تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار


اندیکاتور MFI چیست؟

اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی یا (Money Flow Index) از خانواده نوسانگرها می‌باشد که جریان ورود یا خروج نقدینگی به بازار را در قالب یک شاخص نشان می‌دهد. اما بررسی ورود و خروج نقدینگی به بازار چه اهمیتی دارد؟

بر اساس تئوری اقتصادی حجم پول، زمانی که حجم پول در بازاری افزایش می‌یابد قدرت خرید نیز به صورت موازی افزایش خواهد یافت و در نتیجه فروشندگان تمایل ندارند تا دارایی خود را با قیمت پایین عرضه کنند. عدم جذابیت قیمتهای پایین برای فروشندگان و همچنین افزایش تقاضای خریداران سبب می‌شود تا قیمتها افزایش یابد و مادامی که قیمتها باعث ارضای فروشندگان نشود شاهد روند افزایشی آن خواهیم بود. این موضوع به صورت عکس نیز صدق می‌کند؛ زمانی که نقدینگی از بازار خارج می‌شود طبیعتا تقاضا در بازار افت خواهد کرد و این اتفاق سبب می‌شود تا قیمتها کاهش یابند.

حال این تئوری را در بازار سرمایه مورد بررسی قرار می‌دهیم؛ زمانی که یک گزینه سرمایه‌گذاری مورد توجه فعالان بازار قرار می‌گیرد، به مرور زمان حجم زیادی پول وارد بازار خواهد شد و به تدریج قیمتها افزایش خواهند یافت. همچنین خروج پول از بازار می‌تواند شرایطی عکس را بوجود آورد و در نهایت منجر به کاهش قیمت گردد.

نحوه محاسبه اندیکاتور MFI

اندیکاتور MFI شباهت زیادی با اندیکاتور RSI دارد با این تفاوت که حجم معاملات نیز در محاسبات MFI لحاظ شده است. برخی از تحلیلگران معتقدند که MFI دقیقا همان اندیکاتور RSI می‌باشد، با این تفاوت که حجم نیز در محاسبات آن تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار دخیل شده است. محاسبات اندیکاتور MFI بسیار ساده می‌باشد و در درجه اول قیمت بسته (Close) با بیشترین و کمترین قیمت (High & Low) جمع می‌شود و تقسیم بر سه خواهد شد که به حاصل این میانگین اصطلاحا قیمت تایپیکالی گفته می‌شود.

قیمت تایپیکالی

در قدم دوم جریان نقدینگی محاسبه تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار می‌گردد؛ جریان نقدینگی به سه دسته جریان مثبت، جریان منفی و جریان خنثی تقسیم بندی می‌شود:

  1. جریان نقدینگی مثبت: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته بالاتر باشد در این حالت جریان نقدینگی مثبت است.
  2. جریان نقدینگی منفی: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته پایین‌تر باشد در این حالت جریان نقدینگی منفی است.
  3. جریان خنثی نقدینگی: زمانی که قیمت تایپیکالی نسبت به روز گذشته تغییرلتی نداشته باشد در این حالت وضعیت خنثی دارد.

فرمول جریان نقدینگی

در قدم سوم نسبت نقدینگی محاسبه خواهد شد و این نسبت از تقسیم جریان نقدینگی مثبت بر منفی بدست خواهد آمد:

فرمول نسبت نقدینگی

حال تمام داده های مورد نیاز برای محاسبه MFI تکمیل شده است و به راحتی می‌توانیم بر اساس فرمول زیر شاخص جریان نقدینگی را محاسبه کنیم. البته تاکید می‌گردد که تحلیلگران تکنیکال هیچ نیازی به محاسبه MFI ندارند و صرفا جهت آموزش و تفهیم هرچه بهتر موضوع، نحوه محاسبه آن آموزش داده شده است.

فرمول محاسبه MFI

سیگنال اندیکاتور MFI

اندیکاتور MFI شباهت بسیار زیادی به RSI دارد. این اندیکاتور مانند RSI در محدوده ۰ تا ۱۰۰ نوسان می‌کند و دو سطح ۲۰ و ۸۰ سطوح پر اهمیت این اندیکاتور را تشکیل می‌دهند. ناحیه بالای ۸۰ به عنوان ناحیه اشباع ورود نقدینگی به بازار و ناحیه زیر ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع خروج نقدینگی نام‌گذاری می‌شوند.

سیگنال فروش اندیکاتور MFI:
زمانی که جریان نقدی پول وارد بازار می‌شود شاخص نمودار MFI شروع به رشد می‌کند و پس از گذر از سطح ۸۰ وارد ناحیه اشباع ورود نقدینگی می‌شود. به مرور زمان و با بالا رفتن قیمت، انگیزه لازم در بین عرضه‌کنندگان ایجاد می‌شود و به مرور شاهد افزایش فروش و خروج نقدینگی از بازار خواهیم بود. نشانه های فروش زمانی پررنگ خواهد شد که نمودار MFI از ناحیه اشباع ورود نقدینگی خارج شود و سطح ۸۰ را از بالا به پایین بشکند. در این حالت با توجه به خروج نقدینگی احتمالا شاهد شروع حرکت ریزشی قیمت خواهیم بود.

سیگنال خرید اندیکاتور MFI:
افزایش فروشهای بی امان و خروج نقدینگی از بازار به مرور زمان قیمت را کاهش می‌دهد. با توجه به افت قیمتها و افزایش ارزندگی، انگیزه لازم در بین سرمایه‌گذاران پدید خواهد آمد و به مرور زمان شاهد ورود نقدینگی در بازار خواهیم بود که این اتفاق منجر به حرکت نمودار MFI از ناحیه اشباع خروج نقدینگی به ناحیه تعادلی خواهد بود. بنابراین زمانی که سطح ۲۰ توسط خط MFI از پایین به بالا شکسته شد می‌توانیم آن را به عنوان سیگنال خرید تلقی کنیم.

سیگنال خرید اندیکاتور MFI

واگرایی و همگرایی در MFI:

یکی از ویژگی‌های مثبت اندیکاتور MFI امکان بررسی ضعف در روند می‌باشد. این اندیکاتور همانند RSI در تشخیص واگرایی ها در کف و قله‌ها دقت نسبتا بالایی دارد. با توجه به اهمیت بررسی واگرایی در اندیکاتورها، MFI می‌تواند کمک بزرگی در زمینه تشخیص قدرت روند باشد.

نظرسنجی هفتگی «دنیای بورس»: پیش بینی یک هفته صعودی

تحلیلگران و کارشناسان بورسی در هفته پیش رو چه تحلیلی از روند بازار سهام دارند. آیا تداوم رشد قیمت سهام ادامه دارد. این نظرسنجی را با هم دنبال کنیم.

نظرسنجی هفتگی «دنیای بورس»: پیش بینی یک هفته صعودی

دنیای بورس | معاملات بورس تهران در هفته گذشته با رشد قابل توجه 15 درصدی شاخص کل به پایان رسید. افزایش چشمگیر قیمت عمومی سهام nv روزهای اخیر در شرایطی ثبت می‌شود که سهامداران و کارشناسان حاضر در نظرسنجی این هفته سایت تحلیلی «دنیای بورس» همچنان ورود نقدینگی به بازار و صعود نماگر اصلی بازار را پیش‌بینی می‌کنند. در این گزارش انتظارات کارشناسان و فعالان بازار سهام از این هفته بورس تهران را می‌بینید.

کارشناسان

صعودی: 87 درصد از کارشناسان حاضر در نظرسنجی معتقدند روند رشد قیمت‌ها در هفته جاری ادامه‌دار خواهد بود. به اعتقاد این افراد نقدینگی موجود در بازار تا حدی بالاست که همچنان می‌توان انتظار ثبت رکوردهای متعددی را در بازار سهام داشت. از سوی دیگر صفوف طولانی برای دریافت کد بورسی و درخواست بسیاری از افراد برای ورود به بورس نوید ورود نقدینگی تازه به بازار را می‌دهد و این موضوع قدرت پول‌های موجود در بازار را دو چندان می‌کند.

به اعتقاد این افراد احتمالا کاهش سود نرخ بانکی مشوق ورود نقدینگی افراد به بازار است. از سوی دیگر کاهش ارزش ریال آن هم تحت تاثیر کنترل‌های حاکم بر بازار ارز، سطوح قیمتی فعلی را با چشم‌انداز تورمی قابل‌توجیه می‌داند و همه این موارد به ورود نقدینگی به بازار سهام کمک می‌کند. بر همین اساس انتظار می‌رود بورس طی این هفته نیز صعود قابل‌توجهی را ثبت کند.

کم‌نوسان : 4 درصد از کارشناسان مزبور معتقدند روند شاخص سهام در هفته جاری کم‌نوسان خواهد بود. این افراد معتقدند سطوح فعلی قیمت‌ها موجب غلبه احتیاط در بازار خواهد شد. از سویی خریدارانی برای ورود به سهام اشتیاق دارند؛ با این‌حال بسیاری نیز در هفته‌های اخیر سود قابل‌توجهی را کسب کرده‌اند و بر این اساس، بورس احتمالا با تقابل جدی عرضه و تقاضا در نهایت نوسان محدودی را تجربه کند.

نزولی: 9 درصد کارشناسان مزبور نیز معتقدند روند شاخص سهام نزولی خواهد بود. این گروه معتقدند پس از رشد قیمت‌ها که شاخص سهام را در بالاتر از سطح 700 هزار واحدی قرار داده است و در بسیاری از نمادها واقعیت اقتصادی نمی‌تواند در جهت توجیه رشد سهام برآید، بی‌شک اصلاح قیمت امری جدی است.

به نظر می‌رسد بسیاری از سهامداران به خصوص تازه‌واردان با کسب بازدهی طی روزهای اخیر عرضه‌ها در بازار به تدریج افزایش یابد و شاخص سهام از سطوح فعلی عقب‌نشینی کند. از سوی دیگر کاهش چشمگیر قیمت نفت و اثر آن بر وضعیت اقتصادی که علاوه بر سهام مرتبط، می‌تواند سهام بسیاری از شرکت‌ها را تحت‌تاثیر قرار دهد، خود عامل دیگری بر سیطره احتیاط در بازار خواهد بود.

سهامداران

صعودی : 83 درصد سهامداران شرکت‌کننده در نظرسنجی «دنیای بورس» روند نماگر اصلی سهام را صعودی ارزیابی کرده‌اند. به اعتقاد این افراد با توجه به سطوح بازدهی دیگر بازارها (ارز و سکه) و رکود بازارهایی که نقدینگی بیشتری را برای سرمایه می‌طلبد، همچنان فضا برای افزایش تقاضای سهام مهیا است و این امر تحت تاثیر عواملی چون رشد نرخ دلار و چشم‌انداز تورمی همچنان بازدهای‌های چشمگیری را ثبت خواهد کرد.

کم‌نوسان : 10 درصد از سهامداران تحت تاثیر مواردی چون رکود موجود در سطح اقتصاد جهانی و مشخص نبودن زمان پایان این وضعیت، روند شاخص کل را کم‌نوسان ارزیابی کرده و معتقدند تا زمانی که فضای روشن‌تر و دلایل تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار منطقی‌تری برای تصیم‌گیری در اختیار سهامداران قرار گیرد، بازار در سطوح فعلی نوسانات اندکی را تجربه می‌کند.

نزولی: 7 درصد سهامداران حاضر در نظرسنجی معتقدند روند نماگر اصلی بازار سهام در هفته جاری نزولی خواهد بود. افت محسوس قیمت نفت حداقل در کوتاه مدت نقش مهمی در عقب‌نشینی معامله‌گران و نزول قیمت سهام خواهد داشت. از سوی دیگر فرصت شناسایی سود قابل‌توجه ناشی از رشد قابل‌توجه اخیر، بسیاری از سهامداران را در صفوف عرضه قرار خواهد داد.

دو علامت بد در بازار فولاد /بازار فولاد با هجوم دوباره نقدینگی روبه‌رو شد

بازار فولاد در روزهای اخیر بیش از آنکه بر مبنای داده‌های بنیادین و قطعی حرکت کند بیشتر سراغ حدس و گمان‌هایی می‌رود که از پایه و اساس مشخص برخوردار نیست. در گذشته با توجه به روند افزایشی قیمت‌ها در بازار فیزیکی بورس‌کالا می‌شد از جریان کلی در آینده بازار اطلاع یافت ولی در شرایطی که تایید یا عدم تایید معاملات در بورس‌کالا به ساعات پایانی فعالیت‌های معاملاتی موکول شده است این داده هم برای رصد قیمتی رنگ باخته اگرچه تاثیر آن به‌جای همان روز، به روز آینده موکول شده است؛ گویی مشکل را به یک روز دیگر موکول کرده‌ایم ولی تغییری جدی در این خصوص رخ نداده اما شاهد رشد حجم عرضه‌ها هستیم. به‌صورت دقیق‌تر می‌توان گفت که جریان رشد قیمت‌ها در بورس‌کالا با اهرم تقاضا هنوز ادامه دارد اگرچه با اندکی وقفه درحال خودنمایی است.

اینکه معاملات به جای دقایقی بعد از معامله، در ساعات پایانی و حتی بعد از اتمام معاملات در بازار فولاد تایید شود تنها به این معنی است که رشد قیمت‌هایی که در بورس‌کالا رقم خورده، فردا در بازار ایفای نقش می‌کند بنابراین اثر واقعی بر مدیریت بازار ندارد و تنها می‌توان گفت که حجم انتقادات را با پاک کردن بخشی از صورت مساله تقلیل می‌دهد؛ گویی قرار است با این اقدام به برخی انتقادات پیشین پاسخ داده شود بنابراین از هم‌اکنون باید انتقادات جدیدی را مطرح کرد که روند پاسخگویی در فاز اجرایی آن مختل نشود. اینکه قیمت‌ها در بازار فولاد افزایش یابد و نگاه‌ها به معاملات بورس‌کالا هم این روند صعودی را تقویت کند واقعیتی است که این روزها بازارفولاد با آن دست و پنجه نرم می‌کند آن‌هم در شرایطی که اصلا برای اهالی بازار مهم نیست که این معامله خاص در چه ساعتی تایید شود و همین که در زمان دادوستد با برتری جدی تقاضا بر عرضه‌ها روبه‌رو باشیم تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار و رشد قیمت‌ها را مشاهده کنیم برای اهالی بازار کافی است؛ گویی خاصیت تایید یا عدم تایید معاملات در بورس‌کالا بعد از یکی، دو روز تاخیر در زمان قطعی شدن معامله اثرگذاری خاصی ندارد. این رفتارها اغلب در کوتاه‌مدت پاسخگو است ولی به مرور زمان اثرگذاری خود را به سرعت از دست می‌دهد. این بار نوبت آن است که از یکسو به رخدادهای واقعی در بازار بپردازیم و از سوی دیگر اثرگذاری آنها را بر دورنمای قیمت‌ها با فرض عملکرد بورس‌کالا مورد بررسی قرار دهیم.

خودنمایی نقدینگی در بازار فولاد

مهم‌ترین واقعیت این روزهای بازار فولاد را باید خودنمایی جدید نقدینگی و تلاش برای خرید محموله‌ها عنوان کرد آن‌هم در شرایطی که بخش اعظم تقاضای موجود در بازار را خریدهای انباری به منظور واسطه‌گری و سفته‌بازی تشکیل می‌دهد. این رویکرد معاملاتی خطرناک است زیرا ورود به فاز اشباع خرید (خرید یک دارایی بالاتر از قیمت واقعی تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار آن) و رشد موجودی انبارها از یکسو میزان تقاضا را کاهش داده و از سوی دیگر امکان تغییر فاز سریع در بازار را مطرح می‌کند. این روند به‌زودی محقق خواهد شد یعنی نقدینگی موجود در بازار به قدری به خرید همت می‌کند تا توان خرید خود را از بین برده و با رشد موجودی انبارها، تمایل به فروش تقویت خواهد شد. البته در مورد زمان وقوع این شرایط نمی‌توان اظهارنظر قاطعی داشت آن هم درحالی‌که رشد بهای شمش در بورس و بازار شرط لازم و کافی برای افزایش قیمت میلگرد را فراهم کرده و البته جولان نقدینگی در بازار هم به شتاب رشد قیمت‌ها می‌افزاید.

به‌عنوان یک نمونه مشخص بهای هر تن شمش فولادی در بورس‌کالا به بالای ۳هزار و ۷۰۰ تومان رسیده است که یکی از گران‌ترین قیمت‌هایی است که در ماه‌های اخیر برای این کالا به ثبت رسیده است. این روند کلی تکانه مهمی برای رشد قیمت‌ها در بازار است آن‌هم در وضعیتی که قیمت هر تن میلگرد باز هم در بورس‌کالا ۴ هزار تومان را پشت سر گذاشته است. همین نرخ‌ها نشان می‌دهد که قیمت مصنوعات فولادی در بورس‌کالا در زمانی نزدیک به یک‌ماه، چیزی حدود ۱۰ درصد گران شده است. البته اگر روند صعودی قیمت‌ها در بورس‌کالا به هر دلیل ادامه یابد، احتمال رشد نرخ در بازار داخلی هم منطقی به نظر می‌رسد. البته روند افزایش قیمت شمش را باید در دو چهره مختلف مورد ارزیابی قرار داد، یکی بر مبنای زمان دادوستد و دیگری بر مبنای زمان تحویل. هر دو نمودار موجود نشان از رشد قیمت‌ها دارد ولی شتاب رشد نرخ آنها متفاوت است. به‌صورت دقیق‌تر می‌توان گفت که بسیاری از محموله‌هایی که از هم‌اکنون تا یک‌هفته آینده زمان تحویل آنها فرا می‌رسد با قیمت‌های تمام شده پایین‌تری معامله شده و امکان سودآوری بیشتر را برای تولیدکننده فراهم می‌آورد.

این جریان به این معنی است که بازار از هم‌اکنون با یک ابهام جدید قیمتی بر اساس قیمت تمام شده روبه‌روست یعنی پتانسیل رشد نرخ آن اندکی کاهش می‌یابد. در برابر این ادعا باید عنوان کرد که در هفته‌های آینده باز هم جریان قیمتی موجود یعنی نرخ‌های بالای ۳هزار و ۷۰۰ تومان یا نزدیک به آن برای بازار فولاد نقش‌آفرینی خواهد کرد و می‌تواند به‌عنوان یک گام حمایتی جدید مورد بررسی قرار بگیرد. البته چیزی که از هم‌اکنون برای بازار فولاد مهم است را باید در نوسان قیمت‌ها در یک هفته آینده بررسی کنیم، آن‌هم در شرایطی که هیجان خرید بالاست و ادعای عدم رشد قیمت‌ها نه‌تنها طرفدار چندانی ندارد بلکه مورد انتقاد جدی هم قرار خواهد گرفت. در هر حال بسیاری از کالاها از شتاب قبلی فاصله گرفته و آرامش بیشتری را نشان می‌دهد آن‌هم در شرایطی که تکانه‌های مهمی از رشد قیمت دلار آزاد هم مشاهده نمی‌شود. با این اوصاف یک هفته پیچیده را شاهد هستیم آن‌هم در شرایطی که اظهارنظرهای پراکنده از احتمال افزایش نگاه‌های نظارتی بر بازار افزایش یافته است که می‌تواند اثرگذاری‌های خاص خود را بر جای بگذارد. این شرایط اگرچه در کوتاه‌مدت نتیجه خاصی نمی‌دهد ولی برای میان‌مدت بی‌تاثیر نخواهد بود آن‌هم در شرایطی که روند افزایشی قیمت‌ها در بازارهای جهانی اندکی کند شده و بعید نیست که قیمت‌های بین‌المللی هم وارد یک فاز کاهشی جدید شود.

در شرایطی که تقاضای موجود در بخش مصرف واقعی یا صادرات چندان گسترده نیست و موجودی انبارها نیز به نسبت افزایش یافته و شاهد رشد بیشتر موجودی انبارها در روزهای اخیر هستیم اوضاع شاید اندکی تغییر کند اگرچه باز هم جریان غالب قیمتی در بازار را باید از مسیر نرخ‌های کشف‌شده در بورس‌کالا رهگیری کرد. می‌توان گفت که از شتاب رشد نرخ در بورس‌کالا کاسته شده و با توجه به رشد عرضه‌ها در این بازار رسمی، شرایط را باید اندکی متفاوت ارزیابی کرد. از سوی دیگر جو روانی احتمال رشد قیمت‌ها در بازار هنوز ادامه دارد و این فاز روانی چون با خودنمایی نقدینگی در بازار فولاد همراه شده قدرتی دوچندان پیدا کرده است. باز هم نمی‌توان برای ترسیم دورنمای بازار اظهارنظر قاطعی داشت؛ آن هم در شرایطی که روزهای آینده دو سیگنال بسیار مهم در برابر یکدیگر صف‌‌آرایی خواهند کرد؛ یکی داده‌های بنیادین در بازار که اجازه رشد قیمت بالایی را به بازار نمی‌دهد و دیگری جو روانی و تحرک نقدینگی که تلاش دارد افزایش نرخ را به بازار تحمیل کند. در هر حال بازار فولاد بعد از هر تکانه رشد قیمتی، اندکی استراحت کرده و رشد نرخ بزرگی را نشان نمی‌دهد و اگر در قیمت‌های ثبت‌شده در بورس‌کالا در هفته آینده رشد قیمت‌های بزرگی را شاهد نباشیم، تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار بازار پتانسیل رشد نرخ پیشین را نخواهد داشت؛ مگر آنکه هیجان خرید با اهرم ورود نقدینگی رشد نرخ را به بورس و بازار تحمیل کند.

می‌توان گفت که داده‌های بنیادین در بازار فولاد با فرض معاملاتی که تاکنون ثبت‌شده پتانسیل رشد قیمت ندارد؛ ولی درمورد هیجان موجود در بازار هیچ حرفی نمی‌توان زد. البته موارد فوق را باید با قید یک تبصره در نظر گرفت که می‌تواند چهره متفاوتی را برای بازار ترسیم کند. روز گذشته بهای هر تن شمش برای عرضه سلف ۳ هزار و ۷۳۰ تومان به ثبت رسید که بالاترین قیمتی است که در ماه‌های اخیر برای شمش تجربه شده است. اگر بورس‌کالا که این معامله را تایید کرده، بر مبنای همین رقم معاملاتی قیمت‌های نزدیک یا بالاتر از این نرخ را هم بپذیرد گویی یک جریان افزایشی جدید را رقم زده؛ اگرچه رفتار خریداران هم در این خصوص موثر خواهد بود. البته تایید این نرخ در روز گذشته به این معنی است که هیجان خرید اهرم جدیدی پیدا کرده است و شاید برای هفته بعد همین نرخ یا قیمت‌های بالاتر در بورس‌کالا هم مورد توجه خریداران قرار بگیرد که گویی به رشد قیمت‌ها با نظر تایید نگریسته شده است.

در هر حال بازار فولاد از یک لیدر واقعی برخوردار نیست و نبود لیدر قیمتی به معنی توجه اهالی بازار به معاملات شمش در بورس‌کالاست گویی یک معامله می‌تواند برای کلیت این بازار تعیین تکلیف کند یا به‌صورت دقیق‌تر، تایید یا عدم تایید یک معامله در بورس‌کالا می‌تواند یک جریان قیمتی را به همراه داشته باشد. بهتر است دوستان تاییدکننده معاملات به این ریزه‌کاری‌های بازار فولاد هم توجه داشته باشند؛ گویی همین رفتار جریان قیمتی در این بازار مهم را تعیین می‌کند.

بازار اولیه و ثانویه

بازار اولیه

برای تامین مالی شرکت های بازرگانی و رفع نیاز مالی فعالیت های آنها تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار و همچنین پرداخت هزینه های روند توسعه و رشد کسب و کارشان، به سرمایه گذاری نیاز می باشد.

همچنین دولت ها نیز جهت ارائه بهتر خدمات و کالا ها برای مشتریان، نیاز به دریافت وام دارند که بازار های مالی، امکان تامین سرمایه و وام را برای این گونه سازمان ها به وجود می آورد.

این بازار ها راه مناسبی برای سرمایه گذاران و وام گیرندگان هستند که باعث می گردند سرمایه ها به سمت کسانی که توان استفاده‌ کارآمد از پول و سرمایه را دارند جریان یابد.

بازار اولیه چیست:

بازار اولیه (primary market) به بازاری گفته می شود که در آن سهام یک شرکت یا واحد اقتصادی برای اولین بار در آن عرضه و منتشر می گردد و عایدی حاصل از عرضه این سهام منبعی در تامین مالی آن شرکت یا موسسه خواهد بود.

از آنجایی که در بازار اولیه، سهام برای اولین بار به خریداران و متقاضیان سهام عرضه می شود، فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار خواهد بود.

ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﺑﻬﺎﺩﺍﺭ سازمان مورد نظر، ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﺻﺎﺩﺭ می شود ﻭ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ.

نکته: ﺑﻪ ﺳﻬﺎﻡ ﺟﺪﻳﺪی ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺎﺯﺍﺭ اولیه نیستند.

نقش بازار اولیه:

  • سازمان دهی انتشارات جدید اوراق بهادار
  • تضمین اوراق بهادار
  • توزیع اوراق بهادار جدید

مزایای بازار اولیه:

  • انتشار اوراق بهادار مستقیما توسط شرکت صادر کننده اوراق صورت می گیرد.
  • رشد سرمایه‌ شرکت را تسهیل می کند.
  • سرمایه گذاران را یاری می کند تا پس انداز خود را سرمایه گذاری کنند.
  • می توان برای اهداف تجاری سرمایه کسب نمود.
  • دولت از طریق فروش اوراق در بازار، می تواند سرمایه مورد نیاز سازمان را جمع آوری نماید.
  • نقدینگی بیش از حد در چرخه اقتصاد کنترل می گردد.
  • به سرمایه گذاری مستقیم خارجی کمک‌ می کند.

معایب بازار اولیه بورس:

  • هزینه بر بودن پروژه های تحقیقاتی اولیه
  • بررسی های عمیق و زمان بر برای تحقیقات اولیه

موسسه مشاوران مطالعه مقاله اختیار معامله را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.

بازار ثانویه

بازار ثانویه چیست:

پس از اتمام عرضه اولیه سهم مورد نظر در بازار اولیه، برای ادامه معاملات آن سهم بازار دیگری وجود دارد که به بازار ثانویه (secondary market)، معروف می باشد.

بازار دست دوم (ثانویه) به منظور ایجاد امکان داد و ستد اوراق منتشر شده در بازار اولیه و افزایش قابلیت نقد شوندگی آنها، تشکیل شده است.

در این بازار، سرمایه گذاران این امکان را پیدا می کنند که علاوه بر تجدید نظر در اوراق خریداری شده، با خرید و فروش دوباره یا چند باره سهام مورد نظر، تعداد آن را کاهش و یا افزایش دهند و تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار یا این که اوراق دیگری در سهم دیگری تهیه کنند.

نکته: ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﮔﺎﻥ ﺳﻬﺎﻡ ﻭ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﻗﺮﺿﻪ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺒﻼ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.

ویژگی های بازار ثانویه:

  • هزینه معامله کمتر به دلیل حجم بالای معامله ها
  • برای سرمایه گذاران نقدینگی به همراه می آورد.
  • دربازار ثانویه، هر گونه اخبار یا اطلاعات جدید در رابطه با شرکت به سرعت در قیمت سهام آن منعکس می شود.
  • عرضه و تقاضای موجود در اقتصاد به کشف قیمت در این بازار کمک می کند.
  • جایگزینی برای پس انداز است.

نکته: بازار های ثانویه با قوانین و مقررات خاص و محکمی از جانب دولت رو به رو هستند چون منبع اصلی شکل گیری سرمایه و نقدینگی برای شرکت ها و سرمایه گذاران به حساب می روند. این مقررات در سطح بالا، ایمنی پول سرمایه گذاران را تضمین می کنند.

قیمت گذاری در بازار ثانویه:

در بازار اولیه، قیمت اوراق بهادار از قبل و بر اساس قیمت اسمی آن تعیین می گردد اما در بازار ثانویه قیمت این اوراق بر اساس میزان عرضه و تقاضای آنها مشخص می شود.

اهمیت بازار ثانویه:

  • این بازار، شاخص خوبی به تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار منظور تعیین وضعیت اقتصادی یک کشور می باشد که افزایش یا کاهش بازار سهام نشانگر رونق یا رکود در اقتصاد است.
  • این بازار، نقدینگی را برای سرمایه گذاران تضمین می کند زیرا آنها می توانند در این بازار به راحتی اوراق بهادار خود را داد و ستد نمایند.
  • این بازار به سرمایه گذاران فرصت می دهد تا بتوانند از پول ساکن خود برای کسب بازده و سرمایه گذاری استفاده نمایند.
  • این بازار کمک می کند تا شرکت بر ادراک عمومی، کنترل و نظارت داشته باشد.

تفاوت بازار اولیه با بازار ثانویه:

  • شرکت ها پس از پذیره نویسی سهام خود در بازار اولیه می توانند سهام خود را به بفروشند اما پس از آن سهامشان دربازار ثانویه (بورس اوراق بهادار) مورد معامله قرار خواهد گرفت.
  • در بازار اولیه، درآمد حاصل از فروش سهام به شرکت منتشر کننده اوراق تعلق می گیرد اما تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار دربازار ثانویه، این درآمد ها متعلق به سرمایه گذاری می باشد که اوراق را به فروش می رساند.
  • سرمایه گذاران خرد در بازار اولیه اوراق بهادار را نمی خرند زیرا شرکت صادر کننده، اوراق خود را به صورت عمده به فروش می گذارد و خرید آن نیازمند سرمایه بزرگی می باشد اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران می توانند هر تعداد سهام مورد نظر خود را خریداری کنند.
  • در بازار اولیه، فروش اوراق از طریق بانک های سرمایه گذاری انجام می گردد اما دربازار ثانویه، سرمایه گذاران از طریق کارگزاری ها، معاملات خود را انجام می دهند.
  • در بازار اولیه، سهامداران، سهام را به طور مستقیم از شرکت عرضه کننده خریداری می کنند اما دربازار ثانویه، سرمایه گذاران، سهام و سایر اوراق بهادار را از سایر سرمایه گذاران خریداری می کنند.
  • در بازار اولیه، شرکت ها برای اولین بار سهام خود را از طریق عرضه عمومی می فروشند اما دربازار ثانویه، سرمایه گذاران سهامی که قبلا معامله شده است را از طریق بورس اوراق بهادار خریداری می کنند.
  • در بازار اولیه، سهام به قیمت اسمی به فروش می رسد و معمولا دچار نوسان نمی شود. اما دربازار ثانویه قیمت سهام به طور روزانه در نوسان است.

انواع بازار ثانویه:

بازار ثانویه بر اساس این که چه نوع سهمی در چه محلی مبادله می شود، به چهار بازار تقسیم می گردد:

  • بازار اول: مربوط به معاملات سهام شرکت های بورسی که در بورس انجام می شود.
  • بازار دوم: مربوط به معاملات سهام شرکت های غیر بورسی که در فرابورس انجام می شود.
  • بازار سوم: مربوط به معاملات سهام شرکت های بورسی که در فرابورس انجام می شود.
  • بازار چهارم: بازاری می باشد که بدون کارگزار و معامله گر تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار کار می کند و مربوط به معاملات خصوصی است که توسط شبکه های الکترونیکی و بین سرمایه گذاران نهادی و عادی صورت می گیرد.

نکته: نهاد های مربوطه به منظور پرهیز از پرداخت هزینه های مربوط به کارگزاری، عموما معاملات عمده و بلوک خود را در بازار چهارم انجام می دهند.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله قرارداد های آتی را به شما پیشنهاد می کنیم.

آخر هفته سبزرنگ بورس

آخر هفته سبزرنگ بورس

دنیای معدن: شاخص‌‌‌‌‌‌‌کل بورس اوراق‌بهادار تهران در معاملات روز گذشته توانست با ۴۷/ ۰درصد رشد تا سطح یک‌میلیون و ۳۱۹‌هزار واحدی پیش‌‌‌‌‌‌‌روی کند اما به‌رغم افزایش نماگر‌‌‌‌‌‌‌های بورسی طی چند روز اخیر همچنان استراتژی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران خرد، شناسایی سود توام با خروج پول از معاملات سهام است.

به گزارش دنیای معدن- دیروز هم ۱۶۴‌میلیارد تومان دیگر از گردونه دادوستد‌های بازار سهام خارج شد و پول‌های داغ بدون درنظر داشتن مأمنی در راستای سرمایه‌گذاری جدید به‌صورت کاملا سردرگم وارد فضای کلان اقتصاد کشور شدند.

روز چهارشنبه نهمین روز متوالی خروج پول از بازار سهام به ثبت رسید. در آخرین روز معاملاتی بورس در هفته‌جاری شاخص کل هم وزن در پی تشدید تحرک متقاضیان خرید سهام با رشد ۳۷/ ۰درصدی به‌کار خود پایان داد. نماگر اصلی تالار شیشه‌ای نیز با توجه به درنظرگرفتن ضریبی بالاتر برای شرکت‌های عمدتا سنگین‌وزن بازار سهام بیش از ۶‌هزار واحد رشد را تجربه کرد.

در صورتی‌که ۳ صنعت خودرو و ساخت قطعات، بانک و حمل‌ونقل را در گروه ریالی‌های بازار سهام در نظر بگیریم؛ به روایت خالص تغییر مالکیت صنایع بورسی در ۲۰ مهر‌ماه ۱۴۰۱ صنعت نخست در زمره بیشترین خالص فروش از سوی معامله‌گران حقیقی و دو صنعت دیگر در گروه صنایعی با بیشترین میزان خالص خرید از سوی سهامداران خرد قرارگرفتند.

در این میان برخی صنایع دلاری بازار سرمایه نیز اعم از فلزات اساسی با اقبال از سوی معامله‌گران حقیقی همراه بودند و گروه‌هایی نظیر فرآورده‌های نفتی، کانه فلزی و کانی غیر‌فلزی از سوی سرمایه گذاران خرد عرضه شدند.

اینکه گردش پول سرمایه گذاران در صنایع فوق بر اساس چه پارامتری بوده و با چه متر و معیاری می‌توان آن را سنجید، قابل‌تشخیص نیست. به‌نظر می‌رسد اتفاقا نبود استراتژی معاملاتی از سوی سرمایه گذاران را می‌توان از جمله دلایل گردش نقدینگی در صنایع مختلف عنوان کرد.

در آن‌سوی بازار، اما میانگین ارزش معاملات خرد بورس از ابتدای هفته‌جاری تا پایان روز چهارشنبه از رقم یک‌هزار و ۳۰۱‌میلیارد تومانی حکایت داشت. رقمی که پویایی بازار را ندارد و تحرک اندک معامله‌گران بورسی را به تصویر می‌کشد.

به هر ترتیب در ۱۳۱ روز معاملاتی سپری شده از ابتدای سال‌جاری تاکنون تنها ۲۶ روز ورود پول حقیقی به بورس صورت گرفت و ۱۰۵ روز معاملاتی دیگر بازار خروج پول را تجربه کرده است. با توجه به اینکه به‌تازگی سازمان بورس و اوراق‌بهادار با برخی از هلدینگ‌های بازار جلساتی را در راستای حمایت از سهام زیرمجموعه برگزار کرد و درست در همین چند روز گذشته بود که ۵۰۰‌میلیارد تومان از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار سرمایه جهت حمایت از سهام شرکت‌ها تزریق شد، اما نباید فراموش کرد که حمایت‌های مالی هر چند موثر برای کوتاه‌مدت، اما پایدار نخواهد بود. به باور کارشناسان، بازار برای بازگشت به روند صعودی نیازمند پیگیری موضوعات دیگری از جمله بازگشت آرامش به فضای اقتصادی کشور، شفاف‌شدن آینده برنامه جامع اقدام‌مشترک (برجام)، تعامل با دنیا در بستری امن جهت سرمایه‌گذاری و به‌عبارتی تسهیل نقل و انتقال پول در حوزه صادرات و واردات و مواردی از این قبیل است.

در شرایط فعلی با توجه به نا آرامی‌های اخیر در کشور متاسفانه روزبه‌روز شاهد رنگ‌باختن موضوعی تحت‌عنوان پیش‌بینی پذیر شدن اقتصاد هستیم. در شرایطی که قیمت اغلب سهام شرکت‌ها در سطوح ارزنده جای گرفته اند و P/ E بازار از موقعیت مطلوب برای ورود نقدینگی سرگردان جامعه حکایت دارد، اما متاسفانه به دلیل فراگیر‌شدن واهمه نسبت به چشم انداز آتی بازار سرمایه، معامله‌گران موقعیت فعلی را برای تزریق منابع مالی مطلوب ارزیابی نمی‌کنند.

به اعتقاد کارشناسان بازار سرمایه تغییر مسیر معاملات در بورس طی چند روز گذشته به هیچ عنوان به مثابه تغییر روند بازار نیست، چراکه برای تغییر روند باید حداقل چند روزی بازار در مسیر صعودی گام بردارد که این مهم با توجه به شرایط فعلی تاحدودی دور از انتظار ارزیابی می‌شود.

آن‌طور که به‌نظر می‌رسد در حوزه سیاست خارجه و موضوعات پیرامون برجام چشم انداز مشخصی از سوی دیپلمات‌های کشور ترسیم نشده است. رفت‌و‌آمد‌ها به حداقل خود رسیده اند و موجی از بی ثباتی در تعیین سرنوشت آتی مذاکرات هسته‌ای به‌چشم می‌خورد. به هر ترتیب روز چهارشنبه نماد معاملاتی یکسری از شرکت‌ها اعم از «فولاد» با ۱۱۱۵واحد، «شپدیس» با ۸۱۵واحد، «فملی» با ۷۵۶ واحد و «نوری» با ۵۶۵ واحد افزایش توانستند در کانالیزه‌کردن شاخص کل بورس اوراق‌بهادار به سمت صعود نقش داشته باشند. این‌ها شرکت‌هایی هستند که عمدتا انعکاس رشد و نزول آن‌ها در حرکت شاخص به‌وضوح نمایان می‌شود. در هفته منتهی به ۲۰‌مهر‌ماه صنایعی نظیر محصولات شیمیایی با ۱۲‌میلیارد تومان، انبوه سازی با ۶‌میلیارد تومان، فلزات اساسی و حمل‌ونقل هر کدام به‌طور مجزا با ۴‌میلیارد تومان در صدر فهرست بیشترین ورود پول حقیقی جای‌گرفتند. در نقطه مقابل بیشترین خروج پول سرمایه گذاران خرد به گروه‌هایی از جمله فرآورده‌های نفتی با ۲۲‌میلیارد تومان، خودرو و ساخت قطعات با ۱۵‌میلیارد‌تومان و غذایی به‌جز قند با ۹‌میلیارد‌تومان اختصاص پیدا کرد.

روز گذشته نماد معاملاتی «وخاور» با ۱۷‌میلیارد تومان، «شپدیس» با ۹‌میلیارد‌تومان، «وآذر» با ۶‌میلیارد تومان و «فملی» با ۴‌میلیارد‌تومان در صدر فهرست بیشترین ورود سرمایه گذاران خرد بودند و جذب نقدینگی قابل‌ملاحظه‌ای نسبت به سایرین داشتند. در این میان شرکت‌هایی نظیر «غزر» با ۱۱۹‌میلیارد تومان، «شپنا» با ۹‌میلیارد تومان، «خودرو» با ۸‌میلیارد تومان و «میدکو» با ۷‌میلیارد‌تومان عنوان بیشترین خروج پول حقیقی را به خود اختصاص دادند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.