باید فرهنگ سرمایهگذاری را جایگزین سپردهگذاری کرد
عضو هیئت مدیره کارگزاری آگاه با تاکید بر نیاز به استفاده از خدمات مدیریت دارایی در کشور، سرمایهگذاری را فرآیندی تخصصی دانست و به لزوم جایگزینی فرهنگ سرمایهگذاری به جای سپردهگذاری در کشور تاکید کرد.
اختصاصی آگاه پرس- مهدی گودرزی با اشاره به اینکه سرمایهگذاری در بازارهای مالی یا مستقیم توسط خود مردم و یا به صورت غیرمستقیم انجام میشود، گفت: افرادی که تمایل به سرمایهگذاری غیرمستقیم دارند، میتوانند این کار را یا از طریق صندوقهای سرمایهگذاری انجام دهند یا از خدمات یک مشاور استفاده کنند که یکی از انواع دریافت این نوع از خدمات، مدیریت دارایی است.
وی با اشاره به مفهوم خدمات مدیریت دارایی افزود: مدیریت دارایی به این معناست که سرمایهگذار برای گرفتن تصمیم در زمینه سرمایهگذاری به یک مجموعه متخصص مالی و مشاورهای مراجعه و شرایط خود را برای آنها تشریح کند. مجموعه نیز با استفاده از مشاوران و متخصصان حوزههای مالی و اقتصادی و با توجه به شرایط مراجعهکننده، و پیشبینی بازارهای مختلف سرمایه گذاری، ترکیب دارایی مطلوب را برای آن فرد انتخاب و در گذر زمان با بازبینیهای به موقع برای رسیدن به اهداف تعیین شده توسط سرمایهگذار تلاش کند.
گودرزی تاکید کرد: این سرویس در ایران توسط مجموعههای سبدگردان انجام میشود و در حال حاضر بسیار جوان است. ولی در دنیا دهههاست که این کار توسط شرکتهای مدیریت دارایی انجام میشود.
به گفته وی در زمینه ارائه خدمات مدیریت دارایی از نظر مفهومی بین ایران و دیگر کشورها تفاوت پایهای وجود ندارد، اما در خارج از کشور برای شرکتهای مدیریت دارایی امکان تنوع بیشتری برای سرمایهگذاری در طبقات مختلف داراییAsset Class ) ( هست لیکن در ایران در طبقات مختلف دارایی تنوع زیادی وجود ندارد اما در همین طبقات محدود نیز می توان با انتخابهای صحیح ترکیب مناسب دارایی از خدمات مدیریت دارایی برای دستیابی به اهداف مالی استفاده کرد .
گودرزی تاکید کرد: یک شرکت مدیریت دارایی در خارج از ایران میتواند دارایی سرمایهگذارانش را در انواع داراییهای مختلف و در ابزارهای مالی متنوع و حتی در کشورهای مختلف سرمایه گذاری کند و با ابزارهای کافی، مدیریت ریسک سرمایه گذاری را نیز انجام بدهد .
سرمایهگذاری به عنوان یک حوزه تخصصی شناخته نمیشود
عضو هیئت مدیره کارگزاری آگاه با اشاره به برخوردهای هیجانی با بازار سرمایه اظهار کرد: هیچوقت با این هدف که بارها در طول زندگی باید به پزشک مراجعه کنیم، پزشکی نمیخوانیم یا چون امکان دارد به دفعات به مشورت حقوقی نیاز داشته باشیم، وکیل نمیشویم. اما در مورد سرمایهگذاری اینگونه نیست و بیشتر افراد ترجیح میدهند خودشان در این زمینه تصمیم بگیرند و سرمایهگذاری را به عنوان یک حوزه تخصصی نمیشناسند.
گودرزی افزود: میپرسید چرا افراد با هیجانات بازارهای مالی مواجه میشوند؟ چون برای حضور در این بازارها آموزش ندیدهاند و شناخت درست و کاملی از ریسک و تبعات آن ندارند. نمیدانند باید چه بازدهی را مدنظر داشته باشند یا در چه افق زمانی باید این کار را انجام دهند، آیا تحمل ریسک متناسب با هدف مالی مد نظر را دارند و حاضر به پذیرش آن هستند؟ اینها موضوعاتی است که برای انجام درست سرمایه گذاری مثل هر کاری دیگری باید به آنها پرداخته شود و این کار متخصصین مدیریت دارایی است .
وی افزود: ممکن است برخی بگویند اینجا ایران است و ناشی از تلاطمات اقتصادی و تغییرات عجیب و غریب نمیتوان بلند مدت تصمیم گرفت و سرمایهگذاری کرد و باید به دنبال کسب سودهای موردی از همه ی بازارها بود، این دغدغه ی درستی است ولی پاسخ به آن این نیست که برای تصمیمگیری سرمایه گذاری هفتگی و ماهانه فکر کنیم ، به سراغ صفحات مجازی یا کانالهای تلگرامی هر کسی برویم و به توصیه های آنها عمل کنیم . اگر کمی دقت کنیم میبینیم که توصیه هایی که در این درگاه ها انجام میشود بدون هیچ شناختی از شخصیت ما، مقدار و ترکیب دارایی ها ی ما ، شناسایی سطح ریسک ما و توان تحمل ما در التهابات بازارها انجام میشود و گویی نسخه ای واحد برای همه ی افراد است . تجربه ی چند سال اخیر نشان داده که این روش ها وقتی حال بازارها خوب است شاید جواب بدهد اما در زمان التهابات بازارها نتیجه ی دیگری رقم میخورد و مردم آسیب جدی میبینند زیرا این مسیر ها، روش درست کار نیست.
گودرزی با اشاره به مزایای استفاده از افراد متخصص برای ورود به بازار سرمایه گفت: برای اینکه در این شرایط ملتهب اقتصادی که دائما تصمیمات مختلف گرفته میشود و شبیه یک دریای خروشان است بتوانید حرکت بکنید، یا باید آموزش دیده باشید یا منابع خود را در اختیار افراد مختصص قرار دهید .
وی افزود: متخصصان بازارهای مالی و افراد حرفهای که مدتهاست در بازارهای ایران کار سرمایهگذاری را انجام میدهند، مطمئنا نسبت به کسی که تنها چند ماه است وارد این بازار شده است، احتمالا هیجان زیادی هم دارد و شرایط بازار و تغییر رفتارهای بازارها نسبت به تغییر مولفههای اقتصادی را نمیداند، منطقیتر و با توجه به متغیرهای صحیح تری رفتار میکنند.
حرفهایگری در بازارهای مالی به معنای ضرر نکردن نیست
گودرزی با تاکید بر اینکه رفتار منطقی و حرفهای به این معنا نیست که متخصصان بازار سرمایه ضرر نمیکنند، اظهار کرد: موضوع مقدار زیان است. برای نمونه در همین ریزش اخیر بازار که شاخص بورس به طور میانگین بالغ بر ۵۰ درصد ریزش داشته است، بسیاری از کسانی که مستقیما اقدام به خرید و فروش سهام کردند، ضررهای سنگینی هم دیدند در حالیکه در همین بازه زمانی تعدادی از صندوقهای سرمایهگذاری زیانهای به مراتب کمتری ایجاد کردند.
وی افزود: تفاوت این دو در کنترل هیجانات، انتخاب داراییهای مطمئنتر و دائما معامله نکردن است، گاهی اوقات کاری نکردن بهترین کار است. بنابراین انجام سرمایهگذاری مانند هر کار دیگری به تخصص و تجربه کافی نیاز دارد.
گودرزی در ادامه تاکید کرد: این را فراموش نکنید که همانگونه که وکلا یا پزشکان در سطوح مختلفی از حرفهایگری قرار دارند، شرکتهای مدیریت دارایی هم در سطوح مختلف هستند و باید مجموعه درست را انتخاب کنید. پس از انتخاب یک مجموعه مناسب باید به آن مجموعه اعتماد و تصمیمات و عملکرد مجموعه را در یک افق زمانی قابل قبول که پیشنهاد من حداقل یکسال است، ارزیابی صحیح کنید.ارزیابی صحیح هم به این معنی نیست که آیا بالاترین بازده را کسب کرده اند یا نه ، بگذارید چند فاکتور را مثال بزنم مثلا” ببینید چقدر به هدف از پیش تعیین شده خودتان با ریسک توافق شده رسیده اید، چقدر هدفی که تعیین کرده اید واقع گرایانه و منطبق با شرایط شما و بضاعت بازارها بوده ، چقدر در شناخت سطح ریسک شما حساسیت به خرج داده میشود ،چقدر به برنامه مالی توافق شده پایبند بوده و از نگاه سفته بازی فاصله دارند و اینکه آیا عکس العمل های درست و بموقعی نسبت به تغییرات جدی در بازارها و شرایط سرمایه گذار اتخاذ شده یا خیر .
صندوقها یکی از ابزارهای مدیریت دارایی هستند
عضو هیئت مدیرهی کارگزاری آگاه در پاسخ به این سوال که آیا صندوقهای سرمایهگذاری گزینه درست مدیریت دارایی هستند، گفت: صندوقها یکی از ابزارهای مدیریت دارایی هستند. اولین قدم برای مدیریت دارایی این است که شما یا مشاور شما تصمیم بگیرید که در چه ترکیبی از داراییها سرمایهگذاری کنید. پس از آن است که باید انتخاب کنید که این ترکیب از دارایی را چگونه خریداری کنید.برای بخشی از داراییها که قرار است در سهام سرمایه گذاری شود حتما” استفاده از صندوقهای سرمایه گذاری به جای خرید مستقیم سهام توصیه میشود.
وی در مورد عملکرد متفاوت صندوقهای سرمایهگذاری هم گفت: در ایران بالغ بر ۲۵۰ صندوق سرمایهگذاری در مدلهای مختلف وجود دارد، طبیعی است که همه این صندوقها عملکرد یکسانی نداشته باشند و انتظار بازده یکسان با توجه به ریسکهای مختلفی که صندوقها تحمل میکنند صحیح نیست و همچنین به عملکرد صندوقها را نباید صرفا با بازده کسب شده سنجید. توجه به ریسک صندوق موضوع مهمی است که بسیاری زمانها به آن توجه کافی نمیشود .
آسمان سرمایهگذاری ابرهای مختلفی دارد
گودرزی با تاکید بر اینکه سرمایهگذاری فقط سود کردن نیست، اظهار کرد: اساسا چیزی به اسم سود محض وجود ندارد، حتما ما در سرمایه گذاری زیان هم خواهیم داشت. تنوع پرتفوی کمک میکند که آسیب جدی نبینیم و ریسک را مدیریت کنیم، اما زیان را صفر نمیکند.
وی با بیان اینکه آسمان سرمایهگذاری ابرهای مختلفی دارد، تاکید کرد: شما باید ظرفتان را زیر ابرهای مختلفی بگذارید. اینکه زیر کدام ابر ظرفهای بیشتری بگذارید تصمیمی است که میتواند به شما کمک کند و در افق زمانی برایتان ثروت بسازد و این همان توزیه داراییها در طبقات مختلف داراییهاست . منظور هم از طبقات مختلف داراییها برای یک سرمایه گذار معمول ، سرمایه گذاری در سهام ، طلا، اوراق با درآمد ثابت و زمین و ساختمان است .
گودرزی افزود: صندوقهای سرمایهگذاری ممکن است در یک مقطع زمانی ضرر کنند، بنابراین یا باید کلا قید بازار را بزنیم یا اینکه صندوق بهینه را انتخاب کنیم. انتخاب صندوق مناسب هم به تخصص نیاز دارد و با استفاده از برخی متغیرها میتوانید صندوقهایی را انتخاب کنید که بهترین عملکرد را داشته باشند.
وی تاکید کرد: عمر صندوق یکی از این متغیرهاست، یعنی صندوقهایی که باتجربهترند و بازارهای مختلفی را دیدهاند برای آینده میتوانند دید بهتری به شما بدهند. منابع صندوق و برند مجموعه از دیگر معیارهایی هستند که با در نظر گرفتن آنها میتوانیم دست به انتخاب بهترین صندوق سرمایهگذاری بزنیم.
گودرزی افزود: برای انتخاب صندوق مناسب تنها نباید به بازده فکر کرد، باید به ریسک هم توجه کنیم. معیارهای مختلفی برای این کار تعریف شدهاند مانند بتای صندوق، شارپ صندوق، نسبت ترینر صندوق و نسبتهای دیگری که با یک سرچ ساده هم قابل استخراج هستند.
به علاوه عملکرد صندوق در دوره های رشدی و ریزشی بازار را هم در نظر بگیرید. اگر صندوقی در ریزشها و جریان رشدی بازار خوب عمل کرده است، حتما میتوان در بلندمدت هم به آن اعتماد کرد.
فرهنگ سرمایه گذاری را جایگزین سپردهگذاری کنیم
عضو هیئت مدیره کارگزاری آگاه با بیان اینکه در جامعه ما مردم بیشتر سپردهگذارند تا سرمایهگذار گفت: فرهنگ سرمایه گذاری دفعتا شکل نمیگیرد. امروزه اگر فردی ۵ میلیون تومان را در حساب سپرده کوتاه مدت یکساله سپرده گذاری کند، سود سالانه ده درصدی خواهد داشت در حالیکه با سرمایهگذاری همین مقدار پول در صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت، حداقل از ۱۸ تا ۲۰ درصد سود منتفع میشود ولی بسیاری از مردم همین کار را هم انجام نمیدهند و این ضرورت تلاش بیشتر برای فرهنگ سازی را نمایان میکند .
گودرزی افزود: دلیل اینکه مردم این کار را انجام نمیدهند، عدم آگاهی و شناخت است. اساسا سیاستگذاری کشور در دهه های گذشته براین قرار نگرفته است که مردم منابعشان را در صندوقها سرمایه گذاری کنند، بلکه سیاستگذاری کلان سپردهگذاری منابع در بانکها بوده است.
وی افزود: برای تغییر این عادت حتما باید فرهنگسازی شود و اطلاعرسانی گستردهای نیاز است. سیاستگذاران کشور باید تصمیم بگیرند که مردم را به سرمایهگذاری ترغیب کنند و از همه مهمتر خود مردم هم باید نسبت به این موضوع پیگیر باشند.
وی با تاکید بر اینکه باید فرهنگ سرمایه گذاری را جایگزین سپردهگذاری کرد، گفت: اگر میگویید متخصص سرمایهگذاری نیستید هم اشکالی ندارد، مجموعههای مختلفی در کشور وجود دارند مانند شرکتهای مشاور سرمایهگذاری، شرکتهای سبدگردانی و شرکتهای کارگزاری که در این زمینه میتوانند به شما کمک کنند.
گودرزی با تاکید بر اینکه طبق تجربه جهانی نباید به سرمایهگذاری کمتر از سه یا پنج سال نگاه کرد، اظهار کرد: به دلیل شرایطی که کشور دارد ما افرادی شدهایم که صبر و تحمل نداریم و کوتاه مدت به کنترل هیجان در سرمایه گذاری همه چیز نگاه میکنیم. مثلا اگر سرمایهمان در صندوقهای سرمایهگذاری تا یک یا دوماه ضرر دهد به این نتیجه میرسیم که از صندوق خارج شویم و این نگرش باید اصلاح شود.
وی افزود: میزان صبر و مدت ماندگاری افراد در صندوقهای سرمایه گذاری کافی نیست و این مسئله هم فرهنگی است. تفکر ماندگاری که در مورد خرید زمین و ساختمان وجود دارد متاسفانه وارد بازار سرمایه نشده است. البته این مسئله یک دلیل منطقی هم دارد، در این بازار نوسانات قیمتی جلوی چشم شماست و همین باعث میشود گاهی اوقات تصمیمات اشتباه بگیرید. باید همه ما روی این رویکرد کار بکنیم و همه تلاشمان را برای آموزش و شناخت درست موضوع سرمایه گذاری انجام بدهیم .
فومو در بازار چیست؟ نشانه های فومو و روش کنترل آن
ترس از دست دادن (FOMO)، پدیده ای واقعی است که امروزه به دلیل وجود بازار های مالی و شبکه های اجتماعی گوناگون بیش از پیش در جامعه دیده می شود. این سندروم موجب ایجاد اضطراب درون شما و مانع از گرفتن تصمیم های درست در بازارهای مالی می شود زیرا شما مدام ترس از دست دادن سود و یا موقعیت را دارید و به طبع با تصمیم گیری های هیجانی و به دور از تحلیل، متحمل زیان های هنگفتی می شوید. در این مقاله می خواهیم به بررسی ماهیت و چیستی فومو، نشانه های آن، فومو در بازار ارزهای دیجیتال و نحوه ی پیشگیری از آن بپردازیم.
فومو چیست؟
فومو برگرفته از مخفف عبارت (Fear Of Missing Out) و به معنای ترس از دست دادن است. زمانی یک فرد دچار فومو می شود که مدام فکر کند در حال از دست دادن و عقب ماندن از فرصتی است، او به این می اندیشد که افراد دیگر در حال فراگیری و کسب تجربه در رابطه با مسائل مهم وگوناگون هستند و خود را جامانده از آن ها می داند.
در شبکه های اجتماعی، افراد لحظه هایی از خود را به اشتراک می گذارند که عالی ترین و شادترین بخش زندگی آن هاست، این موضوع باعث می شود که افراد دیگری زندگی و لحظه های روزمره عادی خود را با عالی ترین بخش های زندگی دیگران مقایسه کنند. همین امر باعث می شود که حس ترس و اضطراب از اینکه زندگی بدی را دارد و از دوستان و هم نسلان خود بازمانده است در او ایجاد شود. متاسفانه طبق تحقیقات انجام شده ترس از دست دادن (FOMO) می تواند خطرناک باشد و منجر به مشارکت در رفتارهای ناسالم شود.
علاوه بر نقش پر رنگ رد پای فومو در جامعه و رفتار های اجتماعی، می توان حضور پر رنگش را در بازار های مالی نیز حس کرد. فومو به ترس از دست دادن فرصت سرمایه گذاری نیز گفته می شود، در واقع زمانی که فرد تبلیغ هایی از سود دهی یک سهام یا یک ارز دیجیتال را می بیند سریعاً دچار فومو می شود و از ترس این که از سود دهی جا نماند، به طور هیجانی عمل کرده و آن را می خرد، غافل از آن که آن سهام یا ارز نهایت سود خود را کرده و تنها با دچار فومو شدن و خریدش، فرصت فروش را برای همان افراد تبلیغ کننده فراهم کرده. بدیهی است فردی که دچار فومو شده است برای بازگشت سرمایه و جبران ضررش دچار اشتباهات دومینو وار خواهد شد. اگر فکر می کنید شما دچار این سندروم هستید با ما همراه باشید و با فراگیری راه های پیشگیری از فومو به راحتی از آن دوری کنید.
اثرات فومو
بر اساس تحقیقاتی که دانشمندان انجام دادند تاثیرات منفی فومو بیش از آن چیزی است که ما فکر می کنیم، زمانی که فرد ترس از دست دادن (FOMO) را تجربه کند، در ابتدا دچار حس اضطراب و ناراحتی بیش از اندازه می شود. سپس به دلیل حس جا ماندن از بقیه دچار حسادت و در نتیجه رضایت کمتر از زندگی می گردد، او مدام به دنبال تایید شدن توسط دیگران و رفع حس سرخوردگی خود هست و در صورت عملی نشدنش از تعامل اجتماعی دوری می کند و متاسفانه دچار افسردگی می شود.
نشانه های فومو
در واقع ممکن است فردی که دچار ترس از دست دادن (FOMO) است، به مشکلی که دچار آن شده واقف نباشد ولی دچار اثرات فومو شده باشد. پیشنهاد من به شما این است که نشانه های این سندروم را به دقت بخوانید و در خود جستجو کنید، اگر شما آن ها را داشتید به حتم دچار فومو شده اید و هر چه سریع تر باید در رابطه با پیشگیری از فومو خود اقدام کنید.
- در پی درخشیدن هستید: زمانی که تمرکز و دانش کافی در رابطه با کاری که انجام می دهید نداشته باشید، هنگام انجام آن کار مدام در پی جلب نظرات مثبت اطرافیانتان باشید و نگران این باشید که آن ها در رابطه با شما چه فکری می کنند، به احتمال قوی دچار فومو شده اید.
- تمایل به داشتن روابط اجتماعی زیادی دارید: اگر همیشه دوست دارید با کسی حرف بزنید و یا تلفنی با دیگران در ارتباط باشید به احتمال بالا از طرد شدن و تنهایی می ترسید و به فومو مبتلا شدید.
- سبک زندگی سریع و نا سالم دارید: زمانی که دائماً از یک سرگرمی به سرگرمی دیگر در گردش هستید، چون روی هیچ کدام تمرکز ندارید پس از مدتی این حس به شما القا می شود که شما در هیچ کدام مهارتی ندارید پس دچار فومو می شوید و به دلیل ترس کنترل هیجان در سرمایه گذاری از دست دادن، دیگر سمت چیزی نمی روید.
- حس از دست دادن دارید: این حس ممکن است در تمام ابعاد زندگی شما وجود داشته باشد، مثلا زمانی که دوستتان عکسی را به اشتراک می گذارد که نشان از تغییر و پیشرفت زندگیش دارد، شما دچار ترس از دست دادن می شوید زیرا حس می کنید که چیزهای زیادی را از دست داده اید. در مثالی دیگر ممکن است اطرافیان و دوستانتان در رابطه با خرید رمز ارز اتریوم صحبت کنند و از سود خوبی که از آن به دست آورده اند به شما بگویند در این موقعیت شما می خواهید از آن ها عقب نمانید و نیز دچار ترس از دست دادن سرمایه هستید، این شرایط به شدت زندگی را برای شما سخت می کند.
فومو در بازارهای مالی
در بازارهای مالی فومو به معنای ترس از دست دادن فرصت سرمایه گذاری و ترید است. زمانی که یک شخص در رابطه با رشد و سود دهی یکی از بازارهای مالی از اطرافیان خود بشنود ممکن است که بدون داشتن دانش، تصمیم به وارد شدن به آن بازار را بگیرد.
به عنوان مثال در پی رشد شاخص گروه پتروشیمی در بازار بورس و افزایش قیمت آن ها، ممکن است سهام شرکتی جدید مقداری جا بماند و به دلیل موج به وجود آمده و حرف هایی که در هر مکان ممکن است شنیده شود، مردم بدون در نظر گرفتن ارزش واقعی قیمت سهم اقدام به خریدش بکنند و چون تحلیل و اطلاعاتی نداشته اند دچار ضرر زیادی شوند.
فومو در بازار ارزهای دیجیتال
جالب است بدانید که یکی از مستعد ترین بازار ها برای رشد فومو، بازار ارزهای دیجیتال می باشد، که آن هم به دلیل رشد های عجیبش در چند سال اخیر است. در واقع بسیاری از افراد زمانی که ارزهای دیجیتال روند صعودی پیش می گیرند دچار فومو می شوند و ترس از دست دادن سود و جا ماندن به آن ها دست می دهد. این موضوع باعث می شود بدون آگاهی و از روی هیجان در اوج وارد شوند و سرمایه خود را از دست بدهند. لازم به ذکر است که بازار ارزهای دیجیتال، پیشرفت چشمگیر خود را مدیون فومو است زیرا سرمایه گذاران به دلیل ترس از جا ماندن از این بازار، به آن روی می آوردند.
چگونه فومو را کنترل کنیم؟
با توجه به مطالبی که در رابطه با فومو گفتیم بهتر است به فکر راهکارهایی برای مقابله و کنترل آن باشیم تا کمترین آسیب را به زندگی و معامله هایمان وارد کنیم. در ادامه راهکارهای کنترل فومو بیان شده است:
- روی مسئله ای دیگر تمرکز کنید: به جای اینکه دائماً به فکر موقعیت هایی باشید که آن ها را از دست داده اید، به دستاورد ها و محبت هایی فکر کنید که دارید. در ابتدا بسیار سخت به نظر می رسد اما قطعاً قابل اجرا است. < بهتر است که ارتباط خود را محدود به انسان های مثبت کنید >
- بر روی قدردانی و شکرگزاری تمرکز کنید: تحقیقات نشان داده زمانی که بر روی شکرگزاری و قدر دانی تمرکز می کنید، فکر کردن به نداشته ها و ضعف هایتان سخت می شود و موجب بالا رفتن روحیه ی شما می شود. پیشنهاد من به شما این است که حتما کتاب معجزه شکرگزاری اثر راندا برن را مطالعه کنید تا به اثرات شگفت انگیزش پی ببرید.
- توجه داشته باشید که همه در شرایط یکسان قرار دارند: یکی از بزرگترین حقایق بازارهای مالی این است که شما نباید فراموش کنید که شرایط همه یکسان است. این موضوع نشان دهنده ی این است که اگر ضرر یا سودی هست برای همه به وجود آمده یا اگر هر شرایط خاص یا نا مطلوبی پیش آمده برای همه صدق می کند.
- استراتژی و برنامه معاملاتی مشخص داشته باشید: واضح است اگر که شما روند و برنامه معاملاتی مشخصی داشته باشید، به هیچ وجه دچار فومو نخواهید شد، به این دلیل که شما قطعا دارای حد ضرر و سود معینی خواهید بود و از رفتارهای هیجانی اجتناب خواهید کرد.
- از سرمایه ای استفاده کنید که توانایی از دست دادن آن را دارید: فراموش نکنید که بازارهای مالی همیشه پر ریسک هستند، پس حتی اگر در رابطه با انجام معامله ای بسیار مطمئن بودید همچنان حد ریسک تعیین کنید و بخشی از سرمایه ی خود را قرار دهید که با از دست دادنش دچار مشکلی نمی شوید.
به طور کلی افرادی که دچار سندروم فومو هستند مدام از این می ترسند که دیگر شرایط سود دهی در بازارهای مالی نباشد و همین باعث می شود به دلیل ترس و اضطرابشان، در لحظات اشتباه ورود کنند، اما بهتر است بدانند که بازارهای مالی همواره وجود دارند پس بهتر است با کنار گذاشتن ترس از دست دادن (FOMO) و کسب علم و مهارت یک فرصت مناسب برای سرمایه گذاری پیدا کنند.
جومو (JOMO) چیست؟
جومو به معنای حرکت متقابل در برابر فومو است. در معنای لغوی جومو در تضاد با فومو است یعنی ترس از دست دادن (FOMO) در تقابل با لذت از دست دادن (JOMO) قرار دارد. به طور خلاصه در جومو، ترس و کمبود دانش جایی ندارد. جومو دارای ریسک سرمایه گذاری بسیار کمی است، به این دلیل که همه ی حرکت ها و معاملات مطابق با دانش و تحلیل فرد سرمایه گذار است.
جمع بندی پایانی
در این مقاله به معنای فومو در بازارهای مالی پرداختیم. به طور کلی اگر دچار فومو هستید با روش هایی که گفته شد می توانید به راحتی با آن مقابله کنید. فراموش نکنید هر گاه در هر مسئله ای منطق خرید و فروش وجود نداشت و هیجانات به شما غلبه کرده بود، از آن دست بردارید و همیشه طبق تحلیل خودتان پیش بروید تا بتوانید در مقابل رفتارهای هیجانی و فومو مقابله کنید.
سبدگردانی؛ کنترل خرید و فروش هیجانی در بورس
سبدگردان یک نهاد مالی است که از جانب سازمان بورس، مجاز به سبدگردانی شناخته شده است. شرکت های تامین سرمایه، مشاور سرمایهگذاری و سبدگردان، سه دسته شرکتی هستند که میتوانند مجوز سبدگردانی بگیرند.
سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس چیست و مناسب چه کسانی است؟
اگر فردی علاقه مند به سرمایه گذاری در بازار بورسید، اما نمیدانید باید از کجا شروع کنید، سرمایه گذاری غیر مستقیم در بورس، گزینه ایدهآل شماست. سبدگردانی و صندوق های سرمایهگذاری مشترک دو نمونه موفق در بازار سرمایه ایران است که سرمایه گذاری غیرمستقیم ما را در بازار بورس میسر میکنند.
در سبدگردانی فرد، سرمایه خود را به افراد متخصص میسپارد تا اقدام به خرید و فروش کرده و سبد مناسبی را ایجاد و مدیریت کنند. دقت داشته باشید که سبدگردان باید یک شخصیت حقوقی باشد که مجوز رسمی از سازمان بورس برای این کار داشته باشد.
“سود حاصل از سبدگردانی مثل سود سرمایهگذاری در بورس معاف از مالیات است”
سبدگردان
فرآیندی است که طی آن یک شرکت که مجوز سبدگردانی دارد، سطح ریسکپذیری سرمایهگذار را اندازه گیری و بر اساس آن سبدی از سهام یا دیگر اوراق بهادار تشکیل می دهد و به صورت مستمر بر آن نظارت میکند. سبدگردان تصمیمات لازم برای رسیدن به سودآوری و افزایش ثروت سرمایه گذار را اتخاذ میکند. مزیت عمده سبدگردانی در استفاده از تیم حرفه ای مدیران سرمایهگذاریست . درواقع همیشه کسانی هستند که بجای وی نگران سرمایه گذاری او باشند.
“سبدگردان باید یک شخصیت حقوقی باشد که مجوز رسمی از سازمان بورس داشته باشد”
تمام تصمیمات با دقت وبااستفاده از بررسیهای لازم بر روی گزارشهای مالی و اخبار بازار سرمایه گرفته میشود، تمایز سبدگردانی نسبت به سرمایهگذاری انفرادی در همین نکته است.
کدام سبدگردان دقیقاً مناسب من است؟
سبدگردان یک نهاد مالی است که از جانب سازمان بورس، مجاز به سبدگردانی شناخته شده است. شرکتهای تامین سرمایه، مشاور سرمایهگذاری و سبدگردان، سه دسته شرکتی هستند که میتوانند مجوز سبدگردانی بگیرند.
در وبسایت سازمان بورس، لیستی از شرکت های مجاز میتوانید ببینید.
در نظر داشته باشید که حتماً مجوز سبدگردانی در قسمت مجوزهای شرکت مربوطه ثبت شده باشد! و ابطال یا منقضی نباشد!
در انتخاب یک شرکت سبدگردان حرفهای باید به مدت سابقه کاری و نحوه عملکرد آنها دقت کرد. همچنین داشتن کارشناسان حرفهای مسلط به انواع تحلیل ها و روانشناسی بازار سرمایه. یکی از ملاکهای انتخاب سبدگردان خوب، خدمات قابل ارائه آنها مثل سبدهایی با ریسکهای متفاوت است.
میزان سرمایه قابل قبول سبدگردان ها
نکته دیگر در انتخاب سبدگردان، میزان سرمایه شماست. مثلا میخواهید مبلغ 100 میلیون تومانی که در بانک دارید، به بازار سهام بیاورید و دنبال سبدگردانید. شاید با تماس با شرکتهای مختلفی که سبدگردانی انجام میدهند، درخواست شما رد شود. چرا که به دلیل مسئولیت های بسیار سنگین و سختگیری های کنترلی ، مبالغ کم برای سرمایه گذاری در سبدها مورد قبول نیستند.
حالا اگر مبلغ مورد نظر برای سرمایه گذاری در بازار سهام برای سبدگردانی کافی نبود، باید خودمان شخصاً در بازار سهام اقدام به معامله کنیم؟ خیر. راه حل برای مبالغی که به اصطلاح به آنها خرد گفته میشود، صندوق های مشترک سرمایه گذاری در سهام هستند. اینجا میتوانید با این صندوق ها بیشتر آشنا شوید
“قرارداد مورد تایید سازمان بورس مهمترین آیتم در سبدگردانی است.”
پس از اینکه سبدگردان دارای مجوز و مناسب را پیدا کردیم، نوبت به قرارداد می رسد.
قراردادها در سه نسخه تهیه می شوند، نسخه سرمایه گذار، سبدگردان و نسخه ای که برای سازمان بورس ارسال می شود. پس از ارسال قرارداد به سازمان بورس و بررسی های لازم، کدی که به کد PRX معروف است از طرف سازمان صادر می شود.
کد PRX چیست؟
برای سرمایه گذاری در هر بورسی نیاز است تا در آن بورس ثبت نام کنیم و کد بورسی بگیریم.
وقتی قرارداد سبدگردانی نزد سازمان بورس ثبت شود، یک کد PRX برای آن قرارداد صادر می شود. کد PRX، مشابه کد بورسی، یک کد منحصر به فرد است و صرفاً برای خرید و فروش هایی که برای آن سبد مشخص تعریف شده است کاربرد دارد. این کد، حکم یک کد بورسی مشترک بین سرمایه گذار و سبدگردان را دارد.
“فقط در صورتی سرمایه خود را در اختیار یک سبدگردان قرار دهید که کد PRX قرارداد شما صادر شده باشد”
مدت قرارداد سبدگردانی
بر اساس قانون، حداکثر زمان قرارداد سبدگردانی یک ساله است که پس از اتمام زمان قرارداد با توافق طرفین میتواند تمدید شود. البته این مساله قابل مذاکره است.
آیا میتوان پیش از پایان موعد از قرارداد بیرون آمد؟ همه چیز به قرارداد ربط دارد اما به طور کلی جواب بله است. با در نظر گرفتن مواردی مثل بسط دادن بازده سبد به یک سال، در نظر گرفتن جریمه های توافقی که در قرارداد ثبت شده و.. قرارداد سبدگردانی قابل فسخ است.
درآمد سبدگردان چطور و چگونه محاسبه می شود؟
از محل سودی است که برای هر سبد می سازد و این یکی از مهمترین مواردی است که سبدگردانی را هم برای سرمایه گذار و هم برای سبدگردان جذاب میکند. هر چه سود سرمایه گذار بیشتر ، درآمدی که عاید سبدگردان می شود، بیشتر می شود و این یعنی برد-برد.
درآمد سبدگردان از 2 محل محاسبه می شود. کارمزد ثابت و متغیر.
“هر چه سود سرمایه گذار بیشتر شود، درآمدی که عاید سبدگردان می شود، بیشتر می شود و این یعنی یک بازی برد-برد.”
کارمزد ثابت:
کارمزد ثابت بسته به نوع قرارداد و مذاکره های انجام شده از 0 تا 2 درصد ارزش سبد به صورت سالانه توسط سبدگردان اخذ می شود. و روزانه محاسبه می شود و این موضوع برای مواردی که مدت قرارداد زیر یک سال است یا سرمایه گذار قصد دارد زیر یک سال قرارداد خود را فسخ کند با اهمیت است. این کارمزد مستقل از سودآوری سبد است و تنها به ارزش روزانه سبد وابسته است.
کارمزد دیگری که در سبدگردانی وجود دارد، کارمزد متغیر سبدگردانی است که مبنای محاسبه آن، میزان و درصد سودآوری سبد سرمایه گذاری است. یعنی هر چه درصد سودآوری بیشتر شود، درصد این کارمزد هم به صورت پله ای افزایش پیدا میکند.
کارمزد متغیر در اکثر شرکتهایی که مجوز سبدگردانی دارند برای مقادیر سود زیر 20 درصد، صفر در نظر گرفته می شود. یعنی اگر سبد سرمایه گذاری تشکیل شده در طول قرارداد، ضرر ده باشد، سر به سر باشد، 10 درصد یا 20 درصد سود داده باشد، کارمزد متغیری بابت سبدگردانی از سرمایه گذار اخذ نمی شود.
اما وقتی سود سالانه سبد، بیشتر از 20 درصد باشد، به صورت پله ای سود سبدگردان محاسبه میشود. این سود در پایان قرارداد قابل محاسبه است و در پایان قرارداد شناسایی می شود.
تضمین سود در سبدگردانی
سازمان بورس به هیچ شرکت سبدگردانی اجازه تضمین سود را نمیدهد و اصولاً سود تضمین شده در بازار سهام معنی ندارد چرا که نوسان، خاصیت اصلی بازار سرمایه است. اما آنچه اطلاعات تاریخی موجود نشان می دهد، بازار سهام هیچ وقت در طولانی مدت زیانده نبوده و با توجه به شرایط تورمی کشور، برای آینده هم همین شرایط پیش بینی می شود. اگر دریافت سود تضمینی برایتان مهم است بد نیست که صندوق های با درآمد ثابت را در نظر بگیرید.
بایدها و نبایدهای سبدگردانی
- سرمایه گذاری در بازار سرمایه را تنها با سرمایه ای انجام دهید که به آن نیازی ندارید.
- سرمایه گذاری در بازار سرمایه برای کسانی مناسب است که شخصیتی ریسک پذیر داشته باشند، اگر از میزان ریسک پذیری خود اطلاع ندارید، می توانید از آزمون سنجش ریسک پذیری کمک بگیرید.
- برای سرمایه گذاری در بازار سرمایه به هیچ عنوان ماشین شخصی یا خانه ای که در آن سکونت دارید را نفروشید.
- زمان ورود به بازار از مهمترین نکات است. اگر در زمان نزولی یا قله به بازار وارد شوید، باید خویشتن داری و صبر بیشتری پیشه کنید. سرمایه شما در بورس از بین نمی رود اما ممکن است برگشتن آن کمی زمان ببرد. مطمین باشید ارزش صبر کردن را خواهد داشت.
- از سود و زیان کوتاه مدت خوشحال نشوید و نترسید. نوسان از عناصر اصلی بازار سهام است.
- سرمایه گذاری در بورس برای کسانی که میخواهند در آینده نزدیک خانه بخرند یا ماشین خود را عوض کنند، نامناسب ترین نوع سرمایه گذاری است.
- برای سرمایه گذاری در بورس باید افق سرمایه گذاری طولانی مدت داشته باشید.
مثال
م ثالی از سبدگردانی:
آقای احمدی 1 میلیارد تومان در اختیار یک شرکت مشاور سرمایه گذاری قرار میدهد ؛ شرکت ابتدا سطح ریسک پذیری آقای احمدی را اندازه می گیرد، مدارک هویتی اخذ شده، قرارداد آقای احمدی بر اساس میزان ریسک پذیری ایشان در سه نسخه تنظیم شده. سازمان پس از بررسی های مورد نیاز کد PRX را صادر می کند.
شرکت مشاور سرمایه گذاری از آقای احمدی درخواست واریز پول به حسابی که در قرارداد آمده را میکند و پس از واریز ، سبدگردان سرمایه گذاری در بورس را آغاز میکند.
به آقای احمدی یک نام کاربری و رمز عبور داده می شود تا بتواند سبد سرمایه گذاری خود را در هر ساعتی مشاهده کند و آنلاین گزارش های مختلف از سیستم استخراج نماید.
علاوه بر این به صورت مستمر، مدیران سرمایه گذاری با ایشان در ارتباطند تا بهترین عملکردی که مد نظر آقای احمدی است حاصل شود.
بعد از اتمام قرارداد، اگر سبد آقای احمدی زیر بیست درصد بازدهی داشت، کارمزد متغیری از ایشان اخذ نمی شود. اما اگر بیشتر از 20 درصد بازدهی عاید ایشان شد، کارمزد به صورت پله ای محاسبه خواهد شد.
*** اعداد زیر کاملاً برای مثال ارائه شده است:
اگر میزان درصدهای کارمزد متغیر سبدگردان به شرح زیر باشد:
سود 20 درصد الی 29 درصد: 15 درصد
سود 30 درصد الی 39 درصد: 20 درصد
سود 40 درصد الی 49 درصد: 25 درصد
بیشتر از 50 درصد: 30 درصد
موقعیت 1: سبد آقای احمدی در یک سال مدت قرارداد 25 درصد سود داده است:
از مقدار 25 درصد، 20 درصد معاف از کارمزد است و تنها برای 5 درصد بیشتر از 20 درصد، کارمزد متغیر محاسبه می شود.
سرمایه الان آقای احمدی 1.250.000 تومان است که از این مقدار 250 میلیون تومان سود است. 200 میلیون از این مبلغ معاف از کارمزد است و برای 50 میلیون باقی مانده، 15 درصد به عنوان کارمزد متغیر نصیب سبدگردان می شود، یعنی 7.5 میلیون تومان.
موقعیت 2: سبد آقای احمدی در یک سال مدت قرارداد 45 درصد بوده است.
از مقدار 45 درصد، 20 درصد معاف از کارمزد است و برای 25 درصد مازاد 20 درصد، کارمزد متغیر به صورت پله ای محاسبه می شود.
سرمایه الان آقای احمدی 1.450.000 تومان است که از این مقدار 450 میلیون تومان سود است. 200 میلیون از این مبلغ معاف از کارمزد است. 45 درصد سود در سه پله اول قرار میگیرد؛ یعنی
تعریف هوش هیجانی چیست؟
شاید هوش هیجانی یا هوش عاطفی یا EQ مفهوم جدیدی به نظر بیاید، اما واقعیت این است که همین مفهوم، با نامهای متفاوت، بیش از یک قرن دغدغهی روانشناسان بوده است.
ادوارد تورندایک (Edward Thorndike) از روانشناسان برجسته قرن بیستم در حوزههای یادگیری، آموزش و هوش، در سال ۱۹۲۰ مفهومی به نام هوش اجتماعی یا Social Intelligence را به صورت زیر تعریف کرد:
«هوش اجتماعی یعنی توانایی درک و مدیریت کردن مردان، زنان، دختران و پسران، برای رفتار خردمندانه در روابط انسانی.»
تورندایک در جای دیگری هم در توضیح هوش اجتماعی چنین میگوید:
«هوش اجتماعی به این معناست که بتوانیم انگیزه رفتارهای خود و دیگران را به خوبی درک کرده و از این اطلاعات در تعاملات اجتماعی استفاده کنیم.»
همانطور که میبینید این تعریفها، به آن چیزی که کنترل هیجان در سرمایه گذاری امروز به عنوان هوش هیجانی یا هوش عاطفی میشناسیم بسیار نزدیک هستند.
دانشمندان معاصر هم نقش تورندایک را در توجه به هوش عاطفی مد نظر قرار دادهاند.
به عنوان مثال، تراویس برادبری (Travis Bradberry) و جین گریوز (Jean Greeves) که کتاب هوش هیجانی آنها مطرح و شناخته شده است (The Emotional Intelligence Quick Book)، کتابشان را به تورندایک تقدیم کردهاند که «یک قرن پیش این بینش را داشت که به جهان بگوید هوش هیجانی (EQ) مهمتر از ضریب هوشی (IQ) است.»
بنابراین اشتباه نیست اگر بگوییم تاریخچه هوش هیجانی، بیآنکه اسمی از آن در میان باشد، به اوایل قرن بیستم بازمیگردد.
تعریف هوش هیجانی از نگاه سالووی و مایر
نخستین تعریف رسمی هوش هیجانی به همراه مفهوم پردازی و مدلسازی قابل اتکا، توسط پیتر سالووی (Peter Salovey) و جان مایر (John Mayer) انجام شد:
تعریف هوش هیجانی سالووی و مایر (منبع: مقاله هوش هیجانی؛ ۱۹۹۰)
توانایی نظارت و پایش احساسات و هیجانات خود و دیگران، تفکیک و تشخیص آنها، و استفاده از این اطلاعات به عنوان راهنمای تفکر و رفتار.
تعریف هوش هیجانی از نگاه دانیل گلمن
آنچه معمولاً ما به عنوان تعریف هوش هیجانی میشنویم و میخوانیم، تعریف دانیل گلمن است.
گلمن در نخستین تعریف خود از هوش هیجانی (در سال ۱۹۹۵)، تقریباً هر چیز خوبی را که میشناخت زیر چتر هوش هیجانی قرار داد:
تعریف هوش هیجانی دانیل گلمن
هوش هیجانی شامل تواناییهایی مثل انگیزه دادن به خود، پشتکار در شرایط دشواری و سرخوردگی، کنترل رفتارهای تکانشی، به تأخیر انداختن خواستهها، تنظیم هیجانات، جلوگیری از غلبهی استرس بر قدرت فکر کردن، همدلی با دیگران و امیدواری است.
برخی منتقدین در نقد نخستین تعریف گلمن از هوش هیجانی گفتهاند که او تقریباً همهی دغدغههای روانشناسی شخصیت و نیز توصیههای اخلاق مسیحی را یکجا تحت عنوان هوش هیجانی مطرح کرد (منبع).
البته گلمن به تدریج تعریف خود را کمی شفافتر و مختصرتر کرد:
دنیل گلمن و تعریف هوش هیجانی به زبان ساده و مختصر
هوش هیجانی مجموعه تواناییهایی است که به ما کمک میکنند هیجانات را در خود و دیگران، تشخیص داده و تنظیم کنیم.
در نهایت، تعریفی که گلمن در سال ۲۰۱۷ در کتاب Everyday Emotional Intelligence مطرح میکند چنین است:
انواع مولفه های هوش هیجانی (تعریف دنیل گلمن)
مولفه های هوش هیجانی شامل این پنج مهارت هستند:
- خودآگاهی یا آگاهی از خویشتن (Self-awareness): اینکه نقاط قوت و ضعف خود، انگیزهها و ارزشهایمان و نیز تأثیری را که روی دیگران داریم بشناسیم.
- خودتنظیمی (Self-regulation): اینکه تکانهها و انگیزههای لحظهای و خُلق خود را در وضعیت مختلکننده و مزاحم، کنترل کرده یا جهت آنها را تغییر دهیم.
- انگیزش (Motivation) و خودانگیزشی (Self-motivation): [رسیدن به اهداف و] موفقیت به صِرفِ موفقیت به ما انگیزه بدهد و شکست، نتواند به سادگی انگیزهی ما را بگیرد.
- همدلی (Empathy): وضعیت احساسی دیگران را درک کنیم و بتوانیم از دریچهی چشم آنها جهان را ببینیم.
- مهارت اجتماعی (Social Skill): با دیگران، رابطهی صمیمی ایجاد کنیم تا بتوانیم آنها را به سمتی که میل داریم سوق دهیم.
احتمالاً با خواندن سبک تعریف هوش عاطفی توسط گلمن، بهتر میتوانید حدس بزنید که چرا در بیرون فضای دانشگاهی، نام هوش هیجانی بیش از آنکه با تورندایک، سالووی، مایر و امثال این دانشمندان گره خورده باشد، با دانیل گلمن همراه شده است.
ادبیات گلمن، ادبیات سادهای است که مخاطب عام آن را درک میکند و از آن لذت میبرد.
چند مثال برای هوش هیجانی
گلمن بر اساس تعریف خود از هوش هیجانی، چند مثال برای هوش هیجانی نیز مطرح کرده است. در ادامه برای هر یک از پنج بعد هوش هیجانی، یکی از مثالهای گلمن را مرور میکنیم (+):
خودآگاهی: مدیری که میداند فشردهشدن کارها، کیفیت کارش را پایین آورده و در او استرس ایجاد میکند. با توجه به این شناختی که از خود دارد، به شکلی برنامه ریزی میکند که با فاصلهی کافی از مهلت نهایی، کارهایش را به انجام برساند.
خودتنظیمی و کنترل هیجانات: وقتی تیم، ارائهی بسیار ضعیفی ارائه میدهد و مسئول تیم، به جای داد و فریاد کردن، سعی میکند مسئله را ریشهیابی کرده، تبعات وضعیت موجود را برای تیم خود توضیح داده و در نهایت با هم، روشی برای جبران ارائه (یا بهبود ارائههای بعدی) پیدا میکنند.
انگیزه داشتن: وقتی مدیر پرتفولیو در یک شرکت سرمایهگذاری، میبیند که در چند فصل متوالی، سبد سرمایهگذاری تحت مدیریتش ضرر داده است. اما به جای اینکه خودش را ببازد و شرایط و اتفاقات بیرونی را عامل شکست بداند [و کار را رها کند]، میکوشد از این تجربه درس بگیرد و با بازآفرینی شرایط و تصمیمهای جدید، دوباره کنترل اوضاع را در دست بگیرد.
همدلی: وقتی میتوانیم احساسات و رفتارهای فردی از فرهنگ دیگر را به درستی درک و تفسیر کنیم (به الگوی ذهنی و آموختههای خود، و عینکی که از کودکی بر چشممان گذاشته شده، محدود نمانیم).
مهارتهای اجتماعی: فردی که میخواهد تحولی در سازمان ایجاد کند (مثلاً حرکت به سمت فعالیتهای دیجیتالی) و با توجه به اینکه هنوز مدیران ارشد از نظر ذهنی آماده نشدهاند، با گفتگو و هماهنگی، همفکرهای خودش را در سازمان پیدا میکند و این فعالیت را استارت میزند. در واقع مهارت اجتماعی جایی به کمک میآید که شرح وظایف و چارچوبهای رسمی، به اندازهی کافی همراه نیستند و گفتگو و تعامل، باید بتواند خلاء آنها را پر کرده یا کُندی و لَختیِ مجموعه را جبران کند.
تعریف هوش هیجانی از نگاه برادبری و گریوز
برادبری و گریوز، به علت نوشتن کتابهای ساده – و البته دقیق – در زمینهی هوش هیجانی معروف شدهاند.
کتاب آنها تحت عنوان Emotional Intelligence Appraisal تحت عنوان آزمون هوش هیجانی به فارسی نیز ترجمه شده است.
آنها هم در کتاب Emotional Intelligence 2.0 تعریفی مشابه تعریف سالووی و مایر و نیز تعریف کوتاه گلمن ارائه میدهند:
تعریف برادبری و گریوز از هوش هیجانی
هوش هیجانی، توانایی تشخیص و درک هیجانات در خودتان و دیگران است؛ و توانایی اینکه این آگاهی را برای مدیریت رفتار و رابطههای خود به کار بگیرید.
تعریف عملیاتی هوش هیجانی توسط بار-اُن
روون بار-اُن (Reuven Bar-on) که نامش را گاهی به صورت بار-آن و بار-اون هم مینویسند، از زاویهی دیگری به فراگیر شدن هوش هیجانی کمک کرد.
در شرایطی که گلمن از کلیت مفهوم هوش هیجانی دفاع میکرد و سعی میکرد بر اهمیت آن تأکید کند، بار-اُن کوشید یک تعریف عملیاتی از هوش هیجانی به دست دهد و ابزاری برای اندازه گیری و سنجش هوش هیجانی طراحی کند.
این ابزار که به شکل تجاری در دسترس است و سازمانها و کسب و کارهای بزرگ و نیز مراکز آموزشی از آن برای سنجش هوش هیجانی استفاده میکنند، EQ-i نام دارد و بر پایهی تحقیقاتی که بار-اُن در سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰ انجام داده، بنا شده است.
کافی است به نمودار زیر نگاه کنید تا تصویری شیوه اندازه گیری هوش هیجانی توسط بار-اون در ذهن شما شکل بگیرد:
همانطور که میبینید بار-اون مهارتهای متنوعی از جمله تصمیم گیری، مسئولیت پذیری، همدلی، مهارت ارتباطی و روابط بین فردی، حل مسئله، ابراز احساسات، صراحت و قاطعیت (یا جرأت ورزی)، خودشکوفایی، خوش بینی، تحمل استرس را در کنار یکدیگر تحت عنوان هوش عاطفی یا هوش هیجانی اندازهگیری کرده و گزارش میدهد.
تعریف ساده هوش هیجانی در دو جمله
همانطور که میبینید، باید سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ را سالهای رشد جدی هوش هیجانی دانست. کسانی که در آن سالها روی این موضوع کار کردند، هر یک مسیری را بناکردهاند که تا امروز نیز امتداد یافته است.
ضمن اینکه خودِ مفهوم هوش هیجانی، به شکلی دقیق و با مرزهای مشخص تعریف نشده است. اگر چه پیام هوش هیجانی مشخص است و همه بر روی آن اتفاق نظر دارند: هوش را به توانایی محاسبات ریاضی و تعریف سنتی بهره هوشی محدود نکنید.
با توجه به اینکه پیتر سالووی و همکارانش هنوز زنده هستند و اتفاقاً هنوز هم به هوش هیجانی توجه دارند (اگر چه صدایشان به اندازهی گلمن و دیگران بلند نیست و سالووی به ریاست دانشگاه Yale سرگرم است)، منطقی است درس تعریف هوش هیجانی را با توضیح این دو نفر به پایان ببریم:
استفاده از اصطلاح هوش هیجانی، تأکیدی بر شکلی از هوش است که هیجانها را پردازش میکند و از آن بهره میبرد.
از این دیدگاه، بخشی از هوش هیجانی از جنس ظرفیت (Capacity)، بخشی از جنس توانایی (Ability) و بخشی دیگر از جنس مهارت (Skill) است.
شما با عضویت ویژه در متمم، میتوانید به درسها و آموزشهای بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:
موضوعات زیر، برخی از درسهایی هستند که در متمم آموزش داده میشوند:
دوره MBA (یادگیری منظم درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
هوش هیجانی و اهمیت آن در مدیریت مالی
اکثر افراد در مورد IQ اطلاعات خوبی دارند ولی کمتر کسی درباره EQ میداند. هوش هیجانی (Emotional Intelligence) یا بهره هیجانی (EQ) به توانایی افراد در تشخیص و کنترل احساس خود و قابلیت مدیریت احساسات سایرین برای هدایت رفتار و تفکر گفته میشود. خودآگاهی، خودگردانی، انگیزش، همدلی و مهارتهای اجتماعی چهار عنصر اصلی در EQ به شمار میروند که آنها را به عنوان مهمترین فاکتورهای رهبری میشناسند. اما چطور هوش هیجانی میتواند روی مدیریت مالی شخصی افراد و تجارتها اثر بگذارد؟
در این مطلب قصد داریم درباره حسابداری شخصی و اهمیت EQدر آن صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
نقش هوش هیجانی در مدیریت مالی شخصی چیست؟
در دنیای مدرن امروزی ارتباطات مالی علاوه بر شیوه سنتی (رو در رو بین مشتری و ذینفعان) به صورت مجازی انجام میشوند. بنابراین رهبران و مدیران مالی باید با دامنه وسیعی از افراد درگیر شوند. در این بین افرادی موفق هستند که از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشند.
خودآگاهی، خودمدیریتی، داشتن آگاهیهای اجتماعی و توانایی مدیریت روابط از مولفههای اصلی در تعامل با مشتریان یک کسب و کار یا مدیریت مالی شخصی هستند. همینطور همدلی یک مزیت است و افرادی که به واسطه بهره هیجانی خود همدلی بیشتری نشان میدهند در جذب مشتری (در مشاغل و کسب و کارهای مالی) موفقتر هستند. چون میتوانند به سرعت در تعامل با فرد یا گروهی از افراد قضاوت درستی داشته باشند تا به مثبتترین نتیجه ممکن برسند. این رویکرد با ایجاد احساسی مطلوب در افراد به موفقیت در تجارت منتهی میشود.
کارایی و اهمیت بهره هیجانی در کسب و کارها
براساس تحقیقات انجام شده تنها 10 درصد از افراد به دلیل نداشتن مهارتهای فنی در حسابداری شخصی، در کسب و کار یا مدیریت مالی خود شکست میخورند. در حالی که 90 درصد افراد به دلیل نداشتن EQ نمیتوانند در زمینه مدیریت مالی شخصی موفق شوند. به همین دلیل رابطه تنگاتنگی بین هوش هیجانی و کنترل سرمایه وجود دارد.
حتی در سازمانها و شرکتهای بزرگ هم بین خصوصیت همدلی (یکی از عناصر EQ) و عملکرد مالی سازمان ارتباط قوی و جدی وجود دارد. بنابراین هوش هیجانی را میتوان یکی از تفاوتهای رهبران مالی برجسته با دیگر رهبران متوسط دانست. به همین خاطر زمانی که صحبت از استخدام یک رهبر مالی میشود به طور قطع یکی از فاکتورهای انتخاب مربوط به برخورداری از EQ بالا است. به طوری که در حال حاضر 60% از شرکتهای بزرگ جهان در فرایند آزمونهای استخدامی خود سطح بهره هیجانی افراد را اندازهگیری میکنند.
در بدترین حالت، عدم وجود EQ در مشاغل یا کسب و کار میتواند باعث ایجاد سوء تفاهمات، درگیری و مختل شدن فعالیتها شود. فرض کنید کارمندان یک شرکت از بهره هیجانی کمی برخوردار باشند در این صورت نمیتوانند ارتباطی سازنده و مفید با مشتریها یا دیگر پرسنل برقرار کنند در نتیجه فعالیتهای گروهی و تیمی با مشکل مواجه شده و سطح بهرهوری کلی کسب و کار کاهش پیدا میکند.
مهارتهای EQ و کنترل سرمایه
هوش هیجانی از پنج مهارت یا توانایی تشکیل شده که در ادامه هر یک را معرفی میکنیم:
- خودآگاهی (Self-awareness): اگر نسبت به خواستههایتان آگاه باشید، میتوانید با درک بهتری از موقعیت و شرایط پیرامونتان، تصمیمات خوبی در حسابداری شخصی بگیرید. به عنوان مثال زمانی که میخواهید روی کاری سرمایه گذاری کنید پیش از هر چیز به دلایلتان برای این تصمیم فکر میکنید تا نتیجهای مطلوب کسب کنید.
- خودگردانی (Self-regulation): یعنی قبل از صحبت کردن فکر میکنید. این موضوع را میتوان در زمینه مدیریت مالی شخصی به تفکر پیش از هزینه یا سرمایه گذاری تعبیر کرد. افرادی با مهارت خودگردانی پیش از خرج کردن به اولویتهایشان توجه کرده و برای هزینههایشان برنامهریزی میکنند. یکی از بهترین تکنیکهای خودگردانی در حسابداری شخصی مربوط به ثبت و ضبط جزئیات مخارج و هزینهها است.
برای این کار میتوانید از انواع مختلف نرم افزارهای حسابداری شخصی مانند فانوس و.. استفاده کنید. این برنامهها به شما کمک میکنند که مجموع دریافتی و داراییهای خود را به همراه هزینهها، قسط و بدهیهای ماهیانه و.. مدیریت کرده و از میزان سرمایه خود آگاهی کسب کنید (به عنوان مثال در اپلیکیشن فانوس بخشی برای تخمین روزانه سرمایهگذاریهای مبتنی بر طلا، سکه و غیره وجود دارد).
- انگیزش (Motivation): زمانی که اهدافتان برای حسابداری شخصی واضح و روشن باشد و برای آن انگیزه کافی داشته باشید، تمامی حساب و کتابهایتان را براساس اولویت و هدف خود تنظیم میکنید.
به عنوان مثال اگر قصد دارید تا 5 سال آینده یک خانه جدید بخرید در نتیجه بیشتر به دخل و خرج خود و هزینههای ماهیانه نظارت میکنید، ممکن است راهی برای کسب درآمد بیشتر پیدا کنید یا میزان پس انداز ماهیانه خود از حقوقتان را افزایش دهید. انگیزش کمک میکند تا حتی در صورت مواجه شدن با چالش در زمینه مدیریت مالی شخصی به دنبال راهحلهای مناسب بگردید و اوضاع را تغییر دهید.
- همدلی (Empathy): از قدیم گفتهاند: «برای درک فرد باید با کفشهای او راه رفت». این نمونه بارزی از همدلی در هوش هیجانی است. همدلی راهی برای تعامل بهتر با سایرین است. به عنوان مثال اگر قصد دارید در مدیریت مالی شخصی موفق باشید باید از اصول و روشهای حسابداری شخصی امتحان پس داده و مطمئن رهبران برجسته استفاده کنید.
- مهارتهای اجتماعی (Social Skills): در مهارتهای اجتماعی همه چیز مربوط به برقراری ارتباط و بیان دیدگاه است. افرادی با این قابلیت به سادگی میتوانند با کمک سایرین گزارشی را ایجاد کرده و روابط سازندهتری را به وجود بیاورند.
انسانها موجوداتی اجتماعی هستند؛ شما اگر در زمینه مدیریت مالی شخصی بخواهید با یک شریک تجاری مذاکره کنید ابتدا باید روابطی مفید و ارتباطی موثر را پایهگذاری نمایید. حتی در سادهترین حالت ممکن؛ برای کاهش هزینههای خرید ماهیانهتان میتوانید با استفاده از مهارتهای اجتماعی خوب از فروشندگان تخفیف بگیرید که نوعی صرفهجویی در هزینهها و حسابداری شخصی به شمار میرود.
سخن آخر
هوش هیجانی یک مهارت اساسی برای داشتن روابط بین فردی سالم و ارتباطات موثر است. با این حال EQ رفتاری اکتسابی است که میتوان آن را یاد گرفت و ربطی به ژنتیک ندارد. بزرگترین رهبران دنیا افرادی با بهره هیجانی بالا هستند که به سادگی احساسات خود را کنترل کرده و میتوانند تفکر و جهت گیریهای فکری سایرین را نیز هدایت کنند.
هوش هیجانی در زمینه مدیریت مالی شخصی به افراد کمک میکند تا سرمایه گذاریهایی درست و عاقلانه انجام دهند، برای اولویتها و اهداف مالیشان در حسابداری شخصی برنامهریزی کنند، پیش از هر هزینهای به جنبههای مختلف و کارکرد آن فکر کرده و با الگوبرداری از روشهای مفید، در زمینه مدیریت مالی شخصی خود موفق شوند.
دیدگاه شما