تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن


گاهی برای شرکت‌هایی با P/E بالا گفته می‌شود که این شرکت‌ها رشدی هستند. اکنون این سوال مطرح است که شرکت‌ رشدی چه شرکتی است و چرا P/E بالایی دارد؟

فرمول‌های مهم و کاربردی بازار سرمایه (بورس) – جبران ضرر در بازارهای مالی

فرمول‌های مهم و کاربردی بازار سرمایه (بورس) از جمله فرمول‌های محاسبه‌ی میزان رشد یا افت قیمت‌ها، سود شرکت‌ها، افزایش سرمایه‌ها، درصد کسب سود برای جبران ضررها و… از مواردی است که هر سرمایه‌گذار می‌بایست مدنظر قرار دهد و از آن‌ها استفاده کند.

فرمول به‌دست آوردن میزان رشد مورد انتظار (بازدهی مثبت):

A × [1 + (n ÷ 100)] = B

A = عدد فعلی
n = درصد رشد مورد انتظار
B = عدد مورد انتظار

مثال: قیمت سهمی 8000 ریال است. در صورتی که انتظار داشته باشیم این سهم 20 درصد رشد کند، قیمت سهم چند می‌شود؟

8000 × [1 + (20 ÷ 100)] = 9600

فرمول به‌دست آوردن میزان افت مورد انتظار (بازدهی منفی):

A × [1 – (n ÷ 100)] = B

A = عدد فعلی
n = درصد افت مورد انتظار
B = عدد مورد انتظار

مثال: قیمت سهمی 8000 ریال است. در صورتی که انتظار داشته باشیم این سهم 20 درصد افت کند، قیمت سهم چند می‌شود؟

8000 × [1 – (20 ÷ 100)] = 6400

فرمول محاسبه‌ی درصد رشد (سود) یا افت (ضرر) بین دو عدد (نرخ رشد):

[(A – B) ÷ B] × 100 = n

A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد رشد یا افت

توجه: در صورتی که عدد به‌دست آمده مثبت باشد، نشان دهنده‌ی درصد رشد (نرخ رشد مثبت) و در صورتی که عدد به‌دست آمده منفی باشد، نشان دهنده‌ی درصد افت (نرخ رشد منفی) می‌باشد.

مثال 1: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 6000 بوده است. در صورتی که قیمت فعلی این سهم 7500 ریال باشد، در حال حاضر چند درصد سود (رشد) کرده‌ایم؟

[(7500 – 6000) ÷ 6000] × 100 = 25

مثال 2: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 8000 بوده است. در صورتی که قیمت فعلی این سهم 6800 ریال باشد، در حال حاضر چند درصد ضرر (افت) کرده‌ایم؟

[(6800 – 8000) ÷ 8000] × 100 = -15

فرمول محاسبه‌ی درصد پوشش یک عدد:

(A ÷ B) × 100 = n

A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد پوشش

مثال 1: درآمد شرکتی 500 میلیارد تومان است. در صورتی که سود ناخالص آن 200 میلیارد تومان، سود عملیاتی 150 میلیارد تومان و سود خالص 100 میلیارد تومان باشد، حاشیه سود ناخالص، عملیاتی و خالص آن چند درصد است؟

(200 ÷ 500) × 100 = 40 (حاشیه سود ناخالص)
(150 ÷ 500) × 100 = 30 (حاشیه سود عملیاتی)
(100 ÷ 500) × 100 = 20 (حاشیه سود خالص)

مثال 2: سود خالص شرکتی در کل سال مالی قبل 80 میلیارد تومان است. در صورتی که در گزارش 6 ماهه سال مالی جاری، 120 میلیارد تومان سود خالص محقق کرده باشد، این شرکت چند درصد از سود سال گذشته خود را تا 6 ماهه سال جاری پوشش داده است؟

(120 ÷ 80) × 100 = 150

مثال 3: سود عملیاتی شرکتی 200 میلیارد تومان و مالیات بر درآمد آن 18 میلیارد تومان است. مالیات بر درآمد این شرکت چند درصد از سود عملیاتی آن می‌باشد؟ (این شرکت چند درصد مالیات بر درآمد پرداخت می‌کند؟)

(18 ÷ 200) × 100 = 9

نکته: با استفاده از فرمول‌های بالا می‌توانید میزان رشد یا افت سودآوری و فروش شرکت‌ها، درآمدها، هزینه‌ها، مالیات و… را در گزارشات صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای (3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه) و سالانه (12 ماهه) و گزارشات فعالیت‌های ماهانه محاسبه، بررسی، تحلیل و یا پیش‌بینی کنید.

فرمول به‌دست آوردن تعداد سهام پس از افزایش سرمایه:

A × [1 + (n ÷ 100)] = B

A = تعداد سهام قبل از مجمع
n = درصد کل افزایش سرمایه از هر محلی
B = تعداد سهام پس از مجمع و ثبت افزایش سرمایه

مثال: شرکتی 80 درصد افزایش سرمایه دارد (از هر محلی)؛ اگر تعداد سهام ما در این شرکت 1000 عدد باشد، پس از مجمع افزایش سرمایه و ثبت آن، چند سهم خواهیم داشت؟

1000 × [1 + (80 ÷ 100)] = 1800

فرمول به‌دست آوردن قیمت تئوریک سهام پس از افزایش سرمایه:

[A + ((n ÷ 100) × M)] ÷ [1 + (N ÷ 100)] = B

A = قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه
n = درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی
M = آورده‌ی نقدی سهامداران به ازای هر سهم به ریال – معمولاً قیمت اسمی سهم یعنی 1000 ریال است
N = درصد کل افزایش سرمایه از هر محلی
B = قیمت تئوریک سهم پس از مجمع افزایش سرمایه

(n ÷ 100) × M = مبلغی که بابت هر حق تقدم می‌بایست پرداخت شود

[1 + (N ÷ 100)] = چند برابر شدن تعداد سهام

B – M = قیمت تئوریک هر حق تقدم افزایش تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی

توجه: در صورتی که شرکت افزایش سرمایه‌ای از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی نداشته باشد، در فرمول بالا مقدار n و M صفر می‌شود.

مثال 1: شرکتی 1800 درصد افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها دارد؛ در صورتی که قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه 38000 ریال باشد، قیمت تئوریک سهم پس از مجمع چند می‌شود؟

[38000 + ((0 ÷ 100) × 0)] ÷ [1 + (1800 ÷ 100)] = 2000

مثال 2: شرکتی 30 درصد افزایش سرمایه از محل سود انباشته و 120 درصد افزایش سرمایه از محل مطالبات حال شده سهامداران و آورده نقدی دارد؛ در صورتی که قیمت پایانی سهم قبل از مجمع افزایش سرمایه 8000 ریال باشد، قیمت تئوریک سهم پس از مجمع چند می‌شود؟

[8000 + ((120 ÷ 100) × 1000)] ÷ [1 + (150 ÷ 100)] = 3680

فرمول ریسک و بازده:

A – X = B
Y – A = C
B ÷ C = D

A = قیمت فعلی
X = حد ضرر
B = مقدار ریسک
Y = حد سود
C = مقدار بازده یا پاداش
D = نسبت ریسک به بازده که هر چه کمتر از 0.5 باشد، سهم برای خرید مناسبت‌تر است

مثال: قیمت سهمی 300 تومان است. برآورد شما این است که نهایت افت و ضرر آن 285 تومان و حد سود (هدف قیمتی) 350 تومان می‌باشد. نسبت ریسک به بازده آن چقدر است؟

300 – 285 = 15
350 – 300 = 50
15 ÷ 50 = 0.3

فرمول‌های محاسبه‌ی درصد کسب سود برای جبران ضرر (زیان) سرمایه:

[(B – A) ÷ A] × 100 = n

A = عدد فعلی
B = عدد قبلی
n = درصد کسب سود برای جبران ضرر

[[1 ÷ (1 – (N ÷ 100))] – 1] × 100 = n

N = درصد ضرر
n = درصد کسب سود برای جبران ضرر

مثال: قیمت خرید سهمی (قیمت قبلی) 8000 بوده است. در صورتی که با 20 درصد ضرر، قیمت فعلی این سهم 6400 ریال باشد، چند درصد باید سود کسب کنیم تا این زیان جبران شود؟

[(8000 – 6400) ÷ 6400] × 100 = 25

[[1 ÷ (1 – (20 ÷ 100))] – 1] × 100 = 25

پایبند بودن به حد ضرر در بورس، یکی از مهم‌ترین اصول سرمایه‌گذاری است. مطابق جدول زیر، در صورتی که میزان زیان شما از حدی فراتر رود (بیش از 20 درصد)، امکان جبران آن به مراتب سخت‌تر می‌شود؛ در حالی که زیان‌های تا 15-10 درصد، راحت‌تر جبران می‌گردد.

میزان زیان (درصد ضرر) میزان جبران ضرر (درصد کسب سود)
10 11.1
15 17.6
20 25
25 33.3
30 42.8
35 53.8
40 66.6
45 81.8
50 100
55 122.2
60 150
65 185.7
70 233.3
75 300
80 400
85 566.6
90 900
95 1900
99 9900

طبق جدول بالا، اگر 1 میلیون تومان داشته باشید، با 20 درصد ضرر، ارزش سرمایه‌ی شما به 800 هزار تومان می‌رسد که برای جبران آن می‌بایست 25 درصد سود کنید و اگر 50 درصد ضرر کنید، ارزش سرمایه‌ی شما به 500 هزار تومان می‌رسد که برای جبران آن می‌بایست 100 درصد سود کنید!

برای درک بهتر مفهوم حد ضرر، به مثال زیر دقت تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن کنید:

شما با تحلیل کامل و دقیق، 1 میلیون تومان در شرکتی سرمایه‌گذاری کرده‌اید که معادل 2000 عدد سهم 500 تومانی آن می‌باشد. به هر دلیلی قیمت سهام آن شرکت شروع به افت کرده و به 450 تومان می‌رسد. در صورتی که شما بر اساس حد ضرر 10 درصدی، سهام خود را با همین قیمت بفروشید، ارزش سرمایه‌ی شما 900 هزار تومان می‌شود که می‌توانید آن را در بانک یا جایی دیگر سرمایه‌گذاری کنید.
با فرض افت 40 درصدی قیمت سهم تا 300 تومان، در صورت تحلیل مجدد و تمایل به خرید آن در کف قیمتی جدید (300 تومان)، شما می‌توانید با سرمایه‌ی 900 هزار تومانی خود، 3000 سهم از همان شرکت بخرید و فقط با 11.1 درصد رشد قیمت، ضرر قبلی خود را جبران کنید و با توجه به افت شدید قیمت سهم، سریع‌تر به سود برسید؛ تعداد سهام شما نیز از 2000 عدد به 3000 عدد افزایش یافته است. ضمناً، مدتی که نقد بوده‌اید، سود بانکی یا صندوق سرمایه‌گذاری نیز به شما تعلق گرفته است. همچنین، در صورتی که تمایل داشته باشید مجدد 2000 سهم از آن شرکت بخرید، حالا با 600 هزار تومان می‌توانید همان تعداد سهم را بخرید که در نتیجه 300 هزار تومان نیز از همان فروش سهام، سود کرده باشید!
اما در صورت عدم فروش سهام خود، پس از برگشت روند نزولی قیمت، علاوه بر خواب سرمایه، شما می‌بایست 66.6 درصد سود کنید تا اصل سرمایه برگردد و هم‌چنان همان 2000 سهم را دارید.

بنابراین، در صورت مشاهده‌ی علائم ریزش قیمت‌ها، فروش سهام با ضرر کمتر، بهترین استراتژی سودآور است و جلوی ضرر سنگین‌تر شما را خواهد گرفت.

نسبت سودمندی تسهیلات و اعتبارات

برای تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چهار روش وجود دارد:

روش تجزیه و تحلیل درونی (InternalAnalysis): که شمال مقایسه اقلام مندرج در یک صورت حساب با یکدیگر است.

روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای (ComparativeAnalysis): که شامل مقایسه اقلام مندرج در صورت حساب های چند دوره با یکدیگر است.

روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش (WorkingCapitalAnalysis): که شامل شناسایی عوامل مؤثر در تغییرات وضعیت مالی و کاهش و افزایش پول مورد نیاز مؤسسه است.

روش تجزیه و تحلیل خطر (RiskAnalysis): که شامل سنجش خطراتی که سرمایه گذاری مؤسسه با آن مواجه است، می باشد.

نسبت های مالی مقادیر عددی و فرمول هایی هستند که با استفاده از آن ها می توانیم بنیاد یک شرکت را بسنجیم. در واقع نسبت های مالی مهمترین ابزار برای تحلیل فاندامنتال (بنیادی) است. این نسبت ها به ما دید بهتری برای مقایسه شرکت ها و یا یک شرکت در زمان های مختلف را می دهد.

داده های مالی شرکت ها مهمترین ابزار مورد استفاده در نسبت های مالی هستند و اعداد موجود در این داده ها را با قرار دادن در نسبت های مالی می توانیم به اطلاعات معنادار تبدیل کنیم و با استفاده این اطلاعات موقعیت و ارزش یک شرکت را بسنجیم. نسبت های مالی انواع مختلفی دارند و به 5 دسته تقسیم می شوند.

دسته بندی نسبت های مالی

  1. نسبت های نقدینگی
  2. نسبت های اهرمی و پوششی
  3. نسبت های فعالیت
  4. نسبت های سودآوری
  5. نسبت های ارزش بازار

مورد استفاده نسبت های مالی

  • سهامداران عمده
  • سهامداران جزء
  • مدیران شرکت
  • مشتریان محصولات
  • تأمین کنندگان مواد اولیه
  • رقبای شرکت
  • سازمانهای مالیاتی
  • سازمانهای نظارت بر عملکرد شرکت مثل بورس و حسابرسان
  • بانکها و وام دهندگان به شرکت
  • تحلیلگران بورس
  • نسبت های سودآوری

سود یکی از مهمترین ارکان جذب سرمایه گذار است و بیشترین تلاش شرکت ها برای بدست آوردن سود بیشتر است، نسبت های سودآوری یکی از نسبت های مالی است که معیاری برای سنجش قدرت سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرد.

مدل سازی مالی چیست؟ | چگونه مدل مالی طراحی کنیم؟

مدل سازی مالی برای کسب و کارها و شرکت‌ها می تواند در رشد مالی و اقتصادی آنها تاثیرگذار باشد. تبدیل شدن به یک غول تجاری بزرگ در صنعت با پیش بینی عملیات و امور مالی آینده کسب و کار امکان پذیر است. شرکت‌ها همواره باید تاثیرات عوامل مختلف بر کسب و کارشان مثل تغییر سیاست‌ها و قوانین، تغییر قیمت‌ها، افزایش یا کاهش تقاضا و متغیرهای بسیار دیگری را در نظر بگیرند. ایجاد یک مدل مالی جامع و خوب با همه پیچیدگی هایش به مدیران کسب و کارها در اتخاذ تصمیمات آتی کمک زیادی می‌کند. در این مقاله از گروه نرم افزاری محک در خصوص مدل سازی مالی و شیوه انجام آن در مایکروسافت اکسل بپردازیم.

مدلسازی مالی

فهرست مطالب

مدل مالی چیست؟

مدل مالی چیست؟

به زبان ساده، مدل مالی ابزاری است که در نرم افزارهای صفحه گسترده، مانند مایکروسافت اکسل، برای پیش بینی عملکرد مالی یک کسب و کار در آینده ساخته می‌شود. این پیش‌بینی معمولاً بر اساس عملکرد تاریخی شرکت و مفروضات مربوط به آینده انجام می شود و به تهیه صورت سود و زیان، ترازنامه، صورت جریان نقدی و برنامه‌های پشتیبان کمک می کند. از روی مدل های مالی می‌توان انواع پیشرفته‌تری از مدل ها مانند تجزیه و تحلیل جریان نقدی با تخفیف (مدل DCF)، خرید اهرمی (LBO)، ادغام و خرید (M&A) و تجزیه و تحلیل حساسیت را ایجاد کرد.

مدل تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن سازی مالی فرآیند ایجاد خلاصه‌ای از هزینه‌ها و درآمدهای یک شرکت در قالب یک صفحه گسترده است که می‌تواند برای محاسبه تأثیر یک رویداد یا تصمیمات آتی بر کسب و کار مورد استفاده قرار گیرد. مدل مالی برای مدیران شرکت کاربردهای زیادی دارد. تحلیلگران مالی اغلب از آن برای تجزیه و تحلیل و پیش بینی اینکه چگونه عملکرد سهام یک شرکت ممکن است تحت تأثیر رویدادهای آینده یا تصمیمات اجرایی قرار گیرد استفاده می‌کنند.

چرا مدل سازی مالی مهم است ؟

مدلسازی مالی یکی از با ارزش‌ترین مهارت‌ها در تحلیل مالی است. هدف مدلسازی مالی ترکیب معیارهای حسابداری، مالی و تجاری برای معرفی و نمایش انتزاعی یک شرکت است. مدل مالی در اکسل پیاده سازی شده و آینده مالی و عملیاتی یک شرکت را پیش‌بینی می‌کند.

قطعا پیش بینی عملیات شرکت در آینده کاری بسیار پیچیده است. هر کسب و کار خصوصیات مربوط به خود را دارد و به مجموعه‌ای بسیار خاص از مفروضات و محاسبات نیاز دارد. به همین دلیل، برای مدل سازی مالی از مایکروسافت اکسل (excel) استفاده می‌شود. اکسل از انعطاف پذیرترین و قابل تنظیم‌ترین ابزارهای موجود است. نرم‌افزارهای دیگری نیز به‌عنوان جایگزین وجود دارند که به اندازه اکسل انعطاف‌پذیر نیستند و ممکن است درک عملیات یک کسب و کار را برای کاربر پیچیده کنند.

کاربردهای مدل سازی مالی

کاربرد مدل سازی مالی چیست ؟

مدل سازی مالی نمایشی از تعداد عملیات یک شرکت در گذشته، حال و آینده پیش بینی شده است. چنین مدل‌هایی برای استفاده به عنوان ابزار تصمیم گیری در نظر گرفته شده‌اند. مدیران شرکت ممکن است از آن‌ها برای برآورد هزینه‌ها و پیش بینی سود یک پروژه جدید استفاده کنند. تحلیلگران مالی از مدل سازی مالی برای توضیح یا پیش بینی تأثیر رویدادها، از عوامل داخلی مانند تغییر استراتژی یا مدل کسب و کار گرفته تا عوامل خارجی مانند تغییر در سیاست یا مقررات اقتصادی، بر سهام یک شرکت استفاده می‌کنند.

مدل‌ های مالی برای تخمین ارزش‌گذاری یک کسب‌ و کار یا مقایسه کسب‌ و کارها با رقیبان خود در یک صنعت یا حوزه مشخص استفاده می‌شوند. از مدلسازی مالی همچنین در برنامه ریزی استراتژیک برای آزمایش سناریوهای مختلف، محاسبه هزینه پروژه‌های جدید، تصمیم گیری در مورد بودجه و تخصیص منابع شرکت استفاده می‌شود.

نتیجه یک مدل مالی برای تصمیم گیری و انجام تجزیه و تحلیل مالی، چه در داخل یا خارج از شرکت استفاده می‌شود. مدل‌های مالی متعدد به سرمایه گذار کمک می‌کنند تا رقبای مختلف در یک صنعت را مقایسه کرده و بهترین مورد برای سرمایه گذاری را انتخاب کند.

چه کسانی از تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن مدل مالی استفاده می کنند؟

  • افزایش سرمایه (بدهی و یا حقوق صاحبان سهام)
  • خرید (کسب و کار و یا دارایی)
  • رشد کسب و کار به صورت ارگانیک (به عنوان مثال، افتتاح فروشگاه‌های جدید، ورود به بازارهای جدید و غیره)
  • فروش یا واگذاری دارایی ها و واحدهای تجاری
  • بودجه بندی و پیش بینی (برنامه ریزی برای سال های آینده)
  • تخصیص سرمایه (اولویت بندی پروژه‌های سرمایه گذاری)
  • تجزیه و تحلیل صورت های مالی / تحلیل نسبت

مبانی مدلسازی مالی

مبانی مدلسازی مالی چیست ؟

بهترین مدل‌های مالی مجموعه‌ای از مفروضات اساسی را در اختیار کاربران قرار می‌دهند. به عنوان مثال، یکی از آیتم‌های خطی که معمولاً به واسطه مدل مالی پیش بینی می‌شود، رشد فروش است. رشد فروش به صورت افزایش (یا کاهش) ناخالص در سه ماهه اخیر نسبت به سه ماهه قبل ثبت می‌شود. این‌ها تنها دو ورودی هستند که یک مدل مالی برای محاسبه رشد فروش به آن نیاز دارد.

مدل ساز مالی یک سلول برای فروش سال قبل، یعنی سلول A، و یک سلول برای فروش سال جاری، یعنی سلول B ایجاد می‌کند. سلول سوم، یعنی سلول C، برای فرمولی استفاده می‌شود که تفاوت بین سلول A و B را بر سلول A تقسیم می‌کند. این فرمول رشد است.

سلول C، یعنی فرمول، به صورت سخت در مدل کدگذاری شده است، یعنی مقداری ثابت است و بدون اصلاح برنامه قابل تغییر نیست. سلول های A و B سلول های ورودی هستند که توسط کاربر قابل تغییر هستند.

بهترین روش برای مدل سازی مالی چیست؟

بهترین روش برای مدل سازی مالی تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن چیست؟

برای اینکه مدلسازی مالی به بهترین شکل انجام شود موارد زیر را درنظر بگیرید:

1- نکات و ترفندهای اکسل

  • استفاده از ماوس خود را محدود یا حذف کنید (میانبرهای صفحه کلید بسیار سریع‌تر هستند)
  • از فونت آبی برای کدهای سخت و ورودی استفاده کنید (فرمول‌ها می‌توانند سیاه بمانند)
  • فرمول‌ها را ساده نگه دارید و محاسبات پیچیده را به مراحل مختلف تقسیم کنید.
  • مطمئن شوید که می‌دانید چگونه از مهم‌ترین فرمول‌ها و توابع اکسل استفاده کنید.
  • از INDEX و MATCH به جای VLOOKUP برای کندوکاو داده ها استفاده کنید.
  • از تابع CHOOSE برای ساخت سناریوها استفاده کنید.

2- قالب بندی

مهم است که در یک مدل مالی به وضوح بین ورودی‌ها (مفروضات) و خروجی (محاسبات) تمایز ایجاد کنید. این تمایز معمولاً از طریق قراردادهای قالب بندی، مانند آبی کردن ورودی‌ها و سیاه کردن فرمول‌ها به دست می‌آید. شما همچنین می‌توانید از قراردادهای دیگر مانند سایه زدن سلول‌ها یا استفاده از حاشیه‌ها استفاده کنید.

3- طرح بندی مدل مالی

ساختاربندی یک مدل مالی به صورت یک طرح منطقی و قابل فهم بسیار مهم است. این طرح بندی معمولاً به معنای ساخت کل مدل در یک کاربرگ و استفاده از گروه بندی برای ایجاد بخش‌های مختلف است. به این ترتیب به راحتی می‌توان مدل را بسط یا قبض داد و اصلاح نمود.

  • مفروضات و محرک ها
  • صورت درآمد
  • ترازنامه
  • صورت جریان نقدی
  • برنامه های پشتیبانی
  • ارزش گذاری
  • تجزیه و تحلیل میزان حساسیت
  • جداول و نمودارها

مدلسازی مالی در 10 مرحله

مدلسازی مالی در 10 مرحله

مدل سازی مالی یک فرآیند متوالی و تکراری است. باید بخش‌های مختلف را جدا کنید تا در نهایت بتوانید همه آن‌ها را به هم بچسبانید. در ادامه، مراحل مدل سازی مالی به تفکیک، از جایی که باید شروع کنید و اینکه چگونه در نهایت همه نقاط را به هم وصل کنید، آورده شده است.

1- نتایج و مفروضات تاریخی

هر مدل مالی با نتایج تاریخی یک شرکت شروع می‌شود. برای شروع به ساخت مدل مالی باید صورت های مالی سه سال را جمع و آن‌ها را وارد اکسل کنید. در مرحله بعد، مفروضات دوره تاریخی را با محاسبه مواردی مانند نرخ رشد درآمد، حاشیه‌های ناخالص، هزینه‌های متغیر، هزینه‌های ثابت، روزهای تسویه حساب‌های پرداختنی (AP)، روزهای موجودی، و غیره مهندسی معکوس می‌کنید. حالا می‌توانید مفروضات دوره پیش بینی را به عنوان کدهای سخت پر کنید.

2- وارد کردن صورت درآمد

با وجود مفروضات پیش‌بینی می‌توانید راس صورت سود و زیان را با درآمد، COGS یا بهای تمام شده کالای فروش رفته، سود ناخالص و هزینه‌های عملیاتی و غیره را محاسبه کنید. برای محاسبه استهلاک، کاهش بها، بهره و مالیات باید منتظر بمانید.

3- وارد کردن ترازنامه

بعد از ورود راس صورت درآمد، می توانید شروع به پر کردن ترازنامه کنید. با محاسبه حساب های دریافتنی و موجودی، که هر دو تابع درآمد و COGS هستند، و همچنین مفروضات روزهای تسویه حساب های پرداختنی و روزهای موجودی شروع کنید. بعد، حساب های پرداختنی را پر کنید که تابعی از COGS و روزهای تسویه حساب های پرداختنی (AP) هستند.

4- ساخت برنامه های پشتیبانی

قبل از تکمیل تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن صورت درآمد و ترازنامه، باید یک برنامه‌ زمانی برای دارایی‌های سرمایه‌ای مانند اموال، ماشین آلات و تجهیزات (PP&E) و همچنین برای بدهی و بهره ایجاد کنید. برنامه PP&E از دوره تاریخی استخراج می‌شود. بعد هزینه‌های سرمایه‌ای را اضافه کرده و استهلاک را کم کنید. برنامه بدهی نیز از دوره تاریخی استخراج می‌شود. در اینجا افزایش بدهی را اضافه کرده و بازپرداخت‌ها را کم می‌کنید. بهره بر اساس میانگین مانده بدهی خواهد بود.

5- تکمیل صورت درآمد و ترازنامه

اطلاعات حاصل از برنامه های پشتیبانی، صورت درآمد و ترازنامه را تکمیل می‌کند. در صورت درآمد، استهلاک را به برنامه PP&E و بهره را به برنامه بدهی مرتبط کنید. از آنجا می‌توانید درآمدهای قبل از مالیات، میزان مالیات و درآمد خالص را محاسبه کنید. در ترازنامه، تراز پایانی PP&E و مانده بدهی پایانی را از برنامه‌های پشتیبانی پیوند دهید. حقوق صاحبان سهام را می‌توان با جلو بردن مانده پایانی سال گذشته، اضافه کردن درآمد خالص و سرمایه جذب شده و کم کردن سود سهام یا سهام خریداری شده تکمیل کرد.

6- ساخت صورت جریان نقدی

با تکمیل صورت درآمد و ترازنامه، می‌توانید صورت جریان وجوه نقد را با روش تطبیق بسازید. با درآمد خالص شروع کنید، استهلاک مجدد را اضافه کنید و تغییرات در سرمایه در گردش غیرنقدی را تنظیم کنید که منجر به وجه نقد حاصل از عملیات می‌شود. وجه نقد مورد استفاده در سرمایه گذاری تابعی از مخارج سرمایه ای در جدول PP&E است و وجه نقد حاصل از تامین مالی تابعی از مفروضاتی است که در مورد افزایش بدهی و حقوق صاحبان سهام مطرح شد.

7- تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (DCF)

هنگامی که 3 صورت مالی ذکرشده تکمیل شد، زمان محاسبه جریان نقدی آزاد و انجام ارزیابی تجاری فرا می‌رسد. جریان نقدی آزاد کسب‌ و کار با هزینه سرمایه شرکت (هزینه فرصت یا نرخ بازده مورد نیاز) امروز تنزیل می‌شود.

8- افزودن سناریوها و تجزیه و تحلیل حساسیت

هنگامی که بخش‌های تجزیه و تحلیل و ارزش گذاری DCF کامل شد، زمان آن است که تحلیل حساسیت و سناریوها را در مدل بگنجانیم. هدف این تجزیه و تحلیل تعیین این است که ارزش شرکت (یا برخی معیارهای دیگر) چقدر تحت تأثیر تغییرات مفروضات اساسی قرار می‌گیرد. این موضوع برای ارزیابی ریسک یک سرمایه گذاری یا برای اهداف برنامه ریزی تجاری بسیار مفید است (به عنوان مثال، آیا شرکت نیاز به جمع آوری پول در صورت کاهش x درصد حجم فروش دارد؟).

9- ایجاد جداول و نمودارها

بیان واضح نتایج چیزی است که واقعاً تحلیلگران مالی خوب را از تحلیلگران تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن معمولی جدا می‌کند. موثرترین راه برای نشان دادن نتایج یک مدل مالی از طریق جداول و نمودارها است. بیشتر مدیران وقت یا حوصله نگاه کردن به عملکرد درونی مدل را ندارند، بنابراین نمودارها بسیار مؤثرتر و مفیدتر هستند.

10- تست استرس و ممیزی مدل

وقتی مدل سازی مالی تمام شد، کار شما تمام نشده است. در مرحله بعد، زمان شروع تست استرس سناریوهای گوناگون است تا ببینید آیا مدل مالی شما مطابق با انتظار شما عمل می‌کند یا خیر. همچنین مهم است تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن که از ابزارهای حسابرسی مدلسازی مالی استفاده کنید تا مطمئن شوید که مدل مالی مدنظر شما دقیق است و فرمول‌های اکسل نیز همه به درستی کار می‌کنند.

سخن آخر

مدل مالی نشان دهنده عملکرد مالی یک شرکت، هم در گذشته و هم در آینده است. برای ایجاد یک مدل مالی، به درک کاملی از اصول حسابداری نیاز دارید. شما باید بدانید که همه حساب‌های مختلف به چه معنا هستند، چگونه آن‌ها را محاسبه کنید، و چگونه به هم متصل شده‌اند. مدل های مالی تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن باید دقیق و انعطاف‌پذیر طراحی شوند تا با حالات و در وضعیت‌های مختلف بازار قابلیت تطبیق‌پذیری داشته باشند. مدل سازی مالی امری پیچیده است و نیاز به تخصص و تجربه بالا در حوزه حسابداری و مدیریت مالی و همچنین شناخت بازار و عوامل تاثیرگذار بر صنایع مختلف دارد.

29 شاخص‌ کلیدی عملکرد محبوب مالی برای داشبورد مدیریتی

شاخص کلیدی عملکرد (KPI) مقداری قابل اندازه گیری است که نشان می دهد عملکرد یک شرکت در زمینه درآمدزایی و سودآوری چقدر خوب است. نظارت بر KPI ها نشان می دهد که آیا یک کسب و کار به اهداف بلند مدت خود رسیده است.

صرف نظر از وسعت، سابقه و صنعت هر یک از شرکت ها باید از علمکرد مالی خود آگاهی داشته باشند. در حالی که حسابداران با همه هزینه ها، درآمد و بودجه سر و کار دارند، مدیران شرکت نیز باید از اقدامات مهم مالی مطلع باشند.

سریع ترین و کارآمدترین راه برای پیگیری عملکرد سازمان، راه اندازی داشبورد KPI است که معیارهای مالی را نمایش می دهد.

گزارش کامل KPI مالی، به روزرسانی های حقیقی در مورد ارقام مهم مالی یک شرکت را ارائه می دهد، مانند جریان نقد عملیاتی، نسبت جاری، نرخ سوختن سرمایه و غیره.

با استفاده از معیارهای مالی پرکاربرد، ما طیف کاملی از معیارهای مهم بودجه را که اکثر شرکت ها باید بسنجند، توضیح خواهیم داد.

1- جریان نقد عملیاتی (OCF)

جریان نقد عملیاتی مقدار کل پول تولیدشده توسط عملیات روزانه یک شرکت را نشان می دهد. این معیار مالی به این نکته اشاره می کند که آیا شرکت می تواند جریان نقد مثبت مورد نیازِ رشد را حفظ کند یا برای تامین کلیه هزینه ها به سرمایه خارجی نیاز دارد.

گردش جریان نقد عملیاتی با تنظیم درآمد خالص برای مواردی مانند استهلاک، تغییرات سرمایه و تغییر در حساب های دریافتنی محاسبه می شود. در حالی که جریان نقد عملیاتی خود را آنالیز می کنید، آن را با کل سرمایه به کار رفته مقایسه کنید، در این صورت می توانید ارزیابی کنید که تجارت شما سرمایه کافی برای مثبت نگه داشتن حساب ها تولید می کند.

2- نسبت جاری

نسبت جاری منعکس کننده توانایی سازمان در پرداخت کلیه تعهدات مالی طی یک سال است. این KPI دارایی های جاری شرکت مانند حساب دریافتkی و بدهی های جاری را زیر نظر می گیرد.

نحوه ارزیابی نسبت جاری شما:‌ نسبت جاری کم تر از یک نشان می دهد که شرکت شما قادر به انجام کلیه تعهدات مالی نخواهد بود، مگر این که جریان نقد اضافی وجود داشته باشد.

نسبت جاری سالم بین 1.5 تا 3 است، اما داشتن دوره های نسبت جاری زیرِ 1 برای مشاغل کم نیست، به خصوص اگر شرکت در حال سرمایه گذاری روی رشد یا پرداخت بدهی باشد.

سرمایه گذاران دوست دارند از نسبت جاری به عنوان چرخه عملکرد سالم شرکت استفاده کنند. نسبت جاری بیش از حد بالا ممکن است نشان دهنده این باشد که شرکت دارایی و پول نقد زیادی دارد اما نمی تواند در زمینه نوآوری و رشد سرمایه گذاری کند.

3- نسبت آنی یا نسبت سریع

نسبت آنی نشان می دهد که آیا یک کسب و کار دارایی کوتاه مدت کافی برای پوشش بدهی های خود در آینده نزدیک را دارد. نسبت آنی، به دلیل نادیده گرفتن نقدینگی ها مانند فهرست موجودی ها، نمای دقیق تری از سلامت مالی یک شرکت را نسبت به نسبت جاری ارائه می دهد.

4- نرخ سوختن سرمایه

این KPI منعکس کننده میزان هزینه های هفتگی، ماهانه یا سالانه یک شرکت است. این معیار اصلی می تواند به نفع شرکت های کوچکی باشد که تجزیه و تحلیل گسترnه مالی را انجام نمی دهند.

در مقایسه با سود خالص و درآمد، نرخ سوختن سرمایه نشان می دهد که آیا هزینه های عملیاتی سازمان در طولانی مدت پایدار است یا خیر.

5- حاشیه سود خالص

این معیار نشان می دهد که یک شرکت در سودآوری در مقایسه با درآمد خود چقدر کارآمد است. این KPI که غالباً به صورت درصد محاسبه می شود، نشان می دهد که چگونه مقدار هر دلار به دست آمده توسط شرکت به سود تبدیل می شود.

حاشیه سود خالص منعکس کننده سودآوری یک تجارت است و نشان می دهد که شرکت در چشم انداز بلندمدت به چه سرعتی می تواند رشد کند.

6- حاشیه سود ناخالص

حاشیه سود ناخالص پول باقی مانده از درآمد را پس از محاسبه هزینه کالاهای فروخته شده اندازه می گیرد. این معیار که شاخص خوبی برای سلامت مالی یک شرکت است، نشان می دهد که آیا یک کسب و کار توانایی پرداخت هزینه های عملیاتی تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن خود را دارد، آن هم در حالی که بودجه ای برای رشد باقی مانده است.

معمولاً سازمان ها از حاشیه سود ناخالص نسبتاً پایداری برخوردار هستند، مگر این که برخی تغییرات اساسی را که در هزینه های تولید تاثیرگذار بوده یا تغییراتی را که در سیاست های قیمت گذاری اعمال نکرده اند، انجام دهند.

محاسبه شده به عنوان= هزینه کالاهای فروخته شده / درآمد

برای مشاهده نمونه داشبورد تحلیل سودآوری بر روی دکمه روبرو کلیک کنید.

7- سرمایه در گردش

KPI سرمایه در گردش، دارایی موجود سازمان را برای پاسخگویی به تعهدات مالی کوتاه مدت اندازه می گیرد. سرمایه در گردش شامل دارایی مانند وجه نقد موجود، سرمایه گذاری های کوتاه مدت و حساب های دریافتنی است که نقدینگی تجارت (توانایی تولید سریع پول نقد) را نشان می دهد.

پول نقد فوری موجود به عنوان سرمایه در گردش شناخته می شود. با مطالعه دارایی های موجود که با بدهی های کوتاه مدت مالی رو به رو هستند، سلامت مالی را تجزیه و تحلیل کنید. سرمایه در گردش که با کسر بدهی های جاری از دارایی های جاری محاسبه می شود، شامل دارایی هایی مانند پول نقد موجود، سرمایه گذاری های کوتاه مدت و حساب های دریافتنی است.

سرمایه در گردش با کسر بدهی های جاری (تعهدات مالی) از دارایی های جاری (منابعی با ارزش نقدی) محاسبه می شود.

investment

8- حساب های دریافتنی جاری

این KPI میزان پولی را که بدهکاران به یک تجارت بدهکار هستند، اندازه گیری می کند. معیار حساب های دریافتنی جاری به شما تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن کمک می کند درآمد آینده را تخمین زده و میانگین روزهای بدهکار را محاسبه کنید. همچنین این معیار نشان می دهد که یک شرکت تجاری یا مشتری عادی چه مدت طول می کشد تا بدهی خود را پرداخت کند.

معیار حساب های دریافتنی جاری بالا ممکن است نشان دهد که یک تجارت قادر به معامله با بدهکاران طولانی مدت نیست و در نتیجه ضرر می کند. اگر افراد یا شرکت ها قبض خود را پرداخت نکنند، به عنوان پیش فرض در نظر گرفته می شوند.

9- حساب های پرداختنی جاری

در مقابل حساب های دریافتنی، معیار حساب های پرداختنی جاری مبلغی است که یک تجارت باید به تامین کنندگان، بانک ها و بستانکارhن بپردازد. این معیار می تواند توسط بخش های تجاری و پروژه ها تجزیه و تحلیل شود تا اطلاعات بیشتری در مورد بدهی های فعلی به دست آید.

برای محاسبه حساب های پرداختنی جاری، سازمان ها باید کلیه بدهی هایی را که باید در یک بازه زمانی خاص پرداخت شوند، در نظر بگیرند.

10- بازده حساب های پرداختنی

این KPI نرخی را نشان می دهد که یک سازمان به طور متوسط مبلغ قابل پرداخت خود را به تامین کنندگان، بانک ها و سایر طلبکاران بپردازد.

نحوه محاسبه بازده حساب های پرداختنی به شرح زیر است:

فرض کنیم شرکتی، از تامین کنندگان در یک ماه 10 بیلیون دلار خرید می کند و در هر زمان معین حساب های پرداختنی باقی مانده 2 بیلیون دلار است. این بدان معنی است که بازده حساب های پرداختنی 10 بیلیون دلار / 2 بیلیون دلار = 5 است.

اگر نسبت بازده نسبت به دوره های قبل کاهش یابد، این ممکن است نشان دهد که سازمانی در بازپرداخت بدهی های خود با مشکل رو به رو است. اگر نرخ بازده افزایش یابد، به این معنی است که یک شرکت بازپرداخت تامین کنندگان خود را با سرعت بیشتری از قبل انجام می دهد.

11- هزینه فرایند حساب های پرداختنی

هزینه فرایند حساب های پرداختنی، هزینه کل پردازش کلیه پرداخت ها و فاکتورها را در یک دوره خاص نشان می دهد.

نتایج نظرسنجی APQC (انجمن کیفیت و بهره وری آمریکا) پیرامون بهره وری فرایند حساب های پرداختنی، نشان می دهد که موردی قوی جهت سرمایه گذاری در فناوری های ارائه فاکتور الکترونیکی، پردازش و پرداخت وجود دارد، زیرا آن ها هزینه پردازش فاکتورها و پرداخت به تامین کنندگان را به طرز قابل توجهی کاهش می دهند.

12- بازده حساب های دریافتنی

بازده حساب های دریافتنی، اثربخشی یک شرکت در جمع آوری بدهی ها و تمدید اعتبارات را نشان می دهد. اگر شرکتی قبض پرداخت نشده یک مشتری را حفظ کند، مانند این است که به جای استفاده از پول برای توسعه تجارت، وام بدون بهره بدهد.

برای محاسبه بازده حساب های دریافتنی، شرکت ها باید ارزش خالص فروش اعتباری طی یک دوره معین را بر میانگین حساب های دریافتنی تقسیم کنند. این محاسبه بسیار شبیه به بازده حساب های پرداختنی است: ارزش خالص فروش اعتباری / حساب های دریافتنی

هرچه این معیار مالی کم تر باشد، کسب و کار دارایی های بیشتری جهت سرمایه گذاری در رشد و نوآوری دارد و کم تر با جمع آوری بدهی ها و پرداخت ها دست و پنجه نرم می کند.

13- گردش موجودی کالا

KPI گردش موجودی کالا نشان می دهد که شرکت با چه کارایی موجودی خود را در مدت زمانی خاص می فروشد و جایگزین می کند. بنابراین نشان دهنده توانایی سازمان در تولید و فروش و جایگزینیِ کالاها است.

برای محاسبه گردش موجودی کالا دو فرمول وجود دارد:

گردش موجودی کالا = فروش / موجودی

گردش موجودی کالا = هزینه کالاهای فروخته شده / موجودی میانگین

14- انحراف بودجه

همچنین انحراف بودجه یک KPI مدیریت پروژه است که اغلب مورد استفاده قرار می گیرد و نشان می دهد که بودجه های پیش بینی شده در مقایسه با کل بودجه واقعی متفاوت است. این معیار برای ارزیابی این که آیا بودجه یا میزان پایه هزینه ها یا درآمد، انتظارات را برآورده می کند، استفاده می شود.

حداقل انحراف بودجه نشان می دهد که هزینه های واقعی برابر یا کم تر از هزینه های پیش بینی شده یا درآمد بالاتر از حد پیش بینی شده است. تغییرپذیری قابل توجه در بودجه معمولاً به دلیل پیش بینی بیش از حد خوشبینانه یا تصمیمات ضعیف مدیریت ایجاد می شود.

15- زمان چرخه تولید بودجه

زمان چرخه تولید بودجه نشان دهنده دوره ای است که برای تحقیق، برنامه ریزی و توافق در مورد بودجه یک شرکت استفاده شده است. یک چرخه طولانی تولید بودجه لزوماً چیز بدی نیست، اما ممکن است منابع ارزشمندی مانند زمان مدیریت را هدر دهد.

16- موارد موجود در بودجه

موارد موجود در بودجه به مدیران پروژه کمک می کند تا هزینه ها را با روش دقیق تری پیگیری کنند. موارد موجود می تواند نشان دهنده پروژه ها، بخش های بازرگانی یا برخی اقدامات حسابداری دیگر باشد تا بتواند نمای بهتری از محل خرج پول ارائه دهد.

علاوه بر این، یک بودجه دقیق باعث می شود شرکت در صورت نیاز به کاهش بودجه، به بخش ها و پروژه های مناسب بپردازد.

17- تعداد تکرار بودجه

هرچه تعداد تکرار بودجه بیشتر باشد، زمان بیشتری برای برنامه ریزی بودجه و درست کردن آن لازم است. تعداد نسخه های بودجه تولیدشده قبل از تصویب نهایی به توانایی مدیریت در برنامه ریزی موثر بودجه دوره بعد بستگی دارد.

طبق یک نظرسنجی، 25 درصد شرکت کنندگان برتر 4 بار تکرار بودجه داشتند، در حالی که پایین ترها قبل از تصویب نهایی به 9 نسخه بودجه عادت کرده اند.

18- نسبت سرانه حقوق و دستمزد

این معیار مالی نشان می دهد که چه تعداد از اعضای تیم در مقایسه با تعداد کل کارمندان درگیر پردازش حقوق و دستمزد هستند.

برای محاسبه نسبت سرانه حقوق و دستمزد، مشاغل باید نسبت موقعیت های تمام وقت منابع انسانی به تعداد کل کارمندان را پیدا کنند.

19- رشد فروش

این معیار مالی تغییر در کل فروش طیِ یک دوره خاص را نشان می دهد. رشد فروش درصد دوره فروش فعلی را نسبت به دوره قبل نشان می دهد، که نشان دهنده رشد یا کاهش فروش کل است.

رشد فروش

20- روزهای فروش معوق (DSO)

روزهای فروش معوق میانگین روزهای مشتریان برای پرداخت یک شرکت – از دریافت فاکتور تا زمان پرداخت کامل را نشان می دهد. به بیان دیگر روزهای فروش معوق نشان‌‌دهنده میانگین تعداد روزهایی است که فروش‌‌های اعتباری به پول نقد تبدیل می‌‌گردد و یا حساب‌‌های قابل وصول شرکتی گردآوری می‌‌شود. هرچه DSO پایین باشد، یک شرکت می تواند تمرکز بیشتری روی رشد و سفارش لوازم اضافی داشته باشد.

برای مشاهده نمونه داشبورد تجزیه سنی حسابهای دریافتنی بر روی دکمه روبرو کلیک کنید.

21- هزینه های وندورها

این KPI پرداخت های جاری یک شرکت را با به وندورها را نشان می دهد (کسی که کالا یا خدمات را به یک سازمان یا افراد دیگر ارائه می دهد). ممکن است هزینه های بالای وندورها نشان دهد که مشکلاتی برای پرداخت به موقع به فروشندگان و تامین کنندگان وجود خواهد داشت.

22- نرخ خطای پرداخت

نرخ خطای پرداخت، درصد پرداخت های ورودی یا خروجی را نشان می دهد که به دلیل تحلیل مالی و مهم‌ترین فرمول‌های آن خطای پردازش تکمیل نشده اند. غالباً، دلیل ورشکستگی ها عدم تایید، مستندات ضعیف یا مرجع از دست رفته است.

اگر نرخ خطای پرداخت شرکتی با گذشت زمان افزایش یابد، ممکن است نشان دهنده این باشد که زمان بررسی سیستم پردازش پرداخت است.

23- زمان چرخه بازرسی داخلی

زمان چرخه بازرسی کامل میانگین دوره لازم جهت انجام بازرسی داخلی کامل را نشان می دهد. این رقم به طور عمده مدیر و دینفعان یک شرکت را در نظر می گیرد که باید بر بودجه، هزینه ها، پرداخت ها و غیره مروری داشته باشند.

24- گزارش خطای مالی

این معیار مالی تعداد گزارش های مالی را نشان می دهد که به توضیحات بیشتری نیاز دارند یا حاوی اشتباهاتی هستند و این امر نیاز به بررسی دقیق تر دارد.

25- بازده حقوق صاحبان سهام

این KPI ظرفیت یک تجارت را برای استفاده موثر از سرمایه گذاری سهامداران نشان می دهد و سود بالایی را به همراه دارد. بازده حقوق صاحبان سهام نشان می دهد که شرکت برای هر واحد از سهام صاحبان سهام چه میزان درآمد دارد

26- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

به طور مشابه با بازده حقوق صاحبان سهام، این KPI نشان می دهد که یک کسب و کار چگونه از سرمایه گذاری سهامداران خود استفاده می کند. نسبت بالای بدهی به حقوق صاحبان سهام نشان می دهد که یک سازمان به جای سودآوری جدید از سرمایه گذاری ها، سرمایه خود را از دست می دهد و مقروض می شود.

27- هزینه مدیریت فرایندها

این KPI را می توان توسط بخش های تجاری دیگر پیگیری کرد تا هزینه مدیریت کار افراد و برنامه ریزی برای آینده را بسنجد. هرچه هزینه مدیریت فرایندها کم تر باشد، دارایی بیشتری برای اجرای وظایف و رشد شرکت باقی می ماند.

28- بهره برداری از منابع

برای برخی شرکت ها، زمان کارمند باارزش ترین سرمایه ای است که روی آن حساب می کنند. این مورد برای آژانس های خلاق، شرکت های حقوقی و سایر نمونه های تجاری مبتنی بر خدمات صدق می کند.

KPI بهره برداری از منابع نشان می دهد که یک شرکت چگونه از منابع خود (زمان)، با مقایسه زمان قابل پرداخت و کار غیرقابل پرداخت، استفاده می کند. همچنین می تواند در داشبورد پروژه برای نمای بهتر عملکرد پروژه مورد استفاده قرار بگیرد.

29- هزینه کل عملکرد مالی

هزینه کل عملکرد مالی نسبت کل هزینه فعالیت های مالی را نسبت به کل درآمد نشان می دهد. هزینه های مالی یک شرکت شامل پرسنل، سیستم های مدیریتی، مخارج کلی و سایر هزینه های لازم برای فعالیت روزمره سازمان مالی است.

طبق یک نظرسنجی APQC (انجمن کیفیت و بهره وری آمریکا)، میانگین هزینه های کل عملکرد مالی شرکت هایی با عملکرد بالا 0.6 درصد است در حالی که این عدد برای 25 درصد شرکت هایی که عملکرد پایینی دارند، 2 درصد است. شرکت هایی که می خواهند این معیار را بهبود ببخشند، باید برای اتوماسیون و بهینه سازی فرایندهای تجاری خود، از فناوری و نرم افزار مدرن استفاده کنند.

پی به ای چیست و نسبت P/E در بورس چگونه محاسبه می‌شود؟

P/E نسبت قیمت سهم (price) به درآمد سهم (Earning per share) است. محاسبه نسبت پی به ای یکی از روش‌های رایج ارزش‌گذاری سهام در تحلیل بنیادی است که از طریق آن با تخمین سود خالص شرکت‌ها، ارزندگی سهام بررسی می‌شود. این نسبت عموما برای شرکت‌های تولیدی و سودده مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این مقاله می‌توان با نسبت پی به ای و نحوه محاسبه آن آشنا شد.

EPS چیست؟

به سود خالص هر سهم EPS گفته می‌شود که مخفف عبارت Earning Per Share است. برای محاسبه EPS باید سود خالص یک شرکت را بر تعداد سهام آن تقسیم کرد.

تعداد سهام شرکت/ سود خالص شرکت =EPS

تعداد سهام شرکت در فرمول فوق از تقسیم سرمایه شرکت بر ارزش اسمی هر سهم (1000 ریال) محاسبه می‌شود.

شرکت‌ها موظف‌اند صورت‌های مالی خود را به‌صورت دوره‌ای در سامانه کدال منتشر کنند. میزان سود شرکت‌ها در صورت سود و زیان آن‌ها گزارش می‌شود. در ادامه نمونه‌ای از صورت سود و زیان یک شرکت در سامانه کدال نمایش داده شده است.

صورت سود و زیان

دو نوع EPS برای ارزش‌گذاری سهام وجود دارد:

EPS گذشته‌نگر (TTM)

EPS گذشته‌نگر به سودی گفته می‌شود که شرکت در 4 فصل گذشته به دست آورده است. سود خالصی که در صورت مالی سود و زیان گزارش می‌شود، EPS گذشته‌نگر است. باید توجه داشت در صورت‌های مالی 3 ماهه، شرکت‌ها میزان سود یک فصل خود را گزارش می‌دهند. برای محاسبه EPS گذشته‌نگر باید سود این فصل را با میزان سود 3 فصل گذشته جمع کرد.

EPS آینده‌نگر (Forward)

در محاسبه EPS آینده‌نگر، تحلیل‌گر با توجه به سود به دست آمده و بررسی عوامل موثر در سود شرکت مانند تورم، نرخ ارز، افزایش حقوق و دستمزد، شرایط اقتصادی ایران و جهان و… سودی که شرکت در یک سال آینده به دست خواهد آورد را پیش‌بینی می‌کند.

نسبت P/E چیست؟

نسبت قیمت به سود خالص هر سهم یک شرکت را نسبت P/E می‌گویند. قیمت (price) ارزش روز آن سهم است که در سایت www.tsetmc.com وجود دارد. نسبت P/E یکی از مهم‌ترین نسبت‌های مالی است که تحلیلگران و سرمایه‌گذاران برای ارزش‌گذاری سهام از آن استفاده می‌کنند. بطور کلی، نسبت P/E یعنی سرمایه‌گذار حاضر است بابت هر ریال سود شرکت چه میزان پول پرداخت کند. همچنین این نسبت نشان می‌دهد که چند سال زمان لازم است تا سودی معادل پولی که سرمایه‌گذاری شده به دست آید.

برای مثال بانک‌ها در ایران به‌طور میانگین تا 20 درصد سود سالانه پرداخت می‌کنند. یعنی اگر شخصی 10 میلیون تومان در بانک سرمایه‌گذاری کند، در طول یک سال 2 میلیون تومان سود دریافت خواهد کرد. به عبارتی پس از 5 سال شخص به اندازه پولی که سرمایه‌گذاری کرده است (10 میلیون تومان) سود کسب خواهد کرد. در مثال ذکر شده نسبت P/E بانک 5 است.

محاسبه نسبت P/E

می‌توان با توجه به انواع EPS ذکر شده برای شرکت‌ها، سهام آن‌ها را از دو روش گذشته‌نگر (TTM) و آینده‌نگر (Forward) تحلیل و ارزش‌گذاری کرد. در ادامه هر یک از این روش‌ها بررسی شده است.

P/E گذشته‌نگر

نسبت P/E گذشته‌نگر یا همان TTM که مخفف (Trailing Twelve Months) است با EPS گذشته‌نگر محاسبه می‌شود. یعنی این نسبت با تقسیم قیمت روز سهم بر سود خالص هر سهم در 4 فصل گذشته محاسبه می‌شود.

سود خالص شرکت در 12 ماه گذشته/ قیمت روز سهم= P/E

پی به ای گذشته‌نگر توسط هریک از شرکت‌ها گزارش می‌شود. همچنین نسبت P/E گذشته‌نگر بصورت لحظه‌ای در سایت www.tsetmc.com نمایش داده می‌شود. این عدد بیانگر عملکرد شرکت در 4 فصل گذشته است و در قیمت روز سهم لحاظ شده است. در ادامه P/E گذشته‌نگر در این سایت قابل مشاهده است.

پی به ای سامانه

در این مثال قیمت پایانی سهم (215،042 ریال) بر EPS سهم (29،591 ریال) تقسیم شده است. EPS گزارش شده در این سامانه همان EPS گذشته‌نگر گزارش شده توسط شرکت‌ها است.

P/E آینده‌نگر

P/E آینده‌نگر (Forward) که به آن پی به ای تحلیلی نیز گفته می‌شود، با توجه به سود پیش‌بینی شده شرکت برای 12 ماه آینده، محاسبه می‌شود. معمولا برخی شرکت‌ها میزان فروش و سودسازی خود در یک سال آینده را به‌صورت سالیانه در گزارش تفسیری یا گزارش هیئت‌مدیره خود تخمین و منتشر می‌کنند. اما باید توجه داشت که این پیش‌بینی در طول سال دستخوش تغییراتی از قبیل نرخ‌های جهانی، نرخ فروش، نرخ ارز و… خواهد شد که در سود پیش‌بینی شده توسط شرکت لحاظ نمی‌شود.

مقایسه P/E گذشته‌نگر و آینده‌نگر

برخی از سرمایه‌گذاران از P/E گذشته‌نگر استفاده می‌کنند. زیرا این عدد با فرض اینکه شرکت‌ها درآمد خود را به‌طور دقیق گزارش کرده باشند عددی قابل اعتماد است. این افراد معمولا معتقدند برآورد درآمد تحلیل‌گران برای آینده یک شرکت ممکن است صحیح و مطمئن نباشد.

از طرفی افراد برای کسب سود در آینده نسبت به خرید سهام اقدام می‌کنند. بنابراین چیزی که برای سرمایه‌گذار اهمیت دارد میزان سودسازی شرکت در آینده است. قیمت کنونی سهام باتوجه به گذشته شرکت مشخص شده است یا به عبارتی EPS گذشته‌نگر تاثیر خود را بر قیمت سهام گذاشته است. بنابراین سرمایه‌گذاران باید پول خود را براساس میزان سودسازی آینده شرکت سرمایه‌گذاری کنند و آنچه برای سرمایه‌گذار دارای ارزش است، EPS آینده‌نگر شرکت است.

نسبت P/E گروه

سرمایه‌گذاران و تحلیل‌گران برای تعیین ارزش نسبی سهام از طریق نسبت P/E، شرکت‌های یک صنعت را در مقایسه با یکدیگر ارزش‌گذاری می‌کنند. برای هر صنعت P/E گروه محاسبه می‌شود. این نسبت در سایت www.tsetmc.com در قسمت دیده‌بان بازار گزارش می‌شود. P/E هر صنعت میانگینی از پی‌به‌ای‌های شرکت‌های حاضر در آن صنعت است. P/E میانگین محاسبه شده شرکت‌ها نیز گذشته‌نگر است. در این روش باید توجه داشت که P/E یک شرکت از یک گروه با P/E گروه دیگر سنجیده نشود.همچنین می‌توان یک شرکت را در برابر سوابق تاریخی خود مورد تحلیل و مقایسه قرار داد. در ادامه به بررسی ارزش‌گذاری به این روش پرداخته شده است.

ارزش‌گذاری به روش P/E

برای ارزش‌گذاری به روش P/E، می‌توان یک شرکت را در گروه خود سنجید و قیمت آن را پیش‌بینی کرد. برای مثال نسبت P/E در یک صنعت که شرکت‌ها از نظر حاشیه سود، فروش، ارزش بازار و… مشابه هستند 6 محاسبه شده است. یعنی در این صنعت افراد به ازای هر واحد سود به‌طور میانگین 6 واحد پول پرداخت می‌کنند. پس P/E پایین‌تر از این عدد می‌تواند به این معنی باشد که این شرکت با قیمتی پایین‌تر از ارزش ذاتی خود معامله می‌شود و می‌توان انتظار داشت قیمت این سهم رشد داشته باشد. باید توجه داشت که میانگین P/E هر صنعت مانند پی ‌به ‌ای شرکت‌ها نیز می‌تواند با گذر زمان تغییر کند. در این روش P/E بالاتر از پی به ای صنعت نیز می‌تواند نشانگر بالا بودن قیمت یک سهم باشد.پس می‌توان انتظار داشت با گذر زمان قیمت سهم کاهش یابد.

  • نکته‌ای که در این روش ارزش‌گذاری مقایسه‎‌ای باید به آن توجه داشت این است که در یک صنعت شرکت‌‎هایی در یک گروه مقایسه‌ای قرار بگیرند که از لحاظ سایز، تکنولوژی، کیفیت محصول و… تاحدودی مشابه باشند. زیرا ممکن است اگر شرکتی در یک صنعت دارای تکنولوژی به‌روزتر یا برند معتبرتری نسبت به سایر شرکت‌های موجود در آن صنعت باشد، بازار پی به ای بالاتری نسبت به پی به ای متوسط صنعت به آن شرکت اختصاص دهد.

نکات ارزش‌گذاری با نسبت P/E

گاهی برای شرکت‌هایی با P/E بالا گفته می‌شود که این شرکت‌ها رشدی هستند. اکنون این سوال مطرح است که شرکت‌ رشدی چه شرکتی است و چرا P/E بالایی دارد؟

در برخی تقسیم‌بندی‌ها شرکت‌ها به دو گروه رشدی و ارزشی تقسیم می‌شوند. شرکت‌ ارزشی به شرکتی گفته می‌شود که به ثبات رسیده و بالغ شده‌ است. این شرکت‌ها امکان رشد بیشتری ندارند و شرایط باثباتی از لحاظ میزان تولید، فروش، حاشیه سود و… دارند. شرکت رشدی به شرکتی گفته می‌شود که در چرخه عمر خود هنوز به بلوغ نرسیده‌ است و امکان رشد قابل‌توجهی برای آن‌ وجود دارد. رشد این شرکت‌ها می‌تواند در میزان تولید، مبلغ فروش و یا دیگر عواملی باشد که در نهایت باعث رشد سودآوری آن‌ها شود. شرکت‌های صنعت دارو و IT عمدتا در گروه شرکت‌های رشدی قرار دارند. شرکت‌های رشدی ممکن است در ابتدا سود نداشته باشند یا سود آن‌ها بسیار اندک باشد؛ با گذشت زمان و انتظار سوددسازی بالای این شرکت‌ها در آینده، قیمت سهام آن‌ها به مرور رشد خواهد کرد.

در محاسبات انجام شده با پایین بودن مخرج این کسر یعنی سود خالص به ازای هر سهم و رشد قیمت روز سهام آن (صورت مخرج)، نسبت P/E این شرکت‌ها افزایش پیدا خواهد کرد. به‌عبارتی می‌توان گفت P/E بالا برای شرکت‌های رشدی یعنی افراد پول بیشتری برای خرید این سهم پرداخت می‌کنند و انتظار سوددهی بیشتری از آینده این شرکت دارند.

نکته‌ی دیگری که باید در خصوص ارزش‌گذاری به روش P/E به آن توجه کرد این است که اگر P/E یک شرکت ارزشی در مدت طولانی پایین باشد و رشد نکند می‌تواند نشان‌دهنده کاهش سودآوری آن در سال‌های آینده باشد. بنابراین افراد فعال در بازار سرمایه حاضر نیستند سهام این شرکت را با قیمت بالاتری خریداری کنند.

اهمیت ارزش‌گذاری به روش نسبت P/E فوروارد و TTM

همانطور که گفته شد آنچه برای سرمایه‌گذار ارزش دارد میزان سودسازی شرکت‌ها در آینده، یعنی همان پی به ای فوروارد است. پس محاسبه دقیق P/E فوروارد اهمیت زیادی در تحلیل شرکت‌ها دارد. از طرفی محاسبه این نسبت به عوامل زیادی مانند میزان نرخ تورم، عوامل موثر در صنعت آن شرکت و موارد بسیار دیگر بستگی دارد.

با توجه به اینکه محاسبه این نسبت برای تحلیل بنیادی تمام شرکت‌ها به دانش و زمان زیادی نیاز دارد، افراد بسیاری از پی به ای TTM برای تحلیل شرکت‌ها استفاده می‌کنند.

تیمی از متخصصین در انیگما P/E تحلیل بنیادی تمامی شرکت‌های تولیدی را انجام داده‌اند و با محاسبه سود سهم این شرکت‌ها، پی ای فوروارد هر یک از آن‌ها را محاسبه و در اختیار کاربران قرار داده‌اند. در ادامه نمودار مقایسه‌ای پی به ای فوروارد کلیه شرکت‌های تولیدی و پی ای TTM آن‌ها قابل مشاهده است.

P-E TTM FORWARD

همانطور که در این نمودار مشخص است در حال حاضر پی به ای TTM و پی به ای فوروارد به یکدیگر همگرا شده‌اند. این موضوع نشان‌دهنده تعدیل انتظارات و رسیدن به تعادل در بازار است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.