استراتژی جس لیورمور در بورس


معامله‌گران برتر بازارهای مالی

معامله‌گران برتر بازارهای مالی کیست؟ موفقیت در هر رشته‌ای نیاز به دانایی و متعاقبا توانایی به کارگیری آموخته‌ها در میدان واقعی دارد. معامله‌گری در بازار سرمایه نیز از این قاعده مستثنی نیست. بازارهای مالی از دیرباز یکی از بزرگترین و پرسودترین مارکت‌های دنیا برای معامله‌گری محسوب می‌شدند. همواره معامله‌گران زیادی در این بازارها درحال معامله و سرمایه‌گذاری بوده و هستند. اما برخی از این معامله‌گران، متمایزتر از بقیه ظاهر شدند. در این مقاله سعی داریم با چند تن از معامله‌گران برتر بازارهای مالی و دنیای سرمایه‌گذاری آشنا شویم. افسانه‌هایی تکرار نشدنی که شاید تاکنون فقط چند جمله کلیدی از آن‌ها شنیده‌ایم.

افسانه‌های سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

در دوران مختلف معامله‌گران برتر و بزرگ زیادی در بازارهای مالی به شهرت رسیدند. امروزه بسیاری از این معامله‌گران و سرمایه‌گذاران می‌توانند الگوهای بسیار مناسبی برای سرمایه گذاری ما محسوب شوند. اگر حرفه معامله‌گری در بازارهای مالی را به‌عنوان شغل خود انتخاب کرده‌اید، پس بهتر است که افسانه‌های تکرار نشدنی شغلتان را هم بهتر بشناسید و با شیوه سرمایه‌گذاری آن‌ها بیشتر آشنا شوید. در ادامه به معرفی چند تَن از این افراد می‌پردازیم.

معرفی معامله‌گران برتر بازارهای مالی

بنجامین گراهام (Benjamin Graham)

معامله‌گران برتر

احتمالا بنجامین گراهام نیاز به معرفی ندارد. اما واقعا حیف بود که نام او در این مقاله نمی‌آمد. او یکی از بزرگترین و معروفترین فعالان بازارهای مالی در دهه 60 میلادی بود. او علاوه بر نظریه پردازی و آموزش افراد در این حوزه، توانست نام خود را در تاریخ بورس نیویورک ثبت کند.

همچنین او نویسنده کتاب‌ معروف "سرمایه‌گذار هوشمند" نیز است. او معتقد است که سرمایه‌گذار باهوش و زیرکی که می‌خواهد در فرآیند سرمایه‌گذاری‌ شکست نخورد، باید با دقت بیشتری عمل کند. هرچه اصولی که برای سرمایه‌گذاری به کار می‌برد منطقی‌تر باشد، استراتژی سرمایه‌گذاری‌ او نیز به نتایج درخشان‌تری منجر می‌شود.

در روش سرمایه‌گذاری بنجامین گراهام، او معتقد بود که با سرمایه‌گذاری در بازار بورس یا سایر اوراق بهادار می‌توان به درآمد خوبی رسید، اما باید انتخاب‌هایمان را نیز طبق اصول درست شیوه کسب‌وکار آن شرکت‌ها ساماندهی کنیم. برای همین با استناد بر ارزش ذاتی یک سهم سنجیدن میزان ارزش خرید، وارد معامله می‌شد. به همین دلیل او را اکنون به نام پدر دو اصل سرمایه‌گذاری بنیادی (تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و سرمایه‌گذاری ارزشی) می‌شناسند.

سهام شما زمانی باارزش خواهد بود که کل شرکت از جوانب مختلف ارزشمند باشد.

بنجامین در دوران جوانی‌اش در یک کارگزاری مشغول به فعالیت بود. مشاوره‌های پنهانی او به مشتریان کارگزاری موجب حسادت همکاران او شد که در نهایت باعث اخراجش از آن کارگزاری شد. اما گراهام با اطمینان به تحلیل‌ها و استراتژی سرمایه‌گذاری خود و با سرمایه‌ای اندک شروع به خرید و فروش سهام در بازار بورس آمریکا (بورس نیویورک) کرد.

در مدت کوتاهی توانست میلیون‌ها دلار از این راه کسب کند. این کار باعث شد تا او به عنوان یکی از معامله‌گران مطرح وال استریت شناخته شود. جالب است بدانید که وارن بافت نیز دروه‌ای را به‌عنوان شاگرد، نزد بنجامین گراهام گذرانده است. همچنان وارن بافت از بنجامین گراهام به‌عنوان یک الگو و یک اسطوره در زندگی خود یاد می‌کند.

جس لیورمور (Jesse Livermore)

معامله‌گران برتر

اگر بخواهیم افسانه‌ای تکرار نشدنی در معامله‌گری و سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی را مثال بزنیم، بدون شک جس لیورمور یکی از این افسانه‌ها بود. او نیز مثل بنجامین در سال‌های دهه 20 میلادی و در بازار بورس آمریکا فعال بود که به او لقب "خرس بزرگ وال‌استریت" را نیز دادند. ریشه این لقب به معاملات فروش استقراضی سنگین جس در سال‌های 1907 و 1929 میلادی بازمی‌گردد که ثروتی افسانه‌ای را برای وی به‌همراه داشت.

جس سیستم معاملاتی منحصر به‌فرد خود را داشت و نخستین خرید خودش را با همان سیستم معاملاتی و خرید 5 دلار از یک سهم آغاز کرد و تنها دو روز بعد همان سهم را با قیمت 15.3 دلار فروخت. جس ابتدا در کلوپ‌های شرط‌بندی آن زمان روی خرید و فروش سهام فعال بود. کمی بعد و به دلیل این‌که جس تقریبا همیشه در این کلوپ‌ها برنده می‌شد و مایه زیان این کلوپ‌ها به‌شمار می‌آمد، نهایتا همه کلوپ‌های شرط‌بندی نیویورک، دیگر جس را از شرکت در شرط‌بندی در کلوپ‌ خود محروم کردند.

او همواره در معاملات خود در بازار سهام بر این باور بود که باید حرکت‌های بزرگ و رونددار را در بازار مد نظر قرار داد. جس به عامل زمان نیز در معاملات خود بسیار بها می‌داد و همین امر منجر به تشخیص دقیق تشکیل سقف در بحران‌های1907 و 1929 میلادی شد. در این معاملات او به‌صورت پلکانی به حجم معاملات خود می‌افزود.

درس‌های بزرگ بازارهای مالی

حتی جس لیورمور هم قبل از این‌که به موفقیت دست یابد، بارها و بارها شکست خورد. اما او در هربار شکست درسی بزرگ را از بازارهای مالی و معامله‌گری آموخت. جس در سال 1901 سیستمی برای معامله در وال‌استریت ساخت و با همان سیستم معاملاتی توانست سرمایه خود را 5 برابر کند. اما دیری نپایید که کل سرمایه‌اش را از دست داد.

"فکر کردن من را پولدار نکرد؛ اما صبر کردن برایم سودآور بود."

درس 50 هزار دلاری جس این بود که به توصیه‌های دیگران گوش نکن؛ زیرا او خارج از استراتژی خود و با حرف دیگران وارد معامله شده بود. درس بزرگ دیگر در دنیای معامله‌گری برای جس این بود که روزی جس فکر کرد که بازار به اوج خودش رسیده و زمان سقوط فرا رسیده استراتژی جس لیورمور در بورس است. به همین منظور او شروع به معاملات فروش در جهت مخالف بازار کرد. اما قیمت‌ها همچنان بالا می‌روند، تا جایی‌که جس مجبور به خروج از معامله خود با ضرر سنگین می‌شود. چندی بعد از این زیان بزرگ، تغییر روند بازار شروع و پیشبینی جس نیز درست از آب درمی‌آید. در اینجا نیز جس درس بزرگی که آموخت این بود که عامل زمان در معامله بسیار مهم است.

بعد از این بود که جس لیورمور با طراحی سیستمی جدید، روی حرکات بزرگ بازار متمرکز شد. او در این رابطه می‌گوید: "فکر کردن من را پولدار نکرد؛ اما صبر کردن برایم سودآور بود."

لیورمور در ادامه معامله‌گری‌اش، زمان برگشت بزرگ ۱۹۰۷ را چنان درست تشخیص مى دهد که تنها در روز ۲۴ اکتبر ۱۹۰۷ سه میلیون دلار سود مى کند. این فروش‌هاى او چنان موثر عمل کردند که از جس مى خواهند که فروشش را متوقف کند وگرنه به تنهایى بازار را نابود خواهد کرد. بعد از این روز بود که او به خرس بزرگ وال استریت مشهور شد.

سبک معاملاتی جس لیورمور

  • او صبر می‌کرد تا بازار در یک روند قرار گیرد.
  • صنایع پیشرو در جهت بازار را بررسی کرده و سهم‌های پیشتاز در آن صنایع را زیر نظر می‌گرفت.
  • حجم یکی از ارکان اصلی سیستم معاملاتی او بود.
  • آنقدر صبر می‌کرد تا نماد مورد نظر سیگنال بدهد و سپس با اطمینان و بدون تجدید نظر وارد معامله خرید می‌شد.
  • وقتی حرکت سهم در جهت معامله او شروع می‌شد، به‌صورت پله‌ای حجمش را افزایش می‌داد.
  • صبور بود و با سهم همراه می‌شد و به نوسانات کوچک بازار هیچ اهمیتی نمی‌داد.

پیتر لینچ (Peter Lynch)

معامله‌گران برتر

قطعا پیتر لینچ یکی از موفق‌ترین سرمایه‌گذاران و معامله‌گران در دنیا است. لینچ مدیر حرفه‌ایِ سابق صندوق Magellan (یکی از بزرگترین کارگزاری‌های سرمایه‌گذاری) بود. او در سال ۱۹۷۷ در سی و سه‌سالگی مسئولیت مدیریت صندوق سرمایه‌گذاری شرکت Fidelity را به‌عهده گرفت. او سیزده سال مدیریت این صندوق را برعهده داشت و طی این مدت، به‌طور میانگین سالانه ۲۹% برای سهامدارانش بازدهی به ارمغان آورد.

به‌عبارت دیگر در ۱۱ سال از ۱۳ سال مدیریت او، این صندوق توانست بازدهی بالاتر از شاخص S&P500 کسب کند که آماری فوق‌العاده محسوب می‌شود (وارن استراتژی جس لیورمور در بورس بافت از زمان بعد از رکود سال 2007 نتوانسته بازدهی بیشتر از میانگین شاخص داشته باشد).

لینچ برای آمار فوق‌العاده‌اش در بازار سهام آمریکا شهرت بسیاری یافت و سرانجام در سال ۱۹۹۰ در چهل و شش‌سالگی بازنشسته شد.

برای بسیاری از معامله گران لینچ به عنوان الگوی معامله‌گری است. پیشبینی‌های خوب و صبر او در معاملاتش باعث افزایش سوددهی صندوق‌های سرمایه‌گذاری تحت مدیریتش شده بود. او سیستم معاملاتی‌اش را طوری تنظیم می‌کرد که می‌توانست با هرگونه شرایط حاکم بر بازار تطبیق پیدا کند و از همین روی، بسیاری او را آفتاب‌پرست دنیای معامله‌گران می‌خوانند. لینچ یک استراتژی ابداع کرد به نامِ نسبت قیمت به رشد درآمد (PEG)، که به سرمایه‌داران کمک می‌کند تا با توجه به آن، پتانسیل رشد سهم را شناسایی کنند. بر اساس این استراتژی لینچ بر این باور بود که سهم‌هایی که از نظر تاریخی، نسبت قیمت به درآمدشان زیر میانگین صنعت و شرکتشان است، پتانسیل رشد بیشتری را برای سرمایه‌گذای در آینده دارند.

جورج سوروس (George Soros)

معامله‌گران برتر

یکی‌دیگر از معامله‌گران مشهور و موفق دنیا قطعا جورج سوروس است. همچنین وی صاحب کتاب‌های معروفی در زمینه‌های معامله‌گری و فلسفه در اقتصاد است . برعکس معامله‌گران مشهوری که تا اینجا معرفی کردیم، جورج سوروس، بیشتر به‌عنوان یک معامله‌گر در بازار فارکس مشهور است. سوروس استراتژی معاملاتی که به‌صورت علنی منتشر کرده باشد ندارد. او همیشه معاملاتش را باتوجه به اخبار مهم، شرایط و جو حاکم بر بازار تطبیق می‌داد و در جهت بازار حرکت می‌کرد.

یکی از معروفترین معاملات او معامله معروف 10 میلیارد دلاری فروش استقراضی پوند انگلیس بود. او با هوشیاری تمام، مقادیر عظیم پول را زمانی‌که هنوز وقت برای ادامه بازی زیاد به نظر می‌رسد بیرون می‌کشد و با این‌کار باعث ورشکستگی بانک مرکزی انگلستان می‌شود.

آن روز را به نام چهارشنبه سیاه (1992) می‌شناسند که در نهایت باعث شد تا جورج سوروس در مدت زمان کوتاهی میلیاردها دلار سود کند. در پی این اتفاق بانک مرکزی انگلستان مجبور می‌شود طی چند مرحله پوند استرلینگ را بازخرید کرده و جمع‌آوری کند. از جمله کارهای شاخص دیگر جورج تاسیس صندوق کوانتومی در سال 1970 میلادی بود که توانست بیش از 4000 درصد بازدهی را در عرض ده سال به ارمغان آورد.

ریچارد داود دونکیان

ریچارد از معامله‌گرانی استراتژی جس لیورمور در بورس بود که در سقوط بازار سهام در سال 1929 مقداری از سرمایه‌اش را از دست داد. همین امر باعث شد تا وی به مطالعه عمیق درباره استراتژی معاملاتی خود روی آورد. نتیجه این مطالعه و پژوهش ابداع روش معاملاتی تعقیب روند شد و از همین روی دونیکان را به‌عنوان پدر روش معامله‌گری تعقیب روند می‌شناسند. فلسفه معامله‌گری براساس این کانال به مشاھده ھوشمندانه دونکیان از این پدیده بازمی‌گردد که قیمت کالاھا اغلب اوقات در غالب روندھای طولانی و پایدار حرکت می‌کنند.

روش معاملاتی دونکیان براساس میانگین‌ھای متحرک و کانالی بود که امروزه به‌نام خودش آن را تحت عنوان «کانال دونکیان» می‌شناسند. این کانال به‌این صورت عمل می‌کند که قیمت‌ھای بالا و پایین ۴ ھفته گذشته را به‌صورت یک کانال روی چارت ترسیم می‌کند. ھر وقت که قیمت بتواند سقف کانال را بشکند، سیگنال خرید و ھر وقت که بتواند کف کانال را بشکند، سیگنال فروش صادر می‌شود و تا زمانی‌که قیمت باند مخالف کانال را لمس نکرده، معامله باز می‌ماند.

این استراتژی معاملاتی بسیار ساده آن‌چنان موفقیت‌آمیز بود که امروزه نیز همچنان اعتبار و شهرت خود را حفظ کرده است. همین امر باعث شد تا دونکیان به شهرت زیادی در معامله‌گری و ساخت استراتژی‌های معاملاتی مختلف برسد و نام او در تاریخ معامله‌گران برتر جهان ثبت شود.

سخن‌آخر معامله‌گران برتر بازارهای مالی

معامله‌گران برتر، موفق و مشهور دنیا بسیار زیاد هستند. شاید اگر بخواهیم از همه آن‌ها نام ببریم، عمرمان کفاف توضیح درباره روش و سیستم معاملاتی آن‌ها را ندهد. در این‌جا سعی شد تا معامله‌گران موفق با روش‌های معاملاتی مختلف از بنیادی تا تکنیکال را در کنار هم بررسی کنیم. چیزی که می‌توانیم به‌عنوان نکته برتر در زمان معامله‌گری خود یاد بگیریم این است که مهم نیست چه روشی را برای استراتژی معاملاتی خود انتخاب می‌کنیم. در هرحالتی (چه تکنیکال و چه بنیادی)، می‌توانند چنان نتایج برتری را برای ما به ارمغان آورد که حتی در جهان نیز ثبت شود. نکته مهم بعدی که خصوصیت مشترک همه این معامله‌گران برتر بود؛ صبر در به ثمر رسیدن نتایج کارشان بود. این درحالی است که اکثر معامله‌گران جدید وقتی وارد بازار می‌شوند، انتظار سودهای بسیار بالا را دارند. پس اگر می‌خواهید شما هم به یکی از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران مشهور جهان تبدیل شوید، بهتر است تا می‌توانید با مطالعه و آموزش دانش خود را در این زمینه افزایش دهید تا در آینده‌ای نزدیک، به نتایج درخشانی دست یابید.

می‌توانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.

برنامه روزانه 10 سرمایه گذار موفق دنیا

مدیران مالی یا سرمایه گذاران بزرگ دنیا با موفقیت های خود جهان اقتصاد و مسائل مالی را تحت تاثیر قرار داده اند. موفقیت آنها نه تنها برای خودشان سودمند بوده است، بلکه باعث شده تا میلیون ها نفر به درآمد و سودآوری بزرگی دست پیدا کنند. به راستی دلیل موفقیت آن ها چیست؟ آیا آنها برای کارهای خود برنامه ریزی می کنند؟ اگر بله، چه مواردی در برنامه آنها گنجانده می شوند؟ اصلا برنامه روزانه 10 سرمایه گذار موفق دنیا چیست و آیا از آن تبعیت می کنند؟

واقعیتی که درباره آنها وجود دارد این است که همه این سرمایه گذاران موفق دنیا استراتژی، روش کاری و سبک زندگی متفاوتی دارند. فلسفه هیچکدام مشابه دیگری نیست. برخی از متدهای قدیمی در کارهایشان استفاده می کنند و برخی از روش های جدید. برخی معتقدند زمان مناسب تجارت به آنها الهام می شود و عده ای دیگر طبق محاسبات و تحلیل بازار دست به معامله می زنند.

بنابراین هیچ یک از رفتار و طرز فکر آن ها شبیه به دیگری نیست، جز یک مورد. روتین یا برنامه روزانه. اگر بیوگرافی سرمایه گذاران موفق را خوانده باشید، متوجه خواهید شد همه آن ها برای روز خود نه تنها برنامه داشتند، بلکه آن را برای خود تبدیل به یک روتین کرده اند. منظور از روتین، کاری است که خود را موظف می دانید هر روز انجام دهید. در این مطلب برنامه روزانه 10 سرمایه گذار موفق دنیا را با یکدیگر مورد بررسی قرار می دهیم؛ اما در ابتدا اجازه دهید با این تاجران بزرگ بیشتر آشنا شویم.

آشنایی با هر یک از آن ها و روتینشان به شما کمک می کند تا علاوه بر الگوبرداری، سطح کیفیت زندگی خود را نیز ارتقاء ببخشید. پس با ما همراه باشید.

سرمایه گذاران موفق دنیا کدامند؟

سرمایه گذار به شخصی گفته می شود که پولی را به یک کسب و کار یا شرکت می دهد. البته سرمایه گذار همیشه یک شخص نیست؛ شرکت های سرمایه گذاری نیز وجود دارند که همین کار را انجام می دهند. سرمایه گذاران انتظار دارند در ازای پول سرمایه گذاری شده شان، شاهد نه تنها برگشت پولشان باشند، بلکه به سود نیز برسند. از این رو برای سرمایه گذاران تصمیم گیری، انتخاب شرکت و مقدار پولی که به آنها داده می شود اصلا کار ساده ای نیست.

آن ها می بایست این گونه شرکت هایی که به دنبال سرمایه گذار می گردند را مورد بررسی قرار دهند، کارکنان و مدیران را ارزیابی کنند تا متوجه شوند امید و پشتکار آن ها چه میزان است. به علاوه، اهداف سازمانی شان را بدانند. در پایان آن ها متوجه خواهند شد آن شرکت یا سازمان با ارزش های سازمانی و عقاید آن ها همسو است یا خیر.

بنابراین کار این سرمایه گذاران تنها به پول دادن و چک کشیدن ختم نمی شود. شغل آنها سخت تر و پر استرس تر از چیزی است که در فکر ما می گنجد. به همین دلیل است که آنها برای خود روتینی را ترتیب می دهند تا سلامت فیزیکی و روانی خود را در این شغل پر تنش حفظ کنند.

قبل از اینکه با برنامه روزانه 10 سرمایه گذار موفق دنیا آشنا شویم، اجازه دهید خود آن ها را بهتر بشناسیم. پس با ما همراه باشید.

بنجامین گراهام

بنجامین گراهام یکی از سرمایه گذاران موفق دهه شصت میلادی است و در صدر جدول تاجران موفق ما قرار دارد. همچنین توانمندی های او به عنوان مدیر سرمایه گذاری و مربی مالی زبانزد خاص و عام بود. در دنیا، از او به عنوان پدر دو رشته بنیادین سرمایه گذاری، یعنی تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و سرمایه گذاری مبتنی بر ارزش، یاد می شود.

جان تمپلتون

او یکی از هوشمند ترین تاجران به حساب می آید. گفته می شود او در دوران رکود اقتصادی سرمایه گذاری کمی انجام داد ولی هنگامی که استفاده از اینترنت رو به رشد بود، آن ها را با قیمت بالایی فروخت و سود کلانی را کسب کرد. به علاوه، برخی از بزرگترین و موفق ترین صندوق های سرمایه گذاری بین المللی دنیا توسط جان تمپلتون ایجاد شده است.

وارن بافت

بدون شک وارن بافت یکی از بزرگترین و موفق ترین سرمایه گذاران دنیا است. این ادعای ما نیست؛ بلکه کل دنیا و تمام متخصصین این حوزه اینگونه فکر می کنند.

وارن بافت با به کار گیری اصولی که توسط بنجامین گراهام در این علم مشخص شده بود، توانست عمده ثروت میلیارد دلاری خود را از طریق خرید سهام و شرکت ها با استفاده از شرکت برکشایر هاتاوی به دست آورد. به همین دلیل، امروزه سرمایه افرادی که مبلغ 10 هزار دلار را در سال 1965 در شرکت برکشایر هاتاوی سرمایه گذاری کرده بودند، به بیش از 165 میلیون دلار رسیده است که همین امر اثباتی بر موفقیت وارن بافت و شرکت او می باشد.

کارل ایکان

کارل ایکان یک فعال و سرمایه گذار حرفه ای است. سیاستی که این سرمایه گذار عموما پیش می گیرد، در میان مردم یا در وال استریت به افزایش ارزش ایکان مشهور است. زمانی از این عبارت استفاده می گردد که قیمت سهام یک شرکت صعود پیدا می کند و دلیل آن کارل ایکان است. طبق این روش کارل ایکان در برخی از شرایط شروع به خرید سهام شرکتی می کند که معتقد است مدیریت آن جا عملکرد ضعیفی دارد. پس از خرید ایکان، قیمت سهام آن شرکت بسیار بیشتر می شود.

حال که با چند سرمایه گذار موفق و مطرح دنیا آشنا شدیم، اجازه دهید سبک زندگی آن ها را نیز مورد بررسی قرار دهیم. آیا برنامه خاصی در زندگی آنها وجود دارد؟ در ادامه برنامه روزانه 10 سرمایه گذار موفق دنیا را برایتان می شماریم.

برنامه روزانه 10 سرمایه گذار موفق دنیا؛ عادت های روزانه

اگر بخواهیم صادق باشیم، لیست تفاوت های یک سرمایه گذار متبحر حرفه ای و یک سرمایه گذار معمولی آنچنان بلند و بالا نخواهد بود. در واقع، عوامل بسیار کوچک باعث تفاوت چشمگیر موجود بین آنها می شود. این عوامل بسیار کوچک، همان برنامه های روزانه یا به عبارت دیگر، عادت ها هستند.

تاثیر این برنامه های روزانه به هیچ وجه قابل انکار نیست. آنها می توانند شما را قدرتمند و در عین حال منعطف تر سازند. سرمایه گذاران موفق نیز از تاثیرات آنها آگاه بودند و آنها را مورد استفاده قرار می دادند.

همانطور که گفتیم در این مطلب با برنامه روزانه 10 سرمایه گذار موفق دنیا آشنا می شویم. اما این 10 سرمایه گذار موفق چه کسانی هستند؟ بنجامین گراهام، جان تمپلتون، توماس رو پرایس، جان نف، جس لیورمور، پیتر لینچ، جورج سوروس و وارن بافت. آنها نه تنها ثروت بسیاری را برای خود کسب کردند، بلکه به دنیا نشان دادند با داشتن برنامه روزانه و متعهد ماندن به آن میتوان احتمال موفقیت را چندین برابر کرد. در ادامه با این عادت ها آشنا خواهیم شد.

خواب کافی

اگر فکر کرده اید که سرمایه گذاران موفق و بزرگ دنیا از خواب خود می گذرند تا به کارهای خود برسند، باید به شما بگوییم که سخت در اشتباهید. البته که در برخی از مواقع ضروری ممکن است آنها مجبور باشند تا دیر وقت کار کنند یا صبح، زودتر از همیشه بیدار شوند. ولی این رویه همیشه اتفاق نمی افتد.

همه ما از تاثیرات مثبت خواب کافی در طول شب آگاهیم. تاجران موفق نیز از این نکته برای بهیود وضعیت ذهنی خود استفاده میکنند. بله؛ درست متوجه شدید. بهبود وضعیت ذهنی. داشتن خواب کافی، یعنی خوابیدن در ساعت 10 شب و بیدار شدن در ساعت 6 صبح، خستگی ذهنی شما را برطرف می کند و اجازه می دهد مسائل را راحت تر و سریعتر درک و پردازش کنید.

داشتن برنامه ای منظم و کافی برای خواب باعث می شود تا در طول روز سرحال تر باشید. با این کار فعال تر خواهید شد و متناسب با آن بهره وری نیز افزایش خواهد یافت.

اجرا کردن

همه ما با مزایای داشتن برنامه ریزی آشنایی داریم؛ اما صرفا نوشتن آن موفقیتی را به همراه نخواهد آورد. در واقع زمانی برنامه ریزی به شما کمک می کند که نسبت به آن متعهد باشید و آن را عملی سازید. این خصیصه، یکی از مهم ترین برنامه روزانه 10 سرمایه گذار موفق دنیا است.

سرمایه گذاران بسیاری هستند که ایده های فوق العاده و سودآوری در ذهن خود می پرورانند، اما تنها تعداد کمی از آنها پتانسیل واقعی خود را کشف و طبق آن عمل می کنند. یکی از مزایای نوشن برنامه این است که شما اعمال خود را هدفمندتر انتخاب می کنید تا به اهداف خود نیز نزدیک تر شوید.

تاجران موفق برای خود برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت تنظیم می کنند و به آن پایبندند. برنامه های روزانه نیز شامل برنامه ریزی کوتاه مدت آنها است. اگر شما نیز قصد دارید تا در همه جوانب زندگی خود موفقیت کسب کنید، طبق برنامه ریزی تان پیش بروید و کار امروز را به فردا نیاندازید.

افزایش دانش و آگاهی

دنیای کسب و کارها همواره در حال تغییر است. زمانی که معتقد باشید شما همه مسائل موجود در دنیای اقتصاد را می دانید و همه چیز را بدون اندکی خطا درک می کنید، بدون شک جایی به مشکل بر خواهید خورد. حتی علم نیز روز به روز مطابق با تغییرات روز دنیا، به روز رسانی می شود.

بهترین راه برای جلوگیری از خطاهای احتمالی، افزایش سطح دانش در این زمینه است. کمبود آگاهی قطعا می تواند در درازمدت هزینه های بسیاری را بر شما متحمل سازد؛ زیرا این شرایط ممکن است سبب شود شما در معاملات خود متضرر شوید. حتی اگر ضرر در یک یا دو معامله شما رخ دهد، باز هم جبران آن کار ساده ای نخواهد بود.

البته افزایش دانش و آگاهی در زمینه سرمایه گذاری یا کسب و کارها به این معنا نیست که شما مجبورید دوباره به دانشگاه برگردید. منظور این است که خود را در رابطه با روندهای جدید، تغییرات و دیگر عواملی که بیزینس شما را تحت تاثیر قرار می دهند، به روز نگه دارید. این کار استراتژی جس لیورمور در بورس نیز می تواند به واسطه مطالعه مقالات، روزنامه ها و کتاب های جدید و مرتبط، تماشای ویدئوهای آموزنده و … صورت بگیرد.

سرمایه گذاران موفق دنیا به صورت روزانه مقالات جدید و آموزنده را مطالعه می کنند. آن ها از این روش استفاده می کنند تا پاسخ سوال هایشان رادریابند. سوال هایی که به صورت روزانه در ذهنشان نقش می بندد و شغلشان را تحت تاثیر قرار می دهد.

وقت گذراندن با افراد مثبت اندیش

مورد بعدی در لیست برنامه روزانه 10 سرمایه گذار موفق دنیا، صحبت کردن و وقت گذراندن با افراد مثبت اندیش و امیدوار است.

همه ما از تاثیر افرادی که با آنها در ارتباط هستیم، خبر داریم. تصور کنید در طول روز یکی در گوش شما می خواند: تو نمیتوانی، تو از پس این کار بر نمی آیی، تو به اندازه کافی تلاش نمی کنی و … . قطعا در روز بعد بدون انگیزه خواهید شد و امیدتان را به کسب و کار و حتی طرز فکرتان از دست خواهید داد.

منظور از افراد مثبت اندیش، افرادی نیستند که نظرشان با شما موافق است یا همواره شما را تایید می کنند. بلکه این افراد کسانی هستند که نگرش مشابهی با شما دارند. آنها افراد امیدواری هستند که معتقد اند با تلاش همه مشکلات برطرف خواهند شد.

سرمایه گذاران موفق به صورت روزانه از وجود چنین افرادی بهره می برند؛ زیرا نه تنها امیدواری را در آنها زنده نگه می دارند، بلکه ذهنشان را برای درک مسائل اطرافشان بازتر می کنند.

پس داشتن برنامه روزانه کمک کننده است؟

هیچ کس از موفقیت بدش نمی آید. اگر این مطلب را مطالعه کرده اید، پس شما هم تمایل دارید مانند سرمایه گذاران بزرگ دنیا به موفقیت های بیشماری دست پیدا کنید.

در نظر داشته باشید داشتن برنامه برایتان بسیار مفید خواهد بود؛ همانطور که برای این تاجران موفق این گونه بوده است. می توانید از برنامه روزانه 10 سرمایه گذار موفق دنیا که در این مطلب پوشش داده شد استفاده کنید و از آنها در زندگی خود نیز بهره ببرید. ما به شما این قول راخواهیم داد با تکیه بر این عادات، شما نیز در لیست تاجران و مدیران مالی موفق قرار خواهید گرفت.

خرس بزرگ وال استریت

لیورمور در 26 جولای 1877 در شهر shrewshbury ماساچوست آمریکا در یک خانواده فقیر که شغل اصلی انها کشاورزی بود بدنیا آمد . او در سن 14 سالگی با حمایت های مادرش خانه را به مقصد بوستون برای انجام فعالیت های تجاری خود ترک کرد . لیورمور بعد از ترک خانه ، توانست به عنوان یک پادو در یکی از کارگزاری های شهر بوستون مشغول بکار شود .

علاقه او به تجارت و هوش استعدادی که داشت باعث شد که در هنگام کار با محاسبات خاصی که در نظر داشت شروع به پیش بینی آینده نوسانات قیمت کند و بعد از کار به دقت آنها را بررسی کند .

بعدها یکی از دوستان جسی او را قانع کرد که بصورت واقعی یک مقدار از پولش را در یکی از بنگاه های شرط بندی نوسانات قیمت ریسک کند . لیورمور برای اولین باربا مشارکت دوست صمیمی خود روی نوسانات قیمت یک سهام فروشگاهی که مربوط به آرنولد روتشتاین بود شرط بندی کردند که منجر به 6 دلار سود شد . ( این اتفاق برای اولین بار در سال 1892 زمانی که او فقط 15 سال سن داشت اتفاق افتاد ).
بعد از این معامله بصورت تدریجی لیورمور تمام وقت خود را صرف تجارت در مغازه های مخصوص شرط بندی ( Bucket shop ) روی نوسانات قیمت کرد . مدت زیادی نکشید که توانست 1000 دلار را از این راه کسب کند و بصورت تمام وقت مشغول به ترید شد و شغل قبلی خود را رها کرد.
جسی از محل پول هایی که کسب میکرد برای مادر خود هم ارسال میکرد . بعد ها بدلیل اینکه جسی موقعیت های معامله زیادی با درصد برنده شده زیادی در مغازه های bucket shop انجام میداد و اکثرا برنده بود از ورود او به مغازه های شرط بندی امتناع کردند و باعث شد که لیورمور شهر بوستون را به 10.000 دلار سرمایه به مقصد وال استریت نیویورک ترک کند .
جسی لیورمور پس از 6 ماه معامله در وال استریت تمام اون 10.000 دلار خود را از دست داد و فهمید که استراتژی معاملاتی او که قبلا در bucket shop ها روی نوسانات قیمت ( اسکالپ ) انجام میداد در وال استریت به خوبی کار نمیکند و نیاز به باز بینی دارد و مجبور شد دوباره به بوستون برگردد و شروع به بررسی دقیق دلایل شکست خود در وال استریت بپردازد.
جسی اولین مشکلی که در این سیستم اسکالپ خود در وال استریت پیدا کرد این مورد بود که در وال استریت تا زمانی که رسید خرید شما از کارگزاری نرسد شما متوجه قیمت خرید خود نخواهید بود ولی در سیستم اسکالپ جسی پوینت به پوینت قیمت ها حایز اهمیت بود و او شروع به ایجاد یک استراتژی برای معاملات میان مدت خود در وال استریت کرد .
اولین پیروزی بزرگ او در وال استریت در سال 1901 اتفاق افتاد . زمانیکه او سرمایه گذاری زیادی روی بخش سهام شمال آمریکا انجام داد و توانست از 10 هزار دلار سرمایه گذاری خود حدود 50 هزار دلار کسب کند .


زندگی شخصی

لیورمور سه بار ازدواج کرد و دو فرزند داشت . در اکتبر 1900 در سن 23 سالگی با اولین همسر خود نتی Netti ازدواج کرد اما بعد وقتی او در ترید ها دچار یک برشکستی بزرگی شد از همسر خود نتی درخواست که کجموعه قابل توجهی از جواهراتی که هنگام ازدواج خرید کرده بود را بفروشد تا او بتواند باز به سرمایه گذاری در وال استریت ادامه دهد . اما نتی از این کار خودداری کرد و باعث برهم خوردن رابطه بینشان و سپس منجر به طلاق در سال 1917شد.


در تاریخ 2 سپتامبر 1918 لیورمور با Doronthy ازدواج کرد و حاصل ازدواج آنها دو تا پسر(Jesse Livermore Jr., Paul Livermore) بودند که بعد ها رابطه Dornthy با جسی بهم خورد و باعث ترک او شد و در نهایت doronthy با شخص دیگری به اسم James Walter ازدواج کرد و مسئولیت نگهداری از فرزندانش را نیز بر عهده گرفت.

در نهایت لیورمور با یک خواننده مشهور به اسم Harriet Matiz که 38 ساله بود و هریت هم نیز ازدواج سوم اش بود و همسر قبلی خود را ( Arthur Warren Noble ) را بعد از شکست در وال استریت و خود کشی از دست داده بود، ازدواج کرد.

سر انجام در 28 نوامبر 1940پلیس ها جسد جسی را در رختکن حمامی در هتلی در منهتن در حالیکه که با یک گلوله در سر خود ، خود کشی کرده بود پیدا کردند . پلیس ها یک یادداشتی در یک دفترچه چرمی شخصی جسی پیدا کردند که قبل از خود کشی برای همسر خود Harriet نوشته بود . متن نوشته شده بصورت زیر بود :
” نینا ( اسم مستعار Harriet ) عزیز : من نمیتوانم به انها کمک کنم چیز هایی که با من بد شده اند. من از مبارزه خسته شده ام و دیگر نمیتوانم ادامه دهم و این تنها راه من است و من ارزش اینهمه عشق تو را ندارم و من شکست خورده ام . من خیلی متاسف ام ! جسی “

اصول تجارت

اصول تجارتی که لیورمور درست کرده بود همچنان مورد خوب بررسی و تحقیق معامله گران قرار میگیرد . لیورمور اغلب جنبه های عاطفی و روانی معامله گران را در آن موقعیت های زمانی و قیمتی اشاره میکند .
اصولی که لیورمور همیشه در معاملات خود رعایت میکرد به اینصورت بود که همیشه با روند بازار و شرایط ساختاری باید معامله انجام داد و او برای انجام تست های معاملاتی خود از روشی به اسم معاملاتی probe استفاده مینمود و فقط زمانی خود را در مسیر معاملاتی بزرگ قرار میداد که بازار به او راه درست و جنبه روانی معامله گران را نشان دهد . و همیشه معتقد بود که قیمت ها هرگز زیاد برای خرید ، و کم برای فروش نیستند ( دیدگاهی که در مسیر امواج بازار قرار گرفتن است که در مجموعه تحلیلی بازار بورس و ارز بر آن معتقد هستیم و همیشه در جهت روند بازارباید بود و تا زمانی که طبق قانون نیوتون یک روند ادامه دارد باید بر آن روند پایبند بود تا حالاتی خلاف آن ثابت شود ).
یکی از معاملات جسی لیورمور که او را به افسانه معامله گری تبدیل کید این بود که قبل از وقوع زلزله سن فرانسیسکو او شروع به فروش گسترده سهام بخش آمریکای شمالی کرده بود که بعدا در 18 آوریل 1906 بعد ار آن حادثه دلخراش او 250 هزار دلار از این موقعیت کسب کرد و باعث شد به او در بازار لقب های The Great Bear of Wall Street , Boy Plunger بدهد .

در اواخر 1939 به لیورمور توسط پسرش پیشنهادی داده شد که یک کتاب در مورد نحوه تجارت بازار های آتی کالا و کامودیتی ها بنویسد و این کتاب توسط Duell Sloan تکمیل شد و تحت عنوان ” چگونگی معامله در بازار ” در ماه مارس 1940 روانه بازار شد . بعد ها نیر کتاب های متعددی توسط افراد زیادی در مود لیورمور و روش های معاملاتی او در بازار سهام نوشته شد که بصورت زیر هستند :

1923 – Reminiscences of a Stock Operator by Edwin Lefèvre (best-selling biography of Livermore) multiple reissues since, last on January 17, 2006, by Roger Lowenstein

1985 – Jesse Livermore – Speculator King by Paul Sarnoff

2001 – Jesse Livermore: The World’s Greatest Stock Trader by Richard Smitten

2003 – Speculation as a Fine Art by Dickson G. Watts

2004 – Trade Like Jesse Livermore by Richard Smitten (

2004 – Lessons from the Greatest Stock Traders of All Time, by John Boik

2006 – How Legendary Traders Made Millions, by John Boik

2007 – The Secret of Livermore: Analyzing the Market Key System., by Andras Nagy

2014 – Jesse Livermore – Boy Plunger., by Tom Rubython, Forward by Paul Tudor-Jones

آموزش بازار آتی

برگزاری آموزش بازار آتی بصورت آکادمیک و ترمیک توسط مرکز آموزش عالی سهامیر در کشور ، آموزش بازار آتی هم اکنون به صورت برگزاری کلاس های حضوری یا آنلاین در دسترس عموم عبلقه مندان به این حوزه است ، همچنین آموزش بازار آتی برای متقاضیانی که خارج از استان تهران هستند بصورت فشرده ظرف مدت 7 روز برگزار میشود . در دسترس عموم علاقه مندان به این حوزه قرار گرفته است .

مهلت استفاده از کد تخفیف 6% درصدی : 1706

2 دهه تجربه

آموزش و توسعه علوم سرمایه گذاری

رشته های منعطف

پوشش بیش از 130 رشته تخصصی

رتبه 1 آموزش حرفه ای

کسب رتبه برتر آموزش از PPQ

آموزش آکادمیک

برگزاری دوره های آکادمیک و ترمیک

بازار آتی

آموزش آکادمیک

آموزش کوتاه مدت

آموزش خصوصی

آموزش عمومی

دوره آموزش جامع بازار آتی

آموزش انحصار EX

سطح دانشپذیران EX

استاندارد NOD

- دوره اموزش تخصصی بازار آتی :

اموزش بازار آتی : بازار آتی شبکه ای است جهت انجام معاملات استاندارد که در آن طبق توافق انجام شده نسبت به ایجاد یک معامله در آینده و در قالب یک قرارداد با قوانین مشخص اقدام میشود . در بازار بورس ایران و در حوزه اقتصاد ، بازار آتی به معنای خرید و فروش کالا با قیمت مشخص قبل از سررسید میباشد ، کالای مورد معامله در قرارداد آتی میبایست دارای استاندارد کمی و کیفی بوده و زمان و مکان مشخص مفاد آن انجام شود .

دوره اموزش معاملات بازار آتی (آینده) حاصل 30 سال تجربه استراتژی جس لیورمور در بورس و فعالیت مدیران و متخصصان سازمان سهامیر در بازار بورس ایران و سرمایه جهان میباشد، کلیه ی مباحث و سرفصل های اموزشی این دوره مطابق با استانداردهای جهانی و QT اروپا برنامه ریزی و تدوین شده بطوریکه دوره آموزش معاملات بازار آتی را میتوان بعنوان یکی از بهترین دوره های حرفه ای آموزشی برای افرادی که قصد فعالیت حرفه ای در بازار سرمایه را دارند دانست. کلیه متقاضیان و علاقه مندان به فعالیت در بازار اتی میتوانند از طریق همین سامانه بصورت اینترنتی نسبت به رزرو و ثبت نام کلاس های اموزشی بازار اتی اقدام نمایند.

کلیه متقاضیان و دانشپذیران بمنظور شرکت در دوره اموزشی بازار آتی میتوانند از طریق همین سامانه نسبت به ثبت نام و رزرو کلاس اقدام نمایند.

روانشناسی بازار یکی از مهم‌ترین مباحث در اقتصاد رفتاری است

اقتصاد رفتاری یک مبحث مطالعاتی میان‌رشته‌ای است که در آن محققان فاکتورهای مختلف را که در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی نقش دارند، مورد بررسی قرار می‌دهند.بسیاری از افراد اعتقاد دارند که احساسات، موتور محرکه اصلی تغییرات بازارهای مالی است و نوسانات و تغییرات احساسی یک سرمایه‌گذار همان چیزی است که به آن روانشناسی بازار گفته می‌شود. این بازار می‌توان بورس سهام باشد یا هر بازار دیگری. به طور خلاصه احساسات بازار، آن حس کلی سرمایه‌گذاران و معامله‌گران نسبت به تغییرات قیمت یک دارایی خاص است. اگر احساسات استراتژی جس لیورمور در بورس بازار مثبت بوده و همزمان قیمت‌ها نیز در حال افزایش باشند، اصطلاحا به چنین شرایطی بازار مثبت و رو به بالا و بالعکس این موضوع بازار رو به پایین یا منفی گفته می‌شود.پس می‌توان نتیجه گرفت که احساسات بازار مجموع و یا میانگین احساسات و عواطف تمام سرمایه‌گذاران و معامله‌گرانی است که در یک بازار مالی خاص حضور دارند. درست مانند هر گروهی از افراد و در هر جامعه‌ای، چه کوچک و چه بزرگ، یک فکر به صورت غالب و مسلط بین افراد آن جامعه وجود ندارد. بر طبق تئوری‌های روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی دائما در پاسخ به احساسات بازار میل به تغییر دارد و نکته مهم اینجاست که خود این احساسات بازار نیز ایستا نبوده و به صورت پویا در حال تغییر می‌باشند؛ اگر اینگونه نبود، انجام یک معامله بسیار سخت‌تر می‌شد. در عمل و واقعیت، وقتی بازار در رشد است، اعتماد به نفس و عواطف معامله‌گران در وضعیت خوبی قرار دارد. احساس مثبت بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه شده و این افزایش تقاضا اوضاع روانی سرمایه‌گذاران را بهتر نیز می‌کند. به طور مشابه روند رو به پایین نیز همینگونه عمل می‌کند و در صورت سقوط بازار تقاضا کاهش و عرضه افزایش پیدا می‌کند.
احساسات در چرخه‌های بورس و سایر بازارهای مالی چگونه تغییر می‌کنند؟
روند رو به بالا
تمام بازارها درون یک چرخه از حرکات مثبت و منفی بوده و وقتی بازار در فاز و مرحله رشد و مثبت است، یک خوش‌بینی، اعتماد و حرص غالب در بین سرمایه‌گذاران به وجود می‌آید. این احساساتی که از آن‌ها یاد شد، اصلی‌ترین دلایل برای بالا بردن فعالیت‌های خرید هستند. معمولا مشاهده کردن فعالیت‌های چرخه‌ای و برگشت‌پذیر در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال همانطور که گفته شد احساسات بازار در هنگام رشد قیمت‌ها مثبت است و همین موضوع باعث می‌شود که هیجان سرمایه‌گذاران بیشتر شده و بازار رشد بیشتری را تجربه کند. همانطور که می‌بینید این موضوعات کاملا به صورت دومینو و چرخه‌ای باعث اتفاقات مشابه بعدی می‌شوند. گاهی اوقات یک حس قوی از اعتماد و حرص و طمع بازار را به طور کامل در بر می‌گیرد و باعث ایجاد حباب می‌شود. در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران غیرمنطقی عمل کرده و بدون توجه به ارزش واقعی یک دارایی و صرفا به دلیل اعتقادشان به بالا رفتن قیمت آن، شروع به خرید می‌کنند. معامله‌گران به دلیل شتاب تحولات بازار، حریص و بیش از حد هیجان‌زده می‌شوند و امید به سود کردن دارند. قیمت بعد از این وضعیت، بیش از حد رشد پیدا کرده و از ارزش واقعی خودش دور می‌شود؛ به همین دلیل این کار و فعالیت و خرید بیشتر در این وضعیت بالاترین ریسک اقتصادی را به همراه دارد. در برخی موارد قیمت یک سهام بدون نوسان حرکت می‌کند و دلیل این موضوع این است که به تدریج در حال فروخته شدن است. این وضعیت به عنوان مرحله توزیع (distribution) شناخته می‌شود؛ اما گاهی اوقات بازار مرحله توزیع خاصی ندارد و روند رو به پایین بلافاصله بعد از ترکیدن حباب قیمتی شروع می‌شود.

روند رو به پایین
وقتی بازار تغییر جهت داده و منفی می‌شود، آن حس سرخوشی و رضایت جای خودش را به نارضایتی و ترس می‌دهد. در چنین شرایطی معامله‌گران نمی‌خواهند باور کنند که روند رو به بالا تمام شده است؛ اما قیمت‌ها همچنان کاهش می‌یابند و احساسات بازار به تدریج منفی می‌شود. احساسات رایج در این وضعیت، اضطراب، انکار و ترس است. در این مقاله منظور از اضطراب، زمانی است که برای سرمایه‌گذاران این سوال پیش می‌آید که چرا قیمت‌ها در حال کاهش هستند و همین موضوع آن‌ها را وارد مرحله انکار می‌کند. درمرحله انکار سرمایه‌گذاران نمی‌خواهند دارایی‌ها و سهام خود را به فروش برسانند و دلایل آن‌ها می‌تواند \” دیر شدن زمان فروش\” و یا باور به \”بازگشت دوباره بازار\” باشد. برخی معامله‌گران در این وضعیت عمدا به دنبال اخبار خوب و مثبت هستند تا با این اخبار به خودشان دلداری دهند و زخم‌شان تسکین یابد! حال وقتی کاهش یافتن قیمت‌ها ادامه پیدا می‌کند، موج فروش قدرتمندتر می‌شود. در این نقطه ترس و وحشت سرمایه‌گذاران را به مرحله تسلیم می‌رساند و در نزدیکی رسیدن قیمت به کف، اقدام به فروش می‌کنند. در نهایت بعد از اینکه نوسانات کاهش پیدا کرده و بازار به ثبات می‌رسد، روند رو به پایین متوقف می‌شود. معمولا بعد از این حالت، بازار یک حرکت بدون نوسان را تجربه کرده و بعد دوباره امید و خوش‌بینی بین سرمایه‌گذاران رواج پیدا می‌کند. این حرکات بدون نوسان بعد از اتمام روند‌ها با عنوان مرحله انباشت (accumulation) نیز شناخته می‌شوند.

سرمایه‌گذاران چگونه از روانشناسی بازار بهره می‌برند؟
با فرض اینکه تئوری‌های روانشناسی بازار معتبر باشند، سرمایه‌گذاران می‌توانند با استفاده از آن زمان‌های بهتری را برای ورود به معامله و خروج از آن انتخاب کنند. به طور کلی اتخاذ استراتژی ضد تولید و یا ضد حمله در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال وقتی بازار به طور کلی نا امید بوده و قیمت‌های بسیار پایین هستند، بهترین فرصت برای یک خریدار به وجود می‌آید. در نتیجه بعضی از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران شروع به مطالعه احساسات بازار کرده تا تفاوت‌های بین مراحل مختلف را در یک چرخه مشخص کنند. به طور ایده‌آل این افراد باهوش در زمان ترس و وحشت که قیمت‌ها پایین هستند، اقدام به خرید و در زمان حرص و خوش‌بینی شروع به فروش می‌کنند. نکته مهم اینجاست که انجام این کار به همین آسانی‌ای که نوشته شده است نیست و گرفتن تصمیمات درست در بین سرمایه‌گذاران بسیار کمیاب است؛ برای مثال ممکن است یک تحلیلگر سطح حمایت را به اشتباه تشخیص داده و قیمت‌ها حتی از آن نیز پایین‌تر بروند.

تحلیل تکنیکال و روانشناسی بورس
نگاه به گذشته نمودار قیمت و بررسی اتفاقات گذشته بازار و دیدن واکنش سرمایه‌گذاران به اتفاقات مختلف بسیار آسان است. تحلیل و آنالیز اطلاعات مربوط به آن زمان مشخص می‌کند که چه تصمیم و یا فعالیتی در گذشته سودآور بوده است. با این حال تشخیص تغییرات بازار با پیشروی آن سخت‌تر شده و پیش‌بینی حرکت بعدی قیمت‌ها غیرممکن می‌شود. در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران و تحلیلگران بازار بورس از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی روندهای بازار استفاده می‌کنند. شاید به نوعی بتوان گفت که اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، ابزارهایی هستند که وضعیت روانی بازار را اندازه‌گیری می‌کنند؛ برای مثال اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) شرایط خرید بیش از حد (و همچنین فروش از بیش از حد) را با توجه به مثبت بودن احساسات بازار انداره‌گیری می‌کند. اندیکاتور MACD یک مثال دیگر از ابزارهایی است که برای شناسایی مراحل مختلف روانشناسی بازار در چرخه‌های مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به طور خلاصه ارتباط بین خطوط آن، تغییرات ممنتوم بازار را مشخص می‌کند.

بیت‌کوین و روانشناسی بازار
بازار صعودی دیوانه‌کننده بیت‌کوین در سال 2017 یک مثال بارز از تاثیرات متقابل قیمت و روانشناسی بازار بر روی یکدیگر است. از ژانویه تا دسامبر همان سال قیمت بیت‌کوین با شیب فوق‌العاده زیاد به 20 هزار دلار؛ یعنی بالاترین قیمت تمام دورانش، رسید و در نتیجه این رشد دیوانه‌وار، احساسات بازار بسیار مثبت شد. در چنین شرایطی هزاران سرمایه‌گذار جدید وارد بازار بیت‌کوین شدند و یک هیجان بسیار بالا در روند مثبت بیت‌کوین ایجاد کردند. طمع بسیار زیاد و خوش‌بینی افراطی قیمت‌ها را بالاتر می‌برد؛ تا اینکه رشد قیمت متوقف شد! چرخش روند در اواخر سال 2017 و اوایل 2018 شروع شد و تصحیح قیمتی باعث شد بسیاری از سرمایه‌گذاران تازه‌وارد ضرر‌های سنگینی متحمل شوند؛ اما حتی این روند رو به پایین باعث نشد که برخی از معامله‌گران حس رضایت و اعتماد به نفس اشتباه خود را رها کنند و بیت‌کوین‌های خود را نگه داشتند. در طی چند ماه احساسات و هیجانات بازار بسیار منفی شد و اعتماد به بازار بیت‌کوین به کمترین حد خودش رسید. اضطراب و ترس باعث شد که بسیاری از سرمایه‌گذارانی که در نزدیکی اوج قیمت بیت‌کوین خریداری کرده‌ بودند، در نزدیکی کف قیمت آن‌ را بفروشند و متحمل ضررهای بسیار زیادی گردیدند. بسیاری از مردم با وجود عدم تغییر در تکنولوژی و ماهیت بیت‌کوین نسبت به آن حس بدی پیدا کرده و سرخورده شدند.
تعصبات

تعصب یکی از الگوهای فکری است که باعث می‌شود بسیاری از افراد تصمیمات غیر منطقی بگیرند. این الگوها می‌توانند بر روی شخص معامله‌گر و یا کل بازار تاثیر بگذارند که در زیر چند مثال در این مورد آورده‌ایم:

تعصب تاییدی
میل به تایید بیش از حد اطلاعاتی که با اعتقادات شخصی خودمان همخوانی دارد؛ اما از آن طرف اطلاعات و نظرات مخالف را به شدت نادیده گرفته و یا محکوم می‌کنیم؛ برای مثال سرمایه‌گذاران ممکن است که در یک بازار استراتژی جس لیورمور در بورس رو به بالا تنها بر روی خبرهای خوب تمرکز کرده و اخبار بد و نشانه‌های بازگشت روند را نادیده بگیرند.

نفرت از ضرر
میل مشترک بین تمام انسان (اکثر آن‌ها) این است که ترس از ضرر کردن در آن‌ها بیشتر از لذت بردن از سود در آن‌هاست. به بیان دیگر دردی که در ضرر کردن وجود دارد، بسیار بیشتر از لذتی است که در سود کردن موجود است. این موضوع می‌تواند باعث شود که سرمایه‌گذاران فرصت‌های خوب فروش در دوره انباشت را از دست بدهند.

اثر دارایی
این میل افرادی است که ارزش دارایی‌های خودشان را بالاتر از چیزی که هست می‌دانند و تنها دلیل این موضوع این است که آن‌ها صاحب آن هستند؛ برای مثال فردی که چند ارز دیجیتال را دارد نسبت به کسی که ندارد، اعتقاد بیشتری به ارزش بالای آن دارد.

سخن پایانی
اکثر معامله‌گران و سرمایه‌گذاران اعتقاد دارند که روانشناسی بر روی قیمت‌های بازار و چرخه‌های آن تاثیر می‌‌گذارد. با این وجود مشخص است که فهمیدن و درک روانشناسی بازار به آن آسانی که فکر می‌کنید، نیست. بسیاری از سرمایه‌گذاران در تمیز دادن رفتارها و اعتقادات خودشان از احساسات بازار مشکل دارند. سرمایه‌گذاران باید علاوه بر فهمیدن و درک روانشناسی بازار، بر روی وضعیت روحی و روانی خودشان نیز تسلط کامل داشته باشند تا این موارد بر روی تصمیماتشان تاثیر نگذارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.