بازار ارز و مسوولیت بانک مرکزی
در وهله نخست باید گفت که ذخایر ارزی کشور در سایه رشد صادرات نفتی و غیرنفتی در سال جاری با بهبود همراه بوده که بالا رفتن قیمت جهانی نفت یکی از شاخصهای کمککننده در بهبود منابع ارزی محسوب میشود.
در دورههایی که قیمت جهانی نفت بالا میرود قیمت فرآوردههای نفتی نیز بالا میرود و چون ایران یکی از صادرکنندههای اصلی مشتقات نفتی است، صادرات نفتی کشورمان نیز با رشد همراه بوده است.
با وجود بهبود وضعیت تراز تجاری کشور اما، تشدید نااطمینانیها، افزایش ریسک سیاسی و اقتصادی و همچنین انتظارات تورمی و افزایش بیثباتیها زمینهساز افزایش قیمت ارز در چند روز اخیر شدهاند.
از یک سو وضعیت برجام در هالهای از ابهام قرار دارد و کشورهای اروپایی و آمریکایی اعلام کردهاند که بر شدت تحریمهای ایران افزوده خواهد شد. از سوی دیگر انتخابات میاندورهای آمریکا و احتمال بالای پیروزی جمهوریخواهان در کنگره و همچنین بر سر کار آمدن برخی تندروها در اروپا باعث تزریق نااطمینانی به جامعه شده و پیشبینیپذیری اقتصاد کشورمان را کاهش داده است.
با وجود تحولاتی که در حوزههای سیاسی و اقتصادی کشور در جریان است، اقدامات به..
در وهله نخست باید گفت که ذخایر ارزی کشور در سایه رشد صادرات نفتی و غیرنفتی در سال جاری با بهبود همراه بوده که بالا رفتن قیمت جهانی نفت یکی از شاخصهای کمککننده در بهبود منابع ارزی محسوب میشود.
در دورههایی که قیمت جهانی نفت بالا میرود قیمت فرآوردههای نفتی نیز بالا میرود و چون ایران یکی از صادرکنندههای اصلی مشتقات نفتی است، صادرات نفتی کشورمان نیز با رشد همراه بوده است.
با وجود بهبود وضعیت تراز تجاری کشور اما، تشدید نااطمینانیها، افزایش ریسک سیاسی و اقتصادی و همچنین انتظارات تورمی و افزایش بیثباتیها زمینهساز افزایش قیمت ارز در چند روز اخیر شدهاند.
از یک سو وضعیت برجام در هالهای از ابهام قرار دارد و کشورهای اروپایی و آمریکایی اعلام کردهاند که بر شدت تحریمهای ایران افزوده خواهد شد. از سوی دیگر انتخابات میاندورهای آمریکا و احتمال بالای پیروزی جمهوریخواهان در کنگره و همچنین بر سر کار آمدن برخی تندروها در اروپا باعث تزریق نااطمینانی به جامعه شده و پیشبینیپذیری اقتصاد کشورمان را کاهش داده است.
با وجود تحولاتی که در حوزههای سیاسی و اقتصادی کشور در جریان است، اقدامات بهموقع و مناسبی در دستور کار سیاستگذار قرار نگرفته و همین مساله موجب شده که دلار با وجود بهبود وضعیت جریانهای تجاری و تراز تجاری منابع ارزی وارد روند صعودی خود شود و از نرخهای حدود ۳۲ هزار تومانی به ۳۷ هزار تومان هم برسد.
اما با آنکه تاثیرپذیری بازار ارز ایران از انتخابات میاندورهای آمریکا کاملا مشهود بود و طی ماههای اخیر نیز هشدارهای متعددی در این رابطه و احتمال افزایش انتظارات تورمی داده میشد، سیاستگذار در خصوص ساماندهی جریانهای تجاری و تراز تجاری بازار ارز دچار تعلل شد و همین مساله زمینه لازم برای رشد پلکانی قیمت دلار را فراهم آورد.
اولین اقدامی که بانک مرکزی باید در دستور کار قرار میداد این بود که محدوده نوسان قیمت دلار را بر پایه وضعیت ذخایر ارزی در اختیار میگرفت و متغیرهای اقتصادی و سیاسی مشخص میکرد. برای مثال سیاستگذار میتوانست محدوده نوسان قیمت دلار را بین ۳۲ هزار تا ۳۴ هزار تومان تعیین کند تا سیاست شناورسازی نرخ ارز را با مدیریت خود به حیطه اجرا درآورد.
این سیاست در حقیقت بانک مرکزی را قادر میکند در کرانه بالا و پایین محدوده نوسان قیمت ارز دخالت کند به طوری که با هر بار بالا رفتن نرخ ارز و رسیدن آن به کرانه بالای ارز اقدام به عرضه دلار کند و در مواری که نرخ ارز به کرانه پایین محدوده یادشده دست یافت اقدامات لازم برای خرید ارز را فراهم کند.
انتظار میرود که بانک مرکزی در برهه کنونی نقش فعالانهتری را برعهده بگیرد تا بتواند جلوی التهابات قیمتی بازار را بگیرد. در این رابطه باید گفت که سختگیری در موضوع واردات کالاهای غیرضروری و همچنین سختگیری در زمینه قاچاق کالا و ارز نیز باید در دستور کار سیاستگذار قرار گیرد. در عین حال، بازار سرمایه باید مورد حمایت سیاستگذار قرار گیرد تا بتواند نقدینگیهای سرگردان در اقتصاد را به سمت خود جذب کند.
با این حال سرعت خروج پول از بازار سرمایه طی مدت اخیر بیشتر شده و در شرایطی که انتظارات تورمی بالاست، بازار ارز مقصد جدید نقدینگی خارجشده از بازار سرمایه شده است.از سوی دیگر بانک مرکزی باید با مداخله در بازار ارز به ایفای نقش بپردازد و از هرگونه ارزپاشی بپرهیزد. مداخله ارزی برخلاف ارزپاشی به این معناست که بانک مرکزی در محدوده نوسان مشخصشده برای نرخ ارز دست به مدیریت نوسانات قیمتی میزند.
این موضوع نیازمند برنامهریزی و سیاستگذاری درست است تا محدوده نوسان قیمت ارز با تکیه بر شرایط اقتصادی و سیاسی و تجاری کشور مشخص شود. اما هر تلاشی برای ارزپاشی و استفاده از ذخایر ارزی برای قیمتگذاری ارز جریانهای تجاری و تراز تجاری شرایط را پیچیدهتر میکند و میتواند پتانسیل رشد دلار در آینده نزدیک را بیشتر کند.
عصر تورم
پس از آنکه در حدود سی سال اقتصادهای بزرگ جهان رشد مثبتی را تجربه کرده بودند، شیوع همهگیری کرونا و متعاقب آن جنگ اوکراین، وضعیتی را ایجاد کرده که به صورت ناگهانی بریتانیا، آمریکا و اتحادیه اروپا حالا ناچار هستند با تورم بالای دورقمی مبارزه کنند. در این شرایط قیمتها در بسیاری از بازارهای نوظهور و همچنین کشورهای در حال توسعه با شتاب بیشتری در حال افزایش است. به عنوان مثال امروز تورم ترکیه به بالای ۸۰ درصد رسیده و در آرژانتین این نرخ بالای صددرصد است. هر چند که تورم کنونی با وضعیتهای پیشین تورمی در اقتصاد جهانی قابل قیاس نبوده و به مراتب شرایط بهتری دارد، با این حال نمیتوان منکر این واقعیت شد که اقتصاد جهانی در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ در مسیر کاملا نگرانکننده حرکت میکند، زیرا دولتها بسیار با تاخیر متوجه شدند که در بحبوحه جنگ اوکراین درگیر یک موج تورم گسترده هستند.
جهان صنعت نوشت: در این میان اکنون بیشتر بحثها در خصوص تورم و سیاستهای مرتبط با آن متمرکز شده است، اما نوع مقابله با آن یعنی سیاستهای بانکهای مرکزی برای مقابله با تورم از اهمیت زیادتری برخوردار است. برای سالیان متمادی بود که اقتصاددانان تصور میکردند به لطف ایجاد بانکهای مرکزی مستقل، برای همیشه غول تورم را مهار و رام کردهاند. در آغاز دهه ۱۹۹۰ بانک مرکزی در بسیاری از کشورها شروع به تعیین اهدافی برای سطوح تورم کرد. به عنوان مثال در آمریکا هدفگذاری تورمی از سوی بانک مرکزی ۲ درصد بود. به همین دلیل هم بود که در سایه همهگیری کرونا، بانک مرکزی اقتصادهای پیشرفته تنها روی موضوع جریانهای تجاری و تراز تجاری رکود و رشد اقتصادی تمرکز کرده و خیالشان از بابت تورم راحت بود.
در واقع بسیاری از اقتصاددانها متوجه نبودند که اثرات تورمی محرکهای اقتصادی از سوی دونالد ترامپ و جو بایدن که میلیاردها دلار نقدینگی را آزاد میکند، در آینده چه آثار و پیامدهای تورمی میتواند بر جای بگذارد. این اقتصاددانان همچنین پیشبینی نمیکردند که حل مشکلات مرتبط با زنجیره تامین و بروز مسائل ژئوپلیتیکی مانند حمله روسیه به اوکراین تا چه میزان میتواند بر آسیبپذیری اقتصادی اثر داشته باشد.
به همین دلیل است مطابق گزارشی که به تازگی نشریه فارین افرز منتشر کرده، دهه کنونی به سختترین دهه بانکداری و سیاستگذاری مالی از زمان دهه ۷۰ به این سو تبدیل شده است. در واقع امروز به نظر میرسد شوکهای جهانی در مقیاس بزرگ مانند جنگ، بیماریهای همهگیر و خشکسالی یکی پس از دیگری یا حتی همزمان در حال وقوع هستند. به طور طبیعی هیچکدام از این تغییرات برای بهرهوری و رشد اقتصادی مطلوب نبوده و قادر است به تورم بیشتر دامن بزند.
در این میان حتی اگر بانکهای مرکزی برای مقابله با تورم آمادگی افزایش نرخ بهره را داشته باشند، استقلال بسیار کمتری نسبت به دو دهه قبل خواهند داشت، زیرا بحران مالی ۲۰۰۸ به میزان زیادی مشروعیت بانکهای مرکزی را تضعیف کرده و بسیاری از مردم خانه و شغل خود را به واسطه اقدامات این بانکها در آن زمان از دست دادند.
در این رابطه است که برخی از کارشناسان معتقدند در میان یکسری شوکهای اقتصادی، بانکها ممکن است با تغییراتی مواجه شوند که سیاستگذاران و بازارهای مالی هنوز به آنها توجه کافی نکردهاند. بنابراین خیالتان باید راحت باشد که دوران تورم پایین و مهار غول تورم فعلی به این سادگیها به سر نخواهد رسید. حتی ممکن است با توجه به اقدامات متمرکز دولتها، افزایش فشارهای سیاسی و نیز شوکهای ناشی از عرضه و انتقال انرژی، جهان وارد دوره طولانیتری از تورم و نوسانات بازار شود. به همین دلیل است که بانکها و سیاستگذاران اقتصادی ممکن است در آیندهای نزدیک با انتخابهای دردناکتری روبهرو شوند و پیامدهای اجتماعی و سیاسی این فرآیند مانند بحران مالی ۲۰۰۸ گریبانگیر آنها شود.
عبور از دلار
از زمانی که تورم ماهانه ایالات متحده در بهار ۲۰۲۱ به شدت شروع به افزایش کرد، دودستگی در ایالات متحده آمریکا ایجاد شده است. برخی معتقدند این معضل به دلیل سیاستهای دولت بایدن برای ایجاد هزینههای محرک بیش از حد است و برخی دیگر معتقدند که چنین مشکلی به دلیل بروز مسائل جهانی بوده که خارج از کنترل دولت آمریکاست. اما برخی کارشناسان معتقدند که این دو استدلال به هیچ عنوان قانعکننده نیست.
میدانیم که بحث ایجاد محرکهای اقتصادی، توجیهکننده وضعیت تورم نیست، زیرا بسیاری از کشورها اکنون با این معضل دستبهگریبان هستند. هر چند این کشورها بستههای جریانهای تجاری و تراز تجاری محرک اقتصادیشان از ایالات متحده کوچکتر بوده، اما شاهد هستیم که برخی کشورهای اتحادیه اروپا و حتی بریتانیا اکنون تورم بالاتری نسبت به آمریکا دارند و از سوی دیگر استرالیا، کانادا و نیوزلند تورمشان به مراتب پایینتر است.از سوی دیگر مرتبط دانستن تورم به حمله روسیه به اوکراین و سیاستهای چین در قبال همهگیری کرونا نیز بیربط است، زیرا قیمتها در آمریکا مدتها قبل از حمله پوتین به اوکراین در حال افزایش بوده و سپس در سایر کشورها بروز و ظهور کرده است. در واقع در بسیاری از کشورها عامل افزایش تورم در بالا رفتن هزینههای انرژی و تولید مواد غذایی خلاصه شده، در حالی که شاهد بودیم در آمریکا تورم بیشتر روی قیمت اجاره، وسایل نقلیه، پوشاک و سایر موارد تاثیر گذاشته است.از سوی دیگر بسیاری از اقتصاددانها دلیل اصلی چنین تورمی را سیاستهای فدرالرزرو (بانک مرکزی آمریکا) عنوان کرده و میگویند که وقتی تورم برای یکسال در حال افزایش بود، فدرالرزرو بسیار دیرهنگام سیاست افزایش نرخ بهره را در دستور کار قرار جریانهای تجاری و تراز تجاری داد. با این حال پیش از این اقتصاددانانی مانند لانرز سامرز استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد و وزیر خزانهداری سابق آمریکا نسبت به سیاست بایدن در خصوص افزایش بستههای حمایتی هشدار داده بودند. در آن زمان اگر چه تورم رخ نداده بود، اما استدلال سامرز در اوایل سال ۲۰۲۱ بسیار قانعکننده بود. وی میگفت پولپاشی تریلیونها دلار به اقتصاد آمریکا با وجود محدودیتهای شدید تقاضا، قطعا منجر به افزایش تورم میشود.
عنصر کلیدی در منطق سامرز این بود که آمریکاییها با این بستههای حمایتی به مصرف بیشتر روی میآورند. به همین دلیل وقتی محدودیتهای ناشی از کرونا برداشته شود و تقاضا افزایش یابد، تامین محصولات به دلیل تراز نابرابر تجاری آمریکا به مشکل میخورد. همین موضوع دقیقا در بهار ۲۰۲۱ اتفاق افتاد؛ یعنی جایی که با خروج اقتصاد آمریکا از معضل همهگیری کرونا، تامینکنندگان قادر به حمایت از خطوط عرضه نشدند و دسترسی به کالاهای وارداتی برای مصرفکنندگان این کشور محدود شد.در مواجهه با چنین شکاف بزرگی بود که فدرالرزرو میتوانست وارد شود و از بروز تقاضای مازاد و دامن زدن به تورم بالا جلوگیری کند.
این سیاستی بود که در قالب افزایش نرخ بهره و به تبع آن کاهش ثروت به منظور کنترل تورم پیگیری شد. در این میان نکته جالب این بود که علیرغم هشدارهای مکرر سامرز و برخی دیگر از کارشناسان اقتصادی، والاستریت و جامعه دانشگاهی آمریکا به این موضوع مهم توجه نکردند و استدلالهای آنها را مبنی بر خطر بروز یک تورم افسارگسیخته نادیده گرفتند. در واقع از آنجا که چندین دهه اقتصاد آمریکا تورمی کمتر از ۴ درصد را تجربه کرده بود، بسیاری از اعضای تیم اقتصادی بایدن تاکید داشتند که اثرات تورمی محرکهای اقتصادی دولت ناچیز خواهد بود.
ذهنیت پول جادویی
مدتها قبل از شروع همهگیری کرونا، بسیاری از اقتصاددانان به این نتیجه رسیده بودند که افزایش قابل توجه هزینههای دولت (همراه با کاهش مالیات) بدون نیاز به افزایش نرخ بهره و بدون ایجاد تورم امکانپذیر است. در واقع پس از یک دهه که نرخ تورم و نرخ بهره پایین بود، برخی اقتصاددانان فکر میکردند که میتوانند از افزایش قیمتها جلوگیری و حتی هزینهها را با چاپ پول جبران کنند. یکی از ایدههای برجسته این بود که اداره اقتصاد از طریق مخارج بالای دولت و نرخهای بهره بسیار پایین، میتواند ابزار موثری برای کاهش نابرابری باشد. وقتی کارگران با دستمزد پایین وارد فعالیت میشوند، مهارتهایی به دست میآورند که میتواند در آینده به افزایش درآمد آنها کمک کند. این نوع نگاه تنها متعلق به جناح چپ نبوده و حتی تیم اقتصادی دونالد ترامپ نیز روی این قضیه مانور میداد. به همین دلیل هم بود که برخی اقتصاددانان و حتی فدرالرزرو به این نتیجه رسیده بودند که افزایش تورم نگرانی چندان جدیای نبوده و در صورت بالا رفتن نرخ تورم میتوان با افزایش نرخ بهره به سرعت روند آن را سرکوب کرد.اما حالا شرایط به گونهای رقم خورده که برای همه مشخص است فدرالرزرو به دنبال سیاستهای پیشگیرانه نبوده و تنها زمانی که عرصه تنگ شده، وارد میدان مهار غول تورم شده است. در همین راستا برخی از کارشناسان معتقدند ناکامی فدرالرزرو در پاسخ به تورم در سال ۲۰۲۱ نشان میدهد که استقلال بانک مرکزی اغلب تحت تاثیر جریانهای پنهان سیاسی و فکری قرار میگیرد (به ویژه در زمان انتخابات).
دورنمای مبهم
در این میان سوالی که مطرح میشود این است که آیا وضعیت تورمی کنونی، شبیه به شوک تورمی دهه ۱۹۷۰ میلادی است؟ در آغاز دهه ۱۹۷۰ میلادی، رییس وقت فدرالرزرو به صورت بیسابقهای عرضه پول را افزایش داد؛ امری که ناظران آن را به دلیل کمک به نیکسون برای پیروزی در انتخابات تلقی میکنند. در آن زمان که تورم بزرگ لقب گرفته، بانکهای مرکزی با چالشهای بسیار متفاوتی روبهرو بودند، زیرا فروپاشی سیستم نرخ ارز ثابت برتون وودز در اوایل دهه ۱۹۷۰ هرگونه ارتباط باقیمانده میان ارز و طلا را از بین برده بود.
تورم فعلی نیز با دورههای قبلی یعنی اوایل دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی شباهتهای قابل توجهی دارد. تحریم نفتی اوپک در سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ بزرگترین شوکی بود که اقتصاد جهانی پس از جنگ جهانی دوم به خود دیده بود. حالا نیز تهاجم روسیه به اوکراین به گونهای پایههای نظام اقتصادی جهان را متزلزل کرده که مشکلات زنجیره تامین عرضه جهانی که پیش از این از همهگیری کرونا آسیب دیده بود، اکنون به وضعیت چالشبرانگیزتری وارد شده است. به همین دلیل مسالهای که وجود دارد این است که بانکهای مرکزی کشورهای غربی باید بدانند، هرگونه افزایش نرخ بهره برای کنترل تورم، خطر دامن زدن به یک رکود عمیق را در بر خواهد داشت.
ثبات قیمتها
فدرالرزرو مطمئنا نگران چنین نتیجهای است. در واقع، تغییرات در چشمانداز سیاسی و اقتصادی آنقدر عمیق شده که بعید به نظر میرسد در آینده قابل پیشبینی فدرالرزرو تصمیم بگیرد تورم را به سطح قبل از همهگیری کاهش دهد.
در همین رابطه از آنجا که سیاست بر اقتصاد و اقتصاد بر سیاست تاثیر متقابل دارد، شاید یکی از جنبههای مثبت چنین دورهای از تورم بالا، این باشد که ممکن است به طور فزایندهای سیاستمداران را وادار کند تا یک بار دیگر متوجه شوند که تورم پایین و باثبات را نمیتوان بدیهی تلقی کرد و اینکه بانکهای مرکزی باید آزادی و تمرکز لازم را برای دستیابی به وظایف اصلی خود داشته باشند.
در غیر این صورت چه بانکهای مرکزی قدرتهای اقتصادی مانند فدرالرزرو بتوانند موفق به مهندسی این تورم شوند یا نه، اکنون وضعیت به گونهای رقم خورده که احتمالا تا مدتها پیامدها و آثار چنین تورمی در اقتصاد جهانی اثرگذار جریانهای تجاری و تراز تجاری بوده و وضعیت را به مراتب دشوارتر از دوران همهگیری کرونا خواهد کرد.
آخرین تحولات از ۲۵۶ روز جنگ در اوکراین
«جهانصنعت»- در خبرها آمده است همزمان با فرمان عقبنشینی نیروهای روسیه از خرسون که روز جمعه ولادمیر پوتین نیز آن را تایید کرد، نیروهای روسیه پیش از این خروج احتمالی، شهر را غارت کرده و اقلامی از نمایشگاههای فرهنگی و هنری گرفته تا آمبولانس و تراکتور را با خود بردهاند.
از سوی دیگر گفته میشود که قاضی دادگاهی که دو بریتانیایی را در مناطق تحت کنترل روسیه در اوکراین به اعدام محکوم کرده بود، روز گذشته هدف سوءقصد قرار گرفته و جان خود را از دست داد. از سوی دیگر روسها پیش از خروج احتمالی خود از کرانه غربی رود دنیپرو به دنبال ساکنانی از شهر خرسون هستند که از تخلیه شهر خودداری کردهاند. علاوه بر این وزارت خارجه اوکراین مدعی شده که نیروهای این کشور در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۶۰۰ سرباز روس را کشتهاند.
همچنین به گفته دیدهبان هستهای سازمان ملل، نیروی خارجی نیروگاه هستهای زاپروژیا دو روز پس از قطع شدن برق و آسیب رسیدن به خطوط فشار قوی توسط روسیه بازگردانده شدند. یتنس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو نیز اعلام کرده که بعید است روسیه در این جنگ از سلاح هستهای استفاده کند.
به گزارش گاردین، وزارت دفاع بریتانیا هم روز گذشته اعلام کرده، همزمان با اعلام بسیج نسبی نیروها توسط پوتین که ۳۰۰ هزار سرباز جدید را به خدمت ارتش در میآورد، بررسیها نشان میدهد که این سربازان از توان رزمی و تهاجمی اندکی برخوردارند. همچنین قطعی برق در اوکراین در حالی به معضل مهمی تبدیل شده که هفت استان این کشور اکنون درگیر خاموشی شده و اتحادیه اروپا تاکنون ۵۰۰ ژانراتور برق را برای رفع چنین مشکلی به اوکراین ارسال کرده است. علاوه بر این مطابق آمار گذرگاههای مرزی به نظر میرسد که دستکم ۱۱۲ هزار روس در سال جاری میلادی به گرجستان مهاجرت کردهاند. بنا بر گزارشی که خبرگزاری رویترز منتشر کرده، اولین موج بزرگ این مهاجرت به میزان ۴۳ هزار نفر همزمان با حمله روسیه به اوکراین و موج بعدی آن نیز پس از اعلام پوتین برای بسیج سراسری نیروها صورت گرفته است.
خیز ترامپ برای بازگشت دوباره به قدرت
«جهانصنعت»- دونالد ترامپ رییسجمهوری پیشین آمریکا که برای حضور در انتخابات سال ۲۰۲۴ آماده میشود، بار دیگر دولت «جو بایدن» رییسجمهوری کنونی این کشور را به باد انتقاد گرفت.
ترامپ بامداد یکشنبه (دیروز) طی سخنرانی در تجمع حامیان حزب جمهوریخواه در ایالت پنسیلوانیا ابراز تردید کرد که آمریکا بتواند دو سال دیگر هم تحت ریاستجمهوری بایدن دوام بیاورد.
به نوشته وبگاه «ریانووستی»، وی دراینباره گفت: «نمیدانم آمریکا میتواند دو سال دیگر دوام بیاورد یا نه. این اتفاقی است که با دولت جو بایدن برایش میافتد.»
ترامپ همچنین با اشاره به از دست رفتن اقتدار واشنگتن در صحنه جهانی تاکید کرد که آمریکا هیچ وقت در وضعیت وخیم کنونی نبوده است.
طبق این گزارش، ترامپ اظهار داشت: «کشور ما هرگز در این موقعیت نبوده است. ما هیچجا مورد احترام نیستیم. خندهدار است که ما یکدیگر را دوست داریم و اوقات خوبی را سپری میکنیم و موضوع بحث ما اینچنین ناخوشایند است. هیچ چیز خوبی درباره وضعیت این کشور وجود ندارد که بتوانم درباره آن صحبت کنم.»
وی از آمریکاییها که «میخواهند جلوی نابودی کشورشان را بگیرند و رویای آمریکایی را نجات دهند» خواست تا در انتخابات میاندورهای کنگره به تاریخ هشتم نوامبر به اعضای حزب جمهوریخواه رای بدهند.
ترامپ پیش از این نیز با بیان اینکه آمریکا به مضحکه جهان تبدیل شده، گفته بود مقامات کاخ سفید باید به دلیل «گداییکردن» نفت از برخی کشورها، از مردم عذرخواهی کنند.
دو روز قبل نیز وبگاه خبری «آکسیوس» نوشت: نزدیکان رییسجمهوری سابق آمریکا در حال رایزنی برای شروع کمپین انتخاباتی او از ۱۰ روز دیگر هستند. «آکسیوس» به نقل از سه فرد مطلع از این «رایزنیهای حساس»، احتمالا پس از برگزاری چند رویداد سیاسی پیاپی، اعلام رسمی شروع کمپین وی برای انتخابات ریاستجمهوری انجام خواهد شد.
خبرگزاری «رویترز» نیز جداگانه اعلام کرده احتمالا بعد از انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا، کمپین انتخاباتی ترامپ کار خود را آغاز خواهد کرد.
یکی از افراد مطلع از برنامههای ترامپ گفت، او قصد دارد شروع به کار کمپین انتخاباتی خود را اندکی بعد از انتخابات سهشنبه آینده اعلام کند.
تجارت بین الملل (مزایا و معایب) سیر تا پیاز!
مبادله آزاد، عادلانه و متقابل کالا و خدمات بین دو کشور تحت عنوان تجارت بین الملل جریانهای تجاری و تراز تجاری یاد می شود. این امر شامل صادرات و واردات کالاهایی است که هدف آن تأمین نیاز خاص، تأمین خواسته های موجود یا عملکرد متناسب با سبد اقتصادی یک کشور است.
نیاز به انجام تجارت جهانی در درجه اول از توزیع ناهموار منابع طبیعی ناشی میشود. این امر منجر به تقسیم کار، توسعه دانش فنی و کاهش هزینههای مقایسهای می شود، بنابراین برخی از کشورها برای تولید کالاها یا خدمات خاص از شرایط مناسبتری برخوردار میشوند. جریان روان تجارت بین الملل تضمین می کند که اقتصاد جهانی علی رغم اختلافات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همچنان به رشد خود ادامه دهد.
در چند دهه گذشته، سناریوی تجارت بین الملل دامنه خود را با جهش و گسترش افزایش داده است. این رقم از 611.81 میلیارد دلار ناچیز در سال 1950 به رقم فوق العاده 19453 میلیارد دلار در سال 2018 رسیده بود! به همین دلیل است، برای هر کسی که مایل به فعالیت در زمینه تجارت بین المللی باشد، کسب درک دقیق از انواع اساسی تجارت جهانی بسیار مهم می شود. همچنان با شرکت سپاهان همراه ارائه دهنده خدمات ترخیص کالا، واردات کالا از چین، واردات کالا از دبی و حمل بار هوایی و حمل دریایی کالا همراه باشید.
تجارت بین المللی چگونه کار می کند؟
تجارت بین الملل باعث ایجاد اقتصاد جهانی می شود که در آن عرضه و تقاضا و بنابراین قیمت ها جریانهای تجاری و تراز تجاری هم تحت تأثیر وقایع جهانی قرار می گیرند. به عنوان مثال، تغییر سیاسی در آسیا می تواند منجر به افزایش هزینه نیروی کار شود و از این طریق هزینه های تولید برای یک شرکت کفش ورزشی آمریکایی مستقر در مالزی افزایش یابد ، که در نتیجه منجر به افزایش قیمت شارژ در بازار محلی شما می شود. از طرف دیگر، کاهش در هزینه کار باعث می شود که شما مجبور به پرداخت هزینه کمتری برای کفش های جدید خود شوید.
افزایش کارایی معاملات در سطح جهانی
تجارت جهانی به کشورهای ثروتمند این امکان را می دهد تا از منابع خود – اعم از نیروی کار، فناوری یا سرمایه – با استفاده جریانهای تجاری و تراز تجاری مؤثرتر کنند.
از آنجا که کشورها دارای دارایی و منابع طبیعی مختلف(زمین، نیروی کار، سرمایه و فناوری) هستند، برخی از کشورها ممکن است همان کالاها را با کارآیی بیشتری تولید کنند و بنابراین آن را ارزان تر از سایر کشورها می فروشند. اگر یک کشور نتواند کالایی مؤثر تولید کند، می تواند با تجارت با کشور دیگری که می تواند، آن را به دست آورد. این امر به عنوان تخصص در تجارت بین المللی شناخته می شود.
تجارت آزاد در مقابل حمایت گرایی
مانند تمام تئوریها، نظرات مخالف نیز وجود دارد. تجارت بین الملل دو دیدگاه متضاد در مورد سطح کنترل اعمال شده بر تجارت دارد: تجارت آزاد و حمایت. تجارت آزاد ساده تر از دو نظریه است: یک رویکرد laissez-fa، بدون محدودیت در تجارت. ایده اصلی این است که عوامل عرضه و تقاضا، که در مقیاس جهانی کار می کنند، اطمینان حاصل می کنند که تولید به طور مؤثر اتفاق می افتد. بنابراین، برای حفاظت یا ترقی تجارت و رشد، هیچ کاری نباید انجام شود، زیرا نیروهای بازار این کار را بطور خودکار انجام می دهند.
در مقابل، حمایت گرایی معتقد است که تنظیم تجارت بین المللی برای اطمینان از عملکرد صحیح بازارها مهم است. طرفداران این نظریه معتقدند که ناکارآمدی بازار ممکن است مزایای تجارت بین المللی را مختل کند و هدف آنها هدایت بازار بر این اساس است. حمایت از گرایش به اشکال مختلف وجود دارد، اما متداول ترین آنها تعرفه یارانه و سهمیه است. این استراتژی ها سعی در اصلاح هرگونه ناکارآمدی در بازار بین المللی دارند.
از آنجایی که این فرصت را برای تخصص و همچنین استفاده بیشتر از منابع باز می کند، تجارت بین المللی این توانایی را دارد که ظرفیت یک کشور را در تولید و دستیابی به کالاها به حداکثر برساند. با این وجود مخالفان تجارت آزاد جهانی اظهار داشتند كه تجارت بین الملل هنوز هم می تواند كشورهای در حال توسعه را به خطر بیاندازد. آنچه مسلم است این است که اقتصاد جهانی در حال تغییر و تحول مداوم است و هرچه توسعه یابد، مشارکت کنندگان آن نیز باید توسعه داشته باشند.
انواع تجارت بین الملل
برای اهداف کاری، تجارت بین الملل به سه نوع عمده تقسیم می شود. که شامل:
به بیان ساده تر واردات به معنای خرید کالاها و خدمات از یک کشور خارجی است زیرا نمی توان آنها را به مقدار کافی یا با هزینه رقابتی در کشور خود تولید کرد.
به عنوان مثال ، هند 82 درصد از نفت خام مورد نیاز خود را از کشورهایی مانند امارات و ونزوئلا وارد می کند. دلیل این امر این است که این کشورها دارای میدان های نفتی عظیم هستند. به همین ترتیب ، امارات متحده عربی محصولات کشاورزی و پوشاک را از هند وارد می کند زیرا واردات این محصولات به جای تولید در کشور خود آسان تر و ارزان تر است.
صادرات کاملاً مشابه همتای وارداتی خود نوعی تجارت بین المللی است که متکی به فروش کالاها و خدمات تولید داخل به کشورهای خارجی است. از نظر تئوری، این دقیقاً برعکس واردات در نظر گرفته شده است.
به عنوان مثال، هند مواد شیمیایی غیر آلی، دانه های روغنی، سنگ معدن خام، آهن و فولاد، پلاستیک و محصولات لبنی را به کشوری مانند چین صادر می کند. در عوض، چین تجهیزات الکتریکی، مواد شیمیایی آلی، ابریشم، سوخت های معدنی و کودها را به هند صادر می کند. این کالاها بین هر دو کشور مبادله می شوند تا بتوانند از ظرفیت تولید مربوطه خود نهایت استفاده را ببرند.
به عبارت ساده، یک شکل خاص از تجارت بین المللی است که شامل هر دو تجارت واردات و صادرات است. کالاها و خدمات از یک کشور وارد میشوند تا بتوانند بیشتر به کشور دیگری صادر شوند. این بدان معناست که کالاهای وارداتی برای مصرف یا فروش در کشور وارد کننده استفاده نمی شود. در عوض، کشور وارد کننده فقط مقداری ارزش کالا را قبل از صادرات دوباره آن اضافه می کند. به عنوان مثال، اگر هند لاستیک را از تایلند وارد کند،و آن را دوباره به کشور دیگری مانند ژاپن صادر کند، از آن به عنوان صادرات مجدد یاد می شود.
بیشتر کشورها به دلایل زیر صادرات مجدد می کنند:
- عدم دسترسی یا ارتباط مستقیم بین هر دو کشور
- امکانات فراوری(تکنولوژی ساخت) یا تدارکات بهتر با یک کشور سوم در دسترس است
- عدم توافق تجاری بین دو کشور
- در کشور واردکننده مالیات تجاری در تسهیلات بانکی موجود نیست
مزایای تجارت بین الملل
تجارت بین الملل مزایای استراتژیک متنوعی را برای همه کشورهای درگیر به همراه دارد. که شامل:
- کشورها می توانند منحصراً بر تولید کالاها و خدماتی متمرکز شوند که مختص جغرافیا، مهارت ها و ظرفیت آنها باشد. این یک فرهنگ تمایز و تخصص است.
- تجارت بین الملل یک کشور را قادر می سازد کالاها و خدمات با کیفیت بالا و قیمت های فوق العاده مقرون به صرفه بدست آورد تا نیازها و نیازهای خاص مردم آن برآورده شود.
- تجارت جهانی باعث ایجاد جریان رقابت در بازار محلی می شود. تولیدکنندگان و تأمین کنندگان داخلی با هدف منحصر به فرد کردن رقابت خارجی، ظرفیت های خود را تقویت می کنند.
- برای تسهیل تجارت بین الملل، تعدادی از کشورها شروع به انعقاد قراردادهای تجاری منحصر به فرد کرده اند. این موافقت نامه ها بر انتقال فناوری از کشورهای پیشرفته تر به کشورهای کمتر توسعه یافته تأکید دارند و در نتیجه آنها می توانند توانایی های تولیدی خود را بهبود بخشند.
- دنیای تجارت بین الملل همچنین از نظر ایجاد شغل و تأمین اشتغال درهای زیادی را باز می کند. کشورهایی که با یکدیگر معامله می کنند در مقایسه با همتایان غیر تجاری خود تمایل به ایجاد فرصت های حرفه ای بیشتری دارند.
معایب تجارت بین المللی
با این حال، تجارت بین الملل، اگر بدون بررسی و کنترل انجام شود، امکان ایجاد چند معایب را نیز دارد. که شامل:
- وابستگی بیش از حد برای کالا و خدمات به کشورهای دیگر
- هزینه های بالای حمل و نقل بین المللی، ارتباطات، مسافت و تدارکات
- خطر و عدم اطمینان در تجارت جهانی به دلیل حوادث غیرمترقبه
- محدودیت های وارداتی، صادراتی و گمرکی توسط دولت
- اسناد، ارز، اطلاعات و مشکلات مبتنی بر پرداخت
- عدم درک صحیح از بازارهای خارجی
علیرغم چنین نقاط ضعفی، تجارت بین المللی، با گذشت زمان، همچنان در مرزهای مختلف جغرافیایی رونق و شکوفایی داشته است.
دارا بودن سالها تجربه در زمینه حمل و نقل بین المللی بار در سراسر دنیا(به ویژه چین و دبی) و کسب مجوزهای لازم جهت حمل بین المللی، شرکت بازرگانی سپاهان همراه را به عنوان یکی از معتبرترین و ایمنترین مجموعه های ارائهدهنده خدمات صادرات و واردات تبدیل نموده است. این مجموعه تمامی صادرات و واردات، ترخیص کالا، حمل هوایی و حمل دریایی و دیگر خدمات مربوط به واردات و صادرات کالا، از جمله انبارداری در مبدا، تنظیم اسناد، جابجایی، بارگیری و تحویل بار، خدمات کارگو و حمل هوایی اکسپرس را به اقصی نقاط دنیا و همچنین در گمرکات کشور به صورت Door to Door انجام می دهد.
جریانهای تجاری و تراز تجاری
مازاد تراز تجاری به ۶۷۸ میلیون دلار رسید
صادرات غیرنفتی ایران در ده ماهه سال جاری از مرز ۳۶ میلیارد دلار گذشت و به ۳۶ میلیارد و ۳۵۰ میلیون دلار رسید.
براساس آمار گمرك تا پایان دیماه سال جاری صادرات ایران نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش 2درصدی از نظر ارزش دلاری داشته است. از سوی دیگر در همین مدت، میزان واردات قطعی كالا به ایران 26 میلیون و 6000 تن به ارزش 35 میلیارد و 672 میلیون دلار بوده است. بر همین اساس، مازاد تراز تجارت خارجی 678 میلیون دلار شد.
واردات ایران در این مدت نسبت به ده ماهه سال گذشته 17 درصد از نظر وزنی و 18 درصد از حیث ارزش دلاری كاهش داشته است.
رشد دوباره بورس/ تاثیر جهش دلار در بازار؟
شاخص کل بورس تهران امروز رشد ۴۵ هزار و ۴۷ واحدی ثبت کرد تا ضمن افزایش ۳.۳۵ درصدی به ارتفاع یک میلیون و ۳۸۹ هزار و ۷۵۰ واحد برسد.
به گزارش تجارتنیوز، شاخص کل بورس تهران امروز دوشنبه 16 آبان ماه روند صعودی آغاز شده خود را با گامی بلندتر از روز آغازین این هفته ادامه داد. نماگر اصلی تالار شیشهای موفق شد با افزایش 45 هزار واحدی به ارتفاع یک میلیون و 389 هزار و 750 واحد برسد. شاخص کل هموزن بازار که وزن یکسانی به شرکت های پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار میدهد نیز به شکل همسو با افزایش 3.49 درصدی همراه شد.
ارزش معاملات در روز جاری با افزایش نسبت به روز های گذشته همراه بود و تا به لحظه تنظیم این گزارش به 4 هزار و 828 میلیارد تومان رسید. همچنین در جریان دادوستدهای امروز بازار سرمایه تراز مثبت 577 میلیاردی برای ورود پول حقیقی به بورس ثبت شد. ارزش دلاری بازار سرمایه به 232 میلیارد دلار رسید.
بیشترین ارزش معاملات امروز به نمادهای شپنا، شبندر، وبملت، فملی، شتران و فولاد اختصاص یافت. در سوی دیگر بازار نمادهای فارس، فولاد، فملی، میدکو، کگل، مارون و شستا نیز بیشترین ارزش بازار را به خود اختصاص دادند.
سیگنال مثبت بانک مرکزی به بورس
اتفاقی که معاملات سبز بازار امروز را میتوان تحت تاثیر مثبت آن دید، جهش نرخ دلار نیما است. امروز در سامانه نیما میانگین رقابت برای دلار نیما از مرز 28 هزار و 400 تومان عبور کرد. ارزشگذاری شرکت ها در بازار بورس بر اساس نرخ دلار نیما است. همچنین عرضه دلار برای شرکتهای صادراتمحور در سامانه نیما انجام میشود. افزایش نرخ دلار نیما تاثیر مستقیم در افزایش ارزش شرکتهای بورسی دارد.
کارشناسان پیشبینی میکنند اگر افزایش نرخ دلار نیما جریانهای تجاری و تراز تجاری ادامه یابد و گپ بین دو نرخ دلار نیما و دلار در بازار آزاد کاهش یابد شاهد ادامهدار بودن رشد بازار سرمایه خواهیم بود.
با افزایش قیمت دلار بازار آزاد سهامداران نسبت به بازار امیدوار میشوند و در برخی از موارد هیجانی و برای مثبت شدن بورس معامله میکنند. چرا که عقیده دارند با افزایش دلار نیمایی، قیمت دلار در بازار آزاد نیز افزایش خواهد یافت.
با وجود این مسائله برخی از تحلیلگران با اشاره به P/E و نمودارهای بازار میگویند پس از رسیدن شاخص به کف یک میلیون و 200 هزار واحدی و کمترین P/E ممکن به نظر میرسد که نظر آماری شاخص آماده صعود خوبی باشد.
لغو پاسخ
مردم دیگر مانند ۹۹ گول بورس و این چند مثبت حقوقی ودولت را نمی خورند اگر چندین ماه مثبت بود شاید
سبزی آمد به بازار …. سرخی زد به گونه منفی بافان.
خنده انداخت به لب سهام داران.
سه روز کاری رشد بیش از ۱۰۰ هزار واحدی شاخص کل، الحق و انصاف رشد خوبی بود، بگذریم که در طی ۱۰ روز کاری شاخص نزدیک به دویست هزار واحد رشد داشت چون الان منفی بافان می گویند ……
الحمد ا… سوددهی اغلب شرکت ها به گفته اکثر کارشناسان خوب است، حمایت های دولت و مجلس در قالب بسته های حمایتی و بسته ۱۰ بندی جدید و … از بورس ادامه دارد که جای تشکر جریانهای تجاری و تراز تجاری دارد، قیمت نفت و فراورده های نفتی افزایش یافته، تقاضا برای محصولات کامودیتی محور به علت مهار کرونا در بازارهای جهانی افزایش یافته و ….در نتیجه بورس هم با این همه مولفه مثبت رشد خوبی داشت، حال افراد هیجانی که در شاخص ۲۴۵۰ سهام با ارزششان را فروختند شروع به منفی بافی می کنند و تکنیکال هایی که این سهام با ارزش را شناسایی کردند و خرید زدند سود خوبی عایدشان شد، در برخی از سهام حتی رشد ۲۵ درصد به بالا داشتیم آن هم در ۱۰ روز کاری، هر چیزی قاعده ای دارد در بورس هم اکنون فرصت خرید است نه زمانی که شاخص به قله دو میلیون واحد نزدیک شد.
البته بورس همین است، سود و زیان با هم دارد، سودش به کام تکنیکال ها و خبره های بازار است و سرخی اش مال افراد هیجانی و منفی بافان.
ان شاء ا… که این هفته هم، هفته متعادلی باشد.
تحلیلگران تجارت نیوز که بازار این هفته را منفی یا متعادل پیش بینی کرده بودند.
دیدگاه شما