشات حد ضرر تعیین کنید. همیشه با قرار دادن نقطه حد ضرر در فاصله 3 تا 5 واحد، اقدام به خرید کنید.
- وقتی شک کردید از بازار خارج شوید و تا زمانی که تردید دارید وارد بازار نشوید.
- ریسک را به نسبت مساوی تقسیم کنید. در صورت امکان 4 یا 5 سهم را خریداری کنید. از اینکه تمامی سرمایهتان را تنها روی یک سهم سرمایهگذاری کنید به شدت پرهیز کنید.
- ذخیرهسازی کنید. بعد از اینکه یک سری از معاملات موفق را تجربه کردید، بخشی از انجام معامله خلاف روند در بازار سودتان را در حسابی خاص پس انداز کنید و فقط در پیشامدهای ناگهانی و ناخوشایند از آن استفاده کنید.
- از افزایش ناگهانی معاملات بعد از یک دوره موفق و سودآور در معامله، پرهیز کنید.
- معاملههایتان را بدون وجود یک دلیل خوب نبندید. با تعیین نقطه توقف زیان برای معاملهها، از سودتان محافظت کنید.
- همیشه از سودهای کوچک در مقابل زیانهای بزرگ، بپرهیزید.
شما نیز میتوانید تجربیات معاملاتی خود را در قسمت دیدگاه با دیگر کاربران، به اشتراک بگذارید.
دیدگاه شما