یک بام و دو هوای دولت در حمایت از بورس و سرمایههایی که بر باد رفت
آیا دولتمدران ما برای هجوم سرمایههای از بورس رانده شده به سوی بازارهایی همچون بازار مسکن، بازار طلا و سکه و بازار ارز چاره اندیشیدهاند؟ چه کسی پاسخگوی اعتماد از دست رفته کسانی است که با وعدههای دولت پا به بورس گذاشتند؟
علی رجبی: بسیاری از کارشناسان و نظریه پردازان اقتصادی بر این باورند که بورس به عنوان قلب تپنده اقتصاد هر کشوری، می تواند موجب پیشرفت اقتصاد و توسعه ملی شود. جایگاه خطیر بورس در اقتصاد کشورهای توسعهیافته خود نشان از اهمیت بازار سرمایه در بازارهای مالی این کشورهاست.
برای توسعه اقتصادی مناسب کشور، همواره کسب سود از بازار بورس باید بیشترین اولویت را داشته باشد چرا که رونق بورس، میتواند موجب رونق تولید، کنترل تورم، کاهش دلالی و واسطهگری و به تبع آن سالم شدن فضای بازارهای موازی همچون مسکن، ارز و طلا و. شود.
در عموم کشورهای پیشرفته دنیا، سرمایهگذاری در بورس به عنوان مطمئنترین و در عین حال منطقیترین روش کسب سود مطرح است. با این حال نوسانات بازار سرمایه که ناشی از عوامل بسیاری از سیاستهای دولتی در قبال بورس گرفته تا ایجاد موجهای اجتماعی است، میتواند سبب ضرر و زیانهای جدی در اقتصاد هر کشوری شود.
در کشور ما نیز چند سالی است که بازار بورس در کانون توجهات قرار گرفته است؛ از "رکوردشکنیهای متعدد افزایش شاخص بورس در سالهای اخیر" تا "کسب مقام بیشترین بازده یک بورس در جهان". البته این روزها بازار سرمایه ایران وارد یک رکوردشکنی جدید، تحت عنوان "افت مداوم شاخص" نیز شده است.
وقتی دولت تدبیر و امید؛ بازار بورس را گرم کرد
یکی از مهمترین وعدههایی که همواره از سوی دولتمردان تدبیر و امید به کنشگران اقتصادی کشور داده شده، قول حمایت همهجانه دولت از بازار بورس بوده است.
دکتر حسن روحانی که همواره در سخنرانیهای انتخاباتی خود از حمایت همه جانبه از بورس سخن میگفت؛ پس از پیروزی در انتخابات نیز با انتخاب وزیری تازهکار و آکادمیک نشان داد به دنبال فعالتر کردن بازار سرمایه است. موضعگیریهای متعدد در حمایت از بورس، چراغ سبزی بود تا هم موجب دلگرمی فعالان قدیمی بازار سرمایه شده و هم موجبات ورود سرمایهگذاران خردپای جدید به بورس و کشیده شدن سرمایههای سرگردان به سمت بازار سرمایه گردد.
حضور رییس سازمان بورس و اوراق بهادار در جلسه مورخه ۵ آبان ۹۲ هیأت دولت و ارائه گزارشی از وضعیت عملکرد بازار سرمایه به هیات وزیران؛ یکی از نقاط عطفی بود که سبب مورد توجه قرار گرفتن بازار بورس شد. در این دیدار رئیسجمهور محترم با مثبت خواندن حضور مردم فرار از بورس به سمت بازارهاي موازي در بازار سرمایه بر حمایت از این بازار تاکید کرد تا دلگرمی فعالان جدید و قدیم بورس بیش از پیش شود. در این جلسه گزارشات متعددی ارائه شد که از جمله آنها می توان به "لزوم افزایش سودآوری بنگاههای بورس"، "تضعیف سفته بازی در بازارهای رقیب" و " لزوم اتخاذ سیاستهای حمایتی دولت از بازار سرمایه" اشاره کرد.
افتخار دولت به حضور ۵۰۰ هزار سرمایهگذار جدید
یکی از کلیدواژههای مرتبط با اقتصاد که همواره مورد استفاده رئیس جمهور و وزاری اقتصادی دولت بوده، لزوم حمایت از بورس است. به عنوان نمونه حجت الاسلام حسن روحانی در هنگام تقدیم بودجه سال ۹۳ کل کشور به مجلس، سیاست گسترش بازار سرمایه را به عنوان یکی از شاخصترین نکات بارز بودجه عنوان کرد و گفت: "دولت حمایت خود را برای ورود صندوقها به سهامداری از بورس افزایش خواهد داد." این سیاست دولت توانست به سیاست کنترل تورم دولت کمک کرده و از التهاب در سایر بازارها بکاهد.
در همین راستا دکتر طیب نیا وزیر اقتصاد نیز در نشست مشترک با مدیران شرکتهای سرمایهگذاری و فعالان بزرگ بازار سرمایه که اوایل بهمن ماه ۹۲ برگزار شد، گفت که "یکی از موفقیتهای مهم بازار سرمایه در دولت تدبیر و امید ورود ۵۰۰ هزار نفر سهامدار جدید در بازار بورس بوده است" وی یکی از سیاستهای دولت دربحث بورس را اطمینانبخشی به مردم عنوان کرده و جذب سرمایههای جدید به سمت بازار سرمایه را نیز مثبت ارزیابی کرد.
حباب بازار سرمایه را چه کسی ترکاند؟
اما طی روزهای گذشته، تداوم نزول شاخص کل در بورس و ورود تعداد زیادی از سرمایه گذاران جدید الورود بورس به ضررهای سنگین، با اعتراضات بسیاری مواجه شد فرار از بورس به سمت بازارهاي موازي به گونه ای که در یک مورد نامه ای خطاب به رئیس جمهور در واکنش به دخالت دولت در بازار توسط اشخاص حقیقی سرمایه گذار در بورس نگاشته شد و آنان خواهان دیدار با دکتر روحانی شدند.
یکی از پرتکرارترین جملاتی که منتقدان رشد بازار بورس همواره در سالهای اخیر، دهان به دهان چرخاندهاند؛ ابراز نگرانی از رشد شاخص کل بورس و احتمال انفجار حباب بورس بود. حتی وزیر اقتصاد نیز به عنوان یکی از کسانی که همواره نسبت به حبابی شدن بورس تذکر داده بود؛ بارها در نقش هشداردهنده ظاهر شده بود.
به طور مثال، دکتر طیبنیا در یکی از جنجال برانگیزترین اظهارنظرهای چند سال اخیر مقامات اقتصادی کشور و پس از نزول مداوم شاخص های بورس، خبر از دخالت دولت در بورس داد و گفت: "افزایش قیمت ها حباب گونه بود و به همین دلیل دولت تصمیم گرفت در جهت پیشگیری از تبعات احتمالی آن ورود پیدا کند."
این اظهارنظر وزیر اقتصاد از آن جهت عجیب مینمود که قانون بورس به طور صریح بر لزوم عدم دخالت دولت در بازار سرمایه تأکید کرده است.
آیا وزیر اقتصاد تبعات تصمیم خود را به گردن میگیرد؟
بسیاری از فعالان بازار بورس که اکنون سرمایه خود را از دست رفته میبینند، در درجه اول دولت و در درجه دوم شخص وزیر اقتصاد را متهم اصلی این اتفاقات میدانند و معتقدند که دولت در بازار دخالت منفی کرده است. حتی برخی از زیاندیدگان بر این عقیدهاند که مورد فریب دولت قرار گرفتهاند؛ چرا که از یک طرف آنها با تبلیغات گسترده به سرمایهگذاری در بورس دعوت شدهاند و از سوی دیگر با دخالت دولت ضرر کردهاند.
البته بازار شایعات و تحلیلها در میان متضرران، همچنان داغ است. برخی از کسانی که به تازگی و با دعوت مسؤولان اقتصادی به بورس آمده بودند؛ معتقدند که دولت برای کم کردن نقدینگی و کنترل تورم، سرمایه آنها را به بورس کشانده است. عدهای دیگر نیز معتقدند که دولت با این کار، درصدد بوده است تا برای خزانه خالی خود پول جمع کند و این ادعای خود را به نوسانات بازار طلا و ارز در ماههای آخر دوره احمدینژاد مستند میکنند.
ابهام دیگری که متضرران دارند این است که اکنون که بیش از ۷ ماه است قیمت سهام اکثر شرکتهای حاضر در بورس روند نزولی به خود گرفته و میتوان گفت حداقل میزان افت قیمت سهام ۵۰ درصد شده است، چرا شاخص بورس تنها ۲۰ درصد افت را نشان میدهد؟
فرار سرمایهها از بورس و رونق بیشتر دلالی
خوشبختانه جهتگیری کلی اقتصادی دولت که بر مبنای اندیشه "حمایت از بورس" صورت گرفت، یکی از مهمترین نکاتی بود که میتوانست مانع رونق دلالی و تشدید سفتهبازی در بازارهای موازی همچون مسکن، خودرو، طلا و ارز شود. بیشک سرازیر شدن سرمایه به سمت بورس که به اعتراف وزیر اقتصاد فقط در سال گذشته ۵۰۰ هزار نفر به بورس اضافه شدند، نشان از اعتماد کردن مردم به وعدههای حمایتی دولت از بورس داشت.
از آنجایی که مدل رفتار اقتصادی مردم ایران، مدلی پیچیده و تقریبا ناشناخته است؛ شاهد بودیم که سال گذشته در حالی که رشد اقتصادی چندانی در کشور رخ نداد، در برخی مقاطع بازار بورس تا ۱۲۷ درصد بازدهی را به خود دید. اما اکنون که دلیلی منطقی و اقتصادی برای نزول شاخص وجود ندارد، شاخص روزبهروز بیشتر افت میکند. برخی از سهامداران اکنون با ضررهای تقریبی بین ۳۰ تا ۵۰ درصدی روبهرو هستند. آنها در حالی که از آینده بازار اطلاعی ندارند، یا عطای بورس را به لقایش بخشیدهاند و با ضررهای سنگین، سهامهای خود را به پول نقد تبدیل کردهاند یا منتظر هستند تا شاید روزی پاسخی شنیده و به آینده بورس امیدوار شوند.
آیا دولتمدران ما برای هجوم سرمایههای از بورس رانده شده به سوی بازارهایی همچون بازار مسکن، بازار طلا و سکه و بازار ارز چاره اندیشیدهاند؟ چه کسی پاسخگوی سرمایهای که بر باد رفته است خواهد بود؟ و البته سوال اصلی این است که چه کسی پاسخگوی اعتماد از دست رفته کسانی است که با وعدههای دولت پا به بورس گذاشتند؟
فرار بزرگ از بازار سرمايه
در جريان دادوستدهاي آخرين روز معاملاتي هفته گذشته بازار سرمايه بيش از ۳ميليارد و ۷۱۹ميليون سهم و حقتقدم به ارزشي بالغ بر ۲هزار و ۲۴۲ميليارد تومان در بيش از ۲۸۶هزار نوبت مورد دادوستد و شاخص بورس با رشد ۳۰۳واحدي در ارتفاع يكميليون و ۳۶۳هزار و ۴۷۱واحد قرار گرفت.بازار سهام از امروز در حالي كار خود را آغاز ميكند كه سهامداران بيش از هر زمان ديگري به مذاكرات وين چشم دوختهاند. پايين بودن ارزش معاملات خُرد در هفته گذشته اين نگراني را تشديد كرده كه در صورت تشديد «عدم قطعيت»در اقتصاد ايران، همين ميزان سرمايههاي خُرد نيز در بازار باقي نماند. در مجموع كل هفته گذشته هزار و ۵۸۹ ميليارد تومان پول حقيقي از بورس خارج شد. در واقع سهامداران خُرد روزانه ۳۱۷ ميليارد تومان از بازار سرمايه پول خارج كردهاند. اين رقم نسبت به هفته پيشين رشد ۱۰ درصدي داشته است.
سلب اعتماد از سهامداران و ابهام در برجام
وحيد شقاقي شهري، عضو هياتعلمي و رييس دانشكده اقتصاد دانشگاه خوارزمي تهران در مورد روند كاهش بازار سهام طي روزهاي گذشته بر اين باور است كه اين روزها اين بازار حال و روز خوشي ندارد و دليل آن هم اين است كه بيثباتي در تصميمگيريهاي اقتصادي و سلب اعتماد از سهامداران و همچنين انتظار براي روشن شدن وضعيت برجام در كنار عزيمت و حضور برخي از فعالان در بازارهاي موازي نظير رمزارزها باعث اين ركود شده است.اين اقتصاددان با بيان اينكه مجموعه اين عوامل دست به دست هم داد تا بازار سرمايه روندي نزولي به خود گيرد ، گفت: هركدام از اين عوامل سهم و نقشي اساسي در اين بازار دارند، با توجه به اينكه وضعيت برجام هم هنوز مشخص نشده و گاهي اخبار منفي و گاهي اخبار مثبت از اين بازار مخابره ميشود، اين وضعيت انتظار و وضعيت نامشخص برجام بر اين بازار هم تاثيرگذار بوده و عامل مهمي فرار از بورس به سمت بازارهاي موازي شده است.او ادامه داد: در صورتي كه نتيجه برجام مشخص شود اين بازار هم از حالت انتظار خارج خواهد شد و تحليلپذير ميشود. اين در حالي است كه اين بازار در شرايط فعلي تحليلپذير نيست. عامل بعدي اين است كه سياستگذاران اقتصادي عموما تصميمات بيثباتكننده در اين بازار ميگيرند و همچنان قيمتگذاريهاي دستوري و حمايتهاي رانتي از برخي از صنايع وجود دارد و تعيين نرخ خوراك و قوانين دستوري و ابلاغي در كشور از سوي دولتمردان و مجلسيها بر بازار حاكم است.
به يكباره تصميمات آني در اين بازار گرفته ميشود
شقاقي شهري افزود: تصميمگيريهاي پشت سرهم و پي در پي در اين بازار اثر منفي دارد چرا كه اين بازار، بازاري است كه به قوانين و مقررات و همه سياستها حساس است اين در حالي است كه به يكباره تصميمات آني در اين بازار گرفته ميشود يا اينكه حمايتهاي غير شفاف و دستوري در اين بازار مد نظر قرار ميگيرد كه هر دو مخرب هستند كه قطعا در بلندمدت نيز به زيان بازار سرمايه است و تعادل ذاتي بازار را به هم ميريزد.اين اقتصاددان با اشاره به بازارهاي موازي تصريح كرد: امروز شاهد آنيم كه بخشي از فعالان اقتصادي و بخشي از سهامداران گذشته به بازار رمزارزها كوچ كردهاند و بازار رمزارزها هم در يكساله اخير پرنوسان بوده و حتي برخي نوآوريها هم داشته است ضمن آنكه سرمايهگذاري در اين بازار مشكلات بازار داخلي و حمايتهاي دستوري يا آشفتگي در تصميمگيريها را هم ندارد و بازاري جهاني است و باعث شده بخشي از سرمايهگذاران بازار سرمايه هم سرمايههاي خود را به اين بازار منتقل كنند.
بيش از ۱۲ ميليون نفر اين فرار از بورس به سمت بازارهاي موازي روزها در بازار رمزارز فعال هستند
شقاقي شهري ادامه داد: بيش از ۱۲ ميليون نفر اين روزها در بازار رمزارز فعال هستند و فعالين بازار سرمايه كاهش پيدا كرده است و حجم و از ارزش معاملات اين بازار هم بهشدت كاسته شده و حجم معاملات خرد در اين بازار به زير ۳ هزار ميليارد تومان رسيده است.او تصريح كرد: حتي در روزهاي خوب بازار نيز قيمت سهام نميتواند رشدهاي خوب داشته باشد و نهايت اين رشدها ۱ درصد ميشود، ضمن آنكه سودآوري اين بازار هم پايين آمده و حجم معاملات هم كم شده و اين بازار فعلا منفعل است.اين اقتصاددان افزود: يكي از راهكارها در شرايط فعلي ميتواند تعديل سياستهاي دولت و مجلس باشد، اينكه ۵۰ تا ۶۰ ميليون نفر سهامدار در اين بازار (از اهالي سهام عدالت تا ساير سهامداران) منتفع باشند اما مدام قوانين و مقررات آن دستخوش تغيير قرار گيرد و سياستهاي دستوري و ابلاغي يا سياستهاي رانتي را در پيش گيرند پيشبينيپذيري اين بازار را به هم ميريزد.
ضرورت دارد تا تصميمات درستي در حوزه رمزارزها هم اتخاذ شود
او ادامه داد: امروز رمزارزها بازاري موازي در بازارهاي دارايي شده است و ضرورت دارد تصميمات درستي در حوزه رمزارزها هم اتخاذ شود، بالاخره يا بايد اين بازار را بپذيرند يا بايد آن را رد كنند و اگر اين بازار را پذيرفتهاند بايد زيرساختهاي آن را فراهم كنند و نبايد اين بازار در سايه رشد كند و اگر قرار است نقشي فعالانه داشته باشد، نهادهاي زيرمجموعه آن بايد ايجاد شود تا همه مردم بتوانند در صورت علاقه به اين بازار ورود پيدا كنند.شقاقي شهري ادامه داد: شرايط به گونهاي است كه برخي در ايران اصلا از بازار رمزارز آگاهي ندارند و برخي ديگر براي ورود به اين بازار واهمه دارند و شرايط براي سرمايهگذاريها اصلا مشخص نيست لذا دولت بايد براي اين بازار نقش فعالانهاي در پيش گيرد.
او ادامه داد: در صورتي كه قوانين و مقررات رمزارزها هم در ايران شفاف شود اين اجازه داده ميشود تا هر فردي كه علاقه دارد به صورت رسمي وارد اين بازار شود اين در حالي است كه وضعيت فعلي سرمايهگذاريها غيرشفاف و سايهاي است.اين اقتصاددان با بيان اينكه اين بازار سايهاي عليه بازار سرمايه عمل ميكند، گفت: عدم ساماندهي بازار رمزارزها باعث ضربه بيشتر به بازار سرمايه نيز شده است، بخش مهمي از سرمايهها و حجم پول در بازار رمزارز جريان دارد.شقاقي شهري در پاسخ به اين پرسش كه چگونه ميتوان اعتماد را براي سرمايهگذاريها به بازار سرمايه برگرداند، افزود: حذف سياستهاي ضد و نقيض مجلسي و دولتي در بازار و بازگشت شفافيت به سياستهاي درون كشور ميتواند موثر باشد و با وجود اينكه برخي از سهام شركتها داراي ارزندگي است اما اطمينان هنوز هم به اين بازار بازنگشته است و به نظر ميرسد اين موضوع زمانبر است.
فرار سرمایهها از بورس/ آیا وزیر عواقب دخالتش را گردن میگیرد؟
سوالی که پس از افت شدید شاخص بورس پرسیده میشود این است، آیا دولتمدران برای هجوم سرمایههای از بورس رانده شده به سوی بازارهایی همچون بازار مسکن، طلا و ارز چاره اندیشیدهاند؟ چه کسی پاسخگوی اعتماد از دست رفته کسانی است که با وعده دولت پا به بورس گذاشتند؟
پایگاه خبری تحلیلی برق نیوز – علی رجبی: بسیاری از کارشناسان و نظریه پردازان اقتصادی بر این باورند که بورس به عنوان قلب تپنده اقتصاد هر کشوری، می تواند موجب پیشرفت اقتصاد و توسعه ملی شود. جایگاه خطیر بورس در اقتصاد کشورهای توسعهیافته خود نشان از اهمیت بازار سرمایه در بازارهای مالی این کشورهاست.
برای توسعه اقتصادی مناسب کشور، همواره کسب سود از بازار بورس باید بیشترین اولویت را داشته باشد چرا که رونق بورس، میتواند موجب رونق تولید، کنترل تورم، کاهش دلالی و واسطهگری و به تبع آن سالم شدن فضای بازارهای موازی همچون مسکن، ارز و طلا و. شود.
در عموم کشورهای پیشرفته دنیا، سرمایهگذاری در بورس به عنوان مطمئنترین و در عین حال منطقیترین روش کسب سود مطرح است. با این حال نوسانات بازار سرمایه که ناشی از عوامل بسیاری از سیاستهای دولتی در قبال بورس گرفته تا ایجاد موجهای اجتماعی است، میتواند سبب ضرر و زیانهای جدی در اقتصاد هر کشوری شود.
در کشور ما نیز چند سالی است که بازار بورس در کانون توجهات قرار گرفته است؛ از "رکوردشکنیهای فرار از بورس به سمت بازارهاي موازي فرار از بورس به سمت بازارهاي موازي متعدد افزایش شاخص بورس در سالهای اخیر" تا "کسب مقام بیشترین بازده یک بورس در جهان". البته این روزها بازار سرمایه ایران وارد یک رکوردشکنی جدید، تحت عنوان "افت مداوم شاخص" نیز شده است.
وقتی دولت تدبیر و امید؛ بازار بورس را گرم کرد
یکی از مهمترین وعدههایی که همواره از سوی دولتمردان تدبیر و امید به کنشگران اقتصادی کشور داده شده، قول حمایت همهجانه دولت از بازار بورس بوده است.
دکتر حسن روحانی که همواره در سخنرانیهای انتخاباتی خود از حمایت همه جانبه از بورس سخن میگفت؛ پس از پیروزی در انتخابات نیز با انتخاب وزیری تازهکار و آکادمیک نشان داد به دنبال فعالتر کردن بازار سرمایه است. موضعگیریهای متعدد در حمایت از بورس، چراغ سبزی بود تا هم موجب دلگرمی فعالان قدیمی بازار سرمایه شده و هم موجبات ورود سرمایهگذاران خردپای جدید به بورس و کشیده شدن سرمایههای سرگردان به سمت بازار سرمایه گردد.
حضور رییس سازمان بورس و اوراق بهادار در جلسه مورخه ۵ آبان ۹۲ هیأت دولت و ارائه گزارشی از وضعیت عملکرد بازار سرمایه به هیات وزیران؛ یکی از نقاط عطفی بود که سبب مورد توجه قرار گرفتن بازار بورس شد. در این دیدار رئیسجمهور محترم با مثبت خواندن حضور مردم در بازار سرمایه بر حمایت از این بازار تاکید کرد تا دلگرمی فعالان جدید و قدیم بورس بیش از پیش شود. در این جلسه گزارشات متعددی ارائه شد که از جمله آنها می توان به "لزوم افزایش سودآوری بنگاههای بورس"، "تضعیف سفته بازی در بازارهای رقیب" و " لزوم اتخاذ سیاستهای حمایتی دولت از بازار سرمایه" اشاره کرد.
افتخار دولت به حضور ۵۰۰ هزار سرمایهگذار جدید
یکی از کلیدواژههای مرتبط با اقتصاد که همواره مورد استفاده رئیس جمهور و وزاری اقتصادی دولت بوده، لزوم حمایت از بورس است. به عنوان نمونه حجت الاسلام حسن روحانی در هنگام تقدیم بودجه سال ۹۳ کل کشور به مجلس، سیاست گسترش بازار سرمایه را به عنوان یکی از شاخصترین نکات بارز بودجه عنوان کرد و گفت: "دولت حمایت خود را برای ورود صندوقها به سهامداری از بورس افزایش خواهد داد." این سیاست دولت توانست به سیاست کنترل تورم دولت کمک کرده و از التهاب در سایر بازارها بکاهد.
در همین راستا دکتر طیب نیا وزیر اقتصاد نیز در نشست مشترک با مدیران شرکتهای سرمایهگذاری و فعالان بزرگ بازار سرمایه که اوایل بهمن ماه ۹۲ برگزار شد، گفت که "یکی از موفقیتهای مهم بازار سرمایه در دولت تدبیر و امید ورود ۵۰۰ هزار نفر سهامدار جدید در بازار بورس بوده است" وی یکی از سیاستهای دولت دربحث بورس را اطمینانبخشی به مردم عنوان کرده و جذب سرمایههای جدید به سمت بازار سرمایه را نیز مثبت ارزیابی کرد.
حباب بازار سرمایه را چه کسی ترکاند؟
اما طی روزهای گذشته، تداوم نزول شاخص کل در بورس و ورود تعداد زیادی از سرمایه گذاران جدید الورود بورس به ضررهای سنگین، با اعتراضات بسیاری مواجه شد به گونه ای که در یک مورد نامه ای خطاب به رئیس جمهور در واکنش به دخالت دولت در بازار توسط اشخاص حقیقی سرمایه گذار در بورس نگاشته شد و آنان خواهان دیدار با دکتر روحانی شدند.
یکی از پرتکرارترین جملاتی که منتقدان رشد بازار بورس همواره در سالهای اخیر، دهان به دهان چرخاندهاند؛ ابراز نگرانی از رشد شاخص کل بورس و احتمال انفجار حباب بورس بود. حتی وزیر اقتصاد نیز به عنوان یکی از کسانی که همواره نسبت به حبابی شدن بورس تذکر داده بود؛ بارها در نقش هشداردهنده ظاهر شده بود.
به طور مثال، دکتر طیبنیا در یکی از جنجال برانگیزترین اظهارنظرهای چند سال اخیر مقامات اقتصادی کشور و پس از نزول مداوم شاخص های بورس، خبر از دخالت دولت در بورس داد و گفت: "افزایش قیمت ها حباب گونه بود و به همین دلیل دولت تصمیم گرفت در جهت پیشگیری از تبعات احتمالی آن ورود پیدا کند."
این اظهارنظر وزیر اقتصاد از آن جهت عجیب مینمود که قانون بورس به طور صریح بر لزوم عدم دخالت دولت در بازار سرمایه تأکید کرده است.
آیا وزیر اقتصاد تبعات تصمیم خود را به گردن میگیرد؟
بسیاری از فعالان بازار بورس که اکنون سرمایه خود را از دست رفته میبینند، در درجه اول دولت و در درجه دوم شخص وزیر اقتصاد را متهم اصلی این اتفاقات میدانند و معتقدند که دولت در بازار دخالت منفی کرده است. حتی برخی از زیاندیدگان بر این عقیدهاند که مورد فریب دولت قرار گرفتهاند؛ چرا که از یک طرف آنها با تبلیغات گسترده به سرمایهگذاری در بورس دعوت شدهاند و از سوی دیگر با دخالت دولت ضرر کردهاند.
البته بازار شایعات و تحلیلها در میان متضرران، همچنان داغ است. برخی از کسانی که به تازگی و با دعوت مسؤولان اقتصادی به بورس آمده بودند؛ معتقدند که دولت برای کم کردن نقدینگی و کنترل تورم، سرمایه آنها را به بورس کشانده است. عدهای دیگر نیز معتقدند که دولت با این کار، درصدد بوده است تا برای خزانه خالی خود پول جمع کند و این ادعای خود را به نوسانات بازار طلا و ارز در ماههای آخر دوره احمدینژاد مستند میکنند.
ابهام دیگری که متضرران دارند این است که اکنون که بیش از ۷ ماه است قیمت سهام اکثر شرکتهای حاضر در بورس روند نزولی به خود گرفته و میتوان گفت حداقل میزان افت قیمت سهام ۵۰ درصد شده است، چرا شاخص بورس تنها ۲۰ درصد افت را نشان میدهد؟
فرار سرمایهها از بورس و رونق بیشتر دلالی
خوشبختانه جهتگیری کلی اقتصادی دولت که بر مبنای اندیشه "حمایت از بورس" صورت گرفت، یکی از مهمترین نکاتی بود که میتوانست مانع رونق دلالی و تشدید سفتهبازی در بازارهای موازی همچون مسکن، خودرو، طلا و ارز شود. بیشک سرازیر شدن سرمایه به سمت بورس که به اعتراف وزیر اقتصاد فقط در سال گذشته ۵۰۰ هزار نفر به بورس اضافه شدند، نشان از اعتماد کردن مردم به وعدههای حمایتی دولت از بورس داشت.
از آنجایی که مدل رفتار اقتصادی مردم ایران، مدلی پیچیده و تقریبا ناشناخته است؛ شاهد بودیم که سال گذشته در حالی که رشد اقتصادی چندانی در کشور رخ نداد، در برخی مقاطع بازار بورس تا ۱۲۷ درصد بازدهی را به خود دید. اما اکنون که دلیلی منطقی و اقتصادی برای نزول شاخص وجود ندارد، شاخص روزبهروز بیشتر افت میکند. برخی از سهامداران اکنون با ضررهای تقریبی بین ۳۰ تا ۵۰ درصدی روبهرو هستند. آنها در حالی که از آینده بازار اطلاعی ندارند، یا عطای بورس را به لقایش بخشیدهاند و با ضررهای سنگین، سهامهای خود را به پول نقد تبدیل کردهاند یا منتظر هستند تا شاید روزی پاسخی شنیده و به آینده بورس امیدوار شوند.
آیا دولتمدران ما برای هجوم سرمایههای از بورس رانده شده به سوی بازارهایی همچون بازار مسکن، بازار طلا و سکه و بازار ارز چاره اندیشیدهاند؟ چه کسی پاسخگوی سرمایهای که بر باد رفته است خواهد بود؟ و البته سوال اصلی این است که چه کسی پاسخگوی اعتماد از دست رفته کسانی است که با وعدههای دولت پا به بورس گذاشتند؟
دلار رئیسی چند شد ؟ / زلزله در میدان فردوسی بازار را لرزاند
شاید فعالان بازار ارز هفته گذشته دلار ۳۶ هزار تومانی را به خواب هم نمیدیدند. اما امروز شنبه چهاردهم آبان ۱۴۰۱ کابوس اقتصاد ایران رنگ واقعیت به خود گرفت و دلار آمریکا در چهارراه استانبول بیش از ۳۶ هزار تومان معامله شد.
شاید فعالان بازار ارز هفته گذشته دلار ۳۶ هزار تومانی را به خواب هم نمیدیدند. اما امروز شنبه چهاردهم آبان ۱۴۰۱ کابوس اقتصاد ایران رنگ واقعیت به خود گرفت و دلار آمریکا در چهارراه استانبول بیش از ۳۶ هزار تومان معامله شد.
تجارت نیوز نوشت : ظهر امروز صفهای طویل خرید دلار جلوی صرافیها تشکیل شده، اما کسی فروشنده نیست! دلالان نیز تنها در شرایطی اقدام به فروش دلار میکنند که متقاضی قصد خرید حداقل ۲ الی ۳ هزار دلار را داشته باشد.
وضعیت بازار طلا و سکه هم تفاوت چندانی با این روایت ندارد. تا لحظه تهیه این گزارش قیمت سکه بار دیگر وارد کانال ۱۶ میلیون و ۶۰۰ هزار تومانی شده و هر گرم طلای ۱۸ عیار نیز بیش از یک میلیون و ۴۵۵ هزار تومان معامله میشود.
زلزله ای که در میدان فردوسی و سبزه میدان تهران را به وقوع پیوست بلافاصله به بازارهای موازی هم سرایت کرد. گزارشاتی از فسخ معاملات نیمه کاره در بازار مسکن شنیده میشود که ظاهرا به هوای افزایش قیمت املاک و مستغلات بوده است. بازار خودرو هم تحت تاثیر این جهش قیمت قرار گرفته اما به نظر میرسد این اثرپذیری به اندازه سایر بازارها شدید نیست.
اما جالبترین واکنش در بورس تهران رقم خورد؛ شاخص کل هفته را با جهشی بیش از ۴۴ هزار واحدی آغاز کرد و شاخص هم وزن نیز رشدی نزدیک به ۱۰ هزار واحدی را به ثبت رساند. این در حالیست که با توجه به هجوم نقدینگی به سمت بازار ارز انتظار میرفت اتفاقات دیگری در بازار سهام رخ دهد. اما به نظر میرسد پیش بینی ها درست از آب درنیامد و روزگار بالاخره روی خوشش را به سهامداران نشان داده است.
گرانی دلار؛ شوک چهارم اقتصاد ایران
اخیرا، پدرام سلطانی، کارشناس و فعال اقتصادی در توییتر نسبت به افزایش ناگهانی و شدید قیمت دلار در بازار ارز واکنش نشان داد. وی این اتفاق را نشانهای منفی قلمداد کرده و از این نوسانات به عنوان آسیب جدی اقتصاد ایران فرار از بورس به سمت بازارهاي موازي یاد کرد.
به گزارش تجارت نیوز، اقتصاد ایران ملتهب است، اما توهمات دولتمردان کماکان ادامه دارد. در حالیکه مقامات اقتصادی وعده داده بودند قرار نیست شوک اقتصادی در راه باشد، حالا دلار ترمز بریده و کارشناسان اقتصادی از آن بهعنوان تهدیدی جدید برای اقتصاد نام میبرند. پیشتر اما زمزمههای فراوانی از احیای برجام به گوش میرسید، رفته رفته این امید رنگ باخت و حالا نااطمینانی جای آن را گرفته؛ شرایطی که برخی فعالان اقتصادی آن را به راه رفتن در مه تشبیه میکنند.
گزارشها نشان میدهد در روزهای پایانی هفته دوم آبان ماه، نرخ شاخص ارزی در کانال تاریخی ۳۴ هزار تومان قرار گرفت و در ادامه به میانههای نیمه دوم این کانال رسید. حالا ترمز بریدن دلار این نگرانی را ایجاد کرده که در نخستین روز هفته جاری بهای آن رکورد جدیدی ثبت کند و به ۳۵ هزار تومان برسد. همزمان، برخی مشاهدات از فروش ارزهای خانگی به امید سود بیشتر حکایت دارد. دلایل گرانی دلار چیست؟ بررسیها نشان میدهد افزایش ۲۰ درصدی ارزش دلار به نسبت سایر ارزها در سطح بینالمللی، تورم ۵۰ درصدی، تدام اعتراضات اجتماعی، اخبار مربوط به تحریمها و برجام و همچنین تهدیدات کشورهای همسایه از جمله این دلایل هستند.
تشدید انتظارات تورمی و سرایت داراییهای خارج شده از بورس به بازارهای دیگر از دیگر دلایلی هستند که در گزارشهای اقتصادی به آنها اشاره شده است.
افزایش نرخ ارز سقوط ارزش پول ملی ایران را به دنبال داشته است. موضوعی که اثرات آن را میتوان روی گرانی بهای کالاها در بازارهای مختلف و در نهایت فقر فراگیر مشاهده کرد. بررسیهای اخیر فعالان کارگری از افزایش خط فقر به حدود ۱۸ تا ۲۰ میلیون تومان خبر میدهند. یک گزارش دیگر هم خط فقر مطلق یک خانوار چهار نفره تهرانی را ۱۲ میلیون تومان تخمین زده است.
اخیرا نیز عباس شاکری- اقتصاددان- در نشست بررسی «سیکل معیوب تورم ایران از کجا نشات میگیرد؟»، به موضوع کاهش ارزش پول ملی اشاره داشته و در این باره گفته بود: «ارزش پولی ملی در طول این سالها ۱۷ هزار برابر کاهش پیدا کرده است.»
پیامد افزایش نرخ ارز چیست؟
فعالان اقتصادی طی هفتههای گذشته بارها نسبت به خطرات قطعی اینترنت و ضرروزیان حاصل از آن برای کسب و کارها هشدار داده بودند. موضوعی که از آن بهعنوان شوک سوم پس فرار از بورس به سمت بازارهاي موازي از تحریمها و کرونا برای اقتصاد بیمار ایران نام برده شد. در عین حال، کارشناسان از کاهش فروش، افزایش تعدیل نیرو در صنایع، احتمال ورشکستگی گسترده و فرار سرمایه ابراز نگرانی کرده بودند. آنها در حالی از آغاز زمستان سخت ایران خبر دادند که حالا عامل دیگری اقتصاد ایران را تهدید میکند؛ نوسانات نرخ دلار. موضوعی که بیش از هر عاملی، امکان پیشبینی تحولات اقتصادی را از فعالان اقتصادی طلب میکند.
اخیرا،پدرام سلطانی، کارشناس و فعال اقتصادی نیز در توییتر نسبت به افزایش ناگهانی و شدید قیمت دلار در بازار ارز واکنش نشان داد. وی این اتفاق را نشانهای منفی قلمداد کرده و از این نوسانات به عنوان آسیب جدی اقتصاد ایران یاد کرد.
سلطانی در توییتر نوشت: «از آخرین جهش نرخ ارز در نیمه نخست ۱۳۹۹ تا پایان مهر امسال حدود ۱۰۰ درصد تورم به اقتصاد ایران تحمیل شده و نقدینگی ۸۶ درصد رشد کرده. تقویت درآمدهای ارزی کشور نیز با تعلیق مذاکرات در دیدرس نیست. نوسانی که در نرخ ارز افتاده برای «اهل فهم» اصلاً نشانه خوبی نیست.»
همچنین، فعالان اقتصادی چنین فضایی را به راه رفتن در مه تشبیه میکنند که نه مسیر برای آنها مشخص است و نه علامتها. نتیجه آن چیزی جز سردرگمی صاحبان سرمایه نبوده است. همین حالت بلاتکلیفی سبب شده تا آنها ترجیح بدهند سرمایه خود را به جای امنتری منتقل کنند. افزایش نرخ مهاجرت فعالان اقتصادی هم معنی جزء توقف سرمایهگذاری ندارد. این درحالیست که ادعاهای دور از واقعیت و آمارسازیهای مقامات اقتصادی کماکان ادامه دارد.
همه عواملی که باعث جهش بورس شد/ آیا رشد بازار سرمایه دائمی است؟/ سازمان بورس به اوراق شرکتی فرار از بورس به سمت بازارهاي موازي توجه کند
یک کارشناس بازار سرمایه با بیان عوامل موثر در جهش شاخص کل بورس و جذب سرمایه، به تشریح شرایط آینده این بازار پرداخت و بر لزوم احتیاط تازهواردها تاکید کرد.
"قاسم محسنی"، کارشناس بازارهای مالی در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی برنا در خصوص سبزپوشی تالار بورس و رشد اکثر نمادهای بورسی بیان کرد: علل افزایش قیمت سهام در بازار سرمایه عمدتا ناشی از افرایش نرخ ارز در اوایل سال قبل و پیش از آن بود و بازار سرمایه هم سعی کرد متناسب با افزایش نرخهای جدید و تورم قیمت سهام را افزایش داده و خود را با آن تطبیق دهد.
محسنی اظهار کرد: وضعیت نه چندان مثبت بازارهای موازی بورس هم در این امر موثر بود، برای مثال مسکن رشد قیمت فزایندهای را سال قبل تجربه کرد و اکنون حالت نسبتا سکون دارد و سرمایه چندانی جذب نمیکند.
او افزود: قیمت ارز هم با اقدامات بانک مرکزی نسبتا ثابت مانده و جذابیت آن برای سرمایه کمتر شدهاست.
این کارشناس بازارهای مالی ادامه داد: بازار سرمایه در این سالها همواره رشد خوبی از خود نشان داده که باعث تشویق سرمایهگذاران و حضور بیشتر در این بازار شده و تداوم این چرخه جذب سرمایه و رشد بیشتر، تاثیرات فزایندهای بر وضعیت مثبت این بازار داشتهاست.
افزایش عرضه بورس فرار از بورس به سمت بازارهاي موازي در سال جاری
محسنی با اشاره به تصمیم دولت مبنی بر عرضه ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از سهام شرکتهای تحت مالکیت خود از طریق صندوقهای سرمایهگذاری در بورس گفت: قرار است خرید و فروش رقم قابل توجهی سهام عدالت از طریق صندوقهای سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس آزاد شود و از آنجا که بخش بزرگی از دارندگان سهام عدالت را قشر متوسط تشکیل میدهند، احتمالا عرضهکننده باشند، پس عرضه زیادی خواهیم داشت. از سوی دیگر قیمتها هم بیش از حد رشد کرده و ممکن است انتشار صورتهای مالی و سودآودی شرکتها حاکی از افزایش غیر منطقی قیمتها باشد، همین عوامل این پیشبینی را تقویت میکند که نباید انتظار رشد بیش از اندازه قیمتها را در بورس داشتهباشیم.
او دیگر عامل را کسری بودجه دولت بخاطر کاهش قیمت نفت دانست و گفت: این کسری بودجه باعث انتشار تعداد زیادی اوراق میشود، همچنین تاثیر کرونا بر اقتصاد جهانی و کاهش قیمت نفت و فلزات میتواند ادامه یابد و ما با کمبود ارز و درآمد و البته کمبود مصرف و تقاضا روبرو شویم که قطعا بر شرکتهای بورسی و کاهش قیمت سهام آنها هم تاثیر گذار خواهد بود.
محسنی ابراز امیدواری کرد مدیریت جدید بورس توجه ویژهای به اوراق شرکتی داشته باشد و افزود: اوراق صکوک اسلامی عمدتا توسط دولت منتشر شده و اوراق شرکتی کمتر فرار از بورس به سمت بازارهاي موازي از ده درصد کل اوراق منتشره است و تامین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار برای شرکتها باید توسعه یابد.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، از طرفی حجم معاملات هم زیاد شده و روزی ۷ الی ۸ هزار میلیارد تومان در بورس معامله میشود که باعث ورود تعداد زیادی سرمایهگذاران خرد با دانش ناکافی برای تحلیل بازار شدهاست، بنابراین باید نهادهای مالی تقویت شوند تا سرمایهها به سمت صندوقهای سرمایهگذاری برای سرمایهگذاری در سهام هدایت شوند، برای تحقق این موضوع باید مشوقهایی برای جذب آنها به سمت صندوقها ایجاد شود و یا از طریق شرکتهای سبد گردان و یا شرکتهای مشاور سرمایهگذاری وارد بازار شوند.
دیدگاه شما