روش های قیمت گذاری کالا و خدمات
قیمت گذاری کالا و خدمات همیشه یکی از مهمترین مباحث در دنیای فروش و بازاریابی بوده و هست. نحوه قیمت گذاری محصول و خدمت، از عواملی است که حتی می تواند میزان موفقیت یک کسب و کار را تحت تاثیر قرار دهد. روش های قیمت گذاری کالا در حسابداری در معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر واقع فرآیندی است که طی آن ارزش کالا یا خدمات به طور دستی یا اتوماتیک مشخص می شود. تاثیر نحوه قیمت گذاری به حدی برای یک کسب و کار اهمیت دارد که می تواند میزان فروش و میزان سود یک واحد اقتصادی را کاملا دستخوش تغییر کند.
در این مقاله قصد داریم به طور دقیق در مورد قانون قیمت گذاری کالا و خدمات، استراتژی و روش های قیمت گذاری توضیح دهیم. تا پایان این مقاله با آموزش قیمت گذاری محصول و خدمات آشنا شده و با توجه به توضیحات ارائه شده از آن ها در قیمت گذاری محصولات و خدمات خود بهره ببرید. اما قبل از هر چیز بد نیست به این موضوع بپردازیم که معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر چرا قیمت گذاری کالا و خدمات اینقدر اهمیت دارد؟
چرا قانون قیمت گذاری کالا و خدمات موضوع مهمی است؟
در میان مفاهیمی که در دنیای بازاریابی از آن ها یاد می شود، قیمت گذاری محصولات و خدمات مهمترین مبحث است. چرا که قیمت گذاری خدمات و کالا تنها عاملی است که به صورت مستقیم درآمد ایجاد می کند. با آموزش حسابداری، درک بهتری از نقش تعیین قیمت بر درآمد خواهید داشت.
فرض کنید قصد دارید 2 محصول مشابه را با هم مقایسه کنید. اولین عاملی که در این مقایسه به آن توجه می کنید چه عاملی است؟ قیمت!
قیمت اولین عاملی است که به آن توجه می شود و هر نگاهی که قرار است به یک محصول شکل بگیرد از همین اول کار شروع می شود. در واقع حساسیت فرایند قیمت گذاری به این شکل است که اگر در آن اشتباهی رخ دهد می تواند به طور کلی یک محصول، خدمت یا حتی سود و اعتبار کسب و کاری را نابود کند.
علاوه بر این، روشهای قیمت گذاری خدمات در مباحث حسابداری خدماتی نیز تاثیر مهمی دارد و نباید از آن غافل شد. در همین حال نحوه قیمت گذاری محصول نیز در فرآیندهای حسابداری تغییرات مهمی ایجاد می کند.
چگونه قیمت گذاری کنیم؟ مهمترین نکته در فرایند قیمت گذاری
قبل از تعیین قیمت نهایی محصولات و خدمات، باید بعضی از سوالاتی که اهمیت خیلی زیادی دارند را از خودتان پرسیده باشید. این سوالات در پروسه نحوه قیمت دادن به مشتری شامل موارد زیر هستند:
- آیا قیمت محصول و خدماتی که در نظر گرفته اید، مزایا و ویژگی های محصول با قیمت همخوانی دارند؟
- چه زمانی باید در استراتژی قیمت گذاری برای افزایش یا کاهش قیمت محصولات اقدام کرد؟
- چه زمانی بهترین فرصت برای فروش محصولات و خدمات با قیمت ارزان است؟
- تغییر قیمت در محصول یا خدمات چه بازخوردی در بازار خواهد داشت؟
معرفی انواع روش های قیمت گذاری کالا و خدمات
قبل از بیان روش های قیمت گذاری باید استراتژی قیمت گذاری را مشخص کنیم. استراتژی قیمت گذاری بر اساس یک چهارچوب مشخص انواع روش های قیمت گذاری را دسته بندی می کنند. به طور کلی برای قیمت گذاری سه استراتژی وجود دارد:
- قیمت گذاری کالا و خدمات بر اساس قیمت تمام شده (بر حسب هزینه)
- قیمت گذاری بر پایه ی میزان تقاضا (بر اساس بازار)
- قیمت گذاری بر مبنای رقابت (بر اساس ارزش کالا در ذهن مشتری)
هر کدام از این 3 استراتژی کلی، روش های قیمت گذاری مختلفی را در زیر مجموعه خود دارد که در ادامه به طور خلاصه به آن ها اشاره می کنیم.
1 – قیمت گذاری بر اساس قیمت تمام شده (بر اساس هزینه)
در استراتژی قیمت گذاری براساس قیمت تمام شده، روشی ساده را در پیش می گیریم. هزینه های تولید را جمع می کنیم و سودی برای محصول در نظر می گیریم. قیمتی که برای کالا یا خدمت مشخص می شود ترکیبی خواهد بود از هزینه های آن به همراه سودی که برای آن مشخص شده است. این استراتژی از پرکاربردترین استراتژی قیمت گذاری بوده و مورد استفاده بسیاری از کسب و کارها نیز هست. البته محاسبه هزینه ها و قیمت تمام شده محصولات ممکن است در برخی موارد دشوار باشد، به همین دلیل استفاده از یک نرم افزار مالی می تواند کمک زیادی به حل این مسئله کند.
در این استراتژی، میزان سودی که برای یک محصول در نظر گرفته می شود نیز بر اساس نرخ بازگشت سرمایه آن صنعت محاسبه می گردد. برای مثال اگر در صنعت پوشاک نرخ بازگشت سرمایه 30 درصد باشد، مجموع هزینه و 30 درصد بابت نرخ بازگشت سرمایه قیمت کالا را مشخص خواهند کرد.
معمولا بسیاری از خرده فروشی و عمده فروشی از این فرایند قیمت گذاری استفاده می کنند. راستی اگر خرده فروش و عمده فروش محصولات هستید و مباحث مدیریت انبار برایتان اهمیت دارد پیشنهاد می کنیم با نرم افزار انبار سپیدار آشنا شوید.
2 – قیمت گذاری بر اساس میزان تقاضا و وضعیت بازار
وضعیت بازار و میزان تقاضا همیشه مهمترین عامل در نحوه قیمت گذاری کالا و خدمات بوده و هستند. میزان تقاضا برای یک محصول می تواند تحت شرایطی مختلفی متغیر باشد. برای مثال ممکن است تقاضا برای یک محصول به خاطر ارزش خاصی که مشتریان برای محصول قائل هستند یا عدم آشنایی مشتریان با محصولات دیگر متفاوت باشد.
در اقتصاد کشور ما نیز چنین روشی برای قیمت گذاری حاکمیت اصلی را دارد. میزان تقاضا و وضعیت بازار در بسیاری از موارد عامل اصلی برای قیمت گذاری کالا و خدمات هستند. این استراتژی قیمت گذاری معمولا زمانی استفاده می شود که مشتریان نسبت به قیمت حساسیت کمی داشته باشند و یا چاره ای نداشته باشند جز اینکه با قیمت محصول کنار بیایند.
3 – قیمت گذاری بر اساس رقابت و ارزش کالا در ذهن مشتری
در این استراتژی قیمت گذاری رقبا مهمترین عامل در قیمت گذاری خدمات یا محصول به شمار می روند. در این قیمتگذاری به جای توجه به میزان تقاضای یک محصول یا هزینه معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر های انجام شده برای آن، به عامل رقابت تمرکز می شود. رقابت یک محصول از نظر قیمت با رقبای دیگر تاثیر زیادی در ارزش و قیمت گذاری کالا از نگاه مشتری دارد.
برای مثال اگر از استراتژی قیمت گذاری بر اساس رقابت استفاده کنید و روش قیمت گذاری رهبر را برای محصول خود انتخاب کنید و این کار را به درستی انجام دهید می توانید ارزش کالا را در ذهن مشتری بالاتر ببرید.
آشنایی با مدل های قیمت گذاری کالا و خدمات؛ عوامل تعیین کننده نحوه قیمت گذاری
اما علاوه بر استراتژی ها و روشهای قیمت گذاری کالا، بد نیست با مدل های قیمت گذاری نیز آشنا شوید. مدل های قیمت گذاری، رویکردهایی در تعریف قیمت گذاری هستند که پس از توجه به 3 عنصر اصلی میزان تقاضا، قیمت تمام شده و رقابت، می توانید یکی از آن ها یا ترکیبی از آن ها را برای قیمتگذاری به کار بگیرید.
در این میان پیشنهاد می کنیم که اگر به دنبال یک نرم افزار مالی حسابداری مناسب برای فروشگاه می گردید در مورد امکانات نرم معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر افزار فروشگاهی سپیدار بیشتر بخوانید.
در ادامه به این مدل های قیمت گذاری اشاره می کنیم.
- قیمت گذاری نفوذی
- قیمت گذاری اقتصادی
- قیمت گذاری فریمیوم
- قیمت گذاری روانی
- قیمت گذاری سرشیرگیری
- قیمت گذاری گرفتار کننده
- قیمت گذاری پویا – بر مبنای زمان
- قیمت گذاری بر مبنای بازار
- قیمت گذاری مجموعه ای
- قیمت گذاری جغرافیایی
- قیمت گذاری بالا
- قیمت گذاری رهبری محصول / کیفیت
روش کره گیری (سرشیرگیری) در قیمت گذاری چیست؟
در پایان بد نیست به یکی از مهمترین مدل های قیمت گذاری بپردازیم. روش سرشیرگیری یکی از پرکاربردترین مدل های قیمت گذاری محسوب می شود. روش کره گیری که یکی از استراتژی های قیمت گذاری محسوب می شود ارتباط مستقیمی با انحصار در ارائه محصول یا خدمت مورد نظر دارد. زمانی که محصول شما رقیبی ندارد، آن را با قیمت بالا به بازار ارائه می کنید، سپس زمانی که محصول یا خدمت شما رقیبی پیدا کرد قیمت را کاهش می دهید.
آنچه باعث می شود این استراتژی قیمت گذاری یک راهبرد منطقی به نظر برسد این است که معمولا برای چنین محصولی تقاضای زیادی وجود ندارد که بخواهیم با قیمت پایین بخش زیادی از این تقاضا را جذب کنیم. طبق تجربیات، این روش در نحوه قیمت گذاری کالا و خدمات جدید کارآمدی لازم را دارد.
سوالی در مورد روش های قیمت گذاری کالا و خدمات دارید؟ از ما بپرسید!
در این مقاله در مورد روش های قیمت گذاری کالا و خدمات صحبت کردیم. اگر هنوز سوالی درباره این مبحث یا مفاهیمی چون حسابرسی بیمه، مالیات شرکتها و اظهارنامه دارید، خوشحال میشویم نظر خود را با ما در میان بگذارید. همکاران ما به سرعت به تمامی سوالات و نظرات پاسخ داده و شما را راهنمایی خواهند کرد.
ترید و سرمایه گذاری
معرفی الگوهای وج؛ ترید ارز دیجیتال با استفاده از الگوی کنج صعودی و نزولی
الگوهای معاملاتی نورِ دنیای ترید هستند و بخش مهمی از تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند. الگوها کاربرد زیادی در ترید داشته و چراغِ راه تحلیلگران در جادهای سرد و تاریک هستند. استفادهی صحیح …
چگونه سیگنالهای خرید ارز دیجیتال را بیابیم؟ معرفی 3 اندیکاتور پرکاربرد در ترید
دنیای ترید برای کسانی که با روح آن و ابزارهای مالی آشنایی ندارند دنیایی ترسناک و وحشتناک است. چنین افرادی دائما در حال از دست دادن سرمایهی خود هستند و پس از مدتی …
معرفی 12 الگوی کندل استیک؛ سیگنال خرید با استفاده از الگوهای نموداری
نمودارهای کندل استیک یکی از رایجترین ابزارهای فنی برای تجزیه و تحلیل الگوهای قیمت هستند. این ابزار قدمت زیادی داشته و بخش جداناپذیر تحلیل تکنیکال هستند. در این مقاله قصد داریم تا به …
آربیتراژ ارز دیجیتال چیست؟ آموزش کسب درآمد با کم ریسکترین استراتژی بازار
آربیتراژ یکی از استراتژیهای کم ریسک دنیای ارزهای دیجیتال است. بله درست خواندید، استراتژی کم ریسک هم در بازار پر از نوسان ارزهای دیجیتال وجود دارد. این استراتژی طی سالهای اخیر محبوبیت زیادی …
پیشنهاد سرمایهگذاری؛ معرفی ۵ رمز ارز پرریسک با پتانسیل رشد قیمت در آینده
یکی از برترین و پرسودترین استراتژیهای سرمایهگذاری در بازار کریپتو، شکار پروژههای کوچک و پتانسیلدار است. در این روش روی پروژههایی با مارکت کپ پایین سرمایهگذاری کرده و منتظر افزایش قیمت بالای آنها …
در دام کلاهبرداران نیفتید؛ ۵ راه شناسایی طرح های پانزی ارزهای دیجیتال
طرحهای پانزی یا کلاهبرداری بلای جان بلاکچین و ارزهای دیجیتال هستند. میزان فعالیت این پروژههای از سال 2016 افزایش یافته و باید قادر به شناسایی این طرحهای پانزی ارز دیجیتال باشید. این برنامههای …
میانگین متحرک چیست؟ شناسایی سیگنالهای صعودی با یک اندیکاتور
اندیکاتورها روح تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند. اندیکاتورها به شما کمک میکنند تا روند بازار را شناسایی کرده و از فرصتهای مناسب بهرهمند شوید. آشنایی با اندیکاتورها برای تمامی افراد ازجمله تریدرها الزامی …
معرفی ۵ استراتژی خرید در بازار نزولی؛ خرید در کف قیمت را از دست ندهید
ضربالمثلِ «دنیا که به آخر نرسیده» ریشهای محکم در فرهنگ و زبان ما دارد. ترید بخشی از زندگیست و حتی در بازار خرسی هم دنیا به آخر نمیرسد. بازار خرسی پر از فرصت …
هفت اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال؛ برای سود بیشتر از این اشتباهات دوری کنید
ترید کردن سخت است و اشتباه کردن در آن امری اجتنابناپذیر است. تمامی تریدرها اشتباه میکنند، اما تفاوت تریدرهای حرفهای و تازهکار دقیقا همین موضوع است. تریدرهای حرفهای کمتر از دیگر تریدرها اشتباه معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر …
حواستان به این ارزهای دیجیتال باشد؛ احتمال افزایش قیمت ۳ رمزارز پس از مرج اتریوم
بالاخره سالها انتظار و هیجان به پایان رسید و حالا تنها چند ماه تا مهاجرت اتریوم (بهروزرسانی مرج) به الگوریتم گواه اثبات سهام (PoS) باقی مانده است. بنا بر تحلیل کارشناسان نهتنها اتریوم …
حد سود و ضرر در بورس
دغدغه ی سرمایه گذاران بازار بورس این است که چگونه سودآوری خود را افزایش و میزان ضرردهی خود را کاهش دهند. یکی از بهترین کارها تعیین کردن حد سود (تیک پروفیت) و ضرر ( استاپ لاس) است. اما چگونه می توان حد سود و ضرر را مشخص کرد؟ آیا این کار اهمیتی هم دارد؟
بله اهمیت این موضوع سبب شده تا این مقاله به طور اختصاصی به بررسی آن بپردازد. پس با آن همراه باشید.
فهرست محتوای مقاله
MA (موینگ اوریج)
Cot (اندیکاتور برتر)
Lfx (جریان سفارش معامله)
- ابزارهای تعیین حد سود و ضرر در بازار بورس
- جمع بندی تعیین حد سود و ضرر در بورس
حد سود چیست؟
آن یعنی مشخص کردن بالاترین میزان سود برای سهم مورد نظر. هر تریدر تیک پروفیت متفاوتی را مشخص می کند.
دلیلش هم این است که سبک معاملاتی و توقع مالی افراد با هم متفاوت است. کسانی به منفعت کم تر قانع هستند و کسانی هم سود بیش تر را ترجیح می دهند.
این امر سبب می شود نقطه ی مشخص شده ی حد سود متفاوت باشد. این نقطه بیان کننده ی این است که منفعت تا همین جا کافی است. پس سهم باید در این نقطه به فروش برسد.
پس نقطه ی تیک پروفیت، زمان فروش را مشخص می کند؛ چون بنا به تشخیص تریدر احتمال ریزش قیمت سهم وجود دارد.
در حقیقت این نقطه ی تیک پروفیت که قیمت مشخصی را نشان می دهد باعث سودآوری بیش تر می شود؛ چون سهم به موقع در موقعیت مناسب به فروش می رسد.
حتی تریدر می تواند با این کار به راحتی از بازار نوسان گیری کند.
در نقاط تعیین شده ی حد سود، سهمش را با قیمت بالا بفروشد و با پایین آمدن قیمت (البته با توجه به بررسی همه جانبه) دوباره آن سهم را با قیمت پایین تر و تعداد بیش تری خریداری نماید.
معامله گر بهتر است چندین حد منفعت برای خود مشخص کند و به صورت پله ای فروش سهمش را با تعداد مشخص انجام دهد.
این کار علاوه بر این که سودآوری بیش تری به همراه دارد، باعث می شود تا در صورت تحلیل اشتباهی، تریدر تا حدودی سود از دست رفته اش را جبران کند.
حد ضرر چیست؟
آن یعنی مشخص کردن قیمتی که تریدر اگر سهمش را در این قیمت نفروشد، زیان می کند.
هر معامله گری هم استاپ لاس متفاوتی را مشخص می نماید؛ مثلا عده ای از افراد سهم را همچون بچه شان دوست دارند و حاضرند کمی زیان کنند ولی آن را نفروشند.
پس حد ضررشان متفاوت است. به امید این که دوباره قیمت بالا برود. اما کار عاقلانه این است که استاپ لاس روی قیمتی باشد که فرد اصلا زیان نکند.
این نقطه بیان کننده ی این است که سهم باید حتما در این نقطه به فروش برسد.
پس نقطه ی استاپ لاس هم زمان فروش را تعیین می کند؛ چون بنا به تشخیص تریدر احتمال ریزش قیمت سهم تا حد ضرردهی سنگین وجود دارد.
در حقیقت این نقطه ی حد زیان سبب می شود تریدر لااقل ضرر نکند یا کم تر زیان کند.
تریدر می تواند در نقطه ی تعیین شده سهم را بفروشد و در زمان بهبود بازار دوباره سهم را در کف قیمتی بخرد.
تصمیم درست این است که معامله گر چندین استاپ لاس را مشخص کند تا به تدریج، با تعداد و قیمت معین سهمش را بفروشد.
این کار سبب می شود میزان ضرردهی کم تر شود و تریدر در موقعیت مناسب از بازار خارج گردد.
اندیکاتورهای تعیین حد سود و ضرر در بورس
برای تحلیل بازار بورس، اندیکاتورهای زیادی وجود دارند. هر معامله گر با توجه به استراتژی و سبک معاملاتی اش تعدادی از آن ها را انتخاب می کند.
در حقیقت هر تریدر از تعدادی اندیکاتورها بیش تر استفاده می کند؛ چون قلق آن اندیکاتورها بیش تر دستش آمده است.
برای تعیین تیک منفعت و ضرر، تریدر می تواند از این اندیکاتورها استفاده کند. اندیکاتورها محاسباتی هستند و فرمول دارند. البته تنظیمات پیش فرض دارند که می توانند طبق نظر تریدر تغییر کنند.
از جمله ی این اندیکاتورها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
MA (موینگ اوریج)
برای تعیین حد منفعت و زیان، تریدر می تواند از اندیکاتورهایی که حمایت مقاومت های داینامیک می دهند، استفاده کند.
این حمایت معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر ها و مقاومت ها می توانند نقاط حد منفعت و زیان او را مشخص کنند.
داینامیک به معنای پویا یا در حال تغییر است؛ همچون اندیکاتور موینگ اوریج (MA) که دقیقا این گونه است.
موینگ اوریج میانگین متحرک، نوسانات قیمتی را حذف می کند. با این کار تحلیل گر بازار می تواند متوسط قیمت و روند آن را تشخیص دهد و حد منفعت و ضررش را مشخص کند.
در واقع میانگین متحرک، میانگین قیمت های دوره ی زمانی مشخص شده را به صورت یک خط روند روی چارت سهام نشان می دهد.
Cot (اندیکاتور برتر)
Cot یکی از اندیکاتورهای برتر است که 6 قسمت مجزا دارد. یعنی هر کدام از قسمت ها به صورت مجزا بر روی چارت قیمت نمایش داده می شوند.
آن 6 قسمت عبارتند از میزان شاخص، وضعیت قدرت خرید، اختلاف میان شاخص حال و پیشین، موقعیت اپراتورهای مختلف از جمله تجاری، تغییرهای اندازه گیری شاخص، سهم های باز.
بررسی این موارد می تواند در تعیین حد منفعت و زیان به تریدرها کمک بسیار زیادی کند.
Lfx (جریان سفارش معامله)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که معامله گر می تواند با کمک آن حد منفعت و زیان را مشخص کند، اندیکاتور Lfx است.
Lfx به اندیکاتور جریان سفارش معامله شهرت دارد. آن به صورت سایه ای است که بر روی چارت قیمتی سهم می افتد.
سپس فلش ها یا پیکان هایی روی آن نمایش داده می شود که برای خرید و فروش هشدار می دهند.
استفاده از Lfx خیلی راحت است. تریدر می تواند با کمک این اندیکاتور در جریان سفارشات قیمت را نیز تخمین بزند.
پس با Lfx این امکان برای تریدر فراهم می شود تا او روند آینده ی بازار را تخمین بزند و پس از آن حد منفعت و ضررش را به سادگی مشخص کند.
ابزارهای تعیین حد سود و ضرر در بازار بورس
ابزارها نظیر ابزارهایی که می شود با آن ها خط روند کشید و حمایت مقاومت ها را مشخص کرد.
این سطوح حمایت و مقاومتی که توسط ابزار کشیده می شوند، استاتیک (ایستا) هستند؛ به این معنا که در یک خط افقی یا مورب با تناسب مشخصی پیش می روند.
این سطوح حمایت و مقاومتی هم در تعیین حد سود و ضرر به معامله گر کمک زیادی می کنند. به این صورت که می تواند سطوح مقاومتی، تیک پروفیت و سطوح حمایتی، استاپ لاس را تعیین کند.
جمع بندی تعیین حد سود و ضرر در بورس
دانستید که تیک پروفیت به معنای مشخص کردن قیمتی مشخص برای فروش سهم است. این قیمت بیان کننده ی این است که سود تا همین جا کفایت می کند؛ چون احتمال پایین آمدن قیمت وجود دارد.
استاپ لاس هم به معنای مشخص کردن قیمتی معین برای فروش سهم است. این قیمت نشان دهنده ی این است که احتمال ضرر کردن یا بیش تر ضرر کردن وجود دارد.
هر تریدر می تواند برای بالا رفتن سوددهی و کم کردن ضررش، چندین حد سود و ضرر را برای خود مشخص کند تا فروش های پله ای با تعداد سهام و قیمت مشخص را داشته باشد.
برای تعیین حد سود و ضرر هر معامله گر با توجه به استراتژی و سبک معاملاتی اش روش های معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر مختلفی را در تحلیلی خود پیش می گیرد.
از جمله ی این روش ها می توان به اندیکاتورهایی همچون MA (موینگ اوریج)، Cot (اندیکاتور برتر)، Lfx (جریان سفارش معامله) اشاره کرد.
علاوه بر این اندیکاتورها، ابزارهایی هم هستند که می تواند تریدر به کمک آن ها خط روند بکشد و سطوح حمایت و مقاومتی را مشخص نماید تا بر اساس آن ها حد سود و ضررش را مشخص کند.
سطوح حمایتی، حد ضرر و سطوح مقاومتی، حد سود را نشان می دهند. این سطوح به معامله گر هشدار می دهند که زمان فروش سهم فرا رسیده است.
تعداد اندیکاتورها و ابزارها برای به کارگیری در تحلیل و پیش بینی بازارهای مالی بسیارند که در این مقاله مجال گفتنشان نیست.
اما اگر تمایل دارید با بهترین و سودمندترین اندیکاتورها و ابزارهای تحلیل بازار آشنا شوید، می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه کنید و آن ها را برای موفقیت در بازارهای مالی فرا بگیرید.
همه نوشته های برچسب شده "مدیریت سرمایه"
در این مقاله، قصد داریم در مورد لوریج (leverage) یا اهرم در معاملات صحبت کنیم. ابزاری که برای بعضی معامله گران مانند سمی تلخ و برای.
چگونه یک برنامه معاملاتی بسازیم؟
این امر ضروری است که همه معامله گران در اسرع وقت شروع به ساخت یک برنامه معاملاتی کنند که بتواند به آن ها در معامله واقعی.
نقش حجم در معاملات فارکس چیست؟
حجم در فارکس نشان میدهد چه مقدار از یک ارز در یک دوره زمانی معامله شده معامله گران با تجربه میتوانند ارتباط بین حجم و قیمت.
مارتینگل (Martingale) و آنتیمارتینگل (Anti-Martingale)
عوامل زیادی در بازار وجود دارند که یک معاملهگر برای داشتن یک کارنامه معاملاتی موفق، باید از پیش مدیریت کند. اولین چالش، انتخاب جفتارز، سهام یا کامودیتی مناسب.
ژورنال معاملاتی چیست؟
ژورنال معاملاتی دفتری است که میتوانید از آن برای ثبت معاملات خود استفاده کنید. معاملهگران از ژورنال معاملاتی برای بررسی و ارزیابی معاملات گذشته خود استفاده.
معامله گران موفق و ناموفق!
چه چیزی معاملهگران موفق را از معاملهگران ناموفق جدا میکند؟ این سوالی است که ما برای فهمیدن پاسخ آن در دو تحقیق مجزا بیش از ۴۳.
برای بهترین نقطه ورود به معامله بجنگیم؟
موفقبودن در معاملهگری کار بسیار سخت و چالش برانگیزی است. چون برای اینکار باید سنتیمت بازار و چشمانداز فاندامنتالی را درست درک کنید، و بتواند ارز.
احتمالات در معاملهگری
همه چیز در بازار معاملهگری بر این پایه استوار است که معاملهای را با بالاترین احتمال موفقیت انتخاب کنید. با این حال، شهود و خرد انسانی.
معرفی ۵ استراتژی تعیین حدضرر
حدضرر (Stop Loss) ابزاری است که شما هنگام ورود به معامله، از آن برای تعیین زمان مناسب خروج از معامله و جلوگیری از ضرر کنترل نشده.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک در تمام تجارت ها جهت کاهش احتمال از دست دادن داراییها مورد استفاده قرار میگیرد. مدیریتریسک، فراوانی و میزان احتمال وقوع رویدادهای ریسکی پنهان.
۱۰ نکته کاربردی مدیریت ریسک
مدیریت ریسک (Risk Management) در معاملات باید اولین چیزی باشد که یک معاملهگر به آن فکر میکند. یک معاملهگر باید صبح که از خواب بیدار میشود.
استراتژی تعیین حجم معامله
در این مقاله به معرفی انواع استراتژی های تعیین حجم معامله (Position Sizing) برای معامله گری در تمامی بازارهای مالی میپردازیم. با ظهور اینترنت، معامله در بازار.
معرفی ۵ نیروی رقابتی پورتر به همراه تحلیل آن
هر صنعت ویژگیهای مختلفی دارد که بر اساس آنها شدت رقابت و سطح سودآوری آنها تعیین میشود. پراستفاده ترین چارچوب برای دستهبندی و تحلیل این عوامل را مایکل پورتر در دانشکده کسبوکار هاروارد ارائه کرده است. در این نوشتار درباره تحلیل پنج نیروی رقابتی پورتر و تاثیر آن در قیمتگذاری و تصمیمات توسعه محصول و تبلیغات در کسب و کار صحبت می کنیم.
پنج نیروی رقابتی پورتر چیست؟
مایکل پورتر در سال ۱۹۸۰ مدلی به نام ۵ نیروی رقابتی پورتر را معرفی کرد. این نیروی رقابتی پورتر، یک مدل بسیار قوی است که برای هر صنعت و کسب و کاری مهم است که آن را در نظر داشته باشد.در واقع این مدل به کسب و کارها کمک می کند تا نقاط ضعف و نقاط قوت خود را بهتر بشناسند و بتوانند موقعیت خود را نسبت به رقیبانشان بررسی کنند و برای بهبود آن استراتژی مناسبی معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر را در پیش بگیرند.
چارچوب پنج نیروی رقابتی پورتر (که براساس نرخ بازده سرمایه نسبت به هزینه سرمایه آن طراحی شده است)، سودآوری یک صنعت را براساس پنج منشا رقابتی مشخص میکند. این پنج نیروی رقابتی شامل سه نیرو با منشا افقی و سه نیروی عمودی در کسب و کار میشود:
سه منشا رقابت “افقی”
- رقابت محصولات جایگزین
- رقابت تازهواردان
- رقابت بین رقبای فعلی
دو منشا رقابت “عمودی”
- قدرت تامینکنندگان
- قدرت خریداران
قدرت هر یک از این نیروهای رقابتی براساس تعدادی از متغیرهای ساختاری اصلی مشخص میشود.
نیروی اول- رقابت محصولات جایگزین
میزان تمایل مشتریان به خرید محصول جدید و قیمتی که مایل هستند برای یک محصول پرداخت کنند تا حدی به موجود بودن محصولات جایگزین بستگی دارد. عدم حضور جایگزینهای نزدیک برای یک محصول، به این معنا است که رقابت در بازار محصولات مشابه چندان زیاد نیست و مصرف کنندگان نسبتا به قیمت حساس نیستند و وجود جایگزینهای نزدیک باعث میشود که مشتریان در واکنش به افزایش قیمت محصول به محصولات جایگزین روی بیاورند.
تبلیغ در فضای وبسایتهای معتبر ایرانی در مدیااد
مدیااد، به شما کمک میکند تا کمپینهای تبلیغاتی کسبوکار خود را در معتبرترین وبسایتهای ایرانی اجرا کنید و برند خود را در مقابل چشم مخاطبان هدفتان قرار دهید.
برای مثال اگر سفر از یک شهر به شهر دیگر از طریق هواپیما 50 دقیقه سریعتر از از قطار باشد و میانگین ارزش گذاری زمان سفر توسط مسافرین معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر 300 هزار تومان باشد. در این صورت قطار در صورتی رقابتی خواهد بود که 250 هزار تومان ارزانتر از کرایه خطوط هوایی باشد. هر چه محصول پیچیده تر باشد و تشخیص تفاوت های عملکردی آن دشوارتر باشد، میزان جایگزینی محصول از سوی مشتریان براساس تفاوت قیمت کمتر خواهد بود.
میزان کاهش قیمت و سود در اثر وجود محصولات جایگزین به تمایل خریداران برای جابجایی بین گزینهها بستگی دارد و تمایل به تغییر انتخاب بین محصولات به نوع عملکرد محصولات بستگی دارد. در دنیای امروز تقریبا برای همه محصولات کالای جایگزین وجود دارد. در نتیجه باید با بررسی بازار و نیازهای مشتریان مزیتهایی در محصول ایجاد کنید که محصول شما را به انتخاب بهتری نسبت به کالای جایگزین تبدیل کند.
نیروی دوم- تهدید ورود کسبوکارهای تازهوارد
یکی از عوامل تاثیرگذار در هر صنعتی موانع ورود به آن صنعت است. اگر بازده سرمایه صنعت بیش از هزینه سرمایهگذاری آن باشد، به عنوان آهنربایی برای استارتاپها عمل خواهد کرد. اگر ورود بنگاههای جدید، بدون محدودیت باشند نرخ سود به سطح رقابتی آن کاهش پیدا میکند و البته برای کاهش قیمتها به سطح رقابتی، تهدید ورود هم کافی است.
صنعتی که در آن هیچ مانع ورود و خروجی وجود ندارد، رقابتی است و قیمتها و سود، صرفنظر از تعداد کسبوکارهای فعال به سطح رقابتی کاهش پیدا میکند.
یکی از مسائل مهم در ورود به یک صنعت هزینههای ازدسترفته در ورود به آن کسبوکار است. هزینههای ازدسترفته همان سرمایهگذاریهایی هستند که ارزش آنها در هنگام خروج برنمیگردد. هر چه این هزینهها کمتر باشد افراد بیشتری به صنعت وارد میشوند.
البته باید به این مسئله نیز توجه کرد که در بیشتر صنایع، تازهواردها نمیتوانند با قدرتی مشابه کسبوکارهای موجود وارد شوند.
تبلیغ در فضای وبسایتهای معتبر ایرانی در مدیااد
مدیااد، به شما کمک میکند تا کمپینهای تبلیغاتی کسبوکار خود را در معتبرترین وبسایتهای ایرانی اجرا کنید و برند خود را در مقابل چشم مخاطبان هدفتان قرار دهید.
در ادامه دلایل اصلی موانع ورود را بیان میکنیم.
1-الزامات سرمایه
هزینههای سرمایه راهاندازی کسبوکار در یک صنعت میتواند آنقدر زیاد باشد که همه سازمانها به جز شرکتهای بزرگ را منصرف کند. بزرگترین مثال برای این موضوع انحصار دوقطبی بویینگ و ایرباس که در ساخت جتهای مسافربری با تحقیق و توسعه تخصصی و طولانیمدت و همچنین سرمایهگذاریهای بزرگ به جایگاه دستنیافتنی در این صنعت رسید.
در کسبوکارهای اینترنتی هزینه ورود به کسبوکار به مراتب کمتر است و همچنین به طور کلی هزینههای راهاندازی در بخش خدمات کم است. به همین خاطر در کسبوکارهای امروزی رقابتهای بیشتری وجود دارد.
2-صرفهجویی ناشی از مقیاس
معمولا کسبوکارهای جدید با این مشکل مواجه میشوند که به دلیل سهم بازار کم، هزینههای واحد کالای آنها بسیار بالاتر میشود و این چالش تا بهدستآوردن سهم بازار مناسب و رسیدن به نقطه سربه سر برای آنها وجود دارد.
3-تغییر در تصمیم مشتری در انتخاب محصولات
در کنار تلاشهای زیاد برای طراحی یک محصول، کسبوکارهای تازهوارد نیاز به توجه بیشتری به بازاریابی دارند تا با استفاده از بازاریابی و تبلیغات، جامعه را به سطحی از آگاهی از برند و حسن ظن نسبت به برند برسند. تغییر در الگوی مصرفی جامعه هدف محصول و ترغیب آنها به خرید محصول یکی از موانع ورود تازه واردان به بازار است که در دنیای دیجیتال امروز با تبلیغات هوشمند از این مانع به راحتی می توانید گذر کنید و فرصت های خوبی را برای فروش بسازید.
4-دسترسی به کانالهای توزیع
اگر محصول شما یک محصول فیزیکی است، احتمالا متوجه این مانع در راهتان شدهاید. برای بسیاری از تولیدکنندگان کالاهای مصرفی، مانع اصلی برای ورود، دستیابی به کانال های توزیع است. ظرفیت معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر محدود در کانال های توزیع(مثل فضای قفسهها)، ریسک گریزی خرده فروشان، هزینههای ثابت مرتبط با عرضه یک محصول اضافی، باعث میشود که خردهفروشها تمایلی به عرضه محصولات یک تولیدکننده جدید نداشته باشند. یکی از مهمترین تاثیرات کسبوکارهای اینترنتی، برطرف شدن دغدغه دستیابی به کانالهای توزیع است.
5-واکنش کسب و کارهای موجود
موانع ورود به واکنشهای احتمالی کسبوکارهای موجود هم بستگی دارد. واکنش در برابر یک شرکت تازهوارد میتواند به شکل کاهش قیمت تهاجمی، افزایش تبلیغات و برنامههای پیشبرد فروش یا شکایات قضایی باشد.
اگر قصد دارید به تازگی وارد بازار شوید و کسبوکارتان را شروع کنید، برای جلوگیری از مقابله به مثل شرکتهای موجود میتوانید در ابتدا در مقیاسهای کوچک در قسمتهای کمتر مشهود بازار وارد شوید و یا مناطقی که به هر دلیلی توسط کسب و کارهای موجود پوشش داده نشدهاند، را انتخاب کنید. وقتی شرکت هوندا برای اولین بار وارد بازار آمریکا شد، برای شروع بخش خودروهای کوچک را هدف قرار داد. دلیل این تصمیم این بود که تا آن زمان بازار خودروهای کوچک در آمریکا غیرمنطقی و غیرسودآور تلقی می شد و رقبای موجود به این بازار وارد نشده بودند.
چقدر موانع ورود می توانند اثربخش باشند؟
صنایعی که با موانع ورود شدید محافظت می شوند، تمایل دارند که نرخ سودی بالاتر از متوسط را به دست آورند. به نظر میرسد داشتن سرمایه و نیاز به تبلیغات و آگاهی از برند، موانع بسیارموثری برای ورود هستند.
در کل اثربخشی موانع ورود به توانایی و قابلیتهای شرکتهای تازهوارد بستگی دارد. همچنین شرکتهایی که در یک حوزه فعالیت می کنند، موانع ورود کمتری برای ورود به حوزههای مشابه دیگر دارند. برای مثال گوگل از حضور گسترده خود در وب به عنوان بستری برای ورود به تعدادی از بازارها (مثل بازار مرورگرها با انتشار گوگل کروم) استفاده کرده است.
تبلیغات آنلاین در وبسایتهای ایرانی
اگر قصد تبلیغ کسبوکار خود در سراسر وبسایت های ایرانی را دارید، شبکه تبلیغات دیجیتال مدیا اد به شما کمک میکند تا ترافیک باکیفیتی از متنوع ترین وبسایت ها را تجربه کنید.
نیروی سوم- رقابت بین رقبای موجود
مهمترین عامل تعیینکننده سطح کلی سودآوری، رقابت بین کسب و کارها در صنعت است. در برخی از صنایع، کسبوکارها به صورت تهاجمی رقابت میکنند. حتی گاهی قیمتها را به زیر سطح هزینهها میبرند و کل صنعت را دچار ضرر میکنند. بهترین حالت وقتی است که رقابت بر سر قیمت وجود ندارد و رقبا بر تبلیغات، نوآوری و سایر ابعاد غیرقیمتی تمرکز میکنند. شدت رقابت بین کسبوکارهای موجود، به تنوع رقیبان وابسته است.
تنوع رقیبان
مشابهت در ریشهها، اهداف، هزینهها و استراتژیها باعث جلوگیری از رقابت بر سر قیمت میشود. این یک اتفاق خوب است که گاهی کارشناسان به آن تبانی غیرمستقیم در قیمتگذاری میگویند. این مسئله در بازارهای بینالمللی بیشتر مطرح میشود و به دلیل تفاوت صاحبان کسبوکارها درفرهنگ، سیاست و مذهب، اهداف آنها در کسبوکار متفاوت معرفی ۵ استراتژی در تعیین حد ضرر میشود و در نتیجه بر روی نحوه قیمتگذاری محصول و کل بازار اثر میگذارد.
نیروی چهارم- قدرت چانه زنی خریداران
بر اساس نظریه نیروهای رقابتی پورتر، قدرت خرید مشتریان و تصمیم گیری آنها در خرید محصول شما به دو عامل بستگی دارد:
- حساسیت قیمتی خریداران
- قدرت چانه زنی نسبی
حساسیت قیمتی خریداران
در حساسیت قیمتی مشتریان به نکات زیر توجه کنید.
- هرچه محصولی که ارائه می کنید در رفع نیاز مشتری تمایز کمتری با محصولات رقیب داشته باشد، حساسیت قیمتی مشتریان بیشتر میشود و امکان تغییر تصمیم خرید با محصول ارزانتر وجود دارد.
- هرچه اهمیت کیفیت و محصول یک صنعت برای خریدار حیاتیتر باشد، حساسیت قیمتی کمتر است. مثلا خرید محصولات دارویی و محصولات غذایی میتوانند جزو دسته محصولات با حساسیت قیمتی کم محسوب شوند.
- اگر محصولی که ارائه میکنید، بخش بزرگی از هزینه کلی یک فرد خریدار را تشکیل میدهد(جزء محصولات گران و پرهزینه است) مشتریان نسبت به آن حساسیت قیمتی بیشتری دارند و ممکن است محصول مشابه با قیمت پایینتر را ترجیح دهند. در چنین وضعیتی ارائه محصول مشابه با قیمت کمتر و کیفیتی متناسب با قیمت توسط خود شما باعث میشود که سهم بازار را از دست ندهید. البته میتوانید برای این محصول برند دیگری در نظر بگیرید تا به برند اصلی شما آسیبی وارد نکند.
قدرت چانه زنی نسبی
منظور از قدرت چانه زنی نسبی، میزان قدرت و گزینههای موجود برای معامله خریدار نسبت به فروشنده است.
- اندازه و تمرکز خریدار یکی از عوامل موثر بر قدرت چانه زنی است. اگر خریدار محصولات را به صورت عمده خریداری میکند و یا تعداد مشتریان شما اندک است، قدرت چانه زنی نسبی خریدار بیشتر است.
- هرچه خریداران درباره تولیدکنندگان و قیمت محصول و هزینههای آنها اطلاعات بیشتری داشته باشند، بهتر میتوانند چانهزنی کنند. همچنین میزان پیچیدگی خدمت یا محصول شما روی قدرت چانهزنی تاثیر دارد. برای مثال پزشکان و وکلا قیمت را مشخص نمیکنند. اما اگر کیفیت محصول، ناشناخته باشد؛ آگاهی از قیمتها کمتر ارزش دارد. در صنایع خدماتی مانند آرایشگاه، طراحی داخلی و یا مشاوره مدیریت، به خاطر تشخیص سخت ویژگیهای محصول توانایی خریداران برای چانه زنی کمتر است.
تبلیغ در فضای محبوبترین اپلیکیشنهای موبایل در تپسل
تپسل، به شما کمک میکند تا کمپینهای تبلیغاتی کسبوکار خود در فرمتهای مختلف تبلیغاتی (ویدئویی، بنری، همسان، ریتارگتینگ) را در محبوبترین اپلیکیشنها و بازیهای موبایلی اجرا کنید و برند خود را در مقابل چشم مخاطبان هدفتان قرار دهید.
نیروی پنجم- قدرت چانه زنی تامین کنندگان
مخصوصا اگر محصولات فیزیکی به بازار ارائه میدهید، مواد اولیهای برای محصولات خود نیاز دارید. تحلیل عوامل تعیینکننده قدرت نسبی بین تولیدکنندگان در یک صنعت و تامینکنندگان آنها دقیقا مشابه تحلیل رابطه بین تولیدکنندگان و خریداران آنها است. به طور کلی مسائل اصلی که در این زمینه باید به آن توجه کنید، راحتی جابهجایی قرارداد بین فروشندگان مختلف و قدرت چانهزنی هر گروه است.
نکته پایانی- بازار را پیشبینی کنید.
از جمله ریسکها در کسبوکار این است که دید مناسبی نسبت به آینده بازار ندارند. به عنوان یک کسبوکار همیشه باید از اخبار مربوط به بازار مصرفکنندگان محصولات و تحلیلی برای آینده بازار و میزان تقاضا داشته باشید و سرمایه گذاری، حجم تولید و تعداد کارکنان خود را با این نسبت تنظیم کنید.
نکته کلیدی در اینجا، توازن بین تقاضا و ظرفیت است. برای جلوگیری از سرمایهگذاری بیش از حد و کاهش تقاضا، بررسی بازار و شرایط اجتماعی بسیار توصیه می شود.
همچنین داشتن ویژگی های منحصر به فرد در محصولات و تقویت برند با تبلیغات نیز باعث میشود کسبوکارهای تازه وارد و یا رقیبان به راحتی نتوانند جایگاه شما را در بازار بگیرند.
شما نیز اگر نکته مهمی درباره تحلیل نیروهای پنجگانه پورتری در ذهن دارید، میتوانید در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
سوالات متداول
منظور از پنج نیروی رقابتی پورتر چیست؟
یک مدل بازاریابی معروف است که میزان سودآوری و نسبت بازدهی کسب و کار به سرمایه اولیه را بر اساس پنج فاکتور رقابتی، مشخص میکند. با این فاکتورها میتوان محیط رقابت و تجاری اطراف خود را شناسایی و تحلیل کرد و نقاط ضعف و قوت خود را شناخت.
چه عواملی بر شدت رقابت بازار تاثیرگذار است؟
تعداد رقبا، تنوع محصولات، هزینهی تبلیغات، تنوع و ابعاد رقبا، قوانین دولتی و بسیاری از عوامل دیگر بر شدت رقابت بازار تاثیر میگذارد.
دیدگاه شما