نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن


معاملات اهرمی و مارجین (مارجین تریدینگ) در بایننس چیست؟

روش‌های مختلفی برای معامله کردن ارزهای دیجیتال وجود دارد. شاید قبلاً در مورد «شورت کردن» (فروش استقراضی) ارزهای دیجیتال، معاملات مارجین یا معامله کردن رمز ارزها با اهرم (Leverage) یا معاملات اهرمی چیزهایی شنیده باشید. همه این اصطلاحات به یک عمل واحد یعنی معاملات اهرم‌دار اشاره دارند؛ اما به کار بردن این اصطلاحات به جای یکدیگر ممکن است چگونگی کارکرد این رویکرد معاملاتی را برای خوانندن کمی دشوار کند.

معاملات مارجین ارز دیجیتال چیست؟

تلاش برای رمزگشایی کردن دنیای پیچیده معاملات مارجین (معاملات نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن اهرمی) ارز دیجیتال ممکن است به سرعت معامله‌گران تازه‌کار کلافه کند. اگر تا به حال در مورد نحوه کار با معاملات مارجین بیت کوین جستجو کرده باشید احتمالاً با واژگان تخصصی فراوانی از جمله اهرم، قیمت لیکویید شدن، مارجین کال، شورت کردن و … برخورد کرده‌اید.

اصول معاملات مارجین بیت کوین نسبتاً ساده و سرراست است بنابراین به سراغ اصل مطلب می‌رویم؛ به زبان ساده، معامله‌گر در معاملات مارجین بیت کوین یا رمزارزها می‌تواند از پلتفرم معاملاتی خود سرمایه «قرض» بگیرند تا قدرت خرید بیشتری در مقایسه با موجودی واقعی حسابش به دست بیاورد و با سرمایه وام گرفته شده معامله کند.

معاملات مارجین رمز ارزها یک رویکرد معاملاتی است که به معامله‌گران اجازه می‌دهد با وام گرفتن سرمایه از سایر معامله‌گران در صرافی یا از خود صرافی سرمایه بیشتری برای خرید یک دارایی خاص در اختیار داشته باشند. در مقابل معاملات معمولی که در آن معامله‌گران از سرمایه خود برای خرید استفاده می‌کنند، در معاملات مارجین معامله‌گران می‌توانند با چندین برابر سرمایه اولیه خود معامله کنند.

به معاملات مارجین اغلب معاملات اهرم دار یا اهرمی نیز گفته می‌شود؛ «اهرم» عددی است که معامله‌گر می‌تواند سرمایه خود را در آن ضرب کند.

به عنوان مثال معامله‌گری که معاملات خود را با اهرم ۱۰۰ برابر انجام می‌دهد می‌تواند ۱۰۰ برابر بیشتر از حالت معمولی سود به دست بیاورد.

معاملات مارجین در نگاه اول عالی به نظر می‌رسد؛ امکان ۱۰۰ برابر کردن سود در هر معامله توجه هر معامله‌گری را به خود جلب می‌کند. با این وجود معاملات مارجین یا اهرم‌دار معایبی نیز دارند. استفاده از اهرم در معاملات بیت کوین برای افزایش حجم پوزیشن معاملاتی باعث می‌شود سرمایه اولیه معامله‌گر در معرض ریسک بیشتری قرار بگیرد.

اما آیا ممکن است در هنگام معامله کردن مارجین بیت کوین همه سرمایه خود را از دست بدهید؟ اگر بتوانید سود معامله‌ای را ۱۰۰ برابر کنید آیا این بدان معناست که ممکن است در معامله‌ای ۱۰۰ برابر ضرر اصلی به صرافی بدهکار شوید؟

خوشبختانه ریسک ضرر کردن در معاملات مارجین متناسب با اهرم افزایش پیدا نمی‌کند. به عنوان مثال معامله‌ای با اهرم ۱۰۰ برابر باعث افزایش ۱۰۰ برابر ضرر شما نمی‌شود؛ ضرر کردن بیشتر از آنچه در ابتدا در یک معامله متعهد شده‌اید غالباً امکان پذیر نیست. با این حال، از نظر تئوری ممکن است ضرر در سناریوهای خاصی از دارایی‌های متعهد شده بیشتر شود.

مارجین تریدینگ در بازارهای کم سرعت و کم نوسان مانند بازار فارکس محبوب است اما در حال حاضر در بازار سریع و پرنوسان رمز ارزها نیز به محبوبیت زیادی پیدا کرده است.

معاملات اهرمی ارز دیجیتال چگونه کار می کند؟

معامله کردن اهرم‌دار بیت کوین در اساس بسیار ساده است. معامله‌گر مقدار کمی از سرمایه خود را به صرافی می‌دهد و در ازای آن سرمایه زیادی برای معامله کردن دریافت می‌کند و همه این سرمایه را برای رسیدن به سود کلان ریسک می‌کند.

معامله‌گر به منظور انجام معاملات مارجین باید سپرده اولیه‌ای را برای باز کردن یک پوزیشن معاملاتی ارائه دهد که به عنوان «مارجین اولیه» (Initial Margin) شناخته می‌شود، و باید مقدار مشخصی از سرمایه را در حساب خود نگه دارد تا پوزیشن او باز بماند که به عنوان «مارجین نگهداری» (Maintenance Margin) شناخته می‌شود.

میزان اهرم ارائه شده توسط صرافی‌های دیجیتال مختلف متغیر است. برخی از صرافی‌ها اهرم‌هایی تا ۲۰۰ برابر را به کاربران ارائه می‌دهند و این به آنها این امکان را می‌دهد تا پوزیشن‌هایی ۲۰۰ برابر سرمایه اولیه خود باز کنند، در حالی اهرم ارائه شده توسط برخی از صرافی‌های دیگر ۲۰، ۵۰، یا تا ۱۰۰ برابر است.

صرافی‌های مختلف از اصطلاحات متفاوتی برای تعریف کردن اهرم استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، برخی از کارگزاری‌ها در بازار فارکس به جای عبارت اهرم ۱۰۰ برابر از عبارت اهرم ۱۰۰:۱ استفاده می‌کنند. در دنیای معاملات رمز ارزها معمولاً از عبارت اهرم چند برابر (در انگلیسی با علامت X) استفاده می‌شود. اهرم ۱۰۰ برابر همان اهرم ۱۰۰:۱ است.

اگر در یک صرافی ارزهای دیجیتال یک معامله مارجین باز کنید، میزان سرمایه‌ای که برای باز کردن معامله به حسابتان واریز می‌کنید توسط صرافی به عنوان وجه تضمین نگهداری می‌شود. میزان مبلغی که می‌توانید هنگام معامله مارجین از آن استفاده کنید به قوانین وضع شده توسط صرافی که در آن معامله می‌کنید و مارجین اولیه‌تان بستگی دارد.

شورت و لانگ در معاملات مارجین

هنگامی‌که یک پوزیشن معاملاتی مارجین بر روی رمز ارزها باز می‌کنید می‌توانید یکی از دو گزینه شورت (Short) یا فروش و لانگ (Long) یا خرید را انتخاب کنید.

معامله‌گری وارد پوزیشن لانگ می‌شود که که فکر می‌کند قیمت یک دارایی دیجیتال افزایش می‌یابد. معاملات شورت برعکس است. اگر معامله‌گری معتقد باشد که ارزش یک دارایی دیجیتال خاص کاهش می‌یابد می‌تواند وارد پوزیشن شورت شده و آن دارایی را بفروشد. معامله‌گرانی از پوزیشن شورت استفاده می‌کنند که می‌خواهند از کاهش ارزش دارایی‌ها سود کسب کنند.

توجه داشته باشید که صرافی‌ای که در آن معامله می‌کنید در مقابل سرمایه‌ای که در معاملات مارجین قرض می‌گیرید از شما مبلغی را به عنوان وجه تضمین نگه می‌دارد. اگر پوزیشن معاملاتی‌تان را با سود ببندید صرافی رمز ارزی را که در ابتدا سپرده‌گذاری کرده بودید را همراه با سود حاصل از معامله آزاد می‌کند.

اما اگر در معاملات مارجین متحمل ضرر شوید صرافی به طور خودکار معامله شما را بسته و پوزیشن‌تان را «لیکوید» می‌کند. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که قیمت دارایی مربوطه به یک آستانه خاص که «قیمت لیکوید شدن» نامیده می‌شود برسد.

مارجین کال و لیکوید شدن در معاملات مارجین ارز دیجیتال چیست؟

هنگامی‌که برای انجام مارجین تریدینگ بیت کوین از صرافی وام می‌گیرید، آن صرافی برای کاهش ریسکی که ممکن است متوجه سرمایه‌اش شود تمهیداتی را اندیشیده است. اگر معامله‌ای را باز کنید و بازار در جهت خلاف انتظار شما حرکت کند ممکن است صرافی وجه تضمین بیشتری برای باز نگه داشتن پوزیشن‌تان از شما بخواهید یا آن را به زور ببندد.

هنگامی که این اتفاق می‌افتد صرافی شما را به اصطلاح مارجین کال می‌کند. مارجین کال زمانی اتفاق می‌افتد که ارزش ارزش دارایی تحت معامله مارجین از مقدار مشخصی کمتر شود.

صرافی‌ای که سرمایه چند برابری را برای انجام معامله مارجین در اختیار معامله‌گر قرار داده است برای کاستن از ریسکی که متوجه صرافی است وجوه بیشتری را از معامله‌گر درخواست می‌کند. بیشتر صرافی‌ها از طریق ایمیل به معامله‌گران اطلاع می‌دهند اما بهتر است شما سطح مارجین‌تان را به صورت فعال زیر نظر داشته باشید.

اگر سطح مارجین یک پوزیشن بیش از حد ناامن شود احتمالاً صرافی آن پوزیشن را خواهد بست؛ به این شرایط سطح لیکوید شدن مارجین یا قیمت لیکوید نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن شدن گفته می‌شود.

لیکوید شدن زمانی اتفاق می‌افتد که صرافی برای کسب اطمینان از اینکه تنها سرمایه از دست رفته در نتیجه ضرر تنها سرمایه سپرده‌گذاری شده توسط معامله‌گر است به طور خودکار پوزیشن را می‌بندد.

فرض کنید معامله‌گری وقتی قیمت بیت کوین ۱۰ هزار دلار است یک پوزیشن لانگ ۲:۱ باز کند. هزینه ورود به پوزیشن ۱۰۰۰۰ دلار است اما معامله‌گر ۱۰۰۰۰ دلار دیگر از صرافی وام گرفته است. بنابراین قیمت لیکوید شدن پوزیشن او ۵۰۰۰ دلار است؛ با رسیدن بیت کوین به این قیمت معامله‌گر وجه تضمین اولیه ۱۰۰۰۰ دلاری خود را از دست داده و بنابراین صرافی پوزیشن او را لیکوید می‌کند.

مزایای معاملات مارجین یا اهرمی چیست؟

معاملات مارجین (اهرمی یا اهرم دار) به معامله‌گران مطمئن اجازه می‌دهد تا وارد پوزیشن‌هایی شوند که در مقایسه با حالت عادی بسیار سودآورتر هستند. برای مثال نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن سود حاصل از پوزیشن موفقی که با اهرم ۱۰۰ برابر باز شده است ۱۰۰ برابر بیشتر از سود همان پوزیشن در حالت عادی و بدون استفاده از اهرم است.

معاملات مارجین بیت کوین و سایر رمز ارزها همچنین به معامله‌گران دارای استراتژی این امکان را می‌دهد تا ورود به پوزیشن‌های فروش در بازارهای نزولی نیز کسب سود کنند.

به عنوان مثال معامله‌گری که کاهش شدید قیمت یک دارایی را پیش بینی کرده است می‌تواند بخشی از پرتفوی خود را به یک پوزیشن شورت اختصاص دهد تا سود حاصل از آن ضرر ناشی از کاهش شدید قیمت در یک معامله دیگر را جبران کند.

صرافی‌های معاملات مارجین ارز دیجیتال

انتخاب بهترین پلتفرم برای انجام معاملات اهرم‌دار بیت کوین ممکن است یک فرایند دشوار باشد؛ امروزه صرافی‌های زیادی در اینترنت وجود دارد که معاملات اهرم‌دار را ارائه می‌دهند. معامله کردن در صرافی‌هایی که بیشترین میزان اهرم را در اختیار کاربران قرار می‌دهند همیشه گزینه مناسبی نیست. در هنگام انتخاب صرافی‌های مارجین باید به چند فاکتور مهم توجه کرد.

صرافی‌های مختلف اهرم‌های متفاوتی ارائه می‌دهند. برخی از صرافی‌های مارجین بیت کوین مانند BaseFEX یا PrimeXBT تا۱۰۰ برابر اهرم را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهند. نرخ بهره صرافی‌ها در معاملات اهرم‌دار یکی دیگر از فاکتورهای مهم است؛ بسته به طول مدت و اهرم به کار رفته در پوزیشن‌تان ممکن است در پایان مجبور شوید بهره بسیار زیادی پرداخت کنید.

به عنوان مثال بیتمکس (BitMax) صرافی بسیار محبوبی است که معاملات اهرم‌دار تا ۱۰۰ برابر و با نرخ بهره متغیر را ارائه می‌دهد و این یکی از بالاترین اهرم‌های ارائه شده توسط پلتفرم‌های آنلاین معاملات بیت کوین است.

نرخ‌های بهره ارائه شده توسط بیتمکس ممکن است به ۳/۶۵ درصد در سال یا ۰/۰۱ درصد در روز برسد که برای پوزیشن‌های کوتاه مدت بسیار ایده‌آل است.

برخی از معامله‌گران مارجین برای دریافت سود افزایشی یا تنظیم حد ضرر از انواع سفارشات پیچیده استفاده می‌کنند تا ریسک لیکوید شدن خود را کاهش دهند.

برخی از صرافی‌های مارجین ممکن است انواع سفارش کمتری نسبت به سایرین داشته باشند. صرافی بای بیت (Bybit) یکی دیگر از صرافی‌های دیجیتال است که معاملات مارجین را می‌توان با اهرم‌های تا ۱۰۰ برابر در آن انجام داد و طیف گسترده‌ای از انواع سفارشات پیچیده را در اختیار معامله‌گرانی قرار می‌دهد که می‌خواهند استراتژی‌های موثر مدیریت ریسک را هنگام معاملات خود پیاده کنند.

استراتژی مارجین تریدینگ ارز دیجیتال چیست؟

معاملات مارجین یک استراتژی سرمایه گذاری با ریسک بالا تلقی می‌شود که به حرکت کوتاه مدت بازار بستگی دارد. بازار رمز ارزها در مقایسه با اوراق بهادار سنتی یا بازار فارکس بسیار پرنوسان است و این امر ریسک آن را بیشتر می‌کند.

روش‌ها و استراتژی‌های مهمی وجود دارد که باید قبل از خرید و فروش بیت کوین یا سایر رمز ارز‌ها به آنها توجه کنید:

  • افزایش تدریجی اندازه معاملات: اگر تازه وارد معاملات مارجین شده‌اید بهتر است با کارتان را با حجم‌های کوچکتر و اهرم کمتر شروع کنید تا به درک خوبی از این بازار برسید.
  • در معاملات دمو تمرین کنید: معامله کاغذی (پیپر تریدینگ) که به معامله دمو نیز معروف است به معامله‌گران جدید اجازه می‌دهد تا در یک فضای غیر واقعی «معامله» کنند. در پلتفرم‌های معاملات دمو پول واقعی استفاده نمی‌شود اما قیمت‌ها واقعی هستند. معاملات دمو به معامله‌گران جدید این توانایی را می‌دهد تا استراتژی‌های خود را بدون به خطر انداختن سرمایه امتحان کنند.
  • با انواع سفارشات آشنا نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن شوید: معامله‌گران مارجین برای کاهش ریسک و باز کردن پوزیشن‌های پیچیده اغلب از ترکیبی از انواع سفارشات مانند حد ضرر و حد سود استفاده می‌کنند. به کمک این نوع سفارشات می‌توانید اهداف قیمتی حد ضرر و حد سود مشخصی برای هر معامله تعیین کرده و پوزیشن‌هایتان را به صورت خودکار ببندید.
  • پوزیشن‌تان را تقسیم کنید: شما می‌توانید با تقسیم کردن یک پوزیشن به چند قسمت جداگانه ریسک معاملات را کاهش دهید. معامله‌گران با ذخیره سود معاملات به صورت پلکانی می‌توانند سود را به صورت فزاینده ذخیره کنند.
  • نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن
  • به کارمزدها و بهره توجه کنید: وقتی یک پوزیشن اهرم‌دار باز می‌کنید باید بهره سرمایه‌ای را که قرض می‌گیرید پرداخت کنید. معامله کردن اهرم‌دار بیت کوین و سایر رمز ارز‌ها کارمزدهای مداومی را برای معامله‌گران ایجاد می‌کند که ممکن است باعث کاهش سود معاملات شود.
  • اهداف مشخص تعیین کنید و ریسک‌تان را کاهش دهید: هنگام انجام معاملات مارجین باید یک استراتژی مدیریت ریسک مشخص را دنبال کنید. در این استراتژی باید هدف سودگیری مشخصی تعیین شده باشد و شما به این هدف پایبند باشید. تعیین حد ضرر و پایبندی به نقطه خروج از معامله بسیار مهم است.
  • هم به فاکتورهای تکنیکال و هم فاندامنتال توجه کنید: حرکات بازار رمز ارزها عمدتاً بر اساس فاکتورهای تکنیکال شکل می‌گیرد؛ این ادعا حداقل تا حدودی به دلیل وجود تعداد زیاد معامله‌گران فعال در اکوسیستم رمز ارزها که براساس تحلیل تکنیکال معامله می‌کنند درست است. با این حال، عوامل فاندامنتال می‌توانند تأثیر عمیق و ناگهانی بر قیمت رمز ارزها داشته باشند. تغییرات نظارتی، جا به جایی‌های مهم در کیف پول‌های بیت کوین و هک‌های بزرگ صرافی‌ها می‌تواند باعث سرعت گرفتن تغییرات چشمگیر قیمت شود.

ریسک های معاملات مارجین ارز دیجیتال چیست؟

معاملات مارجین یک روش پر خطر و با پاداش بالا است. مجموعه‌ای از خطرات منحصر به فرد در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که باید در استراتژی‌های ریسک معاملات در نظر گرفته شود.

بازار رمز ارزها در مقایسه با بازارهای سنتی تا حد زیادی فاقد قوانین تنظیمی است. به عنوان مثال دستکاری قیمت بیت کوین در اکوسیستم معاملات مارجین امر غیر رایجی نیست.

فعالان بازار – معامله‌گرانی که سرمایه کافی برای تأثیرگذاری بر فعالیت بازار را دارند – می‌توانند وقتی که تعداد پوزیشن‌های لانگ یا شورت در بازار به طور قابل توجهی افزایش یابد به راحتی باعث تغییر جهت حرکت قیمت شوند. فعالان بازار می‌توانند شرایطی در بازار ایجاد کنند که این پوزیشن‌ها به اجبار لیکوید شوند.

ماهیت پرنوسان بازار رمز ارزها باعث می‌شود معاملات طولانی مدت در این بازار در مقایسه با بازارهای سنتی بسیار پرخطرتر باشد. تقریباً تمام معاملات مارجین رمز ارزها شامل پوزیشن‌های کوتاه مدت اهرم‌دار هستند. برخلاف بازارهای سنتی، بازار رمز ارزها دارای نوسانات شدید کوتاه مدت است که در انجام معاملات مارجین بیت کوین یا سایر رمز ارزها به دقت زیر نظر داشت.

استفاده از اهرم بیشتر خطر بیشتری را به همراه دارد. معامله‌گری که یک پوزیشن معاملاتی را با اهرم بالا باز می‌کند بسیار نزدیک به قیمت لیکوید شدن است. محاسبه کردن میزان حرکت قیمت که منجر به لیکوید شدن پوزیشن می‌شود قبل از باز کردن آن ضروری است.

خوشبختانه برای محاسبه خطر لیکوید شدن‌تان لازم نیست یک فیزیکدان هسته‌ای باشید یا دکترای ریاضی داشته باشید. ابزارهای مختلفی برای محاسبه خطر لیکوید شدن وجود دارد اما محاسبه کردن سریع قیمت لیکوید شدن کار نسبتاً ساده‌ای است.

حرکت لازم قیمت برای لیکوید شدن یک پوزیشن را می‌توان با تقسیم ۱۰۰ بر میزان اهرم آن موقعیت محاسبه کرد؛ مثلاً یک معامله مارجین با اهرم ۵۰ برابر در بازار بیت کوین با کاهش تنها ۲ درصدی قیمت این رمز ارز بلافاصله لیکوید می‌شود.

یا پوزیشنی که با اهرم‌ ۱۰۰ نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن برابر باز شده است کاملاً در معرض خطر لیکوید شدن است زیرا فعالان بازار برای لیکوید کردن چنین پوزیشن‌هایی کافیست تا قیمت را به صورت جزئی جا به جا کنند.

سخن آخر

معاملات مارجین رمز ارزها مزایای جذابی برای معامله‌گران دارد. در معاملات مارجین بیت کوین تهدیدهای ناشی از هک شدن صرافی‌ها به حداقل می‌رسد زیرا در این معاملات میزان سرمایه‌ای که باید توسط صرافی نگهداری شود کمتر است.

اگر به درک خود از بازار رمز ارزها اطمینان دارید و به طور مداوم حرکت‌های قیمت این بازار را به درستی پیش بینی می‌کنید معامله اهرم‌دار بیت کوین یا دارایی‌های دیجیتال دیگر می‌تواند سود شما را به طرز چشمگیری افزایش دهد. با این وجود باز کردن پوزیشن اشتباه در زمان نامناسب می‌تواند ضررهای مالی چشمگیری به شما وارد کند.

اگر حالا درک مناسبی از نحوه انجام معاملات اهرم‌دار بیت کوین پیدا کرده‌اید و تصمیم گرفته‌اید وارد معاملات مارجین شوید حتماً باید صرافی مارجین مناسب شرایط خودتان را پیدا کرده و قبل از ورود به هر پوزیشن معاملاتی سود و ضرر بالقوه آن معامله را ارزیابی کنید.

حال و هوای حسابداری

هزينه سرمايه، يكي از عوامل بسيار مهم در تجزيه و تحليل طرحهاي سرمايه گذاري يك شركت مي باشد. مدير مالي، با آگاهي از هزينه سرمايه ميزان بازده طرحهاي پيش روي شركت را با هزينه سرمايه مقايسه و طرحهائي كه بازده آن با توجه به هزينه سرمايه شركت در حد قابل قبول باشد را تائيد مي نمايد. در اين فصل ابتدا مفهوم هزينه سرمايه بيان گرديده و سپس موارد استفاده از هزينه سرمايه و همچنين نحوه محاسبه آن بيان خواهد شد.

مفهوم هزينه سرمايه

هزينه سرمايه يك شركت، نرخ متوسط بازده مورد نظر سرمايه گذاراني نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن است كه در اوراق بهادار شركت سرمايه گذاري كرده اند. به عبارت ديگر، ميانگين موزون هزينه تامين مالي سرمايه گذاريهاي شركت را هزينه سرمايه مي گويند. منابع تامين مالي سرمايه گذاريهاي شركت، شامل بدهيهاي بلند مدت (نظير وام و انواع مختلف اوراق قرضه)، سهام عادي و سهام ممتاز مي باشد.

موارد استفاده از هزينه سرمايه :

هزينه سرمايه به عنوان يك عامل اساسي در ارزيابي طرحهاي سرمايه گذاري شركت مي باشد. بدين معني كه، هنگام محاسبه ارزش فعلي طرحهاي سرمايه گذاري از نرخ هزينه سرمايه به عنوان نرخ تنزيل جريانات نقدي طرح استفاده مي شود.

دو شرط اساسي براي استفاده از هزينه سرمايه به منظور ارزيابي طرحهاي سرمايه گذاري جديد وجود دارد:

الف: طرح سرمايه گذاري جديد مورد نظر مخاطره اي مشابه طرحهاي سرمايه گذاري قبلي شركت داشته باشد.

ب: سياست تامين مالي شركت تحت تاثير سرمايه گذاريهاي جديد قرار نگيرد.

شرط اول بدين معني است كه طرح سرمايه گذاري جديد مخاطره شركت را تغيير ندهد.

شرط دوم بدين معني است كه مقدار نسبي انواع منابع مالي مورد استفاده شركت، در اثر اجراي طرح سرمايه گذاري جديد تغيير نكند. مثلا اگر قبلا شركت 30% منابع مالي خود را از طريق وام تامين مالي مي كرده است، اين نسبت در اثر اجراي طرح سرمايه گذاري جديد تغيير نكند.

فرمول كلي محاسبه نرخ هزينه سرمايه :

براي تعيين نرخ هزينه سرمايه بايد ميانگين موزون هزينه تامين منابع مالي شركت را محاسبه نمود. بطور مثال اگر شركتي 3/0 منابع مالي خود را از محل وام و اوراق قرضه 10 درصدي، 2/0 آن را از محل سهام ممتاز 15 درصدي و 5/0 بقيه را از محل سهام عادي كه نرخ بازده مورد انتظار آن 20% است تامين مي كند، محاسبه نرخ هزينه سرمايه آن بصورت زير است (براي سهولت كار فرض كنيد ماليات وجود ندارد) :

16% = (20% × 5/0) + (15% × 2/0) + (10% × 3/0)

براي تعيين هزينه سرمايه، نسبتهاي مورد استفاده (در مثال فوق: 3/0 ، 2/0 و 5/0 ) بايد مبتني بر برنامه تامين مالي شركت باشند و هزينه ها (در مثال فوق: 10% ، 15% و 20% ) بايد به نرخ بازده بازار كه مورد انتظار سرمايه گذاران در اوراق بهادار شركت مي باشد در نظر گرفته شود.

تعيين نرخ هزينه بدهيها :

هنگام تعيين نرخ هزينه استفاده از بدهي براي تامين منابع مالي بايد نكات زير را در نظر گرفت :

1 نرخ هزينه انواع مختلف بدهي بايد بطور جداگانه تعيين شود.

اين بدان معني است كه اگر فرضا شركت يك نوع وام بانكي و دو نوع اوراق قرضه دارد، هزينه هر كدام از اين بدهيها بايد بطور جداگانه محاسبه و در تعيين نرخ هزينه سرمايه مد نظر قرار گيرد.

2 - ارزش جاري بدهيها در نظر گرفته شود نه ارزش اسمي آنها.

3 نرخ بهره جاري بازار در نظر گرفته شود نه نرخ بهره تاريخي وامهائي كه قبلا شركت استفاده نموده است.

4 اثرات ماليات بر درآمد بايد در نظر گرفته شود.

از آنجا كه هزينه بهره از نظر مالياتي مورد قبول دستگاههاي ذيربط قرار مي گيرد و لذا پرداخت هزينه بهره موجب كاهش سود مشمول ماليات و نتيجتا ماليات پرداختي شركت مي گردد، اين امر بايد در تعيين نرخ هزينه استفاده از بدهيها مد نظر قرار گيرد. بايد در نظر داشته باشيد كه سود سهام تاثيري بر ماليات شركت ندارد.

براي روشن شدن اثرات مالياتي بهره فرض كنيد سود قبل از بهره و ماليات شركت الف و ب هركدام 100000 ريال و نرخ ماليات 40% است. ضمنا فرض كنيد شركت الف فاقد بدهي (و نتيجتا هزينه بهره) است ولي شركت ب 200000 ريال وام 10 درصدي دارد و مبلغ 20000 ريال بابت بهره پرداخت مي كند. ماليات شركت الف 40000 ريال (40% × 100000) و لي ماليات شركت ب 32000 ريال (40% × 80000) مي باشد. ملاحظه خواهيد نمود كه شركت ب به علت داشتن بدهي (و نتيجتا پرداخت هزينه بهره) مبلغ 8000 ريال (40000 ريال منهاي 32000 ريال) كمتر ماليات پرداخت مي نمايد. در حقيقت پرداخت هزينه توسط شركت ب موجب ايجاد 8000 ريال صرفه جوئي مالياتي شده است.

با دقت در مطالب فوق ملاحظه خواهيد كرد كه شركت ب 20000 ريال بهره پرداخت كرده است اما پرداخت اين هزينه موجب كاهش 8000 ريالي در ماليات شركت شده است. پس در حقيقت اثر واقعي بهره بر سود شركت فقط 12000 ريال (20000 ريال منهاي 8000 ريال) مي باشد. لذا اگر 12000 ريال را بر وام پرداختني تقسيم كنيد نرخ 6% بدست مي آيد. به اين نرخ كه از اين طريق محاسبه مي شود نرخ بهره مؤثر گفته مي شود. براي محاسبه نرخ بهره مؤثر از فرمول زير نيز مي توان استفاده نمود:

(نرخ ماليات ـ 1) × نرخ بهره اسمي = نرخ بهره مؤثر

6% = (40% ـ 1) × 10%

ملاحظه مي شود كه وجود ماليات باعث شد كه نرخ مؤثر بهره براي شركت ب نه 10% بلكه 6% باشد.

نرخ سود سهام عادي :

نرخ سود سهام عادي، نرخ بازده مورد انتظار سهامداران عادي شركت است. محاسبه نرخ سود سهام عادي به سادگي محاسبه نرخ بدهيها و سهام ممتاز نيست. براي پيش بيني نرخ سود سهام عادي 4 روش وجود دارد كه هركدام داراي مشكلاتي هستند. لذا مديران مالي به منظور پيش بيني نرخ معقول بيش از يك روش را مورد استفاده قرار مي دهند. اين چهار روش عبارتند از:

1 روش نرخهاي بازده تاريخي

2 روش پيش بيني سود سهام

3 روش استفاده از بتاي سهام

4 روش استفاده از نرخهاي وام

1 روش نرخهاي بازده تاريخي

در اين روش متوسط نرخ بازده سالانه اي كه سهامداران طي 10 سال گذشته كسب كرده اند نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن به عنوان نرخ بازده سهام عادي پذيرفته مي شود. استفاده از اين روش منوط به وجود شرايط زير است:

الف) تغييرات قابل ملاحظه اي در انتظارات سرمايه گذاران نسبت به عملكرد آتي شركت پديد نيامده باشد.

ب) تغييرات قابل ملاحظه اي در نرخ بهره بوجود نيامده باشد.

ج) گرايش فكري سرمايه گذاران نسبت به مخاطره تغيير نكرده باشد.

از آنجا كه به ندرت چنين شرايطي فراهم مي شود و مضافا اينكه نرخهاي بازده تاريخي با توجه به شرايط موجود در آن دوران به وقوع پيوسته است و ممكن است وضعيت گذشته در آينده تكرار نگردد، در استفاده از اين روش بايد احتياط نمود.

2 روش پيش بيني سود سهام

در اين روش با استفاده از پيش بيني سود سهام مورد انتظار و قيمت جاري سهام، نرخ بازده مورد انتظار سهامداران بصورت زير تعيين مي شود:

(/ نشان تقسیم میباشد.)

در فرمول فوق P0 نشان دهنده قيمت امروز سهام در بازار است لذا چنانچه سود سهام مورد انتظار سهامداران

( D ) مشخص باشد، نرخ بازده مورد انتظار ( k ) را مي توان تعيين نمود.

اگر سود سهام شركت از الگوي منظمي پيروي كند و داراي نرخ رشد ثابتي باشد، بجاي فرمول فوق مي توان از فرمول زير استفاده نمود :

لازم به ذكر است كه استفاده از هر كدام از اين فرمولها به جواب واحدي منتهي خواهد شد.

3 روش استفاده از بتاي سهام

در اين روش با استفاده از مدل قيمت گذاري دارائيهاي سرمايه اي، كه در فصل قبل توضيح داده شد، نرخ بازده مورد انتظار سهامداران تعيين مي شود.

يادآوري مي شود كه مدل قيمت گذاري دارائيهاي سرمايه اي بصورت زير است:

kj = i + β (km – i)

در روش استفاده از بتاي سهام، چنانچه نرخ بازده بدون ريسك ( i ) ، نرخ بازده مورد انتــظار كل بازار

( km ) و بتا مشخص باشد، به راحتي مي توان نرخ بازده مورد انتظار سهامداران ( kj ) را تعيين نمود.

4 روش استفاده از نرخهاي وام

در اين روش از اين فرض كه سهامداران خواهان نرخ بازده بالاتري از نرخ جاري وامها و اوراق قرضه هستند استفاده مي شود. بر اساس شواهد تجربي، در بازار اوراق بهادار كشورهاي پيشرفته نرخ بازده سهام عادي بطور متوسط 4 تا 6 درصد بالاتر از از نرخ جاري وامها و اوراق قرضه مي باشد. اين روش ساده تر از ساير روشها است اما عيب آن اين است كه نسبت به روشهاي قبلي از دقت كمتري برخوردار است.

تعيين نسبتها (سهم هر كدام از منابع مالي از كل منابع مالي شركت)

براي تعيين نسبت هركدام از منابع مالي شركت از يك يا چندتا از روشهاي زير استفاده مي شود:

1 استفاده از ارقام موجود در ترازنامه.

2 - استفاده از ارقام برنامه مالي شركت.

3 - استفاده از نسبتهاي تامين مالي مورد انتظار آينده.

4 - استفاده از ارزش جاري بازار اوراق بهادار شركت.

با توجه به اينكه ارزش جاري بازار رقم مربوط تري نسبت سايرين مي باشد و نسبت به ارقام مندرج در برنامه مالي و نسبتهاي مورد انتظار آينده قابل اتكاتر است، استفاده نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن از ارزش جاري بازار اوراق بهادار شركت روش مناسبتري مي باشد.

محاسبه نرخ هزينه سرمايه

همانطوري كه قبلا گفته شد، براي تعيين نرخ هزينه سرمايه، بايد ميانگين موزون هزينه تامين منابع مالي شركت را محاسبه نمود. براي اين منظور بايد نسبت هر كدام از منابع مالي شركت در نرخ آن ضرب شده و حاصل بدست آمده را جمع نمود.

سند افتتاحيه
به نام خدای حسابگر ، حسابساز، حسابرس و حسابدارِِِ زمين و آسمان و هر آنچه در اوست. هم او که افتتاحيه و اختتاميه همه حسابها و کتابهاست. ترازش نسبت اهرمی و فرمول محاسبه آن هميشه موزون است و موجوديهايش هميشه در فزون. مطالبات مشکوک الوصولی ندارد چه اينکه کسی از قدرت لايزال او نميتواند بگريزد و استهلاک انباشته محاسبه نميکند گويا که در حوزه حسابداری او چيزی بی ارزش نميشود. به کسی ماليات نميدهد و از کسی به ناحق چيزی نميگيرد. نه سهامی است و نه تضامنی. هيچ شراکتی با کسی ندارد تک مالکی است و بی رقيب. هيچ تلفيق و ادغام و ترکيبی در حوزه شخصيتش تعريف شدنی نيست. حسابداری تورمی ندارد چه در نظرش ارزشها تغيير ناپذيرند. حسابداريش آنقدر خالص است که دوره مالی در آن تعريف نا شدنی و واحد پولی در آن بی معناست. شخصيتش حوزه محدودی ندارد و ازل و ابد را در بر ميگيرد. تداومش يک فرضيه نيست يک فرض و حقيقتی محض است. مديريتش حسابداری است و حسابداري اش مديريت که بر مدار عدالت است و به مثقال و ذره هم ميرسد و چيزی در آن از قلم نمي افتد. فضل و بخشش اوست که بر مدار اهميت مي چرخد و سرمايه بندگان اميدواری به اوست. و همان است که رهايی بخش آنان از حساب و کتابش خواهد بود، آنجا که مستجاب مي گرداند دعای برترين انسانها را در حق همه عالم که
الهی عاملنا به فضلک و لا تعاملنا به عدلک

میدانم که این وبلاگ (یا حرکت یا هر آنچه که میتوان بر آن نام نهاد ) گامی بسیار کوچک است ولی مهم همین حرکت است .
پس منتظر تمام عزیزان هستیم تا با یاری هم این گامهای هر چند اندک را برداریم.
نویسنده وبلاگ از دوستانی که به این وبلاگ سر می زنند تقاضا دارد در هر بازدید نظرات خود را جهت دلگرمی نویسنده و بهتر شدن وبلاگ اعلام دارند . با تشکر شانظری
[email protected]



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.